استقلال - آزادی - عدالت اجتماعی (جمهوری ایرانی)
به سایت خبری جبهه ملی ایران ،پرببنده ترین سایت نیروهای ملی خوش آمدید
این سایت خبری مستقل است و به انعکاس اخبار تشکلهای جبهه ملی ایران و نیروهای ملی در سراسر جهان اختصاص دارد
از دیگر صفحات این تارنما در زیر این پیام با کلیک روی صفحه دیدن کنید
 
¤ اخبار دانشجویی
¤ صدور حکم زندان برای ۲۰ نفر از بازداشت شدگان زلزله آذربايجان
¤ دیدار اعضای جبهه ملی ایران با فرید طاهری
¤ روز دانشجو در مزار کیانوش آسا/ بیانیه دفتر تحکیم وحدت
¤ احضار مجدد پیمان عارف به دادگاه
¤ پیمان عارف بار دیگر از تحصیل محروم گردید.
¤ دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران در بیانیه ای مشترک: «صدای دانشجویان دربند باشیم»
¤ بیانیه‌ دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال; «تشکیل جبهه‌ دموکراسی‌خواهان برای صیانت از منافع ملت ایران در مقابل استبداد داخلی»
¤ ممانعت از آزادی پیمان عارف، فعال سابق دانشجویی
¤ پیمان عارف، دانشجوی زندانی، پس از اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شد
¤ پیمان عارف برای سومین بار بازداشت شد
سایتهای دیگر
 
دیدگاه
¤ صفحه اول  ¤ اخبار ايران  ¤ اخبار جبهه ملی  ¤ بیانیه های جبهه ملی  ¤ کورش زعيم  ¤ جبهه ملی اروپا  ¤  واشنگتن  ¤ اخبار دانشجویی  ¤ خارج از کشور  ¤ دکتر ورجاوند  ¤ زنان  ¤ نشریات  ¤ دیدگاه  ¤ دریادار مدنی  ¤ رضا آذرخش  ¤ اندیشگاه ملی/ آریان پور  ¤ کنگره ملی/ امیرانتظام  ¤ مقالات  ¤  عضويت  ¤ نهضت آزادی/حزب ملت ایران  ¤ کارگران  ¤  اسناد جبهه ملی  ¤ جوانان جبهه ملی  ¤ دکتر باوند  ¤ كانون انديشه و سخن.  ¤ بیژن مهر  ¤  سمينار جبهه ملی  ¤  فرهنگ  ¤ همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران  ¤ دفتر پژوهش های جبهه  ¤ اخبار زندانیان سیاسی  ¤ برنامه تلوزیون  ¤ اقتصاد  ¤ آلبوم عکسها  ¤ تماس با ما ¤ آرشیو خبرها
نهضت آزادي، خدمت يا خيانت؟/رحيم شريفي
16 آبان 1391       بازگشت به صفحه قبل 



نهضت آزادي، خدمت يا خيانت؟
رحيم شريفي


روش و نقش نهضت آزادي در طول 23 سال تسلط رژيم آخوندي و مصاحبه هاي آقاي دكتر يزدي دبير كل نهضت آزادي در حمايت از رژيم و قانون اساسي آن و اصل ولايت فقيه، نگارنده را بر آن داشت كه به بررسي كارنامه نهضت آزادي بپردازم. پيدايش اين گروه از ابتدا بحث انگيز بود. نقش بازرگان و گروه او كه هنوز نام نهضت آزادي را بر خود ننهاده بودند در فريب جوانان و دانشجويان گرد آمده در جبهه ملي و هدايت آنها به انجمن اسلامي دانشجويان و ايجاد تفرقه در نهضت مقاومت ملي و سرانجام جدائي از جبهه ملي، گام نهادن در خط مذهبي و تلاش براي استقرار حكومت ديني در كارنامه اين گروه به وضوح نمايان است و نشاني از پاي بندي به ملت و خدمت به ايران و تلاش براي تحقق دموكراسي ديده نمي شود. سالها پيش كتابي از انتشارات مؤسسه خدمات فرهنگي رسا با عنوان «شصت سال خدمت و مقاومت، خاطرات مهندس بازرگان» در دو جلد شامل 1156 صفحه بدستم رسيد. وقتي هر دو جلد را به پايان بردم متأسف شدم زيرا آنچه به عنوان شصت سال خدمت ارائه شده بود جز تحريف واقعيت ها و انحصارگرائي و تبليغ دين و حكومت ديني و بزرگ جلوه دادن نقش روحانيون و حمايت از خميني و ناديده گرفتن مبارزات جبهه ملي و احزاب وابسته به آن و كم بها دادن به فعاليت ها و مبارزاتشان چيز ديگري نبود كه در اين نوشته به قسمت هايي از اين كتاب خواهم پرداخت. البته تحريف واقعيت ها منحصر به اين دو كتاب نيست و در كتاب «يادداشت هاي روزانه مهدي بازرگان در 592 صفحه» نشريات راه مصدق و ضمائم آن، «اسناد نهضت مقاومت ملي» در 723 صفحه، «جنبش ملي شدن صنعت نفت ايران و كودتاي 28 مرداد» نوشته سرهنگ غلامرضا نجاتي و «تاريخ سياسي بيست و پنج ساله ايران از كودتا تا انقلاب» و «حديث مقاومت» در 422 صفحه، باز شرح مبارزات در همان خط انحصارگرائي پيش رفته و نقش جبهه ملي و احزاب وابسته بخصوص حزب ايران بسيار مختصر و محدود بيان شده و از چند مورد تجاوز نمي كند آنهم در جهت بي اعتبار كردن آنها. ناچار براي روشن شدن واقعيت ها مختصري به گذشته مي پردازم:
اولين بار با اسم آقاي بازرگان در جريان خلع يد انگليسي ها و هيئت خلع يد برخورد مي كنيم. آقاي دكتر مصدق از همكارانش خواسته بود شخص واجد شرايطي را براي اداره امور نفت معرفي نمايند. آقاي مهندس حسيبي بدون طرح موضوع در كميته مركزي حزب ايران به بازرگان مراجعه مي كند و ايشان قبول اين مأموريت را به استخاره و نتيجه آن موكول مي كند كه مورد اعتراض شديد مهندس زيرك زاده قرار گرفت كه مي گفت مبارزه با دشمن بيگانه چپاولگر و خدمت به كشور كار خير است و در كار خير هم حاجت هيچ استخاره نيست چون اگر استخاره بد آمد تكليف مملكت و خدمت به وطن و مبارزه با دشمن چه مي شود؟!
خوشبختانه استخاره توسط آيت الله طالقاني به داد كشور رسيد و آقاي بازرگان مأموريت را پذيرفت. اما در جريان انجام مأموريت دو دستور اسلامي صادر كرد يكي بخشنامه اي براي خواندن نماز جماعت در محل كاركنان فني كه مورد اعتراض مسئولين دستگاه هاي فني شركت نفت قرار گرفت و به اجرا در نيامد چون با توجه به نوع كار امكان نداشت كارگران محل كارشان را ترك كنند و به نماز بايستند. دستور دوم تعطيل بارهاي باشگاه ها و منع فروش مشروبات الكلي در فروشگاه هاي شركت نفت بود كه ايجاد سر و صدا كرد. وقتي جريان به اطلاع مصدق رسيد سخت برآشفت كه در شرايطي كه دشمنان در صدد كارشكني و حادثه آفريني هستند چه جاي اين حرفهاست و جريان خلع يد چه ربطي به زندگي خصوصي مردم دارد؟! و پيغام داد كه من شما را براي كار مذهبي نفرستاده ام، شما كارتان فني است نه اجراي احكام ديني. بدنبال همين كارها بود كه وقتي دكتر حسابي از وزارت آموزش كنار رفت و اسم بازرگان به ميان آمد، مصدق گفته بود ميرود چادر سر دختران مردم مي كند.
بعد از 28 مرداد در جريان بوجود آمدن نهضت مقاومت ملي باز سر و كارمان با بازرگان و دار و دسته اش افتاد. ايجاد نهضت مقاومت ملي برخلاف آنچه در نوشته هاي نهضت آزادي توسط بازرگان و يارانش آمده است، به كارگرداني بازرگان نبود، اولين جلسه آن در منزل آقاي اصغر گيتي بين كه در آن موقع معاون دبير كل حزب ايران بود با حضور و گردهمائي ابوالفضل قاسمي، عباس وزيري و عباس محمودي و نگارنده مسئولين اداره حزب تشكيل و تصميم گرفته شد با توجه به سابقه عضويت دكتر بختيار در نهضت مقاومت ملي فرانسه از اطلاعات و تجربه او استفاده شود و بدنبال ديدار با وي يك كميته سياسي مركب از دكتر بختيار، دكتر كمال جناب، مهندس بياني، عبدالحسين دانشور، دكتر اسداله بيژن در منزل آقاي گيتي بين تشكيل شد و بعد از چند جلسه پيشنهاد شد از آقاي بازرگان نيز دعوت بعمل آيد. آقاي گيتي بين گفت تصور نمي كنم ايشان حاضر به همكاري بشوند چون در سخنرانيهاي هفتگي كه در باشگاه حزب ايران برگزار مي شد و از شخصيت ها و نويسندگان و استادان براي ايراد سخنراني دعوت مي شد وقتي به ايشان مراجعه كردم، گفت من با سياست ميانه اي ندارم و بالاخره راضي شد بيايد و يك سخنراني علمي بكند و آمد به موعظه در باره اخلاق پرداخت. بهر حال از ايشان دعوت بعمل آمد كه در جلسات شركت نمودند. او عاشق آشي بود كه شادروان مادر گيتي بين مي‌پخت و چون اين بانوي محترم قرآن را از حفظ داشت، بازرگان به او احترام فوق العاده مي گذاشت و بمحض وارد شدن به منزل اول بديدار او ميرفت و سلامي ميداد. يك روز خوراك مغز درست كرده بودند. دكتر جناب تأخير كرده بود. بازرگان پيشنهاد كرد سهم جناب را كنار بگذارند. دكتر بختيار به مزاح گفت جناب، استاد اتْم هستند و احتياج به مغز ندارند. در نتيجه چيزي براي جناب نماند. ناگفته نگذارم پسر آيت الله رضوي قمي پيشنماز مسجد ترك‌ها با جبهه ملي همكاري نزديك داشت و از طرفداران دكتر مصدق بود بنام صدرالحفاظي كه وكيل دادگستري بود و بخاطر پايداري و وفاداري اش به دكتر مصدق به جلسه دعوت شد. بدنبال اين تصميم آقاي بازرگان عنوان كرد كه عده اي براي ادامه مبارزه گرد آمده اند كه مايل به همبستگي با نهضت مقاومت ملي هستند. آقاي مهندس بياني مأمور بررسي شد و چند جلسه در جمع اين عده شركت كرد. گزارش ايشان حكايت از آن داشت كه چند نفري با يك روحاني بنام آيت الله زنجاني گرد آمده اند كه بيشتر به مذهب گرايش دارند. اصولاً آقاي بازرگان از ابتدا تلاش مي كرد مبارزات ملي را با همكاري مذهبي ها شكل بدهد. بتدريج كج سليقگي و انحصارطلبي و تك روي آغاز شد. دار و دسته آقاي بازرگان رو نشان نميدادند. ابتدا از خانه عباس وزيري استفاده ميكرديم و در توزيع نشريات آقاي تهامي و مجيد فروتن فعالانه تلاش ميكردند. آن محل مورد سوء ظن مأموران قرار گرفت و ديگر كسي حاضر به دادن جا نبود. سرانجام كار نشريات از جمله راه مصدق بوسيله افراد حزب ايران انجام مي شد. مطالب آن توسط رفقاي حزب ايران تهيه و در اصفهان توسط آقاي دكتر دبيري مسئول هيئت اجرائي حزب ايران اصفهان چاپ و به تهران منتقل مي گرديد. پيدا كردن محلي براي توزيع نشريه هم مشكل بزرگي شده بود كه به لطف دكتر كمال جناب كه زيرزمين خانه اش را در اختيارمان گذاشت حل شد و كار توزيع در آنجا متمركز گرديد كه در اين مورد هم آقاي بازرگان و رفقايش نه تنها گره گشايي نمي كردند مشكل آفرين هم بودند. فقط يك فرد باارزش بين آنها بنام رحيم عطائي بود كه حرف حساب سرش مي شد و اغلب از روش بازرگان و رفقايش انتقاد مي كرد. متأسفانه در تمام نوشته هاي آقاي بازرگان و خاطرات و يادداشت هاي روزانه اش مطلبي از اين دست نمي بينيد.
اما چه شد كه نهضت مقاومت ملي در انحصار بازرگان و دار و دسته اش قرار گرفت. آقاي بازرگان كم كم به جلسات كم مي‌آمد و سراغ دار و دسته اسلامي اش رفت كه آنرا امثال آيت الله زنجاني، شاه حسيني و عده اي از جوانان مذهبي راه انداخته و بنام نهضت مقاومت ملي به فعاليت ميپرداختند. زنداني شدن بختيار و گيتي‌بين و نگارنده فرصت مناسبي براي اجراي نظرات انحصارگرايانه آنان بدست داد. براي پايه گزاران و اعضاي كميته اصلي چاره اي نبود يا بايد فعاليتشان را متوقف مي كردند يا با اين جريان به مبارزه مي پرداختند كه در آن شرايط كار درستي نبود. از آن زمان نام نهضت مقاومت ملي در انحصار بازرگان و دار و دسته اش قرار گرفت، راه مصدق نيز بعنوان ارگان نهضت مقاومت ملي ايران در تيول آقايان در آمد كه تا اواخر سال 32 گهگاهي منتشر مي شد. در جبهه ملي نيز نقش بازرگان و رفقايش هميشه منفي بود و آنچنان اعتقادي به مصدق و جبهه ملي نداشتند و با اينكه در جبهه ملي دوم از بازرگان و سحابي و طالقاني هم دعوت شده بود چندان رغبتي به فعاليت نشان نمي دادند. در اين رابطه آقاي دكتر سنجابي در كتاب اميدها و نااميدي ها خاطرات سياسي خود در صفحات 217 و 218 شرح مفصلي نوشته‌اند كه در مقاله «اميدها و نااميدي‌ها» در اين مجموعه آمده است.
اضافه كنم كه داستان رياست حقوق بشر هم شنيدني است. اين موضوع بين بازرگان و دكتر سنجابي مدتها در جريان بود. يك روز اسلام كاظميه پيشنهاد كرد كه يكي از دو بزرگواران اين مسئوليت را قبول كنند. دكتر سنجابي كه با توجه به حقوقدان بودن و رياست دانشكده حقوق اين مقام را از آن خود مي دانست و شانس بيشتري داشت به تعارف برگزار كرد ولي بازرگان اين تعارف را جدي گرفت و رياست را پذيرفت.
بجاست كه به نظرات آقاي اللهيار صالح در بارة بازرگان هم اشاره‌اي بكنيم كه اظهارات ايشان شنيدني است:
در اواخر تابستان 1356، آقاي اللهيار صالح به نگارنده تلفن كرد كه به ديدنش بروم. ظاهراً داستان قهر دكتر سنجابي را شنيده بود. در اين ديدار پرسيدند كه چرا فعاليتهاي جبهه ملي را آغاز نمي كنيد و بفكر تهيه جا و اعلام موجوديت و حضور در صحنه نيستيد. حضورشان توضيح دادم كه فعاليت جبهه ملي چهارم را در اجراي نظر شادروان دكتر مصدق با شركت نمايندگان نيروها آغاز كرده ايم و از گروه هاي حزب ايران، حزب ملت ايران، جامعه سوسياليست ها، نماينده فرهنگيان، بازار و اصناف هركدام دو نفر دعوت كرده ايم كه پس از معرفي نمايندگان گروه هاي نامبرده در اولين جلسه اين گروه موضوع نوشتن نامه اي به شاه با امضاي سه نفر آقايان سنجابي و بختيار و فروهر در روز 19 خرداد مطرح و به امضاء رسيد و در همن جلسه به آقاي دكتر سنجابي مأموريت داده شد كه ضمن تماس با آقاي مهندس بازرگان و اعلام تشكيل جبهه ملي چهارم از ايشان بخواهد كه از نهضت آزادي دو نفر را معرفي كنند. در جلسه بعد آقاي دكتر سنجابي گزارش دادند كه با آمدن پنج نفر از نهضت آزادي موافقت كرده اند كه مورد اعتراض نمايندگان نيروها قرار گرفت. در نتيجه آقاي دكتر سنجابي جلسه را با ناراحتي ترك كردند و هفته بعد استعفاي خود را توسط آقاي ذوالقدر فرستادند و رفتند كه يك جبهه ملي اسلامي درست كنند كه چگونگي آن بحث جداگانه اي را مي طلبد. آقاي صالح در پايان توضيحات نگارنده گفتند: «به بازرگان هيچگاه اعتماد نكنيد، او با جبهه ملي ميانه اي ندارد و مذهب هم برايش وسيله رسيدن به قدرت است». آقاي صالح دو مطلب را در رابطه با بازرگان برايم تعريف كردند كه در مقالة ديگري آنرا توضيح داده‌ام.
آقاي بازرگان و نهضت آزادي در دو اعلاميه مخالفت خود را با رژيم سلطنتي اعلام داشته بودند كه يكي موجب تحقير و گرفتاري همه سران جبهه ملي زنداني شده در قزل قلعه بود كه متأسفانه آقاي بازرگان در يادداشت هاي روزانه چگونگي آنرا توضيح نداده اند. داستان از اين قرار بود، وقتي قرار شد آقايان را از زندان قصر به قزل قلعه بياورند وقتي از اتومبيل پياده مي شدند از جوراب آقاي دكتر سحابي اعلاميه اي افتاد و يك سرباز آنرا برداشت. وقتي آقايان متوجه شدند بازرگان سراسيمه سراغ آقايان اصغر گيتي بين و كريم آبادي آمد و ضمن طرح ماجرا از آنها خواست كه نامه را از طريق استوار ساقي پس بگيرند كه در پاسخ آن دو، ساقي گفت كه سرباز اعلاميه را به رئيس زندان داده است و كاري نمي شود كرد. همين اعلاميه عامل اصلي ادامه زندان و محاكمه آنان شد. به دنبال بدست آمدن اين اعلاميه در و ديوار زندان با مطالب طنزآميز و تحقير جبهه ملي پر شد كه شماها دروغ مي گوئيد طرفدار قانون اساسي نيستيد و خواهان براندازي رژيم هستيد. مهم تر از اين تهيه و تدوين بيعت نامه با خميني بود كه در آن موقع حزب ايران توسط مهندس حسيبي از آن اطلاع پيدا كرد. داستان از اين قرار بود: آقاي مهندس حسيبي كه آن موقع عضو كميته مركزي بود گزارش داد كه آقاي مهندس بازرگان و دكتر سحابي و عده اي از اعضاي نهضت آزادي و چند نفر از شخصيت هاي ملي ـ مذهبي در نشستي در ديماه سال 1356 ضمن تشريح وقايع براي براندازي شاه و استقرار حكومت مذهبي چاره را در بيعت با خميني اعلام مي كنند. بايد اضافه كنم كه دلبستگي به خميني از زمان هاي دور وجود داشته تا آنجا كه در يادداشتهاي بازرگان به تاريخ پنجشنبه 5/10/1342 مي خوانيم كه به مناسبت آزادي خميني در زندان جشني بر پا و خبر از چراغاني و جشن در بازار تهران را منعكس نموده اند. نتيجه اين نشست تهيه متن بيعت نامه و امضاي آن بود كه متأسفانه مهندس حسيبي هم آنرا امضاء مي كند. اين بيعت نامه براي دكتر يزدي در آمريكا ارسال ميشود و از او خواسته ميشود كه به عراق رفته و آن را به اطلاع و تأئيد آيت الله خميني برساند. اين جريان را آقاي مهندس جفرودي سالها بعد در پاريس در گفتگوئي كه با هم داشتيم عنوان كرد.
تحريف واقعيت در تمام نوشته هاي بازرگان و نهضت آزادي جابجا مشهود است، در 1156 صفحه كتاب شصت سال خدمت و مقاومت بندرت به نام جبهه ملي برخورد مي كنيد، آن هم خبر تلاشي جبهه ملي يا اختلاف بين آنها را مطرح كرده است. در باره حزب ايران تا آنجا پيش رفته كه واقعيت هاي مستند و غيرقابل انكار را نيز ناديده گرفته اند، حتي از تهمت هم دريغ نكرده اند تا آنجا كه مدعي شده اند كه حزب ايران با كنسرسيوم نفت موافق بود و در آن باره سكوت كرد در صورتيكه در اعلاميه اي كه عليه كنسرسيوم با عنوان متن اعتراضيه عده اي از شخصيت هاي ملي و سياسي و اسلامي به مجلس شورا و سنا در صفحه 467 كتاب جنبش ملي شدن صنعت نفت ايران آمده است، از 26 نفر امضاء كنندگان 9 نفر از اعضاي حزب ايران و فقط سه نفر از نهضت آزادي و چهار نفر روحاني هستند. جالب اينكه امضاء كنندگان همه اساتيد دانشگاه و دكتر و مهندس هستند. معلوم نيست اين كلمه اسلامي از كجا پيدا شده چون در آن زمان صحبتي از اسلام و اسلامي در اعلاميه ها مطرح نبود. جالب اينكه از نمايندگان احزاب هم از دكتر خنجي وكيل دادگستري و محمد نخشب و گيتي نام برده اند كه منظور از گيتي همان آقاي گيتي بين معاون دبير كل حزب ايران است. اضافه كنم كه آن اعلاميه را نمايندگان حزب ملت ايران، حزب ايران و حزب مردم ايران امضا كرده بودند، معلوم نيست چرا حزب ملت ايران حذف و بجايش اسم دكتر خنجي آمده است. بعلاوه نشريه شماره 18 حزب ايران را كه در باره كنسرسيوم نفت چاپ و منتشر شد بكلي از ياد برده اند كه توسط مهندس حسيبي نوشته شده بود و با ويراستاري عبدالحسين دانشپور توسط نگارنده و يكي از هم مسلكان حزب ايران كه با صحافي آشنا بود آماده شد و براي تمام وكلا و سفارت خانه ها و جرايد حتي آقاي بازرگان و نهضت آزادي ارسال شد كه آقاي بازرگان در صفحه 568 يادداشت هاي روزانه به اظهارات حسيبي در ديداري كه او و سحابي و حسيبي در ايام بازداشت با دكتر اميني نخست وزير داشته‌ اند، اشاره اي مي كند ولي باز هم در تمام نوشته ها صحبتي از نشريه حزب ايران عليه كنسرسيوم نمي كنند و بعكس مدعي مي شوند كه حزب ايران با كنسرسيوم موافق بود!
ناسازگاري با حزب ايران ريشه در مذهب داشت چون بعكس نهضت آزادي و بازرگان با مذهب افراد كاري نداشت و لائيك بود، نتيجه اينكه دشمني با حزب ايران بعد از انقلاب هم توسط گروه بازرگان ادامه مي يابد، تا آنجا كه دكتر سحابي در مصاحبه با روزنامه صبح امروز در سوم ديماه 1357 مي گويد: يكي از احزابي كه شهرتي داشته حزب ايران بود از جمله آنها مرحومان الهيار صالح، مهندس حسيبي، دكتر سنجابي، مهندس بياني و مهندس زيرك زاده را مي توان نام برد. اين حزب اجتماعي صنفي از تحصيل كرده هاي روشنفكر بود كه عقيده داشتند با در دست داشتن كارهاي اجرايي و پست هاي كليدي بهتر مي توان مؤثر بود و استقلال وطن را تأمين كرد. مصدق به آن، حزب كاريابي ايران لقب داده بود. به اظهارات اين پيرمرد 100 ساله جواب مستدلي داده شد كه روزنامه صبح امروز آنرا چاپ نكرد. در آن جوابيه ضمن برشمردن اصول و هدفهاي حزب ايران و خدماتي كه كرده بود توضيح داده شده بود كه اگر مصدق چنين نظري ميداشت بيشترين ياران و مشاوران خود را از اين حزب برنمي گزيد. اين مطلب را كه آقاي دكتر سحابي از قول مصدق عنوان كرد از جمله شعارهاي دكتر مظفر بقائي بود كه بر سر زبان ها انداخت و نسبت دادن آن به دكتر مصدق اگر از روي غرض و مرض نباشد از بي ‌اطلاعي است. در بررسي راه و روش بازرگان و نهضت آزادي مشكل اصلي در خط مشي آنهاست كه استفاده از مذهب و تلاش براي برقراري حكومت اسلامي را سرلوحه برنامه خود قرار داده بودند كه نتيجه آن به تسلط آخوند و ديكتاتوري مذهبي انجاميد. آقاي بازرگان ترموديناميك خوانده و به مقام استادي رسيد ولي اولين كتابي را كه مي نويسد راجع به مطهرات در اسلام است كه در صفحه 38 يادداشت هاي روزانه اش از انتشار آن در سال 1321 خبر مي دهد. در جاي ديگر مقدم بر كتاب مطهرات از كتابي بنام «حكومت جهاني اسلام» نام مي برد. چنين آدمي با اين خصوصيات نمي تواند در جهت دموكراسي و آزادي گام بردارد و حق اين بود كه بجاي نهضت آزادي، نهضت اسلامي را براي سازمان خود برمي گزيدند. او حتي در زندان هم از آموزش قرآن براي زندانيان سخن مي گويد، در خارج ايجاد مدارس اسلامي و جدا كردن مدارس دخترانه و پسرانه و تشويق براي استفاده از چادر و روپوش اسلامي سخن مي گويد و در اين راه تلاش مي كند. جالب اين است كه پس از پيروزي رژيم آخوندي به معماري و كارگرداني مهندس بازرگان او بارها در تلويزيون مطرح كرد كه از بالاي سر دولت آدم مي كشند در صورتيكه خود آقاي بازرگان در صفحه 289 جلد دوم كتاب «شصت سال خدمت و مقاومت» نوشته اند: «تركيب شوراي انقلاب 4 بار عوض شد ولي اكثريت آنرا معممين تشكيل مي دادند كه مقرب تر بودند». ولي با وجود 4 مرتبه تغيير در شوراي انقلاب 9 نفر از اعضاي نهضت آزادي عضويت و حضور داشته اند كه دكتر يزدي هم در مصاحبه با نشريه نيمروز شماره 502 چاپ لندن آنرا تأئيد كرده است. ناچار اين سئوال پيش مي آيد كه با وجود حضور 9 نفر از 14 نفر آيا مي توان گفت كه نهضت آزادي در جريان آدم كشي از بالاي سر دولت بازرگان نقشي نداشته است؟» !
اين سئوال براي همه مطرح است كه چرا آقاي بازرگان كه عمري مدعي آزاديخواهي بود زماني كه همكار و رفيق سازماني اش آقاي يزدي در روز اول انقلاب از امراي ارتش بازپرسي مي كرد، در مقام اعتراض برنيامد، چون يزدي نه قاضي دادگستري بود نه قاضي شرع. ولي همه بازپرسي توهين آميز او را از امراي ارتش در تلويزيون ديدند كه با تندي و اهانت آنها را مورد پرسش قرار مي داد، اميراني كه طبق مقررات ارتش جز اجراي دستور مافوق كاري نكرده بودند. آقاي بازرگان مي دانست كه براي آموزش آنها مبالغ گزاف از امكانات كشور هزينه شده و اكثر آنها داراي معلومات نظامي در سطح عالي از بهترين دانشگاه هاي نظامي دنيا بودند، در مقام اعتراض حتي يك بار به هم سنگر سازماني خود نگفت كه صلاحيت چنين كاري را ندارد و محاكمه و مجازات اشخاص بايد در دادگاه و با حضور وكيل و اجازه دفاع انجام گيرد. او حداقل در رژيمي كه بر عليه آن قيام كرده بود نحوه محاكمات را حتي در دادگاههاي نظامي ديده بود از جمله محاكمه خودش و يارانش با حضور چند وكيل، 30 جلسه و حدود يكسال بطول انجاميد. آقاي بازرگان با وادار ساختن ارتشبد قره باغي به اعلام بيطرفي يا بهتر بگوئيم تسليم ارتش، موجب مرگ بيش از 60 نفر از امراي ارتش شد با اينكه مي ديد حتي سرلشگر مطبوعي پيرمرد بجرم اجراي دستور رضاشاه در مشهد بعد از پنجاه و اندي سال پيش به جوخه اعدام سپرده مي شود يا پاكروان را كه با وجود نامه تشكر خميني در باره رفتار مأموريني كه در تبعيد او را همراهي كرده بودند به اعدام محكوم كردند، كماكان به پست نخست وزيري چسبيده در مقابل اين همه قانون شكني و ظلم حاضر به اعتراض و كناره گيري نشد و موضوع را به گله گزاري در تلويزيون محدود كرد كه بگويد از بالاي سر دولت آدم مي كشند و خود را بي گناه نشان دهد. آيا يك ايراني معتقد به دموكراسي مي‌تواند نظاره گر اين همه جنايت باشد و مهر سكوت بر لب زند و آلت دست آخوندها شود؟
سالها پيش مطلبي از آقاي حسن بهگر ساكن استكهلم در نيمروز شماره 595 چاپ شده بود كه حق مطلب را در باره بازرگان و نهضت آزادي ادا كرده بود. آقاي بهگر ضمن يك ارزيابي انتقادي از كارنامه نهضت آزادي و آخرين حمله هاي دكتر يزدي به مليون ايران نوشته بود: «كار بازرگان در ايران هولناك تر از كار محمد علي جناح در هند بود». و اضافه كرده بود كه: «استبداد جمهوري اسلامي از شكم نهضت آزادي بيرون آمد و در آميختن مذهب با «ملي» نهضت ملي ايران را منحرف كرد و شتري كه نهضت آزادي آن را بالا برد اول خود بازرگان را پائين آورد» و در پايان اضافه كرده بود كه: «نام نهضت مقاومت ملي را آقاي بازرگان و نهضت آزادي به انحصار خود درآوردند كه ابتدا توسط شخصيت هاي لائيك هوادار مصدق عنوان شد.»
آقاي مهندس بازرگان عاشق مقام بود و دنبال استقرار حكومت اسلامي و برخلاف سران جبهه ملي با برنامه ريزي به فكر ايجاد يك سازمان با استفاده از مذهب بود و تلاش مي كرد جوانان را بطرف مذهب سوق دهد.
مهندس بازرگان براي تأمين هزينه هاي مبارزاتي با عده اي از مهندسين و استادان دست به ايجاد شركت ياد زد. با اينكه با شاه مخالفت مي كرد از ضعف يا گذشت شاه بهره گرفت و كارهاي مهمي با اشاره شاه به شركت ياد واگذار شد از جمله تأسيسات ساختمان شركت نفت، تأسيسات ساختمان وزارت كشور، تأسيسات بيمارستان شركت نفت، اسفالت راه بندر عباس و صدها كار ديگر. او همه امكانات را در خط استقرار حكومت اسلامي بكار مي گرفت و در يك فرصت مناسب با خميني بيعت كرد تا فاتحه مشروطيت و قانون اساسي را كه آخوندها از همان آغاز با آن مخالف بودند بخواند و با برقراري حكومت ولايت فقيه و تكيه بر قواعد 1400 سال پيش قلم بطلان بر همه مظاهر دموكراسي كشيد و در مقام اولين نخست وزير جمهوري اسلامي به قصه گوئي و سرگرم كردن مردم پرداخت تا آخوندها بتوانند بر اوضاع مسلط شوند و همه كارها را قبضه نمايند و ديكتاتوري نعلين را جا بياندازند. اگر بگوييم بازرگان خميني را نمي شناخت يا خميني ابتدا قصد حكومت نداشت ساده انديشي است زيرا خميني سالها پيش مانيفست خود را نوشته و منتشر ساخته بود و در آن خيلي صريح از حكومت اسلامي و ولايت فقيه و اجراي قوانين قرآني سخن گفته بود و آقاي بازرگان با شناخت كامل خميني، بيعت و همكاري با او را پذيرفته و كشور را بدست جنايتكاراني سپرد كه دين را وسيله دستيابي به قدرت ساخته بودند.
خطا و خيانت مدعيان نهضت آزادي به آرمان هاي ملي و دموكراسي و تلاش در جهت استقرار حكومت ديني به بازرگان خلاصه نمي شود. جانشين بازرگان، آقاي ابراهيم يزدي در دشمني با آزادي و مليت دست همه را از پشت بسته است. حالا چنين فردي آنهم در رژيمي كه آمريكا را شيطان بزرگ مي نامد و ديپلمات هاي آنرا به گروگان مي گيرد چگونه به مقام وزارت خارجه ميرسد جاي حرف و سخن بسيار است. او از نظر مذهبي درست پايش را جاي پاي بازرگان گذاشته، براي نمونه يك قسمت از مصاحبه او را با نيمروز چاپ لندن شماره 463 مي آورم: «... در آيات متعددي از قرآن كريم امر به معروف و نهي از منكر فريضه مهمي در جامعه اسلامي معرفي گرديده است از جمله در آيه 104 سوره آل عمران اين امر مهم مورد تأئيد قرار گرفته است... در روايات معتبر اسلامي نيز امر به معروف و نهي از منكر از واجباتي چون نماز، روزه، حج و جهاد در راه خدا جايگاه ويژه اي دارد... حضرت علي (ع) اثر و ارزش امر به معروف و نهي از منكر را از حاصل جمع تمامي كارهاي خير از جمله جهاد در راه خدا بالاتر شمرده و آنها را به مثابه آب دهاني در برابر اقيانوس دانسته است...» ملاحظه ميفرمائيد كه كبود چيزي كمتر از كهر ندارد. اين چنين فردي كه جابجا از قانون اساسي و اصل ولايت فقيه و حكومت اسلامي دفاع مي كند كه درست نقطه مقابل دموكراسي و حاكميت مردم است چگونه نام نهضت آزادي بر خود نهاده است؟ سازماني كه ملت نمي شناسد و از امت اسلامي سخن مي گويد.
آنچه مهندس بازرگان و نهضت آزادي تا بحال انجام داده اند جز در جهت پايمال كردن حق حاكميت ملي و آزادي چيز ديگري نبوده است مگر اينكه از آنچه توسط گردانندگان رژيم بر سرشان آمده عبرت گرفته و به اصل جدائي دين از حكومت تن دهند و قبول كنند كه اسلام و آزادي دو مقوله جدا از همند و حكم آب و آتش را دارند.

خرداد 1382 ـ ژوئن 2003
بازگشت به صفحه قبل   نسخه قابل چاپ   لینک دائمی به این خبر 
 
 
¤ اخبار جبهه ملی
¤ درگذشت مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی
¤ بازداشت پیمان عارف عضو جبهه ملی ایران
¤ ادیب برومند: انحلال مجلس استیضاح مصدق را منتفی کرد
¤ نامه سخنگوی جبهه ملی ایران به بی بی سی
¤ پیام های نوروزی
¤ خورشیدی که هر روز فروزان تر از روز پیش میدرخشد/بیانیه جبـــهه ملــــی ایــــران
¤ سنگر نشین بی مدعای آزادی هوشنگ کشاورز صدر رفت
¤ تجزیه طلبی محکوم است/رئیس هیئت رهبری جبهه ملی ایران
¤ متن پیام های رهبران جبهه ملی به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس کنفدراسیون
¤ تحلیل جبهه ملی ایران ازرویدادهای مصر
¤ دکتر علی رشیدی عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران به دو سال زندان و 5 سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد
¤ بازداشت اعضاي جبهه ملي ايران در اسفراين خراسان شمالي
¤ بزرگداشت دکتر مصدق در واشنگتن/2 گزارش
¤ بزرگداشت دکتر محمد مصدق در باشگاه ملی خبرنگاران در واشنگتن دی سی شنبه 10 نوامبر 2012
¤ مشروح سومین گزارش احمد شهید در رابطه با حقوق بشر در ایران
¤ جبهه ملي ايران , نيروي هوايي و خلبانان قهرمان دفاع مقدس را گراميداشت
¤ تکدیب امضا
¤ جبهه ملی ایران: به یاری زلزله زدگان بشتابیم
¤ درگذشت رادمرد میهن دوست آقای دکترخسروسعیدی عضو حزب ایران و جبهه ملی ایران
¤ ننگ ونفرین بربیست وهشتم مرداد
¤ اسطوره مقاومت مهندس عباس اميرانتظام در بيمارستان بستري شد
¤ بیانیه ادیب برومند و جبهه ملی ایران- اروپا و آمریکا در اظهار تاثر و همدردی با هموطنان داغدیده آذربایجانی
¤ احضار كورش زعيم
¤ درود بر چهاردهم مرداد / ادیب بـرومـند- رهبر جبهه ملی ایــران
¤ جبهه ملی ایران نسل کشی مسلمانان در میانمار را محکوم میکند
¤ بیانیه ادیب بـــرومند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت بزرگداشت ۳۰ تیر 1331
¤ نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به رئیس جمهور آمریکا درمورد ادعای واهی مالکیت امارات بر جزایر ایرانی
¤ عمل جراحی قلب دکتر حسین موسویان، رییس هیئت اجرایی جبهه ملی ایران
¤ گرامیداشت یکصدوسی امین زادروز دکتر محمد مصدق در پاریس و کلن
¤ یادداشت اعتراض جبهه ملی ایران به موسسه گوگل
¤ تکذیب مذاکرات جبهه ملی ایران با آقای رضا پهلوی و نزدیکان ایشان
¤ جبهه ملی ایران مهیای ستیزه گری در باره حفظ تمامیت کشور است/ادیـب بـرومـند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
¤ پیام های نوروزی استاد ادیـب بـرومـنـد , دکتر حسین موسویان ,اقاي حسن لباسچی و مهندس كورش زعيم
¤ پیام نوروزی ادیـب بـرومـنـد
¤ دیدارسخنگو و اعضای جبهه ملی ایران با دکتر علی رشیدی
¤ بیانیه ادیـب بـــــرومــند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران درباره انتخابات اسفند ۱۳۹۰
¤ جبهه ملی ايران در انتخابات شرکت نمی کند
¤ آخرین وضعیت جبهه ملی ایران
¤ وضعیت نا مساعد جسمی حمید رضا خادم، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین
¤ آیا جبهه ملی ایران منحل میشود؟
¤ بازجویی و بازداشت فعالان و اعضای جبهه ملی ایران
¤ ادامه بازداشتها و احضار اعضای جبهه ملی ایران به وزارت اطلاعات
¤ برگزاری جلسات شورای جبهه ملی ایران ممنوع شد
¤ احضارعیسی خان حاتمی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران/ بازداشت مهندس محمد توسلی
¤ بازداشت دکتر علی رشیدی
¤ احضار ملیون به وزارت اطلاعات
¤ نشست مهرماه شوراي مركزي جبهه ملي ايران
¤ جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران پنج شنبه در تهران برگزار شد
¤ جبهه ملی ایران در خارج از کشور نماینده ندارد
¤ @نامه پیمان عارف به احمدی نژاد@دیدار از پیمان عارف
© 2004 - 2011 - خبرگزاری جبهه ملی ایران - J M I N e w s . c o m - تماس با ما