استقلال - آزادی - عدالت اجتماعی (جمهوری ایرانی)
به سایت خبری جبهه ملی ایران ،پرببنده ترین سایت نیروهای ملی خوش آمدید
این سایت خبری مستقل است و به انعکاس اخبار تشکلهای جبهه ملی ایران و نیروهای ملی در سراسر جهان اختصاص دارد
از دیگر صفحات این تارنما در زیر این پیام با کلیک روی صفحه دیدن کنید
 
¤ اخبار دانشجویی
¤ صدور حکم زندان برای ۲۰ نفر از بازداشت شدگان زلزله آذربايجان
¤ دیدار اعضای جبهه ملی ایران با فرید طاهری
¤ روز دانشجو در مزار کیانوش آسا/ بیانیه دفتر تحکیم وحدت
¤ احضار مجدد پیمان عارف به دادگاه
¤ پیمان عارف بار دیگر از تحصیل محروم گردید.
¤ دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران در بیانیه ای مشترک: «صدای دانشجویان دربند باشیم»
¤ بیانیه‌ دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال; «تشکیل جبهه‌ دموکراسی‌خواهان برای صیانت از منافع ملت ایران در مقابل استبداد داخلی»
¤ ممانعت از آزادی پیمان عارف، فعال سابق دانشجویی
¤ پیمان عارف، دانشجوی زندانی، پس از اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شد
¤ پیمان عارف برای سومین بار بازداشت شد
سایتهای دیگر
 
مقالات
¤ صفحه اول  ¤ اخبار ايران  ¤ اخبار جبهه ملی  ¤ بیانیه های جبهه ملی  ¤ کورش زعيم  ¤ جبهه ملی اروپا  ¤  واشنگتن  ¤ اخبار دانشجویی  ¤ خارج از کشور  ¤ دکتر ورجاوند  ¤ زنان  ¤ نشریات  ¤ دیدگاه  ¤ دریادار مدنی  ¤ رضا آذرخش  ¤ اندیشگاه ملی/ آریان پور  ¤ کنگره ملی/ امیرانتظام  ¤ مقالات  ¤  عضويت  ¤ نهضت آزادی/حزب ملت ایران  ¤ کارگران  ¤  اسناد جبهه ملی  ¤ جوانان جبهه ملی  ¤ دکتر باوند  ¤ كانون انديشه و سخن.  ¤ بیژن مهر  ¤  سمينار جبهه ملی  ¤  فرهنگ  ¤ همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران  ¤ دفتر پژوهش های جبهه  ¤ اخبار زندانیان سیاسی  ¤ برنامه تلوزیون  ¤ اقتصاد  ¤ آلبوم عکسها  ¤ تماس با ما ¤ آرشیو خبرها
جنگ: توهم یا واقعیت/عیسی خان حاتمی
20 بهمن 1385       بازگشت به صفحه قبل 
سرمقاله ماهنامه ایران مهر شماره 22 و 23

جنگ: توهم یا واقعیت

عیسی خان حاتمی



1) پرونده هسته ای ایران در شورای امنیت و دیپلماسی اروپائی ها

پس از آنکه آژانس بین المللی انرژی هسته ای طی گزارشی گفته بود،((جمهوری اسلامی به درخواست های شورا برای توقف غنی سازی اورانیوم توجهی نکرده است)) ،پیش نویس قطعنامه ای الزام آورتوسط دو عضو شورای امنیت فرانسه و انگلیس علیرغم اعتراضات روسیه و چین براساس فصل هفتم منشور سازمان ملل، تنظیم شده است. فصل هفتم راه را در نهایت برای اعمال تحریم یا حتی اقدام نظامی علیه یک کشور باز می کند.متن سند تهدید می کند" در صورت لزوم تدابیر دیگری" را در نظر خواهند گرفت تا نسبت به اطاعت از آن اطمینان حاصل شود که اشاره ای به تحریم های احتمالی است.

تصویب هرگونه قطعنامه که بر فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد استوار باشد، به این معنی است که تهدیدی علیه " صلح و امنیت بین المللی" وجود دارد. این قطعنامه به دلیل مخالفت روسیه و چین در شورای امنیت مطرح نشد.

امیرجونزپری، نماینده انگلستان گفت: ((اعضای دائم شورای امنیت در این موضوع که می خواهند جمهوری اسلامی جنگ افزار هسته ای نداشته باشند همگام هستند و اقدامات آنها در مورد چگونگی برخورد با این مساله است.))

مخالفت روسیه و چین با طرح این قطعنامه بر دو اساس می باشد:

1- دو کشور روسیه و چین دارای روابط اقتصادی گسترده با جمهوری اسلامی هستند و درعین حال نسبت به گسترش نفوذ آمریکا در منطقه حساس خلیج فارس نگران هستند.

2- دو کشور روسیه و چین نگرانند که پاگذاشتن در این مسیر، یعنی توسل به فصل هفتم منشور، در نهایت به مناقشه نظامی در منطقه حساس خلیج فارس منجر می شود. با توجه به مخالفت روسیه و چین، دو کشور اروپایی انگلستان و فرانسه تلاش کردند که پیشنهادهایی سخاوتمندانه به جمهوری اسلامی بدهند تا شاید موضوع از راههای مسالمت آمیز حل و فصل شود. طرح جدید اروپا هم عملاً عنصر مهمی درخود نداشت تا جمهوری اسلامی را راضی کند. به نظر می رسد که اروپا برای حل این بحران حرف تازه ای ندارد و عملاً شورای امنیت باید در این مورد تصمیم گیری کند.

اروپایی ها براین باور بودند که یکی از نگرانی های رهبران جمهوری اسلامی این است که امریکا قصد دارد رژیم آنها را سرنگون کند. اروپایی ها با این پندار برای نخستین بار در طرح خود موضوع تضمین های امنیتی برای جمهوری اسلامی در نظر گرفته اند. با توجه به اینکه قاعدتاً چنین تضمین هایی باید از طرف امریکا داده شود. خانم رایس وزیر خارجه امریکا در پاسخ به این پرسش ((که اگر جمهوری اسلامی بپذیرد که جنگ افزارهای هسته ای تولید نکند. آیا امریکا تضمین خواهد کرد که به دنبال تغییر رژیم نمی باشد)) می گوید: ((گفتگو درباره دادن تضمین های امنیتی به جمهوری اسلامی قدری عجیب است.)) خانم رایس گفت: " جمهوری اسلامی دولتی است که تهدید به نابود کردن اسرائیل می کند، بانک مرکزی تروریسم است، در حمایت از حزب الله و دیگر گروههای فلسطینی مخالف صلح خاورمیانه دست دارد و به خشونت ها درجنو ب عراق دامن زده است. در چنین وضعیتی مسلماً صحبت کردن درباره دادن تضمین های امنیتی قدری عجیب است. موضوع دیگری که من آن را درک نمی کنم این است که اگر این یک برنامه هسته ای غیر نظامی است دیگر چه نیازی به تضمین های امنیتی است؟"

هرچند امریکا گزینه نظامی را رد نمی کند، ولی این کشور امیدوار است از طریق شورای امنیت یا اتحادیه اروپا؛ و اگر لازم باشد از طریق ائتلافی از کشورهای همفکر امریکا مساله را به طور دیپلماتیک حل و فصل کند.

با توجه به اظهارات وزیر خارجه امریکا، امریکا نه تنها تصمیم به مذاکره مستقیم با ایران درباره برنامه هسته ا ی نگرفته است بلکه از ارائه تضمین های امنیتی به جمهوری اسلامی هم خودداری می کند.

آقای آصفی سخنگوی وزارت امورخارجه درباره مخالفت امریکا با دادن تضمین امنیتی اروپا به جمهوری اسلامی گفت: "امریکا تعهدات مختلفی به کشورها داده و سپس آنها را انجام نداده است و کسی نباید دچار توهم شود که تضمین امنیتی امریکا مهم است، چون امریکایی ها با توجه به مشکلاتی که دارند بیشتر نیازمند تضمین امنیتی هستند و نمی توانند به دیگران تضمین امنیتی بدهند."

تنها حرف جدیدی که در پیشنهاد اروپایی ها موجود بود تضمین امنیتی بود که پیش بینی نموده بودند، ولی واقعیت این است که جمهوری اسلامی این تضمین را از امریکا می خواهد و می داند که اروپایی ها در نظام بین المللی این وزنه ای که بتواند چنین تضمینهایی را بدهند را ندارند و با مخالفت صریح امریکا با دادن چنین تضمینی عملاً پیشنهاد اروپایی ها چیزی برای گفتن نداشت. اما پیشنهاد جدید اروپا از آن جهت با اهمیت است که برای نخستین بار از حمایت مستقیم امریکا، چین و روسیه نیز برخوردار است. شورای امنیت با توجه به رد این پیشنهاد می تواند با هماهنگی بیشتر روسیه و چین قطعنامه را بررسی کند و شاید هم جهت راضی نمودن روسیه و چین اصلاحاتی هم در آن به عمل آید. رهبران جمهوری اسلامی روی مواضع روسیه و چین تکیه می کنند و باور دارند که این دو کشور با هرگونه اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی و حتی اعمال تحریم مخالفت خواهند کرد.

پرسش اساسی این است که آیا روسیه و چین به خاطر جمهوری اسلامی حاضرند قطعنامه پیشنهادهای فرانسه و انگلستان را وتو کنند؟

و دیگر اینکه اگر امریکا و متحدان غربی آن بخواهند شورای امنیت را دور بزنند، آیا چین و روسیه چگونه به آن واکنش نشان می دهند. آنچه از لحن کلام سران امریکا بر می آید، این است که آنان با آنکه راه دیپلماسی را در پیش گرفته اند، اما خود را برای آغاز جنگی دیگر در منطقه حساس خاورمیانه آماده می کنند.

2-به سوی جنگ:

پس از سخنرانی آقای احمدی نژاد در نشست" جهان بدون صهیونیسم" که درآن خواهان حذف اسرائیل از نقشه جهان شده بود، و در مقابل این موضع گیری، رئیس ستاد ارتش اسرائیل در چهارم دسامبر 2005 گفت:" اگر تلاش جامعه جهانی برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به یک قدرت هسته ای مثمر ثمر نباشد، این کشور برای نابودی برنامه هسته ای جمهوری اسلامی راساً عمل خواهد کرد."

نخست وزیر اسرائیل، ایهود اولمرت، گفته است" او باور دارد که جمهوری اسلامی به صورت جدی به غنی سازی اورانیوم می پردازد و نه سالها، بلکه ماهها با ساختن بمب هسته ای فاصله دارد." او گفته است : "ما خیلی نزدیک به این احتمال هستیم، که یک دولت تندرو اسلامی و بنیادگرا، به جنگ افزارهای هسته ای دست پیدا کند. باید هنوز تا دیر نشده کاری کرد."

همچنین رهبر حزب محافظه کار انگلستان که امکان موفقیت حزبش در انتخابات آینده زیاد می باشد، در بیانیه ای اعلام داشت " دیپلماسی بدون جنگ در قبال برنامه هسته ای جمهوری اسلامی مثل موسیقی بدون ساز است"

حال اگر امریکا و متحدانش تصمیم بگیرند به ایران حمله نظامی کنند، برای توجیه چنین اقدامی به کدامین قوانین بین المللی متوسل خواهند شد.

تنها راه قانونی جنگ طبق منشور ملل متحد و با استفاده از ماده 42 آن منشور می باشد(1) و این نیاز به تصویب قطعنامه در شورای امنیت دارد. بعید است، چین و روسیه دو عضو دائم و دارای حق وتو از آن حمایت کنند.

اگر این دو عضو صاحب حق وتو، قطعنامه را و تو نکنند،به طوریقین جمهوری اسلامی ناچار از پذیرش قطعنامه خواهد شد و موضوع از طریق دیپلماتیک حل خواهد شد؛ در صورتیکه قطعنامه با وتوی یکی از این دو عضو روبرو شود امریکا و متحدانش این گزینه ها را در پیش رو خواهند داشت:

1- شورای امنیت قطعنامه ای را بنابر فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد به تصویب برساند. امریکا می تواند ادعا کنند که آن را به طور یک جانبه به اجرا درآورده است. عدم تصویب قطعنامه پیشنهادی فرانسه و انگلستان به وسیله چین و روسیه در همین رابطه بود.

2- امریکا از روش مداخله براساس ملاحظات بشر دوستانه که به تازگی مطرح شده است استفاده نماید. در چنین شرایطی امکان تحقق آن خیلی کم است خشونت قومی در خوزستان، بلوچستان و بقیه مناطق ایران بوسیله قوم گرایان می تواند چنین هدفی را در آینده ای نه چندان دور دنبال نماید و امکان گسترش آن هم دور از ذهن نیست.

3- اگر امریکا بخواهد حمله به ایران را تحت عنوان دفاع از خود توجیه کند، برای این کار باید در مرحله نخست نوع خطر را مشخص کند. برای این منظور امریکا بهانه های زیر را مطرح خواهد نمود.

الف- فعالیت مخفیانه هسته ای در گذشته برای غنی سازی

ب- امتناع از تعلیق غنی سازی بنا به خواسته شورای امنیت

ج- اظهارات خصمانه آقای احمدی نژاد علیه موجودیت اسرائیل

حمله نظامی را با توجه به ماده 51 منشور(2) نمی توان توجیه نمود؛ اما دکترین جدید دفاعی امریکا پس از رویداد 11سپتامبر تفسیر جدیدی از" دفاع از خود" تحت عنوان((حمله پیشگیرانه )) انجام می دهد.

حمله پیشگیرانه: حمله ای است علیه دشمنی که تهدیدی بالقوه است و هنوز بالفعل نشده است. نمونه ای از آن حمله ی هواپیماهای نظامی اسرائیل در سال 1981به نیروگاه هسته ای عراق است.در این حمله نیروی هوایی اسرائیل دست به یک حمله پیشگیرانه علیه عراق زد و مرکز تحقیقات هسته ای" سیراک" در نزدیکی بغداد را تخریب نمود. تفسیر اسرائیل از این اقدام، یک حمله پیشگیرانه جهت جلوگیری از تبدیل یک تهدید بالقوه به یک تهدید بالفعل در آینده است. و این تفسیر را براساس بند 4 ماده 2 منشور ملل متحد موجه می دانند.(3)

پس از رخداد 11 سپتامبر امریکا، با توجه به بند4 ماده 2 منشور حمله پیشگیرانه را که می توان علیه هر تهدید بالقوه به کار برد، را علیه دشمنان خود به کار بسته است. حمله به عراق و افغانستان در چارچوب تفسیر آمریکائیان از مفهوم ((حمله پیشگیرانه)) ممکن شده است. ولی این موضوع مورد پذیرش جامعه جهانی قرار نگرفته است. جامعه جهانی بیشتربرمفهوم" دفاع از خود" که در ماده 51 منشور ملل متحد وجود داردتاکید کرده و در مورد حمله پیشگیرانه با توجه به منشور، شورای امنیت را دارای صلاحیت می داند و نه اقدام خودسرانه ی کشورها را

در بیستم ژانویه 2006 : ژاک شیراک رئیس جمهور فرانسه، دراظهاراتی بحث برانگیز تهدید کرد، آماده است علیه کشورهایی که امنیت داخلی فرانسه را به خطر اندازند، ازجنگ افزار هسته ای استفاده کند.

با این اظهار نظر ژاک شیراک، فرانسه دومین کشوری است که استفاده از جنگ افزار هسته ای را مجاز می داند. پیش از این امریکا در استراتژی نظامی خود تجدید نظر گسترده ای انجام داده بود وکاربرد جنگ افزار هسته ای را از یک عامل بازدارنده و دفاعی در استراتژی جدید امریکا به یک جنگ افزار عملیاتی تغییر داده بود.

امریکا از جنگ افزارهای کشتار همگانی بویژه جنگ افزارهای هسته ای در جنگ با افغانستان و عراق استفاده نکرد. دارندگان جنگ افزارهای هسته ای پذیرفته اند که از جنگ افزارهای هسته ای استفاده نکنند و این جنگ افزارها را تنها سلاح های بازدارنده بدانند. ولی سند جدید بازنگری استراتژی امریکا و گفته های ژاک شیراک نشان از این دارد که آسیب پذیری جهان غرب دربرابر تروریسم یک واقعیت عینی می باشد و دولت های چالشگر در نظام جهانی می تواند برای خود و ملت خود پیآمدهای وحشت انگیزی داشته باشند و دوران بازدارندگی جنگ افزارهای هسته ای پایان یافته است. استراتژی کنونی امریکا این است که در آن واحد بتواند در چند نقطه جهان وارد جنگ شود و درآن صورت ازجنگ افزارهای هسته ای تاکتیکی هم در کنار جنگ افزارهای متعارف استفاده نماید ولی تا به حال از جنگ افزارهای هسته ای تاکتیکی استفاده نشده است.

پیام ژاک شیراک که با حمایت انگلیس و آلمان هم روبرو شده و سیاست جدید امریکا همگی آن نشان از یک تهدید درازمدت است زیرا مبارزه با خشونت و تروریسم جهانی دو جنبه دارد.

1- گروههای و شبکه هایی که دارای شعبانی در نقاط مختلف جهان دارند که نمونه آن القاعده است.

2- کشورههایی که به عنوان حامی تروریسم جهانی تلقی می شوند و کمک های مالی و پشتیبانی و تسلیحاتی در اختیار شبکه های مزبور قرارمی دهند.

این تهدید فرانسه که برای نخستین بار مطرح می شود مورد حمایت امریکا، آلمان و انگلیس و اکثر کشورهای جهان می باشد و در این تهدید کشورهایی که از تروریسم جهانی حمایت می کنند مورد تهدید هستند نه گروههای تروریستی که در هیچ جایی حاکمیت ندارند.

باتوجه به هماهنگی سیاسی و نظامی کشورهای غربی و اینکه آنان خود را برای جنگی دیگر و آنهم برعلیه ما آماده می نمایند و برای رسیدن به هدف، موضوع را در ابعاد سه گانه هدایت می کنند

1- تبلیغاتی: در این رابطه رسانه های غربی با نشان دادن چهره خشنی از اسلام افکار عمومی جهانی را برعلیه مسلمانان تحریک می نماید.

2- سیاسی: در این رابطه با بردن پرونده هسته ای به شورای امنیت و زدو بند های پنهانی می خواهند که اولاً در صورت امکان موافقت چین و روسیه را جلب نمایند.

ثانیاً در صورت مقاومت این کشور با رای ممتنع آنان روبرو شوند.

ثانیا در صورت و تو توسط این دو قدرت عملیات را بوسیله همپیمانان خود درناتو پیگیری نمایند.

3- نظامی با عملیاتی: امریکاییها با کمک همپیمانان غربی و منطقه ای خود دارند و هدف های مورد نظر خود را عملیاتی می نمایند و در این رابطۀ نیز چند گانه عمل می کنند که این عملیات آن اینگونه است.

الف: اقدامات تروریستی که ظرف ماههای گذشته در قالب قوم گرایی در مرزهای جنوبی و شرقی صورت گرفته و دارد ادامه می یابد و این اقدامات هم در مناطقی بوجود آمده که نیروهای امریکا، انگلیس درنزدیکی آنجا مستقر هستند.

ب: امریکایی ها در راستای تقویت نیروهای نظامی خودشان در اطراف مرزهای جنوب ، شرق و غرب ایران هستند. اکنون درفاو که جنوبی ترین مرز جنوبی ایران وعراق است، امریکایی ها قبلاً اصلاً حضور نداشتند یک تیپ کامل مستقر کرد و با چرخ بال آپاچی برفراز اروند رود به گشتزنی مشغولند. در بصره هم، امریکایی ها نیرو به منطقه گسیل کرده اند. حتی در مناطق میانی و شمالی مرز بین ایران و عراق هم نیروهای امریکایی مستقر شده اند.

کشور کویت هم اسکله الاحمدی را برای تخلیه تجهیزات و امکانات و سایر نیازمندی نظامیان انگلیسی و امریکایی در اختیار آنها گذاشته است در دریای عمان و خلیج فارس، امریکایی ها تعداد زیادی ناو بزرگ جنگی همراه با ناوهای هلی کوپتر بروناوهای موشک انداز با مشارکت انگلیسی ها، فرانسوی ها و کشورهای عضو پیمان ناتو مستقر کرده اند. علاوه بر اینها امریکا تعدادی ناوهای هواپیما بروناوهایی که موشک کروز شلیک می کنند و در جنگ با عراق نیز شرکت داشتند، افزوده شده است.

در مرزهای شرقی هم آمریکایی ها علاوه براینکه در کویته پاکستان نیروهای مستقر کرده اند، تلاش می کنند که با تقویت و پشتیبانی از اشرار به هدف های خود برسند.

امریکایی در جمهوری آذربایجان و اخیراً در گرجستان و همچنین در پایشگاه اینجر لیک ترکیه تیر حضوری فعال دارند.

با توجه به جوانب دیپلماسی، تبلیغاتی و عملیاتی امریکا و متحدان غربی آن جمهوری اسلامی هم برای اینکه طرف مقابل یعنی امریکا را به عقب نشینی وادار کند. تلاش می نماید که سیاست های چند گانه ای را به پیش ببرد.

1- رزمایش نظامی: با نشان دادن قدرت موشکی و پیشرفت علمی در زمینه دانش هسته ای خود و دراین مورد رزمایش های انجام داد تا طرف را ناچار به عقب نشینی نماید. اما اطلاعاتی که از منابع غربی به دست آمده حاکی است که مواد اولیه ای که جمهوری اسلامی در آزمایش غنی سازی اورانیوم به کار برده، حدود 15 سال پیش توسط چین در اختیار این کشور قرار داده شده بود. اطلاعاتی که اگر رسما تایید شود، نشان می دهد که توانایی های تکنولوژیک ایران در زمینه غنی سازی اورانیوم تا حدی که دولت جمهوری اسلامی نشان می دهد پیشرفته نیست. و گازهای هگزافلورایدی که در این آزمایش ها از آن استفاده شده، درخود ایران تهیه نشده و بخشی از موادی است که قبلاً توسط چین به ایران فروخته شده است. کارشناسان هسته ای می گویند به این خاطر در فعالیت غنی سازی از مواد خریداری از چین استفاده شده که از کیفیت بهتری برخوردار بوده است.

این موضوع نشان می دهد که آقای احمدی نژاد وقتی با افتخار اعلام کرد که جمهوری اسلامی "به جمع کشورهای دارای تکنولوژی هسته ای پیوسته است" دارای دلایل و انگیزه های سیاسی محکمی بوده است که در مذاکرات هسته ای که دنبال می کند، برای رسیدن به گونه سازشی در این زمینه باید حق جمهوری اسلامی برای انجام حدی از غنی سازی به رسمیت شناخته شود و هم از آن در داخل کشور به عنوان یک حربه تبلیغاتی موثر استفاده شود.

2- اقتصادی: با توجه به گرانی قمیت نفت، و اینکه اگر جنگ دیگری در خلیج فارس رخ بدهد دنیا نمی تواند این گرانی را تحمل کننده ولی نباید به بازی نفت دلخوش بود. گزارش سازمان جهانی انرژی نشان می دهد که در صورت بروز هرگونه و قفه در تولید نفت ایران با توجه به ذخیره امریکا و تذکرات پی در پی دولت عربستان مبنی براینکه هرگونه کاهش تولید ایران در این زمینه را جبران خواهد کرد.

3- تبلیغاتی: اهرم تحریک احساسات مذهبی مسلمانان و بویژه عرب ها که همگی تلاش های دولت آقای احمدی نژاد و سخن پرخاش گرانه او نسبت به اسرائیل تبر ناشی از آن است چنانکه پیش بینی می شد، رفته رفته در حال تبدیل شدن. به ضد خود است و کار کردی مخالف برآورد اولیه ی می باشد و نتیجه آن شکل دهی وتقویت "جبهه ای مسیحی" ،"یهودی" در برابر جمهوری اسلامی است. ضمن آنکه به دوری بیش از پیش هندوستان(هندو) روسیه "مسیحی" و چین "بودانی" از کاربدستان جمهوری اسلامی انجامیده است.

و درمقابل حمایتی از مسلمانان و بویژه عرب ها مشاهده نمی شود بلکه عربها منتظر فرصت هستند که در صورتیکه ایران با تهاجم بین المللی روبرو شود از موقعیت نهایت بهره برداری بکنند.

3- اهداف راستگرایان از بحران

در هرحال با یک دید کلی به صف آرایی های انجام گرفته این پرسش بوجود می آید که طرفین درگیری چه هدف های دراز مدتی را پیگیری می نمایند که جنگ می تواند آنها را به هدف هایشان نایل نماید.

الف: آمریکایی ها چه می خواهند؟

آمریکایی ها می خواهند بر نفت خلیج فارس تسلط داشته باشند و خود بهتر از همه می دانند که جمهوری اسلامی فاصله زیادی دارد تا بتواند به دانش هسته ای دست یابد. پس از یازده سپتامبر 2001، امریکایی ها یک سیاست تهاجمی در پیش گرفته اند که نمونه آنرا در افغانستان و عراق دیدیم. از نظر آنها هدف معلوم و ابزارهای رسیدن به آن هم مشخص و آنرا با نام ((طرح خاورمیانه بزرگ)) نام گذاری نموده اند ومی خواهند حکومت دموکراسی را در خاورمیانه جایگزین نظام های استبدادی آن نمایند. این طرح بدون تسلط بر ایران امکان پذیر نیست و باید خطر را جدی گرفت.

ب- بنیادگرایان جمهوری اسلامی چه می خواهند؟

کار بدستان جمهوری اسلامی هم با بحران سازی های خود عملاً جامعه جهانی با خواست امریکا هماهنگ نموده اند. حال دلیل این رویکرد حکومت چه می باشد؟ برای ریشه یابی آن باید به سالهای آغازین انقلاب 57 و آزادی هایی که مردم بدست آورده بودند، بازگشت. اندیشه سیاسی مردم در حال پخته شدن بود، گروهی که تحت عنوان مذهب قدرت را بدست گرفته بودند برای اینکه بتوانند حکومت خود را طولانی تر بنمایند و روشنفکران را از لحاظ اندیشه ای سرگردان نمایند و بدینگونه بتوانند، توده های مردم را از روشنفکران جدا نمایند و قانون اساسی که هیچگونه حقی برای نخبگان در نظر نگرفته بود به تصویب برسانند نیاز به یک بحران داشتند.

در آن دوران جو درونی کشور به شدت ضدآمریکایی بود که دلایل آن اینها بودند:

1- مردم ایران دولت آمریکا را در کودتا برعلیه دولت ملی مصدق عامل عمده می دانستند.

2- امریکا به عنوان بزرگترین حامی دیکتاتوری شاه به شمار می رفت

3- تبلیغات شدید نیروهای چپ که از شوروی هم حمایت می شدند در بوجود آمدن جو ضد آمریکائی نقشی بسزا داشت.

با این مقدمه گروهی از دانشجویان کارمندان سفارت امریکا را به گروگان گرفتند وگروهی دیگر که پس از آن جریان، قدرت را در دست گرفتند ازجو به شدت احساساتی و ضد امریکایی در جهت نیل به هدف های خود ازجمله تصویب قانون اساسی دلخواه و هم فاصله بین نخبگان و توده های مردم پرداختند. بزرگترین بازنده گروگان گیری ملت ایران بود و این عمل اشتباه باعث حمله عراق به ایران شد و این بحران دوم عملاً تثبیت حکومت را قطعی نمود. پس از 444 روز در بدترین شرایط گروگانها را آزاد و عملاً بزرگترین ضربه را به ملایم ترین رئیس جمهوری امریکا که در بوجود آمدن فضای باز سیاسی 56 نقشی غیرقابل انکار داشت، زدند و باعث حاکمیت تندرو ترین جناح در امریکا شدند و با بیانیه الجزیره بهای سنگینی را بر مردم ایران تحمل نمودند. اما هشت سال جنگ بحرانی دلخواه جهت مشغول کردن مردم بود و آنرا هم در بدترین شرایط بدون هیچگونه نتیجه ای به پایان رساندند.

پس از پایان جنگ دولت بعدی تلاش نمود که در یک فضای آرام به سازندگی بپردازد، که این فضای آرام باعث شکل گیری اندیشه اصلاحات شد. در سال 76 عملاً اصلاحات به عنوان مهمترین خواست ملت تجلی نمود. در جریان شورش های دانشجویی تیرماه 1378 و انتخابات مجلس ششم در بهمن ماه 78 معلوم شد که خواسته مردم در چارچوب نظام نمی گنجد و از سال79 جو جامعه بسته شد. اما با توجه به شرایط جهانی عملاً این شرایط قابل توجیه نبود تا آنکه جامعه جهانی حکومت را تحت فشار قرار داده تا چهار شراط اساسی را بپذیرد این شرط ها عبارت بودند از 1- تعلیق برنامه هسته ای 2- عدم حمایت از تروریسم 3- عدم کارشکنی در صلح خاورمیانه 4- رعایت حقوق بشر.

پس از یاززده سپتامبر 2001 و اینکه مبارزه با تروریسم به عنوان یک اصل جهانی درآمده بود حکومت ایران در شرایط بدی قرار گرفت و نمی توانست از آن حمایت نکند پس باید در مقابل جامعه جهانی می ایستاد و یا اینکه به خواست ملی که دموکراسی و حقوق بشر بود تسلیم می شد. حکومت نمی توانست در مورد رعایت حقوق بشر در مقابل جامعه جهانی قرار گیرد چون در این صورت نمی توانست مردم را بسیج کند که جهان برای شما حقوق می خواهد و حکومت شما آنرا از شما دریغ می ورزند. پس بحران هسته ای پیش آمد و این بحران فرشته نجات گروهی گردید که در دوران اصلاحات به حاشیه رانده شده بودند.. این گروه با دامن زدن به این بحران جان تازه ای گرفت. در داخل خود را به عنوان حامی منافع ملی جابزنند. منافع ملی که زمانی معنا ندانست بلکه همه چیز در غالب منافع اسلامی قابل طرح بود. بحران هسته ای باعث تقویت و انسجام آنانی شد که نه آزادی را باور داشتند و نه به منافع ملی پایبند بودند. آنان کم کم در پناه این بحران به میدان آمده و نخست شورای شهر تهران را دراختیار گرفتند و پس از آن با کمک شورای نگهبان مجلس و ریاست جمهوری را هم از آن خود نمودند. بدینگونه بحران هسته ای فرشته نجات اینان شد و با دامن زدن به آن توانستند کل قدرت را در دست بگیرند و خواسته های آزادی خواهانه مردم را هم با توسل به این بحران پیش آمده از بین ببرند. در کل بحران هسته ای که باعث تقویت جناح ضد اصلاحات در ایران شد. هیچوقت آنان تلاش در جهت فروکش کردن آن نمی کنند. پس دلیل اینکه دولت یکدست که مخلوق بحران هسته ای می باشد نمی تواند و به نفع او نیست که خالق خود را از بین ببرد. پس امید درراستا راه حل دیپلماتیک این بحران در راستا منافع ملی کشور خیال است.

بحران هسته ای ایران یک برآیند مشترک بین منافع تند رو های در آمریکا و دولت یکدست در ایران می باشد و هر دو با دو نیت کاملاً مخالف هم می خواهند این تقابل بوجود بیآید.

پیشینه جمهوری اسلامی در پایان دو بحران پیشین نشان می دهد که اینان مصالح خود و نظام را خوب درک می کنند و زمانی که احساس نمایند که مصلحت نظام در خطر است به هر کاری دست می زنند.

اما راستگرایان امریکایی نیز تنها چیزی را که به آن نمی اندیشند، آزادی وحقوق بشر است و همیشه تاریخ نشان داده که معامله گرانی زبردست می باشند

نامه آقای احمدی نژاد به بوش یک قدم بسوی گفتگوی دو جانبه است که پس از بیست و هفت سال و آن هم در شرایطی که پرونده هسته ای ایران در شورای امنیت می باشد، گرفته شده است.

سخنان جان بولتون سفیرامریکا در سازمان ملل متحد و یکی از راستگرایان امریکایی که می گوید: اگر رهبران جمهوری اسلامی به تلاش خود برای تولید جنگ افزار هسته ای پایان دهند، آن گاه می توانند به بقای در قدرت و بهبود روابط با امریکا امیدوار باشند.

این سخنان بولتون را می شود به نوعی تضمین امنیتی به جمهوری اسلامی جهت تشویق این کشور به پایان دادن به برنامه غنی سازی آن دانست.

با این دو پیام که از طرفین دریافت شده است می توان به این نتیجه رسید که سومین بحران هم به مانند دو بحران قبلی در آخرین لحظه ها و با از بین رفتن فرصت های طلایی و دور از دید ملت ایران و با زد و بندهای پنهانی می خواهند به انجامی دلخواه حکومتگران برسانند. حال به پاسخ به این پرسش می پردازیم که راه حل بحران هسته ای از دیدگاه منافع ملی چیست؟

4)راه حل بحران هسته ای از دیدگاه منافع ملی

بزرگترین بازنده این بحران ملت ایران است که منافع ملی اش را با آسیب های جبران ناپذیری روبرو می کند.

تنها راه پیش رو ملت ایران و بویژه نخبگان آن در این است که شعار اصلی خود را عدم خشونت، مردم سالاری، رعایت حقوق بشر، عدالت اجتماعی قرار دهند و برای خاموش نمودن شعله های بحرانی که می رود بقای ملت ما را به خطر اندازد تلاش نمایند.

دموکراسی در ایران باعث وحدت ملی و بوجود آمدن عدالت اجتماعی بعنوان مهمترین خواست جامعه می گردد واز نظر جهانی نیز. همگی کارشناسان سیاسی، کشورهای دارای مردم سالاری را، کم آزارترین دولت ها می دانند. آیا کسی می تواند تصورنماید که بزرگترین دموکراسی جهان (هندوستان هسته ای) تهدیدی برای جهانیان باشد. اما برنامه هسته ای کره شمالی یک تهدید به شمار می آید، زیرا برنامه هایش محرمانه و رهبریش منزوی است و حکومتش دیکتاتوری و مردم در اداره آن نه منافعی دارند و نه نقشی میتوانند ایفا کنند.

برنامه هسته ای پاکستان هم خطرناک است زیرا ساختار حکومتی آن نظامی بوده و کشورش پناهگاه گروه تندرو القاعده و طالبان می باشد و عبدالقدیر خان در گسترش جنگ افزارهای هسته ای نقش بسزایی داشت.

پس ایران را نمی توان و نباید از حقوق قانونی آن محروم نمود بلکه باید غنی سازی را در چارچوب نظارت دقیق آژانس بین المللی انرژی هسته ای و آنهم زمانی که به مردم ایران جهت بوجود آوردن یک مردم سالاری، آزادی زندانیان سیاسی و انجام انتخابات آزاد و شفاف کمک نمود. ایران دموکرات می تواند مورد اعتماد جامعه جهانی باشد و یکی از کم آزارترین کشورهای جهان خواهد بود. پس بهترین راه جهت بن بست هسته ای ایران نه حمله نظامی نه زدوبند پنهانی بلکه گشودن فضای سیاسی ایران به سوی مردم سالاری و اصلاحات ساختاری می باشد و در این مورد منافع ملت ایران هم همسو با نظام بین المللی قرار می گیرد و در حالیکه جنگ عملاً برعلیه ملت ایران می باشد.



زیر نویسها:



1) ماده 42- در صورتیکه شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیش بینی شده در ماده 41 کافی نخواهد بود یا ثابت شده باشد که کافی نیست می تواند به وسیله نیروهای هوایی- دریایی یا زمینی به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین المللی ضروری است مبادرت کند. این اقدام ممکن است مشتمل بر تظاهرات و محاصره و سایر عملیات نیروهای هوایی- دریایی یا زمینی اعضای ملل متحد باشد.



2) ماده 51- در صورتیکه وقوع حمله مسلحانه علیه یک عضو ملل متحد تا زمانیکه شوارای امنیت اقدام لازم برای حفظ صلح و امنیت بین المللی را به عمل آورد و هیچیک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع از خود خواه فردی یا دسته جمعی لطمه ای وارد نخواهد کرد. اعضاء باید اقداماتی را که د راعمال این حق دفاع از خود به عمل می آورد فوراً به شورای امنیت گزارش دهند. این اقدامات به هیچ وجه در اختیار و مسئولیتی که شورای امنیت بر طبق این منشور دارد و به موجب آن برای حفظ و اعاده صلح و امنیت بین المللی و در هر موقع که ضروری تشخیص دهد اقدام لازم به عمل خواهد آورد تاثیری نخواهد داشت.



3) بند 4 از ماده 2- کلیه اعضاء در روابط بین المللی خود از تهدید به زور یا استفاده از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هرکشوری یا از هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مبانیت داشته باشد خودداری خواهند نمود.

کلیه اعضاء در هر اقدامی که سازمان برطبق این منشور به عمل آورد به سازمان همه گونه مساعدت خواهند کرد و از کمک به هر کشوری که سازمان ملل متحد علیه آن اقدام احتیاطی یا قهری به عمل می آورد، خودداری خواهند نمود
بازگشت به صفحه قبل   نسخه قابل چاپ   لینک دائمی به این خبر 
 
 
¤ اخبار جبهه ملی
¤ درگذشت مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی
¤ بازداشت پیمان عارف عضو جبهه ملی ایران
¤ ادیب برومند: انحلال مجلس استیضاح مصدق را منتفی کرد
¤ نامه سخنگوی جبهه ملی ایران به بی بی سی
¤ پیام های نوروزی
¤ خورشیدی که هر روز فروزان تر از روز پیش میدرخشد/بیانیه جبـــهه ملــــی ایــــران
¤ سنگر نشین بی مدعای آزادی هوشنگ کشاورز صدر رفت
¤ تجزیه طلبی محکوم است/رئیس هیئت رهبری جبهه ملی ایران
¤ متن پیام های رهبران جبهه ملی به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس کنفدراسیون
¤ تحلیل جبهه ملی ایران ازرویدادهای مصر
¤ دکتر علی رشیدی عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران به دو سال زندان و 5 سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد
¤ بازداشت اعضاي جبهه ملي ايران در اسفراين خراسان شمالي
¤ بزرگداشت دکتر مصدق در واشنگتن/2 گزارش
¤ بزرگداشت دکتر محمد مصدق در باشگاه ملی خبرنگاران در واشنگتن دی سی شنبه 10 نوامبر 2012
¤ مشروح سومین گزارش احمد شهید در رابطه با حقوق بشر در ایران
¤ جبهه ملي ايران , نيروي هوايي و خلبانان قهرمان دفاع مقدس را گراميداشت
¤ تکدیب امضا
¤ جبهه ملی ایران: به یاری زلزله زدگان بشتابیم
¤ درگذشت رادمرد میهن دوست آقای دکترخسروسعیدی عضو حزب ایران و جبهه ملی ایران
¤ ننگ ونفرین بربیست وهشتم مرداد
¤ اسطوره مقاومت مهندس عباس اميرانتظام در بيمارستان بستري شد
¤ بیانیه ادیب برومند و جبهه ملی ایران- اروپا و آمریکا در اظهار تاثر و همدردی با هموطنان داغدیده آذربایجانی
¤ احضار كورش زعيم
¤ درود بر چهاردهم مرداد / ادیب بـرومـند- رهبر جبهه ملی ایــران
¤ جبهه ملی ایران نسل کشی مسلمانان در میانمار را محکوم میکند
¤ بیانیه ادیب بـــرومند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت بزرگداشت ۳۰ تیر 1331
¤ نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به رئیس جمهور آمریکا درمورد ادعای واهی مالکیت امارات بر جزایر ایرانی
¤ عمل جراحی قلب دکتر حسین موسویان، رییس هیئت اجرایی جبهه ملی ایران
¤ گرامیداشت یکصدوسی امین زادروز دکتر محمد مصدق در پاریس و کلن
¤ یادداشت اعتراض جبهه ملی ایران به موسسه گوگل
¤ تکذیب مذاکرات جبهه ملی ایران با آقای رضا پهلوی و نزدیکان ایشان
¤ جبهه ملی ایران مهیای ستیزه گری در باره حفظ تمامیت کشور است/ادیـب بـرومـند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
¤ پیام های نوروزی استاد ادیـب بـرومـنـد , دکتر حسین موسویان ,اقاي حسن لباسچی و مهندس كورش زعيم
¤ پیام نوروزی ادیـب بـرومـنـد
¤ دیدارسخنگو و اعضای جبهه ملی ایران با دکتر علی رشیدی
¤ بیانیه ادیـب بـــــرومــند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران درباره انتخابات اسفند ۱۳۹۰
¤ جبهه ملی ايران در انتخابات شرکت نمی کند
¤ آخرین وضعیت جبهه ملی ایران
¤ وضعیت نا مساعد جسمی حمید رضا خادم، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین
¤ آیا جبهه ملی ایران منحل میشود؟
¤ بازجویی و بازداشت فعالان و اعضای جبهه ملی ایران
¤ ادامه بازداشتها و احضار اعضای جبهه ملی ایران به وزارت اطلاعات
¤ برگزاری جلسات شورای جبهه ملی ایران ممنوع شد
¤ احضارعیسی خان حاتمی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران/ بازداشت مهندس محمد توسلی
¤ بازداشت دکتر علی رشیدی
¤ احضار ملیون به وزارت اطلاعات
¤ نشست مهرماه شوراي مركزي جبهه ملي ايران
¤ جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران پنج شنبه در تهران برگزار شد
¤ جبهه ملی ایران در خارج از کشور نماینده ندارد
¤ @نامه پیمان عارف به احمدی نژاد@دیدار از پیمان عارف
© 2004 - 2011 - خبرگزاری جبهه ملی ایران - J M I N e w s . c o m - تماس با ما