بدون حضور و مشاركت فعال زنان ،هرگز نه مردمسالاري معنا و مفهومي پيدا ميكند و نه توسعه و يا عدالت اجتماعي بجائي ميرسد زيرا در جوامع مرد سالار اين توان و قدرت فيزيكي است كه حرف آخر را ميزندنه بحث و گفتگو و ظرافت انديشه كه بسيار بيش از مردان ، متعلق به عرصه هاي زنانه است .زنان در كشورهاي دموكراتيك در ايجاد ساختارهاي اجتماعي و مدني نقش مهمي دارند زيرا خود را اسير مناسبات تبعيض آميز و غالبا خشن مردانه نديده و ميتوانند با امنيت خاطر به ايفاي نقش انساني خود بپردازند .بر عكس در جوامع اقتدار گرا كه مناسبات اجتماعي حاكم ،زنان را شكننده و آسيب پذير ساخته نه فقط نيمي از افراد جامعه يعني زنان را به حاشيه ميراند كه امنيت مردان نيز متعاقبا تهديد شده و عملا شاهديم كه استبداد براحتي جايگزين مردمسالاري شده است .
در تاريخ ايران از دير باز زنان به ايفاي نقش پرداخته اند .نقش زنان در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامي بر كسي پوشيده نيست ليكن با همه جانفشانيهائي كه بخرج داده اند هنوز در بسياري زمينه ها از حقوق برابر با مردان محرومند . مثلا با وجوديكه طبق آمارتا 62% قبول شدگان كنكور دختران هستند اما هنوز حق ا نجام بسياري از مشاغل فكري نظير قضاوت ، رياست جمهوري، رهبري و اجتهاد را ندارند.تا زمان حكومت ملي دكتر محمدمصدق ،زنان ايران حتي حق راي دادن و شركت در انتخابات را نداشتند ،اصلاح قانون انتخابات بدليل مخالفت آيت الله بروجردي در قم وآيت الله بهبهاني در تهران با اعطاي حق راي به زنان مورد بحث و جدلهاي بسيار قرار گرفت و با وجوديكه لايحه آن از سوي دكتر مصدق تهيه شده بود اما بجائي نرسيد ولي زنده یاد دكتر مصدق از پاي ننشست و در قانون انتخابات انجمنهاي شهر با حذف لغت(رجال) دشمني پايدار و هنوز فراموش نشده برخي حوزه هاي علميه را بجان خريد و حتي كساني مدعي شدند كه او (مسلم ) نيست .
بنام اسلام ، حقوق و امكاناتي را كه خود اسلام به زن داده است از وي باز گرفته اند و بقول زنده ياد دكتر شريعتي نقش اجتماعي او را در حد يك ماشين رختشوئي و ارزش انساني اش را در شكل مادر بچه ها پائين آورده اند .حال آنكه در اسلام زن ميتواند بي دخالت شوهر تجارت كند كار كند و در كار توليدي مستقلا سرمايه اش را بكار اندازد و استقلال كامل داشته باشد .
با عنايت به مطالب فوق اينك كه خوشبختانه كنوانسيون جهاني رفع تبعيض از زنان پس از تائيد هيات دولت آقای خاتمی به تصويب نمايندگان محترم مجلس نيز رسيده ،وقت آنست تا با بسيج تمامي زنان كشوربراي دفاع از حقوق خويش از شدت مخاطراتيكه به ويژه از ناحيه قشريون قم ،مفاد مترقي اين قانون را تهديد ميكند ضمن اخذ مجوز براي برگذاري تظاهراتي در تهران و شهرستانها همه احزاب و نهاد هاي مدافع حقوق زن را بياري طلبيد ه و از حقوق شناخته شده خويش دفاع نمائیم.
باید دانست شوراي نگهبان به همان اندازه كه براي تصويب قوانين منتج به اعمالي نظير كودك آزاري ،مخالفت با حقوق بشر،سنگسار،نظارت استصوابي و يا شكنجه وقطع عضو بدن انسانها حريص و مشتاق است ،از عدالت و برابري وآزادي به مفهوم متعارف و شناخته شده ان بيمناك و منفعل و گريزان است و اگر فعاليت خود را به سرعت گسترش ندهيم اين قانون نيز به سرنوشت ساير قوانين مترقي دچار خواهد شد.