پیشکش به مردان و زنان آزاده ای که برای پیروز آرمانهای آزادی و دموکراسی از جان خود مایه گداشتند
خروش سبز آزادی
دارا دوستکام
به خاک و خاره کشیدند گرچه پیکرتان
به پیش زهد فروشان نگشت خم سرتان
اگرچه جسم شما را شکنجه لرزانید
به هیچ روی نلرزید کوه باورتان
تباهکاری پتیارگان بی آزرم
گشوده موج بلا را به روی کشورتان
ز اوفتادن بس سرو سرفراز به خاک
به سوگ مانده چه بس مادران و مادرتان
زدند و نیز بکشتند تا بترسانند
نبود ترس ولی در نهاد و گوهرتان
خروش سبز شما در جهان طنین افکند
به هر دیار چه دلها که شد مُسخّرتان
پیام سبز شما از امید و آزادی
نشانه دارد و از راه و رسم برترتان
به هیچ روی نباشد نشستنی این موج
فلات ایران، دریای موج پرورتان
کنون مرا سخنی با سپاه دیو و دد است
به سر رسیده دگر دور خون و خنجرتان
اگرچه باز وقیحانه می کنید انکار
به پای خاسته خلقی کنون برابرتان
زحد تاب و تحمل گذشت آنچه به رفت
به ما ز نظم فساد آور ستمگرتان
یقین من همه آن است کاین نماند دیر
نه آن ولایت اهریمنی نه رهبرتان |