آنچه امروز در غزه اتفاق مي افتد نمي تواند يک برخورد و عکس العمل باشد. گرچه اسرائيل مدعي است که صرفاً واکنش نشان داده است اما تمام شواهد و قرائن ثابت مي کند اين رويداد ناشي از يک برنامه درازمدت و از پيش تعيين شده است. از اين رو برخورد با آن نيز تدبيري متفاوت مي طلبد.
اعتراض تمام ملت ها و نهادهاي حقوق بشري نيز در همين راستا است. همگي معتقدند اقدامات اسرائيل خارج از يک عکس العمل معمولي است. به عبارتي هيچ نسبتي بين ادعايشان و اقدام شان وجود ندارد. از اين رو پيش بيني مي شود اين اعتراضات گستردگي بيشتري در سطح جهان داشته باشد. خصوصاً اگر قرار باشد بر تعداد مجروحان و شهدا افزوده شود احتمالاً واکنش مردم منطقه نيز بيش از پيش خواهد شد.
برخورد شوراي امنيت نيز بسيار ملايم بوده است و با واکنش مردم همخواني ندارد. برخي دولت ها نيز گرچه مواضع صريحي در اين زمينه داشتند اما واکنش مردم تا به امروز تاثيرگذارتر بوده است از اين منظر مردم منطقه يا حتي غرب از شوراي امنيت و برخي نهادهاي حقوق بشري و دولت ها جلوتر بوده و هستند که البته اين پيشگامي هم قابل انتظار بود چون غالب دولت ها در هر حال براساس مصالح و منافع خود تصميم مي گيرند مثلاً آقاي عباس رئيس منطقه خودگردان کرانه غربي بار اين مشکل را به دوش حماس نهاد يا دولت مصر که طي اظهاراتي از جانب وزير خارجه اش همين رويکرد را داشت و بسيار برخورد نازلي صورت گرفت لذا اگر از دولت ها اميد واکنش درخوري است، چندان ره به جايي نمي برد زيرا آنها بيش از هر چيز منافع خود را لحاظ مي کنند از اين رو يا سکوت مي کنند يا در بهترين حالت همان مواضعي را اتخاذ مي کنند که برخي سران عرب اتخاذ کردند يعني رجوع تمام مشکلات و معضلات به حماس که اين نيز در نوع خود بسيار تعجب آور است.
از ديگر نهادهايي که اميد اقدامي جدي مي رود کنفرانس اسلامي يا اتحاديه عرب است اما به نظر من اين نهادها نيز به رغم آنکه ميل همکاري و سعي در حل مشکل دارند، نمي توانند در اين فرصت موثر واقع شوند زيرا تا آنها تصميم بگيرند و تشکيل جلسه دهند لااقل چند روزي مي گذرد که در همين مدت اسرائيل تمام برنامه هايش را عملي مي سازد. اين نهادها نيز درنهايت مي توانند با صدور قطعنامه هايي به اسرائيل هشدار دهند که به نظر من تا قبل از اين مرحله اسرائيل کار خود را پيش مي برد.
حزب الله لبنان هم مي تواند در اين مساله ورود داشته باشد و برخي احتمال واکنش حزب الله را منتفي نمي دانند اما به نظر من حزب الله لبنان در اين مساله حضوري مستقيم نخواهد داشت زيرا شرايط فعلي لبنان در آرامش و آسايش نسبي رقم مي خورد و اگر حزب الله در اين مساله نيز وارد شود قطعاً لبنان نيز درگير خواهد شد و اين به نفع لبنان و حزب الله نخواهد بود و مي تواند محبوبيت حزب الله را کاهش دهد. در ماجراي جنگ 33 روزه مساله متفاوت بود. آن زمان حزب الله از سرزمين خود و از لبنان دفاع مي کرد و براي مردم نيز اين توجيه وجود داشت که چرا بايد بجنگيم اما در شرايط فعلي وضعيت متفاوت است. البته قطعاً حزب الله با امکانات تبليغي خود به نفع مردم غزه اقداماتي را ترتيب خواهد داد ولي ورود مستقيم به غزه بعيد است.
اما در پايان و در مورد انگيزه اسرائيل از اين اقدام دو نظر متفاوت وجود دارد. برخي مي گويند اين اقدام اسرائيل يک برنامه قاطع و هدفمند است و برخي معتقدند جزء «اقدامات تنبيهي» است. من نيز حرکات اخير اسرائيل را جزء اقدامات تنبيهي مي دانم. در اين مدل ابتدا ضربات قاطعي وارد مي شود و بعد عقب نشيني مي کنند و شعار صلح مي دهند. اسرائيل نيز به احتمال زياد قصد دارد بعداً با شعار صلح و آرامش کار خود را ادامه دهد که در هر صورت بايد منتظر تبعات آن ماند.