هرچند که در جامعه کارگری جهان، دهها سال است که کارگران از حقوق کامل مدنی، حق تشکیل اتحادیه و حق اعتراض ازراه اعتصاب برخوردارند، در جمهوری اسلامی هنوز کارگران نه تنها حق تشکل و گردهمایی و اعتصاب ندارند، بلکه در صورت اعتراض به شرایط کاری و عدم دریافت دستمزد، مضروب می شوند، به زندان می افتند و از بازگشت به کار محروم می شوند.
در حالیکه بیشتر کشورها یک روز سال را برای بزرگداشت جامعه کارگری که چرخ اقتصاد را بگردش در می آورند، تعطیل می کنند، در جمهوری اسلامی که به بهانه های مختلف و گاه نا مرتبط با فرهنگ و تاریخ و منافع ملی ایران روزهای زیادی را تعطیل می کنند، به اهمیت روز کارگر بی اعتنا هستند. این در حالی است که ایران از بیست و شش سده پیش برای بیش از هزار سال، در زمانی که کشورهای دیگر با شلاق و فقط برای خوراک از کارگران کار می کشیدند و یا از بیگاری اسیران و بردگان استفاده می کردند، ایران عاری از برده داری و بیگاری، با پرداخت دستمزد کافی، زمان کار معین روزانه، داشتن تعطیلات هفتگی و سالانه، تامین خوراک متناسب با نوع کار و سن و جنسیت کارگر، مرخصی بارداری برای زنان کارگر و پرداخت اضافه کار، پایه گذار حقوق کارگری در تاریخ بشریت بوده است.
در حالیکه سیاستهای غلط اقتصادی جمهوری اسلامی با توسعه اقتصاد دلالی و ضد تولید، آزادی بی برنامه و آسیب زای واردات ارزان و بی کیفیت در رقابت با تولیدات صنعتی و کشاورزی داخلی، گستردگی قاچاق کالا، فساد فراگیر حیرت انگیز، بذل و بخشش ها و سرمایه گذاری های میلیاردی در کشورهای خارجی بجای توسعه صنعت و کشاورزی کشور و بی اعتنایی به نیازهای تولیدگران، باعث ورشکست یا تعطیل شدن پیوسته کارخانه ها و کارگاههای تولیدی، رشد قراردادهای موقت خدمات انسانی و درنتیجه کاهش کیفیت وامنیت شغلی شده است، کارگران این کشور ثروتمند که همگی در زیر خط فقر زندگی می کنند، حتا حق اعتراض به تاخیر چندماهه در پرداخت دستمزدهایشان را ندارند.
کارگران ایرانی از حق تشکل و ایجاد اتحادیه، اعتصاب، حداقل دستمزده برای یک زندگی آسوده و آبرومند، حقوق زمان بیکاری، مزایای طبقه بندی مشاغل، آموزش رایگان، امکان بهبود و روزآمدسازی مهارت ها، مرخصی مناسب برای زنان کارگر در دوران بارداری و پس از زایش محروم هستند. زنان و مردان از فرصت و دستمزد برابر در شرایط برابر برخوردار نیستند، امنیت شغلی ندارند و شرایط ایمنی کارگر در کارگاههای رعایت نمی شود. از سوی دیگر، کارآفرینان و تولیدگران ما زیر فشار انواع مقررات دست و پاگیر، متضاد و هزینه زا و رقابت های مخرب نهادها و اشخاص نزدیک به منابع قدرت با واردات ارزان و حمایت شده، کمر خم کرده اند. دولت با هزینه کردن درآمدن نفت برای افزایش واردات و عدم اعتنا به نیازهای تولیدگران و سرمایه گزاریهای پایدار در راستای توسعه صنعتی، کشور را تبدیل به زباله دانی کشورهای در حال توسعه کرده است.
کارگران عزیز و ملت بزرگ و بردبار ایران به خوبی می دانند که تنها با برقراری مردم سالاری و استقرار حاکمیت ملی است که می توان حقوق سیاسی و اجتماعی و صنفی همگان و در نتیجه پیشرفت، سربلندی و استقلال کشور را تضمین نمود؛ و این وظیفه دولت ملی و مردمی آینده است که این محرومیت ها را از جامعه کارگری ایران بزداید.