عباس امير انتظام می گويد که از طرح وی برای برپايی کنگره ملی استقبال گرمی شده است
عباس امير انتظام، سخنگوی نخستين دولت پس از پيروزی انقلاب 1357، که از وی در عين حال به عنوان پرسابقه ترين زندانی سياسی در ايران ياد می شود، در تازه ترين اظهار نظر خود، پيشنهادهايی را برای تشکيل آنچه آن را کنگره ملی خوانده، ارايه کرده است.
آقای امير انتظام که در حال حاضر در مرخصی از زندان به سر می برد، با اشاره به شرايط کنونی ايران گفته است تلاش برای تشکیل کنگره می تواند بر تصمیم بازیگران بین المللی در مورد ایران اثر گذاشته و آنان را از دست زدن به اقدامات به گفته وی آسیب رسان به تمامیت ارضی، امنیت و منافع ملت ایران برحذر دارد.
عباس امير انتظام، هدف اصلی از طرح مساله کنگره ملی را فراهم کردن فضای مناسب برای بحث و گفت و گو پیرامون مساله مشترک همه ایرانیان یعنی استقرار حاکمیت ملی و دفاع از تمامیت ارضی و همزیستی مسالمت آمیز ایرانیان دانسته است.
پيش از اين نيز، در اقداماتی مشابه، شماری از فعالان سياسی با گرايش ها و ديدگاه های مختلف در داخل و خارج از کشور، از ضرورت حرکت دسته جمعی و جبهه ای، برای تغيير وضعيت سخن گفته و گام هايی عملی نيز برداشته بودند.
فارغ از ارزيابی نتيجه هر يک از اين اقدامات مشابه طرح عباس امير انتظام، تعدد چنين طرح هايی بيانگر آن است که به رغم وجوه مشترک بسيار در شعارها و اهداف، فعالان سياسی منتقد و يا مخالف جمهوری اسلامی در عمل نتوانسته اند جبهه ای فراگير از تمامی نيروهای موجود را شکل دهند
انتشار نامه های سرگشاده با امضای فعالانی از طيف های مختلف، طرح همه پرسی برای تغيير قانون اساسی، ايجاد ائتلاف هايی نظير اتحاد جمهوری خواهان و جمهوری خواهان لاييک و دموکرات، جبهه دمکراسی خواهی و حقوق بشر نمونه هايی از چنين رويکردی محسوب می شوند.
فارغ از ارزيابی نتيجه هر يک از اين اقدامات، تعدد چنين طرح هايی بيانگر آن است که به رغم وجوه مشترک بسيار در شعارها و اهداف، فعالان سياسی منتقد و يا مخالف جمهوری اسلامی در عمل نتوانسته اند جبهه ای فراگير از تمامی نيروهای موجود را شکل دهند.
در چنين شرايطی عباس امير انتظام هدف از فراخوان تشکیل کنگره را جمع آوری نیروهای ملی و فراهم کردن امکان دیالوگ سازنده و خلاق بین آنها و نهایتا فراهم کردن زمینه همکاری و اتحاد عمل بین این نیروها عنوان می کند.
به گفته آقای امير انتظام، تجربه تاریخی نشان داده است که نهادهای اجتماعی و سیاسی که توسط تعداد اندکی از فعالین اجتماعی و یا سیاسی ساخته میشود، از استعداد رشد و فراگیر شدن کمتری بهره مند است و حیات آن عمدتا وابسته به حضور و فعالیت افراد و شخصیت های خاصی میباشد.
برای یک بار هم که شده سودای رهبری را از سر بیرون کنيم و اجازه دهیم که هر ایرانی خود را بخشی از جریان رهبری جمعی و ملی بداند و به آن ببالد
عباس امير انتظام
وی با استناد به چنين تجربه ای، تاکيد کرده که کنگره ملی به عنوان یک نهاد اجتماعی و سیاسی در پروسه یک گفت و گوی ملی گام به گام و به تدریج و با مشارکت همه شیفتگان حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران برپا میشود.
وی پس از دفاع از ضرورت تشکيل کنگره ملی به عنوان خانه مشترک و نهادی دمکراتيک برای همه ايرانيان، تاکيد کرده که اين نهاد در حال حاضر منشور سياسی ندارد و منشور و اساسنامه آن، در جريان مشارکت فعال اعضايی که قرار است به آن بپيوندند شکل خواهد گرفت.
با اين همه، آقای امير انتظام تاکيد کرده که کنگره ملی مورد نظرش، دارای منشوری اخلاقی است و در آن هيچ یک از اعضا حق تخریب دیگری از طریق توهین، تهمت، افتراء و پرونده سازی را ندارد.
وی در طرح پيشنهادی خود و در ارزيابی علت ناکامی طرح های مشابه قبلی گفته:" برای یک بار هم که شده سودای رهبری را از سر بیرون کنيم و اجازه دهیم که هر ایرانی خود را بخشی از جریان رهبری جمعی و ملی بداند و به آن ببالد."
آقای امير انتظام، سپس به عنوان يک عضو ساده، پيشنهادهايی را برای عملی شدن طرح کنگره ملی ارايه کرده است.
اگرچه در مجموعه پيشنهادهای آقای امير انتظام ممکن است نکته چندان تازه ای به چشم نخورد، با اين حال، به دليل آنکه در طرح کنونی وی در مقايسه با طرح های مشابه مطالباتی حداقلی مطرح شده، ممکن است اميدواری مدافعان اين طرح برای جلب حمايت طيف گسترده تری از فعالان سياسی افزايش يافته باشد
ايجاد هسته های کوچک در داخل کشور و تلاش برای گسترش اين هسته ها، راه اندازی يک وب سايت اينترنتی، اقدام مشترک برای دفاع از حقوق زندانيان سياسی و اعتراضات کارگری، تاسيس صندوقی برای حمايت از فعالين سياسی و کارگری، و تلاش برای برگزاری يک نشست سراسری حداقل در خارج از کشور از جمله پيشنهادهای آقای امير انتظام برای برپايی کنگره ملی است.
اگرچه در مجموعه پيشنهادهای آقای امير انتظام ممکن است نکته چندان تازه ای به چشم نخورد، با اين حال، به دليل آنکه در طرح کنونی وی در مقايسه با طرح های مشابه مطالباتی حداقلی مطرح شده، ممکن است اميدواری مدافعان اين طرح برای جلب حمايت طيف گسترده تری از فعالان سياسی افزايش يافته باشد.
هر چند در طرح پيشنهادی عباس امير انتظام، که خود پيشتر از ايده رفراندوم حمايت کرده بود، به مسايل عمده و حساسيت برانگيز برای جمهوری اسلامی به طور مستقيم اشاره نشده، اما در عين حال، نبايد اين احتمال را نيز از نظر دور داشت که با توجه به تحولات سياسی اخير در ايران، همزمان هزينه همراهی با چنين طرح هايی بيش از گذشته خواهد بود.