آیا زمان آن رسیده است که واحد پول ایران مورد تجدید نظر قرار گیرد؟
اقدام اخیر بانک مرکزی در چاپ اسکناسهای پنجاه هزار ریالی توجه جهانی رانسبت به سیستم پولی ایران جلب کرده است . اسکناسهای جدید بخاطر چاپ نمای حرکت االکترونها به دور هسته یک اتم و حدیثی از پیامبر اسلام (ص) که میگوید: ًاگردانش در ثریا باشد مردانی از پارس به آن دست خواهند یافت ً مورد توجه و انتقاد روزنامه نگاران غربی واقع شده اند. در مقالات مربوطه علاوه بر انتقاد از لاف زنی دولت ایران و تهییج افکار عمومی در مورد دستیابی ایران به تکنولوژی هسته ای ِ اشاره شده است که ارزش این اسکناسها فقط معادل دو پوند و هشتاد پنس یا جیزی شبیه پنج دلار امریکائی است که برای بزرگترین اسکناس در گردش ایران بسیار ناچیز است.
باید توجه داشت که مخارج چاپ اسکناس بسیاربالاست و از اینرو اکثر کشورهای دنیا کوشش میکنند که تا حد ممکن درآن صرفه جوئی کنند. برای مثال ضرب سکه های یک پوندی و دو پوندی در انگلستان با توجه به عمر طولانی تر سکه ها در مقایسه با اسکناسهای کاغذیِ به خاطر صرفه جوئی در مخارج چاپ اسکناس صورت گرفته است. اشکال دیگری که اسکناسهای کم بهای ایرانی ایجاد میکنند حجم زیاد آنهاست که حمل و نقل و شمارش آنها راوقت گیرو مشکل کرده است.
در روسیه پس از فروپاشی نظام سوسیالیستی و تورم بی اندازه و بی ارزش شدن روبل برای حل مشکلات مربوطه واحد پول را به روبل جدید که معادل هزار رول قدیم بود تبدیل کردند. در فرانسه نیز در زمان ریاست ژنرال دوگل فرانک جدید به جای فرانک بی ازش قدیم مورد استفاده قرارگرفت.
در اینجا ما پیشنهاد می کنیم که ما هم ریال جدید را که میتواند معادل ده هزار ریال قدیم باشد را به عنوان واحد پول جدید انتخاب کنیم. بدین ترتیب واحد پول جدید ما ارزشی تقریباً معادل دلار ویورو خواهد داشت. با این انتخاب هم در مخارج چاپ اسکناس صرفه جوئی خواهد شد و هم مشکلات شمارش و حمل و نقل آن حل خواهد شد.
لازم به تذکر است که تجربیات بدست آمده در روسیه و اخیراً در کشورهای اتحادیه اروپا پس از تبدیل واحد پولی قدیم به واحد جدید نشان داد که نگرانی هائی که در مورد اثرات تورمی آن وجود داشت چندان موردی نداشتند.
جبهه ملی ایران درا نگلستان از شما خوانندگان عزیز دعوت میکند که در این بحث شرکت کنید و نظرات خود را در مورد تغییر واحد پول در ایران برای ما ارسال کنید.
دکتر فرزاد وحید
جبهه ملی ایران در انگلستان
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
در حاشیه اصرار امریکا و متحدینش در مورد صدور قطعنامه دوم شورای امنیت برای اعمال تحریم های جدید بر علیه ایران
با توجه به عدم انعطاف و واقع بینی سیاسی دولت ایران ِ به نظر میرسد که در حال حاضر تنها مانع در مقابل صدور قطع نامه دوم و اعما ل تحریمهای جدید و زمینه سازی برای حمله نظامی به ایران مخالفت چین و روسیه است.
پس از فروپاشی اتحاد شوروی و یک قطبی شدن دنیا، آمریکا از خلاء بوجود آمده حداکثر استفاده را کرد و نه تنها نفوذ خود را در کشورهای بلوک شرق سابق گسترش داده بلکه در صحنه بین المللی نیز مانعی در برابر خود احساس نکرده است . در سالهای اخیر روسیه و چین اعتماد به نفس بیشتری احساس می کنند و در صدد مقابله با نفوذ غرب در کشورهای منطقه بر آمده اند. اینکه آیا چین و روسیه واقعا ً مایل و قادر به مقابله با نفوذ آمریکا اند منوط است به یکسری فعالیتهای پیچیده سیاسی اقتصادی بین چین و روسیه از یک طرف و آمریکا و متحدانش از طرف دیگر.
احمدی نژاد ویارانش سرنوشت خود را کمابیش به موقعیت روسیه و چین در این راستا وابسته اند. این قماری است که در صورت عدم موفقیت احتمالا ً منجر به استیضاح اوو پایان عمر سیاسیی اش خواهد شد. در این راستا اکثر ناظران سیاسی حتی معتقدند که در صورت عقب نشینی چین و روسیه در شورای امنیت سازمان ملل متحد مقدمات تنبیهات سیاسی و اقتصادی وسیعتر و نهایتا ً حمله نظامی به ایران فراهم خواهد شد و این اقدام منجر به سقوط دولت ودر نهایت ویرانی ایران و اشقال آن خواهد شد.
اینکه این دو کشور چه انتظاری از ایران در قبال حمایت نسبی خود دارند هنوز کاملاً روشن نیست.
در این میان برگ برنده روسیه در مقابله با غرب اهمیت روز افزون صادرات نفتی آن کشوراست بخصوص آنکه روسیه تقریباً مونوپلی صادرات گاز را به اروپا در دست دارد . برگ برنده چین قدرت روز افزون اقتصادی آن و صادرات وسیع آن به آمریکا ست. لازم به یاد آوری نیست که برگهای برنده آمریکا قدرت مالی، تکنولوژیکی، سیاسی و نظامی آن کشور است. اینکه آیا آمریکا می تواند این دو کشور را با قول همکاریهای مالی و تکنولوژیکی مرعوب کند و رای آنها را در شورای امنیت به نفع خود تغییر دهد در آینده نزدیک روشن خواهد شد. در عین حال نباید فراموش کرد که حتی بدون دریافت مجوز از سازمان ملل متحد هنوز هم امریکا ئی ها قادر به لشکر کشی به ایران و یک ماجراجوئی جدید در خاور میانه هستند.