شادمانم که پس از 91 روز در زندان جمهوری اسلامی در ایران، دوباره فرصت ادامه ادای دین به میهنم که افتخار ایرانی بودن را به من اعطا کرده پیدا کرده ام. ولی این بار آهنگ آن را ندارم که با اندیشه ها و راهکارهای خود برای باززنده سازی، گسترش و مردم گرایی جبهه ملی ایران، مزاحم روشهای سی ساله و زمان آزموده هموندان گرامی شورای مرکزی جبهه ملی ایران باشم و دوستان عزیزم را آزرده کنم.
من بر خلاف سیاست حاکم بر شورا، زمان را بسیار سرنوشت ساز، ملت ستمدیده ایران را در فشار، وقت را کم و کشور را در خطری دهشتناک می بینم و کاهلی ما مبارزان راه آزادی را پشیمانی آور می پندارم. آزادی شخصی و جان ما آنقدر ارزش نگهداشت، به ویژه برای آینده مبهمی که در انتظار ماست، ندارد. من باید راهی را که باور دارم برای نجات میهن ضروری است بروم.
بنابراین، ازین تاریخ، در جهت ایجاد آرامش در شورا و زدودن دلهره از آینده شخصی برخی هموندان گرامی، از شرکت در نشست های شورای مرکزی جبهه ملی ایران پوزشخواهی می کنم: ولی فعالیت خود را به نام یک شهروند ایرانی و هموند ساده جبهه ملی ایران پیگیر خواهم بود. تردیدی نیست که شورا هم با همان روشهای زمان آزموده کماکان به مبارزه خود برای آزادی ملت ایران و دستیابی به مردم سالاری و رعایت حقوق بشر در ایران ادامه خواهد داد.
در پایان، می خواهم سه پیشنهاد را برای بذل توجه هموندان گرامی شورا و تصمیم گیری تقدیم نمایم:
نخست اینکه عدم تشکیل همایش چهارسالانه جبهه ملی و تجدید انتخابات شورا، بازنگری اساسنامه و یک درون نگری تحلیلی، بازتاب خوبی برای حیثیت تاریخی جبهه ملی ایران ندارد. از آنجا که من قصد ندارم در هر حال در کنگره آینده شرکت کنم، دوستان می توانند بی نگرانی، هر چه زودتر آن را برپا سازند.
دوم اینکه، با توجه به نهادینه شده بودن و فرمانروایی دروغ بر کشور، از آنجا که دروغ و ریاکاری با سرشت و فرهنگ ایرانی سازگاری ندارد، پیشنهاد می کنم که جبهه ملی ایران برای برداشتن یک گام بلند نمادین در راستای مذموم جلوه دادن دروغ، لایحه ای که پارسال به شورا پیشنهاد کرده بودم، (و دوباره در پیوست تقدیم می کنم،) در شورا مطرح و بتصویب برسد. این حرکت، پیام قاطعی به سامانه جمهوری اسلامی خواهد بود و جبهه ملی ایران را از همه سازمانهای سیاسی کشور متمایز خواهد نمود.
سومین پیشنهاد من در مورد تکمیل و بهبود ساختار شورا است. اکنون سالهاست که شورای مرکزی جبهه ملی ایران خود را از انرژی جوان و اندیشه های نو و دانش سیاسی روزآمد محروم کرده و به علت کثرت شمار هموندان مبارز قدیمی که البته وجود آنان در ایجاد تعادل و عرضه دانش و تجربیات ارزشمند گذشته برای یک سازمان سیاسی مورد احترام ملت ایران بسیار ضروری است، جایی برای نسل های جوانتر در جبهه ملی باز نشده است.
پیشنهاد من این است که یک شورای عالی مشورتی بنام “شورای مهستان” جبهه ملی ایران تشکیل شود که مقامی بالاتر از شورای مرکزی داشته و دارای حق بررسی و وتوی مصوبات شورا باشد. اعضای شورای مهستان عبارت خواهد بود از:
1- همه اعضای پیشین زنده شورای مرکزی جبهه ملی ایران که در شورای کنونی حضور نداشته باشند.
2- هر عضو شورای کنونی جبهه ملی 75 ساله به بالا داشته باشد که داوطلب عضو مهستان شود.
3- هر نماینده صاحب رای در پلنوم یا کنگره جبهه ملی ایران که خود را نامزد مهستان کند و 50% +1 رای بیاورد.
همه مصوبات شورای مرکزی جبهه ملی ایران برای تایید به شورای مهستان ارجاع می شود و مهستان حق دارد در مدت تعیین شده توسط شورای مرکزی، آن را تایید، اصلاح یا رد کند. در صورت عدم تایید، مصوبه شورا باید دوباره به تصویب دو سوم اعضای شورای مرکزی برسد.
با این پیشنهاد، بسیاری از اعضای ارزشمند و قدیمی شورای مرکزی ترجیح خواهند داد به مهستان بپیوندند و جای خود را برای ورود نسل های جوانتر باز کنند.