یکی از مشکلات درک شرایطی که بر ما می گذرد، عدم شناخت و فقدان دانش لازم و کافی است که میتوان آن را به دو بخش تقسیم کرد:
1- درک خودمان و شرایط کشورمان
چنانچه به گذشته برگردیم وآنچه را که بر ما گذشته است مرور کنیم، به نکاتی میرسیم که برای امروز و فردایمان بسیار آموزنده و سودمند است.
ما ملتی احساساتی هستیم، معمولاً عمیق نمیاندیشیم و با عقل و منطق رفتار نمیکنیم، به ظاهر اتفاقات نگاه می کنیم و آن چه را که می شنویم خیلی سریع می پذیریم بدون آن که به واقعیت آن، تعمق و تفکر کنیم. عدم شنیدن و دیدن واقعیات باعث می شود که ما در شناخت وقایع اشتباه کنیم که به جرأت میتوان گفت در طول تاریخ اشتباه کردهایم و سرنوشت ناخوشایند فعلی را برای خودمان رقم زده ایم.
هیچ اتفاقی بدون فکر و برنامه ریزی و هدف داشتن انجام نمی شود مگر"تصادفات".
در سایر رویدادها برنامه ریز و متفکری وجود داشته، برنامه ریزی کرده و هنرجویانی را تربیت کرده و بعد برنامه را توسط آن ها در زمان مناسب پیاده کرده است مانند فیلمی که در سینما و تلویزیون دیده می شود و یا نمایشی که در تأتر به روی صحنه می رود. دیدن هر صحنه در تأتر میبایست ما را به مناسبات و روابط پشت صحنه هدایت کند.
چمبرلن نخست وزیر اسبق انگلستان در جمله ای بسیار با ارزش می گوید: «مردم ما را روی صحنه میبینند و فکر میکنند که ما هستیم که همه کارها را انجام میدهیم، در حالی که حقیقت غیر از این است و برنامه ریزان و کارگردانان در پشت پرده قرار دارند. ما تنها اجرا کنندگان هستیم».
این اولین اشتباه بزرگ ملت ما است که همه چیز را همانطور که میبینید میپذیرند و هیچ وقت در جستجوی حقایق پیچیده به تأمل و تفکر نمیپردازد.
2- درک دنیا خارج از مرزهایمان
کشور ما یکی از 200 کشور جهان است. این کشورها مشخصات متفاوتی دارند، بعضی بزرگتر با جمعیت بیشتر، تولیدات عظیمتر، دانش و تکنولوژی برتر، ثروتمند تر و در نتیجه پیشرفته و قدرتمندتر هستند، بعضی ها کوچکتر، فقیرتر، کم دانش تر و ... ضعیف ترند.
هر کشوری منافعی دارد و با تناسب با قدرت و ثروت برای تامین احتیاجات خود از قدرت استفاده کرده و آن ها را به دست می آورد. گاهی برای رسیدن به هدف از سال ها قبل برنامه ریزی میکنند و عوامل اجرائی اعم از کارکنان انسانی را تربیت می کنند و وسائل و امکانات فنی آن را به وجود میآورند. مثالی می زنم تا نمونه زندهای از این حوادث را به تصویر بکشم و فهم مطلب را ساده تر کنم.
در قرن بیستم، دو جنگ جهانی و تعداد زیادی جنگهای منطقه ای با برنامه ریزی به وقوع پیوست و شکل ظاهری جهان را تغییر داد. در این قرن، انقلاب کبیر روسیه اتفاق افتاد و نظام حکومتی روسیه تغییر پیدا کرد و امید میلیونها مردم جهان را به بهبود وضع انسانها جلب کرد.
با بهتر شدن اقتصاد جهان و پیشرفت تکنولوژی، زندگی مرفه برای عدهای از ساکنین کره زمین در کشورهای سرمایهداری دموکرات به وجود آمد. اما انقلاب روسیه خطر بزرگی برای کشورهای دموکرات و سرمایه دار و آزاد جهان به وجود آورد به طوری که در سال 1979 میلادی به دلیل رقابت در سیستم جهانی، کره زمین به دو قسمت تقسیم شد.
میدانیم که اتحاد جماهیر شوروی جزو گروه کشورهای متفق یعنی (انگلستان، فرانسه، امریکا) قرار گرفت و بر علیه آلمان نازی جنگید ولی در پایان جنگ، اتحاد جماهیر شوروی تانک های خود را در برلین مقابل تانکهای امریکا قرار داد، در حالیکه فرانسه وانگلیس، تانکهایشان را در کنار تانکهای امریکا قرار دادند.
این آرایش پارک کردن تانکها معنی خاصی را به دنیا نشان داد و آن مخالفت با امریکا و کشورهای سرمایه داری بود و جنگ احتمالی آینده جهان را بین کشورهای کمونیستی و کشورهای دموکرات سرمایه دار رقم میزد ولی به دلیل وجود سلاحهای اتمی در هر دو سیستم امکان برخورد نظامی وجود نداشت. و به همین دلیل سیاست گذاران کشورهای غربی به خصوص امریکا 5 سال اندیشیدند تا طرحی مسالمت آمیز و بدون جنگ برای نابودی اتحاد جماهیر شوروی پیدا کردند. این یک برنامه 50 ساله بدون جنگ بود که در آوریل 1950 توسط هانری ترومن رئیس جمهور وقت امریکا تصویب شد. و اسناد و مدارک آن در جهان منتشر شده است و در اختیار همه علاقمندان و محققان در سطح جهان وجود دارد.
هموطن، ما به دلیل عدم آگاهی از شرایط کشورمان و شرایط جهان، با پای خود به استقبال مصیبت میرویم و قربانیهای فراوانی هم می دهیم. سپس، بعد از سال ها که واقعیتهای جهان را می بینیم به کلاه بزرگی که بر سرمان گذاشتهاند پی می بریم.
هزینه سنگینی را که پرداختهایم، ما را متاسف و غمگین می کند و اکثر اوقات پدرانمان را که در زمان خودشان به استقبال آن مصیبت به عنوان نجات دهنده از رنج ها و گرفتاریها رفته بودند لعن و نفرین فرستاده و یا شماتت میکنیم بدون اینکه فکر کنیم و اشتباهات آنان را کشف کنیم.
باز بعد از 30 سال، یا چند نسل، بازهم همان اشتباه را با شکل دیگر تکرار می کنیم.
به امید روزی که از این تجربیات پند گرفته و فردای بهتری بسازیم.