ظهارات آقای عباس پالیزدار، دبیر هیأت تحقیق و تفحص قوه قضائیه در دانشگاه بوعلی همدان در مورد فساد گسترده میان روحانیان و کاربدستان بلند پایه ی حکومت اسلامی بسان زلزله ای ارکان حاکمیت را تکان داد.
این افشاگری، مرز تمام گمانه زنی ها در مورد فساد اقتصادی سران حکومت را در نوردید. حتا اپوزیسیون خارج از کشور نیز از ابعاد و عمق فساد در میان بلند پایگان رژیم، که اکثرشان از روحانیان هستند در شگفت ماند.
در این میان نام هایی مانند شیخ محمد یزدی رئیس قوه قضاییه سابق، عضو شورای نگهبان و مجلس خبرگان، امامی کاشانی امام جمعه تهران و عضو شورای نگهبان، ناطق نوری رئیس بازرسی ویژه دفتر رهبر و عضو مجلس تشخیص مصلحت، ناصر مکارم شیرازی، واعظ طبسی مشهور به سلطان خراسان، خانواده رفسنجانی، محسن رفیق دوست، فلاحیان و عسگر اولادی آورده شده است.
تکان دهنده تر از میزان دزدی ها، کیفیتی است که با آن به حراج و بخشیدن ثروت های ملی همچون جنگل ها و معادن به دارندگان حق ویژه می پردازند. جستجو برای یافتن بدیل چنین بذل و بخشش ها، ما را به دوران شاهان فاسد قاجار میکشاند، به ویژه دوران ناصری.
در کنار افشا گری های آقای پالیزدار، گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس نیز در مورد مفاسد اقتصادی خون را در رگ ها منجمد میکند. یک قلم از این تخلف ها از این قرار است:
در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی
بررسی رانت 700 میلیارد تومانی ایجاد شده براي سال 1384 وچهار ماهه اول سال 1385 بابت فروش مواد اوليه محصولات يكي از شركتهاي وابسته به وزارت نفت
http://www.goftamgoft.com/item_view.php?item_id=104&c=8
بنا بر گفته های آقای پالیزدار با آغاز به کار او در سازمان بازرسی، شمار پرونده های کلان مفاسد اقتصادی به 120 میرسیده است که بیشتر آنها در طول 15سال گذشته توسط یک شبکه فامیلی در بالاترین سطوح انجام گرفته است.
آن گونه که از جوانب پیداست، قرار نبود این افشا گری بدین صورت انجام بگیرد چرا که محدوده های ممنوعه ی زیادی را پشت سر گذاشت. تا اندازه ای باید آن را به حساب جو گرفتگی آقای پالیزبار در محیط دانشگاهی و عطش مردم برای دانستن دامنه ی فساد و نامهایی که بگونه ای مرموز و سایه وار در پشت این بزه کاری ها قرار دارند گذاشت. این افشاگری قرار نبود هم سیخ را بسوزاند، هم کباب را. در میان نام های مجرمین، هم افرادی از جناح اصول گرای حامی احمدی نژاد همچون یزدی و امامی کاشانی دیده میشود، هم از بنیاد مستضعفان سابق و هم از اصلاح طلبان.
اصولا پس از باز کردن پرونده ی تخلفات اقتصادی آقای کرباسچی شهردار پیشین تهران از جناح اصلاح طلبان به منظور تضعیف آن جناح، تسویه حساب های جناحی، حذف مخالفین و غیر خودی شده ها با باز کردن پرونده ی تخلفات و فساد اقتصادی برای جناح حاکم تبدیل به وسیله ای کم خرج و موثر گردید و بحث فساد اقتصادی رنگ سیاسی به خود گرفت.
حاکمیت که چند روزی، شدت و وسعت افشاگری ها او را به لکنت زبان انداخته بود، همدل و هم صدا مشروعیت آقای پالیزبار را به زیر سوال برد و شخصیت فردی ار را مورد یورش قرار داده و پروژه سیاه نمایی او را در پیش گرفت، بدون اینکه بتواند پاسخ گوی اتهامات وارد شده باشد. امامی کاشانی نیز بهتان زنندگان به نظام اسلامی را تهدید به ابتلا به "مکر الهی" کرد. ملت ایران تا کنون بی نتیجه در انتظار پاسخ به افشاگری های مطرح شده نشسته است.
اکنون باید نشست و دید آیا این افشاگری ها که بدون پی آمد نخواهند ماند و رژیم اصرار بر جنجال بودن آن دارد، فرصتی خواهند بود برای پالایش نیروهای انفلاب؟ پالایشی که معا دله ی قدرت را به هم خواهد زد.
حال باید دید حکومتی که مدعیان پاسداری از اخلاق و امنیت اجتماعیش خود به فساد و هرزگی اخلاقی دچارند و دختران مردم را برهنه میکنند تا پشت سرشان نماز بگذارند، و مدعیان مبارزه با فساد اقتصادیش ثروت ملی کشور را اینگونه به تاراج میبرند که روی هر چه شاه قاجار است سفید می شود، چه سرنوشتی در انتظارش است. آقای بادامچیان نماینده ی انتصابی مجلس تذکر داده است که ما باید جلوی خلیفه کشی را بگیریم. ایشان یا به میزان خشم و خروش ملت پی برده است، یا زمزمه های را که اینجا و آنجا میشود شنیده که در مضرات خلیفه کشی به اندرز مینشیند.
ملت ایران از بی لیاقتی و بی کفایتی کار بدستان جمهوری اسلامی به تنگ آمده است. اکنون نیز که این افشا گری ها پرتوی به روی غارت و تاراج ثروت های ملی کشور توسط حاکمین انداخته است، به زودی مردم در خواهند یافت که بی اعتنایی به حکومت راه کار مناسبی برای رهایی از وضع موجود نمیتواند باشد.