احمد مدنی دريادار سابق، اولين وزير دفاع بعد از انقلاب و نامزد اولين انتخابات رياست جمهوری ايران در 71 سالی، بعد از بيست و هفت سال تبعيد، همزمان با بيست و هفتمين سالگرد انقلاب ايران، در اثر سرطان در ايالات متحده درگذشت.
دريادار احمد مدنی که در سال های آخر از سوی جمعی از هواداران نهضت ملی نفت به دبيرکلی جبهه ملی برون مرزی برگزيده شده بود، از اميران نيروی دريائی دوران پادشاهی بود که در عين حال دکترای حقوق سياسی داشت.
آخرين سمت وی در دوران پادشاهی فرماندهی نيروی دريائی هرمزگان [بندرعباس] بود که در همان جا به جهت گزارشی که از يک سخنرانی انتقادآميز وی به پادشاه داده شد از مناصب خود خلع و بازنشسته گرديد. وی تا زمان پيروزی انقلاب ضدسلطنتی به تدريس در دانشگاه محل زادگاه خود [کرمان] پرداخت.
دکتر احمد مدنی که به داشتن تمايلات ناسيوناليستی شهرت داشت در آستانه انقلاب به يک جمع از نظاميان سابق پيوست که با انقلابيون به همکاری مشغول شدند و در پائيز سال 57 کميته ای را تشکيل دادند که سرلشکر ولی قره نی [رييس پيشين رکن دو ستاد ارتش و اولين رييس ستاد ارتش جمهوری اسلامی]، سرهنگ عزيز اميررحيمی و سرهنگ توکلی از ديگر اعضای آن بودند.
اين گروه در پيوند دادن بعضی از فرماندهان نظامی با سران انقلاب نقش های موثری ايفا کردند و با انتصاب مهندس مهدی بازرگان به رياست دولت موقت از جانب وی به سمت های حساس نظامی گمارده شدند. دکتر احمد مدنی اولين وزير دفاع دولت موقت شد.
احمد مدنی در 275 روز دولت موقت مهندس بازرگان، علاوه بر وزارت دفاع استانداری خوزستان را هم به عهده گرفت و در همان سمت بود که با شورش های گسترده ای در خوزستان روبرو شد و به علت تلاش خود برای آرام کردن منطقه ای که به علت قرارداشتن چاه های نفت و بنادر اصلی اهميت اقتصادی و سياسی داشت مورد انتقاد گروه های عرب ايرانی قرار گرفت.
همزمان با قدرت گرفتن شورای انقلاب، و از آن جا که آيت الله خمينی با قرار گرفتن روحانيون در سمت های اجرائی مخالفت کرده بود، روحانيون عضو شورای انقلاب به معاونت چند وزارت خانه منصوب شدند و از جمله آيت الله خامنه ای [رهبر امروزی جمهوری اسلامی] معاونت مدنی در وزارت دفاع را عهده دار شد.
نامزد رياست جمهوری
دو ماه بعد از اشغال سفارت آمريکا در تهران و آغاز گروگان گيری پنجاه تن از آمريکائيان حاضر در سفارت که به استعفای دولت موقت مهندس بازرگان انجاميد، اولين انتخابات رياست جمهوری تاريخ ايران برگزار شد.
از ميان 124 نفری که برای به عهده گرفتن رياست دولت نامزد شدند، بيشترين تعداد متعلق به افراد هوادار نهضت ملی نفت بودند که حتی وقتی سرانجام ده تن برای رقابت باقی ماندند، از ميان آن ها ابوالحسن بنی صدر، دکتر احمد مدنی، داريوش فروهر، حسن حبيبی، صادق قطب زاده و محمد مکری کسانی بودند که سوابق همکاری با جبهه ملی داشته و در تبليغات خود به هواداری از نهضت ملی نفت در عين پذيرش رهبری آيت الله خمينی به عنوان رهبر کشور افتخار می کردند.
احمد مدنی به جز وفاداری به نهضت ملی نفت و رهبر آن دکتر محمد مصدق، در تبليغات انتخاباتی خود با شعار "مدنی کارگزار و يار جان برکف امام" بيشترين تاکيد را بر لغو قراردادهای نظامی ايران و آمريکا گذاشت که در دوران وزارت دفاع وی اعلام شده بود.
با اين همه دو روز مانده به برگزاری انتخابات، دانشجويان اشغال کننده سفارت آمريکا که در صحنه سياسی تاثيرگزارترين عامل شده بودند با انتشار اسنادی ادعا کردند که دريادار مدنی با مقامات آمريکائی روابطی داشته و گزارش های مثبتی درباره وی در ميان گزارش های به جا مانده در سفارت ديده می شود. اين تبليغات در جو به شدت ضدآمريکائی آن زمان، بيشترين نقش منفی را عليه وی بازی کرد.
در اين زمان نظرخواهی ها حکايت از آن داشت که با خارج شدن جلال الدين فارسی [ نامزد مورد حمايت حزب جمهوری اسلامی ] و مسعود رجوی [رهبر سازمان چريکی مجاهدين خلق و نامزد گروه های چپ ] شانس بيشتر با ابوالحسن بنی صدر و احمد مدنی است که بخش عظيمی از طبقه متوسط شهرنشين از مدنی حمايت می کردند.
با انتشار نتايج اولين انتخابات رياست جمهوری آشکار گرديد که با همه تبليغات منفی صورت گرفته عليه احمد مدنی، وی توانست دو ميليون و دويست هزار رای از ميان چهارده ميليون رای ريخته شده به صندوق ها را به خود اختصاص دهد و بعد از ابوالحسن بنی صدر کانديدای جامعه روحانيت مبارز [ که با ده ميليون و هفتصد هزار رای انتخاب شد] در مرتبه دوم قرار گيرد.
دريادار مدنی سال گذشته، همزمان با آخرين انتخابات رياست جمهوری ايران، در گفتگوئی با بخش فارسی بی بی سی فاش کرد که وقتی بعد از انتخابات برای آخرين بار در بيمارستان قلب به ديدار آيت الله خمينی رفت به او پيشنهاد شد که به عنوان نخست وزير به همکاری با اولين رييس جمهور بپردازد که وی به دليل اعتراض به رفتار گروه های انقلابی با وی در آستانه انتخابات، از قبول اين پيشنهاد سر باز زد.
به اين ترتيب دوران فعاليت های دولتی وی پايان گرفت و مدتی بعد همزمان با درگيری های داخلی و اوج گيری جنگ های خيابانی که ملی گراها با مخالفت شديد رهبر انقلاب و گروه های مذهبی روبرو شدند، وی نيز ناگزير شد از کشور خارج شود.
مبارزه در تبعيد
در خارج از کشور، احمد مدنی به ساماندهی يک گروه مخالف جمهوری اسلامی پرداخت و به ارسال پيام هائی برای نظاميان ايران مشغول شد که از آن ها می خواست با حفظ علاقه مندی خود به آرمان های نخستين انقلاب به مخالفت با جمهوری اسلامی بپردازند.
مدنی که به صراحت بيان و سلامت نفس در ميان رجال سياسی و نظامی کشور شهرت داشت، همزمان با افشای کمک های کشورهای خارجی به گروه های مخالف جمهوری اسلامی آشکار کرد که از اين کمک ها بهره برده است اما از آن ها به عنوان "قرض الحسنه " ياد کرد که با آزاد شدن کشور بازپرداخت خواهد شد.
دو سال پيش، همزمان با آشکار شدن مخالفت های درونی با دولت و جنبش اصلاحات، مدنی بار ديگر به فعاليت های سياسی رو آورد و به کوشش برای سامان دادن به جبهه ملی ايران پرداخت که در خارج از کشور به چند شعبه منشعب شده بود. در اولين کنگره اين جبهه تازه، دعوت شدگان احمد مدنی را به عنوان يک نظامی وفادار به آرمان های ملی به دبيرکلی برگزيدند، عنوانی که آن را تا آخر عمر حفظ کرد.
مدنی علاوه بر داشتن تحصيلاتی در حقوق و جغرافيای سياسی، طبع شعر داشت و مجموعه ای از اشعار از وی به جا مانده است و دو جلد جغرافيای سياسی جهان از جمله تاليفات اوست. وی در آخرين اشعار خود آرزو کرده که پيکرش به ايران و زادگاهش کرمان بازگردانده شود.
دکتر احمد مدنی سرانجام همزمان با بيست و هفتمين سالگرد انقلابی که يک سال را به حمايت از آن، و ربع قرن را به مبارزه با آن مشغول بود، به علت سرطان لوزالمعده در بيمارستانی در لس آنجلس درگذشت.