بیانیه جبهه ملی ایران- اروپا
به مناسبت گزینش آقای باراک اوباما به ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا
در چهاردهم آبان ماه 1387، باراک حسین اوباما اولین سیاه پوست امریکایی به سمت ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد. جبهه ملی ایران- اروپا این رویداد تاریخی را به ملت امریکا و شخص آقای اوباما تبریک میگوید.
جبهه ملی ایران- اروپا این گزینش را ازدو چشم انداز، بسیار مهم میداند. نخست، صرف انتخاب یکنفرسیاه پوست برای تصدی بالاترین مقام قدرتمندترین کشور جهان، خودواقعه ای بی نظیر است که بارقه امید را نه تنها درطبقات محروم امریکا ، بلکه برای ملیونها انسان تشنه عدالت درسراسرجهان زنده میکند.
دوما، اوباما برای ترمیم سیاست های نا موفق اقتصادی و خارجیِ حکومت کنونی آمریکا، به مردم وعده "تغییر" میدهد و تصویر نسبتا روشنی از این تغییر را نیز ترسیم میکند. اینکه وی تا چه اندازه به رفع بحران اقتصادی، فقر فراگیرنده و حل مسایل مبرم سیاست خارجی موفق خواهد شد، آینده نشان خواهد داد. ولی برای ما اهمیت این انتخاب در قصد آقای اوباما در "تغییر" سیاست آمریکا در مقابل حکام جمهوری اسلامی میباشد. برخلاف بسیاری که شیفته شخص و کارزار تبلیغاتی آقای اوباما شده اند و چشم براه نجات ایران از سوی وی میباشند، تغییر بنیادین ِ سیاست خارجی کنونی آمریکا در برابر ایران بعید بنظر میرسد. راست است که وی برای حل بحران های لبنان، عراق و افغانستان ومسئله هسته ای ایران نیاز به یک گفتگوی سازنده با ایران دارد ولی آیا هرگونه سازش با حکام جمهوری اسلامی ناگزیر بنفع ملت ایران نیز میباشد؟ نه ، واقعیت اینست که نه او با ملت ایران است ونه حاکمیت جمهوری اسلامی! آقای اوباما تا آنجایی میتواند با حاکمیت جمهوری اسلامی به توافقهایی برسد که منافع ملی آمریکا حکم میکند. آنگاه ملت ایران میتواند فقط امیدوار باشد که گفتگوهای دوجانبه میان آمریکا و ایران به کاهش تنش بین این دو کشور منجر شود، تحریمهای جاری قطع گردد، اوضاع اقتصادیش بهبود یابد و احیانا فضای سیاسی حاکم بر ایران نیز تا اندازه ای گشوده شود.
آنچه مسلم است، بار سنگین مبارزه با استبداد جمهوری اسلامی را هیچکس و هیچ دولتی از روی شانه های ملت ایران برنخواهد داشت. این نیروهای ملی و دموکرات، زنان، کارگران، دانشجویان، آموزگاران و فعالین سیاسی برونمرزی هستند که باید پیکار خود را بایکدیگر هماهنگ کرده و از میان خود یک رهبری خردمند و با شهامت فرا آورند. " انتخابات " ریاست جمهوری آینده فرصت خوبی برای عرض اندام ساختار شکنان و آزادیخواهان ایران میباشد. درنهایت، پیروزی از آن ملت بیدار ایران خواهد بود.
پاینده ایران
پویا و پابرجا باد پیکار ملی و دموکراتیک ملت ایران
جبهه ملی ایران- اروپا
19 آبان ماه 1387
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
نویدِ اوباما:
ما هم می توانیم
ما ایرانیان که بخش عمده هشت سال گذشته را از سویی با خطر جدی حمله نظامی آمریکا به ایران روبرو بودیم و از سوی دیگر زیر فشار شدید رژیم حاکم بر ایران قرار داشتیم- رژیمی که حقوق اساسی و طبیعی مردم را پایمال و از پیشبرد خواسته های صلح آمیز و بر حق مردم و توسعه ملی کشور جلوگیری می کند- از پیام و الگوی شما نیرو و الهام میگیریم.
آری، شما توانستید !
پس ما هم امیدواریم ، که خواهیم توانست !
به شما تبریک می گوییم که با این انتخابات پر اهمیت امید را در کشور خود و جهان افزون کردید و آرزومندیم که امکان همکاری در راه صلح ، امنیت مشترک و حقوق بشر را داشته باشیم و بتوانیم زمینه دوستی بیشتر و درک متقابل بین مردم ایالات متحده آمریکا و مردم ایران را فراهم کنیم.
با همبستگی
جبهه ملی ایران- آلمان
21 آبان 1387خورشیدی
جبهه ملی ایران- آلمان به هموطنان گرامی پیشنهاد میکند همراه با ما، با پیوستن به گروه جهانی آواز به جمع صدها هزار امضاء کننده این گروه بپیوندند.
این حرکت نمادین توجه نشریات معتبر جهانی را به خود جلب کرده و به تیتراول رسانه های شاخص جهانی تبدیل شده است. این امضاها و پیام ها بر روی دیواری بزرگ در مرکز شهر واشنگتن به نمایش گذاشته شده ومی شود .http://www.avaaz.org/en/million_messages_to_obama/
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
جناب آقای باراک اوباما ، رئیس جمهوری منتخب آمریکا
ما اعضاء و هواداران جبهه ملی ایران در آمریکا بگرمی پیروزی تاریخی شمار را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تبریک می گوییم. پیروزی شگفت انگیزی که با شعار “تغییری که ما به آن معتقدیم" میسر شد. ما با اغتنام از این فرصت میل داریم توجه شما را به برخی از نگرانی های جدی خود دربارۀ میهن زادگاهمان ایران با شما در میان بگذاریم.
جبهۀ ملی ایران قدیمی ترین سازمان دمکراسی خواه در کشور ماست که توسط شادروان دکتر محمد مصدق، نخست وزیر اوایل دهۀ 50 ایران ,در سال ۱۹۴۸ تاسیس شد.
ایران، کشوری با فرهنگ و تمدن هفت هزار ساله، متاسفانه امروز زیر سلطۀ حاکمیتی مذهبی و غیر ملی قرار دارد. این حاکمیت فاقد صداقت است و با نشان دادن نمایش دمکراسی نظیر انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و شورا های شهر سالهاست که جهانیان را فریب داده است . انتخابات آزاد در ایران با وجود نظارت استصوابی شورای نگهبان، یک نهاد غیرمنتخب که صلاحیت هر نامزدی را که به طور کامل به مبانی رژیم متعهد نباشد رد می کند، هرگز صورت نپذیرفته است .
رژیمی که در آن یک شخص واحد به عنوان رهبر، حرف آخر را در همۀ امور کشور و هدایت دولت می زند، کمترین سازگاری با دمکراسی و حکومت قانون ندارد. در این رژیم حقوق بشر و و بویژه حقوق زنان بشدت و به طور مستمر نقض می شود. دگر اندیشان دستگیر می شوند، مورد بدرفتاری قرار می گیرند و بدون وارد شدن اتهام، یا پس از محاکمات فرمایشی وشتاب زده روانۀ زندان می شوند. مطبوعات مستقل ممنوعند یا تحت مهار قراردارند، و تارنماها و وب لاگها فیلتر می شوند. با این همه آقای احمدی نژاد در هرجا گستاخانه از برخورداری ایرانیان از آزادی مطلق تحت حکومت خود دم می زند.
ما با موضع شما در مورد ضرورت گفتگو با رژیم تهران موافقت کامل داریم. با این همه، با تاسف مجبور به یادآوری این نکته هستیم که دولتهای قبلی آمریکا همه فقط در حرف خود را همراه با ملت ایران معرفی کرده اند، اما در معاملات خود با دولت ایران تمرکز چندانی بر رعایت حقوق بشر،آزادی بیان و حق خدشه ناپذیر ملت در تعیین سرنوشت خود که نگرانیهای اصلی مردم ایران را تشکیل می دهند نداشته اند. رجاء واثق ما آن است که دولت شما که امید فراوانی در میان بسیاری از ملل تحت ستم برانگیخته است در گفتگوهای آیندۀ خود با جمهوری اسلامی به گونه ای متفاوت رفتار کند این نگرانیها را در اولویت قرار دهد.
رعایت حقوق بشر و احترام به حاکمیت ملی در ایران نه تنها می تواند به حل مشکلات برخاسته از حاکمیت مذهبی در ایران،و از جمله مسئله هسته ای بیانجامد، بلکه قادر است تنش های موجود در منطقه را کاهش دهد و ما را به سوی صلحی پایدار، هم درمنطقه و هم درجهان، چنانکه در نامه عباس امیر انتظام، یکی از رهبران جبهه ملی ایران به آقای یان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد نیز آمده بود، رهنمون شود.
ما صمیمانه برای شما درکار ارتقاء آزادی و صلح در جهان به عنوان نخستین اولویت های دولت خود، آرزوی موفقیت می کنیم و در جانب خود نیز مصممانه امیدواریم که با بسیج ملت بزرگ ایران بزودی "دگرگونی های دموکراتیکی که سزاوار آن هستیم" را در میهن خود پدید آوریم.
شورای مرکزی جبهه ملی ایران در آمریکا :هرمز چمن آرا-یوسف عبدالله زاده-سخاوت علیزاده -علی غضنفری-محمد فاطمی-رضا قاسمیان-منوچهر قنبری-بیژن مهر
مشاوران شورایعالی جبهه ملی ایران-آمریکا :دریادار امیر هوشنگ آریان پور-دکتر اردشیر لطفعلیان
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
Your Excellency Barack Obama, the US President-Elect
We, the members and supporters of the Iranian National Front (INF) in U.S.A., are presenting our warmest congratulations on your historical victory in the US presidential elections. A stunning victory made possible by the slogan of “The change we believe”. Seizing this occasion, we wish to draw your attention to some of our grave concerns regarding our homeland Iran.
The INF is Iran’s oldest democratic political formation, founded in 1948 by the late Dr. Mohammad Mossdegh, the country’s Prime Minister in early 1950s.
Iran, a country with a 7000-year old culture and civilization is unfortunately ruled today by an unpopular and dictatorial theocracy. This is a Machiavellian regime, which in three decades of its existence has deceived the entire world by holding sham presidential, parliamentary and municipal election, as if it believes in democracy and respects the will of the people.
The sheer truth is that with the discretionary supervision of the Guardian Council, An appointed body, which bars any candidate not fully committed to the tenets of the regime, there have been no free elections whatsoever, under the Islamic Republic regime in Iran. A regime, in which a single person in the guise of Supreme Leader has the last say in each and every business of the country and the conduct of government, has no compatibility with democracy and rule of law. In this regime the human rights and particularly the rights of women are flagrantly and constantly violated. Political dissidents are arrested, mistreated and thrown in jail without charges or after arbitrary and summary trials. Independent newspapers are banned or muzzled and websites and personal blogs are filtered. Notwithstanding, Mr. Ahmadi Nejad has had the nerve to brag everywhere about the absolute liberty the Iranians are enjoying under his watch.
We whole-heartedly approve of your position of wanting to hold talks with the Teheran regime. However, we regretfully have to remind that the previous US administrations have paid many lip services to the Iranian people, but none of them in their dealings with the Iranian government has genuinely focused on human rights, freedom of expression and the nation’s sovereign right of freely shaping its destiny, which are the main and real concerns of the Iranian people. It is our earnest hope that your administration, which has inspired so much hope in many oppressed nations around the world, will act differently and will give priority to those concerns in any future negotiations with the Islamic government.
The observance of human rights and respect of national sovereignty in Iran not only can lead to the resolution of many problems created by Iran’s ruling theocracy, including the nuclear issue, but can also ease tensions in the entire region and is also capable of ushering us toward a lasting peace in the region and the entire world, as it was mentioned by Mr. Abbsas Amir Entezm, one of INF’s leaders, in his recent letter to the UN Secretary General, Ban Ki-Moon.
We sincerely wish you great success in the enhancement of freedom and peace in the world as the first priorities of your administration, and we also on our side are resolutely hopeful to bring about soon the democratic changes we deserve in our beloved country, by mobilizing and inspiring the great people of Iran.
INE_U.S. Executive committee
Yosef Abdolahzadeh,Sekhavat Alizadeh,Hormoz Chamanara,Mohamad Fatemi,Manoucher Ghanbari,Reza Ghassemian,Ali Ghazanfari,Bijan Mehr
Advisers to executive committee
Admiral Amir.H.Aryanpour(RET),Dr.Ardeshir Lotfalian
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
نامه مهندس عباس امیر انتظام به دبیر کل سازمان ملل متحد
عالیجناب آقای بان کی مون.
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
به عنوان قدیمی ترین زندانی سیاسی – عقیدتی در نظام جمهوری اسلامی که بیش از 29 سال از عمر خود را به جرم دفاع از حاکمیت ملی و استقرار دموکراسی در ایران در سیاهچالهای رژیم سپری کرده و الان نیز برای درمان بیماریهایی که منشأ آنها اقامت طولانی در زندان، سوء رفتار و سوء تغذیه و محرومیت از بهداشت می باشد در مرخصی استعلاجی بسر می برم و در شرایطی که افزایش تنش بین ایران و جامعه جهانی و بحران هسته ای، خطر یک جنگ دیگر در منطقه را به شدت جدی نموده است.
با احساس مسؤلیت نسبت به سرنوشت تک تک هموطنانم و با علم به میزان بالای حساسیت رژیم به اقدامات و فعالیت های خودم به نام دفاع از حق حیات و آزادی ملت ایران و به نام پاسداری از صلح پایدار در ایران و منطقه بحران زده خاورمیانه به شما متوسل شده و از طریق و با واسطه شما جامعه جهانی و وجدانهای بیدار بشری و نهادهای مدنی صلح طلب و طرفداران حقوق بشر در سراسر جهان را مخاطب قرار می دهم.
عالیجناب، خطر جنگ آنقدر جدی و فوری است که جز با بسیج تمامی امکانات جامعه جهانی در پشتیبانی از جنبش مدنی و مسالمت آمیز مردم ایران قادر به جلوگیری از آن نخواهیم بود.
گزینه هایی که در حال حاضر روی میز اعضای دائم شورای امنیت و رهبران سیاسی جهان قراردارد، حاصلی جز آسیب رسانی بیشتر به موجودیت مادی و معنوی ملت ایران ندارد. توضیح اینکه تشدید تحریم ها حتی به صورت هوشمندانه درد و رنج مردم ایران را بخاطر ایجاد محدودیت در حوزه های اقتصادی و تقویت باندهای قاچاق کالای دولتی و افزایش رانت خواری و تورم و بیکاری و ایجاد محدودیت در تهیه کالا و مایحتاج عمومی بتدریج و گام به گام ملت ایران را در گورهای دسته جمعه دفن خواهد نمود.
از طرف دیگر رژیم در مقابل فشارهای خارجی، اعمال فشارهای سیاسی و اجتماعی را بر فعالین سیاسی، مدنی و حقوق بشری افزایش داده و به بهانه مقابله با دشمن خارجی، فعالیت و حرکت های اعتراضی و آزادیخواهانه ملت ایران را غیر قابل تحمل اعلام خواهد کرد و با استفاده از فضای امنیتی، سرکوب و اختناق را به حداکثر رسانده و در فضای گورستانی، کل مردم ایران را به گروگان خواهد گرفت.
از این رو به نظر می رسد که مسؤلین نظام نه تنها تحریم های بین المللی، از جنس آنچه تا کنون اعمال شده را تهدیدی بر موجودیت خود ندانسته، بلکه از وجود چنین تحریم هایی استقبال نیز می کند. چرا که به آنها فرصت می دهد تا با اعلام شرایط جنگی، با مخالفان خود تسویه حساب نمایند. به همین ترتیب تهدید توسل به زور علاوه بر اینکه هزینه های غیر قابل جبرانی را بر مردم ایران تحمیل می کند، دست نظام جمهوری اسلامی ایران را در سرکوب بیشتر و تداوم سیاستهای غیر مسؤلانه و ماجراجویانه در کلیه عرصه هایی که امنیت مردم ایران و جامعه جهانی را به خطر می اندازد باز می گذارد.
پس اگر، نه جنگ و نه تحریم نمی تواند موجب تغییر رفتار نظام جمهوری اسلامی در پرهیز از ماجراجویی و تطبیق خود با الزامات صلح و امنیت بین المللی گردد، تنها گزینه ممکن، کمک به مردم ایران در مدیریت بحران و خروج از بن بست فعلی می باشد. به نظر من، رژیم جمهوری اسلامی تعلیق در برابر تعلیق و بسته پیشنهادی 5+1 را نخواهد پذیرفت چراکه این نظام به اکسیژن بحران برای تداوم حیات سیاسی خود نیاز دارد. از این رو پرونده هسته ای فرصت خوبی برای مسؤلین نظام فراهم آورده تا با تشدید بحران، اکسیژن لازم را برای حیات خود فراهم کنند.
اگر در ریشه ها و منشأ بحران تعقل و تعمق کنیم به راحتی در خواهیم یافت که بحران هسته ای ریشه در سیاست ها و برنامه های کلان نظام جمهوری اسلامی ایران دارد.
ساختار این حکومت به صورتی طراحی شده است که تولید بحران برای مردم ایران و منطقه و جامعه جهانی از عملکرد های متعارف آن می باشد، چراکه این حکومت به آزادی، دموکراسی، صلح و حق تعیین سرنوشت ملت خود هیچ اعتقادی ندارد و به همین دلیل هیچ نگرانی و دغدغه ای در مقابل مشکلات اقتصادی، امنیت روانی و مادی آن ها ندارد. و به راحتی حاضر است که کل مردم ایران را قربانی ماجراجویی خود کند. حکومتی که با مردم خود چنین رفتار می کند طبیعی است که برای اعمال خشونت و تهدید حق حیات مردم جهان از اعمال هیچ خشونتی ابایی ندارد.
عالیجناب، مردم ایران که قربانی سیاست های ماجراجویانه، جاه طلبانه، خودسرانه، خشونت بار، جنگ طلبانه و غیر انسانی این نظام هستند در صف مقدم مبارزه برای تغییر رفتار این نظام قرار دارند. از این رو شایسته است که جنابعالی با استفاده از تمام ظرفیت ها و امکانات سازمان تحت مدیریت خود، مردم ایران را در مبارزه برای حق تعیین سرنوشت و استقرار آزادی و دموکراسی یاری دهید. مسؤلیت شما در دفاع از صلح، امنیت بین المللی و حق حیات و آزادی مردم ایران و جهان بسیار سنگین است.
تاریخ در مقابل اقدامات شجاعانه و مسؤلانه شما سر تعظیم فرود خواهد آورد و در مقابل در خصوص عدم تحرک و مسؤلیت گریزی شما بی رحمانه قضاوت خواهد کرد. با نگاهی به تاریخ و تمدن ملت پرافتخار ایران، قضاوت خواهید نمود که ملت ایران این اهلیت و قابلیت را دارند که همانند مردم آزاد در سراسر دنیا سرنوشت خود را به دست گرفته و از امکانات و قابلیت های فرهنگی و مادی خود برای پیشبرد صلح و دموکراسی در جهان تلاش کنند.
شاید کمک به مردم ایران در این شرایط کار دشواری باشد ولی هزینه این امر هرچه که باشد از هزینه جنگ و تشدید بحران و ناامنی در منطقه و جهان کمتر است.
عالیجناب، مردم ایران دست یاری به سوی شما و با واسطه شما به مسؤلین و رهبران جهان و مردم آزاده و صلح طلب جهان دراز میکنند. کمک به مردم ایران، کمک به آینده بشریت است.
عالیجناب، تقاضای من (ما) از جنابعالی بسیار ساده و در عین حال فوق العاده مهم است. به عنوان مصداق اعتماد سازی در پرونده هسته ای و برای اینکه امکان کنترل و نظارت واقعی بر فعالیت های هسته ای ایران ممکن باشد از جمهوری اسلامی بخواهید که تمامی کنوانسیون های پایه ای حقوق بشر، کنوانسیون های منع شکنجه، کنوانسیون الغاء کلیه اشکال تبعیض از زنان، و اساسنامه دیوان بین المللی کیفری را پذیرفته و به آن عمل کند. و جامعه جهانی نیز با تمام امکانات بر عملکرد نظام در رعایت حقوق بشر، و منجمله میثاق حقوق مدنی و سیاسی، و پروتکل های اختیاری آن نظارت کند. رعایت کامل موازین، استاندارها و الزامات حقوق بشری در ایران کلید حل بحران هسته ای و سایر بحران ها در منطقه است.
عالیجناب برای درمان بیماری های خود می باید هر لحظه به پزشکان معالج خود دسترسی داشته باشم. بازگرداندن مجدد اینجانب به زندان،ممکن است مرگ مرا در پی داشته باشد. من این هزینه سنگین را در مقابل نجات مردم ایران از خطر جنگ و فقر و سرکوب و قحطی، فلاکت و کشتار دسته جمعی،فرار مغزها ونابودی فرهنگی با خاطری آسوده و خیالی راحت می پذیرم و عمداً می خواهم مسؤلیت اخلاقی شما را سنگین کنم تا در فراتر از قالب های سنتی رفتار و فعالیت دبیر کل سازمان ملل متحد، با استفاده از تمامی ظرفیت های جامعه جهانی و با دست زدن به ابتکارات جدید و سازنده، موجبات اجرای موازین حقوق بشر را در ایران فراهم کنید.
اینجانب مایل هستم جزییات طرح و پیشنهاد خود را با نمایندگان و کارشناسان مورد اعتماد جنابعالی به بحث بگذارم.
مطمئن باشید که ملت بزرگ ایران تا همیشه تاریخ، قدردان و سپاسگزار شما خواهد بود.
عباس اميرانتظام
قديمی ترين زندانی سياسی عقیدتی ایران
در بیست و نهمین سال زندان
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
Abbas Amir_Entezam's letter to Secretary-General of the United Nations
SEQ CHAPTER \h \r 1Your Excellency Ban Ki-moon
The Esteemed Secretary-General of the United Nations
I am writing to you as the longest-held political prisoner in the Islamic Republic of Iran, and as a prisoner of conscious who has spent more than 29 years of his life in the regime’s dungeons for the crime of defending popular sovereignty and establishing democracy in Iran. I am currently on medical furlough in order to receive necessary treatment for medical conditions, the origins of which are the long imprisonment, as well as the maltreatment, malnutrition, and lack of medical care during my imprisonment. I am writing to you at a time of high tensions between Iran and the world community, the nuclear crisis, and the danger of another war.
Although cognizant of the regime’s extreme sensitivity about my activities, nevertheless I feel responsibility for the welfare of my compatriots. For the sake of defending the Iranian people’s rights to life and liberties, as well as for the sake of guarding peace in Iran and the crisis-ridden Middle East region, I am appealing to you. Through you and with your interjection, I appeal to the global community, humanity’s conscious, civil society institutions engaged in peace-building, and human rights supporters around the world.
Your Excellency,
The danger of war is so acute that only with mobilizing all the possible capabilities of the global community in support of the non-violent civil rights movement of the Iranian people, could we prevent this looming war.
The options that are on the table for the permanent members of the Security Council and the political leaders around the world, could not have any results other than increased harm to the material and ethical existence of the Iranian people. Increased sanctions, even smart sanctions, will increase the pain and suffering of the Iranian people with increased restrictions in the economic realm. These sanctions will only strengthen the regime-related smuggling groups as well as increase corruption, inflation, and unemployment. These sanctions will create shortages of various commodities and public necessities, which will gradually bury the Iranian people in mass graves.
On the other hand, the ruling regime will use the pretext of confronting foreign pressures to increase pressures on political, civil rights, and human rights activists in Iran. Under the excuse of confronting the enemy, the ruling regime will declare movements of the Iranian people for their freedoms and rights as unacceptable. The ruling regime will use the security environment in order to crush all movements of the civil society and bring absolute repression. Under such eerie conditions the regime will be taking the entire population of Iran as hostages.
For these reasons, it appears that the officials of this regime not only do not regard the kind of sanctions that have been imposed so far as any threat to their survival, but also welcome such sanctions. These sanctions will provide the regime the opportunity to declare war conditions, so that they could retaliate against the dissidents. In the same vein, threatening violence, in addition to creating irreparable costs for the Iranian people, will provide the officials of the Islamic Republic of Iran the opportunity to increase repression at home, and continue the irresponsible and adventurist policies in all realms that will endanger the security of the Iranian people and those of the global community.
Neither war nor sanctions could change the behavior of the Islamic Republic regime in pursuing adventurism and accepting the necessities of international peace and security. Therefore, the only possible option is assisting the Iranian people to take leadership in managing their affairs and find an exit from the current impasse. In my opinion, the officials of the Islamic Republic will not accept freeze for freeze, nor will they accept the package of incentives offered by 5+1, because this regime needs crisis for its survival like one needs oxygen. For this reason, the nuclear dossier has provided the officials of the regime an opportunity to increase tensions, the necessary oxygen for regime survival.
If we think about and analyze the root causes of the nuclear crisis, we will easily discover that this crisis has its roots in the policies and strategic plans of the system of the Islamic Republic of Iran.
The Islamic Republic’s system has been so structured that producing crisis for the Iranian people as well as for the region and the global community have been its routine behaviors. This regime does not believe in freedom, democracy, peace, and the right of the people to choose their own destiny. That is why this regime is not concerned and worried about economic difficulties, psychological security, and financial security of the Iranian people. And this regime does not hesitate to sacrifice the entire population of Iran for its adventurism. For a regime which has such behavior towards its own population, naturally this regime will not hesitate to engage in any kind of violence towards others and threaten the right of existence of other peoples around the world.
Your Excellency,
The Iranian people, who are the primary victims of this regime’s adventurist, arrogant, selfish, violent, bellicose, and inhumane policies, are at the forefront of the struggles to change the behavior of this regime. Therefore, it would be auspicious, if your excellency would utilize all the capabilities and abilities of the United Nations to help the Iranian people in the struggle to determine their own destiny and to establish freedom and democracy. Your responsibility in defending peace, international security, and the rights to lives and liberties of the Iranian people and the people of the world is a grave responsibility.
If you take brave and responsible actions, history will honor you. And conversely, if you do not take brave and responsible actions, history will judge you harshly. When you look at the history and civilization of the honorable people of Iran, you would judge that the Iranian people have the capabilities and abilities of the free people around the world to choose their own destiny and utilize their cultural and material capabilities to advance peace and democracy.
Perhaps the costs of helping the Iranian people under these conditions is very hard. But such costs are far less than the costs of war and increased crisis and insecurities in the region and the world.
Your Excellency,
The people of Iran extend their hands in solidarity to you, and through you to leaders around the world, as well as to freedom-loving and peace-loving people around the world. Helping the Iranian people is helping the future of human kind.
Your Excellency,
My plea to you is very simple and at the same time is extremely significant. Demand the Islamic Republic to accept and implement all the primary conventions on human rights, conventions against torture, conventions against all forms of discrimination against women, and international criminal court’s treaty and laws as part of the confidence-building in the nuclear dossier and in order to have real control and monitoring of the nuclear activities. And the global community should utilize all its capabilities to monitor the regime’s respecting human rights, including charter of civil and political rights, and its voluntary protocols. Complete abiding of all human rights rules, norms, standards, and obligations in Iran is the key to solving the nuclear crisis as well as other crises in the region.
Your Excellency,
For the treatment of my medical conditions, I need to have access to my physicians at a moment’s notice. Returning me to prison again, may cause me to die. I am prepared to accept this heavy price with ease of mind in order to save the Iranian people from war, poverty, repression, starvation, catastrophe, mass killings, brain drain, and cultural destruction. By mentioning the possibility of my death, I wish to increase your moral responsibility so that you will go beyond traditional norms and activities of the Secretary-General of the United Nations, and utilize all of the resources of the global community and use new and creative policies for the implementation of human rights rules and norms in Iran.
I am prepared to discuss the details of my plans and suggestions with your representatives and the experts whom you trust.
You can be certain that the great nation of Iran will be eternally grateful to you.
Sincerely yours,
Abbas Amir-Entezam
The Longest-Held Political Prisoner of Conscience
Serving the 29th Year of Imprisonment
July 18, 2008
|