معمار سازمانهای متعدد اطلاعاتی وآن چیزی که اطلاعات موازی نامیده می شود کیست ؟
قسمت دوم
درسال 57 شاخصهای اعتقادات سنتی مردم بستری ناآگاهانه برای باور بشارتها وگفتار خمینی اززیردرخت نوفل لوشاتو تاگورستان بهشت زهرا فراهم آورد، اما تردیدی نیست که فضاسازیهای رسانه ای قلمزنان دوپهلونویس نابخرد در برانگیختن مخاطبان اجتماعي خمینی وتحریک جذابیتهای احساسی جامعه هیجانزده، ملتهب وسردرگم آنروزها درپذیرش رژیم جمهوری اسلامی و قبول اصل ولایت فقیه بی تاثیرنبودواین قلمزنان هنگامی "صدای پای فاشیزمی خمینی " راشنیدند که" الگوهای دوستی ومحبتهای خمینی"، بصورت ايجاد نهادها و ارگانهای خرافات وسرکوب،برسرنوشت خودآنها ومردم مسلط گردیده بود
امروزه هم تداوم نیرنگ های خمینی ، باتمامي داشته‌هاي كهنه و ابتكارات نو ، محورهای اساسی تلاشي است که ازجانب جانشین او آگاهانه بصورت برنامه‌های متفاوت و متنوع‌تر براي بسترسازي و يا تحت تاثير قرار دادن مردم نسبت به حقانیت عملکرد مجموعه نظام وضرورت وجودی نیروی بسیج درحفظ وحراست ازدستاوردهای انقلاب دنبال می شود.
درنوشتارقبلی گفتیم که تصویب قانون " قانون حمايت قضايي از بسيج " که رسماً به تمام اقدامات خودسرانه " سربازان بانام وبی نام وگمنام " امام زمان ، مشروعیت قانونی می داد، موجبات اعتراض عمومی وبخصوص حقوقدانان ووکلا وروزنامه ها را فراهم ساخت تاجائیکه جوانی ازنسل بعدازانقلاب در "وبلاک " خود درجواب تحسین وتمجیدهای رهبر از سپاه وبسیج ، چنین آورده بود:
"سپاه نه تنها از محبوبیت در بین مردم برخوردار نیست، بلکه ذهنیت منفی نسبت به آن روزبروز گسترش می یابد. این طیف، نظامی های پاکباخته بسیج و سپاه زمان جنگ دیروز نیستند بلکه یک باند مافیای قدرت و ثروت هستند که تامین منافع کلان اقتصادی امروزی خود وملایان را با حکومت نظامی ممکن می دانند ، چیزی که امروزمردم شاهد آنند چیزی نیست جز این که عده ای با اوباشی گری و تجاوز به حقوق مردم تجّلی عقده های فروکوفته شده خودرا در حمایت از رهبرجستجو می کنند. "
البته سیاهی کارنامه عملکرد بسیج وپاسداران ولباس شخصی ها وارکان دیگر نظام ،چیزی نیست که رهبر و سردمداران رژیم جهل وجنایت ازآن آگاه نباشند زیرا همه روزه دربولتنی که بوسیله دایره تجزیه وتحلیل معاونت بررسی وزارت اطلاعات تحت عنوان "چکیده خبرها "تهیه وازمجاری گوناگون دراختیار رهبر ومجلس ورئیس جمهور وروسای شورای نگهبان ومجمع تشخیص مصلحت وقوه قضائیه وفرماندهان ارشدنظامی و... قرارمی گیرد؛ اما ازآنجائیکه در مذاکرات مجلس آنروزها نماینده ای دادن عنوان نظامی به بسیجیان را " جفا به برادران ارتشی " می داند، مشاوران رهبراورا بمیدان می فرستند که باتوسل به شیوه تزویر آخوندی بگوید:
"مترادف خواندن بسیج با سازمانهاى نظامى نادرست است ، بسیج یك نیروى كارآمد براى همه میدانهاست و همچنان كه در میدان جنگ كارآمدى خود را ثابت كرد" در .دیدار برادران و خواهران پاسدار و بسیجى با رهبر 02/ 09/ 77 شمسی.
باابلاغ سياست‌هاي كلي برنامه پنجساله‌ي سوم ازطرف دفتررهبری بدولت خاتمی درتاریخ 1/3/1378 که در آن "افزايش اقتدار دفاعي و امنيتي و انتظامي به منظور بازدارندگي و پاسخگويي موثر به تهديدها، و تأمين منافع ملي و امنيت عمومي، و پشتيباني از سياست خارجي و گسترش صلح و ثبات و امنيت در منطقه با بهرهگيري از همة امكانات." ، بدولت توصیه وبموجب بند(ب ) ازماده 175 قانون برنامه سوم توسعه ، دولت را همه ساله موظف به تخصیص يک درصد از سود ناخالص کليه شرکتهاي دولتي و شرکتهاي تابعه و وابسته به آنها را جهت توسعه بسيج می کرد؛ ناخشنودی خاتمی که وقایع ورسوائیهای ملی وجهانی "قتلهای زنجیره ای " را درکارنامه دوران اوثبت شده، واکنشهای اعتراضی مدیران مالی دولت او که قادر به تعدیل بودجه وبرآورد خواسته های رهبر وفرماندهان سپاه وبسیج نبودند. بهمراه داشت . این مقوله باجگیری وباج دهی تا آنجا ادامه پیدا کرد که سربازان گمنام خودسر،برای پاسخگوئی به گستاخی دولت ، در هجدهم تیرماه1378 باایجاد گسترده ترين و سبعانه ترين حادثه که به "واقعه کوی دانشگاه" معروف شده قدرت خودرا به نمایش گذاردند . این حادثه که متعاقب تجمع اعتراضی تعدادی ازدانشجویان ساکن کوی دانشگاه به تعطیلی روزنامه سلام دربعدازظهر پنجشنبه هفدهم تیرماه بود، درساعت چهار و نیم صبح جمعه با حمله نیروی انتظامی و لباس شخصی ها بخوابگاه دانشجویان ،و ضرب و شتم آنان وتخریب اطاق دانشجویان آغاز وتا تابامداد ادامه یافت. شورای عالی امنيت ملی در همان روزها، در بيانيه ای اعلام کرد که گروه ويژه ای را مامور بررسی همه جانبه علل و عوامل حادثه کرده و مقام دستور دهنده ورود نيروی انتظامی (سرتيپ پاسدار فرهاد نظری) به کوی دانشگاه را از سمت خود، عزل کرده است.پس از برقراری آرامش، گرچه کشته شدن يک نفر(عزت الله ابراهيم نژاد)، تخليه چشم يک دانشجوی پزشکی بر اثر اصابت گلوله و شکستگی دست و پا و ضرب وشتم تعداد زيادی دانشجو تاييد شد، اما کسی نتوانست به آمار دقيقی از تعداد بازداشت شدگان دست يابد. و کسی در پی کشف عامل قتل عزت الله ابراهيم نژاد مقتول کوی برنيامد و کسی هم به جهت مجروح کردن دانشجويان که يکی از آن ها يک چشم خود را از دست داد مجازات نشد.مشهورترین قربانیان دیگر حادثه کوی دانشگاه احمد باطبی دانشجوی 22 ساله رشته فیلم سازی بود به خاطر چاپ عکسش روی مجله اکونومیست ابتدا به اعدام محکوم شد و سپس با تخفیف به 15 سال حبس. برادران محمدی؛ اکبر و منوچهر نیز هر دو ابتدا به اعدام محکوم شدند و سپس با تخفیف به 15 سال حبس. در دادگاه کوی دانشگاه فرهاد نظری سرکرده نیروهای انتظامی حاضر در کوی تبرئه شد. دانشجویان به حبس های طولانی مدت محکوم شدند. یک سرباز به جرم دزدیدن ریش تراش دانشجویان محکوم و پرونده بسته شد.
ازآنجا که هيچ برخوردی با مسببان واقعه کوی دانشگاه وپيامدهای آن بعمل نیامد ، سیاهی کارنامه بسیج وپاسداران ولباس شخصی ها ومامورین امربه معروف ونهی ازمنکر ونیروی انتظامی ودیگر سربازان گمنام امام زمان همچنان پررنگ باقیمانده بتوصیه " دفترعمومی اطلاعات رهبری " ، سپاه پاسداران تحت عنوان " ارتباط مردمی با سپاه " ، اقدام بنصب پیامگیرهای تلفنی درتمام واحدهای اطلاعاتی وابسته به سپاه ونیروهای مقاومت بسیج مستقردرمراکز استانها وشهرهای بزرگ می نماید وبرای سهولت "تماس مردمی "ازشماره های 3 رقمی ویاازشماره های " روند "استفاده میکند ( مثلاًبرای خوزستان 110 ، برای مازندران- فارس- همدان- کهکیلویه 113، برای تهران لرستان-بوشهر- خراسان- سمنان 114وبرای اصفهان3223900 و5226000، برای یزد 7252000 ،برای آذربایجان شرقی4227000 و...) ، اما این ترفند هم محصولی تلخ ببارمی اورد ودراذهان عمومی درمقابل " ارتش 20 میلیونی " شایعه " "جاسوسان 20 میلیونی " را بوجود می اورد.وبدنبال چنین " برداشت مردمی "، مشخص می گردد که تقریباً تمامی پیامهای ضبط شده حاوی الفاظ رکیک به سپاه وبسیج ومقامات مذهبی حامیان آنها بود (بویژه آیت ا الله عباس واعظ طبسی توليت آستان قدس رضوي بود که بسیاری ازفرماندهان سپاه وبسیج ، مادی ومعنوی مدیون اوهستند ) ازاینجهت رهبر، دیدار ازواعظ طبسی ودلجوئی ازاورا ضروری دانست وهمزمان دراجتماع نیروهای سپاه وبسیج مشهد گفت :
"انكار بسیج به مفهوم انكار بزرگترین ضرورت و مصلحت براى كشور است. ملت ایران براى همیشه به امنیت نیاز دارد و بر این اساس نیاز كشور به نیروهاى بسیج، انگیزه، سازماندهى، عشق و ایمانِ بسیجى، یك نیاز همیشگى است و بىاحترامى به بسیج، عمل نابخردانه، یا خائنانه محسوب مىشود." مشهد10/ 06/ 78
حدود يک سال پس از حوادث 18 تير، محمد خاتمی، رييس جمهوری، در يک سخنرانی در همدان اعلام کرد که وقايعی نظير حمله به کوی دانشگاه، تاوان پيگيری پرونده قتل های زنجيره ای است.اوکه بیش ازهرکس دیگراز ذهنیت منفی جامعه نسبت به بسیج وسپاهی مطلع واز "جفای" به ارتشیان آگاه بود ، هفته بسیج دانش آموزی ! را بهانه ای برای حضوردر ستادارتش دانست ودرجمع ارتشیان چنین گفت : جوانان بسیجی باید روحیه ای را درخود پرورش دهند که جوانان دیگرازآنها الگو بگیرند.بسیج باید درمقابل بازیهای سیاسی و باند بازیهای جناحی محکم بایستد و اینگونه باند بازیهای قدرت را به قدرت مداران بسپارد... ما باید بکوشیم درجمهوری اسلامی ایران سیاست را اخلاقی کنیم نه اینکه اخلاق را در پای سیاست قربانی کنیم... وی اضافه کرد :" درجامعه اسلامی دروغ ، تهمت ، مچ گیری و شکستن شخصیت انسان ولو دشمن روا نیست."
خاتمی با طرح این سوال که آیا امام بسیج را ایجاد کرد یا کشف کرد، گفت: ما معتقد نیستیم که بسیج با فرمان امام ایجاد شد، بلکه بسیج در جریان انقلاب ایجاد شد وامام با هوش و تدبیر خود این حقیقت را کشف کرد و اعلام کرد که چنین حقیقتی وجود دارد بنابراین بسیج یک امرساخته شده نیست که با دستور وبخشنامه ایجاد شده باشد، بلکه بسیج یک حقیقت است که درجریان انقلاب ظهور کرد و امام راحل آن را کشف کرد.
پیامد ایستادگی دولت خاتمی درمقابل زیاده خواهی های سپاه وبسیج وانتقادات طیف معروف به " اصلاح طلب که باصراحت رهبر ودیگر گروههای فشاررا به سوء استفاده از نام " امام " متهم می ساختند ، انتشارنامه تهدیدآمیز فرماندهان ارشد سپاه خطاب بخاتمی شد که درقسمتهائی ازآن چنین آمده بود:
"جناب آقاي خاتمي، قطعاً همه‌ی ما حضرت‌عالي را انساني وارسته، انقلابي، متدين و داراي ريشه عميق ديني در حوزه و دلسوز به انقلاب دانسته و مي‌دانيم، اما نحوه‌ی برخورد با حوادثي كه همه‌ی ما شاهد شادي و رقص دشمنان پيرامون آن هستيم و در اولويت قرار دادن پيگيري برخي اشتباهات و تخلفات و بزرگ كردن آنها در مقابل عدم توجه و يا كوچك جلوه دادن برخي ديگر از همين نمونه قانون‌شكني و هتك حرمت و فشار، باعث شده است جريان‌هاي معاند با انقلاب گستاخ تر و در مقابل آن، مدافعان انقلاب محافظه‌كارانه و با دلزدگي توأم با نااميدي، هر روز تحقير شده و به ثمره اين همه خون نگريسته و انگشت خود را با تاسف و تاثر مي‌گزند.
جناب آقاي خاتمي، چند شب پيش وقتي گفته شد عده‌اي با شعار عليه رهبر معظم انقلاب به سمت مجموعه‌ی شهيد مطهري در حركت‌اند، بچه‌هاي كوچك ما در چشم ما نگريستند، انگار از ما سؤال مي‌كردند "غیرت شما کجا رفته است؟"
جناب آقاي رئيس‌جمهور، امروز وقتي چهره‌ی رهبر معظم انقلاب را ديديم مرگ خودمان را از خداوند طلب كرديم چون كه كتف‌هايمان بسته است و خار در چشم و استخوان در گلو بايد ناظر پژمرده شدن نهالي باشيم كه حاصل 14 قرن سيلي و زجر شيعه و اسلام است.
جناب آقاي رئيس‌جمهور، هزاران خانواده‌ی شهيد و جانباز و رزمنده به شما رأي دادند كه رأي آنها مدال سينه شماست. آنها از شما انتظار برخورد منصفانه با اين مسائل را دارند و ما امروز رد پاي دشمن را در اين حوادث به خوبي مي‌بينيم و قهقهه مستانه را مي‌شنويم. امروز را دريابيد كه فردا خيلي دير است و پشيماني فردا غيرقابل جبران است.
جناب آقاي رئيس‌جمهور، اگر امروز تصميم انقلابي نگيريد و رسالت اسلامي و ملي خودتان را عمل نكنيد، فردا آن‌قدر دير و غيرقابل جبران است كه قابل تصور نيست.
در پايان با كمال احترام و علاقه به حضرت‌عالي اعلام مي‌داريم كاسه‌ی صبرمان به پايان رسيده و تحمل بيش از آن را در صورت عدم رسيدگي، بر خود جايز نمي‌دانيم.
فرماندهان و خدمتگزاران ملت شريف ايران در دوران دفاع مقدس: غلامعلي رشيد ـ عزيز جعفري ـ محمدباقر قاليباف ـ قاسم سليماني ـ جعفر اسدي ـ احمد كاظمي ـ محمد كوثري ـ اسدالله ناصح ـ محمد باقري ـ غلامرضا محرابي ـ عبدالحميد رئوفي‌نژاد ـ نورعلي شوشتري ـ دكترعلي احمديان ـ احمد غلامپور ـ يعقوب زهدي ـ نبي‌الله رودكي ـ علي فدوي ـ غلامرضا جلالي ـ امين شريعتي ـ حسين همداني ـ اسماعيل قاآني ـ علي فضلي ـ علي زاهدي ـ مرتضي قرباني.
ازاین ببعد است که سپاه وبسیج ونیروی انتظامی رودرروی دولت خاتمی قرارمی گیرند وبرای تضعیف وزارت اطلاعات او سازمانهای گوناگون " اطلاعات موازی " راتوسعه میدهند.
درگفتاربعدی درموردسوابق فساد این سرداران كتف بسته و خار در چشم و استخوان در گلو و "ماموریتهای اقتضائی " ، سازمانهای گوناگون " اطلاعات موازی " سخن خواهیم گفت.
امیر هوشنگ آریان پور
تهیه شده در اندیشگاه ملی ایرانیان
