گاه نوشت های امیررضا امیربختیاربه ياد مهندس احمد زيرك زاده رهبر فقيد حزب ايران
@مهندس احمد زيرك زاده كه در پانزده اسفند يك هزار و دويست هشتاد و شش خورشيدي در تهران ديده به جهان كشور فرزند حاج ميرزا زيرك معلم فرزندان خوانين بختياري بود كه به زبان فرانسه تسلط داشته و كتابهايي نيز از اين زبان به فارسي ترجمه كرده بود. وي كه پس از گذراندن دوره ي تحصيلات ابتدايي درشهركرد و اصفهان از دبيرستان دارالفنون فارغ التحصيل شده بود پس از شركت در آزمون وزارت جنگ و كسب معدل لازم براي ادامه تحصيل در مهندسي دريايي به فرانسه رفته و پس از گذراندن مدارج تحصيلي از دانشگاه پليتكنيك پاريس با كسب نمرات عالي فارغ التحصيل شده و براي ارائه خدمات به ايران بازگشته و در سال يك هزار و سيصد و بيست و يك در دانشكده فني دانشگاه تهران مشغول به تدريس شد. احمد زيرك زاده در سال هزارو سيصد و بيست و دو در اعتصاب مهندسين كه فارغ التحصيلان دانشگاه هاي عالي دراعتراض به بدي شرايط كار و كمي در آمد داشتند از رهبران و مجريان آن بوده كه درنوع خود در ايران بي سابقه بوده و «بخشي از همين اعتصاب كنندگان بعدها پايه هاي حزب ايران را تشكيل دادند» اين اعتصاب در نهايت با دخالت مستقيم محمدرضا شاه و ديدار و در خواست وي از نمايندگان اعتصاب كنندگان پايان يافت. اما او كه پس از تحقيقات و تلاش هاي فراوان در راه تحقق دمكراسي، عدالت اجتماعي و حاكميت ملي به اين نتيجه رسيده بود كه دمكراسي بدون حزب همان استبداد است و براي رسيدن به جامعه دمكراتيك نياز به تشكيل حزب است به همراه بيست و پنچ تن از ياران خود به كه عبارت بودند از «مهندس غلامعلي فريور، دكتر عبدالله معظمي، دكتر حميد زنگنه، دكتر معاون، حسين صدر، مهندس ناصر معتمد، مهندس عباس گزيده پور، مهندس عليقلي بياني، مهندس امير پاپور، مهندس محسن عطايي، دكتر شمس الدين جزايري، مرتضي مصور رحماني، مهندس نظام الدين موحد، حسين مكي، رحيم عطايي، مهندس مظفر عطايي زاده، دكتر محسن نصر، خان بابا ايرواني، دكتر كمال جناب، دكتر نعمت الهي و مهندس احمد زنگنه» حزب ايران را با مرام: «1- از لحاظ سياسي: حفظ استقلال كامل كشور و پشتيباني از اصول دمكراسي 2- از لحاظ اقتصادي: استقرار عدالت اجتماع و كوشش در جهت بهبود وضع مادي از راه توسعه كشاورزي، صنعت و بهره برداري از جميع منابع مملكت. 3- از لحاظ اجتماعي: تهذيب اخلاق و تعميم فرهنگ و تامين بهداشت عمومي» بنيانگذاري كردند و پس از چند ماه فعاليت و مبارزه مستمر حزب ملي ديگري كه تحت عنوان ميهن پرستان به رهبري دكتر كريم سنجابي و چند تن ديگر فعاليت مي كردند و داراي شعباتي در شهرستان ها بودند به حزب ايران پيوستند. از ديگر افراد سرشناسي كه بعدها به حزب پيوستند ميتوان اللهيار صالح و دكتر شاپور بختيار را نام برد. پس از تاسيس حزب ايران مهندس زيرك زاده تمامي تلاش خود ار در غالب تشكيلات و برنامه هاي حزبي براي پيشبرد اهداف ملي حزب با سردبيري روزنامه هاي جبهه آزادي ارگان مركزي حزب و شفق ارگان موقت كه پس تعطيل كردن جبهه آزادي منتشر شد و سخنراني ها و روشنگري هايي كه در كلوب هاي حزب و مراسم هاي مختلف ايراد مي كرد به كار برد. سپس درسال 28 پس از انتخاب مجلس شانزدهم كه با دخالت گسترده از سوي دولت همراه بود و با اعتراض و تحسن روشنفكران به اين عمل همراه بود و دكتر محمد مصدق رهبري مخالفان را بر عهده داشت حزب ايران نقش گسترده اي را ايفا كرده و در اين تحصن دكتر سنجابي، مهندس زيرك زاده و ... از سوي حزب ايران در كنار ساير مبارزان در تحصن دربار، كه موجبات تشكيل جبهه ملي ايران را در 28 آبان فراهم كرد حضور چشم گيري داشتند به نحوي كه پس از تشكيل جبههي ملي مهندس زيرك زاده از سوي هسته مركزي جبهه ملي به عنوان اولين دبير انتخاب شدند و همواره از پشتيبانيهاي خود از مهندس حسيبي (عضو ديگر شوراي مركزي حزب ايران) در جمع آوري اسناد نفت و همكاري با ديگر اعضاي نهضت ملي ايران و روشن كردن افكار عمومي نقش به سزايي را در ملي شدن صنعت نفت ايران ايفا كردند و پس از تشكيل دولت ملي دكتر مصدق با قبول مسئوليت، از سوي پيشواي نهضت ملي ايران به معاونت كل وزارت فرهنگ و هنر منصوب شدند و همچنين در دوره هفدهم مجلس شوراي ملي كه درسال 1330 برگزار شد به نمايندگي مردم تهران انتخاب شد و با عضويت در فرانكسيون نهضت ملي ايران به خدمت پرداخت و در 24 تير 1322 به خواست دكتر مصدق استعفا داده و به همراه ساير نمايندگان ملي راه را براي برگزاري رفراندم انحلال مجلس گشودند. مهندس زيرك زاده در جريان كودتاي نافرجام 25 مرداد 1332 به همراه مهندس جهانگير حق شناس وزير راه و دكتر حسين فاطمي وزير خارجه كابينه دكتر مصدق بازداشت شده و پس از شكست كودتا آزاد شدند و در جريان ميتينگ 27 مرداد كه پس از شكست كودتاي 25 مرداد در ميدان بهارستان برگزار شد به همراه دكتر شايگان، دكتر فاطمي و مهندس رضوي جزء سخنرانان اصلي بودند. وي كه در روز 28 مرداد و در زمان كودتا در منزل دكتر مصدق بودند با وجود درخواست هاي مكرر دكتر مصدق براي ترك ايشان و نجات جانشان تا پايان در كنار دكتر مصدق ماند و به همراه ايشان از راه مخفي از خانه خارج شدند و مهندس زيرك زاده كه در هنگام خروج از خانه زخمي شده بود براي اينكه براي ديگر همرهان خود مشكل ساز نشود راه خود را از آنها جدا كرده و دو سال و دو ماه پس از كودتا به دلايل خطراتي كه جان وي را به سبب فعاليت هاي عمده تهديد مي كرد تا آرام شدن اوضاع در مخفي گاه گزراند و در سال 42 خود را معرفي و مدتي را در لشكر دو زرهي بازداشت بود سپس آزاد شد، همچنين وي در 30 تير سال 40 و بهمن 41 به همراه ساير رهبران حزب ايران و جبهه ملي ايران بازداشت و راهي زندان شد. مهندس زيرك زاده با وجود تحصيلات عالي و توانايي هاي فراوان به علت مبارزات سياسي مورد غضب رژيم قرار داشت براي گزران زندگي اقدام به راه اندازي آهنگري كوچكي كرده و از اين طريق امرار معاش كرده وي در سال هاي پاياني زندگي به نگارش كتاب پرسشهاي بي پاسخ در سال هاي استثنايي پرداخت كه حاوي مطالبي ارزشمند پيرامون نهضت ملي ايران است و در سوم شهريور 1372 درسن 86 سالگي در تهران درگذشت و تنها دارايي خود را كه خانه اي در تهران بود طبق وصيت خود به بنيادي تحت نام خود براي بالا بردن سطح علم جوانان ايران واگذار كرده كه اين بنياد هم اكنون فعال بوده و مراكز علمي چندي را درنقاط مختلف كشور تاسيس كرده است.