"انوشه انصاري اولين فضاگرد زن ايراني بعد از 11 روز ماندن در فضا، روز جمعه هفتم مهر ماه به زمين باز ميگردد."
خيلي ها معتقدند مروري بر مطالبي که تاکنون در مورد انوشه انصاري در وب سايت ها و وبلاگ هاي غير سياسي ايرانيان و به ويژه دختران وبلاگ نويس منتشر شده، حکايت از آن دارد که وي، احتمالاً در لحظه حاضر، يکي از محبوب ترين چهره هاي ايراني تبار (و حتي شايد محبوب ترين چهره ايراني تبار) جهان است. اما آيا "سياستمداران" ايراني نيز در اين احساس عمومي هموطنان خود شريک هستند؟ ممکن است چنين باشد. اما در عين حال، شايد بي مناسبت نباشد که برخي از اظهارنظرهايي سياسي اي که در يک هفته گذشته راجع به سفر فضايي اين بانوني ايراني در فضااي اينترنت منتشر شده است را با هم مرور کنيم.
- "سفر تجاري خانم انوشه انصاري به فضا سفري سياسي- ايديولوژيک از آب درآمد... اين تغيير مسير، از سفري توريستي- تجاري به سفري سياسي- ايديولوژيک، آگاهانه و تاجرانه توسط خانم انوشه انصاري صورت گرفته است، اين بانو با بازي دادن پوزيسيون و اپوزيسيون علاوه بر تبليغ گسترده براي خود و کسب و کارش، ساده لوحي پوزيسيون و بخش هايي از اپوزيسيون را نيز به نمايش گذاشته است... درست بيخ گوش اين بانو در آمريکا ده ها تن از زنان جوان ايراني، کتک خورده و طلاق داده شده، بدون پشتوانه مالي ومعنوي کافي در پناهگاه هاي دولتي زندگي مي کنند، و صدها فرهنگ ساز و فرهنگ ورز تبعيدي در آمريکا و ساير کشور هاي جهان قلم و هنر خود را دفن کرده اند تا با کارهايي با حداقل دستمزد (ساعتي 7 تا 8 دلار) زندگي خود و خانواده شان را تامين کنند... "
- "[خطاب به انوشه انصاري] اين روزها همه جا صحبت از توست. از تو و سفرت. سفري که همه در شادي افتخار ملي آن سر از پا نميشناسند. اما مفهوم اين افتخار برايم روشن نيست. فکر نميکنم اين که يک نفر آنقدر انسان استثمار کرده باشد که بتواند هزينهي سفر چندين ميليون دلارياش به فضا را بپردازد. مايهي افتخار است؟ اين که در حالي که ميليون ها نفر در کرهي زمين محتاج به کمتر از يک دلار براي رهايي از مرگ ناشي از گرسنگي هستند بيست و چند ميليون دلار دادي که زمين را از بالا ببيني مايهي افتخار است؟ از اينکه زمين را آنگونه که تو ميبيني ببينم حالم به هم مي خورد. از اين که اين قدر بيدرد باشم که بيست و چند ميليون دلار که بسياري را از مرگ نجات ميدهد صرف سفر به فضا کنم متنفرم. تو نه تنها مايهي افتخار من نيستي بلکه نماينده چيزهايي هستي که از آنها متنفرم..."
- "نماينده واقعي روح سركش آريايي سرهاي بردار شده ي زنان مثل كبرا است [اشاره به کبرا رحمانپور که به اعدام محکوم شده است] نه سرهاي برافراشته ي انوشه ها در بالاي كره زمين! اينان ننگ تاريخند!..."
- "انوشه فقط براي روياي کودکيش بيست ميليون دلار پول پرداخت کرده که فکر نمي کنم اين جاي مباهات داشته باشه. مگر اينکه شما بخواي به سرمايهي (پولش) اون افتخار کني يا به آريايي بودنش که اين ديگه آخر خزعبله. حالا باز اگه يه خدمت مهمي به بشريت کرده بود شايد حرفهاي شما محلي از اعراب داشت."
- "من واقعا نمي فهمم كه به نظر شما خرج كردن 20 و چند ميليون دلار براي سفر به فضا عياشي نيست؟ من هيچ چيزي در مورد كمك به علم در ماجراي اين سفر نشنيده ام و اصلا فكر نمي كنم ممكن باشد چون تحقيقات علمي فضايي قطعا مستلزم داشتن حداقل مدرك فوق ليسانس و دكترا در اين رشته است و كسي نمي تواند با گذراندن يك دوره چند ماهه محقق فضايي شده و به پيشرفت علم بشري كمك كند."
- "بنده و دوستانم ممكن است عرضه و قابليت مطرح كردن نام ايران را نداشته باشيم ولي در مرحله اول از اين كار بيزاريم. البته فكر مي كنم تلاش ما در بر هم زدن نام ايران و ايراني هم چندان ناموفق نبوده ..."
- بايد پرسيد ايشان به عنوان يك فضانورد شناخته ميشود يا توريستى كه به صرف داشتن پول به فضا رفته است؟ اينها مهم اند... اين پول به تنهايى افتخاري براى ايران نيست وگرنه ۲۰ ميليون دلار را وليعهد عربستان هم دارد ..."
و سرانجام، پس از مرور نظرات فوق که در خارج از ايران منتشر شده، يادآوري واکنش روزنامه جمهوري اسلامي به انعکاس خبر سفر انوشه انصاري به فضا در تلويزيون ايران هم خالي از لطف نيست: "اصرار صدا و سيما براي بزرگ جلوه دادن سفر يك زن پولدار ايراني كه در خارج از كشور زندگي مي كند و ديروز با يك كيهان نورد روسي به فضا رفته تعجب مردم را برانگيخته است. نگراني مردم از اينست كه اين رفتار صدا و سيما موجب الگوسازي براي دختران و پسران جامعه ما شود... انتظار اينست كه مسئولان صدا و سيما به عواقب اينگونه الگوسازي ها انديشه نمايند."
صورت قضيه از اين قرار است : "دوباره" يک ايراني مشهور شده است. پس آيا او بايد منتظر بدتر از اين ها هم باشد؟