پیروزی سی تیر وحکم دادگاه لاهه به نفع حقوق حقه مردم ایران در دعوای نفتی ایران وانگلیس ؛ همراه با محبوبیت بیش از بیش دکتر محمد مصدق در بین مردم به خاطر موفقیت وپایمردی در پیشبرد سیاستهای استقلال طلبانه وآزادیخواهانه وکسب منافع ملی در هماوردی با استعمار انگلیس ؛ سراغاز جوانه زدن کینه ونفاق و بخل وحسدی در میان برخی از مبارزان ویاران نیمه راه وفرصت طلبان وسهم خواهانی گردید که از سوی دولت انگلیس هدایت میشد و سرانجام آن به کودتای 28 مرداد 32 وسقوط دولت ملی دکتر مصدق ختم گردید.
خروش سی تیر اگر چه شاه را واداشت تا در مقابل خواسته های مصدق عقب نشیند .اما همزمانی آن رویداد ملی با اعلام حکم دادگاه لاهه مبنی بر عدم صلاحیت دادگاه در رسیدگی به شکایت دولت انگلیس در مناقشه نفتی اش با ایران ؛ دولت انگلستان را بر این باور انداخت که دراین قضیه حیثیتی نفتی ؛ نه تنها منافع اش در ایران که منافع اش در تمام خاورمیانه به خطر افتاده است. پس جدی تر وارد نبرد سیاسی واقتصادی با دولت ایران شده و پروژه سرنگونی دولت ملی مصدق را از طریق رایزنی گسترده برای همراه کردن دولت امریکا که تا آن زمان به دلیل وحشت وهراس از سقوط ایران به دامان کمونیسم با دولت مصدق مماشات میکرد آعاز کرد واز سوی دیگر تلاش جدی به عمل آورد تا از طریق نفوذ دیرینه خود در بین روحانیون؛ روشنفکران وبازاریان میان رهبران نهضت ملی اختلاف بیاندازد.
دکتر مصدق خود درباره مخالفت یاران دیروزش میگوید: در میان مخالفین امروزی عده قلیلی هستند که در شروع این نهضت از هم قدمان وهمراهان بوده اند ولی به علتی که ترک ذکر آن اولاست اکنون ملت را در آخرین مراحل پیروزی رها ساخته ودر تضعیف دولت وجلوگیری از پیشرفت آمال ملی حتی از مخالفین قدیم هم پیش افتاده اند.
عدم اجرای خواسته های سهم خواهانه ومداخله جویانه برخی از رجال ملی ومذهبی در عزل ونصب های دولتی توسط دکتر مصدق آتش اختلافها را روشن ساخت ویاران دیروز چون در قبولاندن منویات مداخله جویانه خود در دولت ملی مصدق طرفی نبستند به تدریج پروژه اختلاف بین دکتر مصدق وآیت الله کاشانی را در مجلس کلید زدند وکاشانی نیز که از گماردن برخی افراد در مشاغل بر خلاف نظرش از مصدق گله مند بود وارد ماجرا گردید قتل افشار طوس رئیس شهربانی کل کشور دولت مصدق که گمانه براین بود که مظفر بقایی ( از یاران دیروز ) با ان ارتباط داشته وتحصن سرتیپ زاهدی یکی دیگر از مظنونین قتل افشار طوس در مجلس با اشاره مکی ( از یاران دیروز) ؛ اصرار بقایی ومکی برای دستگیری واعدام قوام واعتراض آیت الله کاشانی ( از یاران ورهبران دیروز) به انتخاب علی اکبر اخوی در کابینه وانتصاب نصرت الله امینی شهردار تهران ؛ وباز دخالت های مستمرکاشانی درسیاستهای داخلی وخارجی دولت از جمله موارد اختلافی میان رهبران نهضت ملی بود که به مخالفان جرئت بیشتری داده تا شدت حملات خود را به دولت افزایش بدهند و با نفوذ در اطراف کاشانی و ابراز وفاداری به وی کاشانی را به عنوان رییس مجلس و حافظ قانون اساسی به مقابله با دولت مصدق بکشانند .آنان این سیاست تفرقه افکنانه بین سران ملی ومذهبی را که از سوی انگلستان طراحی وهدایت میشد تا سرنگونی دولت مصدق وهمراهی کامل کاشانی با خود ادامه دادند.
ایدن وزیر خارجه انگلستان در این باره میگوید : روزی که من متصدی وزارت امورخارجه شدم آبادان از دست رفته بود ونفوذ ما در خاورمیانه رو به تنزل گذاشته بود .در مصر هم پیش بینی تحولاتی میشد که لازم بود مطالعه کنم تا بدانم از چه طریق خود را در مقابل وضعیت موجود قرار دهم ویقین داشتم که قبل از هر چیز باید خود را متوجه کار نفت کنم که منشأ این اختلاف بود .
ایدن در آغازتصدی گری اش در وزارت امور خارجه مأموریت داشت تا دولت ملی دکتر مصدق را با جلو بردن همزمان استراتژی اختلاف در بین رهبران ملی از یک طرف وهمراهی امریکاییان با سیاست های دولت انگلستان از سوی دیگرسرنگون سازد. ایدن در جواب امریکاییان که از سقوط دولت مصدق وافتادن ایران به دامان کمونیسم هراس داشتند میگفت : بسیار ناگوار است که از ترس کمونیسم به هر قیمتی که شده است با مصدق کنار بیاییم ومن هیچ وقت نمی خواستم قبول کنم که در غیاب مصدق ایران کمونیستی خواهد شد به نظر من شق سومی هم وجود داشت ایدن همزمان با اوجگیری آتش اختلاف در بین رهبران در ایران؛ بیکار ننشسته وبرای رسیدن به مقصود در اولین اقدام در عرصه خارجی به پاریس رفت وبا آچسن وزیر خارجه امریکا در مورد اختلاف ایران وانگلیس ولزوم همراهی امریکاییان با دولت انگلستان به مذاکرات طولانی پرداخت . ایدن گرچه در این مذاکرات نتوانست حمایت دولت امریکا را انگلستان در دعوای نفتی به دست آورد ولی دو بهره بزرگ را از این مذاکرات به دست اورد که بعدها در ایجاد فشار به دولت مصدق وسرنگونی دولت ملی بسیار موثر افتاد. اول اینکه اوتوانست مقدمات برکناری گریدی سفیر امریکا در ایران را که فرد منصف وبی طرفی بود اماده ساخته وهندرسون مأمور سابق امریکا در هندوستان را که با دولت انگلستان همراه بود جایگزین وی سازد . ایدن خود در باره هندرسون میگوید : روابط انگلستان وامریکا به واسطه نمایندگی هندرسون در ایران روز به روز بهتر میشد واو شخص لایقی بود که اجازه ندادهیچ وقت مصدق از اختلاف بین امریکا وانگلستان کمترین استفاده را بکند وچنانچه هندرسون در ایران نبود کار طبق نظرات ما پیش نمیرفت . بهره دیگر مذاکرات ایدن با ماچسن وزیرخارجه امریکا وادار کردن دولت امریکا به عدم پرداخت وام یکصد میلیون دلاری درخواستی ایران بود . دولت امریکا بعد از این ملاقات در جواب نامه مصدق پاسخ داده بود ؛ تا کار نفت با دولت انگلستان تمام نشود امریکا از هر گونه کمک ومساعدت معذور است .
ایدن وماچسن وزیر امور خارجه امریکا سه ماه بعد ار این ملاقات مذاکرات خود را در کنفرانس بالتیک از سر گرفتند وانگلستان در این کنفرانس برای اولین بار پیشنهاد مشارکت امریکا در استخراج نفت ایران بعد از سرنگونی مصدق را میدهد.
با انجام گرفتن انتخابات امریکا وروی کار آمدن آیزنهاور جمهوریخواه بر مصدر ریاست جمهوری وقرار گرفتن برادران دالس ( ژان فاستر دالس) در مقام وزارت امور خارجه و ( آلن دالس ) در رأس سازمان جاسوسی امریکا زمینه مناسب برای اجرای کامل شق سوم مورد نظر ایدن در رابطه با مسائل ایران به وجود میاید. درادامه دولت امریکا کلیه کمکها ومساعدت خود را به دولت مصدق قطع میکند و توطئه نهم اسفند به وقوع میپوندد وآیت الله کاشانی از طرفذارانش میخواهد برای جلوگیری از خروج شاه از ایران اقدام کنند . اما توطئه شکست میخورد ودسیسه کشتن دکتر مصدق وسرنگونی دولت ملی توسط فریب خوردگان داخلی ره به جایی نمی برد .
بامرگ استالین یک هفته بعد از واقعه نه اسفند ؛ ایدن از فرصت به دست آمده استفاده کرده سفر نه روزه ای را به امریکا آغاز میکند وبا آیزنهاوررئیس جمهور امریکا وژان فاستر دالس وزیر امور خارجه وارد مذاکره میگردد ودولت امریکا را کاملأ با نقشه های خود همراه میسازد وسرانجام با سفر ژنرال شوارتسکف به ایران وهمراهی ایادی داخلی وفرصت طلبان وسهم خواهان وکینه ورزان وحسودان دولت ملی مصدق در بیست و هشتم مرداد 32 دولت ملی مصدق سرنگون میگردد تا ایدن با شنیدن خبر سقوط دولت مصدق بعد از مدتها خوای راحتی بکند (خبر سقوط مصدق وقتی به من رسید که در کشتی ودر دریای مدیترانه دوران نقاهتم رابا خانم وپسرم میگذرانیدم ودر آن شب خواب راحتی کردم ) وملت ایران یکبار دیگر بعد از نهضت مشروطه گرفتاراختلاف رهبران وزیاده خواهی نیروهای سنتی میگردد.