21 آذرماه پنجاهمین سالگرد تاسیس فرقه دموکرات آذربایجان در سال 1324 است. یکسال پس از تاسیس رسمی این فرقه و تشکیل حکومت خودمختار آذربایجان در تبریز به دنبال خروج نیروهای سرخ از ایران و حضور ارتش ایران در آذربایجان، حکومت خومختار تبریز سقوط کرد و رهبران این فرقه به شوروی گریختند. سید جعفر پیشه وری رهبر فرقه قصد مقاومت در برابر نیروهای دولت ایران را داشت اما افسر روسی مامور انتقال او به شوروی به وی گفت: آنکه تو را آورد، حالا به تو می گوید برو! رادیو فردا درباره چگونگی تاسیس فرقه دموکرات آذربایجان، در مصاحبه با دکتر عنایت الله رضا مورخ برجسته و دکتر نصرت الله جهانشاهلو معاون پیشه وری و مسئول امور ایدئولوژی فرقه دموکرات آذربایجان، با توجه به اسناد نویافته درباره نقش کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی و شخص جوزف استالین در تاسیس فرقه دموکرات، گزارشی ویژه فراهم آورده است.
علي سجادي
علی سجادی (رادیو فردا): در جریان جنگ دوم جهانی، ایران به اشغال نیروهای متفقین درآمد و شمال کشور عملاً در کنترل نیروهای نظامی اتحاد جماهیر شوروی شد، همزمان جنوب و مرکز کشور نیز - همچنان که در اواخردورهٌ قاجار بود – در اشغال نیروهای بریتانیا قرار گرفت.
هنگام برگزاری کنفرانس تهران با حضور جوزف استالین رهبر شوروی، فرانکلین روزولت رئیس جمهوری امریکا و وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا اعلامیه ای از سوی رهبران نیروهای متفقین منتشر شد که در آن، با آینده نگری درخشانِ محمد علی فروغی نخست وزیر وقت ایران، تضمین شده بود نیروهای متفقین با گذشت حداکثر شش ماه از خاتمه جنگ ایران را تخلیه کنند.
پس از پایان جنگ، نیروهای بریتانیا و امریکا ایران را ترک کردند اما نیروهای اتحاد جماهیر شوروی به دلایل و بهانه های مختلف خروج از ایران را به تاخیر می انداختند و با حمایت از تشکیل حکومتهای خودمختار در آذربایجان و کردستان ایران موجب مشکلات زیادی برای دولت ایران شدند که بالاخره با کاردانی سیاستمداران ایران، و فشار دولت امریکا بر شوروی، موضوع فیصله یافت. نیروهای شوروی ایران را ترک کردند، اما قبل از ترک ایران، با تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان در تبریز حکومتی خودمختار در این منطقه بوجود آمد به رهبری سید جعفر پیشه وری و غلام یحیی که هر دو سابقه فراوانی در نهضتهای انقلابی داشتند و سید جعفر پیشه وری قبل از ریاست فرقه دمکرات آذربایجان وزیر امور خارجه نهضت موسوم به نهضت گیلان در شمال ایران بود.
اما چگونگی تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان از موضوهایی است که تا چند سال پیش اتفاق نظری درباره آن وجود نداشت. عده ای آن را تشکیلاتی برخاسته از نیازهای مردم آذربایجان می دانستند و آن را ملی و مستقل ارزیابی می کردند، در حالی که برخی دیگر آن را ادامه سیاست اتحاد جماهیر شوروی به منظور تجزیه آن از ایران می دانستند.
دکتر عنایت الله رضا که خود از افسران عضو حزب توده ایران بود و بعد به فرمان این حزب به فرقه دمکرات آذربایجان پیوست و بعد از وقایع 21 آذرماه 1325 و حضور ارتش ایران و محمد رضاشاه در اذربایجان به اتحاد شوروی رفت، در یکی از کتابهای خود با عنوان «اران از دوران باستان تا اوضاع عهد مغول» به این موضوع اشاره کرده است.
دکتر رضا مورخ برجسته ایرانی در گفتگو با رادیو فردا درباره اطلاع خود از چگونگی تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان و تهیه اساسنامه و مرامنامه آن می گوید:
عنایت الله رضا: موقعی که من در باکو بودم، خانم مینا پاشازاده، گوینده رادیو باکو بود و با بنده هم همکار بود، ایشان در آنجا گفتند خود ایشان و آقای فاضل بابایف مترجم مرامنامه و اساسنامه فرقه دموکرات آذربایجان بودند و این را از روسی به ترکی قابل فهم برای آذربایجان ایران ترجمه کردند. خانم مینا پاشازاده به بنده گفتند یک نمونه ای از این اساسنامه و برنامه فرقه دموکرات آذربایجان تدارک شد و از طرف میرجعفر باقراف دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست آذربایجان و نخست وزیر زمان آنجا، این را فرستادن دبرای استالین. استالین پس از مطالعه نوشت که این برنامه و اساسنامه درست مشابه برنامه و اساسنامه حزب مساوات است.
ع. س: حزب مساوات حزبی بود که درسال 1918 با اعلام تشکیل «جمهوری آذربایجان» در منطقه ماورا رود ارس، که تا آن زمان هرگز آذربایجان خوانده نشده بود، به مدت چند سال نقش مهمی در سیاست منطقه ایفا کرد که مورد قبول کمونیستهای منطقه و بویژه بلشویکهای حزب کمونیست نبود و مخالفت استالین با متن تهیه شده عمدتاً از همین دیدگاه بود. دکتر رضا در این باره می گوید:
عنایت الله رضا:بعد از این که استالین این ایراد را به آنها گرفت، تجدید نظر کردند در متن اساسنامه و برنامه و متن جدیدی را برای او فرستادند. استالین اصلاحاتی بر آن وارد کرد و اینها بر مبنای این اصلاحات، متنی آماده کردند و فرستادند برای این دو نفر که اینها به ترکی رایج در آذربایجان ایران ترجمه کنند که مفهوم باشد. بنابراین این برنامه و اساسنامه ای که تدارک شده بود، چیزی بود که از آنجا برای آقای پیشه وری فرستاده شد و ایشان به اصطلاح اجرا می کردند. یعنی اساسنامه فرقه دموکرات آذربایجان پیش از شورش فرقه توسط این دو نفر خانم مینا پاشازاده و مرحوم فاضل بابایف تدارک شده بود.
ع. س : اسناد جدیدی که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به دست آمده و بخشی از آن در کنفرانسی در هشتم و نهم ژوییه 2002 در گرجستان در اختیار پژوهشگران قرار گرفت موید صحت گزارش دکتر رضا از چگونگی تشکیل فرقه دمکرات در آذربایجان ایران است. یکی از این سندها مورخ ششم ژوئیه 1945 برابر با پانزدهم تیرماه 1324 یعنی شش ماه پیش از تشکیل رسمی فرقه دمکرات آذربایجان ایران است. در بخش آغازین این سند خطاب به «رفیق باقراف» صدر کمیته مرکزی حزب کمونیست آذربایجان شوروی آمده است:
اقداماتی جهت سازماندهی یك جنبش جدایی طلب در آذربایجان جنوبی و دیگر ایالات شمال ایران؛ شروع اقدامات تداركاتی در جهت تشكیل یك ناحیه خودمختار ملی آذربایجانی با اختیارات گسترده در چارچوب دولت ایران توصیه می شود. حزب دموكراتیك در آذربایجان جنوبی به نام «حزب دموكراتیك آذربایجان» (از این پس «فرقهٌ دموكرات آذربایجان») با هدف رهبری جنبش جدایی طلب در آذربایجان جنوبی تأسیس كنید. تاسیس حزب دموكرات آذربایجان جنوبی باید با یك تجدید سازمان توأمان بخش آذربایجانی حزب تودهٌ ایران و جذب هواداران جنبش جدایی طلب از تمامی اقشار مردم بدان صورت گیرد. در میان كردهای ساكن شمال ایران برای جذب آنها در یك جنبش جدایی طلب كه یك ناحیهٌ خودمختار ملی كرد را تشكیل دهد، ا قدامات مناسب صورت دهید. یك گروه از فعالان مسؤول را در تبریز كه به هماهنگی فعالیتهایشان با سركنسولگری اتحاد جماهیر شوروی در تبریز موظف باشند، برای هدایت جنبش جدایی طلب تشكیل دهید. سرپرستی كلی این گروه به باقروف و یعقویف واگذار می شود.
بر اساس این سند، که در زمان خود فوق محرمانه بوده و فقط عده اندکی از آن اطلاع داشته اند، قرار می شود در نواحی شمالی ایران – آذربایجان و گیلان و مازندران و کردستان – فعالیتهایی به منظور ایجاد هسته های جدایی طلب آغاز به کار کنند.
دکتر عنایت الله رضا درباره این فعالیتها چنین می گوید:
عنایت الله رضا: موقعی که حوادث پشت هم رخ می داده. دقت اگر فرموده باشید، در مرداد افسران خراسان قیام کردند. درست بعد از این ژوئیه قیام افسران خراسان بود که اسکندانی در راسش قرار گرفته بود و بعد در گنبد کاووس با قوای ایران روبرو شدند و یک عده از این افسرها کشته و یک عده هم دستگیر شدند. درست بعد از این حادثه بود، یعنی درست همین ژوئیه است دیگر، ملاحظه می فرمایید، یعنی درست بعد از ژوئیه است، درست چند روز بعد از ژوئیه است، در مرداد، 28 مرداد را قیاس کنید باید اوت باشد، اوایل اوت باشد، در مازندران شلوغ شد. گذشته از این در گیلان غیر از سازمان حزب توده که در آنجا کمیته ایالتی فعالیت می کرد؛ حزب جنگل تاسیس شد و در این حزب جنگل البته دو گروه بودند، سعی کردند از گروههایی که در گذشته هم با اینها می توانستند همکاری کنند، و قبلا نکرده بودند، استفاده کنند. یعنی از خیلی از نیروهای حزب جنگل به اینها پیوستند، حتی در زمانی که بنده در وقایع آذربایجان در آنجا بودم، ارتش پیشه وری نیروهای فدایی را فرستاد برای تصرف گیلان و اینها تا انزلی رفتند، آن موقع به قول خودشان انزلی، تا بندر پهلوی رفتند و بعد نمی دانم چه حادثه ای رخ داد دستور داده شده از شوروی که این فداییها برگردند. این نکته ایست که به نظر بنده اهمیت دارد.
ع. س: در همین زمان است که یکی از کمونیستهای فدیمی به نام عبدالصمد کامبخش که اصلا افسر ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی بود و از سوی حزب کمونیست شوروی مامور خدمت در حزب توده ایران شده بود، سید جعفر پیشه وری را به روسیه می برد. بر اساس اسناد تازه یاب، این سفر نیز به دستور دولت شوروی بوده است. در سند دیگری به تاریخ 14 ژوئیه 1945 برابر با 23 تیرماه 1324 و با عنوان «دستور العملهای محرمانه شوروی در مورد اقداماتی كه باید جهت اجرای مأموریت ویژه در سراسر آذربایجان جنوبی و ایالات شمالی ایران» انجام گیرد آمده است:
كاملاً محرمانه: اقداماتی برای اجرای مأموریت ویژه در سراسر آذربایجان جنوبی و ایالات شمال ایران. الف: موضوع تأسیس فرقهٌ دموكرات آذربایجان: 1- وسایل سفر پیشه وری و كامبخش به باكو برای مذاكره فوراً سازماندهی شود. با توجه به نتایج این مذاكرات، تأمین وسایل سفر پادگان، صدر كمیته ایالتی حزب توده در آذربایجان، به باكو در نظر گرفته شود.
دکتر نصرت الله جهانشاهلو افشار، عضو کمیته مرکزی فرقه دمکرات آذربایجان، معاون سید جعفر پیشه وری دبیرکل این حزب و مسؤول مسائل تئوریک آن در گفتگو با رادیو فردا در این باره می گوید: دکتر نصرت الله جهانشاهلوی افشار عضو کمیته مرکزی فرقه حزب دموکرات آذربایجان، معاون پیشه وری دبیر کل این حزب و مسئول مسائل تئوریک آن در گفتگو با رادیو فردا، درباره سفر کامبخش و پیشه وری به روسیه می گوید:
نصرت الله جهانشاهلو افشار: آقای عبدالصمد کامبخش بعد از جریاناتی که در فرقه اتفاق افتاد، در باکو، موقعی که هر دومان در باکو بودیم، در آنجا به من به طور خصوصی یادآور شد که در آن زمان از طرف حزب کمونیست از کامبخش خواسته بودند، چون کامبخش از گذشته های دور عضو حزب کمونیست بود، که پیشه وری را پس از آن که در جریان ایران برایش اتفاقی افتاد، در مجلس که او را رد کردند اعتبارنامه اش را، او را برای دلجویی ببرند به باکو و من و او مسافرت کردیم و رفتیم به باکو. من از ایشان پرسیدم شما چطور توانستید این مسافرت را انجام دهید درحالتی که در ایران همه دستگاهها دست دولت بود و نمی شد چنین مسافرتی را، گفت ما آن موقعی که در شمال ایران آزاد بود و همه در دست اشغالگران شوروی بود، من و پیشه وری با لباس افسری روس در یک جیپ روسی نشستیم و رفتیم از تبریز به باکو.
ع. س: روشن نیست که سید جعفر پیشه وری در این سفر با چه کسانی ملاقات کرده و رهبران حزب کمونیست اتحاد شوروی در خصوص چه موضوع هایی با او گفتگو کرده اند، و در سفر پادگان، صدر كمیته ایالتی حزب توده در آذربایجان به شوروی چه گذشته است، اما نقش حزب توده ایران در تحکیم فرقه نوبنیاد دمکرات آذربایجان روشن است.
عنایت الله رضا: مساله دیگری که باز باید توجه به آن شود، مساله کمیته ایالتی حزب توده در آذربایجان بود که بالغ بر 30 هزار نفر عضو داشتند آنجا. که البته از این اعضا عده کثیری از مهاجرین بودند و در اینجا ملاحظه می فرمایید که حزب توده رسما دستور می دید که کمیته ایالتی ملحق شود به فرقه دموکرات آذربایجان. یعنی کمیته ایالتی خودش را منحل می کند و موقعی که بنده در آنجا بودم، از این مساله خیلی ناراحت شدم. بعد از این وقایع بود، بعد از حاکمیت پیشه وری بود، به ما گفتند بیایید عضو فرقه شوید، بنده نمی خواستم عضو فرقه شوم برای این که بنده آن موقع عضو حزب توده بودم. بنده مراجعه کردم به رفیق کامبخش که مسئول سازمان نظامی حزب بود و ایشان نامه ای توسط برادرشان برای من فرستادند و او آمد و به من گفت من این نامه را می خوانم برای تو ولی به تو نمی دهم. و همینجا پاره می کنم. نامه عبارت از این بود که کامبخش نوشته بود شما ناراحت نشوید، عضویت فرقه دموکرات را بپذیرید. ما شما را مامور به فرقه دموکرات تلقی می کنیم. مامور حزب توده به فرقه دموکرات تلقی می کنیم و این تصمیم کمیته مرکزی است. مدتها گذشت و بنده در اتحاد شوروی که بودیم، بنده اعتراض کردم در کنفرانس حزبی به فرقه، و در نتیجه چون مخالفت کرده بودم با تاسیس فرقه و این را امری نادرست می دانستم، بنده را از فرقه اخراج کردند. بنده رفتم به مسکو از باکو و در آنجا از کمیته مرکزی حزب توده مراجعه کردم و گفتم آقا بنده را اخراج کردند، شما هم به من گفتید که مامور حزب توده در فرقه دموکرات هستید، حالا تکلیف بنده را روشن کنید. من این حرفها را زدم، آیا این حرفها خیانت بود یا درست بود؟ حرفی که بنده زدم ا ین بود که تاسیس فرقه دموکرات آذربایجان خیانت بود برای این که طبقه کارگر آذربایجانی را در مقابل طبقه کارگر غیر آذربایجانی که به اسم فارس می گفتند، قرار می دادند و این به وحدت مردم ایران در مبارزه در راه استعمار لطمه می زد. در آن زمان فکر بنده این جوری بوده. در نتیجه کمیته مرکزی حزب توده تشکیل جلسه دادند و با دشواری بسیار بنده را به حزب برگرداند، یعنی ماموریت بنده خاتمه یافته تلقی شد.
ع. س: دکتر جهانشاهلو افشار درباره مهاجرین که بخش مهمی از اعضای کمیته ایالتی حزب توده در آذربایجان را تشکیل می داده اند می گوید اینها بخشی از روشنفکرانی بودند که در لباس افسری روس به آذربایجان ایران آمدند.
جهانشاهلو افشار: در لباس افسری شوروی بسیاری از اعضای روشنفکرانی که اعضای سازمان امنیت شوروی بودند، بودند در این لباس. چون پاره ای از اینها وقتی برگشتند به اتحاد شوروی و بخصوص در جمهوری آذربایجان، در آنجا دارای مقامات بزرگی بودند. معلوم بود که اینها سوابق حزبی زیاد و سوابق دولتی بزرگی دارند در آنجا. در فرقه در واقع همان تشکیلات حزب توده ایران در آذربایجان بود که نامش را اینها عوض کردند و اینها همه به دست همان عمال شوروی بود که در درون حزب توده رخنه کرده بودند در آذربایجان. دگرگونی حزب توده به فرقه دموکرات آذربایجان از همان برنامه ای بود که از باکو شروع شده بود. یعنی بدین معنا که کم کم حزب را عوض کنند، اسمش را اول بگذارند فرقه و بعد هم فرقه را تجزیه طلب بکنند اینجوری.
ع. س: در سندی که خطاب به رفیق باقراف در چگونگی تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان در ایران از سوی دفتر سیاسی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی صادر شده بود، درباره فعالیتهای این تشکیلات و آنچه باید انجام دهد نیز با ذکر جزئیات برنامه هایی تعیین شده بود، از جمله:
تهیه و تدارك اقدامات اولیه برای برگزاری انتخابات دوره پانزدهم مجلس ایران، با هدف تضمیمن انتخاب هواداران جنبش جدایی طلب براساس شعارهای ذیل به كمیتهٌ مركزی باقروف و ابراهیموف حزب كمونیست آذربایجان سپرده شود: الف) واگذاری زمین از اراضی خالصه واملاك بزرگ اربابی به دهقانان و اعطای اعتبارهای درازمدت مالی به دهقانان. ب) از میان بردن بیكاری از طریق اعاده و توسعهٌ كار در مؤسسات و همچنین برنامه های احداث راه و دیگر طرحهای فوائد عامه. پ) بهبود مؤسسات رفاه عمومی در شهرها و آبرسانی عمومی. ت) بهبود بهداشت عمومی. ث) اختصاص حداقل 50 درصد از مالیاتهای دولتی به حوایج محلی. ج) حقوق برابر برای اقلیتهای ملی و عشایر؛ افتتاح مدارس و انتشار كتب و روزنامه به زبانهای آذربایجانی،كردی، ارمنی و آشوری؛ سیر مراحل دادرسی و مكاتبات رسمی در نهادهای محلی به زبانهای بومی؛ تأسیس نظام اداری محلی، از جمله ژاندارمری و پلیس با استفاده از عناصر ملی محلی؛ تشكیل انجمنهای منطقه ای، محلی و شهری [و] نهادهای خودگردان محلی. چ) بهبود اساسی در روابط ایران و شوروی. 6- تاسیس گروههای رزمی مسلح به سلاحهای ساخت خارج جهت حوایج دفاعی اهالی هوادار شوروی [و] فعالین تشكیلات دموكراتیك و حزبی جنبش جدایی طلب.اعمال این مورد به رفیق [نیكولای] بولگانین همراه با رفیق باقروف احاله شود. 7- یک انجمن برای مناسبات فرهنگی میان ایران و جمهوری شوروی آذربایجان با هدف تقویت اقدامات فرهنگی و تبلیغاتی در آذربایجان جنوبی تأسیس كنید. 8 - برای جذب توده ها به جنبش جدایی طلب تأسیس یك «انجمن دوستان آذربایجان شوروی» را در تبریز با شعباتی در تمام مناطق آذربایجان جنوبی و گیلان لازم می دانیم. 9- تدارك انتشار یك نشریهٌ مصور در باكو برای توزیع در ایران و همچنین سه نشریه جدید در آذربایجان جنوبی به كمیته مركزی حزب كمونیست آذربایجان شوروی محول گردد. 10- از بنگاه انتشارات دولتی یودین خواسته شود تا سه دستگاه چاپ مسطح برای بهره برداری كمیتهٌ مركزی حزب كمونیست آذربایجان شوروی جهت فراهم آوردن امكانات چاپی برای فرقهٌ دموكرات آذربایجان جنوبی، ارائه كند. 11- ناركوم و نشتورگ كمیساریای خلق برای تجارت خارجی، رفیق آناستاز میكویان به تامین كاغذ خوب جهت چاپ نشریه مصور در باكو و همچنین سه روزنامه جدید در آذربایجان جنوبی، با حداقل تیراژ 30 هزار نسخه، متعهد گردد. 12- به كمیساریای خلق برای امور داخلی NKVD جمهوری شوروی آذربایجان اجازه داده شود كه تحت نظارت رفیق باقروف برای تردد افرادی كه جهت به اجرا در آوردن این اقدامات باید به ایران اعزام شوند، مجوز لازم صادر شود. 13- برای تأمین مالی نهضت جدایی طلب در آذربایجان جنوبی و همچنین [تداركات شركت] در انتخابات دورهٌ پانزدهم مجلس ایران، یك صندوق ویژه به اعتبار یك میلیون روبل ارز خارجی، برای تبدیل به تومان، در كمیتهٌ مركزی حزب كمونیست شوروی تأسیس شود.
فرقه دمکرات آذربایجان ایران در اجرای منویات دستورالعمل دفتر سیاسی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی فعالیتهایی انجام داد. مثلا در مورد تقسیم املاک خالصه دکتر جهانشاهلو افشار می گوید:
نصرت الله جهانشاهلو افشار: املاک خالصه ای بین دهقانان تقسیم کردیم و این مسائل راهها و ایجاد قسمتی که تذکر نداده، تشکیل رادیو در آذربایجان و اینها را همه ما انجام دادیم.
ع.س: دکتر جهانشاهلو درباره ارتباط باقراف رئیس حزب کمونیست آذربایجان شوروی با رهبران فرقه می گوید:
نصرت الله جهانشاهلو افشار: ببینید باقراف اصولا ارتباط دائم داشت به عنوان رهبر حزب کمونیست ارتباط داشت. آن مساله روشن است، با پیشه وری ارتباط داشت. ولی اصلا یعقوب اف من نمی شناسم. شاید نام دیگری بوده درست تلفظ نکردند.
ع.س: با این حال دکتر جهانشاهلو افشار تاکید می کند که او از آنچه پشت پرده می گذشته و فراهم آمدن مقدمات برای تجزیه آذربایجان اطلاعی نداشته و می گوید آنها هرگز از عنوان جمهوری برای دولت آذربایجان استفاده نکردند.
دکتر جهانشاهلو افشار: در دگرگونیهایی که در آذربایجان بوجود آمد، آذربایجان هیچگاه به اسم جمهوری شناخته نشد. هیچگاه و در هیچ سندی از طرف ما به اسم جمهوری شناخته نشده. همیشه در درون حکومت ایران بود. یعنی یک استان ایران قلمداد کردیم. اگر جایی ادعایی شده درست نیست. به همین دلیل وقتی که ما دولت تشکیل دادیم، در دولت آذربایجان، ما فقط قسمتهایی تشکیل دادیم که در همه جای ایران هم ممکن بود. مثلا به هیچ روی وزارت خارجه ما تشکیل ندادیم. یعنی اداره اصلا وزارت خارجه تشکیل ندادیم در آذربایجان. به همین دلیل که ما آثار جداییخواهی در آن نداشتیم.
ع.س: و اما درباره دستورالعمل تشکیل انجمنهای دوستی ایران و شوروی در تبریز، دکتر جهانشاهلو افشار می گوید:
دکتر جهانشاهلو افشار:در تبریز در زمان پیش از تشکیل فرقه و در موقعی که حزب توده هم بود، انجمنهایی تشکیل شده بود در بلدیه. انجمنهایی بود، انجمنهای دوستی با کشورهای مجاور. منجمله انجمنی در بلدیه تبریز تشکیل شده بود به انجمن دوستی ایرانیها با شورویها که اعضای آن هم به اصطلاح یک عده از آذربایجانیهای خود ما بودند که یک عده بیشترش هم از همین روشنفکران و افسران آذربایجانی باکویی بودند.
ع.س: در بخش ششم سند مورخ 6 ژوئیه به مسلح کردن گروههای رزمی فرقه دمکرات توسط سلاحهایی اشاره شده که ساخت شوروی نباشد تا باصطلاح ارتباط میان گروههای مسلح در آذربایجان با اتحاد جماهیر شوروی قابل اثبات نباشد.
دکتر جهانشاهلو افشار: طریقی که گفتند درست نبوده ولی رد را آنها گم کرده بودند. چون آنها سلاحهایی که در نتیجه قرارداد از تخشایی ایران گرفتند سلاحهایی که به آذربایجان داده بودند و به کردها داده بودند، سلاحهایی بود ایرانی، یعنی از همان تفنگها و مسلسلهایی بود که از روی سلاحهای خریده شده از اروپا در ایران در زمان رضا شاه در تخشایی ایران می ساختند. یعنی تمام تفنگهای ما تفنگ برنو بود و البته اینها را به شورویها داده بودند مطابق قرارداد. برای کمک سلاح به خود شوروی و اینها در اختیار آنها بود، اینها را به ما دادند.