گفتوگوی رادیو زمانه (رضا جمالی) با کورش زعیم
بیست و سوم بهمن ماه1388
آیا راهپیمایی ۲۲ بهمن برای جنبش سبز موفقیت آمیز بود؟
رضا جمالی: روز ۲۳ بهمن بسیاری از رسانههای مهم جهان گزارشهای تحلیلی متفاوتی در بارهی حوادث ۲۲ بهمن در ایران منعکس کردند. در بیشتر این رسانهها به این موضوع اذعان شد که معترضان در ایران، برخلاف برنامهریزیها و فراخوانها نتوانستند تظاهرات دولتی سالگرد انقلاب را تحتالشعاع قرار دهند و این عدم موفقیت را ناشی از تدابیر شدید امنیتی حکومت برای کنترل حوادث این روز ارزیابی میکنند
اما بسیاری از هواداران جنبش سبز در فضای مجازی، اینترنت و وبلاگها عامل دیگری را هم در عدم موفقیت خودنمایی جنبش سبز مطرح کردند که یکی از آن موارد طرحی بود با عنوان «اسب تروا». در این طرح حامیان جنبش سبز با عدم استفاده از نمادهای سبز، باید در درون راهپیمایان هوادار دولت وارد میشدند و در زمان و مکان مناسبی، شروع به اعتراض میکردند. به اعتقاد بسیاری از معترضان جنبش، این طرح دارای ضعفهایی بود که نتوانست حضور جنبش سبز را آنطور که باید، در راهپیمایی ۲۲ بهمن منعکس کند
در گفتوگویی با کورش زعیم، از اعضای مرکزی «جبههی ملی ایران» در تهران، ارزیابی او را در بارهی راهپیمایی ۲۲ بهمن و حضور جنبش سبز در این راهپیمایی جویا شدم
کورش زعیم: آنچه دیروز روی داد، گام دیگری در مسیر جنبش دمکراسیخواهی مردم است. اینگونه جنبشها را نباید با هر روز و هر رویداد داوری کرد. باید به روند آنها توجه کرد. در هر موقعیتی که برای گردهمآیی و تظاهرات بوده، از اولین راهپیمایی بعد از انتخابات تا به امروز، حاکمیت انحصاریتر و خشنتر برخورد کرده و جنبش هم همینطور تندروتر و سازشناپذیرتر شده و شعارهای تندتری را میدهد.اگر شعارهای جنبش از آغاز اعتراضات را کنار هم بچینید، میبینید که روند، روند خشونت تدریجی فزایندهی حاکمیت و افزایش خواستهها و شعارها و انتظارات جنبش است. بنابراین هر دو دارند به سوی یک رویارویی نهایی پیش میروند. باید توجه کنید که در میان مردمی که اعتراض میکنند، هربار به تدریج آنهایی که صلحجوتر،میانهروتر و یا سازشپذیرتر هستند، با اعمال خشونت حاکمیت ریزش میکنند و آنهایی که مصممتر، پایدارتر و سرسختتر هستند، میمانند. شعارها هم کمکم از شعارهای اولیهای که به اصلاح و ترمیم راضی بودند، تبدیل به شعارهای ساختاری و بنیادی میشود و همینطور که آدمهای مصممتر و سرسختتر در جنبش میمانند، شعارها را آنها تعیین میکنند، بنابراین مطالبات هم بنیادیتر و سازشناپذیرتر میشود
با افزایش فشار خشونت به مردم، در میان خودیهای حاکمیت هم ریزش رخ میدهد که داده و ادامه هم دارد. یعنی همینطور که مردم معترض در مسیر بیان خواستههای خودشان چه به صورت زندان رفتن، کتک خوردن ویا کشته شدن قربانی میدهند، حاکمیت هم مجبور به قربانی دادن میشود و شده تا سوپاپ اطمینانی باز کند و نفس تازه کند. قربانیان حاکمیت شخصیتهایی هستند که به تدریج یا کنارهگیری میکنند یا فرار میکنند یا ناپدید میشوند و یا به طور رسمی علیه آنان اقدامات قضایی صورت میگیرد. چون حاکمیت هم آیندهی خود را در ابهام میبیند، طبیعتا آنهایی که باعث دردسر بیشتر هستند، نخستین قربانیانش خواهند بود
در مورد جنبش، اصلا نمیدانم چرا این آقایان نمیفهمند که هرچه فشار را روی مردم زیادتر کنند و مردم عادی را بترسانند، درست است که جمعیت کمتر میشود، ولی آنهایی که میمانند، سرسختتر و ستیزهجوتر باقی میمانند. سرانجام برخی از اشخاص ممکن است مسلح شوند و وقتی با معترضان مسلح بخواهند رویارویی کنند، طبیعتا آنها دنبال کمک خواهند گشت و در نتیجه گروههای سازمان یافته به یاری آنها خواهند آمد.
من از این آینده نگرانم که همینطور که هردو طرف به سوی سازشناپذیری و سرسختی بیشتر پیش میروند، سرانجام رویاروییای رخ خواهد داد که زیان آن به مردم و ملت ایران و به تمامیت ارضی ما خواهد رسید. آن وقت دیگر فکر میکنم، عاقبت کار را خود این آقایان بهتر میتوانند ارزیابی کنند
آقای زعیم، شما در ایران زندگی میکنید.آیا در راهپیمایی حضور داشتید؟
کورش زعیم: خیر من به راهپیمایی نرفتم. در خانه بودم ولی دوستان خبر میدادند. جمعیت بد نبود. حضور جمعیت سبز درمیدان صادقیه بسیار خوب بوده است
اما جمعیت سبز به طور کلی نتوانست راهپیمایی 22 بهمن را کامل تحت تاثیر خود قرار دهد. به نظر شما دلایل این عدم توفیق چیست؟
کورش زعیم: ما نمیدانیم، چون اولاً جمعیت را پراکنده کردند و تمام امکان خبردهی و عکسبرداری و فیلمبرداری را از مردم گرفته بودند و میدان آزادی هم کاملا در دست خودشان بود بنابراین امکان خبررسانی نبوده است. ما هنوز ابعاد آن را نمیدانیم، ولی آنطور که میشنویم جمعیت سبز زیادی به خیابان آمده بود. ولی از دید من، اصلا مهم نیست که جمعیت زیاد بوده یا نه، مهم این است که خودشان را نشان داده اند
به نظر شما، تاکتیکهایی را که جنبش سبز و نیروهای اپوزیسیون غالب در داخل کشور در پیش گرفتهاند، میتواند راهکار مناسب و تاثیرگذاری برای بیان مطالبات باشد؟
کور ش زعیم: حاکمیت نباید از کم شدن جمعیت به علت فشارهایی که میآورند، به علت تدارکاتی که میبینند، خوشحال باشد. به نظر من آنها باید از کم شدن جمعیت بسیار بترسند. حساب کنید که اگر چند ده هزار نفر جمعیت هم آمده باشند، چه آدمهایی هستند؟ آدمهایی هستند که سرسختتر از من و شما هستند. این که جمعیت کم میشود، خطرناک است
یکی از موضوعات مورد بحث در وبسایتها و وبلاگها، در رابطه با طرحی با عنوان «اسب تروا» است که مبتکر آن آقای ابراهیم نبوی بود و پیش از شما با ایشان در این باره صحبت میکردم. خیلیها نسبت به این ایده اعتراض داشتند و گفتند علت این که جنبش سبز نتوانسته حضور تاثیرگذاری در راهپیمایی داشته باشد، به خاطر این طرح بوده. نظر شما در این باره چیست؟
کورش زعیم: بله من شنیدم و خود حاکمیت هم شنیده بود و در برابر آن طرح جدیدی را اجرا کرد و آن این بود که صدها هزار پرچم ایران با آرم جمهوری اسلامی را پخش کردند و پرچمهای بزرگ پارچهای را در سراسر میدان و اطراف آن پهن کردند. بنابراین اگر شما زیر پرچم ایستاده باشید، نه میتوانید پرچم را کنار بزنید، چون به هرحال پرچم کشورت است و نه میتوانید در این جمعیت خودنمایی کنید. این طرحها بسیار هوشمندانه است. اما باید اول آدم طرفاش را بشناسد، روحیهاش را ارزیابی کند و در برابر آن روحیه طراحی کند. آنها هم مقابله کردند و مقابلهشان نسبتاً کارساز بود
آقای زعیم، در پایان اگر بخواهید برای تحولات سیاسی ایران واژهای انتخاب کنید، آن را حرکتی انقلابی میدانید یا جنبشی مدنی و یا حرکتی به سوی رفرمیسم؟
کورش زعیم: این حرکت جنبشی مدنی است. میخواهم یادآوری کنم که در سال ۸۴، زمانی که آقای احمدینژاد رییس جمهور اعلام شدند، در تحلیلی که داشتم، پیشبینی کردم تحولاتی که میبینم و روندی که ارزیابی میکنم و منحنی آن را میکشم، به سوی یک انقلاب ابریشمین پیش میرود و این انقلاب ابریشمین که آقایان به آن انقلاب مخملین و یا رنگین میگویند، جنبشی مدنی است
یعنی مردم خواستهای مدنی دارند و در چهارچوب قانون میخواهند به خواستههایشان برسند. بخشی از قانون را هم میگویند به سود ما نیست و حقوق ما را انکار میکند، بنابراین میخواهیم آن قانون را اصلاح کنیم. ولی هرچه خشونت بیشتر میشود، یعنی هرچه نسبت به جنبش خشونت بشود، در نهایت کسی جلو میآید که حاضر است یکی بزند و یکی بخورد. بنابراین آن حالت برای حاکمیت خطرناک است، برای آیندهی جنبش خطرناک است و چنین حرکتهایی است که میتواند این جنبش را به صورت یک انقلاب تغییر ماهیت بدهد
ولی هنوز به آنجا نرسیده، هنوز روزنهای از امید هست که این آقایان متوجه بشوند به چماق و کلتشان نباید بنازند، از کم شدن جمعیت معترضان در تظاهرات باید بترسند، به هیچ وجه خوشحال نشوند و خشونت را حذف کنند. امنیت را حفظ کنند ولی بگذارند مردم حرکتشان را بکنند، حرفشان را بزنند و صدایشان را بلند کنند
چند ماه پیش از انتخابات هم، پیشبینی کرده بودم که انتخابات باعث چنین حرکتی خواهد شد. این را هم بگویم که کیفیت برخورد جنبش با حاکمیت، در دست حاکمیت است. یا صدای مردم را باید زودتر شنید، و بر راه حل مسالمتآمیز و تمکین به خواست مردم توافق کرد و یا خداوند به همهی ما رحم کند