در تابستان ۶۷ که هنوز ۱۰ سال از عمر انقلاب ۵۷ نگذشته بود ، فتوای چراغ خامو،ش خمینی معروف به فتوای سیاه ، مرگ هزاران جوان مبارزی را رقم زد که در زندانهای مختلف رژیم دوران اسارت خود را سپری می کردند . صدور این کشتارنامه مخالفت های زیادی حتی در میان بعضی از دست اندرکاران رده بالای فرقه ولایت برانگیخت و اجرای آن تمام کسانی که از این جنایت هولناک آگاهی یافتند را در بهت و ماتم فرو برد
در آن هنگام خاتمی که علاوه بر مسند وزارت ارشاد ، نماینده روح الله خمینی در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز بود ، سینه چاک زنان گلو پاره کرد و از طرفداران پرو پا قرص اجرای کامل ؟! همین فتوای شوم گردید . هر چند که ۸ سال بعد یعنی سال ۱۳۷۵ در اثنای خیمه شب بازیهای انتخاباتی با وقاحت هر چه تمام تر به سلک فیلسوفان در آمد ، ادای ولتر را درآورد و فریاد زد که : «زنده باد مخالف من »؟! ادامه مطلب
این نوشته یادداشتی ست که من در نقد مقالهء «سازش باحکومت استبدادی؟» (۱) اکبر گنجی نوشته و در حاشیه یکی از سایت ها نوشته ام. ازین رو به لحاظ شکل و شیوهء تحریر، شاید اندکی با مقالاتی که اهل سیاست می نویسند تفاوت داشته باشد و احتمالاً فاقد مصلحت اندیشی ها ی رایج و به دور از شیوهء نگارش کسانی باشد که هدفشان ـ بنا بر انگیزه های خاص ـ پیش از هرچیز در پی جلب همراهان و به دنبال تقویت پایگاه ها ی نظری و سیاسی یا تشکیلاتی ست و غالباً با چنین معیارهایی ست که در بارهء مسائل حاد جامعه ما به اظهارنظر می پردازند. ادامه مطلب
تحلیل گرانی که تا چندی پیش محمود احمدی نژاد را رئیس جمهور برکشیده رهبر، سپاه و دیگر نهادهای امنیتی و نظامی دانسته و پیروزی او را پیروزی «حزب پادگانی» ارزیابی می کردند، این روزها این گونه برداشت ها را تکرار نمی کنند اما هیچ یک از آنان، از نویسندگان منفرد تا سازمان های سیاسی، به این پرسش پاسخ نداده اند که چه ذهنیت و بینشی به تحلیل های قبلی آنان در باره معنا و ماهیت سیاسی ـ اجتماعی آقای احمدی نژاد منجر شد. ادامه مطلب
سالهاست که از افتخار شاگردی و دوستی با استادم، هوشنگ کشاورز صدر، برخوردار بوده ام. از اینروست که شاید بتوانم اندکی در باره ی ویژگی های استثنایی، دانش و توانایی های وی در زمینه های گوناگون بگویم. از جمله بگویم که او برجسته ترین دانشمند جامعه روستایی ایران است و پژوهش ها و تک نگاری هایش در این زمینه که امید می رود به زودی به چاپ برسند، پایه ای و کلاسیک هستند. یا می شود در باره ی مبارزات سیاسی وی برای آزادی و دموکراسی در ایران که از نوجوانی آغاز شد و تا عضویت در شورای اجرایی جبهه ملی در پس از انقلاب پیش رفت و سپس به عنوان پناهنده سیاسی در خارج از کشور تا کنون ادامه داشته است، بسیار گفت و نوشت. ولی در اینجا می خواهم بیش از هر چیزی در گرامیداشت روش، منش و کوشش های اجتماعی او به عنوان یک رهبر خدمتگزار جامعه ایرانی درخارج از میهن سخن بگویم. زیرا آنچه او را بیش از هر چیزی در نزد شاگردان، دوستان و یارانش درتبعید ممتاز ساخته است، جنبه خدمتگزاری او نسبت به انسان ایرانی است. روش من در این مقاله عبارت است از عنوان کردن ویژگی های تشکیل دهنده شیوه ((رهبری خدمتگزار)) و سپس آوردن مشاهداتی از استادم در این چهارچوب. ادامه مطلب
مقاله ای که پیش روی شماست در حقیقت قرار بود بخشی از تِزِ جامعی باشد که درباره «ملی-گرایی» – به معنای عام، و نه به معنای تعلق به حزبی سیاسی – در ایران، تفاوتِ آن با «ناسیونالیسم»، و پتانسیل های چشمگیرِ آن به جهتِ بسترسازی برای ایجاد و استحکامِ جامعه مدنی در ایرانِ معاصر نگاشته ام. با این وجود، مبحثِ ناسیونالیسم خود چنان گسترده شد و به نظرم ریز به ریزِ نکاتِ آن چنان به جهتِ رفتارهای سیاسی/اجتماعیِ محمول بر آن اهمیت دارد که ترجیح دادم آن را جداگانه منتشر کنم و بعدا در تِز به آن ارجاع داده و خلاصه ای از آن را به کار گیرم. بنابراین، تاکید می کنم که این مقاله در بر گیرندهِ تمامِ نظراتِ اینجانب در بابِ «مساله میهنی» نمی باشد، و تنها بخشی از آن است که به جهتِ مقدمه-چینی برای آن بحثِ جامع تر لازم است، فلذا هرگونه نسبت دادنِ نتیجه-گیریِ کلی از آن به نگارنده بدونِ مراجعه به کلیتِ نظراتِ اینجانب در بابِ موضوعِ مذکور موردِ تاییدِ بنده نخواهد بود. ادامه مطلب
ضمن آنکه از سویی سیاستهای امریکا در خصوص حمایت از عراق یکپارچه و از دیگر سو تأثیر احتمالی این وضعیت بر مسائل داخلی ترکیه مانع از آن میشود تا ترکیه به حمایت از استقلال کردستان از عراق متمایل شود. من احتمال حمایت ترکیه از استقلال کردستان عراق را بیش از آنکه زاییده شرایط واقعی و عینی منطقه باشد نوعی تبلیغات و بازی رسانهای میدانم تا در حاشیه آن ترکیه بتواند سیاستهای خود را پیش ببرد. ترکیه در چند دهه اخیر نشان داده است به هیچ روی موافق با بازی کُردها نیست. سیاست ترکی و از سویی رویکرد مذهبی و حتی منطقهای و خاورمیانهای جناح حاکم در ترکیه یعنی حزب عدالت و توسعه در این خصوص مغایر ایده استقلال کردستان عراق است. در سالهای اخیر ترکیه تلاش زیادی برای کسب نفوذ، اعتبار و اعتماد در افکار عمومی اعراب داشته است. این سیاست در تعارض با تجزیه بخشی از خاک یک کشور عربی است. ادامه مطلب
مذاکرهٔ سیاسی به مانند بسیاری دیگر از مفاهیم و پدیدههای سیاسی و اجتماعی در میهن ما تعاریف و برداشتهای متفاوت و متناقض نصیباش شده است. در جنبش سیاسی و اجتماعی میهن ما مذاکره به عنوان وجهی از جوه دموکراسی وپارهای ازاستراتژی سیاسی یک جریان سیاسی با هدف حل و فصلِ اختلافها وستیزها، ودرراستای تضعیف دیکتاتوری و ستمگری وتامین خواستها و نیازهای مردم میهنمان، معنا و عمل نشده است. این ابزارو شیوهٔ دموکراتیک گفتوگو و بحث در بارهٔ اختلافهای طرفین با هدف پیشبردِ مقاصد سیاسی معین، ازسوی حکومت اسلامی و بخش هائی ازجنبش سیاسی و اجتماعی در داخل و خارج کشوراینگونه تعریف وتعبیرو عمل شده است: تاکتیک ریاکارانه برای حذف دگراندیش و مخالف، و رایزنی و مشاورهٔ عوامفریبانه با هدفِ طلبِ سهمی از قدرت و حکومت. مذاکرۀ سیاسی به عنوان فرایند ی مسالمت آمیز، هدفمندو شفاف بیش ازهرچیزصحنهٔ بازی و نقش آفرینیِهای زیانبار سیاست بازان بوده است.با نزدیک ترشدنِ تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوریِ حکومت اسلامی، مشاطه گران شناخته شدهٔ حکومت اسلامی، به ویژه در خارج از کشور با تشبث به موضوع و مسالهٔ دیرینهٔ «مذاکره با امریکا» اندک اندک بساط پهن میکنند. این جماعت به گونهای با حکومتیان و ولی فقیهشان از مذاکره با امریکا سخن میگویند که گوئی با موجودی اهل مذاکره اما نادان و ناآگاه ازچم و خم ریاکاری درسیاست سروکاردارند، موجودی که نیازمند راهنمائی کسانی ست که این کسان در عرصه سیاسی، به ویژهٔ در رابطه باپدیده و مقولهٔ «مذاکرهٔ سیاسی» فاجعهها بارآوردهاند. بحث و سخن بخشی از افراد این جماعت به ظاهر مساله مذاکره با امریکاست اما اهداف دیگری دنبال میشوند: ادامه مطلب
من از این سخن آقای بنی صدر درشگفتم به این دلیل که ایشان به تمام راز و رمزهای این حکومت دینی که نزدیک به ۳۴ سال سوار برگرده ی مردم ایران شده است، آگاه است و می داند به چه دلیل و انگیزه ای این اختاپوس بر ملت ایران فرود آمده است. در فرود و نزول چنین بلا و خسرانی، من و آقای بنی صدر نیز به گونه ای شریک و سهیم بوده و در راه به ثمر رسیدن انقلاب کوشیده ایم. شاید من بیش از آقای بنی صدر در این زمینه سهم داشته باشم؛ زیرا که من در ایران بودم و حاضر در خیزش و تلاشها؛ و آقای بنی صدر در فرانسه بودند و از دور نظاره گر. گرچه هردو تقریباً در یک زمان از همه چیز سر خوردیم و بریدیم و دست شستیم؛ و مجبور به جلای وطن شدیم، اما من هیچ گاه واژه اسلام را بر روی انقلاب نپذیرفتم؛ و مذبوحانه و بی دلیل معتقد بودم مردم انقلاب کردند؛ در حالی که آقای بنی صدر، به درستی نام زشت و ناپسند «انقلاب اسلامی» را که خمینی همان ساعات نخست پیروزی بر تلاش مردم و انقلاب ملت ایران سوار کرده بود، هم پذیرفت؛ و هم هنوز بر بالای نشریه و سایت اینترنتی خویش محفوظ نگه داشته است. ادامه مطلب
«حکومت اسلامی البته به هنگام امضاء (سال ۱۳۷۰) و هم در زمان تصویب کنوانسیون (سال ۱۳۷۲) در مجلس شورای اسلامی، یک شرط کلی بر آن وارد نموده و اعلام داشته که کنوانسیون را به شرطی قبول دارد که راجع به مواد یا مقررات آن که مغایر با مقررات اسلامی و قوانین داخلی باشد، ملتزم نباشد...». با آن که بیش از دو دهه از امضای کنوانسیون حقوق کودک میگذرد. حکومت اسلامی یکی از ناقصین اصلی حقوق کودک بوده و ثمره آنرا در کوچه، خیابانها و کارخانجات... مشاهده میشود و متاسفانه نقش خانواده اقتدارمنش در رابطه با نقض حقوق کودکان را نیز نباید از نظر دور داشت! ادامه مطلب
*راهکار ما این است که انرژی اتمی را به نحوی که عاقلانه باشد و در آن هم منافع ایران تضییع نشود و هم به گونه ای نباشد که جامعه جهانی و آنهایی که این طرفیت را با ما پیدا کرده اند، به مسیر خودشان ادامه بدهند. آنهایی که سر مخالفت دارند، باید با آنها عاقلانه و به نحوی کنار آمد.
*به ما گفتند تا زمانی که انتخابات ریاست جمهوری برگزار نشود، با تجمع و جلسات سیاسی مخالف هستیم. ما هم یا قبول می کنیم یا یک موقعی دوباره به هوس می افتیم که دوستان را مجددا دعوت کنیم. ما خیلی هم حرف شنو نیستیم.
*چون جلسات جبهه ملی تشکیل نمی شود و ما هم نمی توانیم به طور فردی اظهارنظر کنیم، در شرایط کنونی حاضر نیستم موضعی بیان کنم. ما هر نظری داشته باشیم نظر جمع است و نظر فردی را بیان نمی کنیم. ادامه مطلب
محمد ملکی نخستین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب و فعال سیاسی، در نامه سرگشادهای به آیتالله خامنهای خواستار کنارهگیری رهبر جمهوری اسلامی از مقام خود و برگزاری رفراندومی برای تعیین نظام سیاسی آینده ایران شد.
ملکی در نامهاش با برشماری نکاتی درباره دوران رهبری آیتالله خامنهای نوشته که رهبر جمهوری اسلامی بر اساس اصول قانون اساسی، فاقد شرایط لازم برای رهبری است و تجربه چند دهه گذشته هم ثابت کرده است که «نظام ولایی» قادر به اداره امور کشور نیست و مردم ایران باید چگونگی اداره امور کشور را در یک همه پرسی آزاد و همگانی زیرنظر سازمانهای بین المللی تعیین کنند. ادامه مطلب
تجربه انتخابات رياست جمهوری در ايران نشان داده با توجه به سياسی شدن جامعه بيش از هر زمان ديگر که حضور توامان فکری و فيزيکی مردم را در عرصه سياست به همراه دارد و اينکه اختلافات در دستگاه امنيتی حاکميت در نتيجه رقابت ها به اوج خود رسانده و ضريب ضربه پذيری جمهوری اسلامی را بيش از هر زمان ديگری افزايش داده به گونه ای که خامنه ای نيز در سخنرانی های مختلفی به نگرانی خود نسبت به اين موضوع اذعان داشته است و خواهان هوشمندی بيشتر دستگاه های امنيتی و مسئولين حکومت شده است .هدف اين مقاله کندوکاو عملکرد جناح های موجود در حکومت نيست، اما آنچه از برآيند عملکرد دو جناح اصلی در جمهوری اسلامی، هم در زمان رهبری آيت الله خمينی و هم در زمان رهبری حجت السلام خامنه ای نشان داده است که نه رهبری و نيروهای نزديک به آن انعطاف پذيری لازم در جهت اصلاح عمور را دارند و نه رهبران جناح اصلاح طلب توان لازم برای به ثمر نشاندن خواسته های مردم را در چنين سيستمی با وجود پشتيبانی های گسترده ای که مردم ناراضی از آنها کرده اند، ميتوانند داشته باشند. بنابر اين از ديد نگارنده اين سطور، يک گزينه بيشتر نميتواند روی ميز باشد و آن گزينه تغييرات ساختاری است. ادامه مطلب
اولين بار با اسم آقاي بازرگان در جريان خلع يد انگليسي ها و هيئت خلع يد برخورد مي كنيم. آقاي دكتر مصدق از همكارانش خواسته بود شخص واجد شرايطي را براي اداره امور نفت معرفي نمايند. آقاي مهندس حسيبي بدون طرح موضوع در كميته مركزي حزب ايران به بازرگان مراجعه مي كند و ايشان قبول اين مأموريت را به استخاره و نتيجه آن موكول مي كند كه مورد اعتراض شديد مهندس زيرك زاده قرار گرفت كه مي گفت مبارزه با دشمن بيگانه چپاولگر و خدمت به كشور كار خير است و در كار خير هم حاجت هيچ استخاره نيست چون اگر استخاره بد آمد تكليف مملكت و خدمت به وطن و مبارزه با دشمن چه مي شود؟! ادامه مطلب
نبودِ انصاف و اخلاق در گفتار آقای نقرهکار، بابک اميرخسروی
آعلت بر شفتگی بابک امير خسروی و هجمه اعضای اتحاد جمهوری خواهان چيست؟ مسعود نقره کار ادامه مطلب
نوشته ايد که «آقای محمد امينی، که گويا پدرش پيشکار دکتر مصدق بوده و عشق ژنتيک به مصدق دارد، بلافاصله کتابی در رد نوشته ميرفطروس به زيور طبع آراسته و با انتشار آگهی های مبسوط تلويزيونی خواندن آن را تبليغ می کند». پيشکاری کسی يا دستگاهی را داشتن، کاری نکوهيده نيست. اما شما نيک می دانيد که اين واژه «پيشکار» را به کاربرده ايد تا مردی را نکوهش کنيد که خويش و غير اورا می ستودند و می ستايند و جز به نيکی از او ياد نمی کنند. شما نيک می دانيد که مصدّق پيشکاری نداشت که پدرم چنان شغلی را داشته باشد. شما، پدرم نصرت الله امينی را که سه سال پيش درگذشت، نيک می شناسيد و می دانيد که او، در دوران زمامداری زنده ياد مصدق، رييس بازرسی نخست وزيری و سپس شهردار تهران بود و پس از کودتا، وکيل شخصی مصدق شد. پس از چه رو با چنين کينه ای می نويسيد که «گويا... پيشکار دکتر مصدق بوده» است؟ چه کسانی را می خواهيد شادمان کنيد؟ جبه خلعتی که را می جوييد که چنين سخن فرومايه ای را در باره مردی روان می سازيد که در تمامی زندگی دربرابر کسی قامت دوتا نکرد و جز راستی سخنی برزبان نراند؟ چه آزاری از او به شما رسيده که می خواهيد با پيشکار خواندنش، فرودستش سازيد؟ بگذريم که اين روش ناپسند شما، جز فروداشت خودتان، پيامد ماندگاری نخواهد داشت که به گفته نظامی گنجه ای، منه بردل نيک نامان غبار، که بدنامی آرد سرانجام کار. ادامه مطلب
بیش از نیم قرن است که دستگاههای تبلیغاتی استبداد و استعمار تواما در تخریب شخصیت دکتر محمد مصدق کوشیدهاند. حدیث مردی که ملی شدن صنعت نفت ایران و خلاصی از استعمار دولت فخیمه انگلیس، به نام او ثبت شده است. مردی که مقابل تک روی سلطنت پهلویها ایستاد و جهت پاسداری از آرمانهای مشروطه و نگه داشت حرمت خونهای ریخته مشروطه خواهان، مصر بود که شاه فقط سلطنت کند و حکومت را بسپارد به دست مردم. اصرار داشت که مجموعه دربار و شاه، با حفظ احترام به خود و به مردم، به عنوان یک نهاد سنتی، نقش تشریفاتی داشته باشد و گامهای سازندگی در مملکت سپرده شود به نمایندگان منتخب مردم در مجلس و سایر نهادهای دولتی تحت نظارت نخست وزیر. اما عملا چنین نشد و آرمانهای مشروطه عقیم ماند.
در روزگار پهلوی اول، به جهت آنکه تلاشهای مصدق جهت نگهداشت قانون اساسی و میراث دموکراسی مشروطه بجایی نرسید، وی از صحنه سیاست دامن فراچید و به احمدآباد رفت. داستان نقشه قتل و تبعید او توسط رضا شاه، داستان دیگری است که در این مختصر نمیگنجد. ادامه مطلب
واقعيت اين است که مفاهيمی که اکثر ما، به عنوان مفاهيمی مثبت مفروض می دانيم و نسبت به آنها احساس تعلق شديد می کنيم، برای بسياری از ساکنان درون مرزهای قراردادی ايران بار منفی دارند. مفاهيمی مانند "ايران"، "ايرانی"، "فارسی"، "ملت ايران"، "تمدن ايران" و...که ممکن است در خيلی از ما، احساس تعلق ايجاد کند، در تعداد زيادی از ساکنان ايران، تداعی گر رنج، تبعيض، محروميت و حتی تنفر هستند. تنها پس از ساعتها نشستن پای صحبت زندانيان سياسی سابق و خانواده های اعدام شدگان عرب و کرد و خواندن نوشته هايشان و فراتر از آن، حس لا به لای گفته ها و نوشته هايشان است که می توان چنين دوگانگی شديدی را ميان جمعيتی که عموما و به طور يکپارچه "ملت ايران" خطاب می شوند دريافت و صادقانه از خود پرسيد: مرزها و تکه های خاک، چه ارزشی دارند وقتی آدمها در آن احساس خوشبختی نکنند!؟ وقتی آدمها به آن احساس تعلق نکنند!؟ وقتی آدمها از اسامی و مفاهيم مرتبط با آن متنفر باشند!؟
اينکه چرا امروز ما با چنين واقعيتی مواجه ايم، نه تنها ريشه در سياستهای سرکوب دولتهای مرکزی ايران که فراتر از آن، ريشه در عملکرد تک تک ما داشته و دارد؛ چه وقتی به عنوان مردم کوچه و بازار، نژاد پرستی مان را با گفتن "عرب سوسمار خور" و "کردی که سر می بُرد" آشکار می کنيم و چه وقتی به عنوان روشنفکر، بيانيه سياسی می نويسيم و در واقع ناسيوناليسم افراطی مان را پشت واژه های پرطمطراق پنهان می کنيم. ادامه مطلب
به نوشته خبرآنلاین، محمدرضا تابش گفته است: "آقای خاتمی به عنوان یک شخصیت دلسوز نظام و اسلام وانقلاب دغدغه حضور مردم در انتخابات را دارد. در مقطع کنونی هر چه حضور مردم در انتخابات بیشتر باشد، برای کشور تعیینکنندهتر خواهد بود ولی باید به هر حال لوازم حضور هم فراهم شود. آقایخاتمی نگران برخی برخوردها هم هست ولی صراحتا هم اعلام کرد که حاضر استبرای گناه ناکرده عذرخواهی کند تا جو و شرایط طوری شود که مملکت از اینوضعیت نجات پیدا کند و با حضور و مشارکت مردم جو خوبی در کشور حاکم شود".او درباره کاندیداهای احتمالی اصلاح طلبان حکومتی هم گفته است: "ممکن استبرخی افراد موضع خود را مطرح کنند ولی هنوز تشکل اصلاحطلبان و موثرین دراین جریان تصمیمی در این رابطه نگرفتهاند. افراد موثر در جریان اصلاحاتدر مورد این مسئله که آیا موانع برای حضور در انتخابات برطرف شده یا نه واینکه آیا تضمینی وجود دارد تا بتوانند کاندیداهای خود را وارد عرصه کنند، به جمعبندی نرسیدهاند، بر همین اساس اگر از کاندیدایی هم سخن بهمیان میآید نشات گرفته از رایزنیهای فامیلی و خانوادگی و درونی است". ادامه مطلب
روزی که انقلاب مردم عوام لیبی به کمک قدرتهای اروپائی به پیروزی اش رسید و عوام کالانعام قذافی را در بیغوله ای یافتند و دستگیر کردند و در کوچه های شهر جلو چشم خاص و عام و در برابر دوربینهای تلویزیون با آن شقاوت و توحش کارد آجین کرده و او را کشتند، من مقاله ای نوشتم زیر عنوان: «من از مرگ قذافی و هر کس دیگر به این طریق بیزارم»
در آن مقاله من از قول زنده یاد احمد شاملو نوشتم:«انقلاب مردم عوام، مانند خالی کردن تیر در یک گاودانی است؛ که گاوها می رمند و هرآنچه در مسیر است پایمال و نابود می کنند...» همچنان که در ایران اتفاق افتاد، نابسامانی و بلبشوی حاصل انقلاب و چنین روزها و چنین اوضاعی در کشور لیبی را پیشبینی کرده و شرح داده بودم که آینده لیبی بسیار تاریک است. من نوشتم که اسلحه هائی که توسط کشورهای غربی به ملتی عادت کرده به دیکتاتوری تحویل شده است، سرانجام علیه خودی و بیگانه و بویژه غرب به کار گرفته خواهد شد. اشاره کردم که مردم این کشور از چندین قوم و قبیله تشکیل شده که هیچ یک خط دیگری را نه می خواند، و نه می تواند بخواند.هنوز یک سال از تاریخ آن نوشتار نگذشته و قتل قذافی سالگردش نرسیده است که بهار لیبی به زمهریر توحش و نکبت تبدیل شده است. ادامه مطلب
یادداشت: پروفسور ابوالمجد حجتی، استاد بازنشسته رشته جامعه شناسی ساکن منطقه واشنگتن دی سی است. می بایستی در فرصت مناسب در باره ی خدمات و دستاوردهای چشمگیر پروفسور حجتی در زمینه تدریس و پژوهش رشته جامعه شناسی در دانشگاههای آمریکا نوشته شود. ولی آنچه در چندین دهه ی گذشته بیش از هر موردی اندیشه، قلم و بیان پروفسور حجتی را در برگرفته، دکتر محمد مصدق و میراث او برای ایران است. پروفسور حجتی نویسنده ی سه جلد کتاب در باره ی تاریخ معاصر ایران است که در آنها در کنار نقل خاطرات زندگانی خویش، سیر و کیفیت دگرگونی های جامعه ایران در دوران پهلوی بررسی می نماید. پروفسور حجتی کتاب جالبی نیز در باره ی دکتر مصدق به نام ((مرد سال و سده و هزاره)) نوشته که در آن به موضوع هایی مانند ویژگی های دکتر مصدق و معرفی همتایان وی در تاریخ ایران پرداخته است. از فصل های بسیار با اهمیت این کتاب، فصل ((یاران مصدق)) است. پروفسور حجتی نکته های ظریف و با اهمیتی را در باره ی همکاران نزدیک دکتر مصدق مورد شناسایی قرار می دهد. او می نویسد: ((یکی از کارهای حیرت انگیز مصدق گزینش همکاران نزدیکش بود ادامه مطلب
اين سند "بکلی سری" که در سل 1953 در وزارت خارجه و شورای امنيت ملی آمريکا تنظيم شده، حکايت از آن دارد که آمريکا تا چه اندازه نگران آن بود که کودتا برای سرنگونی دکتر مصدق با ناکامی مواجه شود. اين سند همچنين اثبات می کند که طرحی در جريان بود تا با افزايش حضور نظامی آمريکا در منطقه و ايجاد يک نيروی چريکی ضد کمونيست در جنوب ايران، حرکتی برای بی ثبات کردن دولت مصدق آغاز شود. دولت مصدق که با پافشاری برای در دست گرفتن کنترل کامل منابع نفتی کشور دشمنی دولتهای غربی را به جان خريده بود، سرانجام در 19 ماه اوت سال 1953 برابر با 28 مرداد 1332 خورشيدی توسط سرلشگر فضل الله زاهدی که از حمايت ايالات متحده برخوردار بود، سرنگون شد. ادامه مطلب
پیرمردی را به یاد آورید که نشسته بود بر خاک و تکیه بر عصا داده و سر پنهان کرده زیر شولایِ درد. او محمد مصدق بود. بدا به حال ما که در سیزده سال زندان و حصرِ احمد آباد، کسی را جرئت آن نبود که سراغش گیرد و نه خبرنگاری می توانست بیاید و بپرسد: "جناب نخست وزیر در ماجرای ملی کردن نفت ایران و زمین زدن استعمار انگلیس چه می کردی و شاه چه می کرد؟" شاه شادکام جوان که به پشتوانه ی آمریکا و انگلستان و هیبتِ شعبان جعفری تاجبخش، دوباره بر تخت نشسته بود، حتی نمی گذاشت نام مصدق از احمد آباد بیرون رود، چه رسد به اینکه قامتِ نحیفش به تهران بیاید و در خیابانهای شهری که در آن هزار خاطره داشت، نفسی گشت زند. وقتی پیرمرد سر بر زمین گذاشت و برنخاست، دوستی چون سادات هم نداشت که قدری بداند و قدرتی داشته باشد تا باشکوه به خاک رود. در انزوایی ماند و رفت و مثل شاه، شصت میلیون دلار هم از ایران نبرد و خرج دادگاه لاهه نیز از سرمایه ی شخصی اش شد، اما نفت به همتش ملی گشت و این سرمایه، شاه را رهبر اوپک و شخصِ قدرتمند منطقه ساخت و اینها خدمت مصدق به ایران بود.
آقای رضا پهلوی، برپایه کدام اصل نانوشته ی دیگری در قانون اساسی مشروطه، به یکباره به این اندیشه اگر پایان یافتن پادشاهی احمدشاه به زور ماده واحده و در پناه بیم ؟» بنا به قانون، شاه ایرانم « افتاده اند که و هراس نمایندگان ازواکنش حضرت اشرف رئیس الوزراء، قانونی بوده باشد، که به داوری من بوده، چرا رای میلیون ها مردم به پایان پادشاهی قانونی نیست؟
- در این که آقای رضا پهلوی، در وجود دولت های قرون وسطایی و واپس مانده عربستان، بحرین و قطر، هم پیمانانی برای براندازی جمهوری اسلامی می یابند و شادمانی خود را از این که آن دولت ها، بیش از غربی ها، هوادار قیام مردم ایران برای دست یابی به دموکراسی و حقوق بشراند، پنهان نمی سازند؛ ادامه مطلب
مصدق به لحاظ فردی با استنباطی که از لیبرالیسم میشد دارای این ویژگیها بود اما اگر جنبههای اقتصادی و کارکرد بینالمللی لیبرالیسم را در نظر بگیریم، او از این منش فاصله گرفت. زندهیاد مصدق از مجلس چهاردهم به بعد که سیاست موازنه منفی را در مجلس مطرح کرد و استقلال ملی را یک ضرورت برای توسعه اقتصادی دانست، نشان داد که یک «سوسیال دموکرات» مترقی است و دیگر از رویه لیبرالی که قادر نیست به مسایل اقتصادی و سیاسی جامعه پاسخ دهد فاصله گرفت. این موضوع را مصدق در مجلس چهاردهم آشکار کرد ادامه مطلب
او در سال ۱۳۰۶ یعنی در سالهای آغازین تشکیل سلسله پهلوی در روستای دارستان، رودبار گیلان متولد شد. دوره مکتب و دبستان را در زادبومش رودبار گیلان تمام کرد و سپس در دبیرستان نظام که آن روزها یکی از مدارس و مراکز آموزشی «مدرن» کشور بود به تحصیل پرداخت. این مرکز آموزشی یکی از نخستین اقدامات و تدابیر پی ریزی ارتشی نوین برای ایران بود که بعد از استقرار نظام مشروطه، در سال ۱۲۹۶ شمسی به ابتکار و همت حسن پرنیا (مشیرالدوله) در پیروی از مدرسه نظام سن سیر فرانسه تأسیس شد. محمود توکلی انسانی وقت شناس، منضبط و با وسواس و دقیق بود که بمناسبت از سر طنز یا جد این خصوصیات را به تربییب در مدسه نظام نسبت میداد. او بعد از پایان مدرسه نظام، وارد دانشکده افسری میشود، هنوز دانشکده افسری را تمام نکرده است که سلطنت مطلقه رضا شاه، با اشغال ایران در جنگ دوم جهانی، سر می آید ادامه مطلب
اگر چه بزرگترین تجربه های سه ده اخیر را باید تجربه آغاز انقلاب با آقای خمینی و دوم خرداد 1376 با آقای خاتمی دانست ولی من هیچکدام از آنها را گناه آقایان خمینی و خاتمی نمی دانم و بر این باور هستم که گناه و مسوولیت اصلی بر دوش روشنفکرانی است که مردم تصور می کردند بدلیل "روشنفکری" و سطح سواد و معلومات، بیشتر از مردم عادی می دانند و کمتر اشتباه می کنند. کما اینکه این تصورِ درست شاهد مثالی در تمامی کشورهای پیشرفته امروز داشته است و جوامع پیشرفته با وجود روشنفکرانشان توانسته اند از مخمصه دوران سیاهی و جهالت بدر آیند.
مثل بسیاری از هموطنان، من آقای رضا پهلوی را هرگز ندیدهام . اما به مانند یک فعال سیاسی کارهای سیاسی او را تا جایی که وقت و امکاناتم اجازه میدادند دنبال کردهام . همانطوریکه در بخش اول این مقاله بیان گردید فعالیتهای سیاسی او را از نظر کیفیت و کمیت کافی ارزیابی نمیکنم به همین دلیل برخلاف بسیاری جایگاه رهبری جنبش اپوزیسیون را برای او قائل نیستم اما متأسفانه در سیاست محل خالی را کسی اشغال میکند . از سوی دیگر، با بیانصافی او را کنار نمیزنم . معتقدم که در یک حرکت وسیع ملی علیه جمهوری اسلامی، هر کسی به اندازه تمایل و مشارکتش در جنبش ضد استبدادی حاکم، بایستی در نهاد مدیریت نقش داشته باشد و مسئولیت قبول کند . ایشان را دشمن خود نمی پندارم، آنچه میگویم به نیت منافع ملت ایران است زیرا که همواره خدمتگزاری به مردم در سر لوحه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی من قرار داشته است .طبیعتاً طرفداران آقای رضا پهلوی را بخشهایی از اقشار مختلف جامعه ما تشکیل میدهند که همه آنها از پادشاهی یک درک مشخصی ندارند. شنیده و خوانده ام که در میان آنان انسانهای دموکرات و طرفدار آزادی وجود دارند که معتقدند نظام پادشاهی بهترین راه حل برای میهن ما میباشد. شخصاً به نظرات آنان احترام میگذارم و اگر لازم باشد از آزادی اندیشه و بیانشان با تمام قدرت دفاع خواهم کرد. کما اینکه این کار را درگذشته در پاریس به عنوان فعال حقوق بشر و به هنگامی که بسیاری از افرادی که در این سالهای اخیر طرفدار دموکراسی شده اند و آن روزها جلوی آزادی بیان را میگرفتند و به چوب و چماق متوسل میشدند انجام داده ام. ادامه مطلب
- آنچه آقای ناصرپور و همردیفان دیگر کُردشان از فدرالیسم میفهمند و منظورشان است، همانا فدرالیسم قومی میباشد. این مدل از فدرالیسم که از همان ابتدای طرحش جز یک آرزوی ایدئولوژیک نبوده و هنوز هم نیست، آرمانی است که در جلسات دربسته حزبی تهیه شده و از واقعیت اجتماعی سیاسی ایران بویی نبرده است. برای مثال، اگر این واقعیت را در نظر بگیریم که ساکنین تمام شهرهای آذربایجان غربی بخشی آذری ها و بخش دیگر کردها هستند(البته آسوری ها، ارمنی ها را هم فراموش نمیکنیم)، آنگاه اجرای چنین طرحی در شرایط کنونی ایران و حتی در آینده پس از جمهوری اسلامی پیامدی جز تنشهای قومی نخواهد داشت. تنشهایی که هم اکنون موجود است. مثلا آنچه در تظاهرات علیه خشک شدن دریاچه اورومیه بروز کرد، تندبادی از طوفان بالقوه قومپرستی است که میتواند فاجعه آفریند. ادامه مطلب
آقای رضا پهلوی حال که به هر دلیل از آزادی ودموکراسی و رای مردم سخن می گویید بهتر آن است که مساله را بشکافید و واضحتر بگویید از دیدگاه شما آزادی چگونه تعبیر میشود؟ والگوی شما از آزادی چیست؟ آیا به همان آزادی معتقدید که پدر بزرگتان زیر چکمه های پلیس خفیفه در سلولهای مخوف زندان قصر با آمپول هوا به ملت ایران هدیه کرد؟ یا آزادی که پدر عاری ازمهرتان زیر سیطره حکومت فاشیستی ساواک برای مردم رنج دیده وستم کشیده ایران به ارمغان آورد؟ صادقانه به مردم ایران بگویید آزادی از دیدگاه شما چه مفهومی دارد. خوشبختانه هنوز شما به جایی نرسیده اید تا مردم آزادی را در حکومت خیالی شما تجربه کنند. سالیان سال آزادی خواهان وجوانان برومند این مرزوبوم فریاد آزادی سر داده اند وصدای آنان با سفیر گلوله ورگبار مسلسل درهم آمیخت... ای آزادی چه خونهایی که درپای تو ریخته شد و چه جنایتهایی که بنام تو کردند.!
فقها و مراجعی که در طول تاریخ اسلام ، همواره خود را منادی عدل و داد و عدم سکوت در برابر ظلم و جور و حاکمان ظالم می دانستند ، دیر زمانی ست که با حمایت های بی دریغ و همه جانبه خود از حکام جور و تایید ستم های هر روزه حاکمان ، و در بهترین حالت با سکوت معنادار و تایید آمیز خود ، ظلم و بیداد را در بدترین اشکال خود ، ترویج می نمایند. ادامه مطلب
اپوزيسيون حکومت اسلامی در خارج کشور را دو گونه توهم زمينگيرتر کرده است: توهم نسبت به اصلاح حکومت اسلامی، و توهم نسبت به توانايی و جايگاه اپوزيسيون در خارج از کشور
در باره ی عوامل فرهنگی، سياسی، اخلاقی و روانی زمين گير شدن اپوزيسيون حکومت اسلامی در خارج از کشور گفتنی ها گفته شده اند، در ميان اين گفتنی ها اما به گمان من جای دو نوع توهم خالی ست! ادامه مطلب
بیهوده نیست که بشریت همواره از آزادی سخن گفته است و از این اصل مهم دفاع کرده است؛ آزادی در هر جامعهای به ویژه در جامعه استبداد زده ما اصل، وانتخابات آزاد وسیلهای برای به قدرت رسیدن حاکمیت ملت است. بنابراین تمامی مبارزات ما باید معطوف به دفاع از آزادیها و کلیه شرایط لازم برای تحقق انتخابات آزاد باشد. مبارزه برای این شرایط بهمعنای سرنگونی جمهوری اسلامی و تمام ساز و کارهایش در حاکمیت موجود است و در حالی که شعار دادن در مورد آزادی انتخابات بدون پافشاری بر مطالبه این شرایط مفهومی غیر از مصالحه با حاکمیت جمهوری اسلامی و جستجوی راه حل از درون رژیم که غالباً پرهزینه و بیثمر است نخواهد داشت. اگر این شرایط به وجود آید و استمرار پیدا کند هیچ قدرتی به هیچ بهانهای نخواهد توانست خود را به مردم تحمیل کند.
داود هرمیداس باوند: هر ایرانی و هر شهروند ایرانی در هر جایگاهی که قرار دارد مجاز است به بخشی از سرزمین خودش مسافرت کند. بنابراین مسافرت آقای احمدینژاد هم به هرمزگان و جزیره ابوموسی یک امر داخلی است. حالا اینکه پیامدهایی به وجود آورده که انتظار هم نمیرفت، این یک مقوله دیگری است.با توجه به این که ادعای کاذبی از سوی امارات نسبت به جزایر ایرانی وجود دارد که مدتهاست که مطرح است؛ منتها از نظر زمانی و شرایط منطقهای یک مقدار بهانهای بودهاست از سوی امارات که از این رویداد برای یک فرآیند سیاسی بعدی استفاده مقدماتی کند. ادامه مطلب
من از تاييد و اطاعت شهردار و استاندار اصفهان شگفت زده شدم كه اجازه دادند چنين جنايت فرهنگي و انساني در شهرشان رخ دهد. اين از تبعيض نژادي صدبار بدتر است، زيرا افغانيان فرزندان ايران زمين هستند و با ما هيچ تفاوتي بجز محل تولد ندارند و قراين نشان ميدهد كه از شما بسيار انسانتر هستند. شما كه براي زير نظر گرفتن جوانان ما دهها پليس و كماندو و نيروهاي ويژه به پارك ها مي فرستيد، توان تامين امنيت مردم را در يك پارك نداريد و بايد ميهمانان پناهجوي ايراني تبار را چنين زشتگونه متهم و تحقير كنيد؟ مي پندارم كه نيروي انتظامي هم در اين دستور تحقير شده است.صادر كننده اين دستور بايد براي اين حركت زشت و توهين آميز و ضد بشري، و بدتر از همه ناايراني، خود بطور علني از همه مردم افغانستان طلب عفو كند. او بايد براي بخشايش خواهي به خدمت سفير افغانستان در ايران برود و دست او را ببوسد. اگر خيانتي به فرهنگ و تمدن ايراني در كار نباشد، ننگ فرهنگي و ملي را نمي توان نديد گرفت. ادامه مطلب
حزب توده اصلىترین نهاد سیاسى است که ادبیات لنینیستى را در ابعاد گسترده وارد جامعه ایران کرد و با کمک اندیشه لنینى انقلابىگرى را در میان روشنفکران و تحصیلکردگان جامعه ایران گسترش داد. توزیع آثار و ادبیات انقلابى موجب شد تا بسیاری از دانشپژوهان علاقمند به مسائل اجتماعی و سیاسی نتوانند با اندیشه و منش لیبرالى و سوسیال دموکراتیک که در کشورهاى غربى رشد یافته بود آشنا شوند. عدم آشنایى با دستاوردهاى نظامهاى لیبرالدموکراتیک در توسعه سیاسى و تامین حقوق شهروندى تنها محصول بى اطلاعى روشنفکران ایرانى از این نظامها نبود زیرا از همان مراحل آغازین رشد مدرنیسم در ایران جامعه روشنفکرى ایران هم به دلیل مراوادتى که با غرب وجود داشت کم و بیش با تجربه توسعه دموکراسى در این جوامع آشنایى پیدا مىکرد. ادامه مطلب
آقای اهود باراک وزیر دفاع اسراێیل در مصا حبه ای با تلویزیون دوم آلمان، دررابطه با لزوم حمله به ایران و نابود کردن تآٌ سیسات هسته ای این کشور، اظهار داشت که:
"به مدت چند دقیقه ای جشمانتان را ببندید، و این منظره را تصور کنید، که در چهار- پنچ ساله آینده ایران به یک نیروی هسته ای تبدیل گردیده است. در چنین حالتی اتما م کار ایران بمراتب پیچیده تر و با مخارج مالی و جانی بیشتری همراه خواهد بود. ... پیش بینی جسیاس (Prophezeiung Jesayias) که از ماست درانجیل چنین وعده میدهد که، ' زما نی خواهد رسید که شیرها و بره ها بصورت مسالمت آمیز در کنار هم زندگی خواهند کرد، ودوش بدوش هم براحتی خواهند خوابید ' ولی تا زمانی که واقعیت چنین است که هرروز بدین منظور محتاج به بره جدیدی هستیم، بهتر است شیر باشیم تا بره." ادامه مطلب
اکنون پس از دو سال دست روی دست گذاشتن باید به دیپلماسی فرصتی دوباره داد. این بار هدف ما باید درگیر شدن در روندی دیپلماتیک با هدف اعتمادسازی در چند مرحله مداوم باشد چرا که نمی توان خندقی از بی اعتمادی را یک شبه از میان برداشت. ایران با استناد به عضویت در معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته ای موسوم به ان پی تی از حقوق مشخصی برخوردار است اما وظایفی نیز برای این کشور تعیین شده است. ایرانی ها باید بدانند که رفتار آنها سگینال های نه چندان صحیحی در خصوص نیت شان به جامعه جهانی می دهد. ایران باید گام هایی در راستای بهبود وضعیت پرونده هسته ای خود در نگاه افکار عمومی جهان بردارد. ادامه مطلب
من بر خلاف همه کسانی که در طی دو روز گذشته بی تحملی خود در برابر خاتمی را به نمايش گذاشته اند اقدام اخير را بسيار مبارک می دانم . امروز خاتمی می تواند بار ديگر پرچم اصلاحات با قرائت خويش را در دست بگيرد و جلودار کسانی شود که اولاً گمان می کنند راهی جز تن دادن به انتخابات در قالب نظم موجود وجود ندارد و ثانياً برگزارکنندگان و ناظران انتخابات در ايران، در حدی از امانت داری هستند که پس از کودتای بيست و دوم خرداد هشتاد وهشت، همچنان متولی برگزاری انتخابات باشند. کسی نمی داند شايد اين پرچم و پرچمدارش، بتوانند تعداد بسياری از معترضان را در گرد خود جمع کنند و به اتکای آنان به مذاکره با حکومت بنشينند (آقای رجبعلی مزروعی به عنوان يکی از حاميان سرشناس اقای خاتمی ، ضمن دفاع از حضور او در انتخابات، خاتمی و رفسنجانی را «دريچه های سازش » معرفی کرده و خواستار خودداری از بستن اين دريچه شده است). ادامه مطلب
«تابو» در عرصه های گفتاری و کرداری پدیده ای همزاد انسان اجتماعی ست، که به تقریب در تمامی جوامع و فرهنگ ها وجود داشته است. تابو بر بنیان مبانی فرهنگی و ارزشی متفاوت شکل می گیرد و یدیدار می شود، و پس از پیدائی بسته به شرایط و زمان و مکان، روندها و مسیرهای گونه گون طی می کند. برخی بتدریج از میان می روند و یا تضعیف می شوند، برخی اما جان سختانه به حیات شان ادامه می دهند. درحوزه های روانشناسی، رفتار شناسی و جامعه شناختی دیدگاه های متعدد و متفاوتی دربارهء علل پیدائی و زوال و تدوام حیات، و سود و زیان تابوهای مثبت (حفاظتی) و منفی مطرح شده اند. ادامه مطلب
فردای آن شب، از افراد بيرون زندان کسی ندانست که آن شب، در زندان لشگر دو زرهی چه گذشته است. تنها همين را فهميدند که روزنامه های تهران خبر از آتش گرفتن کريمپور شيرازی دادند. (13) در کتاب این سه زن شرح می دهد که اشرف پهلوی همراه سرهنگ زیبایی و گروهبان ساقی در دفتر زندان بود که کریم پور را آوردند. او سیلی محکمی از اشرف دریافت کرد. زبانش باز شد. در لباس ژولیده زندان با آن خانم عطرزده و شیک معارضه می کرد. او را آتش زدند و مستحق گلوله ندانستند.(14) شعبان جعفری سردسته اوباش هوادار سلطنت در عصر مشروطیت و کودتای ننگین مرداد ماه 1332، پیرامون چگونگی به قتل رساندن وی میگوید: این جور که ما اون موقع شنفتیم، اینو دوباره میگیرن و در لشکر ۲ زرهی میندازنش زندان. اونم یه آدم دهن لقی بود و به همه فحش میداد و سر و صدا میکرد. اون وقت برای این که تنبیهش کنن، روزا از تو زندان میآوردنش بیرون. سربازا یه پالون میذاشتن روش. یه سیخونکم بهش میزدن. یه نفرم سوارش میکردن. بعد تو زندان مجرّد بود گویا... گویا تو همون زندون از بین میبرنش دیگه. لحاف محاف میندازن تو سلولش. نفت روش میریزن و آتیشش میزنن. محل دفن او روشن نیست و احتمال داده میشود که در گورستان مسگرآباد توسط ماموران دفن شده باشد.(15) ادامه مطلب
کنفرانس استکهلم تحت عنوان «اتحاد برای دموکراسی» که اخیرا توسط بنیاد اولاف پالمه برگزار شد، به دلیل غیرعلنی بودن و عدم شفافیت، شائبههایی را دامن زد که موجب شد بخش مهمی از بحثهای مربوط به این کنفرانس در ارتباط با رفع این شائبهها و ابهامات صورت پذیرد. آیا بهتر نبود این بنیاد به جای کنفرانسهای مخفی، محدود و دربسته، مبتکر گردهمآییهای گسترده، علنی و آزاد برای جامعه ایرانی باشد که در آنها عمق بخشیدن به اندیشههای سیاسی و چگونگی جلب همه طرفهای درگیر به توافق وسازش سازنده، در دستور کار قرار گیرد؟ ادامه مطلب
دوشنبه 23 ژانویه سهراب احمری، دوست 26 ساله ایرانی آمریکای تبارام که در گذشته مقالاتی را نیز به همراه یکدیگر نوشته و در وبسایت روزنامه های سراسری National Post کانادا و مجله Weekly Standard آمریکا منتشر نموده ایم، نقد نکته بینانه از کتاب A Single Roll of the Dice نوشته تریتا پارسی، رئیس و بنیانگذار سازمان نایک را در وبسایت روزنامه Wall Street Journal به نشر رساند. نقد سهراب که کاملا براساس موضوع و خمیره این کتاب بود، نظریه آقای پارسی را به خاطر سلب هرگونه مسئولیتی از رژیم حاکم در تهران و سرزنش "دیگران" به خاطر شکست سیاست خارجی پرزیدنت اوباما در ایجاد رابطه مستقیم با ایران به چالش کشید. ادامه مطلب
این روزها دنیای غرب به بهانه ی مسائل هسته ای ایران یک بار دیگر در حال دمیدن در ناقوس حمله نظامی به ایران است. اگر چه درنگاه منطقی این تهدید ها می تواتند در حد یک جنگ روانی تلقی شود اما هر از چند گاهی امریکا و هم پیمانان او در غرب و همچنین اسرائیل این سخنان را در رسانه ها مطرح می کنند.تاریخ نظامی جهان هنوز 8 سال جنگ ایران با عراق و همه هم پیمانان اورا فراموش نکرده است.ایران در آغاز انقلاب بود و تمام ساختار نظامی آرتش ایران به دلیل شرایط انقلاب تقریبا فاقد انسجام یک آرتش کلاسیک. و این در کنار از هم گسیختگی نظام مدیریت سیاسی ایران شرایطی را به وجود آورده بود که در نگاه آکادمیک سالها زمان می برد تا ساختار دفاعی ایران به پیش از سال 57 برسد. ادامه مطلب
آن روزها که من و دوستانم به نام روشنفکران مذهبی جوانان نسل اول انقلاب را به راهپیمایی و تلاش برای ساقط کردن نظام شاهی با شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی دعوت و تشویق می کردیم و رهبری آقای خمینی را چشم بسته پذیرفته بودیم و هرگز از حافظه ی تاریخی خود در نقش روحانیت پس از انقلاب مشروطه تا آن زمان (۱٣۵۷) بهره نگرفتیم، آیا میدانستیم و به این مسئله فکر کرده بودیم که برداشت آقای خمینی و روحانیون پیرو او، از کلمات آزادی و استقلال بویژه جمهوری اسلامی چیست؟ ادامه مطلب
روند بازنشسته کردن اساتید گرچه از سال تحصیلی 85 آغاز شد، اما بعد از انتخابات ریاستجمهوری در سال 88 و اعتراضات رخ داده به نتایح آن، سرعت بیشتری به خود گرفت. براساس اعلام مسوولان، در سال 88 نزدیک به 81 استاد بازنشسته شدند.موضوع بازنشستگی استادان دانشگاه های کشور از تیرماه سال ۸۵، که اولین بازنشستگی ها در دانشکده حقوق دانشگاه تهران رخ داد، آغاز و سپس به دانشکده ی ادبیات این دانشگاه نیز رسید و بعدها دامنه اش تا دانشگاه علامه طباطبایی نیز گسترش یافت.
تحمل : واژگان همسنگ و مترادف با "تحمل" کم نيستند. تفاوت هايی نيز ميان معنا های داده شده از اين واژگان طرح شده است . مدارا – يا تحمل منفی - رواداری ،سعه صدر،خويشتن داری ، تسامح، تساهل و....... برخی از اين واژگان اند ، اين دو واژه ی آخری ، يعنی تسامح و تساهل در زمره ی اسلاميزه ترين و " اصلاحاتيزه" ترين آن ها هستند.
تعريف تحمل : تحمل پذيرفتن تنوع ، تفاوت و تخالف انديشگی (و رفتار) است، همزيستی با انديشگی ای که مورد تاييد و پسند نيست و حتی نسبت به آن گرايش منفی وجود دارد.
تحمل از نگاه برخی جامعه شناسان دو گونه بروز می کند: ادامه مطلب
مهرداد مشایخی ;من فکر میکنم که جامعه ما بیشتر از هر چیزی به فعالینی نیاز دارد که نقاد باشند و از چارچوب روزمره شان فراتر بروند و یک مقداری بتوانند به راهبردهای گسترده تر و خلاقتری برای جامعه خود فکر کنند. این کار مستلزم اینست که یک مقدار دانشجویان و روشنفکران وارد مطالعه جدی بشوند و از این طریق به حل مسائل بپردازند. وقتی به بحثها گوش میکنیم، میبینیم که گیجی و سردرگمی زیادی در بین جوانها برای بدست آوردن راهحل وجود دارد. این تعجب آور است با وجود اینکه چندین دهه حتی از حرکتهای اصلاحی میگذرد، هنوز با این همه تجارب، عده ای هستند که نمیدانند که چه میخواهند، چه تغییراتی و چگونه.
جنبش سبز بهطور طبيعی نطفهی انتخابات آزاد را با شعار "رأی من کو" در بطن خود دارد. همين جنبش، با سرشت متکثر و مسالمتآميز و ملی خود، بستر طبيعی ديالوگ ملی است. هر گاه جنبش سبز به نهضت انتخابات آزاد تکامل يابد، کمپين انتخابات آزاد بخش سازمانيافته، هدفمند، خودآگاه، و با برنامه آن جنبش خواهد بود ادامه مطلب
سبعانه ترین فتوی فقیهانه در تابستان سال ٦٧ ثبت تاریخ شد. این سند و دیگر اسناد نشان دهنده ی نقش آمریت آیت الله خمینی در پنج کشتار ازکشتارهای شش گانه ی دگراندیشان و مخالفان سیاسی و عقیدتی حکومت اسلامی، بخشی از پرونده ی مفتوح این فقیه و مفتی ست.
برای نسل امروز نیز دکتر بختیار یک الگو و نمونه است. در جامعه ای که نسل جوان در آن گذران زندگی می کنند وسیاست بازان سست عنصر و نا پایداری چون خاتمی با کمک امواج تبلیغاتی مهم و منجی جلوه داده می شوند؛ در زمانه ای که تاریخ سازی و وارونه جلوه دادن تاریخ هدف صاحبان زر و زور است تا از یک سو استبداد پیشین را تطهیر کنند و در روی دیگر سکه بر مسندِ قدرت نشستگانِ کنونی را صاحب ارج و قرب نمایند، جوانان امروز به دنبال الگوهایی هستند که چون بختیار یکرنگ باشند و برای کسب قدرت یا حفظ آن پا بر آرمانهای خود نگذارند. ادامه مطلب
حسین رونقی ملکی دانشجوی 25 ساله , وبلاگ نویس و فعال در عرصه مبارزه با سانسور در فضای اینترنت است . وی یکی از جوانان پر افتخار ایرانیست که با دانش وافر خود سعی در مبارز با انحصار گرایی و اعمال سانسور از جانب حکومت در گردش آزاد اخبار و اطلاعات را داشت . وی با اتکا به امکانات ناچیز خود و اراده ای استوار قدم در این راه گذاشت . دانش وی در اینترنت به حدی بود که فیلترینگ را بی معنا ساخت و لذت دسترسی به اینترنت آزاد را برای بسیاری مهیا ساخت ادامه مطلب
جنبش مشروطه نخستین قیامی است که علیه نفس خودکامگی و استبداد در ایران رخداده است و میرفت که بالاترین تحول را در کلیه شئون سیاسی و اجتماعی وفرهنگی ایران بوجود آورده و حکومت استبدادی را که از اول خلقت، در ایران فرمانروائی میکند واژگون سازد .پیش از این انقلاب قیامهای متعددی در ایران روی داده که هدفش تغییرخود سلطان ظالم بود و هیچ گونه تصوری از تعیین شرط و ذکر قانون برای حکومت به شیوه عادلانه مطرح نشده بود در نتیجه با سقوط هر پادشاه و یا فرمانروای ستمگری معمولا در کشور هرج و مرج ایجاد میشد و کم کم زمینه برای بروز ستمگر تازه ای که بتواند هرج و مرج را ریشه کن کند فراهم میامد . هدف مشروطه آن بود که حکومت ملی را که پایه اش بر اندیشه نوین و آزادی عقیده و تساوی حقوق و رشد فکر و مردمسالاری است در ایران استوار سازد و مردم را در وضع قوانین مناسب با اخلاق و خیر و صلاح جامعه ای باز و آزاد مخیر نماید لیکن متاسفانه انقلاب مشروطه قبل از اینکه بتواند ریشه های خود را در جامعه گسترده و دوام آورد در سال 1287با کودتای محمد علیشاه که از حمایت شیخ فضل الله نوری و لیاخوف روسی برخوردار بود روبرو گردید. ادامه مطلب
هاله سحابی 11 خرداد، پیشاپیش جنازه مردی بزرگ که پدر و استادش بود گام برداشت و جان باخت و 10 روز پس از آن هدی صابر به آنها پیوست.چهل روز است که به این سه مرگ سلسله وار که عزت الله سحابی سرسلسله اش شد می اندیشم. چرا و چگونه؟هاله و سحابی در ایام گذشته در چنین روزهایی چنان کردند و چنان گفتند که گویی می دانستند در این روزها باید یادگاری از خود برجای گذارند. خود دست به کار شده و این روزها را با گفتار و کردارشان به یادبود خود بدل کردند. یکی از آن ایام و یادآوری ها، روز 18 تیر بود. حضور مهندس در کوی دانشگاه و گفته های متعهدانه و دلسوزانه و پدرانه او در این واقعه خطاب به دانشجویان و سفر هاله به لرستان و رفتن به منزل شهید کوی دانشگاه – عزت ابراهیم نژاد – در سال 80 هاله سخت پرکار بود. مهندس سحابی در اذرماه 1379 بازداشت شد و 15 ماه در انفرادی نگهداری شد. قریب به سه ماه پس از بازداشت و نگهداری مهندس در انفرادی مطلق، هاله به اتفاق خانواده، مهندس را ملاقات کردند. هاله شب مصاحبه کرد و اعلام کرد که پدرم در وضعیت طبیعی نبود، و حتی وقتی اسم فرزندم را بردم او با تعجب پرسید که او کیست؟ دختر از وضعیت پدر در بند سخت اعلام نگرانی کرد. فاطمه حقیقت جو در مجلس ششم تریبون خانه ملت را در اعتراض به وضعیت مهندس سحابی لحظاتی ربود. ادامه مطلب
*میهن دوست گرامی .......آمار جستجوی نامهای جعلی ای که شیخ نشین های جنوبی خلیج فارس آرزو دارند تا به جای نام تاریخی خلیج فارس به کار برود را در مهمترین و بزرگترین موتور جستجو گر دنیای اینترنت بالا برده و در نهایت با این ادامه این کار نام "خلیج فارس" حذف می شود چراکه در نتیجه این کار نام جعلی برای نمایش در اولویت بالاتری نسب به نام "خلیج فارس" قرار می گیرد .
*آهای مسافران ایران......یک عکس یادگاری برای ما مشتاقان آن ابر مرد تاریخ ایران زنده یاد دکتر مصدق بیاورید. ادامه مطلب
پس در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مصدق به مثابه شخص، شکست خورد و در پانزده خرداد ۱۳۴۲ به مثابه نماد. یعنی در این روز ایدهی پلورالیسم و خشونتپرهیزی، از تجسم یافتن در کالبدی تاریخی بازماند. شاه به مردم نشان داد که مصدق توانایی ایستادن در برابر او را ندارد و آنان را به جستجوی رهبر قاطعتری برانگیخت. در این روز بود که خمینی به نماد قاطعیت انقلابی تبدیل شد و پیروزی حاکمیت اسلامی گزیر ناپذیر گشت.میبینیم که چسبیدن به قضیهی «اشتباه مصدق» میتواند ذهن را از توجه به فاجعهی اصلی بازدارد. چرا که چسبیدن به هر مسئلهای نشان دهندهی دخالت دادن عواطف در تحقیق و بررسی است. ادامه مطلب
حرکت ۲۵ بهمن را میتوان از سه سویه بهتر سنجید. نخست، این خیزش یکی از فرازهای جنبش سبز بود که بعقیده من نه با شعار "رای من کو؟" بلکه با انتشار" مانیفست مطالبه محوری" و سپس گفتمانی که این بیانیه پدید آورد، آغاز شد. پیامد این گفتمان آن "جنبش" انتخاباتی بود که توانست بسیاری از گروه های مردمی، بویژه جوانان، را که تا آنزمان یا پاک در انتخابات شرکت نمیکردند و یا دیگر شرکت نمیکردند، بسیج کند و بسود آقایان کروبی و موسوی، که مدام برای جلب آرای بیشتر برنامه های خود را رادیکال تر میکردند، بصحنه بیاورد. ادامه مطلب
چند سالی است بحث است که آیا آیت الله خامنه ای دست بالا را دارد و احمدی نژاد مترسکی بیش نیست، و یا آقای احمدی نژاد با پشتوانه سپاه و نیروهای انتظامی خود قدرتی است که روزگاری روحانیون را برکنار و تکنوکرات ها را حاکم می کند. تا به حال شواهد بسیاری در رد یا قبول هر دو نظر گفته شده است، اما با گذر زمان می بینیم که در بسیاری از موارد آقای احمدی نژاد در مقابل آقای خامنه ای و یارانش می ایستد و لذا شبهه قدرت او مطرح می شود. از آن سو هم شاهدیم که تقریبا تمام سران پیشین و کنونی سپاه مثل علی شمخانی و محسن رضایی و محمدعلی جعفری علیه او موضع روشن می گیرند. این روزها شاهدیم که وزارت اطلاعات هم در دست او نیست و وزیر اطلاعات حیدر مصلحی به او تحمیل شده است. ادامه مطلب
رضا سیاوشی- در موقعیت کنونی کشورمان، انتخابات آزاد تنها دروازه عبور به دمکراسی است. و نبود آن، گرانیگاه بن بست سیاسی ایران است. و راهبرد انتخابات آزاد، راهنمای برون رفت از این بن بست است. انتخابات آزاد با جنبش سبز طنین طبیعی دارد. شعار «رای من کو» در شرایط بن بست سیاسی یاد شده، به «انتخابات آزاد» فرامی روید. از دید ما ، انتخابات آزاد برای جنبش سبز تنها یک هدف و یا خواسته نیست، بلکه راهبرد (استراتژی) هم هست. علاوه بر آن، «کمپین» انتخابات آزاد، تجلی عملی همان راهبرد ، و مدل سامانیابی جنبش سبز است. ادامه مطلب
به جریانی که این جنایت را محکوم نکند اعتماد نکنید! /علی کشتگر
مسئولیت مجاهدین در کشتار اشرف،/ حميد فرخنده
سازمان ملل برای جلوگیری از کشتار ساکنین بی دفاع، باید بلادرنگ حفاظت کمپ اشرف را به عهد گیرد/ فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
آقای کدیور و حکایت "به درک واصل شدن" مجاهدین خلق، مسعود نقره کار ادامه مطلب
بخاطر اهمیت ملی و میهنی مسئله، از تمام هموطنان تقاضا دارم، تا حد ممکن، در پخش این مقاله، به این خدمتگزار کوچک ملت وطن ما ایران، کمک بکنند. هدف تبلغ نام وکسب شهرت نیست. حتی هموطنان می توانند، نام و مشخصات مرا از مقاله حذف بکنند. هدف کشیدن این بحث و شناساندن تجزیه طلبان به ملت ایران است. تجزیه طلبان، دو گروه هستند، گروه بزرگ، فاقد آگاهی هستند ،که باید آنها را آگاه کرد. گروه دوم و عاملان بیگانه هستند، که باید آنها راخوب شناخت. ادامه مطلب
۶۰ سال از زمانی كه مردم ایران یكدل و یك صدا خواستار ملی شدن صنعت نفت و قطع شدن دست بیگانگان از منابع ملی كشور شدند، میگذرد. حركت آزادیخواهانه مردم ایران با مدیریت دكتر محمد مصدق نه تنها در داخل كشور تاثیرگذار بود و سببساز ملیشدن نفت شد كه در دنیا نیز تاثیر بسزایی گذاشت و پس از آن بسیاری از كشورها چون مصر از این حركت ملی ایرانیان درس گرفتند و آن را سرمنشاء حركات خود قرار دادند. از آن روزها خاطرات و داستانهای بسیاری نقل شده و هركس نیز با توجه به اطلاعات و تحلیلهای خود تاریخ آن روزها را نوشته است. گفتوگوی زیر نیز روایت دیگری است از روزهای ملیشدن نفت با حسین شاهحسینی، رییس تربیتبدنی دولت موقت و از جمله فعالان سیاسی كه روزهای ملیشدن نفت را به چشم خود دیده و در مبارزات ضداستعماری و استبدادی شركت داشته است. ادامه مطلب
از روز ۲۲ خرداد، زمانی که مردم در اعتراض به کودتای انتخاباتی به خیابان ها آمدند، شعارهای مختلفی در تجمع های مردمی مطرح شده است. نخستین شعارها، نظیر «رای مرا پس بده»، که هنوز نشانگر امید مردم به جلوگرفتن از این تقلب بی سابقه ی انتخاباتی بود، به ویژه بعد از سرکوب شنبه ی خونین در ٣۰ خرداد، جای خود را به شعارها و درخواست های مبارزه جویانه تری دادند. به همان میزان که امید به بازگرداندن انتخابات به مسیر واقعی خود، رنگ می باخت، شعارهای مردم نیز با صراحت بیشتری متوجه ی عاملان اصلی استبداد و سرکوب دموکراسی در ایران گشت. «الله اکبر» و «مرگ بر دیکتاتور»، به دو شعار اصلی تظاهرات مردمی تبدیل شد. ادامه مطلب
چند روز پیش، حجّت الاسلام محسن کدیور در گفتگویی با تارنمای «تهران ریویو»، پس از پرداختن به این که «مدل مطلوب حکومتی من حکومت دموکراتیک سکولار است»، افزوده اند که البته ایران و ایرانیان هنوز آمادگی دموکراسی سکولاری را که ایشان خواهان آن اند ندارند و اینک «مدل حکومتی [که] در شرائط فعلی ممکن و شدنی» است، یک جمهوری اسلامی برپایۀ «جا انداختن قرائت دموکراتیک از همین قانون اساسی جمهوری اسلامی است».این که حجّت الاسلام کدیور اینک «قلباً» به سکولار دموکراسی می اندیشند، جای خوشبختی و شادمانی است؛ و این که درهمان گفتگو، ایشان می گویند که مردم ایران که یکسد و اندی سال پیش به بنای یک فرمانروایی سکولار برخاستند، هنوز شایستگی چنان فرمانروایی را ندارند، جای شگفتی و شوربختی است. ادامه مطلب
نامه سرگشاده به آقایان میرحسین موسوی و حجه الاسلام مهدی کروبی /پرویز دستمالچی - محمد امینی
مشکل، مواضع سیاسی آقایان است! / پرتو نوری علا
شعار های مذهبی جنبش سبز و خواسته های دمکراتیک ملت/برنامه تلوزیونی جبهه ملی ایران
خوانندگان گرامی نوشتار زیر در شماره 11 –اسفندماه 1383 نشریه ایرانمهر تحت عنوان طرح خاورمیانه بزرگ به چاپ رسید.ریزش حکومت های خودکامه خاورمیانه در آخرین ماههای 1389 پس از حدود شش سال از آن زمان نشان از دقت نویسنده در آن زمان دارد.پس از واژگونی حکومت های خودکامه بن علی در تونس و مبارک در مصر و به لرزه افتادن حکومت های خودکامه در دیگر کشورهای خاورمیانه باعث چاپ دوباره این نوشتار گردید. داوری در این مورد را به خواندگان خود واگذر می نمائیم و بر این باور هستیم که دوران حکومت های خودکامه در خاورمیانه به سر رسیده و مردم این سرزمین دوران نوئی را آغاز نموده که پیامد های بسیار و در سطح گسترده ای در جهان خواهد داشت . ایران ما هم از این دگرگونی ها بی نصیب نخواهد بود .بادی ورزیدن گرفته ومی رود به طوفان بزرگی برای حکومت های خودکامه خاورمیانه تبدیل شود. کابوس وحشت انگیزی برای خودکامگان این سرزمین به وجود آمده که به طومار عمر همگی آنان پایان خواهد داد . مردم این سرزمین ها باید به هوش باشند که بتوانند از این رخدادها به سود کشور خود بهره برداری کنند . سرعت این رخدادها را باید در وهله نخست در پیشرفت فن آوری نوین دانست که روز بروز سرعتش افزون تر می شود. این آغاز نوین میباشد ، که نشان می دهد همه انسان ها سرنوشت یکسانی در جهان آینده خواهند داشت .ما هم با توجه به توان خود باید کوشش کنیم که این سرنوشت نوین به خشونت آلوده نشود .این به سود آینده هوه جهانیان خواهد بود. ادامه مطلب
وقایع بعد انتخابات سال 88 و آن تظاهرات بزرگ، نشاندهنده آگاهی، آزادیخواهی و ظلم ستیزی مردمی بود که چون اخگر فروزان زیر خاکستری از صبر و تحمل و مقاومت، خود را از نگاه ظالمان پنهان کرده بودند تا با وزش نسیمی شعله ور گردند و کردند آنچه را باید کرد. و آن تظاهرات بزرگ که از شناخت و آگاهی نسلی نشانه داشت که بسیاری از آنها نسل پس از تغییر نظام بودند و با تمام تلاشی که حاکمیت در شستشوی مغزی آنها انجام داد، از آنجا که آزادیخواهی، برابری طلبی و ظلم ستیزی در عمق جان آنها نفوذ کرده بود، توانستند آن حوادث عبرت آموز و فراموش نشدنی را با پرداخت هزینه های سنگین خلق کنند و در حقیقت، تاریخ تحولات اجتماعی را به گونه دگر بنویسند. ادامه مطلب
به باور متکلمانی نظیر آقای مصباح یزدی مسائل مربوط به اثبات خداوند و معاد و پیامبر و امامان به کمک حدیث و نه مراجعه به عقل، علم کلام نامیده میشود و این علمی است که آدمی با آن قدرت پیدا میکند عقائد دینی و اخیرا سیاسی را به کمک ارعاب و ارهاب( ایجاد ترور و وحشت ) برای دیگران اثبات کند و خلاصه کلام، علم به اموری است که آدمی با آن مقتدر میشود تا سخنش را به هر قیمتی به کرسی بنشاند ! متکلمان اضافه میکنند که علم کلام از دانشهای دیگر برتر و بالاتر است آن را علم توحید و ابو حنیفه فقه اکبر خوانده است ،غزالی میگوید علم کلام بر طریق قانون اسلام به اثبات مسائل می پردازد نه قانون عقل ! متکلمان برای مقابله و مبارزه همواره در برابر فلاسفه موضع گرفته و فنون علم کلام موسوم به علم نحو را همسنگ با علم منطق میدانند و اضافه میکنند که با فرا گرفتن این علم دیگر نیازی به منطق نیست زیرا علم نحو در زبان عربی همان منزلت علم منطق در زبان یونانی را دارد .اما ببینیم فلاسفه چه میگویند : ادامه مطلب
آقایان، سی سال تجربه حکومت شما نشان داده است که هرکجا پای می نهید، هدیه و سوقات شما برای مردم آن دیار فتنه و نقاق، دشمنی و کینه است. پس شمایان به عنوان منادیان نظام دینی نه قاتق نان که قاتل جان اید.
آقایان، یقین دارم که گردبادهای سرزمین بلوچ ها را تجربه کرده اید، مخرب اند و خانه برانداز، اما نیک اقبالی آنکه عمری سخت کوتاه دارند. من شما و نظامتان را همچون این گردبادها می بینم. پس از این گردباد زندگی ازسرگرفته میشود. میمانند بلوچ ها و سرزمین سراسر زیبایشان، سرزمین آمیختگی شن و آفتاب، بقول مردم حاشیه سلسله جبال کوههای زاگرس به:
آفتو زنون ها و آفتو درون ها، (سپیده و شام)
کلام آخر، اما نمیدانم چرا در سراسر این سوگواره، با پائیز سال ٦٧ و یاد قتل عام زندانیان زندانهای ایران زندگی کرده ام، چرا که آمیختگی شگفتی میان کشتار این یازده بلوچ در زندان و آن قتل عام بزرگ می بینم. ادامه مطلب
شب 16 آذر دانشگاه حالت حكومت نظامي پيدا كرده بود، با اين وجود جلوي در دانشكده ميتينگي شروع كرديم. سربازها حمله كردند و ما فرار كرديم. فردا صبح يعني روز 16 آذر كه آمديم، دانشگاه پر از سرباز مسلح بود. زنگ را زدند رفتيم سر كلاس، دكتر افشار استاد ما بود، مرد شريف و فهميدهاي از اهالي آذربايجان بود، ايشان داشت درس ميداد، ناگهان ديديم بيموقع زنگ تفريح زدند.
تودهايها معمولاً ميگشتند دنبال بهانهاي كه پاي امريكا را وسط بكشند. ما امضا جمع ميكرديم كه صنعت نفت در سراسر ايران بايد ملي شود، آنها امضا جمع ميكردند جنگ ميكروبي كره بايد خاتمه پيدا كند. ما ميگفتيم صنعت نفت در سراسر ايران ملي شود، اينها ميگفتند صنعت نفت در جنوب ملي شود. گويي عرق وطنپرستي نداشتند كه دلشان ميخواست مملكت را در اختيار شوروي قرار دهند. الان هم اتحاد بين روسيه و انگلستان قوي است ولي از اين مساله هيچ خبري نميگويند. ما فريادمان اين بود كه مصدق در شوراي امنيت پيروز شد، در ديوان لاهه پيروز شد، در توكيو پيروز شد. آنها ميگفتند ادامه مطلب
دوستان جوان ! حیات اجتماعی و سیاسی ما ایرانیان انباشتی از مطالبات اجتماعی است. مطالباتی که دیروز وسیله شاهان و امروز وسیله فقها و شریعتمداران با زور، کشتن، زندان، شکنجه و بالاخره نفی بلدِ مدعیان این مطالبات، از مردم ایران دریغ شده است. دوستان جوان ! دوستان دانشجو ! نسل ما روایت انقلاب مشروطه را از پدرانشان که شاهد بیواسطه آن بودند شنیدند. شنیدند که در آسیا، جامعه ما در شمار نخستین جوامعی بود که زنجیر استبداد را گسست و قید آن را از گردن برداشت. شنیدند که در کنار مجلس، انجمنها برپا شد که در آن از آزادی، ترقی، عدالت سخن میرفت. شنیدند که حتی مواجب شاه را مجلس تعیین میکرد و البته همان شاهی که قبل از خیزش مردم و بیش از بانگِ ناقوسهای مشروطه، فرمانروای مطلق بر جان و مال مردم بود هر آنگاه که اراده می کرد بی قید و شرط و دلیل، میکشت، میبرد و میخورد. درست مثل امروز که هم نسل شما و هم بقایای نسل ما شاهد آنست. ادامه مطلب
دزموند توتو می گوید: ((ما فقط هنگامی شاهدانی راستین هستیم که جانبدار بی نوایان، ناتوانان و ستمدیدگان باشیم)). در ایران امروز وکلای حقوق بشرهمانا شاهدان راستین و با شهامتند. در واقع، وکلایی مانند نسرین ستوده و محمد اولیایی فرد و همکارانشان، تجلی شهامت اخلاقی در ایران هستند. اگر در آفریقای جنوبی در هنگام مبارزه علیه آپارتاید، دزموند توتو کلیسای سنت جورج در کیپ تاون را پناهگاهی استوار برای مبارزان با آپارتاید کرده بود، در ایران امروز دفترهای کوچک وکلای حقوق بشریگانه پناهگاه مبارزان راه آزادی و دموکراسی و دیگر قربانیانی دستگاه استبداد و آپارتاید دینی است. ادامه مطلب
در خبرها، نامه سرگشاده آقای محمد رضا خاتمی(برادر آقای رئیس جمهور سابق) خطاب به آقای شیخ حسن نصراله را خواندم، ناخودآگاه تصورم بر این بود که با توجه به شعار "جبهه مشارکت" ، "ایران برای همه ایرانیان" ، این نامه سرگشاده اگر به مردم ایران نوشته نمی شد – که تاکنون هم نوشته نشده و نخواهد شد – حداقل میتوانست به عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد و یا حتی به عنوان یک مقام بین المللی نگاشته شود. ادامه مطلب
در ارتباط با جهان معاصر، سرزمین ما اکنون شکل همان موزه ی وحشتی را پيدا کرده که کنار درهای ورودی اش نوشته اند: «کسانی که قلب بیمار یا ضعیفی دارند وارد نشوند!» با این تفاوت که بیشتر افرادی که در این موزه وحشت کار می کنند نیز خود از حضور در چنین موزه ای هراسان و گریزانند. نگاهی به سیل مهاجران از ایران گریخته، و به سوی حتی عقب افتاده ترین کشورها از نظر اقتصادی روان شده، که جريان اش روز به روز هم زیادتر می شود، نشان از این هراس دارد. ایران اکنون به موزه ی وحشتی تیدیل شده که خود گردانندگانش نیز تبدیل به مجسمه های وحشت و جنون شده اند.
بار دیگر مرحمت جمهوری اسلامی شامل حال کسانی که همواره به منافع ملی می اندیشند و به ایران عشق میورزند شد و این بار صفحه فیس بوک جبهه ملی ایران توسط لشکر ثارالله فیس بوک هک شد .
لطفا تا آگاهی بعدی از باز کردن یی میل های ارسال شده از سوی صفحه فیس بوک جبهه ملی خودداری فرمایید.
پیش از این سایت های خبری جبهه ملی فیلتر شده بود و هفته گذشته صفحه شخصی فیس بوک سردبیر سایت هک شد که فعلا تعلیق شده است . ادامه مطلب
ایران نه یک مکتب است نه یک مرام و نه یک مسلک، ایران وطن ماست. ایران تمامی آنچیزی است که ما داریم و طرفه آنکه امروز به هیچ گرفته میشود. به هیچ گرفته میشود از سوی کسانی که اعتقاد و ایمان خویش را مستمسکی میدانند برای اهانت به تاریخ و به فرهنگ و به اسطورههای این سرزمین؛ و به هیچ گرفته میشود توسط کسانی که میخواهند وطن ما را به توشه یکروزهای برای راه بیمبداء و بیمقصدشان تخفیف دهند. ایران وطن ما و مبداء و مقصد ماست. ایران ما، ایران مردمانی است که طی قرنهای متمادی در آن سکنی گزیدند و هر یک به فراخور توان خویش از وجود آن، از همیت و از تمامیتش حفاظت کردند. ایران وطن ماست. ادامه مطلب
دوران كوتاهِ دولت ملّى مصدّق (ارديبهشت ۱۳۳۰ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲) را مى توان به دو دورۀ تقريباً مشخص تقسيم كرد. اوّل از ارديبهشت ۱۳۳۰ تا ۳۰ تير ۱۳۳۱، كه برنامه دولت فقط و در درجه نخست در اجراى قانون ملّى شدن صنعت نفت و برخورد با مسائل ناشى از درگيرى با شركت نفت انگليس و ايران و دولت بريتانيا، خلاصه مى شد.
از اين دوران مى توان به عنوان دوران وفاق ملّى نام برد. در برابر دولت ملّى جز ايادى و عناصر معدود و مشخّص بريتانيا از جمله شاه و دربار۱، قرار نداشتند. ولى حزب توده، البته به دليلى ديگر رو در روى نهضت ملّى، مصدّق را «عامل امپرياليسم آمريكا» مى دانست و به علّت منافعى كه براى شوروى، بر اساس ادعاهاى تاريخى روسيه تزارى در شمال ايران قائل بود، با قانون ملّى شدن نفت در «سراسر ايران» مخالفت مى ورزيد. و در مقابلِ شعار ملّى شدن صنعت نفت، با شعار «نفت جنوب» بايد ملّى شود، به انواع كارشكني ها دست مى يازيد. ادامه مطلب
ملیون امرور درقکر جوابگوئی درمقابل کردار رهبری جبهه ملی در قبل از انقلاب میباشند که درنتیجه نا آگاهی و کم تجربگی در سیاست علنی بدام آقای خمینی افتادند یا کسانی که خود را ملی مذهبی مینامند باید راه خودرا مشخص کرده وحاکمیت ملی را درصدر خواسته های قراردهند و دین ومذهب را بقلب خود بسپارند. باید گفت که در راستی و پاکدامنی اکثراین اشخاص تردیدی نیست. اماکسانی هم که سعی کردند لیبرالیسم را به کلمه ای توهین آمیزتبدیل کنند یا به تبلیغ جامعه بی طبقه توحیدی پرداختند ودم از اقتصاد توحیدی زدند بایستی در پیشگاه مردم پاسخگوی این اعمال وگفتار باشند. اینها بعضی مسائل هستند که مردم مطرح میکنند و باید به آنها بی کم وکاست جواب داده شود! ادامه مطلب
توجه کنيد که پذيرش «ضرورت آفرينش يک آلترناتيو سکولار و ملتزم به حقوق بشر» می تواند بلافاصله به «همايش نيروهای موافق با آن» راستا و جهت و هدف هم دهد. چرا که، برای يک نيروی سکولار، داشتن هيچ شعار ديگری نمی تواند مانع پيوستن اش به اين جمع باشد. بعنوان مثال، پادشاهی خواهان مدعی سکولار بودن به همان ميزان در اين همايش سهم دارند که دينداران معتقد به سکولاريسم و ضرورت انحلال حکومت اسلامی.
جمهوری اسلامی دشمن شادی در ایران است. همه نمادهای شادی در ایران به ویژه برای جوانان به وسیله ی حکومت اسلامی قدغن است و سرکوبی می شود. سی و یک سال است که جشن، موسیقی شاد، رنگ روشن و رقص و آواز به عنوان نمادهای بارز شادابی در ایران مورد هجوم حکومت دینی قرار دارند. در سالهای نخستین انقلاب، ملایان بی شرمانه علیه نوروز جنگیدند. اما نوروز بوسیله ی مردم شکستی آنچنان سهمگین را نصیب ملایان کرد که دیگر جرات رویارویی مستقیم با آنرا پیدا نکردند. ولی حکومت اسلامی هنوز از شکست سی و یک ساله اش در مقابله با چهارشنبه سوری عبرت نگرفته است و مانند آزموده ای سرتق هر سال به خطا دوباره دست به آزمودن خواسته ی ملت و به ویژه جوانان برای برگزاری جشن چهارشنبه سوری می زند. ادامه مطلب
اخیرا آقای بنی صدر پشنهاد تشکیل یک جبهه گسترده با محوریت «حاکمیت مردم» را داده است: «درحال حاضر احتیاج داریم گرایشهای مختلفی که قبول دارند که حاکمیت مال مردم است یک جبهه گسترده بوجود بیاورند». به گمان نگارنده آن چه ما در شرایط حاضر بدان نیاز داریم تشکیل «کنگره ملی» موقت است نه یک جبهه. کنگره ای که بتواند تمام جریانات را نمایندگی کند. ادامه مطلب
در ماه های اخیر، که از دامنه فعالیت های جنبش سبز کاسته شده و بلوک قدرت ظاهرا کنترل نسبی خیابان ها را بدست گرفته است، فرصتی برای بررسی و ارزیابی از شرایط، امکانات، ظرفیت ها، و کاستی های جنبش سبز پدیدار شده که می باید از آن استفاده ای در خور به عمل آورد. از جمله ، بررسی موشکافانه خصوصیات دو نیروی اجتماعی اصلی درون جنبش سبز یعنی مسلمانان معتدل و آزادیخواهان غیر دینی حائز اهمیت است. اگر قرار باشد آنچه که سرانجام به عنوان «میثاق» جنبش سبز که توافق عمومی میان این نیروها را تنظیم می کند سرنوشتی بهتر از قانون اساسی پر تناقض جمهوری اسیلامی پیدا کند، ضروری است که روی مفاهیم و ایده ها بحث کافی صورت گیرد. از آنجا که مسلمانان معتدل (که امروز در برابر بلوک قدرت ایستادگی می کنند) در دوازده سیزده سال اخیر انواع و اقسام مفاهیم و ارزش های خاص خود، بویژه گفتمان اصلاح طلبی (حکومتی) را بر پا داشته اند، بسیار مهم است که نظریه پردازان سکولار به واکاوی دقیق آن ها پرداخته و آلترناتیوهای مفهمومی و گفتمانی خود را در برابر مفاهیم التقاطی آن ها طرح کنند.
هدف این نوشته تمرکز روی مفهوم مرکزی حرکت اصلاحی اسلام گرا ـ یعنی اصلاح طلبی ـ است. در این نوشتار تلاش می کنیم نشان دهیم که امروز نمی توان برای «گذر به دمکراسی» مبارزه کرد ولی درعین حال خود را در چنبره گفتمان اصلاح طلبی حکومتی محصور کرد. ادامه مطلب
هنر امروز روشنفکران ما که دغدغه آزادی و سربلندی کشورمان را دارند شاید این باشد : در فرایند و راستای طرح و تجسم از دورنمائی ازجامعه آزاد باشد که در عصر پیشرفته تکنولوژی امروزی، آزادی فرد و اختیار او مورد توجه و احترام است و مقدرات انسان ، توسط ایدئولوژی های گوناگون به بازی گرفته نشود. دال برتوجه و تاکید به این نکته که مهارت انسان امروزی از مرز رویا و خیال پردازی، گامی فراتر نهاده است. باید قادر باشیم جامعه ای را تصور کنیم که اندیشه انتقادی و استمرار آن تضمینی برای انجام تغییر و تحولات و توسعه باشد. باید بدانیم که تنها با داشتن اندیشه و تفکر انتقادی می توان خواهان تحولات اجتماعی و سیاسی باشیم وبا این خرد و تفکر مهم ، ما را به سوی آزادی رهنمون می سازد. ادامه مطلب
شعار «نه غزه، نه لبنان...جانم فدای ایران» و «فلسطین رو رها کن...فکری به حال ما کن» فریاد هوشیارانه نسلی است که بهای ندانم کاریهای پیشین و کنونی این طیف نویسندگان را بس سنگین پرداخته و می پردازند.
شگفتا! گویا بیشینه ی رسالت این قلم بر دوشان نیازی نیز به داشتن پیوندهای عاطفی و اخلاقی با مخاطبانشان نمی یابند!چرا که بایسته و شایسته این بود که نقدی بر کارنامه ی فقر فرهنگی خویش و عدم روشنگری لازم را در ابتدای به یغما رفتن خواسته ها و آرمانهای مدنی خیزش 1357 پس از سپری شدن بیش از 30 سال از آن ارائه دهند.دریغا که در این میان، اینان نه تنها پیشرو و پیشگام نمیباشند بلکه حتا انعکاس پژواک فریادها و خواسته های آنانی که در کارزار میهنی از میان آتش و دود و با خون خویش میخواهند این بیداری آرمانی را به گوش جهانیان برسانند هم نیستند! ادامه مطلب
بی کفايتی خاتمی به حدی بود که اصلاح طلبان را به باد داد و بی آبرو ساخت. به ھمين سبب ھم رفسنجانی که خود و خانواده اش را در خطر می ديد باز به فکر افتادو در جست وجوی چاره ای ديگربرآمد. دراين مقطع تنھا شمار معدودی ازحکمرانان از عمق اختلافات درون ساختاری و نبردھای جناحھای حاکم با يکديگراطلاع داشتند. خاتمی و دوستانش در دوران رياست جمھوری خاتمی بی سپاسی بی حدومرزی به رفسنجانی نشان دادند. ھمه می دانند اگر رفسنجانی در لحظات آخراقدام نمی کرد نتيجه ی انتخابات را به سود ناطق نوری می گرداندند. اما اصلاح طلبان که از رفسنجانی در دوران رياست جمھوری او آسيب ديده بودند به جای اتخاذ رفتاری سياستمدارانه در انديشه ی انتقامجويی غرق شدند و بدترين و مھلک ترين ضربه ھا را بر رفسنجانی وارد ساختند. با اين حال به قول عطالله مھاجرانی، ازنزديکان رفسنجانی و از ھمراھان با اصلاح طلبان، رفسنجانی بيدی نبود که از اينبادھا بلرزد. او با نوعی بزرگ منشی اکبر گنجی را بخشوده بود. گنجی تصور میکرد خود او ھست که عليه رفسنجانی می نويسد اما به راستی ھمه چيز از سعيدحجاريان و دوستان نزديکش سرچشمه می گرفت ادامه مطلب
جامعه مدنی ایران با استفاده از فضای انتخاباتی" نهضت مطالبه محوری" ( که خود محصول مدرنیته ورفرم سنتهاست یعنی اصیلترین نیروهای سکولار جامعه است) را بوجود آورد. ورود این نیروی جوان وتحصیل کرده (قشر متوسط ونه طبقه متوسط) به انتخابات چنان وحشتی در ولی فقیه وسیستم نگهدارنده اش ایجادنمود که راهی جز کودتا برای ایشان باقی نمانده بود. ادامه مطلب
ايجاد تشكيلات عمده و تاثير گذار در بازار ساده تر از ساير بخشهاي جامعه ميباشد زيرا يكي از دو پايگاه و تكيه گاه اصلي انقلاب مشروطه و جبهه ملي حضور بازارو بازاریان بوده و براي اغلب ایرانیان بازگشت به بازار به مفهوم بازگشت به خانه خويش است . از سوي ديگر بازاريان در يك محل جمع هستند و بطور طبيعي يكديگر را هر روز ملاقات ميكنند و علاوه بر مطلع شدن از حال و روزگار يكديگر اخبار اقتصادي سياسي و اجتماعي را مبادله مينمايند و اين فرصتي است كه براي ساير اعضا يك گروه و تشكل سياسي بسادگي ميسر نيست زيرا آنهادر شرایط استبدادی به سختي ميتوانند حتي پانزده روز يكبار دور هم جمع شوند و به تبادل اخبار و تحليل انديشه كه مقدمه ضروري براي تصميم سازي سياسي است دست يابند . ادامه مطلب
بازاريان ايرانی در برابر تمام موارد نقض حقوق بشر، حقوق مدنی و حقوق اساسی مردم ايران (از جمله خود آنان) حتی به نحو گسترده آن سکوت کرده يا بخشی از آنان تاييد کنندهی آنها بودهاند: از اعدام هزاران تن در زندانهای کشور در سال ۱۳۶۷ تا تخريب خانقاههای دراويش، از سنگسار زنان تا کتک زدن هر روزهی آنها در خيابان بخاطر چند تار مو يا اندکی آرايش، از دستگيری گستردهی نويسندگان و روزنامه نگاران و دانشگاهيان تا قتلهای زنجيرهای منتقدان در داخل و خارج کشور، از بستن روزنامهها و مجلات تا گشتن اتومبيلها بدون هيچ حکم رسمی از دادگاه. معلوم نيست کدام اتفاق غير از مورد مخاطره واقع شدن منافع مستقيم بازاريان بايد در کشور بيفتد تا آنها به اقدامی بسيار کوچک و کم هزينه مثل بستن مغازههای خود دست زنند. ادامه مطلب
آن طور كه بازجوها به من گفتند هفتم تير توسط سيآياي يا موساد به وقوع پيوسته بود زيرا كلاهي كه عامل اصلي انفجار بود سابقهيي در سيآياي داشت. طبق اسنادي كه به دست آمد او از همان ابتدا كه در آلمان به بهشتي نزديك شده بود، عامل دستگاههاي جاسوسي بود. كلاهي در حوزه مرحوم بهشتي در آلمان و بعدها در ايران در تشكيل حزب جمهوري بسيار به بهشتي نزديك بود و ايشان نيز به كلاهي بسيار اعتماد داشتند. ادامه مطلب
تقريبا يکسال از جنبش اعتراضی به روند انتخابات و کودتای هيئت حاکمه و استقرار حاکميت خشونت و ترور گذشت. جنبش نوين ايران با جزرو مد های گوناگون ، خردمندانه با خواهش ها و بلند پروازی های عقلانی و تشخيص حق و باطل ، با تحمل و تعامل سال سخت و سياهی را پشت سرگذاشت. ادامه مطلب
همه شما پیروان راه مصدق بزرگ به خوبی آگاهید که آن بزرگ مرد تاریخ ، ترقی و پیشرفت این مرزو بوم و رفاه و سعادت این ملت را به درستی در گرو بدست آوردن آزادی های اساسی و استقرار حاکمیت ملی و استقلال میدانست و از آنجا که دموکراسی و حاکمیت ملی جز در سایه احزاب و جمعیت ها شکل نمیگیرد نسبت به تشکیل جبهه ملی ایران اقدام نمود . جبهه ملی ایران از آغاز بنیانگذاری آن در آبانماه 1328 از لحاظ سازمانی از یک شورای مرکزی تشکیل گردید و این شورای مرکزی بعنوان اولین نهاد جبهه ملی بود که بر طبق اساسنامه تنظیم شده از بین خود گروهی را بعنوان هیئت اجرائیه انتخاب نموده و اداره امور جبهه ملی اعم از برنامه های سیاسی و امور تشکیلاتی و غیره را به آنان واگذار کرد و این روال سال ها در سازمان جبهه ملی ایران ادامه یافت . ادامه مطلب
با پایان یافتن نقش دموکراتیک حزب توده، مفهوم نسل اول چپ در تاریخ روشنفکری ایران به هستی آمد. نسلی از روشنفکران عدالتخواه که پیرامون حزب توده گرد آمده بودند و قربانی کردن آزادی را در راه عدالت اجتماعی لازم میشمردند. گرد این باور و ایمان شبهدینی روشهائی شکل گرفت که بعدها به سنتهای نسل اولی شهرت یافت. پس، مفهوم نسل اول، مفهومی است که نهاد عدالتخواهی با سنتهای ایدئولوژیک و وابستگی سیاسی را در بر میگیرد. ادامه مطلب
ایرانیان آزادیخواه و دموکرات به درستی معامله کثیف دولت فرانسه با جمهوری اسلامی که منجر به آزادی سفله ی دست پرورده ی جمهوری اسلامی، علی وکیلی راد، شد را محکوم کردند. ابراز انزجار از این کار و اعتراض به دولت فرانسه می بایستی ادامه یابد و به راههای گوناگون تداوم یابد. آنچه دیگر بار براثر این معامله بدیهی شده است مسوولیت جمهوری اسلامی در قتل دکتر شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر مشروطه ی ایران، و منشی اش سروش کتبه است. آزادی شرم آور این قاتل و پیوستن او به انبوه قاتلان و جلادان جمهوری اسلامی، دگر باره این پرسش با اهمیت را مطرح می سازد که چرا جمهوری اسلامی بختیار را کشت؟ ادامه مطلب
به رغم کوشش اقتدارگرایان جدید حکومتی (با حضور رئیس جمهور و یارانش در جلو صحنه) برای وارونه جلوه دادن اوضاع در چند ماه گذشته، تمام شواهد از بروز بحرانی عمیق در جمهوری اسلامی حکایت می کنند. صرفنظر از اظهارات اخیر رهبری نظام و دیگران در باب علوم انسانی/اجتماعی، این پیشنهاد با هدف عبور از بحران از آن رو عرضه می شود که به احتمال قریب به یقین اقدامات اخیر اقتدارگرایان جدید هم برای خودشان، هم برای کانون اصلی قدرت (رهبری و اصولگرایان)، و هم برای مخالفان از درون نظام (اصلاح طلبان) ویران گر خواهد بود و نیز هزینه های مردم ایران را در رسیدن به آرمانهایشان افزایش خواهد داد. به جای آن، اقدام به بازی درست در صحنۀ سیاسی کشور می تواند وضعیت آینده را بر یک مبنای برد- برد برای مردم ایران، مخالفان درون نظام، کانون اصلی قدرت، و نیز اقتدارگرایان جدید تضمین کند. ادامه مطلب
کوشش های بی امان دشمنان نهضت ملی و مصدق، چه در زمان خود او چه پس از اسارت و مر گ اش، هرگز نخواهد توانست این مشعل را در خاطره ی تاریخی ملت ایران خاموش کند. تنها شاه نبود که، در هراس از نام مصدق می زیست و حتی ذکر آن را ممنوع ساخته بود، بل خمینی، هنگامی که در اوج قدرت و محبوبیت در میان عوام بود، از روی حسادت، گرامیداشت خاطره ی مصدق در میان مردم ایران را در نخستین چهاردهم اسفند پس از سقوط نظام پهلوی برنتابید و در نطقی پیرامون اینکه هرکه «با اسلام نیست دشمن ماست»4 از مصدق چون «مشتی استخوان» یاد کرد و چندی بعد به مناسبت مراسمی در دفاع از آزادی مطبوعات و یادآوری رفتاردموکراتیک مصدق با آن ها – رفتار آزادمنشانه ی نخست وزیری که دست در پنجه ی استعمار انداخته بود تا منافع ملی و حاکمیت ملی ایران را مستقر سازد – او را « سیلی خورده» از اسلام نامید. ادامه مطلب
صحبت از جای پای اندیشه اخلاقی دکتر مصدق در نسل های پس از او و جای پای اندیشه سیاسی او در تاریخ ایران است. در توصیف اوست از زبان فردوسی که خردمند بود و بیدار و روش روان. و ادای دین به مردی است که زندگی را فدا کرد تا حقیقت ناب را از اسارت واقعیت آلوده نجات دهد. در هر کجا و در هر زمان و و در هر اجتماع و در هر مکان وظیفهء هر ایرانی است در تلاش برای رهایی از زندان واقعیت زندگی در فضای حقیقت بی سرانجام، داستان مردی است که زندگی را فدا کرد تا به حقیقت بی سرانجام هویت بخشد. او به جنگ واقعیت رفت و به حقانیت مردم ایران هویت بخشید.روایتی از فلسفه تاریخ و اندیشه تاریخی نقل می کنند که وقتی اکثریت جامعه برای درک حقیقت و خروج از واقعیت آماده نیست قیام یک یا چند نفر به نیت جهاندن آن ملت از مرحله ناپیموده تاریخی، اگر به شکست واقعیت نیانجامد به پیروزی حقیقت هم نخواهد رسید.
بطور مثال کوشش مردانی نظیر میرزا تقی خان امیر کبیر یا میرزا حسین خان سپهسالار را مطرح میکنند که خیالات و آرزوهای آنان برای گشودن راه پیشرفت در دوران ناصرالدین شاه، نه اینکه راه پیشرفت و ترقی جامعه را نگشود بلکه حلقه استبداد و فساد و خشونت را تنگ تر کرد. ادامه مطلب
مصدق برای مبارزه با سلطه انگلستان، محدودهی وابستگی به روسيه و آمريکا را، برنگزيد. حاضر نشد در محدودهی روابط سلطهگر – زير سلطه، مسئلهی نفت را با انگليس و آمريکا حل کند و يا پيشنهاد بانک بينالمللی را بپذيرد چرا که اگر مصدق محدودهی سلطه و نه فراخنای استقلال کامل ايران را میپذيرفت، هم قراردادی نظير قرارداد کنسرسيوم منعقد میشد و هم استبداد بهدست وی برقرار میشد و هم ناتوانی يک ملت به امضای نمايندهی آن ملت میرسيد و ادامهی تجربه تا يافتن جامعهی مستقل و آزاد، ناميسر میشد ادامه مطلب