گفت و گو با زهره خالقي، بلندقدترين بسکتباليست تيم ملي زنان ايران
من اينجا هستم، بين زمين و آسمان
حديث علمي، مهدي اميرپور
زهره خالقي در حالي بلندقدترين بسکتباليست تيم ملي زنان به حساب مي آيد که هنوز خودش دقيقاً نمي داند قدش چند سانتي متر است. اگر بخواهيم به خودش اعتماد کنيم مي رسيم به اينکه او 185 سانتي متر قد دارد و اگر بخواهيم به اندازه گيري فريده هادوي سرمربي تيم ملي زنان بسکتبال اعتماد کنيم او يک بسکتباليست 187 سانتي متري است. به هرحال چيزي که عجيب تر از اين ماجراست بي تفاوتي خود اوست که در اين مدت اصلاً تحريک نشده تا خودش برود قدش را اندازه بگيرد. او الان هفت سالي مي شود که در تيم ملي بازي مي کند هرچند در هفت سال گذشته تيم زنان ايران به خاطر مشکل لباس هيچ ديداري در خارج از کشور نداشت. البته اولين تورنمنت رسمي تيم زنان ايران ماه گذشته با حضور ايران در سوريه انجام شد که در آن ايران بين هشت تيم به رده چهارم رسيد. اين مي تواند يک آغاز خوب براي بسکتبال زنان ايران باشد آن هم در وضعيتي که زهره خالقي از ستارگان ايران بود و البته بلندقدترين بازيکن تيم ايران. نمايش او در اين تورنمنت به قدري خوب بود که حتي از الان بحث حضور او در تيم هاي باشگاهي سوريه آغاز شده. به هرحال اگر اين اتفاق بيفتد بسکتبال زنان ايران مي تواند روي او حساب جداگانه يي باز کند؛ روي کسي که اصليت کرماني دارد و تا پيش از اينکه براي نفت تهران در ليگ بازي کند، در کرمان اقامت داشته. نکته پاياني اينکه زهره خالقي معروف است به اينکه مي خواهد در اوج خداحافظي کند. با اين حساب اصلاً عجيب نيست اگر او پيش از چاپ اين مصاحبه از دنياي بسکتبال خداحافظي کرده باشد.
- چرا بسکتبال را انتخاب کردي؟ دخترهاي قدبلند انتخاب هاي بهتري هم دارند؛ مثل واليبال.
حالا چرا واليبال؟
- خب، دخترانه تر به نظر مي رسد.
من کلاً ورزش را از 8 سالگي شروع کردم. اول دووميداني بعد هم واليبال که تا آخر دوره راهنمايي ادامه داشت. دبيرستاني بودم که بسکتبال را شروع کردم. واقعيت هم اين بود که اصلاً علاقه يي به آن نداشتم. من حتي يک بار هم توي زمين بسکتبال مدرسه توپ نزدم.
- حتماً به خاطر قد بلندت به آن سمت کشانده شدي.
معلم ورزشم که مربي تيم تربيت بدني کرمان بود، اطمينان داشت اگر خوب تمرين کنم به تيم ملي مي رسم. آن موقع اصلاً به اين چيزها فکر نمي کردم. فقط چون معلم ورزشم را خيلي دوست داشتم، به او اعتماد کردم. در واقع علاقه به بسکتبال را او در من به وجود آورد.
- الان هم حس ات همين است؟ حالا که ديگر آن مربي ات در کنارت نيست؟
به هرحال آن علاقه به وجود آمد و کم کم بسکتبال شد عشق،
- پس حسرت نمي خوري که چرا در تيم ملي واليبال نيستي؟
اصلاً.
- و اگر زمان به عقب برگردد باز هم بسکتبال را انتخاب مي کني؟
حداقل مطمئنم که سراغ دووميداني نمي روم.
- چرا تمام دختران ورزشکار چند رشته را قبلاً تجربه کرده اند؟ به کمبود امکانات و اينکه نمي توانستند در آن رشته ها پيشرفت کنند، ربطي دارد؟
شايد در خودشان نمي بينند که در آن رشته ها پيشرفت کنند. من خودم هم تير و کمان را تجربه کردم. شنا و هندبال را تجربه کردم اما ديدم فقط بسکتبال مي تواند من را راضي نگه دارد. هيجان بسکتبال فوق العاده است.
- خب چرا فوتبال را انتخاب نکردي؟ آن که مهيج تر است.
اصلاً فوتبال را دوست ندارم.
- دختراني که روحيه آرام تري دارند معمولاً سراغ بسکتبال نمي آيند. بسکتبال و هندبال مخصوص آنهايي است که روحيه پسرانه تري دارند، قبول داري؟
بله.
- الان تمام دختران بسکتباليست روحيه پسرانه دارند؟
در تيم ملي بله اما در باشگاه ها نه. خيلي ها هم نازک نارنجي هستند.
- يعني پيش مي آيد که گريه کنند؟
خود من گريه مي کنم. وقتي مي بازيم گريه مي کنم.
- منظورم در جريان بازي است. مثلاً پنالتي ات گل نشود و گريه ات بگيرد.
نه، در جريان بازي گريه نمي کنم.
- حتي اگر مثلاً مربي به ناحق سرت داد بزند؟
اگر به ناحق باشد بغض مي کنم. حتي شايد در خفا گريه هم بکنم. بيشتر از اين ناراحت مي شوم که از من انتظار داشته کاري انجام بدهم که در توانم نبوده اين جوري به من برمي خورد.
- وقتي بسکتبال را شروع کردي، قدت چقدر بود؟
180 سانتي متر. در اين مدت 6-5 سانت رشد کردم.
- در بسکتبال زنان قد خيلي مهم است؟ چون من قد بازيکنان تيم ملي را که مي ديدم همه متوسط روبه بالا بودند اما خيلي بلندقد نداشتيم. وضعيت قدي تيم مردان بهتر به نظر مي رسد.
ما حتي بازيکن با قد زير يک متر و 60 سانت هم در تيم ملي داريم. اما به نظر من قد خيلي مهم است. در بسکتبال بايد قد نسبتاً بلندي داشت؛ هم به خاطر ريباندها هم به خاطر شوت ها. البته فقط قد نيست. ما کساني را داشته ايم که قد بلند داشتند اما استيل بدني خوبي نداشتند. آنقدر قدرت بدني ضعيفي داشتند که خيلي زود کنار رفتند.
- اگر قدت کوتاه بود، باز هم بسکتبال را انتخاب مي کردي؟
بله... يعني اگر باز هم مثل الان در مسيري قرار مي گرفتم که به سمت بسکتبال بيايم، حتماً اين کار را انجام مي دادم چون واقعاً به آن عشق دارم.
- هيچ وقت حسرت نخورده يي که چرا بالاي دومتر نيستي؟
نه، اتفاقاً با بچه هاي تيم که صحبت مي کرديم من تنها کسي بودم که از قدم راضي بودم.
- واقعاً دوست نداشتي دومتر بودي؟
اگر دومتر بودم که ديگر الان اينجا نبودم. حتماً داشتم در WNBA بازي مي کردم،
- الان سنترهاي تيم هاي ديگر ليگ بانوان هم در همين رنج قدي تو هستند؟
يک نفر هست که از من بلندتر است. اسمش سپيده است. يک متر و نود قد دارد و براي باشگاه فولاد اصفهان بازي مي کند.
- پس چرا در تيم ملي نيست؟
بسکتبال را تازه شروع کرده است. فکر مي کنم از حدود يک سال پيش.
- پس در واقع تو دومين بازيکن بلندقد ليگ بانوان و اولين نفر در تيم ملي هستي.
در ليگ هم تا يکي دو سال پيش از همه بلندتر بودم اما حالا سپيده آمده و از همه بلندتر است.
- در مسابقات سوريه چطور؟ چون به نظر مي آيد زن هاي ايران ميانگين قدي نسبتاً پاييني دارند.
آنجا تيم اردن ميانگين قدي بالايي داشت. چند نفر از بازيکنانشان از من بلندتر بودند. لبناني ها هم بلند بودند.
- چقدر بلندتر؟ مثلاً بازيکن 2 متري داشتند؟
نه، مثلاً 4 يا 5 سانتي متر از من بلندتر بودند. اما بين 8 تيمي که در آن مسابقات شرکت کرده بودند، فقط همين دو تيم ميانگين قدي شان بالا بود.
- اگر سپيده به تيم ملي دعوت شود، ديگر تو بلندقدترين ملي پوش بسکتبال بانوان نيستي. به او حسادت نمي کني؟ دوست نداري هيچ وقت به تيم ملي نرسد؟
نه، اتفاقاً من خيلي به پيشرفت او اميدوارم. فکر مي کنم متولد 64 است. خيلي جاي پيشرفت دارد.
- در ليست بازيکنان تيم ملي حدوداً 3 نفر را ديدم که 37 يا 38 سال سن دارند. اينها در اين سن توانايي بازي دارند؟
اين مسابقات براي آنها حکم بازي خداحافظي را داشت. اينها نماينده نسلي از دختران بسکتباليست بودند که خيلي هايشان به دليل اينکه نمي توانستند در بازي هاي برون مرزي شرکت کنند، خيلي زود بسکتبال را کنار گذاشتند. اما خب چند نفري هم طاقت آوردند تا بالاخره شانس تجربه کردن بازي برون مرزي را به دست آوردند.
-به غير از بازيکنان تيم ايران کس ديگري هم با پوشش اسلامي بازي مي کرد؟
فقط يک بازيکن در تيم فلسطين.
-اين لباس ها کارتان را سخت نمي کرد؟
مشکل ما اين بود که به اين وضعيت عادت نداشتيم. وقتي ما پذيرفته ايم با اين لباس ها بازي کنيم چرا نبايد داخل ايران بازي با اين لباس ها را تمرين کنيم؟ چرا در سالن ها را باز نمي کنند تا تماشاچي ها بيايند و ما بازي مقابل جمعيت را ياد بگيريم؟ چرا ورزشکاران زن ما بايد از تماشاچي ها بترسند و مدام نگران باشند که آنها چه تصوري از بازي ما دارند؟ ما اينجا پشت درهاي بسته بازي مي کنيم و در مسابقات برون مرزي ناگهان در يک شرايط جديد قرار مي گيريم.
-شما تجربه بازي در مالزي را هم داشتيد.
آن فقط يک بازي دوستانه بود. رفتيم مالزي که پوشش جديدمان را معرفي کنيم.
-چند وقت است که اين لباس تاييد و تصويب شده است؟
لباس که امسال تصويب شده اما ما از سال گذشته با آن تمرين مي کرديم.
-و از آن راضي هستيد؟
جنس لباس خوب نيست. مشکل حرکتي نداريد اما تنفس پوست واقعاً دچار مشکل مي شود. اين لباس سنگين است و وقتي عرق مي کنيم هم عرق را به خود جذب مي کند و سنگين تر مي شود. البته ما بين دو نيمه لباس هايمان را عوض مي کرديم اما خب خيلي زود دوباره خيس و سنگين مي شد چون به هر حال بسکتبال بازي پرتحرکي است و ما زياد عرق مي کنيم.
-هيچ توليدي ديگري لباس با طرح و جنس متفاوت پيشنهاد نکرده است؟
فعلاً که نه. لباس هاي بسکتبال، فوتبال و واليبال را با هم طراحي کرده اند. لباس ها شبيه هم است البته شلوار فوتباليست ها کوتاه تر است چون آنها ساقبند دارند.
- بازي جلوي تماشاچي چه حسي دارد؟
الان ديگر برايم عادي شده و ديگر لذت بخش نيست. در بازي هاي بين المللي که تماشاچيان مي آيند حضورشان به بازي هيجان مي دهد. بازيکن انگيزه پيدا مي کند که بهتر بازي کند.
- مبلغ قراردادها در ليگ بانوان راضي کننده است؟ الان بالاترين مبلغ چقدر است؟
12 ميليون تومان در يک فصل.
- نسبتاً خوب است. فکر نمي کردم در اين حد باشد.
بد نيست اما اين را هم در نظر بگيريد که از 2 سال پيش پرداخت چنين مبالغي باب شده است. قبلاً اصلاً خبري از اين پول ها نبود. خود من 10 سال است که بسکتبال بازي مي کنم اما 2 سال است بابت اش پول مي گيرم.
- از مبلغ قراردادت راضي هستي؟
حداقل آنقدر هست که به کار ديگري فکر نکنم.
- اوج آرزوهايت در سطح باشگاهي کجاست؟
من پيش از اين يک بار از امارات پيشنهاد بازي داشتم. گويا تيم الاتحاد بود که البته جور نشد براي بازي به آنجا بروم. در سوريه هم سوري ها مايل بودند برايشان توپ بزنم. خيلي دوست دارم اولين لژيونر بسکتبال دختران ايران باشم.
- پيشنهاد اماراتي ها را چرا رد کردي؟
قضيه مال پارسال است. دعوت نامه فرستاده بودند سازمان اما بعد فهميديم من را براي بازي در جام «خليج عربي» مي خواهند. من هم به خاطر اسم اين جام و جعل نام خليج فارس قبول نکردم.
- پيشنهاد سوري ها جدي بود؟
راستش را بخواهيد من به آنها پيشنهاد دادم، سوريه بازيکن بلندقد نداشت و البته با صحبتي هم که انجام داديم به نظر مي آمد مايلند بازيکن بلندقد هم داشته باشند حالا بايد منتظر مسوولان تيم الجلا بمانيم تا ببينيم اقدام مي کنند يا نه.
- اجازه بده از بحث هاي فني بيرون بيايم. زندگي براي بلندقدها سخت است؟
نه خيلي، اين برخورد مردم است که سختش مي کند.
- برخوردها ناراحت کننده است؟
جالب است اما خب سخت هم هست. من هميشه به مادرم مي گويم به کسي نگو من بسکتباليستم يا در چه سطحي بازي مي کنم. البته مردم خيلي زود صميمي مي شوند اما من ترجيح مي دهم در مورد ملي پوش بودنم حرفي نزنم.
- معمولاً برخورد مردم چطور است؟
عادي ترين اتفاقي که برايم مي افتد اين است که مي خواهند قدشان را با من مقايسه کنند. بارها پيش آمده که ايستاده ام و ناگهان متوجه مي شوم کسي پشت سرم ايستاده تا دوستانش که کمي دورتر هستند قد او را با من بسنجند،
- اين قضيه ناراحت ات مي کند؟
قبول کنيد که سخت است. من هميشه سعي مي کنم در خيابان پياده راه نروم يا حداقل تنها نروم. خيلي ها خيره مي شوند و خب بعضي ها هم حتماً بايد نظر بدهند،
- اما احتمالاً همه هم حدس مي زنند که بسکتباليست باشي.
شايد فقط در حد حدس زدن باشد چون کسي من را نمي شناسد. حتي هيچ يک از ملي پوشان تيم مردان هم من را نمي شناسند. البته خوشحالم که کسي من را نمي شناسد.
- شهرت را دوست داري؟ اينکه عکس ات در روزنامه ها چاپ شود و همه تو را بشناسند.
هرکس چنين چيزي را دوست دارد اما اين را مي دانم که جاي شهرت در زندگي ام خالي نيست.
- از علاقه مندي هايت بگو.
دوست دارم بازيگر شوم.
- خيلي ها دوست دارند بازيگر شوند. براي رسيدن به اين خواسته ات کاري هم کرده يي؟
قرار است به زودي با مهدي فخيم زاده ملاقات کنم و تست بدهم.
- پس به آن جدي فکر مي کني. بسکتبال را ترجيح مي دهي يا بازيگري؟
بسکتبال، ترجيح مي دهم بسکتباليستي باشم که هرازگاهي فيلم بازي مي کند.
- زهره خالقي در طول روز به غير از بسکتبال چه کار مي کند؟
ماشين سواري مي کنم يا در اينترنت چرخ مي زنم اما خب از 24 ساعت 22 ساعت به بسکتبال فکر مي کنم.
- مي خواهي بگويي مدام درگير بسکتبالي؟
البته خيلي زشت است که بگويم تا به حال هيچ وقت ننشسته ام تا يک بازي را کامل تماشا کنم. اما به کتاب و فيلم بسکتبال هيچ علاقه يي ندارم. تا به حال نه کتابي خوانده ام و نه حتي يک فيلم ديده ام. حتي فيلم بازي خودم را هم نديده ام. هيچ الگوي داخلي و خارجي هم ندارم.
- حتي بين بازيکنان NBA هم الگو نداري؟
باور مي کنيد اصلاً هيچ کدامشان را نمي شناسم؟ آنها آنقدر حرفه يي بازي مي کنند که اعصابم را خرد مي کنند، مدتي است شروع کرده ام به تماشاي بازي هاي ليگ مردان ايران. از بازي صمد نيکخواه هم خوشم مي آيد.
- چيزي وجود دارد که نگرانش باشي؟
من وسط زمين و هوا مانده ام. يک ترديد بزرگ. دوست دارم از تيم ملي کنار بکشم.
- چرا اينقدر زود؟
چون مي خواهم در اوج کنار بروم و اين خودم باشم که مي روم. نگران اين هستم که دوره بعدي دعوتم نکنند. اگر اسم من را از جمع ملي پوشان خط بزنند، داغان مي شوم. نمي خواهم به چنين وضعيتي دچار شوم.
- اگر بازي نکني، چه کار مي کني؟
بسکتبال را که کنار نمي گذارم. حتماً مي روم سراغ داوري. اما حرف مربيگري را نزنيد. اصلاً تحمل استرس مربيان را ندارم. بازيکنان فقط قبل از بازي استرس دارند. وقتي داخل زمين مي رويم همه اين استرس مال مربي است.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
بانوان به ورزشگاه «آزادي» مي رسند؟
ايرنا؛ حضور خانواده ها در ميادين ورزشي به عنوان تماشاگر هرچند مقوله جديدي نيست، اما از آنجا که هنوز به جواب مشخصي نرسيده، همچنان بحث محافل ورزشي کشور است و توصيه اخير کنفدراسيون فوتبال آسيا به ايران براي باز کردن در ورزشگاه ها به روي بانوان بررسي اين مهم را بيشتر طلب کرده است.
در پي سفر ناظر ژاپني کنفدراسيون فوتبال آسيا ( اي اف سي) به منظور بررسي وضعيت باشگاه ها و تاييد فوتبال حرفه يي ايران و مسائلي از قبيل حاضر نشدن بانوان در ورزشگاه به عنوان يک نقطه ضعف، فوتبال با مساله جديدي روبه رو شد. در نشست مسوولان اي اف سي با مسوولان فدراسيون فوتبال معلوم شد فوتبال ايران به درصدي از خواسته هاي اين تشکيلات قاره يي پاسخ نداده و تا پايان ماه جاري مهلت دارد به بقيه درخواست ها نيز پاسخ دهد.
آنچه شواهد امر نشان مي دهد، احتمالاً توصيه هاي کنفدراسيون فوتبال آسيا در آينده يي نه چندان دور به عنوان يک تهديد براي ورزش به ويژه فوتبال کشورمان به شمار خواهد رفت و جا دارد که نگاه جدي تري به آن داشته باشيم؛ اصلي که مسوولان فدراسيون فوتبال تلويحاً به آن اشاره دارند و حاضر به تاييد مستقيم آن نيستند. مسلماً اگر مسوولان ورزش کشور از هم اکنون به فکر آن بوده و فکري براي حل آن بکنند، نتايج مطلوب تري خواهد داشت تا آنکه تشکيلاتي خارج از سياست هاي ما آن را ديکته کند.
اما اين مساله مخالفان خود را هم دارد. آنان معتقدند بايد قدم هايي برداريم که شرايط فرهنگي ورزشگاه ها آماده حضور همه آحاد جامعه اعم از مرد و زن باشد. اکنون در برخي از ورزشگاه ها با معضلاتي مانند تماشاگرنماها، شعارهاي غيراخلاقي و برخوردهاي غيرفرهنگي روبه رو هستيم. در محل هاي برگزاري رقابت هاي فوتبال، بعضاً الفاظ نامناسبي گفته مي شود که شنيدن آنها در شأن و منزلت زن مسلمان نيست.
اما اين معضلي است که چه زنان حضور داشته يا نه، وجود دارد. برخورد با افراد خاطي، ممانعت از دادن شعارهاي زشت، احداث امکانات و تاسيسات مناسب، طرح شعارهاي اخلاقي، پاکسازي فضاي ميادين ورزشي، اطلاع رساني و تبليغات مثبت از طريق رسانه هاي همگاني و... مي تواند در اين راه کارگشا باشد. در حال حاضر ورزشگاه هاي کشور از لحاظ امکانات با استانداردهاي جهاني فاصله زيادي دارند، به غير از مسائل فرهنگي، از نظر محل نشستن، سرما و گرما، مکان هاي بهداشتي، درهاي ورود و خروج و... نيز مشکلات بسياري در ورزشگاه ها وجود دارد. شايد اگر موانع موجود رفع شود، زنان راحت تر بتوانند به اين آرزوي ديرينه خود که حضور در ورزشگاه هاي فوتبال است، دست يابند.
به اعتقاد نايب رئيس بانوان فدراسيون فوتبال بايد کاري کرد که زنان به عنوان نيمي از جمعيت کشور بتوانند بدون دغدغه فوتبال را از نزديک دنبال کنند تا حداقل هيجان بخشي از ورزش دوستان به ويژه نسل جوان به اين نحو فروکش کند. فريده شجاعي گفت؛ ما تابع سياست هاي نظام هستيم و اگر مسائلي وجود دارد که مثلاً نبايد بانوان در ورزشگاه ها حضور يابند پس بايد تابع سياست بود. اما بهتر است اين موانع و چالش ها را پيدا کرد و اگر مقدور بود راه حل معقولانه يي پيشنهاد داد.
شجاعي درخصوص جو حاکم بر فوتبال هنگام باخت يک تيم و ايجاد ناآرامي و برخي بي حرمتي ها گفت؛ به نظر من شايد حضور زنان در ورزشگاه ها بتواند اين مساله را کمي تعديل کند، چون مردان ايراني به سبب برخي تعصبات خاص از دادن دشنام يا حرکات ناشايست در حضور زنان خودداري مي کنند.
ناهيد توسلي پژوهشگر امور زنان عدم حضور برابر زن و مرد در فعاليت هاي مختلف جامعه را موجب پديد آمدن خشونت مردانه مي داند. به گفته وي حضور زنان در ورزشگاه ها به عنوان تماشاگر، نشاط را به ميادين ورزشي بازگردانده و با تلطيف، موجب حفظ حرمت ها از سوي حاضران ديگر نيز خواهد شد.
اما محمدمهدي خبيري عضو هيات علمي دانشکده تربيت بدني دانشگاه تهران گفت؛ ممنوعيت حضور بانوان در ورزشگاه ها راه حل نيست بلکه بايد به دنبال راهکاري بود تا هم محدوديت ايجاد نشود هم مسائل شرعي و عرفي رعايت شود. به نظر من حضور زنان در ورزشگاه ها باعث مي شود مردان مسائل را بيشتر رعايت کنند و از بي حرمتي و بي احترامي هايي که هنگام بازي در ورزشگاه ها از خود نشان مي دهند به اين نحو جلوگيري شود.
دومين سهميه المپيک براي زنان ايران
بعد از سارا خوش جمال فکري که سهميه حضور در رقابت هاي تکواندو المپيک 2008 پکن را به دست آورده بود، اين بار هما حسيني عضو تيم ملي رويينگ قايقراني بانوان ايران دومين مجوز حضور در بازي هاي المپيک را به نام خود ثبت کرد. در آخرين روز مسابقات انتخابي المپيک در چين، هما حسيني ملي پوش کشورمان که با نمايندگان کشورهاي ميانمار، قزاقستان، کره، هنگ کنگ و ويتنام هم گروه بود، توانست دومين سهميه ايران را براي حضور در بازي هاي پکن به دست آورد. حسيني در اين گروه چهارم شد.
در رويينگ دونفره سبک وزن بانوان نيز «مينا اميني» و «بهناز مرادخاني» که به فينال B اين رقابت ها صعود کرده بودند، در گروه خود مکان ششم را کسب کردند. در اين گروه قايقراناني از کشورهاي ويتنام، کره شمالي، چين تايپه، اندونزي و هند حاضر بودند.
اين رقابت ها با حضور 25 کشور در شهر چوچياچوا در 25 کيلومتري غرب شانگهاي چين برگزار شد و با برگزاري مسابقات فينال صبح ديروز به پايان رسيد.