استقلال - آزادی - عدالت اجتماعی (جمهوری ایرانی)
به سایت خبری جبهه ملی ایران ،پرببنده ترین سایت نیروهای ملی خوش آمدید
این سایت خبری مستقل است و به انعکاس اخبار تشکلهای جبهه ملی ایران و نیروهای ملی در سراسر جهان اختصاص دارد
از دیگر صفحات این تارنما در زیر این پیام با کلیک روی صفحه دیدن کنید
 
¤ اخبار دانشجویی
¤ صدور حکم زندان برای ۲۰ نفر از بازداشت شدگان زلزله آذربايجان
¤ دیدار اعضای جبهه ملی ایران با فرید طاهری
¤ روز دانشجو در مزار کیانوش آسا/ بیانیه دفتر تحکیم وحدت
¤ احضار مجدد پیمان عارف به دادگاه
¤ پیمان عارف بار دیگر از تحصیل محروم گردید.
¤ دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران در بیانیه ای مشترک: «صدای دانشجویان دربند باشیم»
¤ بیانیه‌ دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال; «تشکیل جبهه‌ دموکراسی‌خواهان برای صیانت از منافع ملت ایران در مقابل استبداد داخلی»
¤ ممانعت از آزادی پیمان عارف، فعال سابق دانشجویی
¤ پیمان عارف، دانشجوی زندانی، پس از اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شد
¤ پیمان عارف برای سومین بار بازداشت شد
سایتهای دیگر
 
دیدگاه
¤ صفحه اول  ¤ اخبار ايران  ¤ اخبار جبهه ملی  ¤ بیانیه های جبهه ملی  ¤ کورش زعيم  ¤ جبهه ملی اروپا  ¤  واشنگتن  ¤ اخبار دانشجویی  ¤ خارج از کشور  ¤ دکتر ورجاوند  ¤ زنان  ¤ نشریات  ¤ دیدگاه  ¤ دریادار مدنی  ¤ رضا آذرخش  ¤ اندیشگاه ملی/ آریان پور  ¤ کنگره ملی/ امیرانتظام  ¤ مقالات  ¤  عضويت  ¤ نهضت آزادی/حزب ملت ایران  ¤ کارگران  ¤  اسناد جبهه ملی  ¤ جوانان جبهه ملی  ¤ دکتر باوند  ¤ كانون انديشه و سخن.  ¤ بیژن مهر  ¤  سمينار جبهه ملی  ¤  فرهنگ  ¤ همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران  ¤ دفتر پژوهش های جبهه  ¤ اخبار زندانیان سیاسی  ¤ برنامه تلوزیون  ¤ اقتصاد  ¤ آلبوم عکسها  ¤ تماس با ما ¤ آرشیو خبرها
مصدق همیشه در خدمت مردم بود/گفتگو با حسین شاه‌ حسینی
12 فروردین 1390   rangin kaman   بازگشت به صفحه قبل 
حسین شاه‌ حسینی : مصدق همیشه در خدمت مردم بود

۶۰ سال از زمانی كه مردم ایران یكدل و یك صدا خواستار ملی شدن صنعت نفت و قطع شدن دست بیگانگان از منابع ملی كشور شدند، می‌گذرد. حركت آزادی‌خواهانه مردم ایران با مدیریت دكتر محمد مصدق نه تنها در داخل كشور تاثیر‌گذار بود و سبب‌ساز ملی‌شدن نفت شد كه در دنیا نیز تاثیر بسزایی گذاشت و پس از آن بسیاری از كشورها چون مصر از این حركت ملی ایرانیان درس گرفتند و آن را سرمنشاء حركات خود قرار دادند. از آن روزها خاطرات و داستان‌های بسیاری نقل شده و هركس نیز با توجه به اطلاعات و تحلیل‌های خود تاریخ آن روزها را نوشته است. گفت‌وگوی زیر نیز روایت دیگری است از روزهای ملی‌شدن نفت با حسین شاه‌حسینی، رییس تربیت‌بدنی دولت موقت و از جمله فعالان سیاسی كه روزهای ملی‌شدن نفت را به چشم خود دیده و در مبارزات ضداستعماری و استبدادی شركت داشته است.



ریحانه طباطبایی

از حال و هوای ایران آن روزها بگویید از زمانی كه مردم در شور و شوق ملی كردن نفت و مبارزه با استبداد و استعمار بودند؟

تمام جو و حال و هوای سیاسی آن روزهای ایران به‌طور دربست در اختیار مردم بود و نیروهای سلطنت قادر به مهار موج آزادی‌خواهانه‌ای كه فراگیر شده بود، نبودند. آن زمان اتحاد و وحدتی مثال زدنی بین تمام نیروها به وجود آمده بود كه خیلی ارزشمند بود. حزب توده آن زمان نظریاتی داده بود كه عمدتا با شكست روبه‌رو شده بودند و از طرفی دیگر آنها فقط با ملی شدن نفت جنوب موافق بودند و با ملی شدن نفت شمال مخالفت می‌كردند. از آنجا كه نظریات حزب توده شكست خورده بود و بدنه حزب توده هم اعتقاد پیدا كرده بودند كه رهبرانش به آنها خیانت می‌كنند در نتیجه نیروهای ملی كه به واقع به فكر ایران بودند، توانستند جامعه را به حركت اندازند. از این‌رو انسجام نیروهای مردمی سبب شد تا نیروهایی كه طرفدار شاه بودند، نتوانند در پیشبرد اهداف خود كه یكی از آنها به قدرت رساندن سد ضیاءالدین بود، موفق شوند. در این میان نقش مهم آیت‌الله كاشانی از اهمیت بسیاری برخوردار بود. ایشان در جامعه و در بین قشر مذهبی و مردمی نفوذ بسیاری داشتند. البته در بحث ملی شدن صنعت نفت سایر روحانیان نقشی نداشتند. آیت‌الله‌كاشانی سابقه مبارزات سیاسی و ضد انگلیسی را در كارنامه خود داشت و در جریان استقلال عراق از انگلیس نیز نقش بسیار موثری داشتند و مورد تایید ملت ایران نیز بودند؛ به همین دلیل او را به عنوان نماینده مجلس دوره ۱۴ و ۱۶ انتخاب كرده بودند. نباید نگاه كرد به اینكه در حال حاضر دانشگاه‌ها وسعت پیدا كرده‌اند و می‌توانند اثر‌گذار باشند؛ آن زمان دانشگاه تهران هزار نفر دانشجو داشت و در نتیجه نمی‌توانست تاثیر گسترده‌ای در جامعه بگذارد. به این ترتیب روشنفكران در كنار آیت‌الله كاشانی، توده‌های مردم را بسیج كردند، همه مردم از طبقه متوسط و تحصیلكرده و كارگر به پشتیبانی از دكتر مصدق پرداختند و به این ترتیب نفت ملی شد و ایشان نیز توانستند در دادگاه‌های بین‌المللی با تكیه به این پشتیبانی عظیم توفیق پیدا كنند.

روابط آقای كاشانی و مصدق چگونه بود؟

تا ۳۰ تیر روابط بین آیت‌الله كاشانی و دكتر مصدق بسیار حسنه بود. دولت‌های خارجی و عوامل شاه و خصوصا انگلیسی‌ها كوشش می‌كردند قدرت دكتر مصدق را توسط قدرت خود مردم از بین ببرند اما در این راه موفق نشدند. وقتی این توفیق را نتوانست به دست آورند نخست در ۳۰ تیر برنامه‌ای را ترتیب دادند تا به آن طریق دولت مصدق را سرنگون كنند كه موفق نشدند برای همین مقدمه ایجاد تفرقه بین گروه‌ها را به وجود آورند. در این بین بهترین توطئه دور كردن آیت‌الله كاشانی از دكتر مصدق بود. ۳۰ تیر به وجود آمده بود و دكتر مصدق نیز به پشتوانه رای مردم در موفقیت بود و از همین رو آنها احساس ضعف می‌كردند و باید تفرقه‌افكنی را آغاز می‌كردند. از آنجا كه شخص آیت‌الله كاشانی را نمی‌توانستند از دكتر مصدق جدا كنند پس سعی كردند تا بر فرزندانش تاثیر بگذارند و از آنجا مقدمات انتقادات اولیه كاشانی از مصدق پدیدار شد. در آن زمان مجلسی بر سر كار بود كه بیشتر نمایندگان آن وابسته به قدرت‌های خارجی بودند و به دلیل آنكه نگذاشتند انتخابات دوره هجدهم به درستی برگزار شود تعداد كمی از دولتمردان ملی به مجلس راه یافتند و آن عدم اكثریتی را كه شاه قصد داشت علیه دكتر مصدق به وجود آورد شكل گرفته و در نتیجه دكتر مصدق به این نتیجه رسید اگر بخواهد هر روز به این مجلس لایحه‌ای را بدهد مدت زمانی طول می‌كشد تا آن تصویب شود. از این رو او برای آنكه بتواند كاری انجام دهد باید مجلس همراه و همدلی می‌داشت. در آن زمان دكتر مصدق مشكلات سیاست خارجی را حل كرده بود، از دادگاه لاهه و شورای امنیت موفق بیرون آمده و كارش مورد تایید قرار گرفته بود. خلع ید را انجام داده و صنعت نفت را اداره می‌كرد و همینطور در فرآورده‌های نفت نیز به پیشرفت‌هایی رسیده و موازنه بودجه به وجود آمده بود. پس دشمنان مردم ایران و دكتر مصدق به تنظیم برنامه برای اختلاف‌افكنی بین رهبران مشغول شدند و تلاش كردند تا آیت‌الله كاشانی را در مقابل دكتر مصدق قرار دهند. شاه عناصری از اطرافیان این دو را تحت تاثیر خود قرار داده و اظهار كرده بود كه به طور مثال شما كه دارید با دكتر مصدق همكاری می‌كنید خودتان شخصیت‌های بزرگ ملی هستید و در ملاقات‌هایی كه در پشت صحنه به وسیله ایادی خودش با اقلیتی كه در دوره شانزدهم با مصدق همكاری می‌كردند مانند: حائری‌زاده، عبدالغدیر آزاد و دكتر وقاری و مكی و حتی دكتر فاطمی ترتیب داده بود، شروع كرد به ایجاد اختلاف با این عناوین كه شما خود از شخصیت‌های جهانی هستید و جوان و او با اینكه مرد خوبی است اما سنش اجازه رهبری جامعه و كار سیاسی را نمی‌دهد، به همین دلیل و هم این كه شایستگی لازم را دارید باید خود زمام امور را در دست بگیرید. این تحریكات و ایجاد قدرت‌های مجازی برای آنها و در عین حال مسایل داخلی مملكت و نزدیك شدن عوامل حزب توده و رهبری حزب توده با دولت انگلستان سبب شد تا دولت مصدق تضعیف شود. به‌طور مثال حزب توده برنامه‌ریزی می‌كرد كه كارخانه‌ها تعطیل شود و كارگران درخواست اضافه حقوق كنند و همه اینها دكتر مصدق را فلج می‌كرد. تحریكات كم‌كم سبب شد تا آیت‌الله كاشانی نسبت به مصدق اعتراض و انتقاد كند. در خاطرات آیت‌الله سیدرضا زنجانی می‌خوانیم وقتی اختلافات بین این دو بالا می‌گیرد ایشان مراجعه می‌كند به آیت‌الله كاشانی كه چرا با دكتر مصدق در گرفتن اختیارات مخالفت می‌كنید و در باره مشكلات‌شان صحبت می‌كند و تاكید می‌كند بر اینكه دكتر مصدق برای مردم تلاش می‌كند و باید انتخابات دیگری برای مجلس برگزار كند. او همچنین از آیت‌الله كاشانی می‌پرسد كه چه شده و چرا ایشان با دكتر مصدق اختلاف پیدا كرده است؟ ایشان نیز پاسخ می‌دهد در تمام این مدت مصدق حرف من را گوش نكرده و از این جهت نمی‌توانم دیگر با او همكاری كنم. زنجانی می‌پرسد مگر به جای او كسی دیگری را سراغ دارید؟ آیت‌الله كاشانی نخست می‌گوید در وهله اول آقای حائری‌زاده و بعد سپهبد زاهدی، خب این اسامی به این معنی است كه اختلافات به مرحله‌ای رسیده كه آیت‌الله كاشانی جانشین مصدق را هم انتخاب كرده است. دشمنان به آتش اختلافات دامن زدند. در ابتدا وقتی كه از آیت‌الله كاشانی می‌پرسند مصدق كیست؟ ایشان می‌گویند شخصیتی است كه در مقابل انگلستان ایستاده و آن را به زانو در آورده اما بعدها آیت‌الله به مخبر اخبارالیوم می‌گوید كه او می‌خواسته جمهوری اعلام كند. به طور مثال آیت‌الله كاشانی در همان دیدار به آقای زنجانی اظهار می‌كند كه مصدق خیلی از نامه‌های ایشان را بی جواب گذاشته است. زنجانی پاسخ می‌دهد كه آیا شما با دكتر مصدق صحبت كرده‌اید؟ او می‌گوید خیر. زنجانی می‌گوید: «اینطور نیست، نه تنها دكتر مصدق با شما مخالفتی نداشته بلكه موافق هم هست اما به هرحال شما یك روزی در مجلس بودید و كار سیاسی می‌كردید بهتر می‌دانید كه مملكت كادر سیاسی خوب می‌خواهد. شما می‌نشینید اینجا با هندرسون ملاقات‌هایی می‌كنید بی‌آنكه دولت حتی در جریان باشد. مطالبی را آقازاده‌هایتان طرح می‌كند كه به هیچ وجه‌من‌الوجوه مطابق با مصلحت دولت نیست. به همین دلیل است كه دولت به بعضی خواسته‌هایتان عمل نمی‌كند. این دال بر بی‌اعتنایی نیست. شخص دكتر مصدق و همین‌طور دولت مصدق با شما مخالفتی نكرده و اینطور نیست كه نامه‌هایتان را جواب ندهد. این آقایان كه اطراف شما هستند داعیه‌های مشاغلی هم دارند مانند دكتر شروین‌ها، آقای تقدس زاده‌ها، محسن بیگدلی‌ها و شمس قنات‌آبادی‌ها كه انتظار دارند كه در راس همه امور باشند. در شرایط كنونی ما از نظر سیاست خارجی داریم جنگ می‌كنیم و باید در عوامل داخلی محتاط‌تر و آرام‌تر عمل كنیم نباید چنین اتفاقاتی بیفتد.» در آن زمان كمی هرج و مرج به وجود آمده بود به طور مثال آیت‌الله كاشانی یك دفعه از ایران نماینده به كنفرانس صلح می‌فرستاد. همین آمریكا مرتب ایران را یك كشور كمونیستی معرفی می‌كرد. آنهایی نیز كه منافع‌شان به خطر افتاده بود تحت تاثیر عوامل خارجی و عوامل داخلی وابسته روز به روز این تحریكات را دامن می‌زدند.

جریان آن نامه چیست كه آیت‌الله كاشانی به دكتر مصدق می‌دهند و هشدار كودتا می‌دهند؟

گفته شده این نامه توسط آقای قشقایی فرستاده شده و تا به امروز هم مورد تایید قرار نگرفته است. حتی آقای قشقایی هم در خاطرات خود می‌نویسند كه چنین چیزی به هیچ عنوان وجود نداشته و صحت ندارد. این مطلب را آقای سالمی كه از بستگان آیت‌الله كاشانی بود تعریف كرده‌اند در حالی كه ایشان در هیچ یك از مبارزات ملی شدن صنعت نفت حضور نداشته است. بعد از كودتای ۲۸ مرداد این نامه انتشار پیدا كرد و ذهنیتی است كه علیه دكتر مصدق ساختند. آیت‌الله كاشانی در اواخر عمرشان البته بسیار از اتفاقات پیش آمده ناراحت بودند و به دفعات با مرحوم سید رضا زنجانی، مكی و موسوی رضوی وارد مذاكره شدند تا شاید تفاهمی ایجاد شود كه زمینه تفاهمات ایجاد نشد.

افرادی هم در اطراف دكتر مصدق بودند كه او را هم از آیت‌الله كاشانی دور كنند؟

در اطراف هر شخصیت سیاسی همیشه یك عده جمع می‌شوند و این تاثیرپذیری به این بستگی دارد كه آن شخصیت چقدر ضعف داشته باشد. دكتر مصدق مبارزات سیاسی زیادی كرده بود و در طول زندگی‌اش همیشه مشغول فعالیت سیاسی بود. از آن روزی كه حاكمیت فارس را به او دادند تا روزی كه در كابینه قوام‌السلطنه بوده را اگر نگاه كنید، می‌بینید در تمام جهات سیاستمدار مستقلی بوده است. ایشان همیشه با همه مشورت می‌كردند و این موضوع در خاطرات دكتر صدیقی (وزیر كشور آن دوره) نیز نوشته شده است. از خصوصیات دكتر مصدق این بود كه در كابینه با وزرا حرف می‌زد و از خصوصیات بارزش این بود كه به تمام حرف‌ها گوش و بعد پاسخ می‌داد و آن پاسخ را به رای می‌گذاشت و تصمیم نهایی را كه می‌گرفتند دكتر مصدق اعمال می‌كرد. در واقعه ۹ اسفند عده‌ای ریختند خانه دكتر مصدق و در را به روی او شكستند و قصد داشتند وارد خانه شوند و او را بكشند یا ببرند كه از جمله این افراد شعبان جعفری، سرلشكر خسروانی، سپهبد بختیار و سرهنگ رحیمی بودند. وقتی آنها دستگیر می‌شوند و متهمان را بازجویی می‌كنند آقای مصدق گفت: «بروید ببینید با قوانین موجود ما باید اینها را در محاكم نظامی محاكمه كنیم یا در دادگاه‌های غیرنظامی عادی محاكمه كنیم. از او پرسیدند كه آقا چه حكمی صادر می‌كند؟ كه گفت هر چه قانون بگوید. گفتند آخر شبانه به منزل شما حمله كرده‌اند. پاسخ داد، ما روز اول كه نخست‌وزیر شدیم گفتیم كه اگر به من و خانواده‌ام حملاتی شد ما هیچ‌گونه شكایتی از آنها نداریم.» فردی كه تفكری به این شكل قانونمند را داراست به هیچ وجه تحت تاثیر اطرافیان قرار نمی‌گیرد. در همین مساله نفت همیشه با مشاورانی قوی می‌نشست و تصمیماتی می‌گرفت و آخر سر دوباره بررسی می‌كرد كه اگر تصمیم اشتباهی بود دوباره بر می‌گشت.

گفته می‌شود افراد دیگری نخست طرح ملی شدن نفت را مطرح كردند و سپس دكتر مصدق آن را عنوان كرد چرا این موضوع به اسم ایشان ثبت شده؟

در دوره ۱۴ مجلس شورای ملی كه دكتر مصدق هم عضو آن بودند و نخستین دوره بعد از زمان رضاشاه است طرحی مطرح شد تحت عنوان اینكه برای ملی شدن صنعت نفت باید فكری شود. دكتر مصدق در آن زمان مطرح می‌كند در شرایط موجود كه روس‌ها در ایران هستند و متفقین هنوز از ایران نرفته‌اند و خاك ما هنوز تحت سیطره آنها است بحث ملی شدن نفت جایز نیست. در آن زمان بیشتر به دنبال این بودند كه قرارداد قوام ساچیكف حل شود. قوام‌السلطنه نخست‌وزیر نفت قراردادی را با ساچیكف نماینده روس‌ها امضا كرده بود مبنی بر اینكه نفت شمال ایران در اختیار روس‌ها قرار گیرد و حزب توده هم مصرانه می‌خواست كه آن را تصویب كند. دكتر مصدق هم این قرارداد را رد نكرد چرا كه روس‌ها آن موقع قوای‌شان را تا شریف آباد قزوین آورده بودند و در آنجا طبق یك ماده واحده‌ای پیشنهاد كرده در شرایط موجود چون قوای متفقین در ایران هستند و اعلام كردند كه چون شرایط غیرعادی است به هیچ وجه در مورد نفت اظهارنظر نمی‌كنند و هر گروه و دسته‌ای كه در این مورد اظهارنظر كند باید با دستور مجلس و زیر نظر آن باشد و اگر غیر از این باشد آن فرد باید در دادگاه محاكمه شود و حداقل حكمش هم بین شش تا هفت سال محرومیت از خدمات دولتی است. این وقفه به ملی‌شدن صنعت نفت كمك كرد و بهترین ماده‌ای بود كه هم قوام‌السلطنه را نجات داد و هم روس‌ها را از ایران بیرون كرد. موقعی كه این مساله پخته شد پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را دكتر سیدحسین فاطمی در منزل آقای سید محمود نریمان به دكتر مصدق داد و جبهه ملی از طریق فراكسیون آن را طرح كرد و نتیجه داد.

داستان نشستن آقای بازرگان روی صندلی رییس‌انگلیسی شركت نفت چه بوده؟

بر اساس مطالعات تاریخی مرحوم مهندس بازرگان در مبارزات ملی شدن صنعت نفت نقش مهمی نداشت اما در عین حال آدم بسیار موثری در این زمینه بوده است. ایشان در جنبش ملی شدن نفت هم از نظر تحصیلات دانشگاهی و هم از نظر ارتباط با جامعه آزادیخواه نقش موثری داشتند.زمانی‌كه ملی شدن نفت تحقق پیدا كرد و اصل ملی شدن آن تصویب شد قرار بر این شد كه یك هیات برای سرپرستی وزارت نفت و تحقق امر خلع ید به جنوب اعزام شود كه به ضرورت قانون انتخاب كمیسیونی متشكل از وكلای مجلس سنا، وكلای مجلس شورای ملی و هم متخصصان تشكیل شده باشد. در این امر از مرحوم مهندس حسیبی كه نقش موثری برای انتخاب اعضای این هیات داشت می‌خواهند كه افرادی را كه آگاهی خاص در زمینه نفت دارند، معرفی كند. مهندس حسیبی نیز مهندس بازرگان را معرفی می‌كند. بر اساس خاطرات دكتر مصدق، مهندس بازرگان استادی متدین و طرفدار حركت مردمی بودند.تحصیلات مهندس بازرگان هم مربوط به نفت بود و با در نظر گرفتن تحصیلات مربوط به نفت ایشان و از طرف دیگر تاسیس انجمن مهندسین اسلامی در دانشگاه تهران كه باعث‌شده بود بیشتر مهندسین در رشته‌های مختلف ازجمله نفت و رشته‌های فنی دیگر عضو آن شوند، وی گزینه مناسبی برای این كار و عضویت در شورای خلع ید بود. از این رو مهندس حسیبی با مهندس بازرگان صحبت می‌كند و به ایشان پیشنهاد می‌كند یكی از اعضای هیات خلع ید شود و به خوزستان برود. مهندس حسیبی به دلیل اعتقاداتی كه به مبانی مذهبی داشتند به توصیه مهندس بازرگان برای این كار استخاره می‌كنند كه آیه‌ای از قرآن می‌آید كه در آن تاكید شده كه بروید و در كاری كه متعلق به مردم است شركت كنید خداوند هم یار و مددكار شما است (نقل به مضمون). در نتیجه ایشان و هیات همراه‌شان برای مساله خلعیت از تهران به آبادان حركت می‌كنند. از آنجا كه مهندس بازرگان این كار را وظیفه شرعی خود نیز می‌دانستند مصمم‌تر به سمت جنوب می‌روند. روزی كه رییس شركت نفت كه نماینده انگلستان برای مذاكره با هیات اعزامی بوده همه را به دفتر شركت نفت دعوت می‌كند آنجا بوده كه مهندس بازرگان بر صندلی ریاست می‌نشیند و می‌گوید از این به بعد ما خودمان باید همه چیز را اداره كنیم و ازهمین جا نیز مقدمات تثبیت احقاق خلعیت شروع می‌شود.

در بعضی از جاها مطرح می‌شود كه دكتر فاطمی چون پیشنهاد را داده نقش موثرتری داشته. هیچ‌وقت بین ایشان با دكتر مصدق اختلاف نبود؟

هیچ‌وقت اختلافی بین این دو نفر نبوده است. البته دكتر فاطمی تند‌تر فكر می‌كرد كه آن هم طبیعی است چرا كه به خاطر خصوصیات جوانی‌اش و به دلیل اینكه تازه وارد سیاست شده بود طبیعی بود كه تندتر حركت كند. اما آنها اختلاف اندیشه نداشتند و فقط در طریق حركت تفاوت داشتند؛ یكی كندرو بود و دیگری تند می‌رفت. دكتر فاطمی تا لحظه آخر تسلیم دكتر مصدق بود و او را تایید می‌كرد. وقتی خاطراتش را می‌خوانید، می‌گوید آن لحظه‌ای كه داشتند من را برای اعدام می‌بردند نامه‌ای به آقای سیدرضا زنجانی نوشتم كه آیا آن پیرمرد در مورد من چه فكری خواهد كرد و اصلا از من راضی است یا نه. یا مثلا نامه دیگرش این است كه آقای زنجانی شما كه می‌توانید با دكتر مصدق در ارتباط باشید از او بخواهید كه من را راهنمایی كند كه در دادگاه چگونه دفاع كنم. مثل بعضی از آقایان كه ضعف نشان دادند یا در كمال قدرت دفاع كنم؟ كه ایشان در كمال قدرت هم دفاع كردند.اگر این تندروی‌ها نبود و شاه نگران نمی‌شد كه تغییر سلطنت نخواهد داشت كمتر سختگیری می‌كرد.دكتر مصدق این اطمینان را به شاه داده بود و اعلام كرده بود كه من را به دلیل آنكه در زمان پدرت از تبعید نجات دادی به هیچ عنوان فكر تغییر نظام را ندارم و این كار را نخواهم كرد. ما می‌بینیم كه همه مكاتبات دكتر مصدق كه من همه را منتشر كرده‌ام به این شكل است: «علیحضرت همایونی شاهنشاهی» زمانی كه ما به عنوان عناصر جبهه ملی در زندان قزل قلعه حبس بودیم تعدادی از اعضای كنگره جبهه ملی و تعدادی از دانشجویان را گرفته بودند و در آنجا نگه می‌داشتند. چهار یا پنج ماهی گذشت و هیچ كدام از دانشجویان را آزاد نكردند در شرایطی كه موقع امتحانات دانشجویان بود و ما احساس كردیم كه آنها را باید آزاد كنند و از این رو اعتصاب غذا كردیم. روز اول تا ششم هیچ‌كس توجهی نكرد، روز هفتم من و مرحوم داریوش فروهر و مرحوم قاسمی را در آمبولانس گذاشتند و بردند در خیابان سوم اسفند در دادسرای نظامی، ۱۰ دقیقه‌ای كه ما نشستیم دكتر صدیقی، الله‌یاری و آقای دكتر سنجاقی را هم از زندان قصر آوردند. كمی بعد سرلشگر فولادوند و سرهنگ بهزادی هم رسیدند. وقتی دكتر صدیقی حال نزار ما را دیدند، پرسیدند چی شده؟ ما هم شرح ماوقع را گفتیم. پرسیدند خواسته‌تان را بگویید


ادامه از صفحه 3
گفتيم ما اعضاي جبهه ملي مسووليت مسايل را برعهده مي‌گيريم و اين دانشجوها را آزاد كنيد. آقاي دكتر صديقي خيلي عصباني شد و رو كرد به سرلشگر فولادوند و گفت تيمسار من با شما در دانشكده افسري با هم خدمت سربازي كرديم. هر مادون بايد گزارش امر خود را به مافوقش بدهد. شما برويد به اعليحضرت بفرماييد غلامحسين صديقي گفت كه آقا اينهايي كه در زندان هستند، مخالف سلطنت شما نيستند مخالف دخالت شما در كارهاي اجرايي مملكت هستند. من هم اعتقادم بر همين است. اعليحضرت هر دخالتي مسووليتي دارد، دكتر مصدق هم همين را مي‌گفت. دخالت شما اثباتا عوارضي ايجاد مي‌كند و اگر عوارض منفي باشد، مي‌دانيد چه اتفاقي مي‌افتد؟ اگر شاه در كاري از مملكت دخالت كرده و عوارض زشت و پليدي به وجود آورد ديگر آن محبوبيت و زمينه‌هاي سلطنت او از بين خواهد رفت. پس چون ما اعتقادي به چنين زمينه‌هايي نداريم، مي‌گوييم اعليحضرت دخالتي در اين امور نفرماييد تا مقام و موقعيت‌تان محفوظ بماند. فولادوند هم نهايت احترام را گذاشت و از ما خواهش كرد كه اعتصاب غذا را بشكنيم و او هم اين گفته‌ها را به گوش اعليحضرت برساند. فردا صبح ديديم تمام دانشجويان را يك به يك آزاد كردند اما اعليحضرت اين پيام را هم دوباره نگرفت. هيچ موقع جبهه ملي و دولت مصدق به تغيير نظام فكر نمي‌كردند. وقتي كه جامعه گفت جمهوري و خواستار تغيير نظام شد جبهه ملي به سمت جمهوري رفت و‌گر نه هيچ وقت تصميمات شخصي و تغيير نظام نداشت.
در آن روزها كسي در دنياي سياست در ايران كنار دكتر مصدق بود كه مدام بگويد اين كارها را نكنيد، فايده ندارد؟
ايشان با شخصيت‌هاي مختلفي چون يحيي مهدوي، نجمه ملك‌ها و محمدعلي وارسته‌ها كه از شخصيت‌هاي قديمي و سياسي بودند، نشست‌هايي داشتند و مشورت مي‌كردند. اما چون شاه وابسته بود و نمي‌توانست خودش را از اين وابستگي نجات بدهد در هر حركتي كه دكتر مصدق مي‌كرد واكنش نشان مي‌داد. اگر هم ملي شدن صنعت نفت را تاييد كرد بالاجبار بود نه به خواست خودش. آن وابستگي خارجي كه آقاي فروغي برايش ايجاد كرده بود، موجب شده در تعهد كلي مشكل‌دار شود. همون شاه كه در جريانات دكتر مصدق بود و ملي شدن صنعت نفت در انقلاب هم مي‌آيد به دكتر صديقي مي‌گويد: گفته‌اند برم تا يكي دو ساعت ديگه به من نتيجه بدهد. من چه كنم؟ او وقتي مدام به ساعتش نگاه مي‌كند و چنين مطلبي را مي‌گويد.
اگر خاطره جالبي از همان روزها داريد، بگوييد.
من عضو هيات متوليان قلعه احمدآباد هستم و از نزديك به زندگي داخلي او كه آشنايي‌ام بيشتر شد، البته در آستانه فوت‌شان نه در روزهاي كار ايشان. مي‌بينم در زندگي داخلي خودش هم رعايت حق و انصاف و شرافت و مردانگي را كرده. بايد گفت حق مي‌گفت و خواستار حق و البته مجري حق هم بود. از اين جهت هم خدا حفظش كرد. شما ببينيد تا آخرين لحظات زندگي‌اش شاه به او حمله كرد اما به مجرد اينكه فضا باز شد، جامعه‌اي كه خيلي‌هايشان دكتر مصدق را نديده بودند به طور ناخودآگاه حركت كردند. بعد از اين، از سال 45 كه فوت شدند تا به همين حالا او از ياد نرفته. طرح ملي شدن نفت طرحي بود كه دنيا را به حركت درآورد. خيلي از كشورها اين اميد را پيدا كردند كه اگر قدرتي از خودشان نشان بدهند، مي‌توانند تمام حقوق ازدست‌رفته‌شان را باز به دست آورند. همان‌طور كه در مصر آن موقع و الجزاير اتفاق افتاد. همان‌طور كه گاندي‌ها و نهروها در آن مورد گفته‌اند. در اين زمينه حتي سخنگوي وزارت خارجه آمريكا مي‌گويد: «در صفحات نيم‌قرن مبارزات سياسي مصدق كوچك‌ترين لكه غفلت و قانون‌شكني مشاهده نمي‌شود.
و با كساني كه عليه دولت و ملت كار مي‌كردند مبارزه كرد و اندكي توجهي به خطراتي كه در اين راه وجود داشت، نداشت.» يا در جايي ديگر: «دكتر مصدق پرچم‌دار تبديل شركت نفت انگليس به ايران شد و با ابتكار وي قانون معروف ملي شدن تصويب شد.» ليچانسكي، وزير نفت دولت انگليس در خاورميانه هم مي‌گويد: «خبر سقوط دولت دكتر مصدق از اريكه قدرت زماني به من رسيد كه من و پسرم در كشتي در بين جزاير در يونان در مديترانه مشغول استراحت بوديم. پس از مدت‌ها آن شب خواب بسيار خوشي كردم.» چرچيل هم مي‌گويد: «ما دكتر مصدق را از كار مي‌اندازيم و بعد با جانشين او مشكل‌مان را حل مي‌كنيم.» ببينيد همه اينها مي‌گويند كه دكتر مصدق يك شخصيت تاثيرگذار در دنيا بوده. اين شخصيت در تمام راهش با مردم و همراه مردم قدم برداشت و بزرگ‌ترين صفتش راستگويي بود. راست گفت، راست حركت كرد و راست هم زندگي كرد.

بازگشت به صفحه قبل   نسخه قابل چاپ   لینک دائمی به این خبر 
 
 
¤ اخبار جبهه ملی
¤ درگذشت مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی
¤ بازداشت پیمان عارف عضو جبهه ملی ایران
¤ ادیب برومند: انحلال مجلس استیضاح مصدق را منتفی کرد
¤ نامه سخنگوی جبهه ملی ایران به بی بی سی
¤ پیام های نوروزی
¤ خورشیدی که هر روز فروزان تر از روز پیش میدرخشد/بیانیه جبـــهه ملــــی ایــــران
¤ سنگر نشین بی مدعای آزادی هوشنگ کشاورز صدر رفت
¤ تجزیه طلبی محکوم است/رئیس هیئت رهبری جبهه ملی ایران
¤ متن پیام های رهبران جبهه ملی به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس کنفدراسیون
¤ تحلیل جبهه ملی ایران ازرویدادهای مصر
¤ دکتر علی رشیدی عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران به دو سال زندان و 5 سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد
¤ بازداشت اعضاي جبهه ملي ايران در اسفراين خراسان شمالي
¤ بزرگداشت دکتر مصدق در واشنگتن/2 گزارش
¤ بزرگداشت دکتر محمد مصدق در باشگاه ملی خبرنگاران در واشنگتن دی سی شنبه 10 نوامبر 2012
¤ مشروح سومین گزارش احمد شهید در رابطه با حقوق بشر در ایران
¤ جبهه ملي ايران , نيروي هوايي و خلبانان قهرمان دفاع مقدس را گراميداشت
¤ تکدیب امضا
¤ جبهه ملی ایران: به یاری زلزله زدگان بشتابیم
¤ درگذشت رادمرد میهن دوست آقای دکترخسروسعیدی عضو حزب ایران و جبهه ملی ایران
¤ ننگ ونفرین بربیست وهشتم مرداد
¤ اسطوره مقاومت مهندس عباس اميرانتظام در بيمارستان بستري شد
¤ بیانیه ادیب برومند و جبهه ملی ایران- اروپا و آمریکا در اظهار تاثر و همدردی با هموطنان داغدیده آذربایجانی
¤ احضار كورش زعيم
¤ درود بر چهاردهم مرداد / ادیب بـرومـند- رهبر جبهه ملی ایــران
¤ جبهه ملی ایران نسل کشی مسلمانان در میانمار را محکوم میکند
¤ بیانیه ادیب بـــرومند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت بزرگداشت ۳۰ تیر 1331
¤ نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به رئیس جمهور آمریکا درمورد ادعای واهی مالکیت امارات بر جزایر ایرانی
¤ عمل جراحی قلب دکتر حسین موسویان، رییس هیئت اجرایی جبهه ملی ایران
¤ گرامیداشت یکصدوسی امین زادروز دکتر محمد مصدق در پاریس و کلن
¤ یادداشت اعتراض جبهه ملی ایران به موسسه گوگل
¤ تکذیب مذاکرات جبهه ملی ایران با آقای رضا پهلوی و نزدیکان ایشان
¤ جبهه ملی ایران مهیای ستیزه گری در باره حفظ تمامیت کشور است/ادیـب بـرومـند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
¤ پیام های نوروزی استاد ادیـب بـرومـنـد , دکتر حسین موسویان ,اقاي حسن لباسچی و مهندس كورش زعيم
¤ پیام نوروزی ادیـب بـرومـنـد
¤ دیدارسخنگو و اعضای جبهه ملی ایران با دکتر علی رشیدی
¤ بیانیه ادیـب بـــــرومــند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران درباره انتخابات اسفند ۱۳۹۰
¤ جبهه ملی ايران در انتخابات شرکت نمی کند
¤ آخرین وضعیت جبهه ملی ایران
¤ وضعیت نا مساعد جسمی حمید رضا خادم، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین
¤ آیا جبهه ملی ایران منحل میشود؟
¤ بازجویی و بازداشت فعالان و اعضای جبهه ملی ایران
¤ ادامه بازداشتها و احضار اعضای جبهه ملی ایران به وزارت اطلاعات
¤ برگزاری جلسات شورای جبهه ملی ایران ممنوع شد
¤ احضارعیسی خان حاتمی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران/ بازداشت مهندس محمد توسلی
¤ بازداشت دکتر علی رشیدی
¤ احضار ملیون به وزارت اطلاعات
¤ نشست مهرماه شوراي مركزي جبهه ملي ايران
¤ جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران پنج شنبه در تهران برگزار شد
¤ جبهه ملی ایران در خارج از کشور نماینده ندارد
¤ @نامه پیمان عارف به احمدی نژاد@دیدار از پیمان عارف
© 2004 - 2011 - خبرگزاری جبهه ملی ایران - J M I N e w s . c o m - تماس با ما