کشتار رسمی و غیر رسمی مخالفان و دگراندیشان سیاسی و عقیدتی و قربانیان مفاسد اجتماعی، مانند روسپیان، سارقین و معتادین، همزاد حکومت جمهوری اسلامی است. ازین فاجعه مسلمانان غیرخودی ونیز اقلیت های مذهبی مانند بهائی ها، مسیحی ها، یزیدی ها و دراویش درامان نبوده اند. جو ترور مخالف، دامنگیر خود حکام جمهوری اسلامی هم شده است؛ ترورهای گروه های فرقان، سربه داران و مجاهدین خلق و ترورهای مشکوک علی صیاد شیرازی و اسدالله لاجوردی ازین نمونه اند.
جمهوری اسلامی تنها در درون مرزهای ایران مخالفین خود را ترور نکرده است. آدمکشان ایرانی و عرب ِحکام ایران، در خارج از کشور نیز رهبران گروههای گوناگون اپوزیسیون رابه قتل رسانده اند. شادروانان دکتر شاپور بختیار، دکتر عبدالرحمان قاسملو از جمله قربانیان سیاست نابودی روشمند سران اپوزیسیون ایران بوده اند.
بزرگترین و بیسابقه ترین قتل عام دوران حکومت جمهوری اسلامی در تابستان 1367 بوقوع پیوست، قتل عامی که "به فرمان امام" انجام گرفت و هنوز هم هرگونه یادآوری، تحقیق و بحث در باره آن یکی از تابوهای رسمی جمهوری اسلامی میباشد. این کشتار ِتقریبا 5 هزار نفره کیفیت جدیدی از ددمنشی و توحش جمهوری اسلامی را آشکار ساخته و بروشنی چهره زشت و سرشت ضد انسانی ایدئولوژی دین فروشان حاکم در ایران را نشان داد.
از سال 1373، آدمکشان جمهوری اسلامی با"قتل های زنجیره ای" روش جدیدی برای نابودی فیزیکی دگراندیشان به کار گرفتند . روشنفکران و سیاستمداران نامداری چون شمس الدین امیرعلایی، داریوش وپروانه فروهر، محمد مختاری و پیروز دوانی را به شیوه فجیعی به قتل رساندند.
چندیست که درکنار اعدامها و دیگر اشکال نابودی مخالفین استبداد ولایت فقیه، "خودکشی" در زندان نیز رواج پیدا کرده است. درحالیکه در افکار عمومی تنها دو"خودکشی" در چند هفته پیش جلب توجه کرده است(خانم زهرا بنی یعقوب در همدان و آقای ابراهیم لطف اللهی در سنندج)، شمار دقیقی از "خودکشتن" های دگراندیشان در زندانهای جمهوری اسلامی در دست نیست. فعالین مدافع حقوق بشر در ایران تعداد زندانیانی را که در گذشته نزدیک فقط در زندان مخوف گوهردشت ِکرج "خودکشی" کرده اند، 21 نفر اعلام نموده اند. افزون بر این 24 نفر در اثر"درگیری ها" و یا در زیر شکنجه در این زندان جان سپرده اند. این آمار تنها بخشی از جنایات حکام جمهوری اسلامی است و از دیگر زندانها، بویژه از زندان زاهدان، اطلاعی در دست نیست.
گذشته از اینکه مقامات قضایی جمهوری اسلامی هیچگاه اجازه نبش قبر و معاینه جسد "خودکشته" از طرف پزشک معتمد را نمی دهند، دربرابر این اتهام که چرا در زندانها چنان شرایط طاقت فرسایی را بوجود آورده اند که زندانیان عقیدتی و سیاسی با ضرب چاقوی دیگر زندانیان بقتل میرسند و یا خودکشی میکنند، سکوت اختیارکرده اند .
جبهه ملی ایران- اروپا رفتار وحشیانه مقامات جمهوری اسلامی را با زندانیان و بویژه با زندانیان عقیدتی و سیاسی شدیدا محکوم میکند. جمهوری اسلامی ایران موظف است مطابق با میثاق های حقوقی بین المللی به نقض خشن حقوق بشر در ایران خاتمه دهد و برای رسیدگی به واقعیت ِ "خودکشی" خانم زهرا بنی یعقوب و آقای ابراهیم لطف اللهی، به یک تحقیق منصفانه تن بدهد.
جبهه ملی ایران- اروپا ضمن همدردی با خانواده های داغدار، از همه هموطنان انساندوست و آزادیخواه می خواهد که صدای اعتراض خود را به این بیداد حکام جمهوری اسلامی بلند کنند. به ویژه هم میهنان ما در خارج از کشور میتوانند با مراجعه به سازمانهای حقوقی بین المللی و با عضویت و فعالیت در سازمانهای مدافع حقوق بشر، فشار بر سردمداران جمهوری اسلامی را بیشتر نمایند. بی گمان بساط رژیمی که برای برجای ماندن خویش نیاز به چنین ظلم و وحشیگری دارد، دیری نخواهد پایید.
به امید روزی که در میهن ما ایران هیچ زندانی عقیدتی و سیاسی وجود نداشته باشد.
زنده باد آزادی
پاینده باد ایران
جبهه ملی ایران- اروپا
پنجشنبه 4 بهمن 1386 برابر با 24 ژانویه 2008
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@2
پیام ارسالی جبهه برای مراسم ختم مسجد ادب سنندج در دوشنبه 1386/11/1
دانشجویان محترم کرد؛
با اظهار تنفر شدید نسبت به فشار ظالمانه وارد بر دانشجویان و بگیر و ببندهای ستمگرانه حکومت درباره این قشر از افراد آزادیخواه که چشم چراغ کشور و ملت ایران اند مراتب اندوه و تألم خود را از سانحه در گذشت روانشاد ابراهیم لطف الهی، از سوی جبهه ملی ایران اعلام می کنم و امیدوارم روح پاک آن مرحوم در جوار رحمت حق قرین آمرزش و آسایش قرار گیرد. رئیس شورای مرکزی و رهبری جبهه ملی ایران-ادیب برومند