با مهندس کوروش زعیم، از رهبران جبهه ملی در بارهی شرایط سیاسی جاری، موقعیت جبههی ملی ایران، نگاه این جبهه به مشکلات و مسائل جاری و راههای برونرفت از آن که پیش از این توسط جبههی ملی اعلام شده است، گفتوگو کردهام.
ابتدا از ایشان میپرسم که با توجه به محدودیتهای سیاسی موجود برای سازمانها و احزاب، جبههی ملی ایران در چه موقعیتی قرار دارد؟
البته جبههی ملی الان زیر فشار بسیار شدید قرار دارد. پنج نفر از اعضای فعال ما در اوین هستند و بقیه نیز زیر فشار قرار دارند. به برخی نیز اخطار داده شده است. بنابراین وضع ما بسیار حساس است. ما هم تلاش میکنیم بیجهت حساسیتی را که نتیجه نخواهد داشت، برنیانگیزیم و زمان مناسب را برای ابراز عقایدمان برگزینیم.
بنابراین، میشود امیدوار بود خطری که متوجه نهضت آزادی ایران شد و مجبور شدند فعالیتهای حزبی خود را متوقف کنند، برای جبههی ملی ایران اتفاق نیفتد؟
البته فرقی نمیکند؛ هر فشاری که روی نهضت آزادی یا سازمانهای ملی دیگر باشد، انگار بر روی ما هم هست. البته جبههی ملی هیچوقت فعالیتهایش را متوقف نخواهد کرد، ولی مناسب زمان فعالیت خواهد کرد. چون ما به اندازهی نهضت آزادی به ماجرای انتخابات و اصلاحطلبان نزدیک نبودیم.
ما انتخابات را کاملا بیهوده اعلام کرده بودیم و پیشبینی کرده بودیم که نتیجهای که مردم فکر میکنند، به هیچوجه از این انتخابات برنخواهد آمد. شرایطی را هم که الان به وجود آمده، تا حدود زیادی پیشبینی و ابراز کرده بودیم. بنابراین راه ما کاملا متفاوت بوده است.
در همین ارتباط، با توجه به آنچه در نتیجهی این انتخابات اتفاق افتاد، آیا شما هنوز فکر میکنید تحلیلتان از انتخابات که مبتنی بر عدم شرکت بود، صحیح بوده است؟
این موضعگیری فقط در بارهی این انتخابات نبوده است. اگر به بایگانیتان و یا به بایگانی مطالبی که از جبههی ملی و شخص من از سال ۸۴ منتشر شده مراجعه کنید، ما آن موقع روندی را پیشبینی کردیم و نتایج انتخابات آن زمان را نیز پیش از برگزاری، غیرقابل انتظار اعلام کردیم.
در آن زمان ما اعلام کرده بودیم، روندی که آغاز شده، ما را به سوی انتخاباتی از پیش تعیین شده و به سوی نارضایتی مردمی، تظاهرات خیابانی، خشونت و احتمالا آسیبهای انسانی خواهد برد.
این چیز تازهای نیست؛ جریانی که امروز اتفاق افتاده است، برای ما اصلا شگفتآور نبود و ما پنج سال پیش نسبت به آن هشدار داده بودیم. حتی پیش از این انتخابات، گفته بودیم که احتمالا چه رخ خواهد داد، چه تلفاتی ممکن است داده شود و چه خشونتهایی ممکن است پیش بیاید. بنابراین از نظر ما چیز شگفتانگیزی رخ نداده است.
این سؤال را از آن نظر پرسیدم که این فکر وجود دارد که اگر این شرکت وسیع مردم در انتخابات نبود، ما شاهد شکل گرفتن چنین جنبش بزرگی نبودیم.
من با این دیدگاه موافق نیستم. چون این جنبش به عقیدهی ما از سال ۷۸، یعنی درست هنگامی که مردم از رییس جمهور وقت، آقای خاتمی ناراضی شدند، شکل گرفت. اینگونه جنبش ها نیز سالها طول میکشد تا قوام بیاید، پخته شود و راه بیفتد.
به همین دلیل، تحلیلهای ما تمام در این مسیر بوده و این جنبش هیچ ارتباطی به این انتخابات نداشته است. انتخابات تاثیری در این جنبش نداشت و در هر حال جنبش منتظر جرقهای بود تا به شکل کنونیاش آغاز شود. این جرقه را هم این انتخابات زد.
بنابراین این ایده که اساساً انتخابات تاثیری داشت یا اشخاصی که در این انتخابات کاندیدا شدند و انتخاب شدند یا نشدند، در این جنبش تاثیری داشتهاند، برای ما قابل قبول نیست.
آقای زعیم، بیم و نگرانی در جامعهی سیاسی ایران موج میزند. با توجه به اتفاقات چند روزهی اخیر و اقدامات و تلاشهایی که بیشتر از جانب رهبران جنبش سبز میشود، فکر میکنید ارادهای که متوجه حل این مساله است، امکان موفقیتی دارد؟
افراد هوشمندتر حاکمیت، الان به دنبال چاره هستند و کمکم بدون این که بدانند ما چه پیشبینیای کرده بودیم، دارند به همین نتیجه میرسند که این راه ممکن است بسیار خطرناک باشد. آنها دنبال راه چاره و راه برون رفت از بحرانی که به عقیدهی ما بسیار سرنوشتساز و خطرناک است، هستند و با حسن نیت دارند تلاش میکنند این راه را پیدا کنند.
ولی هنوز پی نبردهاند که با روشهایی که با دستپاچگی پیشنهاد میکنند، راه به جایی نخواهند برد. البته این عقیدهی ماست. اشکال کار اینجاست که همهی آنهایی که واقعا با حسن نیت در درون حاکمیت و در کمپهای کاندیداهای انتخاباتی در پی حل مساله هستند، مثل همیشه در درون گود فکر میکنند و وقایع را از درون گود مینگرند و ارزیابی میکنند.
آنها آن نگاه کلان برونی را ندارند. فقط در بارهی آنچه به چشم میبینند و لمس میکنند تحلیل میکنند. در صورتی که در جهان سیاست، باید آنچه را که حتی نمیشود لمس کرد و مشاهده کرد، دید و در محاسبات خود وارد کرد.
اشاره کردید که گویا در حکومت نیز ارادهای معطوف به حل بحران وجود دارد؟
حاکمیت الان یکپارچه نیست. در درون حاکمیت هم گروهها و جناحهای هوشمندتری هستند که آنها نیز به دنبال چاره هستند. ولی به هرحال بخشی که خشونتگرایی را اداره میکند، مانند گربهای است که مستأصل در کنج اتاق گیر کرده و راه فرار را فقط چنگ انداختن میبیند.
در صورتی که به عقیدهی من راه نجات دیگری هم وجود دارد. بدون این که خشونت بیشتری اعمال شود، بدون این که خطری که فکر میکنند تهدیدشان میکند، وجود داشته باشد و بدون این که حتی حقوق مردم و خواستههای آنان ندیده گرفته شود.
آن هم راه حل جبههی ملی ایران است که البته منتشر شده، ممکن است در مورد آن توضیحاتی بدهید؟
بخشی از آن راه حل را من حتی پیش از انتخابات اعلام و راه نجاتی پیشنهاد کرده بودم و در آن پیشبینی کرده بودم انتخابات راه به جایی نخواهد برد و چه اتفاقهایی خواهد افتاد. این پیشبینی متاسفانه درست درآمد، اما این همهی راهحل نیست.
چرا همهی راهحل نیست؟
راهحل اگر زودهنگام ابراز شود، مثل توپ فوتبال شروع میکنند آن را پاس دادن، نفی کردن و خورد کردن. ولی موقعی که طرفهای این ماجرا آماده شوند که بنشینند و برای رسیدن به یک راهحل نتیجهبخش و پایدار کلاننگری کنند، آن وقت میتوان بقیهی حرفها را هم زد. ولی الان من حاضر نیستم که زودهنگام ایدههای خودم را توپ فوتبال کنم.
در آن راهحلتان طرح دولت در سایه را اعلام کرده بودید. آیا این کلی بود یا بر اساس تعریفی که الان میدهید، زودهنگام بود؟
این دولت در سایه را تعبیر کردند؛ ما پیشنهاد کردیم که یک دولت موقت به وجود بیاید. همهی جناحهای معتدل چپ تا راست در آن شرکت داشته باشند و بنا را دوباره از نو بسازند.
در آخر هم گفتیم، ما چون قدرت و نیرویی برای اعمال این نظر نداریم، این طرح را پیشنهاد میکنیم. ولی اگر پذیرفته نشود، چون میدانیم این ماجرا به بنبست برمیخورد و به شرایط بسیار خطرناک، تلفات جانی و انسانی برمیخورد، ما مانند یک دولت سایه بر عملکرد دولت نظارت خواهیم داشت، آنچه را اشتباه است، گوشزد و آنچه را درست است، پیشنهاد خواهیم کرد. در نهایت مردم هستند که باید قضاوت کنند.
این جمله را برخی از دوستان به این عنوان گرفتند که ما پیشنهاد تشکیل دولت در سایه را دادهایم. این کلیات است، اما آنچه مهم است، جزئیات است. چون همه میپرسند پس این یا آن ماجرا چه خواهد شد.
ما فقط اعلام کردیم که نیازی به جنگیدن و ترسیدن نیست. هیچکس نباید آسیبی ببیند؛ حتی آنهایی که آسیب رساندهاند. هیچکس نباید زیر فشار باشد و حذف شود؛ حتی آنهایی که دیگران را حذف کردند و هیچکس نباید خشونت کند، حتی آنهایی که خشونت اعمال کردهاند.
یک جا ما باید این خط را بکشیم، جلوی این دایرهی باطل را بگیریم و با بخشایش عمومی که من در آنجا شرحاش را دادهام، بدون این که هیچکس مجازات شود - بهجز استثنائاتی که آوردهام - به تشکیل یک دولت همهگیر و به ساختن این کشور بپردازیم. البته جزییاتی دارد که آن جزییات باید در موقع خود بحث شود. من کلیاتاش را ارائه دادهام.