میز گرد سازمان جوانان جبهه ملی ایران- اروپا
میز گرد سازمان جوانان
1: نظر شما در مورد انتخابات در نظام اسلامی و بخصوص انتخابات اخیر
مجلس اسلامی چیست؟
رضا عزیزی:
حکومت فقاهتی جمهوری اسلامی پیوسته نشان داده که درکش از انتخابات با درک مردم یکسان نیست.
هدف حکومت از انتخابات چیزی جز تجدید بیعت با نظام و رهبر نیست و این با تعریف و هدف انتخابات در تضاد کامل است. جمهورسی اسلامی در سالهای گذشته تلاش زیادی را برای تهی کردن مفاهیمی چون انتخابات ، دمکراسی ،روشن فکر و غیره از محتوای اصلیشان صرف کرده تا با ایجاد اغتشاش فکری، خود همچنان یکه دار میدان بماند.مفهوم انتخابات همیشه با انتقال قدرت نیز همراه است ، در صورتی که در جمهوری اسلامی رئیس جمهوری پیشین اعلام میکند که وی تنها مجری اوامر حکومتی رهبر است که مادام العمر در راس هرم قدرت نشسته است.
حضور نهادهای غیر انتخابی و غیر پاسخ گو در بالاهای هرم قدرت ، بخت هرگونه "انتخاب" را از مردم میگیرد.
تا زمانیکه زمینه برای مشارکت سیاسی گروه های دگر اندیش و بدور از دایره ی قدرت ایجاد نشود ، انتخابات ایران همانی میماند که میبینیم، یک نمایش مضحک.
بانو شیوا نوجو :
ما بايد تلاش كنيم تا پيوند بين اسلام و دمكراسى ممكن شود، گر چه هدف به سوى جمعِ سكولار رفتن است. در "اين" نظام اسلامى هم انتخابات نيم آزاد ميتوانند ممكن باشند و از آنجايى كه شيوه مورد نظرِ من (ما) فعاليت مدنى و مسالمت-آميز براى تغيير است، بايد سعى كنم از هر امكانى براى ايجاد آگاهى و تغيير از درون بهره بگيريم و در مقابل قدرت فعلى هم بازى تعيين كن باشيم.
انتخابات اخير مجلس در ايران، اما كاملا عقب گردِ استبدادى از همان كمى پيشرفتهاى نسبى بودند و چون راه ما با عقبگرد طى نمى شود، نظر دارم بايد تحريم مى شدند.
نیما ناصرآبادی:
اصولا انتخابات و برگزاری آن نیازمند پیش زمینه ها و شرایطی است که وجود و تحقق
آنها در نظام اسلامی ممکن و میسر نیست.
همان طور که کمیته دفاع از انتخابات آزاد و عادلانه در بیانیه خود متذکر شد ، برگزاری
انتخابات آزاد و عادلانه نیازمند پیش زمینه ها و شروطی است که هیچ یک از این شروط
در انتخاباتی که در نظام اسلامی برگزار شده و می شود محقق نیست و حتی بعضی از
شروط چنان است که اساسا تحققشان به معنای برچیده شدن کل نظام کنونی است .
اما انتخابات مجلس هشتم اسلامی چیزی شبیه انتصابات و یا کاریکاتوری بدلی از یک
انتخابات بود. در این نمایش حتا کسانی هم که به این نظام وفادارند وطی سه دهه گذشته
از آن دفاع کرده اند هم به علت عدم سرسپردگی مطلق به آستان شاه سلطان علی خامنه ای ؛ اینبار حتا پیش از رسیدن به صافی شورای نگهبان ، توسط وزارت کشور رد صلاحیت
شدند.
این نمایش اما از نگر دیگری حائز اهمیت بود و آن واکنش مردم و استقبال بسیار سرد
مردم از این نمایش بود. رقم تا 18% در تهران و تا 38% در کل کشور بیانگر این است که
ایجاد هیجان کاذب و یا ایجاد ترس در بین عوام هم دیگر چون گذشته کارساز نیست و این
امر مانور تبلیغاتی رژیم را در عرصه بین المللی نیز محدود و محدود تر میکند.
مجید ستاری:
انتخابات آزاد یکی از اصول مطلق وبدیهی ترین مرحله رسیدن به دموکراسی در
اداره امور مملکتی می باشد
و بعبارتی انتخابات آزاد جا معه ای سالم وبدور از تنشهای اقتصادی و
اجتماعی ورقابت سالم میان جریانهای سیاسی راتضمین می کنند و در نظام
جمهوری اسلامی بدلایل متعدد ازجمله وجود شورای اصتصوابی نگهبان که ورود
هر فرد و گروه دگر اندیش را برای کاندید شدن در انتخابات مجلس شورای
اسلامی به طریق کاملا غیر دموکراتیک جلوگیری و منع مینماید برگزاری
هر گونه انتخابات آزاد در چهارچوب چنین ساختاری غیر
دموکراتیک را غیر عملی ونا مشروع میباشد
2:پاسخ کسانی که می گویند باید بد را به بدتر ترجیح داد و اگر در انتخابات شرکت نکنیم افرادی مانند احمدی نژاد مملکت را بسوی نابودی سوق می دهند
چیست؟
رضا عزیزی:
بیشتر دوستانی که این پیشنهاد را دادند افرادی هستند که سال ها درخارح از ایران زندگی کرده و از واقعیت های موجود بی خبر مانده اند.جبهه ملی ایران به درستی عدم شرکت خود در انتخابات را اعلام نمود، چرا که کوچکترین بختی برای بیان دید گاه های ملی خود وشراکت برابر در قدرت را نمی دید. ما در ترجیح میان بد به بدتر خود را در یک بن بست سیاسی قرار میدهیم و این همان چیزی است که جمهوری اسلامی در پی آن است.مهم این است که بدانیم همیشه راه سومی هم وجود دارد.
شرکت نکردن در انتخابات نیز خود یک کنش سیاسی است که در کشورهای آزاد و دمکرات، زنجیره ای از رفتن ها و آمدن ها و دگرگونی ها را با خود به همراه می آورد. در تهران تنها 30% در انتخابات شرکت کردند. اما از آنجایی که
آن وزنی راکه رای مردم در کشورهای دمکرات دارد در حکومت اسلامی نمیتوان یافت میبینیم که درها به روی همان پاشنه ها میچرخند، حتا اگر نفر اول تهران تنها با رای 10% از واجدین شرایط انتخاب شده باشد.
مشکل ایران احمدی نژاد و مانند های او نیستند.جامعه ای که فرصت ظهور و خودنمایی به کسی چون احمدی تژاد را میدهد، مطمئنا سد ها و هزار ها احمدی نژاد ذخیره دارد و با رفتن او دردش درمان نمیشود.
بانو شیوا نوجو:
يك گروه ، سازمان يا جبهه سياسى نمى تواند برنامه يا نظرى ارائه دهد كه راه-كاره ان انتخاب بين بد و بدتر است! بلكه اين نيرو براى اين گردِ هم آماده تا برنامه اى ارائه دهد كه پيشرفت به سوى بهتر و يك شيوه ديگر باشد!
ولى در دورانى كه سازمان-ها در ارائه شيوه و برنامه فعال و موفق نبوده اند، اين جبهه بايد قبول كند كه اينكه باز به بن بستى رسيد كه بايد بين بد و بدتر انتخاب كند تا حدى نتيجه ضعف عملكرد ان هم هست. پس ميتواند با پوزش از اين ضعف از طرفداران بخواهد نهايتأ خود تصميم بگيرند ولى در ضمن فراتر رود تا برنامه اى براى برون-رفت از اين بن بست را ارائه دهد و در اين راه فعال و مصمم باشد.
نیما ناصرآبادی:
به نظر من کسانی که به هر دلیل نمی خواهند یا نمی توانند شرکت در نمایش انتخابات اسلامی را تبلیغ یا تشویق کنند از این مغلطه استفاده می کنند . اینان توجه نمی کنند در جریان این نمایش فقط یک باند جای خود را به باند دیگر می دهد و این جابجائی نمیتواند
تغییری مثبت و بنفع مردم و منافع ملی ایران باشد .
کسانی که به این مغلطه متوسل می شوند باید توجه کنند ؛ اگر در دوره احمدی نژاد اعدام و سنگسار است ، در دوره به اصطلاح اصلاحات خاتمی هم بود. در هر دو دوره روزنامه ها توقیف و روزنامه نگاران ، دانشجویان و وکلا به زندان می افتند. از وضع
اقتصادی هم که در این 30 ساله غیر از خودی ها و آقا زاده ها راضی نبوده است. پس
تفاوت این گروه های درون حاکمیت و مافیایی چیست؟؟؟؟
مجید ستاری:
در واقع این پیشنهاد از سوی حامیان گروه اصلاح طلب و جریانهای وابسته
به نظام که بدلایلی مورد غضب شخص رهبری هستند, داده میشودواینکه جناح
اصلاح طلب یا تندروی راستگرای اصولگراکرسیها ی مجلس اسلامی را بدست
بیاورند تآثیر بسزای نخواهددداشت بلکه مافیای رهبری برنامه ریز سیاستهای
کلان نظام میباشدو اگر فردی بخواهد عملی یا بیانی غیر دلخواه حاکمین
نظام و رهبری انجام دهد سر یعا سرکوب و واز بازی سیاسی نظام کنار گذاشته
می شود. درنهایت صحن مجلس نمایش خیمه بازی بیش نیست و تصمیمات در ´
جایگاه دیگر و با نظر خاص ولایت فقیه گرفته میشود
3:با توجه به نتایج حاصل از این انتخابات ، روند بازی قدرت میان جناح های
حاکمیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
رضا عزیری:
نتیجه انتخابات، پیروزی قابل پیش بینی جناح اصول گرا بود. در عین حال این روند نمایناگر این است که دوره ی سیاست ایجاد توازن قدرت میان طیف های قدرت در ایران پایان گرفته است.
این روند حاکمیت مطلق رهبر را در پی خواهد داشت. در نگاه اول ممکن است این یکدستی و تمرکز ناسالم قدرت در دست یک نفر تصور افزایش اقتدار جمهوری اسلامی را ایجاد کند. اما جمهوری اسلامی با این شیوه نه تنها اقتدار بیشتری را کسب نمی کند ، بلکه در برابر انتقاد ها آسیب پذیرتر نیز میشود چرا که با کوچک کردن روز افزون نهاد مجلس و رئیس جمهوری ، رهبری خود را از داشتن ضربه گیر در برابر انتقاد به نابسامانی ها و ناکامی ها محروم کرده است. اهمیت این موضوع زمانی آشکارتر میشود که بدانیم یکی از ابزار سرکوب رژیم، ایجاد هاله ی تقدس بر دور رهبر، پافشاری بر نگاه داشتن حرمت آن و کشیدن خط قرمزی عبور نکردنی بوده است. در این میان با گسترش فعالیت های اجتماعی و مدنی برای حکومت اسلامی پیوسته دشوارتر خواهد بود مقدس ترین نهاد خود را از دایره نقد و انتقاد خارج نگاه دارد. طبیعی است که با یکدست شدن حاکمیت آستانه ی تحمل آن هم کاهش خواهد یافت و ما شاهد سرکوب و فشار بیشتری خواهیم بود.همزمان با آن ، حکومت به گونه ای ضمنی به مردم القا میکند که دگرگونی در سیاست در برابر حکومت اسلامی موکول به تغییر حکومت است. این بزرگترین خدمتی است که جمهوری اسلامی به جنبش آزادی خواهانه و برابری طلب مردم ایران میتواند بکند.
بانو شیوا نوجو:
بازى ادامه پيدا خواهد كرد، و اصلاح طلبان بيشتر و بيشتر تجزيه و هزار دست ميشوند و به احتمالى اصول-گرايان هم، تا جايى كه در هر دوره راى اقلیت كوچكترى زيرِ نظرِ „رهبر" تعيين كنده باشند.
ولى اين روند و اين بازى براى ما اصلى نيست، بلكه مهم برنامه ما است، و فعاليت و اينكه چگونه بر ان دست از اصلاح طلبان يا طرفدارانِ انان تاثير ميگذارد و پيش به سوى يك راه-كاره سازنده ميرويم. ما چه ميخواهيم، چه برنامه اى داريم، چگونه در عمل ميتوانيم نشان دهيم كه قادر هستيم با هم و نهايتأ ديگر نيروها براى پى-برده اين اصول و خواسته-هاى مان
فعاليت كنيم و تا چه حد توانائى و استحقاق پشنهاد نيروهاى خود براى
„ مديريت-ِ " اجتماعى را داريم.
نیما ناصرآبادی:
این نمایش بیانگر چند موضوع بود. نخست اینکه عدم استقبال مردم و بخصوص
نسل جوان شکاف عمیق بین مردم و حاکمیت رادر این ایام هسته ای آشکار تر کرد.
دوم موضع اصلاح طلبان قلابی بود که با عدم اعتراض به روند این نمایش و حذف
تعداد زیادی از آنها به هیچ اعتراضی دست نزدند و ثابت کردند فقط به دنبال سهم خواهی
در قدرت هستند و نه شعارهایی که به دروغ آنها را تبلیغ می کنند. سوم شاه سلطان علی
خامنه ای دچار چنان غرور و احساس قدرتی شده که فقط به یک مجلس مطیع و سرسپرده
رضایت می دهدو حتا تعداد انگشت شماری از به اصطلاح نمایندگانی را که گهگاه نق
میزنند را هم نمی تواند تحمل کند.
مجید ستاری:
نتایج باطرح دستی مافیای قدرت درنظام ولایت فقیه از قبل تعیین شده
وبنوعی فیلترینگ شورای نگهبان بطریق آسانتری منتخبین مافیای رهبری خود
را به مردم معرفی می کنند و همچون سه دهه عمر نظام جناحهای نزدیک
ولایت فقیه کرسیهای مجلس اسلامی را غصب نموده اند.