در کورش نامه ، اثر جاودانه ی گزنفون آمده است که ارتش کورش بزرگ شامل سپاهی بوده است به نام سپاه جاویدان. در این سپاه تنها افرادی راه می یافتند که از هر لحاظ سر آمد دیگر سربازان بوده اند. سربازانی دلیر، ورزیده و نیرومند که قلب ارتش ایران را تشکیل می داده اند و شمارشان به ده هزار نفر می رسیده است. شهرت این سپاه به جاودانگی از آنجا است که به محض به خاک افتادن سربازی ، بی درنگ سرباز دیگری جای او را پرمی کرده ، به گونه ای که شمار این سپاه در هر زمان همان ده هزار نفر می ماند و در دشمن تصویری از شکست
نا پذیری و رویین تنی بر جای می گذاشت.
نکته ای که باعث خطور یاد سپاه جاویدان به ذهن من گردید ، پدیده ای است که رژیم ولایت فقیه با آن دست به گریبان است و همچون بسیاری از واقعیت های امروزی ایران چون پاسخی برای آن ندارد به سرکوبش می پردازد. حاکمین جمهوری اسلامی ، با نیرویی سر شار و پایان نیافتنی از جوانان و در راس آن دانشجویانی روبرو هستند که انرژی ورشادتشان در پرداختن هزینه ، آنها را به استیصال و سر گیجه انداخته است و اذهانشان را بیش از پیش پریشان کرده است. رهبر که آرامش خود را تنها در جرعه ای از معجون های آرام بخش باز می یابد و رئیس جمهورش که در آخرین در افشانی با پرش های سر و سینه و بازو تمام نشانه های عدم اعتدال روح و روان سر گشته ی خود را به گونه ای آشکار به نمایش گذاشت بهترین مصادیق این ادعا هستند.
در مراسم 7 آبان امسال ، شمار زیادی از جوانان برای بزرگداشت پدر خود ( به گفته ی هرودوت ایرانیان کورش را پدر خطاب می کرده اند) از شهر های مختلف کشور روی به پاسارگاد آوردند ، که می رود به سمبل مقاومت فرهنگی ایرانیان تبدیل گردد. فرزندان ایران با بستن زنجیری از جان خود به دور آرامگاه کورش بزرگ میثاق خود را با بنیان گذار کشورشان تجدید کردند. دیدن تصاویر این بزرگداشت که با وجود جو امنیتی برگذار شد ، من را به یاد سپاه جاودان انداخت که کورش بیش از 2500 سال پیش بنیادش نهاد.
فعالین جنبش آزادی خواهی گویی تبدیل به سپاه جاودانی شده اند ، که شمارشان نه تنها کمتر نمی شود ، بلکه روز به روز افزایش می یابد ، به گونه ای که با حذف شدن یک مبارز ، ده ها و صد ها مبارز تازه نفس جای خالی اش را پر می کنند. رژیم ولایت فقیه با کمبود زندان روبرو شده است. دیری نخواهد پایید تا ملایی خواب نما شود و از حضرتش دستور استفاده از مسجد های خالی از سکنه و بلا استفاده را به عنوان زندان دریافت کند. . به یاد سپردن نام تمامی دانشجویان ، آزاد زنان جنبش برابری خواهی ، کارگران و آموزگاران در بند ، دیگر کاری است بس مشکل ، که خود نشان از پویایی و گستردگی جنبش مدنی هم میهنانمان در درون ایران دارد. حاکمیت اسلامی که می انگاشت با پر هزینه کردن فعالیت های آزادی خوا هانه ، اعمال فشار و ایجاد جو ترس و هراس می تواند جامعه را بسوی نا امیدی و انفعال بکشد خود چنان درگیر سردرگمی و استیصال شده که برای برونرفت از آن حتا حاضر است کشورمان را درگیر جنگی نابرابر و خانماسوز با بزرگترین قدرت نظامی جهان کند.
رژیم ولایت فقیه که میانه ای با علم و دانش ندارد ، اخطار های مکرر کارشناسان علوم اجتماعی را از بر آمدن نسلی که 70% آن زیر سی سال دارد و دلبستگی ها و آرزوهایش متفاوت با آنچه در اذهان حوزوی آنان می گذرد است ، به تمسخر گرفت و به ترکتازی خود ادامه داد غافل از اینکه این نیروی جوان با امید و شور زندگی خود مهمترین نیروی تعیین کننده ی معاملات سیاسی خواهد بود.
رژیمی که فرهنگ شهادت و مرگ را برای پروراندن نسلی که برایش در صورت نیاز روی مین برود سالهاست ترویج می دهد ، اکنون اما با نسلی روبرو شده که عاشق زندگی است و برای سعادت و خوشبختی خود در این دنیا و اکنونش می جنگد ، هزینه میدهد ، به زندان میرود و از تحصیل محروم می شود.
نسلی که پیمان خود با پدرش کورش را در 7 آبان امسال تجدید نمود و به حضور روح او در تنش اذعان کرد ، همان نسلی است که در برابر بیگانگان و دیوانگان ایستاده تا تاریکی امروز ایران جای خود را به نور و روشنایی بدهد.
کورش ، کاش بودی و می دیدی چه شیر زنان و دلاور مردانی در صف سپاه جاودان تو ایستاده اند.
رضا عزیزی [email protected]