اسطوره مقاومت و ماندلای ایران عباس امیرانتظام/حمید رضا خادم
حمید رضا خادم
اتفاقات و رخداد های روزهای ابتدایی انقلاب در سال ۱۳۵۷ نقاط تیره فراوانی را در تاریخ ایران به یادگار گذاشت . از جمله این نقاط تاریک- قتلها و کشتار پیاپی نیروها و فعالان سیاسی و حزبی- انزوای کشور- جنگ- زندان و ... بود .
تقریبا تمامی این دشواریها که کشور را به دالانی از بحران پرتاب کرد و همچنان نیز ادامه دارد حاصل قدرت طلبی و انحصار طلبی گروهی بود که با اینگونه رفتارهای غیر انسانی افرادی را که برخی از آنها جزء صادق ترین و وطن دوست ترین نیروهای سیاسی کشور بودند را حذف و انقلاب را مصادره نمودند .
اعمال و رفتار حاکمیت مستبد وقت به حدی بی رحمانه بود که هیچ گروه و حزبی تاب و توان مقاومت در برابر آنرا نداشت چراکه شوربختانه تقدس بخشیدن به برخی از رهبران و شور انقلابی در آن زمان پشتوانه مردمی به این حرکت بخشید .
حاکمیت انحصار طلب با روشهای قرون وسطایی و حکومت داری سنتی وقتی متوجه شد که با وجود افراد شایسته - مدرن و ملی - عرصه به آنان تنگ می شود - جهت تثبیت و برقرار کردن حکومت استبدادی از هیچ جنایتی دریغ نکرد و شایسته ترین افراد را با دروغ و تهمت و ده ها اتهام بی اساس حذف نمود و روانه زندان نمود تا بتواند نهاد های غیر دمکراتیک خود را پایه گذاری نماید و چنگال خون آلودش را بر سر کشور و مردمش حفظ نماید . در این میان کسانی که بدنبال ایجاد یک کشور مستقل با حضور حاکمیت ملی و در فضایی دمکراتیک بودند بیشترین آسیب از طرف حاکمیت به آنان تحمیل گردید . یکی از این افراد مهندس عباس امیر انتظام بود .
عباس امیر انتظام
مهندس عباس امیر انتظام متولد ۱۳۱۱ خورشیدی دارای مدرک کارشناسی ارشد ساختمان از دانشگاه برکلی آمریکا - معاون نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت بازرگان - نماینده ویژه رئیس دولت موقت در مذاکرات با ایالات متحده آمریکاو اتحاد جماهیر شوروی و سفیر ایران در اسکاندیناوی بود . وی فعالیت سیاسی و اجتماعی اش را در سال ۱۳۲۷ ضمن تحصیل در دبیرستان دارالفنون و جذب شدنش در جنبش ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر محمد مصدق آغاز نمود و همچنان با تفکر و اعتقادات ملی ادامه داد تا در سال ۱۳۵۸ به اتهام توطئه برای انحلال مجلس خبرگان - مخالفت با نظام ولایت فقیه - تلاش برای اختلاف بین فلسطین و لیبی با ایران - فراری دادن سران رژیم سابق و ارائه اطلاعات سری به آمریکایها که اینک همگان میدانند اتهاماتی دروغ و واهی بودند دستگیر و پس از ۵۵۵ روز بازداشت در سلول انفرادی - در دادگاه انقلاب بدون حضور وکیل - هیئت منصفه - قضات بی طرف و محاکمه عادلانه به حبس ابد محکوم گردید و اینک نیز با وجود بیماری و نا توانی جسمی دوران محکومیت خود را سپری می کند . وی سالها بعد از تحمل آنهمه فشار شکنجه و زندان همچنان راسخ و استوار مطالبات بحق مردم را می جوید و به عهد خود با مردم و کشور وفادار است .
وی در ۲۳ آذر ماه ۱۳۸۵ در متنی چنین می نویسد :
همواره به بيست و هشت آذر ماه به عنوان روز تولد دوباره خود مي نگرم ، در ۲۷ سال قبل و در چنين روزي به اتهام تهيه طرح انحلال مجلس خبرگان كه با اكثريت مطلق آراء در دولت موقت تصويب گرديد ، دستگير و روانه زندان شدم . و اكنون پس از گذشت ساليان متمادي صحت پيشبيني اينجانب مورد تأييد همگان است. در حالي كه در اين دوران من در كمال بي گناهي، مورد اتهامات غلط و زجر و شكنجه قرار گرفته و از حداقل حقوق ابتدايي و اجتماعي و ديدار فرزندانم محروم بوده ام ولي در پيشگاه ملت بزرگ ايران و تاريخ مبارزات حق طلبانه آن سرافرازم ...
در ۲۸ آذر ۱۳۵۸ من در تولد دوباره خود بزرگترين آرمان زندگي ام را نيز تجربه كردم:
عشق به سرزمين نياكانم، عشق به خانواده بزرگ ملت ايران، عشق به شرف انساني و عشق به سربلندي ايران و ايراني. عشقي كه به من عمري دوباره بخشيد . پايداري و مبارزه در مقابل استبداد و استبداد زدگي به بالاترين ارزش زندگيم تبديل گرديد . عشقي كه به من توان و قدرت بي كران در عبور سرفرازانه از تونل سر كوب و خفقان حاكمان را بخشيد.
من در بلنداي عشق بزرگ خود به وطنم ايستاده و با سربلندي به گذشته و حال سرنوشت سياسي ام مي نگرم .
من در تولد دوباره خويش اين فرصت را يافتم كه به تاريخ مبارزات پر افتخارملت ايران و دليران وطنم پيوند بخورم . من دركنار زنان و مردان رشيد ايراني كه در مبارزات خود سرفرازانه جان باختند، آموختم كه آزادي و شرف انساني ، گوهر گرانبهايي است كه براي حراست از آن هميشه بايد خطر كرد و خطر كردن يعني عشق ورزيدن به آزادي
این سخنان را پس از ۲۷ سال سپری کردن حبس در زندانهای مخوف و وحشتناک جمهوری اسلامی و تحمل شکنجه های فراوان - از زبان مردی می شنویم که اینک با صفت اسطوره مقاومت و ماندلای ایران شناخته میشود .
سختگیری طبیعت
سختگیری قانونمند طبیعت در نهایت گریبان تمامی کسانی را که به او و امثال او چنین جفا کردند خواهد گرفت همانگونه که دیدیم نورالدین کیانوری را که حتا به تندی در آغاز انقلاب تقاضای اعدام به جرم جاسوسی امپریالیسم برای مهندس امیر انتظام کرد در نهایت در زندان و در بند مجاور وی قرار گرفت و همچنین عباس عبدی که در آن سالها بازجوی او بود و اتهام جاسوسی به امیرانتظام زد در نهایت خود با اتهام جاسوسی به زندان رفت .
یوسف مولایی وکیل مهندس امیر انتظام در وصف وی چنین میگوید :
او آموزگاریست که حتا بدون کلام - با حضورش به انسان درس زندگی می آموزد که آزادی ارزشی است که برای تحصیل آن باید از جسم و جان مایه گذاشت .
براستی وجود و گرمای نفسش عرصه را به هر حاکم مستبدی تنگ می کند و حمایتش از جنبش های ملی و مردمی گرمی بخش و شورآفرین این جنبش ها میگردد .
سلامت و استوار باد اسطوره مقاومت ملت ایران عباس امیر انتظام