استقلال - آزادی - عدالت اجتماعی (جمهوری ایرانی)
به سایت خبری جبهه ملی ایران ،پرببنده ترین سایت نیروهای ملی خوش آمدید
این سایت خبری مستقل است و به انعکاس اخبار تشکلهای جبهه ملی ایران و نیروهای ملی در سراسر جهان اختصاص دارد
از دیگر صفحات این تارنما در زیر این پیام با کلیک روی صفحه دیدن کنید
 
¤ اخبار دانشجویی
¤ صدور حکم زندان برای ۲۰ نفر از بازداشت شدگان زلزله آذربايجان
¤ دیدار اعضای جبهه ملی ایران با فرید طاهری
¤ روز دانشجو در مزار کیانوش آسا/ بیانیه دفتر تحکیم وحدت
¤ احضار مجدد پیمان عارف به دادگاه
¤ پیمان عارف بار دیگر از تحصیل محروم گردید.
¤ دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران در بیانیه ای مشترک: «صدای دانشجویان دربند باشیم»
¤ بیانیه‌ دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال; «تشکیل جبهه‌ دموکراسی‌خواهان برای صیانت از منافع ملت ایران در مقابل استبداد داخلی»
¤ ممانعت از آزادی پیمان عارف، فعال سابق دانشجویی
¤ پیمان عارف، دانشجوی زندانی، پس از اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شد
¤ پیمان عارف برای سومین بار بازداشت شد
سایتهای دیگر
 
زنان
¤ صفحه اول  ¤ اخبار ايران  ¤ اخبار جبهه ملی  ¤ بیانیه های جبهه ملی  ¤ کورش زعيم  ¤ جبهه ملی اروپا  ¤  واشنگتن  ¤ اخبار دانشجویی  ¤ خارج از کشور  ¤ دکتر ورجاوند  ¤ زنان  ¤ نشریات  ¤ دیدگاه  ¤ دریادار مدنی  ¤ رضا آذرخش  ¤ اندیشگاه ملی/ آریان پور  ¤ کنگره ملی/ امیرانتظام  ¤ مقالات  ¤  عضويت  ¤ نهضت آزادی/حزب ملت ایران  ¤ کارگران  ¤  اسناد جبهه ملی  ¤ جوانان جبهه ملی  ¤ دکتر باوند  ¤ كانون انديشه و سخن.  ¤ بیژن مهر  ¤  سمينار جبهه ملی  ¤  فرهنگ  ¤ همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران  ¤ دفتر پژوهش های جبهه  ¤ اخبار زندانیان سیاسی  ¤ برنامه تلوزیون  ¤ اقتصاد  ¤ آلبوم عکسها  ¤ تماس با ما ¤ آرشیو خبرها
"جنبش زنان؛ تهديدها و مقاومت ها"‌ /گزارش نشست در سازمان دانش آموختگان
24 فروردین 1386       بازگشت به صفحه قبل 
گزارش نشست "جنبش زنان؛ تهديدها و مقاومت ها"‌ در سازمان دانش آموختگان ايران، ادوار نيوز
ادوارنيوز: نشست «جنبش زنان؛ تهديدها و مقاومتها»‌ بعدازظهر چهارشنبه با حضور فعالان جنبش زنان، فعالان دانشجويی، روزنامه نگاران و فعالان سياسی برگزار شد .

عبدی: مطالبات زنان در تقابل با نظام سياسی است

به گزارش خبرنگار ادوارنيوز در اين نشست که برخی اعضای شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ايران،‌دفتر تحکيم وحدت و برخی از چهره های سياسی نظير محمد ملکی نيز در آن حضور داشتند مهندس عباس عبدی با عنوان «بررسی جامعه شناختی جنبش زنان، نقد گذشته و نگاه به آينده»‌ سخنرانی کرد.

عباس عبدی در ابتدای سخنان خود با اشاره به زندانی شدن تعدادی از فعالان جنبش حقوق زنان نسبت به آزادی هرچه سريعتر اين افراد ابراز اميدواری کرد و با بيان اينکه طبيعت عقلانی يک جنبش آن است که مجدانه مطالبات خود را دنبال می کند افزود:‌ بايد به اين مساله با ديد انتقادی توجه شود تا تبعات و نتايج آن بررسی گردد. وی با اشاره به صحبت های اخير وزير اطلاعات که جنبش زنان و دانشجويان را براندازی نرم عنوان کرده است گفت:‌در اين راستا ممکن است فعالان در اين عرصه ها با مشکلاتی مواجه شوند که به تدريج نسبت به خواسته ها و نحوه فعاليت خود بی انگيزه شوند. وی همچنين افزود: اگر اين دسته افراد به تبعات فعاليتها و جنبش های خود توجه داشته باشند نتايج برايشان ملموس‌تر خواهد بود.

اين فعال سياسی با طرح اين سوال که چرا جنبش زنان برانداز نرم به شمار می آيد تصريح کرد:‌ اينکه فعاليتی می شود و آثار و تبعات آن چيست بايد به طور جداگانه بررسی شود.
عبدی با انتقاد از اينکه در ايران جنبش خالص وجود ندارد گفت: در جنبش دانشجويی يا زنان و جنبش های کارگری اين مساله کاملا مشهود است که آنها مطالبات خود را دارند که در تقابل با نظام سياسی است،‌ در صورتی که در غرب جنبش هايی که وجود دارد کاملا خالص و معطوف به همان چيزی که مرتبط با آن حوزه می باشد.

وی اضافه کرد :‌ اين تفکيک نقش ها و قشرها در اين کشورها شکل گرفته و در ساختار سياسی جای خود را به خوبی باز کرده است. به عنوان مثال اتفاقی که سال گذشته در فرانسه افتاد از يک حدی فراتر نرفت و در يک محدوده مشخصی باقی ماند و حوزه مطالبات آن گسترش پيدا نکرد و در چارچوب اوليه ماند و به حيطه های ديگر کشيده نشد.

وی با انتقاد از اينکه اين مساله در ايران مورد بی توجهی واقع شده است گفت: به عنوان نمونه جنبش معلمان در ايران کاملا صنفی است و کسی هم به جنبش آنها اعتراض ندارد اما جنبش زنان به تبعيض ها، نابرابری ها و بسياری از زمينه های ديگر ارتباط پيدا می کند.

عبدی ادامه داد:‌ به دو دليل مشخص اين مطالبات سير صعودی می يابد، اول اينکه کسانی که می آيند و در کنار فعالان قرار می گيرند مطالبات معوقه أی دارند، که در شرايط عادی امکان طرح آن نيست و در راستای اين فعاليتها به مطالبات خود دست می يابند.

وی با اشاره به اينکه حکومت فعلی حاضر به مذاکره نيست و به زور متوسل می شود گفت:‌ اين مساله باعث می شود تا شعارها سياسی شود درست مانند اتفاقی که در ۱۸ تير افتاد.

به گزارش خبرنگار ادوارنيوز، عباس عبدی در ادامه سخنان خود گفت:‌دليل ديگر اين مطالبات بر می گردد به ساخت سياسی ،‌ تراکم مطالبات، عدم آزادی بيان و عدم انعطاف دولت اين مسايل را تشديد می کند.

وی با بيان اينکه با تشديد فشارها بر اين جنبش استقبال بيشتری از آن صورت خواهد گرفت، گفت:‌ مثلا برخوردی که با زنان درمقابل دادگاه انقلاب صورت گرفت از تعداد حدود پانصد نفر در روز اول در روزهای بعد تبديل به جمعيتی شد که ديگر نمی شد جلوی آن را گرفت.

عبدی با با اشاره به اينکه جنبش زنان به دليل برخی ويژگی ها شکنندگی بيشتری دارد گفت:‌ يکی از اين ويژگی ها حمايت بين المللی است که نمی توان آن را ناديده گرفت و حساسيت موجود را نسبت به مطالبات زنان نسبت به قشرهای ديگر ايجاد کرده است.

وی افزود:ويژگی ديگر آن است که خيلی راحت می توان اين حرکت را ضد دينی معرفی کنند و ممکن است در کشور ما آن را فراتر از جنبش نشان دهند که در مورد ساير جنبش ها چنين مساله أی نيست.

وی گفت: اين حساسيت جنبه مثبتی هم دارد و اينکه به نوعی اثرگذاری و کارآيی را هم افزايش می دهد.
عبدی با بيان اينکه کسانی که در قدرت هستند ترديدی نسبت به نابرابری ها عليه زنان ندارند خاطرنشان کرد:‌ به عنوان مثال برخی ها معتقدند خيلی از تبعيض ها را می تواند با افزايش تمهديات مرتفع کرد. وی افزود: يکی از نگرانی ها در مجلس فعلی که به طور ريشه أی هم مطرح است افزايش نسبت زنان به مردان در دانشگاه است که به عقيده من يکی از دلايل آن ساختار شغلی مردانه در کشور است که اگر اين ساخت برابر شود و رقابت در راستای آن افزايش يابد اين مساله نيز تا حدود زيادی رفع می شود.

اين پژوهشگر مسائل اجتماعی وحقوقی با اشاره به قوانينی مانند حق طلاق، تعدد زوجات،‌حق حضانت،‌حق ارث ازدواج و … گفت:‌حقوق خانواده در جامعه امروز ما حقوقی نيست که حداقلی از برابری را تامين کند.

عبدی با بيان اينکه دلايل پی گيری حقوق زنان از سوی فعالان از دو زاويه مطرح است گفت:‌يکی از اين زوايا حق ايدئولوژيک است و زاويه ديگر ديدگاه تحليلی و جامعه شناختی موضوع است،‌حقوقی که در خانواده برای زنان نوشته شده براساس پايه اجتماعی نوشته شده و تنها آن زمانی کارآيی داشته است اما امروز با تغيير در ساختار ها نه تنها کاربردی ندارد بلکه به ضدکارکرد نيز تبديل شده است.

به گزارش ادوارنيوز، وی با مقايسه وضعيت زنان در گذشته و امروز تاکيد کرد که امکان استيفای برخی حقوق برای زن وجود ندارد ضمن اينکه در جامعه کنونی ما حق حضانت به ضرر زن تمام می شود.
عبدی با اشاره به اينکه بايد کوشش کرد که زاويه نگاه به نابرابريها تغيير پيدا کند گفت:‌به عنوان مثال در جمع آوری امضا در کمپين هدف به چالش کشيدن طرف مقابل بايد باشد نه صرفا امضا.

عبدی در پايان خاطرنشان ساخت اينکه از چه زاويه أی می خواهيم به حقوق زنان بپردازيم و همچنين بررسی نقطه کانونی ميان تنوع شعارها و افرادی که حول آن قرار می گيرند بسيار مهم است.


شادی صدر، فعال حقوق زنان و وکيل دادگستری ديگر سخنران اين مراسم بود که با موضوع محوری «پوشش» بحث خود را ارائه داد.

وی با اشاره به دستورالعمل نيروی انتظامی تحت عنوان برخورد با مصاديق بد حجابی و تعيين پوشش و جداسازی جنسيتی در دانشگاهها گفت:‌ بحث حجاب از ابتدای سال ۵۷ ميان زنان مطرح شد و اين منازعه مانند يک پرونده گشوده و لاينحل مطرح است .

وی طرح‌های ضربتی مقابله با بدحجابی را که هر ساله عنوان می شود را نمونه أی از پی گيری اين بحث ها دانست و گفت: صاحبنظران اين کوشش ها ،‌مقاومت ها و مطالبات زنان در خصوص به عقب راندن مرزهای حجاب نشانه بروز جنبش زنان تحليل کرده اند.

اين وکيل دادگستری با اشاره به ماده أی از قانون مجازات اسلامی گفت: در خصوص نحوه برخورد با بد حجاب همين يک جمله مبنای برخورد دولت با زنان است که در مورد اين ماده نقدهای بسياری را می توان مطرح کرد. وی افزود: آيا اساسا حکومت مسئول بی حجابی زنان است و آيا می تواند نحوه پوشش زنان را تعيين کند؟‌ برای تحليل اين مساله بايد به منابع تئوريک فقه شيعی برگرديم در حالی که هيچ حکم صريحی در اين رابطه وجود ندارد .

صدر با بيان تفاوتهای مسائل احلاقی و فقهی گفت:‌ به نظر می رسد مساله حجاب بيشتر اخلاقی است مانند دروغ که هيچ مجازاتی هم ندارد . وی استدلال برخی از افراد مبنی بر اينکه حجاب امری بيرونی است و با نظم اجتماعی گره خورده است و دولت اين اجازه را دارد که با آن برخورد کند را امری غير منطقی عنوان و تصريح کرد:‌ طبق اجماع فقها تراشيدن ريش حرام است اما در کشور ما هيچ مجازاتی برای اين مساله مقرر نشده است و حرامی هم هست که جنبه اجتماعی دارد.

صدر با بيان اينکه مقابله با بی حجابی مبتنی بر يک تبعيض جنسيتی است خلاف مقررات بين المللی از جمله کنوانسيون زنان، ميثاق حقوق مدنی سياسی و حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی است گفت:‌اين مساله مغاير با مفهوم حقوق بشری حق انسانها برای انتخاب نوع پوشش خودشان است.
وی افزود:‌ نه تنها حق زنان برای پوشش از سوی جنبش زنان مطرح شده و می شود در واقع اين نقض حقوق بشر است که در مقابل آن بايد ايستاد.

اين فعال حقوق زنان تصريح کرد :‌گفته های مقامات رسمی و غير رسمی جمهوری اسلامی درباره مباحث نوع پوشش در اماکن آموزشی کشور فرانسه مبتنی بر اين است که فرانسه ناقض حقوق زنان مسلمان در اين کشور است و می گويند که فرانسه بايد اصل آزادی پوشش به عنوان يکی از مصاديق حقوق بشر را برای زنان به رسميت بشناسد. وقتی به مساله در چا رچوب ايران نگاه می کنيم درمی يابيم که کسانی که اين حرفها را می زنند يا صادق نيستند يا توجهی به تناقض گويی های خود ندارند.
شادی صدر خاطرنشان کرد در دستورالعمل جديد نيروی انتظامی مصاديق بدحجابی هم عنوان شده است در حالی که هنوز در قانون مجازات اين مصاديق نيامده است و بين فقها هم اختلافات زيادی در اين مورد وجود دارد.

صدر در بخشی از سخنان خود با اشاره به زندانی شدن دو تن از فعالان جنبش زنان به دليل جمع آوری امضاء در پارک لاله گفت: اين دو تن همچنان در بلاتکليفی هستند .

در ادامه اين نشست ژيلا بنی يعقوب از فعالان حوق زنان و روزنامه نگار به سخنرانی پرداخت، وی با انتقاد از اينکه برخورد دولت با فعالان خشن تر و راديکال تر شده است گفت: برخورد ۲۲ خرداد، بازداشت گسترده فعالان زنان افزايش زندانی سياسی هم در ادامه برخوردهای نسبتا نرم،‌مودبانه و آرام فعالان جنبش زنان بود ضمن اينکه در مورد زندان مرحله اول محل نگهداری بند ۲۰۹ بود که با امکانات بهتر و برخورد بهتر بازجوها در دوره اول مواجه بوديم.

وی با اشاره به اينکه سخنان بازجويان در دوره اول زندانی شدن فعالان اين بود که ما با جنبش شما مشکلی نداريم با شيوه های شما مشکل داريم گفت:‌ آنها پيشنهاد می کردند که برنامه ها در محيط های بسته انجام شودو اجرای برنامه ها به اين شکل در شرايط فعلی امنيت کشور به خطر می افتد.
وی افزود بر همين اساس نيز برگزاری يک مصاحبه مطبوعاتی جهت کمپين در يک موسسه و در محيط سربسته انجام شد.


بنی يعقوب اضافه کرد متاسفانه برخوردهايی که با افراد می شود مانند بازداشتهای ۱۳ اسفند برخوردها در مقايسه با دوره اول، خشن تر شده است. در حالی که حتی حرکتهای فعالان در مقابل آنها مسالمت آميز تر و آرام تر هم شده است.

اين فعال حقوق زنان با انتقاد از اينکه دولت از اين برخوردها چه هدفی را دنبال می کند گفت: اگر هدف تهديد و زهر چشم گرفتن است لازمست که ما هم کارآيی جنبش زنان را افزايش دهيم و تمام اينها منوط به ادامه کار و افزايش فعاليتها در ادامه کار جنبش است.

در پايان اين نشست نامه دو تن از فعالان زن بازداشت شده قرائت شد. همچنين در اين نشست خانم نوشين احمدی خراسانی نيز از مرکز فرهنگی زنان به ارائه ديدگاه های خود پرداخت و با بيان چالشهای بوجد آمده بر سر راه کمپين گفت مطالبات ما يکسری مطالبات اجتماعی است که ما از طريق عمومی کردن اين مطالبات خواهان تغيير قوانين هستيم.

نوشين احمدی خراسانی با يادآوری نام ناهيد کشاورز و محبوبه حسين زاده، دو بازداشتی جنبش زنان که در روز ۱۳ فروردين ماه ۸۶ به جرم جمع آوری امضا در پارک لاله تهران هنوز در زندان اوين به سر می برند، اظهار داشت: «امروز قصد ندارم بگويم دشمنان با ما چه کرده اند چرا که در ذهنيت ناهيد و محبوبه دشمن سازی جايی ندارد بلکه اين کار روش و منش کسانی است که حتی از سايه خود نيز در هراسند»

وی نامه های روايت گونه ی ناهيد کشاورز و محبوبه حسين زاده از زندان اوين را از «قدرت تخيل زنانه» ايشان دانست و گفت: «البته اين هم جای تعجبی ندارد. چرا که وقتی زندگی زنان به رازی حل ناشده بدل می شود و تنها تخيل ماست که قادر است پرتوی نور و رنگ و روشنايی را بر تاريکی زندگانی ما بتاباند. ما زنان از کودکی با چنين تخيلی بزرگ شده ايم و اين قدرتيست که ذهنيت بسته اقتدارگرايان حتی توان درک آن را ندارد. ما يادگرفته ايم که واقعيت را با تخيلمان بازآفرينی کنيم و اين راهيست که از طريق آن واقعيت های تلخ زندگی را به چالش می کشيم» احمدی خراسانی ادامه داد: «واقعيت ۲۲ خرداد در ميدان ۷ تير تهران اين بود: حکم تير دارند.» وی اظهار داشت که تخيل زنانه توانست واقعيت سنگين و مقتدر آن روز را بشکند و در فضای شهر پخش شد.

احمدی خراسانی آغاز به کار کمپين يک ميليون امضا را سرشار از قدرت تخيل زنانه خواند و افزود: در آغاز به نظر ميرسيد جمع آوری يک ميليون امضا فقط يک آرزوی دست نيافتنی است. و از سوی مسئولان و تفکرات مردانه مضحک و بی اهميت به نظر می رسيد. اما کمپين يک ميليون امضا توانست به درون خانه ها هم راه يابد و چنان آرام و سيال و پرتوان شد که هم اکنون به يکی از چالش های مهم امنيتی تبديل شده و نشان افتخار اقدام عليه امنيت ملی را از آن خود کرده است.

وی پيوند کمپين يک ميليون امضا با گذشته را در بازآفرينی سروده جاودان چهره به چهره کو به کوی زرين تاج يادآوری کرد و بنياد نهادن و استمرار روشی تازه در حرکت های مدنی را از جمله دستاوردهای آن دانست.

احمدی خراسانی در پايان گفت: ما مجبوريم دست به انتخاب بزنيم. يا مانند زنانی باشيم که از ناچاری تمکين می کنند بی آنکه طعم مبارزه هستی بخش را بچشند يا مانند ناهيد کشاورز و محبوبه حسين زاده واقعيت را آنگونه که می خواهيم بازآفرينی کنيم. و با همين افکار جادويی ذهنيت قدرتمندانی را که انسانها را به بند می کشند به چالش بطلبيم و تغيير دهيم.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
توضیح خواسته های کمپین یک میلیون امضاء در زندان اوین

روایت های ناهید کشاورز و محبوبه حسین زاده از زنان زندانی
چهار شنبه 22 فروردین 1386



روایت اول: روایت ناهید کشاورز

با آگاهی های بسط یافته زنان زندانی و زندانبان چه می کنید؟

ساعت 3.30 دقیقه روز سه شنبه 21 فروردین، امروز برای هردو ِما (من و محبوبه حسین زاده) روز خوبی بوده است: روز ملاقات. روز ملاقات برای یک زندانی شیرین ترین لحظه هاست. ازلحظه ای که نامت را صدا می کنند تا زمانی که روی عزیزانت را می بینی، لحظه شماری می کنی، لحظه ها برایت کش می آیند و تو دلت می خواهد زیباترین لباس ات را به تن کنی و آراسته به دیدن عزیزانت بروی، هر چند مجبوری چادر سرمه ای به سرکشی، و دمپایی زندان به پا کنی؛ شاید برای کسانی که تجربه زندان ندارند میان چادر سرمه ای زندان که هم بندانت با مهربانی به تو قرض می دهند با چادر سرمه ای زندان که پر از نشان عدالت قوه قضائیه است فرق چندانی نباشد اما برای تو فرق می کند، تو با این چادر احساس بهتری داری و خودت را در هیئت مادرت و خواهرت می بینی نه در هیئتی که از تو می خواهند.

در زمانی که منتظر یکی از زندانبانان هستیم تا به همراه آنان به ملاقات برویم به دفتر می روم و سر صحبت را با یکی از زندانبانان زن باز می کنم. برایشان توضیح می دهم که برای چه چیزهایی مبارزه می کنیم و از کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین می گویم، و می گویم تجربه زندان ایمان مرا به حقانیت راهی که در پیش گرفته ایم بیشتر کرده است. زندانبان به شوخی می گوید: «بگذار مردها زن دوم بگیرند به تو چه ربطی دارد» و من از مسئولیت شهروندی ام می گویم. می دانم که او هم مخالف چند همسری، مخالف حق طلاق یک طرفه ی مرد و مخالف ازدواج دختران در سن پایین است با وجود این باور نمی کند که من به خاطر تغییر همین ها اینجا هستم و می گوید: «حتما تو به کسی توهین کرده ای که به اینجا آمده ای». می گویم خودم و دوستانم شیوه ای کاملا مدنی و مسالمت آمیز را برای تغییر قوانین برگزیده ایم، می گویم به کار مدنی اعتقاد دارم و برای تغییر قانون، امضا جمع می کنم.

زندانبان دیگری می گوید:«یک دست صدا ندارد» لبخند می زنم:« کاملا درسته. به همین خاطر هست که ما فعالیت در کمپین را برگزیده ایم چون می خواهیم این مطالبات هر چه بیشتر عمومی شود» با خودم فکر می کنم اگر قاضیان ما چنین قدرتی دارند که ما را مدتها در زندان نگاه دارند، مطالباتمان را با پایه های نظام در تناقض ببینند، چند همسری را از مبانی اسلام و نظام اسلامی بدانند، و به تلاش ما در کمپین یک میلیون امضا اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی بزنند با آگاهی های بسط یافته زنان زندانی چه می کنند؟ زنانی که در دفاع از خود، قانون ناعادلانه را مسئول عمل خلاف خود می دانند، زنانی که همچون «بهجت» متهم به قتل شوهر می شوند و به قاضی بازرس می گویند: «وقتی قانون شما در حق ما عادلانه اجرا نمی شود، وقتی برای گرفتن طلاق چهار سال با سه بچه آواره این خانه و آن خانه رفتم، ترجیح دادم خودم عدالت را در حقم اجرا کنم.» شاید نظام قضایی ما بتواند فعالان حقوق زنان را با ارعاب و تهدید، احضارهای مکرر و بلاتکلیفی در زندان خسته و مستأصل کند اما با آگاهی های بسط یافته ی زندان بانان خود چه می کند؟ براستی چه کسانی بهتر از مددکاران زندان اوین از عمق فجایعی که قوانین ناعادلانه و عرف سرکوبگر و تفسیرهای مردسالارانه از دین برای زنان ایجاد کرده اند و زندگی آنها را به بن بست کشانده اند باخبر هستند؟ ما در این چند روز قصه های زیادی شنیدیم، داستان های واقعی؛ از نزدیک پای درد دل های زنانی نشستیم که به دلیل قوانین تبعیض آمیز و عرف سرکوبگر به بن بست رسیده اند. متهمان به قتلی را دیدیم که برای خارج شدن از چرخه ی خشونت سعی فراوان کرده اند؛ با تلاشی توانفرسا به هر دری زده اند وبه هر راهی پا نهاده اند. بسیاری از این زنان پیش از ارتکاب به قتل کوچک ترین خلافی نکرده اند. آنان مادران و همسران مهربانی بوده اند. سال ها با اعتیاد شوهر، اخلاق بد و خیانت او کنار آمده اند، خون دل خورده اند و تحمل کرده اند. تمامی راه های گریز از چرخه ی خشونتی را که در آن گرفتار بوده اند آزموده اند و هر بار به بن بست رسیده اند و در آخر، انتخابی کرده اند که هرگز انتخاب نبوده است.

به سالن ملاقات می رسیم. یکی از زندانبانان مرد اسامی را می خواند. گروهی به سالن ملاقات حضوری می روند و گروهی به سالن ملاقات کابینی. سهم ما ملاقات کابینی است. نادر و صدیقه منتظرم هستند. خواهرم مثل همیشه زیبا و مهربان منتظرم ایستاده است. او خود قربانی تبعیض های قانونی این نظام مردسالار هست و مرا خوب می فهمد. و چون بسیار مهربان است دنیای بهتر را تنها برای خود نمی خواهد. نادر عزیزم بهترین لباس هایش را پوشیده است. از اینکه لباس هایی را که من دوست دارم پوشیده است قلبم فشرده می شود. گوشی را برمی دارد و تمام امیدهای دنیا را در دلم می ریزد: از همبستگی یارانم می گوید و از تلاش دوستانم برای پیشبرد کمپین. مصمم تر از پیش به بند بازمی گردم. در سالن بند محبوبه را می بینم. او هم به ملاقات می رود.

روایت دوم : روایت محبوبه حسین زاده

قربانیان، تنها هم بندهای من نیستند، تمام زنان این سرزمین اند

«شوهرانمان در گورهای سربسته هستند و ما هم در گورهای سر باز، ما همان روزی که شوهرانمان را کشتیم، خودمان هم مردیم ».این جملات را زنی می گوید که در تخت سه طبقه ی روبروی من با کابوس های مرگ شوهرش شب را به صبح می رساند، شوهری را که با ضربات چاقو به قتل رسانده است.

اینجا زندان اوین است. بند نسوان و ما (من و ناهید کشاورز) هم نمی دانم به اتهام اقدام علیه کدامین امنیت ملی روزهای بلاتکلیفی را در جمع این زنان می گذرانیم. 10 زن از 16 زن هم اتاقی مان که یک هفته است در کنارشان هستیم به جرم قتل شوهرانشان پی صبح امیدی به آینده و بی هیچ امیدی به قانونی که از آنان حمایت کند، روزهای دیوار بلند اوین را به شب های تارش می دوزند. که اگر این قانون ظرفیت حمایت از آنان را داشت اکنون به جرم کشتن شوهرانشان در انتظار روزی نبودند که به گفته ی خودشان آنها را بالا بکشند (زنان زندانی این اصطلاح را برای روز اعدام و لحظه ی بردار شدن به کار می برند)

همه شان مهربانند و آرام و به نظر خیلی صبور. زنان ازدواج های اجباری، زنان ازدواج در سنین 13 - 14 سالگی، زنان ازدواج نه به رضایت خود بلکه به رضایت پدر خویش؛ یکی با سیلی های پدرش به اجبار به همسری مردی درآمده که 45 سال از او بزرگ تر است و آن یکی هم که هنوز 4 سال پس از قتل همسرش در خواب، کابوس مرگ او را می بیند و دل نگران آینده ی دخترکانی است که به بهزیستی سپرده شده اند و دیگران نیز همچون او .

زن، مادر، دادخواست طلاق، قانون تبعیض آمیز، زنان قاتل ... همه شان جز یکی زیر 40 سال سن دارند. می گوید چرا هیچ کس به دردها و بدبختی های ما گوش نکرد. کجا بود قاضی وقتی شوهرم را برای تأمین خرج اعتیادش شبی از خانه ام بیرونم کرد؟ چه باید می کردم؟ با کدام قانون حمایت گر، نجات می یافتم؟ چرا قاضی به حرف هایم گوش نداد؟ دیگر خسته شده بودم. قانون هیچ حمایتی از من نکرد. خودم از حقم دفاع کردم. آره: کشتمش.

آن یکی می گوید : پدرم می گوید آبرویمان می رود. گریه کردم که مگر خودتان 13 سالگی به زور شوهرم ندادید؟ حالا هم طلاق می خواهم. قبول نکردند. اما آن شب که با آن زن در خانه و رختخواب خودم دیدمش دیگر نتوانستم تحمل کنم... قربانیان تنها همبندهای من نیستند که تمام زنان این سرزمین اند.

امروز چند قاضی برای بازرسی از زندان آمدند. ناهید به دیدن عزیزانش رفته است. قاضی سرک کشیده و می گوید در این اطاق مشکلی ندارید؟ گویا مشکل فقط وضعیت معیشتی زنان زندانی در اوین است. می فهمد که روزنامه نگارم. حالا دیگر درد همه را می پرسد. جرمم را می گویم: اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ علیه نظام. می گوید بازداشتم با قرار کفالت در زندان غیر قانونی است. با خوشحالی نامش را می پرسم تا منبع خبری مطمئنی باشد در روزهای بلاتکلیفی؛ روزهایی که قاضی پرونده مان خودش را ملزم به پاسخگویی نه به خانواده مان می داند و نه به وکیلمان. بلافاصله خودش را جمع و جور می کند و می گوید:« احتیاجی به دانستن نام من نیست، هرچند این از اختیارات قاضی است تا هر زمان صلاح بداند شما را در اوین نگه دارد.» ! و من می خندم او حتی جسارت بیان نام خودش و دفاع از نظر خودش را ندارد. دو سه قاضی دیگر هم مشتاق شده اند. یکی دیگر از قضات از مهرانگیز کار می گوید و از تلاش هایش در زمینه ی دفاع از حقوق زنان. دلم می گیرد. به اندازه ی همه ی روزهایی که او و شیرین عبادی و زنانی مثل او به جرم دفاع از حقوق زنان در همین زندان گذراندند. و مرد آهسته مرا به گوشه ای می خواند تا بپرسد آیا رفتار زندانیان با ما خوب است و آیا اینجا اذیت می شویم... به یاد سلول های دود گرفته و سراسر غبار بند یک (بند تنبیهی زنان) می افتم و به یاد لحظات ناامنی خودمان در آن بند. آنجا پای پله های طبقه اول ایستاده بودم که زنی را ازپله های طبقه دوم کتک زنان به پایین کشیدند .چند زن زندانی او را تاحد مرگ کتک می زدند و چند زن زندانی دیگر دستانش را گرفته بودند تا فرار نکند .زن را از پله ها به پایین هل می دادند و من به اندازه همه روزهای زندگی ام احساس استیصال می گردم .لحظه ای که چشم های غمگین و وحشت زده اش را برای کمک به دیگران دوخته بود نه فریادرسی بود و نه هیچ زندانبانی...

خواستم از دخترکی همیشه گریان بگویم که دیشب در همین بند تلویزیون اتاقش را جلوی چشمان مضطرب هم بندانش به زمین کوفت .می خواستم از دخترکی بگویم که این بار دیگر به جای خود زنی دست هایش که دیگر جای سالمی بر آن نمانده بود سر را درون شیشه پنجره خرد کرد و این بار زندان بان بود که غش کرد....

فقط به آن قاضی گفتم لطفا بخواهید شما را به بند یک ببرند که تا کنون هیچ خبرنگاری را حتی برای تهیه گزارش و بازرسی به آنجا نبرده اند... بعدتر زنان بند یک گفتند پای قاضی هم به آنجا باز نشد، مثل همیشه در را به روی آنها بستند تا مبادا نگاه قاضی بر نگاه های زنان بند یک بیفتد.

مادر عزیزم و خواهر وفرزند کوچکش به دیدارم آمدند. ناهید با مادر صحبت کرده و او از نگرانی پدر پیرم گفته ، سهیل یک سال و نیمه دست های کوچکش را به شیشه کابین می چسباند و با صدای بلند می خندد، خواهرم گریه می کند، بی دلیل نیست، آخرین روزها را با فرزندش می گذراند، بعد از 4 ماه بلاتکلیفی و با زحمات فراوان وکیلش بلاخره قرار به طلاق توافقی شده با بخشش همه چیز و حتی حضانت سهیل کوچکی که در آن ماه ها طنین خنده و شیطنت هایش سکوت خانه مادر همیشه نگرانم را برهم زده بود. خواهرم نگران کودکش هست و من درمانده تر در برابر نگاه های گریان او که فقط 23 سال سن دارد. می گوید من هم یکی از زنان قربانی این قوانین تبعیض آمیز، از همین امروز آنقدر برای کمپین امضا جمع می کنم تا روزی که این قوانین تغییر کند .

زن زندانی که هم اکنون او نیز مشغول ثبت خاطراتش در دفتر کوچکی است مرا به گوشه ای می کشاند و می گوید آیا من می توانم به شما برای جمع آوری امضا کمک کنم و می خواهد هرطور شده برگه ای را به او برسانیم تا زنانی که خود در بن بست اوین گرفتار مانده اند برای دیگران روزنه ای بازکنند، با تک تک امضاهایشان....و باز به یاد آخرین سوال برگه بازجویی می افتم: نوشته بود خواست های شما در کمپین از جمله منع چند همسری ، برابری و دیه وشهادت مخالف مبانی فقهی اسلامی و پایه های نظام جمعوری اسلامی است، آیا بااین وجود خواستار تغییر قوانین هستید. آن روز نوشتم آری گرچه می دانم مخالفتی با مبانی اسلام ندارد و امروز با قاطعیت بیشتری می گویم و می نویسم : به حرمت تمام زنان و مادران سرزمینم خواستار تغییر قوانین تبعیض آمیز هستم.

بازگشت به صفحه قبل   نسخه قابل چاپ   لینک دائمی به این خبر 
 
 
¤ اخبار جبهه ملی
¤ درگذشت مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی
¤ بازداشت پیمان عارف عضو جبهه ملی ایران
¤ ادیب برومند: انحلال مجلس استیضاح مصدق را منتفی کرد
¤ نامه سخنگوی جبهه ملی ایران به بی بی سی
¤ پیام های نوروزی
¤ خورشیدی که هر روز فروزان تر از روز پیش میدرخشد/بیانیه جبـــهه ملــــی ایــــران
¤ سنگر نشین بی مدعای آزادی هوشنگ کشاورز صدر رفت
¤ تجزیه طلبی محکوم است/رئیس هیئت رهبری جبهه ملی ایران
¤ متن پیام های رهبران جبهه ملی به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس کنفدراسیون
¤ تحلیل جبهه ملی ایران ازرویدادهای مصر
¤ دکتر علی رشیدی عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران به دو سال زندان و 5 سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد
¤ بازداشت اعضاي جبهه ملي ايران در اسفراين خراسان شمالي
¤ بزرگداشت دکتر مصدق در واشنگتن/2 گزارش
¤ بزرگداشت دکتر محمد مصدق در باشگاه ملی خبرنگاران در واشنگتن دی سی شنبه 10 نوامبر 2012
¤ مشروح سومین گزارش احمد شهید در رابطه با حقوق بشر در ایران
¤ جبهه ملي ايران , نيروي هوايي و خلبانان قهرمان دفاع مقدس را گراميداشت
¤ تکدیب امضا
¤ جبهه ملی ایران: به یاری زلزله زدگان بشتابیم
¤ درگذشت رادمرد میهن دوست آقای دکترخسروسعیدی عضو حزب ایران و جبهه ملی ایران
¤ ننگ ونفرین بربیست وهشتم مرداد
¤ اسطوره مقاومت مهندس عباس اميرانتظام در بيمارستان بستري شد
¤ بیانیه ادیب برومند و جبهه ملی ایران- اروپا و آمریکا در اظهار تاثر و همدردی با هموطنان داغدیده آذربایجانی
¤ احضار كورش زعيم
¤ درود بر چهاردهم مرداد / ادیب بـرومـند- رهبر جبهه ملی ایــران
¤ جبهه ملی ایران نسل کشی مسلمانان در میانمار را محکوم میکند
¤ بیانیه ادیب بـــرومند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت بزرگداشت ۳۰ تیر 1331
¤ نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به رئیس جمهور آمریکا درمورد ادعای واهی مالکیت امارات بر جزایر ایرانی
¤ عمل جراحی قلب دکتر حسین موسویان، رییس هیئت اجرایی جبهه ملی ایران
¤ گرامیداشت یکصدوسی امین زادروز دکتر محمد مصدق در پاریس و کلن
¤ یادداشت اعتراض جبهه ملی ایران به موسسه گوگل
¤ تکذیب مذاکرات جبهه ملی ایران با آقای رضا پهلوی و نزدیکان ایشان
¤ جبهه ملی ایران مهیای ستیزه گری در باره حفظ تمامیت کشور است/ادیـب بـرومـند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
¤ پیام های نوروزی استاد ادیـب بـرومـنـد , دکتر حسین موسویان ,اقاي حسن لباسچی و مهندس كورش زعيم
¤ پیام نوروزی ادیـب بـرومـنـد
¤ دیدارسخنگو و اعضای جبهه ملی ایران با دکتر علی رشیدی
¤ بیانیه ادیـب بـــــرومــند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران درباره انتخابات اسفند ۱۳۹۰
¤ جبهه ملی ايران در انتخابات شرکت نمی کند
¤ آخرین وضعیت جبهه ملی ایران
¤ وضعیت نا مساعد جسمی حمید رضا خادم، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین
¤ آیا جبهه ملی ایران منحل میشود؟
¤ بازجویی و بازداشت فعالان و اعضای جبهه ملی ایران
¤ ادامه بازداشتها و احضار اعضای جبهه ملی ایران به وزارت اطلاعات
¤ برگزاری جلسات شورای جبهه ملی ایران ممنوع شد
¤ احضارعیسی خان حاتمی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران/ بازداشت مهندس محمد توسلی
¤ بازداشت دکتر علی رشیدی
¤ احضار ملیون به وزارت اطلاعات
¤ نشست مهرماه شوراي مركزي جبهه ملي ايران
¤ جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران پنج شنبه در تهران برگزار شد
¤ جبهه ملی ایران در خارج از کشور نماینده ندارد
¤ @نامه پیمان عارف به احمدی نژاد@دیدار از پیمان عارف
© 2004 - 2011 - خبرگزاری جبهه ملی ایران - J M I N e w s . c o m - تماس با ما