خبرگزاری جبهه ملی ایران:کنگره اروپایی جبهه ملی ایران با موفقیت برگزار شد.حضور پر شور نسل جوان به همراه چهرهای ملی ،علاقه مشترک به منافع ملی و اتفاق نظر در یک جمع صمیمانه نوید بخش روز های بهتری برای جبهه ملی ایران در خارج از کشور است که بتواند سهمی در روند آزادی ودمکراسی در ایران داشته باشد .نزدیک به۲۰۰ نفر از طرفداران حاکمیت ملی در مورد مسائل مهم کشو ر به گفتگو وتبادل نظر پرداختند و پیام هایی پر محتوا در یافت شد که در پویایی و موفق بودن کنگره موثر بود.جذب نیروهای با دانش و کاردان و بسط پذیری اصولی, رمز موفقیت و پیشرفت هر تشکیلاتی است که خوشبختانه کنگره چنین فضایی برای نزدیکی افکار ونیرو ها را فراهم کرده بود . نقطه نظر های مهم و زیادی طی ۲ روز مطرح شد که امید است به تمام آنها پرداخت شود.آقای حسن شریعتمداری در مورد سنت تعادل در جبهه ملی و آقای اصغر سلیمی در باره ساختار قدرت در ایران و مسئله جابجایی قدرت سخن گفتند .آقای کمال ارس به تحول در جبهه ملی در ایران پس از انتشار منشور اشاره کرد و دکتر مهران براتی به مسئله هسته ای و نبود مدیریت ملی در جهت تامین منافع ملی پرداخت.کنگره اروپایی جبهه ملی با موفقیت پایان یافت و تدارک برای کنگره آمریکا بزودی آغاز میشود تا جمع بیشتری به هم بپیوندند و در آزادی سرزمین خود سهیم باشند .
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
گزارش اولین کنگره جبهه ملی ایران- اروپا، کنگره ورجاوند
از طرف هیئت رئیسه کنگره
سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶ ، 02 . اکتبر 2007
اولین کنگره جبهه ملی ایران- اروپا ، به نام کنگره ورجاوند ، در روزهای یکشنبه 30سپتامبر و دوشنبه اول اکتبر ۲۰۰۷ در شهر کلن- آلمان برگزار شد. در این دو روز، کنگره برنامه ای را که هیئت تدارک کنگره با صلاحدید شورایعالی موقت جبهه ملی ایران- اروپا پیش بینی و تهیه کرده بود با موفقیت به اجرا درآورد.
پس از انتخاب ریاست سنی کنگره ( آقایان محمودی و هوشمند) شاعر ملی و عضو افتخاری شورایعالی جبهه ملی ایران- اروپا نعمت میم آزرم، این "شاگرد دبستان مصدق" سخنرانی کرده و دو شعر زیبا و نغز را با صدای دلنشینش تقدیم کنگره کرد.
گزارش کار شورایعالی موقت نکته بعدی برنامه بود که توسط دبیر این شورا آقای محمود جعفری به اطلاع حضار در جلسه رسانیده شد و مورد تایید قرار گرفت.
سپس آقای محمودی چندین نفر از اعضای سازمان جوانان جبهه ملی ایران- اروپا را بجلو خواند و آنها را بعنوان پرچمداران فردای جنبش ملی ایران معرفی نمود.
نکته بعدی در دستور جلسه انتخاب هیئت رئیسه کنگره بود که به اتفاق آراء خانم آسمان مقدم و آقایان ارس، براتی و نظریان برگزیده شدند.
در این بخش از برنامه پیامهای رسیده به کنگره بترتیب خوانده شدند:
- پیام استاد ادیب برومند، رئیس شورایعالی جبهه ملی ایران
- پیام استاد داوود هرمیداس باوند، سخنگوی جبهه ملی ایران
- پیام مهندس کورش زعیم، مدیر روابط عمومی جبهه ملی ایران
- پیام حزب ملت ایران
- پیام آقای حسن لباسچی، نماینده جبهه ملی ایران در آمریکا
- پیام آقای ابوالحسن بنی صدر، اولین رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران
- پیام آقای بهرام مشیری ، مورخ و مجری یک برنامه پربیننده تلویزیونی از آمریکا
- پیام آقای مسعود فتحی ، نماینده اتحاد جمهوریخواهان ایران
و پیامهای دیگری که متاسفانه فرصت قرائت آنها بدست نیامد.
در بخش بعدی برنامه، به ترتیب آقایان مهندس حسن شریعتمداری(آلمان)، دکتر فرهنگ قاسمی(فرانسه)، دکتر خسرو قدیری(آمریکا)، آقای مهندس فرزاد بستجانی(آمریکا)، آقای مهندس قنبری(آمریکا)، آقای علی اصغر سلیمی کارشناس مدیریت اقتصادی(آلمان)، ناصر کاخساز وکیل دادگستری(آلمان) و آقای دکتر مهران براتی(آلمان) نظرات خود را درباره مسائل و مباحث تاریخی، اجتماعی و سیاسی بیان کردند که مورد توجه ویژه حضار در کنگره قرار گرفت.
پس از 90 دقیقه استراحت ، کنگره به امور تشکیلاتی خود پرداخت. نخست نظامنامه کنگره و سپس منشور جبهه ملی ایران- اروپا به بحث و رای مثبت اعضای حاضر در کنگره گذاشته شد.
در دومین نشست کنگره ، آیین نامه سازمان جوانان جبهه ملی ایران- اروپا و اساسنامه جبهه ملی ایران- اروپا به بحث و رایزنی گزارده شد که هر دو سند به تصویب کنگره رسید. لازم به تذکر است که تمامی اسناد نامبرده در کمیسیونهای مربوطه تهیه شده و آخرین پلنوم جبهه ملی ایران- اروپا در بلژیک روی آنها صحه گذاشته بود.
اکنون انتخاب 13 نفر از 25 عضو شورایعالی جبهه ملی ایران- اروپا در دستور کار کنگره قرارداشت. 12 عضو دیگر اعضای شورایعالی را سازمانهای عضو در جبهه ملی ایران- اروپا(سازمان جوانان جبهه ملی ایران- اروپا و سازمان جمهوری خواهان ملی ایران) هرکدام 2 نفر، واحدهای کشوری هرکدام یک نفر و 2 نفر از طرف شورایعالی جبهه ملی ایران، معرفی خواهند کرد.
برای اداره این گزینش ، کمیسیون ویژه ای انتخاب شد.20 نفر خود را نامزد عضویت در شورایعالی جبهه ملی ایران- اروپا کرده بودند.در گزینشی مخفی که از طرف کمیسیون مربوطه اداره میشد، افراد زیر، بترتیب الفبا، از طرف کنگره مستقیما به عضویت شورایعالی برگزیده شدند:
1- آقای کمال ارس (آلمان)
2- آقای کورش استکی (هلند)
3- آقای محمدرضا براتی (بلژیک)
4- آقای محمود جعفری (هلند)
5- آقای پیام طیب نژاد (قبرس)
6- آقای رضا عزیزی (آلمان)
7- آقای مهدی عمرانی (سوئد)
8- آقای فرزاد محمودی (بلژیک)
9- خانم آسمان مقدم (آلمان)
10- آقای ابراهیم مرادی (قبرس)
11- آقای آرسن نظریان (هلند)
12- آقای هوشنگ هوشمند (بلژیک)
13- آقای فرهاد یاسایی (آلمان)
گرچه نکته بعدی برنامه کنگره رایزنی درباره قطعنامه های آماده شده از طرف شورایعالی موقت جبهه ملی ایران- اروپا بود، ولی بنا بدرخواست میهمانان کنگره از آمریکا، کنگره تصمیم گرفت که تصویب قطعنامه ها را به عهده شورایعالی بگذارد.
هیئت رئیسه پیشنهاد کرد که بحثها معطوف به راهکارهایی باشد که ارتباط جبهه ملی ایران-اروپا وجبهه ملی ایران-آمریکا را کارآمدترسازد وبه اتخاذ خط مشی وهمکاری های هماهنگ وموثرکمک رساند.
ابتدا ازیکایک یاران امریکا دعوت شد که نظرات خودراابرازنمایند.
دوستان امریکا درکل راجع به ضرورت بردباری نسبت به یکدیگر، همداستانی وهمبستگی سخن گفتند . پیشنهادهای دیگری هم بود ازجمله استفاده ازرسانه های جمعی، به ویژه تلویزیون (خارج ازکشور) برای برقراری ارتباط وسیعتر با مردم داخل ایران . درادامه بحث مربوط به همبستگی، یاران امریکا به افراد واشخاص سابقه دارجبهه ملی که اکنون دراین کنگره حضورندارند، اشاره نموده و پیشنهاد کردند که جبهه ملی ایران- اروپا بهمراهی یاران آمریکایی درجهت حضورمجدد آنها درسازمان مادر اقدام وتلاش کند. ازطرف دوستان اروپایی توضیح داده شد که در ِجبهه ملی ایران – اروپا به روی همه باز است و یکایک آنها برای شرکت دراین کنگره دعوت شده اند . یاران امریکا (آقای قدیری) پیشنهاد کردند که کمیسیونی متشکل ازاعضای جبهه ملی ایران- اروپا و جبهه ملی ایران- آمریکا تشکیل وبازهم دراین راه تلاش گردد. قرارشد ، برای اینکه هیچ اقدامی برای گردهم آوردن همه آحاد و گروههایی که تحت نام جبهه ملی فعالیت دارند ناآزموده نماند، کمیسیو ن پیشنهادی تشکیل و تحت نظر شورایعالی جدیدالانتخاب جبهه ملی ایران- اروپا انجام وظیفه نماید.
پس از اتمام نشست کنگره با پخش سرود "ای ایران" ، اکثریت اعضای شورای عالی تا دیروقت تمامی قطعنامه های آماده شده را بررسی و اصلاح نمود و همه آنها را با اتفاق آرا به تصویب رساند.
@@@@@@@@@@
قطعنامه سیاسی جبهه ملی ایران- اروپا
مصوب اولین کنگره جبهه ملی – اروپا، کنگره ورجاوند
28 سال پس از انقلاب بهمن 1357 و 3 سال پس از شکست قطعی جنبش دوم خرداد، جمهوری اسلامی در بحرانی ترین و خطرناکترین شرایط درونی و بین المللی خود قرارگرفته است. ناتوان از ارضای نیازمندیهای بنیادی اقتصادی و خواسته های مسلم شهروندی مردم ایران، حاکمیت ضد ملی ِ این نظام چاره ای جز دست آویختن به دیکتاتوری، سرکوب، شکنجه و حبس نمی بیند. با گسترش فقر، فساد و نا امنی، روز بروز بر نفرت مردم ایران از این رژیم افزوده میشود. گرچه اعتراضات و مقاومت متشکل دانشجویان، کارگران و دیگر لایه های اجتماعی مانند آموزگاران همواره قویتر میگردد ولی بیم آن میرود که در پیامد آشوبی کور و بزرگ، همراه با فروپاشی این نظام شیرازه و یکپارچگی کشور هم متلاشی گردد. سیاستهای ماجراجویانه این رژیم در منطقه و دربرابر اروپا و امریکا، ایران را در صحنه بین المللی به انزوای مرگ آوری کشانده، به منافع و مصالح کشور زیانهای فراوانی زده و به محافل جنگ افروز در امریکا و اسراییل امکان تهدید روزافزون کیان و تمامیت ارضی کشور را میدهد.
هموطنان:
هدف نهایی جبهه ملی ایران – اروپا ساختن جامعه ای مدنی برپایه احترام به کرامت وحیثیت انسان، حقوق شهروندی وآزادیهای فردی است. ما اصولا معتقدیم و تردیدی نداریم که تحول وگذراز رژیم ضدمردمی حاضر وایجاد فضای بازسیاسی باید حتی المقدور درشرایطی دورازخشونت وهرج ومرج وانتقامجویی صورت پذیرد، زیرا اِعمال خشونت به خشونت دامن می زند واگردربرهه ای با موضع گیری اصولی وقاطع نقطه ای پایانی بر این دوروتسلسل باطل ننهیم ،این امر همچنان ادامه خواهد داشت وحتی تغییر رژیم هم بدون تحولی اساسی درین راه وروش سنتی، چیزی به ارمغان نخواهد آورد.
جبهه ملی ایران – اروپا از ملت بیدارایران ، که بیست وهشت سال تمام این رژیم جهل وستم را تحمل کرده است، می خواهد که با مقاومت متشکل و نافرمانی مدنی، حاکمیت را به چالش بکشد. هیچ رژیمی بدون پشتیبانی، وحتی تایید ضمنی قاطبه مردم، قادر به حکمروایی طولانی برملتی نخواهد بود . دولت و حاکمیت جمهوری اسلامی از هیچ منظری نماینده منتخب مردم ایران نیست. نظام حاکم ناقض حاکمیت ملت وحقوق بشر در ایران است. ما راه برون رفت از این شرایط بحرانی و خانمانسوز را برکناری نظام جمهوری اسلامی میدانیم. باید هر چه زودتر ولایت سیاسی فقها و دیگر اختیارات بدون مسئولیت لغو شود، نهاد دین از دولت و حکومت جدا شده و در گزینشی آزاد و دمکراتیک حاکمیت ملت تامین گردد. آینده ایران نه با کمکهای نیروهای نظامی بیگانه یا اپوزیسیون سازی بیگانگان، بلکه فقط با همدلی و اتحاد ایرانیان شکل گرفته و ضامن پیروزی پایدار برای مردم ایران خواهد بود.
در شرایط و اوضاع کنونی ایران، اتفاق و همکاری میان نیروهای ملی و دمکرات اپوزیسیون اهمیت بسزایی دارد. جبهه ملی ایران – اروپا تمامی نیروهای دمکرات را فرامی خواند تا با احساس مسئولیت دراین برهه حساس تاریخی و با وجود اختلافات موجود به مسئولیت انسانی و ملی خود عمل کرده و در همسویی مبارزات خود برای برکناری رژیم ولایت فقیه کنونی بکوشند. ما معتقدیم که میتوانیم با برجسته ساختن خواستها و اهداف مشترک زیر در راه آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی و سربلندی میهنمان گامهای موثری برداریم:
1- آزادی همه زندانیان سیاسی وعقیدتی
2- آزادی مطبوعات و اجتماعات
2- - جدایی دین از دولت و حکومت
3- استقرار حاکمیت ملت از طریق انتخابات آزاد
4- حفظ بی کم و کاست تمامیت ارضی ایران و اتحاد دیرینه اقوام ایرانی
5- حفظ استقلال کشور، منافع و مصالح ملی از طریق اتخاذ یک سیاست سنجیده وعاقلانه خارجی
ودفع خطر جنگ، تجزیه و نابودی ایران
6- زدودن بیعدالتیهای اقتصادی، اجتماعی و ایجاد دولت رفاه اجتماعی
جبهه ملی ایران – اروپا براین نظراست که باید مبارزات مشترک ویکپارچه ای را با یکدیگر سازماندهی کنیم. کوشش سنجیده و هماهنگ ما میتواند در شرایط کنونی بین المللی رژیم جمهوی اسلامی را گام بگام وادار به عقب نشینی بنماید. موفقیت دراینکار به معنای آغاز عقب نشینی های دیگری ازجانب رژیم خواهد بود که نهایتا میتواند منتهی به تغییر اساسی جوسیاسی کشور، ایجاد نهادهای مردمی ودموکراتیک و جابجایی قدرت گردد .
زنده باد آزادی
پاینده ایران
@@@@@@@@@
قطعنامه درباره امنیت ملی کشور و بحران "انرژی هسته ای" مصوب اولین کنگره جبهه ملی – اروپا، کنگره ورجاوند
حاکميت جمهوری اسلامی با سیاستهای ماجراجویانه و نابخردانه خود در منطقه خاورمیانه و در امر بهره گیره صلح آمیز از تکنولوژی هسته ای، به محافل جنگ افروز در امریکا و اسرائیل فرصت داده است که امنیت ملی، تمامیت ارضی و شیرازه کشور را به مخاطره بیاندازند. این حاکميت باید بپذيرد که امنيت ملی بدون مشارکت آحاد جامعه در امور کشوری ممکن نمی شود. حکومت و قدرتی که شهروندان خود را از تصميم گيری آزاد در امر قانونگذاری، حکومت و اداره جامعه حذف میکند و در التهاب مداوم سياسی به سر می برد، قدرت ملی ندارد و در مقابل تهديدات خارجی آسيب پذير است. امنيت ملی از درون هر کشور آغاز می شود و اقدامات حکومت در رابطه با سياست خارجی تنها زمانی قابليت حمايت ملی می يابند که حکومت از مشروعيت و مقبوليت مردمی برخوردار باشد و اين حاصل نخواهد شد، مگر با آزادی های سياسی و اجتماعی، پذيرش تنوع و تساهل قومی، فرهنگی و مذهبی و توانمندی های اقتصادی، صنعتی و علمی. ما اين حکومت را نمی پذيريم، ولی در مبارزه برای برقراری نظام و حکومت دلخواه خود نابودی کشورمان و حضور نيروهای خارجی در ايران را نیز پذيرا نخواهيم شد. ما از مسئولين قدرت در جمهوری اسلامی ايران می خواهيم، تا دير نشده اداره امور کشور و سياست خارجی را به کسانی بسپارند که به واقعيت ها و آسيب پذيری های ايران آگاهند و با توجه به مسوولیت سنگین ايران به عنوان يکی از قدرتمندترين نيروهای منطقه گفتمان درست و سازنده ای را با همسايگان و کشورهای منطقه و جامعه جهانی آغاز نمایند.
هموطنان، جبهه ملی ایران- اروپا بر این باور است و پیشنهاد میکند که:
1. دولت ايران باید با تاکيد بر حق غير قابل انکار خود در راستای ماده چهار پيمان منع گسترش تسليحات هستهای و در تطابق با تعهدات بينالملليش برای استفاده صلح آميز از انرژی هسته ای، به منظور ارتقای روابط و همکاری با شورای امنيت و ايجاد اعتماد بينالمللی به ماهيت صلحآميز برنامه هستهای خود، تا اطلاع ثانوی فعاليت های مربوط به غنی سازی اورانيوم و بازفرآوری آن را در تمامی نيروگاههای موجود متوقف کند.
2. دولت ايران باید از پيشنهاد اعضای دائمی شورای امنيت و آلمان در جهت حمايت فعال از ساخت رآكتورهای جديد آب سبك در ايران از طريق پروژههای مشترك در چارچوب آژانس بينالمللی انرژی اتمی و مطابق با منشور آن استقبال کرده و متقابلا از شورای امنيت می خواهد که با تعليق گفتگو درباره پرونده ايران در شورای امنيت موافقت کند.
3. ايران باید پاسخگويی به همه مسائل باقيمانده و نگرانیهای ديگر بينالمللی را از طريق همكاری كامل با آژانس بينالمللی انرژی اتمی متعهد شود و اجرای پروتکل الحاقی را از سرگيرد.
4. دولت های ايران و آمريکا باید در کوتاه ترين مدت ممکن و بدون قيد وشرط مذاکرات دوجانبه خود را برای حل اختلاف های سياسی و حقوقی آغاز کنند. دولت آمريکا متعهد شود که برای استرداد دارايی های ضبط شده ايران در آمريکا و ديگر کشورها اقدامات لازم را انجام دهد.
5. شورای امنيت انجام مصوبات تحريمی خود را برای مدت تعليق گفتگو در باره پرونده اتمی ايران راکد می گذارد. اتحاديه اروپا به کشورهای عضو خود توصيه کند که پروژه های مسکوت مانده کمپانی های مشارکت کننده برای گسترش و مدرنيزه كردن بخش گاز و نفت ايران و همكاری فنی و علمی در فناوریهای پيشرفته و توسعه زيرساختهای انرژی ايران شامل احداث خط لوله و انرژیهای قابل بازيافت را از سرگيرند. اتحاديه اروپا از پيوستن ايران به سازمانهای بينالمللی و ايجاد چارچوبی برای افزایش سرمايهگذاری مستقيم و تجارت با ايران حمايت کند.
6. از شورای امنيت سازمان ملل متحد خواسته میشود، مانع هرگونه اقداماتی گردد که میتواند به تماميت ارضی و حاکميت ملی ايران آسيب برساند.
7. از شورای امنيت و دبيرکل سازمان ملل متحد تقاضا میشود، به منظور ارتقای تفاهم و همکاری منطقه ای در زمينه مسائل امنيتی و صلح خاورميانه و خليج فارس اجتماع منطقه ای بين دولتی و ديگر کشورهای ذينفع را با هدف مسئوليت پذيری مشترک اين کشورها و تصويب معاهدات لازم الرعایه فرا خواند 8. شورای امنيت باید خواست ايجاد خاورميانه ای عاری از تسليحات کشتار جمعی (اتمی، شيميايی و باکتريولوژيک) و مسدودکردن راههای انتقال آن (کمپانی های خارجی و نهادهای ملی) در خاورميانه را مورد حمايت قرارداده و تمامی اطلاعات مستند در مورد وجود اين سلاح ها در همه کشورهای خاورميانه را به اطلاع افکار عمومی جهان برساند.
@@@@@@@@
قطعنامه
درباره همبستگی اقوام ایرانی، تمامیت ارضی ایران و ساختار اداری کشور
مصوب اولین کنگره جبهه ملی – اروپا، کنگره ورجاوند
ایران، از دیرباز، میهن همه شهروندان، اقوام واقلیتهای های زبانی- فرهنگی و مذهبی ساکن آن بوده است.هیچ یک ازآن ها، امتیازو برتری بردیگران ندارد وهمه باید ازحقوق شهروندی برابر برخوردار باشند. مظاهر ارزشمند هویت قومی در زمینه زبان و فرهنگ و هنر، باید محترم شمرده شود ومورد حمایت قانون قرارگرفته وراه پرورش، رشد و شکوفایی آن ها فراهم گردد. بی توجهی به این امر در كشوری با بافت قومی ، مذهبی و زبانی- فرهنگی گوناگون برای وحدت ملی ایرانیان زیانبار است و بویژه در موقعيت جغرافیایی- سیاسی کنونی، تمامیت ارضی و یکپارچگی آنرا شدیدا بخطر میاندازد.
باوجود آمیزش گسترده اقوام ایرانی، شهروندان تشکیل دهنده ی ملت ایران، ازیک هویت تباری- فرهنگی ویژه ای نیز برخوردارند. ولی آن ها مستقل ازریشه و تباروهویت زبانی- فرهنگی شان، طی سده ها وهزاره ها زندگی وتاریخ وسرنوشت مشترک، ایرانی شده وبخش های بهم پیوسته ملت ایران را تشکیل می دهند که بیانگرتعلق ملی آن هاست و از اینرو هویت قومی ـ تباری و تعلق ملی، مکمل یکدیگر واجزای جدایی ناپذیر یک کل اند.
فارسی زبان رسمی و مشترک همه ایرانیان است. این زبان حاصل سده ها پرورش فرهنگی دیوانسالاران، بازرگانان و بویژه ادبای همه اقوام ایران میباشد. از خا جوی کرمانی تا نظامی گنجوی و از سعدی شیرازی تا فردوسی توسی، هزاران دیوانسالار، ادیب و دانشمند ایرانی مانند خواجه نظام الملک، خیام نیشابوری وابن سینای بلخی این زبان را در درازای تاریخ ساخته و پرداخته اند.
اما زبان رسمی و مشترک به معنی تک زبانی نیست. آموزش زبان مادری ، درکنارزبان فارسی واستفاده و بکارگیری آن درامورمحلی و ترویج آن دررسانه های محلی و وسایل ارتباط جمعی ونیزگنجاندن آموزش زبان های اقوام ایرانی دردروس اختیاری مدارس و دانشگاه ها، درشمار خواست های مهم جبهه ملی ایران- اروپا میباشد.
جبهه ملی ایران- اروپا با هرگونه تلاش و سیاستی که با سوء استفاده از نارضایتی های عمومی، ویژگی های قومی را مستمسک قرار داده و به تعصب ورزی قومی کشانده و به همبستگی ملی و تمامیت ارضی ویکپارچگی کشورایران آسیب برساند، اکیدا مخالف است. ماهرنوع رویکرد و سیاستی را که خصومت و تفرقه میان شهروندان تشکیل دهنده ملت ایران را دامن زند و یا با کمک و دخالت بیگانگان قصد تجزیه ایران را داشته باشد، شدیدا محکوم کرده و با آن مبارزه میکنیم.
جبهه ملی ایران- اروپا خواستارتمرکززدایی درساختاراداری ودربرنامه ریزی پروژه های اقتصادی و توسعه و توزیع عادلانه منابع ملی کشور است. تمرکز زدائی اداری- حکومتی می تواند رشد ناموزون اقتصادی- فرهنگی مناطق عقب افتاده کشور را تعدیل کند وشرایط مساعدی را برای ایجاد فرصت های برابردر زمینه های گوناگون برای همه شهروندان ایران فراهم آورد.
برای گذاراز ساختاراداری متمرکزکنونی به ساختاری غیرمتمرکز و تامین مشارکت مردم درامورخود و کمک به روند تحقق دمكراسی در ایران، باید از هرگونه پیشداوری و مدل سازی های ایدئولوژیک خودداری شود و كارشناسانه عمل گردد. گزینش مناسب ترین روش تمرکززدایی و شکل وساختاردولت غیرمتمرکز، برای درج درقانون اساسی برعهده مجلس موسسان منتحب ملت ایران خواهد بود که باید در شرایطی آرام و سنجیده با آرای مثبت بیشترین نمایندگانش تصمیم بگیرد.
@@@@@@@@@@
قطعنامه درباره ی موقعیت زنان ایران
جنبش آزادی خواهی و برابرطلبی زنان ایرانی از آغاز تکوین خود آماج حملات قشرهای مذهبی ، مرتجع و مردسالار جامعه قرار گرفته است. رژیم جمهوری اسلامی که تبلور این نیروهاست از نخستین روزهای حاکمیت خود به سرکوب شدید و همه جانبه ی این جنبش پرداخته است.
فرودستی زنان در جامعه ی مردسالار ایران ، تعرض مداوم حکومت به حقوق انسانی، مدنی، اجتماعی و سیاسی زنان از طریق اعمال قوانین زن ستیز از یک سو راه تعرض وستم دولتی، حکومتی و اجتماعی بر زنان ایرانی را هموار کرده و از سوی دیگر روابط مردسالاری و ستم مضاعف را در هسته ی خانواده و واحدهای خرد اجتماع تشدید کرده است.
امروزه گفتمان غالب در جنبش اجتماعی سیاسی ایرانیان دمکراسی خواهی است ودمکراسی هیچگونه تقدم جنسی را در هیچ حیطه ای برنمی تابد و در فرهنگ دمکراسی حقوق انسانی از یکدیگر تفکیک ناپذیرند. به همین روی ضروری است که هر نیروی دمکرات و ترقی خواه یکی از کانون های اصلی مبارزاتی و سیاسی خود را معطوف به زنان کند و رفع تبعیض از زنان، برقراری حقوق برابر زن و مرد، جلوگیری از استثمار جنسی ( با توسل به حربه ی مذهب از جمله تعدد زوجات و ازدواج موقت) را در دستور کار خود قرار دهد. دستیابی به این اهداف جز از طریق مبارزه برای برپایی دمکراسی، حکومت قانون و جدایی دین از سیاست و پایبندی به منشور حقوق بشر امکان پذیر نیست. تنها بر این پایه کسب حقوق زنان و در پیرو آن بهبود حقوق کودکان و نو جوانان و بر پایی روابط دمکراتیک در خانواده میسر خواهد بود.
جبهه ملی ایران-اروپا عمیقا بر این باور است که راه آزادی و دمکراسی ایران بدون احقاق حقوق زنان ایرانی و اعتلای امنیت اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی برای زنان امکان پذیر نیست.
راهکارهای جبهه ملی ایران-اروپا برای پیشبرد اهداف مذکور از این قرار است:
- مبارزه با ساختارهای فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی که ریشه در واپسگرایی مذهبی و اصل ولایت فقیه دارند؛ مرز بندی واضح و روشن با سیستم ایدئولوژیک ولایت فقیه و کوشش برای برپایی سکولاریسم.
- مبارزه برای لغو حکم سنگسار و اعدام (چه بر اساس قصاص و چه طبق دیگر موازین شرعی- سیاسی) به عنوان شیوه ای غیر انسانی و قرون وسطائی که اولین و اصلی ترین قربانیان آن زنان می باشند.
- پذیرفتن و ارج نهادن به زن به عنوان یک انسان کامل و حق مسلم او برای دریافت امنیت و حقوق انسانی ، اجتماعی و سیاسی ، جدا از مسئولیت ها ، وظایف و نقش های او در خانواده و اجتماع . ارزش یابی زن بر اساس نقش های او در خانواده و تا کید بر وظایف او در تربیت و پرورش کودکان این خطر بزرگ را در بر دارد که احقاق حقوق زن معطوف به وظایف او گردد و مناسبات مرد سالارانه را تشدید کند.
جبهه ملی ایران-اروپا مبارزه برای کسب حقوق زنان ایرانی وایجاد امنیت اجتماعی آنان را بر پایه شیوه های زیر آغاز میکند:
1- سازماندهی جلسات به منظور شناساندن شرایط زنان ایرانی به مردم و سیاستمداران کشورهای میزبان
2- برقراری ارتباط با جنبش زنان ایران در داخل و خارج از کشور
3- مبارزه برای پیوشتن ایران به کنوانسیون بین المللی رفع تبعیض از زنان
4- به چالش کشاندن دیدگاه های جنسیت زده و مسلط بر زندگی اجتماعی ومناسبات مرد سالارانه به عنوان چارچوب های غالب در اجتماع.
@@@@@@@@@@@@
قطعنامه درباره وضعیت زحمتکشان و مبارزات آنها
مصوب اولین کنگره جبهه ملی – اروپا، کنگره ورجاوند
بارسنگین اوضاع بسیار وخیم اقتصادی ایران بیش از همه بر شانه های زحمتکشان و کارمندان ایرانی فشار می آورد. سیاستهای اقتصادی و خارجی دولتی که میخواست پول نفت را بر سر سفره فقرا بیاورد، منجر به گرانی سرسام آور ِمایحتاج اولیه، بویژه برای طبقات زحمتکش کشور گردیده است. فقر، بیکاری و تورم شدت بی سابقه ای یافته است. طبق آمار رسمی خودِ دولت، میلیون ها تن از زحمتکشان و خانواده هایشان در زیر خطِ فقر قرار دارند. زحمتکشان بسیاری مجبورند برای گرفتن دستمزد و حقوق ناچیزشان که اغلب از رقم رسمی خط فقر هم کمتر است ماه ها منتظر مانده و گرسنگی بکشند. گزارشهای مبارزات کارگران و کارمندان در سراسر ایران برای دریافت دستمزدهای عقب افتاده شان همواره در بیشتر روزنامه ها منعکس میگردد. "خصوصی سازی" تاسیسات دولتی عملا به بیکاری و قطع امرارمعاش هزاران کارگر و کارمند منتهی میشود. در چنین شرایط طاقت فرسایی زحمتکشان ایران از ابتدایی ترین حق شهروندی خود برای تشکیل اتحادیه و سندیکا جهت دفاع و اِعمال حقوق مسلم خود نیز محرومند. درحال حاظر از کوششهای کارگران شرکت واحد، کارگران نانوا و معلمین برای تشکیل و برسمیت شناخته شدن سازمانهای صنفی مربوطه بشدت جلوگیری میشود و فعالین آنها دستگیرشده و آزار و شکنجه و با اتهامات سیاسی زندانی میشوند. براستی که تحت شرایط اجتماعی- سیاسی که حاکمیت جمهوری اسلامی ایجاد کرده است هر مبارزه ابتدایی صنفی عملا به یک مبارزه سیاسی ضد نظام تبدل میشود و مبارزات صنفی زحمتکشان بخشی از مبارزه ملی و دمکراتیک همه ملت ایران میگردد.
جبهه ملی ایران- اروپا پشتیبانی خود را از مبارزات زحمتکشان ایران و خواستهای بحق آنها بشرح زیر اعلام میدارد:
- آزادی بی قید و شرط فعالین کارگران، معلمان و دیگر زحمتکشان دستگیر شده.
- آزادی تشکیل اتحادیه و سندیکا و برسمیت شناختن آنها بعنوان مراجع نمایندگی کارگران و کارمندان.
- لغو قراردادهای باصطلاح موقت و دیگر قراردادهایی که حتی در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی مجاز نیستند(مانند قراردادهای سفید).
- پایان دادن به تبعیضات جنسی در تعیین دستمزد.
- جلوگیری از کار کودکان و کمک به خانواده هایی که بناچار کودکانشان را بکار وامیدارند.
- ایجاد اشتغال مفید برای ملیونها بیکار.
@@@@@@@@@@@@@
قطعنامه جوانان
نسل جوان بیش از نیمی از مردم ایران را دربرمیگیرد. تجارب اجتماعی بخشهایی از این نسل که خود شرکت فعال در انقلاب 57 داشت، چیزی جز محدودیت، سرکوب، جنگ و قشریگری از سوی حاکمان جمهوری اسلامی نبوده است. نسلی که در نوجوانی پا به دوران پس از انقلاب گذاشت، در مدرسه با آموزش اید ئولوژیک و تفتیش عقاید مسئولین امور تربیتی مواجه شد. ارزشهای مکتبی حاکم بر جامعه محدودیتهایی ایجاد کرد که مانع انتخاب آزاد جوانان در زمینه ی تفکر، تحصیل و اشتغال شد و هنوز هم می شود. اگر جوانی قصد ادامه تحصیل دارد می بایست از فیلتر گزینش عقیدتی و سهمیه بندی های تبعیض آمیز عبور کند و اگر قصد اشتغال داشته باشد با مانع گزینشهای اداری و یا بیکاری روبرومی شود.
درحالیکه بخشی از جوانان برای خود هیچگونه چشم انداز روشنی نمی بیند و برای فرار از بیکاری و دیگر مشکلات نا امید کننده رو به اعتیاد و فساد آورده است ویا پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی جذب بازار کار بین المللی گشته است، بخش دیگری در برابر تناقضات و ناهنجاری های موجود در جامعه، به فعالیتهای صنفی وسیاسی روی آورده و در ادامه سنت جنبش دانشجویی، در گسترش فرهنگ آزادیخواهی، مبارزه و مقاومت در برابر استبداد جمهوری اسلامی نقش پویایی بعهده گرفته است.
علیرغم کوشش های حاکمیت برای به خدمت گرفتن بخشی از جنبش دانشجویی، این جنبش پس از قیام دانشجویی 18 تیر از حاکمیت فاصله گرفت و با خواست مشخص استقرار آزادی و نابودی استبداد جان تازه ای به کالبد جنبش همگانی ضد استبدادی دمید و مرزهای خود را با اصلاحات سترون و شکست خورده ی حکومتی مشخص کرد. واکنش حاکمیت به فریاد آزادی خواهی دانشجویان اعمال خشونت عریان ، محروم نمودن دانشجویان از تحصیل و" ستاره دار کردن" آنان، زندان ، شکنجه و قتل دانشجویان در بند بوده و می باشد.
جبهه ی ملی ایران – اروپا عمیقا بر این باور است که امنیت اجتماعی و رشد شخصیتی نسل جوان به عنوان سازندگان ایران فردا از اهمیتی ویژه برخوردار است. از این روی ایجاد امکانات زیر را برای نسل جوان ضروری می داند:
- آموزش و پرورش غیر مذهبی و غیر مسلکی در جهت رشد شخصیت فردی مستقل بر پایه ی هویت ملی
- ایجاد امکانات فرهنگی ، تفریحی و ورزشی به منظور بار آوردن نسلی پرنشاط ، سرزنده و تندرست
- ارایه ی راه حل های علمی و کارشناسانه برای مبارزه ی همه جانبه با معضل اعتیاد در جامعه
- ایجاد امکانات بالینی برای بازپروری انبوه معتادان
- ارایه ی امکانات آموزش عالی بر پایه ی استعدادهای فردی ، به دور از باورهای مذهبی وسیاسی و به دورازهرگونه تبعیض
- برچیده شدن تمامی نهادهای امنیتی سرکوبگر و اید ئولوژیک در کلیه ی مراکز آموزشی و دانشگاهی
- انحلال شورای انقلاب فرهنگی
- آزادی دانشجویان در تشکیل نهادهای صنفی ، مدنی وسیاسی
- حذف سانسور از کتاب و نشریات و بر چیدن محدودیت های اینترنتی جهت تبادل آزاد افکار و اطلاعات
- استقلال دانشگاه ها در انتخاب هییت علمی و مدیریت دانشگاه
- ایجاد امکانات صنفی برای دانشجویان از جمله بهبود اوضاع خوابگاه ها و کمک های موثر به دانشجویان نیازمند
@@@@@@@@@@@@@@@@
کنگره اروپایی جبهه ملی ایران با موفقیت برگزار شد.حضور پر شور نسل جوان به همراه چهرهای ملی ،علاقه مشترک به منافع ملی و اتفاق نظر در یک جمع صمیمانه نوید بخش روز های بهتری برای جبهه ملی ایران در خارج از کشور است که بتواند سهمی در روند آزادی ودمکراسی در ایران داشته باشد .نزدیک به۲۰۰ نفر از طرفداران حاکمیت ملی در مورد مسائل مهم کشو ر به گفتگو وتبادل نظر پرداختند و پیام هایی پر محتوا در یافت شد که در پویایی و موفق بودن کنگره موثر بود.جذب نیروهای با دانش و کاردان و بسط پذیری اصولی, رمز موفقیت و پیشرفت هر تشکیلاتی است که خوشبختانه کنگره چنین فضایی برای نزدیکی افکار ونیرو ها را فراهم کرده بود . نقطه نظر های مهم و زیادی طی ۲ روز مطرح شد که امید است به تمام آنها پرداخت شود.آقای حسن شریعتمداری در مورد سنت تعادل در جبهه ملی و آقای اصغر سلیمی در باره ساختار قدرت در ایران و مسئله جابجایی قدرت سخن گفتند .آقای کمال ارس به تحول در جبهه ملی در ایران پس از انتشار منشور اشاره کرد و دکتر مهران براتی به مسئله هسته ای و نبود مدیریت ملی در جهت تامین منافع ملی پرداخت.کنگره اروپایی جبهه ملی با موفقیت پایان یافت و تدارک برای کنگره آمریکا بزودی آغاز میشود تا جمع بیشنری به هم بپیوندند و در آزادی سرزمین خود سهیم باشند .
۲۵ نفر به عضویت شورای عالی اروپا انتخاب شدند.
در پی کنگره جبهه ملی ایران ( اروپا) که با شرکت نزدیک به ۲۰۰ نفر از فعالین ملی از سراسر جهان در شهر کلن آلمان برگزار گردید ٬ ۲۵ نفر به عضویت شورای عالی اروپا برگزیده شدند. .
بر اساس مصوبه کنگره ٬ ساختار شورای عالی جبهه ملی ایران ( اروپا) بدین شرح است:
منتخبین کنگره ۱۳ نفر:
خانم آسمان مقدم, آقایان کمال ارس٬آرسن نظریان ٬ دکتر رضا عزیزی٬محمود جعفری,ابرهیم مرادی ٬دکتر سعدالله عمرانی ٬هوشنگ هوشمند٬محمدرضا براتی٬کوروش استکی٬ پیام طیب نژاد٬فرهاد یاسایی,فرزاد محمودی
نمایندگان کشور ها :۶ نفر
آقایان سرهنگ صادق محمودی (آلمان )٬کاووس ارجمند (سوئد)٬ خانم آمنه نصر رمزیُ (قبرس)٬ بعدا اعلام میشود( بلژیک )٬ (بریتانیا)و( هلند)
نمایندگان سازمانها ۴ نفر :
دکتر مهران براتی و آقای اردوان (جمهوری خواهان ملی ) آقایان نادر تقی زاده ونیما ناصرآبادی (سازمان جوانان)
۲ صندلی نیزبه ۲ تن از اعضای شورای جبهه ملی ایران در تهران اختصاص یافته است که جزئیات آن بعدا به آگاهی هممیهنان خواهد رسید
@
تبریک به دوستان ویاران در جبهه ملی ایران(اروپا)
برگزاری موفقیت آمیز کنگره اروپایی جبهه ملی ایران با شرکت تعداد بسیار زیادی از جوانان و نیروهای ملی را به تک تک شما تبریک گفته و آرزوی پیروزی شما در راه اعتلای نام جبهه ملی ایران و تحقق حاکمیت ملی را داریم.
روابط عمومی جبهه ملی ایران( آمریکا)
2 اکتبر 2007
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اخبار رویداد های مهم مرتبط با کنگره در خبرگزاری جبهه ملی ایران
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
1 اکتبر 2007
دومین روز کنگره اروپایی جبهه ملی امروز ۱ اکتبر در کلن دنبال میشود و انتخابات شورای عالی و کمیته ها انجام میگیرد.دیروز اسناد کنگره و اساسنامه جبهه ملی اروپا و سازمان جوانان جبهه ملی به تصویب رسید.استقبال هموطنان و حضور عده کثیری در این گرد همایی ,بی نظیر است.در برنامه دیروز یاد و خاطره شادروانان دکتر پر ویز ورجاوند و دریادار احمد مدنی رهبران فقید جبهه ایران ملی ٬با یک دقیقه سکوت گرامی داشته شد .
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
30 سپتامبر 2007
روز اول:کنگره اروپایی جبهه ملی ایران ازصبح امروز ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۷ در کلن آلمان آغاز میشود. در این کنگره شخصیت های ملی چون آقایان مهندس حسن شریعتمداری و دکتر مهران براتی از جمهوری خواهان ملی ایران ٬اقایان چمن آرا٬مهندس قنبری٬مهندس فاطمی ٬دکتر قدیری و مهندس بُستجای از جبهه ملی ایران(آمریکا) دکتر عمرانی و یاران جبهه ملی (سوئد) مهندس امیر ابراهیمی جبهه ملی(انگلستان) محمود جعفری ویاران جبهه ملی(هلند) ٬ابراهیم مرادی و یاران جبهه ملی(قبرس)٬هوشنگ هوشمند٬ یاران جبهه ملی (بلژیک) به همراه میزبانان سرهنگ محمودی ٬کمال ارس ٬دکتر عزیزی ٬برادران یاسایی ٬دکتر احمدی ونیما ناصرآبادی و جمع کثیری از اعضا و هوادارن شرکت دارند. متن پیام ها و سخنران ها بزودی ارسال میشود
@پیام استاد ادیب برومند
ای گرامی کشور ایران به قربان تو جان
ای که از عشق تو دارم روح و تن شاد و جوان
عشق تو در دل مرا چون در کمین سر خیا
شور تو در سر مرا چون در کنون تن روان
مهرتو در خاطرم دردانه دان سر به مهر
یاد تو در سینه ام گسترده خوان دلستان
کنگره جبهه ملی ایران در اروپا در کلن
به این وسیله با کمال خوشوقتی تشکیل کنگره را به آن هم اندیشگان گرامی تبریک می گویم و مؤکداً سفارش می کنم که با کمال علاقه به حفظ حیثیت پنجاه و هشت ساله جبهه ملی که آبروی ایران است در جهت اعتلای این جبهه و پیشبرد هدفهای آزادیخواهانه و میهن پرستانه آن کوشش جدی مبذول فرمایید.
ادیب برومند
رییس شورای مرکزی و هیئت رهبری حبهه ملی ایران
تهران – 10 مهر 1386
@پیام دکتر باوند
به مناسبت کنگره جبهه ملی ایران در اروپا
درود گرم بر شما هم اندیشان، پویندگان راه مصدق و راه آزادی، طالبان و پی گیران آیین مردم سالاری و حقوق بشر. شمایی که در برگزاری این کنگره چاره جوی زیست سرافراز برای ایران و ایرانی هستید، بی شک آگاهید که اینک کشور ما به دلیل سوء تدبیر و مدیریت های جمعی انیرانی با نابسامانی ها، نارسایی ها و آشفتگی ها در زمینه های داخلی و خارجی توام با دغدغه و نگرانیهای روزافزون روبروست. چنانکه از دیدگاه برون مرزی در این روزها، استفاده از استراتژی سخت افزاری به عنوان یکی از بدیل های احتمالی علیه ایران از سوی مقامات برخی از دولتهای غربی مطرح و پیرامون آن بحث ها و اظهارنظرهای گوناگون در جریان است که بیش از پیش آینده کشور را با مخاطرات جدی مواجهه ساخته است. بدیهی است در چنین شرایطی بیش از هر زمان نیاز به وحدت، همبستگی و همدلی برای تشکل صفوف مبارزه و اتخاذ تدابیر صحیح برای برون رفت از وضع موجود می باشد.
بی تردید، شما متصفان به نام و نشان و ارزشهای والای جبهه ملی و پیشگامان تعالی و ترقی ایران، شایستگی خاص برای برنامه ریزی و چگونگی مدیریت آینده برخوردارید، و بهمین جهت، تصمیمات کنگره شما میبایست برای مردم ایران نوید دهنده راه نجات وفرجام بخش آینده ای مبتنی بر دموکراسی و حقوق بشر عاری از هرگونه تبعیضات، و در عین حال غنا دهنده خرده فرهنگها به منظور اعتلای هر چه بیشتر بستر فرهنگ مشترک تاریخی ایران زمین، همسو و همگام با ارزشهای مترقی جهان امروز باشد.
هرمیداس باوند
سخنگوی جبهه ملی ایران
10 مهر 1386
@
پیام مهندس زعیم
به بهانه برگزاری کنگره جبهه ملی ایران در اروپا
مشاهده پیشرفت مستمر در راستای همبستگی و یکپارچگی سازمانی هموندان جبهه ملی ایران در اروپا، ما را که در ایران نشسته ایم خرسند و امیدوار می کند.
ضرورت همبستگی و سازماندهی جبهه ملی ایران در برونمرز، درشرایط کنونی کشورمان که در اثر آن، همه گروههای سیاسی غیرمردمسالار با بودجه های سنگین و فرمانبری مرکزی، خود را برای تقسیم غنایم آماده می کنند، بیش از پیش احساس می شود.
ما که بودجه ای جز اندک هایی که از جیب خودمان کمک می کنیم نداریم، ما که خود را وارث هیچ چیز مگر فرهنگ پرافتخار ایران زمین نمی دانیم، ما که انضباط شبه نظامی و اطاعت گرایی نداریم، ما که هیچ کشور بیگانه پشتیبانمان نیست، ما که در میان خودمان همگی در برابر فرصتهای سیاسی برابریم و بت سازی برایمان مردود است، ما که هدف سیاسیمان برپایی مردمسالاری و نه بازگشت به گذشته است و ما که هدف اقتصادی و اجتماعیمان برپایی سامانه های آزموده و پذیرفته شده جهانی و نه وابستگی به روشهای شکست خورده است، بیش از پیش نیاز به همدیگر داریم.
تنها نیاز ما همبستگی سازمانی است تا همبستگی آرمانی ما را استحکام بخشد. ما باید بتوانیم در همه چیز با هم شور کنیم، سلیقه های متفاوت از خودمان را تحمل کنیم و سن خود را اثبات حقانیت خود تلقی نکنیم. برخی از ما سالخوردگان چنان در گذشته افتخارآمیزمان خشکیده ایم که هنوز هویت خود را در آن گذشته زیبای مرده جستجو می کنیم. ما باید چرخش کنیم و رو به آینده بایستیم. ما نباید فراموش کنیم که چه مسئولیت بزرگی نسبت به نسل های پس از خودمان داریم. بهار زیبای گذشته ما را جوانان پاییز می بینند. بیایید در بهار آنان شریک باشیم.
ما باید بجای مرزبندی، آغوشمان برای جوانان باز باشد، راه را برای آنان هموار کنیم و نردبان ترقی آنان باشیم. ما باید دوش به دوش جوانان گام برداریم، نه بر دوش آنان. جوانان امروز از هوشمندی، آگاهی و دانش بسیار بیشتری برخوردارند که ما وقتی که جوان بودیم.
ما مبارزان راه آزادی، حقوق بشر و جمهوری مردمسالار باید توجه کنیم که ملت ایران نگاهش به ماست، زیرا امیدش به ماست و آینده اش با ماست. چشم انداز او را زیبا کنید.
کورش زعیم
10 مهر 1386 (30 سپتامبر 2007)
@
پیام آقای حسن لباسچی
هم میهنان عزیز و گرامی
کنگره شما در زمانی برگزار میشود که خطرات عظیمی اصل تمامیت ارضی ایران را تهدید میکند.شما در اینجا گرد امده اید تا یکبار دیگر وفاداری خود را با آرمانهای ملت ایران و مکتب مصدق اعلام دارید.مصدق برای ملت ایران یعنی استقلال٬آزادی٬عدالت اجتماعی .یعنی فضیلت های انسانی.او مظهر آرمانهای ملت ایران ٬همبستگی و وحدت است.
وظیفه بسیار مهم ما در شرایط حاضر که عده ای مغرضانه ٬آگاهانه و سازمان یافته در صدد تخریب مصدق هستند و عده ای دیگر متاسفانه در مورد همگانی کردن او کوتاهی میکنند ٬این است که مصدق را بیش از پیش همگانی کنیم .او متعلق به تمام اقشار و طبقات اجتماعی با تمام گوناگونی و تفاوتهایشان میباشد.مصدق به تمام ملت ایران تعلق دارد وباید از این دید وزاویه به نقش مصدق نگاه کرد. رسالت شما بعنوان فعالین نهضت ملی ایران در این است که این پیام وحدت آفرین مصدق را به همه برسانید.او خواهان همبستگی ملی بود٬نه جدایی.
این کنگره باید دارای دو پیام روشن باشد.نخست٬برای آنها که فکر وقصد تجزیه وجدایی و حمله نظامی دارند ٬باید بدانند که ملت بزگ ایران در هر شرایطی از استقلال وتمامیت ارضی کشور دفاع خواهد کرد وجبهه ملی به مثابه پیش قراول این نهضت ٬آنرا اصلی ترین وظیفه هر ایرانی میهن دوست میداند.پیام دوم خطاب به بر مسند قدرت نشستگان است که باید بدانند تمامیت ارضی کشور در گرو همبستگی ملی خواهد بود و این مهم میسر نخواهد بود مگر اینکه مردم ایران بتوانند آزادانه در تعیین سرنوشت و حق حاکمیت خود شرکت مستقیم داشته باشند.
به رای مردم احترام بگذارید ٬حق و حقوق انسانی ملت را پاس بدارید و به مردم اعتماد کنید ٬آنوقت خواهید دید که این ملت بزرگ وآزاده چگونه با چنگ و دندان و نثار جان از وجب به وجب خاک میهن پاسداری خواهد کرد.
از راه دور دستتان را میفشارم و برایتان آرزوی موفقیت دارم.
حسن لباسچی
سخنگوی سابق جبهه ملی ایران
10 مهر 1386 (30 سپتامبر 2007)
اخبار مرتبط:
پیام ها به کنگره اروپایی جبهه ملی
@@@@@@@@@@@@@@@@
احزاب و سازمانها
@@@@@@@@@@@@@@@
اینده ایران
ای آفریدگار پاک
ترا پرستش می کنم و از تو یاری می جویم
پیام حزب ملت ایران از درون میهن
به همایش شما هم میهنان
هم میهنان عزیز , باشندگان گرانسنگ, زنان و مردان , رهروان مصدق بزرگ !
سلام های گرم ما را , شما پاره های تن ملت بزرگمان همراه با درودهای بی کران به روان پاک تمامی جانباختگان بزرگ راه آزادی , استقلال , یگانگی و مردمسالاری ایران بپذیرید .
هم اندیشان ! اکنون که از درون میهن زخم خورده و دردمندمان به مناسبت همایش شما عزیزان دور از
میهن پیامی پیشکشتان می کنیم . شادمانیم که امید , نهال همبستگی ملی در برون میهن پیرامون اندیشه های
سترگ مصدق بزرگ رویش آغاز کند و چند دستگی ها پایان یابد .
دوستان ! ما در حزب ملت ایران بر این باوریم تا ظلم است , مبارزه هست , آنچه پر اهمیت است درس آموزی از شکست هاست تا با اندریافت آموزه های حکیمانه مصدق ً با چشمان باز مراقب خانه کهنسال
خود باشیمً .
باشندگان گرانسنگ !
یاران شما در حزب ملت ایران با بیش از 60 سال مبارزه ی پر دوام به پیروی از رهبران راست قامت خود ,
داریوش و پروانه فروهر تنها راه برون رفت از بن بست کنونی را همبستگی ملی برای برپائی سامانی مردم
سالار به دور از هر گونه تبعیض قومی و جنسیتی , به دور از خشونتهای ملک و میهن بر باده می دانند .
آن زمان , آن همبستگی پیروزمند بر گرفته از اندیشه های مصدق در جبهه ملی تبلور یافت و پیروزمندانه از
کوره تاریخ ایران به در آمد, چرا که او بر این باور بود که :
" جبهه ملی در بر گیرنده تمامی نیروها , احزاب , دستجات و اصنافی است که برای خود تشکیلاتی دارند و
هدفی جز آزادی و استقلال ایران عزیز ندارند ."
از این رو جبهه ملی محل تجمع همه ایرانیانی است که به استقلال , آ زادی, سربلندی ایران می اندیشند و برای نجات میهن از استعمار , اختناق و استبداد به مبارزه متشکل خود ادامه دهند .
ضرورت چنین جبهه ای نیاز مبرم امروز میهن ماست . به خود آئیم , در غیراین صورت اختلاف و نفاق روزافزون و نابسامانی , چونان مغاکی بیش از پیش کام خواهد گشود و راه را بر هر +++ آرام خواهد بست و دار و ندار هستی ملی را در کام خود خواهد برد.
از تاریخ درس بگیریم , از اختلاف بپرهیزیم , از منیت ها بکاهیم , مرده باد ها و زنده باد ها و تهمت ها ما را
به جایی نمی رساند. به یگانگی و زیست شرافتمندانه ی ملتمان در جهان بیاندیشیم که ملتمان دوران فضیلت سوزی را سپری می کند . به ویژه در شرایط حساس کنونی جهان و منطقه با دیپلماسی شعاری و واکنشی کاربدستان جمهوری اسلامی تمامیت ارضی کشورمان نیز از هر سو با خطر روبرو شده است, تنهایش نگذاریم, یکدل شویم و در راستای چنین ایجاد جبهه ی همبستگی ملی تا استقرار حکومتی مردم سالار به
تلاش بر خیزیم .
عزیزان هشدارید ! آگاهی و همبستگی بیش از هر سلاحی کار ساز خواهد بود. بکوشیم این دو عنصر بنیادی را به دور از تعصب و خود محوری ها در متن مبارزات خود وارد کنیم , بکوشیم تا سازمانهای سیاسی و مدنی باورمند به ایران , آزادی , به مردم سالاری و عدالت اجتماعی در یک فرآیند سنجیده بر اساس رهنمودهای مصدق بزرگ هم داستان شوند تا یک بار دیگر آزادی به میهنمان باز گردد و عزیزان درون و برون یکدیگر را در آغوش بگیرند
بزودی ارسال میشود
@@@@@@@@@@@@@@@
جبهه ملی ایران آمریکا
دوستان و همرزمان گرامی ،
در اين هنگام که نخستين کنگره فراگير جبهه ملی ايران در اروپا به همت شما گشايش می يابد، ما ياران و هم انديشان شما که درتشکل های وابسته به جبهه ملی ايران در آمريکا گرد آمده ايم با ابراز نهايت خرسندی از اين رويداد مهم، گرمترين درودهای خود را نثارتان می کنيم وآرزوی قلبی ما است که که اين گام مهم سرآغاز موفقيت های بزرگی در جهت يکپارچگی نيروهای ملی ايران در سرتاسر جهان و تأثير گذاری قاطع در تحولات داخل کشور به سوی دموکراسی و حاکميت ملی باشد.
مردم ميهن ما باهدف نيل به آرمان دموکراسی و حاکميت ملی که پيشوای بزرگ آزاديخواهان ايران در طول شش دهه زندگی پرافتخار سياسی خويش در راه آن تلاش کرده بود در سالهای آخرين دهه 50 در يک حرکت انقلابی مردمی توانست به عمر نظام خودکامه و موروثی در ايران پايان بخشد، اما به علت پراکندگی و نبودن سازمان ها و احزاب سياسی منسجم مسير انقلاب به انحراف کشانيده شد و اکنون بعد از 28 سال در نقطه ای ايستاده ايم که نه تنها تماميت ارضی ميهن در خطر تجزيه و فروپاشی قرار گرفته بلکه هر لحظه امکان آن وجود
دارد که چنگالهای آنارشيزم بين المللی و يا انقلابی افراطی و خانمانسوز هستی و جان هموطنان دربند ما را بر باد دهد.
با توجه به اين حقايق اکنون ضرورت همبستگی نيروهای ملی چه دربرون مرز و چه درون مرزهای کشور بيش از هر زمان ديگری احساس می شود.
طی چند سال گذشته تشکل های جبهه ملی در آمريکا بکرات کوشش هايی در جهت اين همبستگی و يکپارچگی از خود نشان داه و نسبتاً موفقيت هايی نيز کسب کرده اند.. اين کوششها توسط شخصیت های جبهه در سازمان ها و تشکل ها و بويژه در پرتو هدايت و روشن بينی زنده ياد دکتر احمد مدنی به برگزاری دوکنگره در آمريکا کنگره وحدت در کاليفرنيا و کنگره دوم در واشنگتن با توجه به شمارشرکت کنندگان، کيفيت مباحث و قطعنامه پر محتوايی که صادر شد از هرجهت نويد بخش بود. اما مرگ نابهنگام دکتر مدنی و بی وفائی و نااميدی بعضی از ياران از طولانی شدن مبارزه سبب شد که همه اميدهايی که بدا نها بسته شده بودند برآورده نشود.
خوشبختانه هسته های اصلی سازمان ها و تشکل ها در آمريکا همچنان بر قوت خود باقی است ويارانی که به پيشوای خود هرگز خسته و نااميد نميشوند و باصل کار جمعی متعهدند و با عزمی راسخ در جهت هماهنگی و همبستگی همه گروه های مومن به جبهه ملی و معتقد به راه مصدق می کوشند در اين تشکل ها کم نيستد. حضور امروز ما در ميان شما عزيزان بهترين گواه درستی اين مدعا است.
ما تشکيل نخستين کنگره جبهه ملی در اروپا را کوشش ارزنده ای در همين راستا می دانيم و بااميدواری و خوش ببنی تمام ، به نتايج آن و راهی که به سوی تحقق آرمان وحدت و يکپارچگی همه نيروهای ملی خواهد گشود چشم دوخته ايم. تشکيل کنگره اروپا نمايانگر اين واقعيت است که مشعل جبهه ملی که نزديک به شش دهه قبل بدست مصدق بزرگ برافروخته شده ، همچنان روشن است و در پرتو هممت و کار جمعی و سازمانی مشترک ما خواهد توانست بار ديگر راهی به سوی يک آينده روشن و برخوردار از آزادی و استقلال و حاکميت ملی بر روی ايران زمين که متعلق بهمه زنان و مردان ايراني صرفنظر از قوميت و اديان محتلف ميباشد بگشايد.
به اميد هرچه نزديک تر بودن آن روز، پيروز و کامياب باشيد. پاينده باد ايران
جبهه ملی ايران در آمريکا
@@@@@@@@@@@@@@@
چشم انداز آینده /جبهه ملی ایران( آمریکا /اروپا)بیانیه 2 مهر 86
با گذشت بیش از ۲۸ سال از انقلاب به نظر میرسد که اپوزسیون خارج از کشور هنوز به مرحله شکوفایی نرسیده است و از تعیین راه وروشی برای مقابله با جمهوری اسلامی عاجز است.حتی این اپوزسیون قادر به ارزیابی نقش خودش نیز نمی باشد و هیچ ایده ای هم راجع به اندازه وقامت خود ندارد و اصولا نمی داند در کجای کار ایستاده است و صدایش به چه اندازه بلند است و به گوش چه کسی می رسد.به همین دلیل است که ده ها شورای رهبری در خارج تشکیل شده و چندین قانون اساسی بدون آگاهی از شرایط عینی داخل کشور, در برون مرز نوشته شده ,نه تنها راه به جایی نبرده بلکه گاه مورد تمسخر هم قرار گرفته است .برخورد و رفتار اين گروه ها چنان است که گويي هيچ اطلاعی از قدرت های ناشی از روزانه 200 ميليون دلار درآمد نفت جمهوری اسلامی، حمايت های نفع طلبانه برخی از دولت های اروپايي، و تشکیلات نومحافظه کاران آمريکايي که تاريخ آمريکا نظيرش را در عدم مديریت نديده ندارند.
جبهه ملی ایران نیز از این قاعده ضعف اپوزسیون در خارج از کشور مثتثنی نیست .نگاهی گذرا به فعالیتهای جبهه ملی در خارج از کشور , نشان از آن دارد که در سال های ۸۰ میلادی جلسات این سازمان در شمال و جنوب کالیفرنیا با حضور ۳۰۰ \۴۰۰ نفر برگزار می شد ولی در اواخر سالهای ۹۰ این تعداد به ۴\۵ نفر تقلیل یافت. علت این کاهش و سیر نزولی را باید درخود محوری و قدرت طلبی معدودی و متانت و بردباری عده ای که نمی خواستند تن به بازیهای بچه گانه بدهند جستجو کرد.
در اوایل سالهای ۲۰۰۰ جبهه ملی در خارج به همت دکتر مدنی و در داخل کشور به همت شورای رهبری(بدون هیچگونه رابطه تشکیلاتی) مجددا فعال شدند و چندین نشست و کنگره برای سازماندهی در خارج برگزار شد .سیاست و شعار دریادارمدنی در این دوره "برداشتن مرز خودی و غیر خودی" بود او میگفت اگر طالب نگه داشتن مرز بین خودی و غیر هستید جمهوری اسلامی به بهترین وجهی این کار را انجام میدهد و نیازی به مبارزه با آن نیست. او مبارزه برای دمکراسی را حق هر کس میدانست ولی اعتقاد داشت که در راه دمکراسی با بعضی تا آخر راه با برخی تا نیمه راه و با عده ای چند قدم می شود رفت .
این تفکرات دکتر مدنی مورد توجه بسیاری قرار گرفت و باز شاهد نشست های ۲۰۰\۳۰۰ نفری در استکهلم , ُلندن و شمال وجنوب کالیفرنیا و واشنگتن تا اواسط سالهای ۲۰۰۰بودیم.
با در گذشت دکتر مدنی یاران او انسجام سازمانی خود را حفظ و با جذب و همکاری با نیرو های ملی در آمدیکا و اروپا سعی کردند تا نقشی مثبت و در خور نام جبهه ملی ایفا کنند از آن جمله کمک به آزادی زندانیان سیاسی و کمک خانواده زندانیان سیاسی در بند و مهمتر از همه حفظ همبستگی سازمانی و جوانگرایی بود. افزایش تعداد اعضا و هواداران جوان در اروپا و آمریکا گواه این مدعاست که بزودی در کنگره اروپایی جبهه ملی در کلن(در سپتامبر ۲۰۰۷) و در ماه مارس ۲۰۰۸ در کنگره جهانی جبهه ملی ایران در آمریکا شاهدش خواهیم بود.
اما هدف کدام است؟ و منظور از این همه فعالیت و رفت و آمد چیست؟ و چرا عده ای شدیدا پریشان شده اند؟
آيا ما باز هم بايد همان روشی را داشته باشيم که تا کنون اپوزيسيون ناموفق داشته يا راهی تازه برای مبارزه پيدا کنيم. البته اين به اين معنا نيست که تلاش های گروهی و فردی را نديده بگيريم نمونه روشن اين نوع تلاش ها را در سازمان غير سياسی «کميته بين المللی نجات پاسارگاد» می توانيم ببينيم که با تلاش شبانه روزی عده ای علاوه بر اين که هجوم طالبانی به آثار فرهنگی و باستانی ما بر همگان روشن شد، جنبش نوينی را نيز در اين راه بنيان نهادند.
جمع بندی یاران جبهه ملی ایران در آمریکا و اروپا این است که مبارزه اصلی در داخل ایران در جریان است و نقش خارج از کشور نه رهبری مبارزات درون مرز بلکه حمایت از آزادیخواهان و انعکاس تالمات و صدای حق طلبانه آنان و جهانی کردن مساله نقض حقوق بشر و نبود آزادی در ایران است . تشکیل یک پلتفرم با حضور تمام نیروهای ملی که سابقه ای روشن در تلاش برای استقرار دمکراسی و ارتباطات گسترده با نهادهای بین الملی و حقوق بشری دارند وتلاش سیستماتیک در این مورد میتواند کمک بزرگی به مردم ایران باشد .ایجاد یک بلند گوی قوی و معقول و منطقی که حرفش خریدار داشته باشد. چیزی که از عهده ی اپوزسیون ملی بر میآید و هدفی دور از دسترس نیست.جبهه ملی ایران در آمریکا و اروپا سعی دارد بدون بزرگ نمایی و جنجال و با اعتقاد به اصل" دفاع از دگر اندیش" سهم کوچکی در روند آزادی و عدالت اجتماعی در ایران را به عهده گیرد. اين سهم چيزی نيست جز انعکاس دادن صدای جنبش های فعال در ايران در فضای خارج از کشور. جنبش هايي که صدايشان در داخل ايران به دلايل سانسور و خفقان بازتابی به حق نداشته است. ما می خواهيم بلندگوی نسل جوان ايران در خارج باشيم. بلندگوی جنبش های زنان، کارگران، معلمين، و جنبش حفظ و نگاهبانی از ميراث های فرهنگی و تاريخی ايران.
جبهه ملی ایران - (آمریکا)
www.jebhe.info
جبهه ملی ایران - (اروپا)
www.jebhemelli.info
2 مهر 1386
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
بیانیه ها: پیام آقای بهرام مشیری به اولین کنگره جبهه ملی ایران -اروپا
دوستان گرامی
بادرود بسیار برگزاری نخستین کنگره جبهه ملی ایران شاخه اروپا را بشما اعضا وشرکت کنندگان تبریک عرض میکنم
امید است که این اقدام گامی استوار در جهت نشستهای آینده به مقصود پیگیری تلاشهای گذشته برای حصول آزادی و دموکراسی در کشور عزیزمان ایران باشد.
من هم گرچه هرگز بطور رسمی عضو جبهه ملی نبوده ام اما تا آنجاییکه بخاطر دارم در" جبهه ملت" بوده والبته خواهم بود.
تجارب تلخ سیاسی تاریخ اخیر جهان بخوبی نشان داده است که شرایط انسان را در قالب "ایسم"های مختلف نمیتوان ریخت. بدلیل آنکه شرایط حیات انسان متغیر و "ایسم" ها یا ایدیولوزی ها ایستا و جامدند و اینها بسیار سریع از حرکت جوامع عقب میمانند و به ارتجاعی سیاسی مبدل میشوند.
شکست فاشیسم و مارکسیسم واسلامیسم وغیره در گشودن ابواب سعادت بر جوامع انسانی واضح تر از آنستکه در این نوشته بتوان به آن پرداخت.
غرض آنکه پس از طی بیشتر از نیم قرن و تحمل زیانهای عظیم و تجربه های تلخ سیستمهای استبدادی و پیگیری وطن دوستان و آزادیخواها نی که راه حل نهایی را در دموکراسی و حاکمیت ملی و قانونمندی پنداشتند امری اجتناب ناپذیربوده و هست.
خوشبختانه روح و اندیشه های مرحوم دکترمصدق این بزرگ مرد نامدار کشورمان هنوز بر فضای فکری وطن دوستان و آزادیخواهان سایه افکن است. بر ماست که با بهره گیری از مبارزات آزادیخواهانه واستقلال طلبانه آن بزرگ و با درک شرایط امروز جهان در راه حصول آمال و آرزوهای ملی که همانا حاکمیت ملی و توانمندی وعدالت اجتماعی است بکوشیم.
سلامت و توفیق شما دوستان گرامی و تمام آزادیخواهان ایران زمین را از خداوند بزرگ مسئلت دارم.
نمادینه کردن جنبش انتخابات آزاد
سخنرانی فرهنگ قاسمی* در کنگرهی جبهه ملی اروپا
( 30 سپتامبر 2007، کلن- آلمان )
با عرض سلام خدمت خانمها و آقایان شرکت کننده در این کنگره، اجازه میخواهم سخنان خود را با احترام به:
همهی کسانی که در طول تاریخ ایران برای آزادی و علیه ارتجاع مبارزه کردهاند، شروع کنم.
بدون اینکه بخواهم وقت شما را با وارد شدن در مراحل مختلف تاریخ ایران تلف کنم، فقط یادآور میشوم که در این هنگام که با شما سخن میگویم به یاد کسانی هستم که پیش از انقلاب مشروطه در این مبارزه گام برداشتند و به یاد افرادی مثل الهوردی، فاتح پرتقالیها، قائممقامها، امیرکبیرها، میرزا کوچک جنگلی، یپرم خان سردار، میرزا رضای کرمانی، .... ارانیها، فاطمیها، سخائیها، شایگانها، بیانیها، خلیل ملکیها، الهیار صالحها، کشاورزصدرها، ساعدیها، اردلانها، غلامحسین صدیقی، شاپور بختیار، داریوش فروهر، پروانه فروهر، ورجاوند، دکتر سامی، دانشیان، جزنیها، گلسرخیها، پویانها، پاکنژادها و صدها هزار دیگر از مبارزان ضد دیکتاتوری و ضد استبدادی هستم. آری من با یاد همهی آنها این سخن را آغاز میکنم و به یاد همهی مبارزان و فعالان گمنام نهضت آزادیخواهی ایران هستم.
این سخن را همینطور با یاد رهبر خستگی ناپذیر ملت ایران، رهبر یکتا و شایسته، محمد مصدق شروع میکنم. همینطور سخنان خود را با احترام به همهی مبارزان ضد ارتجاعی که امروز در داخل و خارج کشور بدون سازش و بدون محافظهکاری نبرد میکنند، شروع میکنم. به یاد زرافشانها، ادیب برومندها، محمد ملکیها، شاهحسینیها، کورش زعیمها و زندانی پر مقاومت جبهه ملی آقای امیرانتظام هستم. به یاد همهی کسانی هستم که در سال 1367 اعدام شدند، به یاد همهی کسانی هستم که هنوز در زندانهای جمهوری اسلامی به سرمیبرند، به یاد همهی کسانی هستم که برای آزادی مطبوعات، سایتها و وبلاگ نویسی اینترنتی مبارزه میکنند.
و بالاخره به یاد مبارزانی هستم که در خارج از کشور به سرمیبرند و درد و رنج تبعیدی را تحمل میکنند، همچون حاجسیدجوادی، پاکدامن، هوشنگ کشاورزصدر، راسخ، متیندفتری، عبدالکریم انواری، عبدالکریم لاهیجی و شاعر بزرگوار نعمت آزرم.
بعد از این مقدمه که برای این اجلاس ضروری بود، لازم است بگویم که سخنان من دارای چهار فصل میباشد:
1- وضعیت اپوزیسیون
- قطب نخست: طرفداران پادشاهی
- قطب دوم: جمهوریخواهان
جبهه ملی
پارهای از سرشتهای لازم برای حرکت امروزین جبهه ملی
2- انتخابات آزاد ( سه دیدگاه )
3- انتخابات آزاد و دمکراسی پایدار
4- گام عملی، معرفی یک نماد مؤثر
- دلائل نه گانه، برای انتخاب این بدیل سیاسی
- اصول ده گانه، پیشنهادی برای برنامهی حداقل اپوزیسیون ایران
وضعیت اپوزیسیون
در یک جامعه، هر شهروندی مسئول است و مسئولیت تحولات اجتماعی و پیشرفت و عقبماندگیها و بالاخره اشتباهات، میان همهی عناصر جامعه تقسیم میشود. فقط یک طرف نیست که اشتباه میکند، هر شهروند مسئولی نسبت به وجدان و آگاهی خویش، باید احساس مسئولیت کند و از کنار حوادث و مسائل جامعهی خود، چشم بسته نگذرد و یا نسبت به آنها بی تفاوت نباشد و با توجه به احساس و شناخت خود، به طور طبیعی واکنش نشان دهد. یک سازمان سیاسی و یک اپوزیسیون نیز نمیتواند در شرایط حساس جامعهی خود بی تفاوت باشد. برای اپوزیسیون، رها کردن شرایط واکنشها به نفع شرایط ابتکار عمل، میتواند موجب در دست گرفتن سکان حرکتهای اجتماعی و موفق شدن در یک نبرد گردد و در نتیجه تکرار و تداوم این ابتکار عملها میتواند نقش بسزایی در روند مبارزه بازی کرده و باعث پیروزی شده و ملتی را و مملکتی را از نابودی نجات دهد. شهروندی که از حقوق فردی و اجتماعی برخوردار است، در روابط اجتماعی، افتصادی و سیاسی خود چیزی به جامعه میدهد و در مقابل چیزی از جامعه و پیرامون خویش میگیرد، در این روابط متقابل، باید قدرت دوباره دادن و دوباره گرفتن وجود داشته باشد و این دادنها و گرفتنها، تحول و پویایی اجتماعی را به وجود میآورد که منجر به پیشرفت و توسعهی جامعه میشود؛ به همین دلیل، اپوزیسیون باید خود را برای حادثهای که در آیندهی نزدیک پیش خواهد آمد، یعنی انتخابات ریاست جمهوری، آماده ساخته و گامهای سنجیدهی بعدی را بردارد.
بدون اینکه خواسته باشیم نقش مخرب رهبران و دستاندرکاران جمهوری اسلامی را کم جلوه دهیم و برای نگرش واقعبینانه و درستی از آیندهی مبارزات، اپوزیسیون باید قبول کند نسبت به شرایطی که امروز بر ایران حاکم است، او نیزبه سهم خود مقصر است و این فجایع، نتیجهی عملکرد جمهوری اسلامی از یک سو و نتیجهی عدم دانش، دانش پنداری، دانش کرداری و دانش زیستاری اپوزیسیون نیز از سوی دیگر میباشد .
گمان میرود که امروز و در این مرحله از مبارزه، اپوزیسیون به مشکل ویزیون یا نگرشی خود در عرصهی مبارزه با جمهوری اسلامی تا حدی پی برده است. اگر این امر درست باشد، میتوان ادعا کرد که اپوزیسیون گام بزرگی به پیش برداشته است. واقعیت بخشیدن به حرکت انتخابات آزاد برای گرفتن قدرت از جمهوری اسلامی، بیانگر همین موضوع است. در ماههای اخیر نوشتهها، اعلامیهها، سخنرانیها، مصاحبههای رادیویی و تلویزیونی حاکی از چنین خواستی است. از سوی دیگر سلسله تحولاتی در درون اپوزیسیون خارج از کشور به وجود آمده که وضعیت را تا اندازهای شفافتر میکند و آن قطبی شدن اپوزیسیون است.
قطب نخست
طرفداران پادشاهی به طور نسبی توانستهاند نیروهای خود را متشکل کنند، حتا توانستهاند برخی از کسانی راکه به نظرمیرسد جمهوریخواه هستند را نیز با خود همگام و همراه کنند. اگرچه این عناصر ادعا میکنند که جمهوریخواه هستند، اما بنا به دلایلی در این قطب قرار گرفتهاند و شرایط را چنین تشخیص میدهند که در این مرحله برای براندازی جمهوری اسلامی باید در قطب سلطنت طلبان مبارزه کنند و با این انتخاب حاضرند خطر رژیم پادشاهی را بپذیرند.
قطب دوم
الف- طیف گستردهی جمهوریخواهان، از خود تبیین و تبلور بیشتری نشان میدهند و علیرغم بحرانهای درون سازمانی در عرصهی مبارزاتی کنشگراتر شدهاند. به ویژه طیفهای گوناگون جمهوریخواهان لائیک که به نظر میرسد نسبت به امر براندازی رژیم و جابجایی قدرت حاکمه متفقالقول باشند. شاید به همین دلیل است که در ماههای اخیر افراد فعال در آن در حرکتهای اجتماعی و روشنگرانه حضور بیشتری دارند و مقالات و نظرات سیاسی، اجتماعی آنها به طور مرتب در وسائل ارتباط جمعی به چشم میخورد. در زمینههای جنبش زنان، زندانیان سیاسی، سندیکاها، حقوق بشر و مطبوعات در داخل کشور و انعکاس آنها در مجامع بینالمللی، فعالیتهای ارزندهای میکنند.
ب- جبهه ملی ایران، به نظر میرسد به شدت و با علاقه در صدد سازمان دادن تشکیلات خویش است، از سویی سعی دارد نیروهایی را که پیش از این در جبهه ملی فعالیت میکردند ولی به خاطر شرایط سیاسی، روش مبارزاتی خود را تغییر دادند و از جبهه ملی ( به عنوان سازمان ) جدا شدند را با سامانیابی دوباره، درون خود جمع کند و از سوی دیگر شمار بسیاری از جوانان را که در سالهای اخیر اندیشهی نهضت ملی و رهبر آن دکتر مصدق را پذیرفتهاند، به خود جلب میکند. ارزش واقعی این حرکت نوین جبهه ملی، موقعی معلوم خواهد شد که بتواند روشنفکران و جوانان را تشکل داده و درهای خود را به روی دیگر نیروها باز کند. جبهه ملی ایران، چه در خارج و چه در داخل کشور باید کانون مبارزهی همهی آزادیخواهان، از جمله چپ، راست، میانه، مذهبی لائیک و غیر مذهبی لائیک و جمهوریخواه باشد و جبهه ملی نباید و نمیتواند محل فعالیت کسانی باشد که سر در آغوش فدرتهای خارجی مثل آمریکا و غیره دارند و یا داشتهاند و یا گوشهی چشمی به عوامل رژیم گذشته و یا جمهوری اسلامی دارند و دنبال به اصطلاح تحولی از درون جمهوری اسلامی و یا عوامل آن میباشند.
در اینجا لازم میدانم به یک مسألهی دیگر نیز در مورد نیروهای آیندهی جبهه ملی و نهضت ملی اشاره کنم. جبهه ملی برخلاف آنچه که عدهای کوشش داشتهاند - از جمله حزب توده – تبلیغ کنند، یک جریان بورژوازی است، هرگز درست نیست. جبهه ملی یک سازمان مردمی است که در مقاطع مختلف تاریخی نسبت به ساختار و بافت جامعهی ایران، در جنبشهای اجتماعی و ترویج آزادی و استقلال حاکمیت ملی و اندیشهی ترقیخواهی تأثیر بسزایی داشته و دارد. در این مورد مقالات بسیاری نوشته شده است و من برای اختصار موضوع در اینجا از آن میگذرم، جبهه ملی، کانون فعالیت آزادیخواهان و عناصر ضد استبداد، ضد استعمار و ضد ارتجاع بوده است، احزاب راست و میانه و چپ دمکرات و سوسیال دمکرات، مانند حزب ایران که رهبران و اعضای آن همواره برای سوسیال دمکراسی مبارزه کردهاند را در خود تشکل داده است.
همینطور جبهه ملی، حزب زحمتکشان را در خود تشکل داده است. نباید فراموش کرد که آقای خلیل ملکی و یارانش که از حزب توده به جبهه ملی و دکتر مصدق پیوستند، تا آخر در کنار او ماندند و فداکاریها کردند. در عوض افرادی چون حسین مکی، بقایی، آیتاله کاشانی و ... به آن ضربه زدند. اگر کسی در گذشته چپ بوده، اکثریتی بوده، رنجبری بوده و حتا آنارشیست بوده، میتواند به جبهه ملی وارد شود و در آن فعالیت کند. از یاد نبریم که در میان عناصر چپ، طیفهای مختلفی فعالیت میکنند، عدهای با دیدگاه کلیشهای و سنتی به تحلیلهای تکراری بسنده میکنند، اما برخی با نگرشی که بر اندیشهورزی استوار است به شکل پویا و خلاق، روابط اجتماعی را تحلیل میکنند و در جامعه حضوری فعال دارند.
جبهه ملی در داخل و خارج کشور، کانون پرورش و فعالیت چپ بوده است و خواهد بود و این یکی از افتخارات جبهه ملی باید باشد. شاید بی احتیاطی باشد که گفته شود چپ، جایش در جبهه ملی نیست. فقط وابستگان به خارجی و وابستگان به ارتجاع و چپهای دگم و کلیشهای جایشان در نهضت ملی و جبهه ملی نیست و بس.
فراموش نشود که جبهه ملی همواره از راست و از عناصر راست داخلی خود لطمه خورده است و نه از چپ (حزب توده برای من همیشه یک جریان راست به شمار میرفته و میرود).
پارهای از سرشتهای لازم برای حرکت امروزین جبهه ملی
- جبهه ملی باید هدفش تبدیل شدن به نخستین سازمان فعال جمع کنندهی اپوزیسیون باشد،
- جبهه ملی باید با دیگر نیروها در ارتباط مدام باشد و ابتکار عملیاتی را به دست بگیرد برای این کار باید در همهی صحنههای سیاسی حضور فعال داشته باشد،
- جبهه ملی باید نمونهی اخلاق سیاسی باشد و بر اصول تحول یافتهی خود بعد از انقلاب، تبلیغات و پافشاری کند،
- جبهه ملی باید تبدیل به یک سازمان مستحکم، مدرن و قوی شود،
- جبهه ملی باید نیروها را در داخل و در حول خود جمع کند، گوش شنوا و قدرت تجزیه و تحلیل فوقالعاده قوی داشته باشد،
- جبهه ملی نباید از یاد ببرد که همیشه در امر سیاست رقیب دارد و باید رقبای خود را محترم شمارد،
- جبهه ملی باید قادر باشد ارزش اضافی سیاسی به وجود آورد و آن را در اختیار همهی نیروهای اپوزیسیون قرار دهد،
- جبهه ملی در زمینهی تبلیغات و ارتباطات باید اهداف بلند مرتبه داشته باشد،
- جبهه ملی باید یک سازمان دینامیک باشد و دینامیزهای تازه به وجود آورد،
- جبهه ملی باید در برابر دشمن خود، جمهوری اسلامی موضع تهاجمی داشته و ابتکار عمل را به دست گیرد،
- تصویر جبهه ملی به اندازهی کافی روشن و گویا نیست، باید کوشید این تصویر دارای بیان روشنتر گردد،
- نیروی انسانی بزرگترین سرمایهی یک سازمان سیاسی است، جبهه ملی ایران باید بتواند نیروی انسانی با کیفیت را به خود جلب کند،
- نیروی مالی، بُرد قدرت عملیاتی ما را تقویت میکند، جبهه ملی ایران از نقطه نظر مالی صد در صد باید خودمختار و مستقل باشد و آن را هرچه بیشتر گسترش دهد،
- نیروی تبلیغاتی جبهه ملی باید در درجهی اول اهمیت قرار گیرد، جبهه ملی باید بتواند از تمامی امکانات تبلیغاتی به نفع نهضت ملی و جنبش دمکراسی خواهی تا ایجاد یک دمکراسی پایدار استفاده نماید،
اما این دو گروه اخیر که قطب دوم و قطب جمهوریخواهی جامعهی سیاسی ما هستند، غالبا در درون یکدیگر سیالند. به طور مثال برخی از عناصر جبهه ملی ایران در جمهوریخواهان لائیک و یا در اتحاد جمهوریخواهان نیز فعالیت و مبارزه میکنند. این امر در مورد مدافعان آقای بنیصدر و انجمنهای اسلامی وابسته به ایشان نیز صدق دارد و همچنین این امر در مورد فدائیان اکثریت نیز صدق میکند، چرا که در مسیر تحولات عمیق اخیر، به نظر میرسد سازمان فدائیان اکثریت از گذشتهی پر خطای خویش درس گرفته است. این امر همچنین در مورد سایر نیروهای جمهوریخواه سوسیال دمکرات و دمکرات به چشم میخورد. به هر روی، این قطب وسیع جمهوریخواهی، نگرش و چشمانداز خود را سامان داده و برای آن مبارزه میکند و این چشمانداز یا نگرش، مبارزه برای انتخابات آزاد است.
در این گفتارها و موضعگیریها، تاملات ویژهای مشاهده میشود که نشانگر توجه و هوشیاری اپوزیسیون برای حرکت به سوی یک دمکراسی پایدار است. در این مورد شما را از جمله به مقالات آقای اصغر سلیمی توجه میدهم که بسیار تحقیقی و با ارزش است و با زحمت زیادی تهیه شده است.
انتخابات آزاد ( سه دیدگاه )
در ارتباط با انتخابات آزاد سه دیدگاه وجود دارد:
الف- گروهی اعتقاد دارند که این رژیم تن به انتخابات آزاد نخواهد داد، در نتیجه باید بیش از پیش به نارضایتیها دامن زد و احساس و ابتکار قدرت مقاومت مردم را گسترش داد تا این حرکتها و مقاومتها تبدیل به یک نوع قیام همگانی یا انقلاب گردد.
ب- گروهی معتقدند به موازات دامن زدن به مقاومت مردم وگسترش نارضایتیها، در نوشتهها و گفتههای خود باید به رژیم جمهوری اسلامی به طور مرتب اخطار و تذکر داد که دیگر تیری در کمان ندارد و همهی تردستیها، عوامفریبیها و امکانات خود را بدون اینکه نتیجهی مثبتی حاصل شود به کار گرفته است، در نتیجه شرایط جامعه از هر نظر، نشانگر آن است که باید رخت بربندد و برود و پیش از اینکه تودههای مردم با توسل به انقلاب و خونریزی، آن را بر زمین کوبیده و زیر پا لگدمال کنند، خود تن به رای مردم دهد و کنار بنشیند و ادارهی کشور را به عدهای که صلاحیت بیشتری داشته و به جمهوریت، استقلال، حاکمیت ملی، عدالت اجتماعی و دمکراسی اعتقاد دارند، واگذار کند.
ج- گروه سومی نیز وجود دارد که با هوشیاری و احتیاط به شرایط، نظر میاندازد. این گروه در عین حال که نسبت به برکناری رژیم توافق دارد، ولی اخطار میدهد، میگویند مراقبت کنید تا در این جابجایی نباید طوری عمل کرد که عدهای بروند و عدهای دیگر بیایند و پس از مدتی، دوباره پاشنهی در، بر اساس دیکتاتوری دیگری بگردد و در فکر راه حل وچاره است تا حوادث شوم پس از انقلاب مشروطه و روی کار آمدن دیکتاتوری رضاخان و پس از انقلاب سال 1357 و روی کار آمدن دیکتاتوری جمهوری اسلامی، تکرار نشود. توجه و ملاحظات این گروه بسیار با ارزش است. باید بدان بی توجه نبود و باید طوری عمل کرد که حرکت انتخابات آزاد باید نخستین گام به سوی دمکراسی باشد.
انتخابات آزاد و دمکراسی پایدار
اما لازم است فراموش نکنیم که دمکراسی یک روند است و در عین حال سیال است و یک نوع سرشت مرتبطه دارد، به نحوی که هر حرکت اجتماعی- سیاسی، هر اظهار نظر از سوی روشنگران و شهروندان یک جامعه، در تحول و تبیین دمکراسی مؤثر است.
موضعگیری رهبران سیاسی، فعالان اجتماعی، نویسندگان مسئول، منتقدان و اندیشمندان متعهد، احزاب، جمعیتها، سندیکاها، انجمنها، روابط حاکم در کانون خانواده، مدرسه، کارخانه و ... همه و همه در امر استقرار و استمرار دمکراسی نقش مهمی را ایفا میکنند.
همانطور که در طبیعت از پرواز یک پروانه میتوان به کیفیت آب و هوای یک منطقه یا یک سرزمین پی برد، از رفتار یک شهروند یا یک فرد در کوچه و خیابان و در گفتار و کردار و نوشتار و زیستار او میتوان به رشد دمکراسی در جامعهای که او در آن زیست کرده است و زیست میکند، آگاهی یافت.
تحرک و پویایی در جامعهی دمکراتیک به میزان تحرک بالهای یک پروانه حساس، تعیین کننده و اثرگذار است.
به همین دلیل است که هر فرد در هر مقام و مرتبهای که باشد، باید در دانش، در دانش رفتاری، در دانش کرداری و در دانش زیستاری اصل احتیاط را رعایت کند و قضاوت و موضعگیری یک فرد سیاسی، در جامعهی دمکراتیک از ارزش و اهمیت بزرگی برخوردار است.
اپوزیسیون ایران نباید از خاطر دور کند که در عرصهی فعالیت سیاسی، رقابت امری طبیعی و ضروری است و این رقابت باید سالم و سازنده باشد، هیچکدام از ما حق نداریم در مقابل رقبای سیاسی خود دیواری بکشیم، چرا که عمدهترین اهمیت این دیوارکشی انزوای خود ما نیز میباشد.
تفکر خلاق نیروی جوان است که همواره آیندهی یک جامعه را تضمین میکند، جوانان با گوناگونی و پویایی اندیشهی خود خواهند توانست آتش ترقی و آزادیخواهی را شعلهور سازند. همانگونه که آتشفشان از قله میجوشد و میخروشد، قلهی یک جامعه جوانان، روشنگران و مدیران شایستهی آن هستند، اگرچه هر کوه، دامنه و بدنه، صخرههای سخت و شکننده و درههای عظیم خود را نیز دارد.
گام عملی، معرفی یک نماد مؤثر
نگارنده با ارایهی چندین مقاله، اهمیت تعیین یک ویزیون و نگرش مشخص و واقعبینانه از سوی اپوزیسیون را مورد بررسی و توجه قرار داده است و در این روند با انتشار سلسله مقالاتی، سرنگونی جمهوری اسلامی را از طریق انتخابات آزاد که باید منجر به حاکمیت ملت و رعایت حقوق فردی و اجتماعی شهروندان شود را مطرح ساخته و لازم و ضروری دانسته که:
- اپوزیسیون باید ویزیون داشته باشد،
- اپوزیسیون باید برخورد مسئولانه با جنبش داشته باشد،
- اپوزیسیون باید محتاط باشد،
- اپوزیسیون باید کنشگرا باشد و از واکنش در حد امکان خودداری نماید،
- اپوزیسیون باید قدرت جمع کننده داشته باشد.
گمان میرود که امروز با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری، دنبالهی منطقی این گامها، باید معرفی نمادی باشد که بتواند در برابر مشکلات عظیمی که این حرکت با خود به همراه خواهد داشت، با ثابت قدمی در جهت استقرار و استمرار دمکراسی و نهادینه کردن حاکمیت ملت، حضوری فعال داشته باشد و اعلام موجودیت کند، از خود شایستگی و کاردانی و مدیریت و رهبری لازم و کافی برای به دست گرفتن قدرت و ادارهی آیندهی مملکت نشان دهد.
انتخاب این نماد کاری ساده نیست، هرگونه اشتباه میتواند نتایج فاحش به وجود آورد وبرعکس دستیابی به موفقیت، میتواند برای مردم ما، آیندهی ایران و حتا مردم منطقه و شاید صلح جهانی مفید باشد.
یافتن و انتخاب یک فرد که بتواند نماد انتخابات آزاد آیندهی ایران باشد، بسیار مهم و حساس است.
کم نیستند کسانی که این شایستگی و لیاقت را دارند ولی انتخاب ما باید کاملا حساب شده و استراتژیک باشد، طوری که همهی عوامل مثبت را در کنار خود قرار دهیم.
برای معرفی این نماد، میتوان از جمله به آقایان امیر انتظام، ناصر زرافشان، محمد ملکی و ... اندیشید، اما به نظر نگارنده و بنا به دلایل زیر خانم شیرین عبادی میتواند نماد این بدیل، در انتخابات ریاست جمهوری ایران باشد:
1- زنان بیش ازنیمی از شهروندان ایرانی را تشکیل میدهند و در مدیریت جامعه از همهی امکانات مثبت برخوردارند. زنان در مبارزه با رژیم، برای دستیابی به حقوق فردی و اجتماعی خود شایستگیهای ویژهای از خود نشان دادهاند.
2- زنان با جمعآوری امضاهای چند میلیونی و تظاهرات مداوم و گوناگون علیه رژیم جمهوری اسلامی، نقش برجسته و تعیین کنندهای یافتهاند.
3- خانم شیرین عبادی به خاطر جایزهی نوبلی که دریافت داشته از نوعی مصونیت بینالمللی برخوردار است، پس دستگیری، ضرب و شتم و به زندان انداختن وی میتواند اثرات ناگواری برای جمهوری اسلامی به وجود آورد.
4- خانم شیرین عبادی به عنوان یک فعال حقوق بشر و یک حقوقدان و وکیل مبارز و یک فعال اجتماعی در داخل جامعهی ایران از چهرهی مثبتی برخوردار است.
5- خانم شیرین عبادی نه تنها در ایران فعال است، بلکه روابط خود را با محافل بینالمللی نیز حفظ کرده است و شخصیتهای بینالمللی آزادیخواه و مترقی نسبت به او نظر مثبت و مناسب دارند.
6- خانم شیرین عبادی در داخل و خارج کشور مورد تایید بخش بزرگی از اپوزیسیون فعال است و به نظر میرسد که جوانان، زنان، دانشجویان و روشنفکران او را تایید کنند.
7- در عین حال خانم شیرین عبادی به هیچ سازمانی وابسته و در هیچ سازمانی عضو نیست و این خود نکتهی مثبتی است برای این نماد شدن.
8- در جامعهی مرد سالار ایرانی نامزدی یک زن در میان فعالان اجتماعی و سیاسی ایرانی و همچنین در محافل خارجی از اهمیت بیشتری نسبت به نامزدی یک مرد برای ریاست جمهوری برخوردار خواهد شد.
9- خانم شیرین عبادی زنی است جوان، تحصیلکرده، آشنا به جهان آزاد و روابط بینالمللی و همچنین پر انرژی که میتواند یک گروه کاری شایسته و کارآمد را در کابینهی خود جمع آورد و مبارزه را برای رسیدن به اهداف حاکمیت ملت رهبری کند.
به نظر میرسد که در شرایط کنونی، یک زن و به ویژه کسی که از خصوصیاتی که برشمردیم برخوردار باشد، بهتر میتواند توافق و تفاهم بینالمللی را برای ایجاد و برقراری صلح در ایران و پایان دادن به کشمکشهای حاضر اکتساب نماید.
شایسته است به علت حساسیت موقعیت کشور از نظر داخلی، منطقهای و بینالمللی، این مهم در نهایت آرامش ممکن انجام پذیرد تا شاید از اتلاف نیروهای مادی و معنوی جلوگیری شود.
رژیم جمهوری اسلامی ماهها و سالهای پایان عمر خفتبار خود را میگذراند، نیاز فعلی اپوزیسیون معرفی یک آلترناتیو مقتدر است که قادر باشد همهی جمهوریخواهان از جمله چپ و راست و میانه، مجاهد و مذهبی و غیرمذهبی را پیرامون محور دمکراسی و حاکمیت ملت، گردآورد و حتا فعالیت طرفداران سلطنت را پوشش دهد. باید گفت که سازندگی این ویرانهی باقیمانده از جمهوری اسلامی، نیاز به بازوی توانا و اندیشهی پویا و همبستگی تمامی نیروهای ایرانی دارد.
بنابراین از تمامی نیروهای اپوزیسیون دعوت میکنم، در جهت تحقق این امر وارد عمل شوند و از خانم شیرین عبادی بخواهند با نظر مثبت به این پیشنهاد عطف توجه داشته باشند.
با اعلان نامزدی خانم شیرین عبادی برای انتخابات آیندهی ریاست جمهوری، اپوزیسیون داخل و خارج کشور، درایت و هوشیاری سیاسی خود را نشان خواهد داد. اپوزیسیون نباید با شیوههای گذشته بی حاصل عمل کند، همواره باید دمکراسی را برای آیندهی جامعه در مد نظر داشته باشد و باید با پافشاری بر دمکراسی و با مطالبهی بی قید و شرط حقوق فردی و اجتماعی برای حرکت به سوی برقراری و استمرار دمکراسی و حاکمیت ملت، از خانم شیرین عبادی پشتیبانی کند. حرکت یکپارچه و گستردهی اپوزیسیون امری بسیار مهم و تعیین کننده است. در واقع به نفع جامعهی ما است که، همهی افراد و سازمانهایی که طرفدار دمکراسی و حاکمیت ملت و استقلال میهن و لائیسیته هستند و میخواهند که جمهوری اسلامی برکنار و سرنگون گردد، به نامزدی خانم شیرین عبادی "آری" گفته و از او بخواهند اصول حداقل زیر را که پیشنهاد نگارنده است، در برنامهی سیاسی و احتمالی خود برای بازسازی ایران، در مد نظر قرار دهد.
پیشنهاد: اصول ده گانه حداقل
1- حاکمیت ملت، تنها از طریق آزادی و حقوق اساسی فردی و اجتماعی که به وسیلهی انتخابات آزاد در همهی نهادهای جامعه امکان پذیر است.
2- استقلال به معنای اینکه در تصمیم گیریهای داخلی و بین المللی، اختیار فقط در دست دولتی است که در پروسهی حاکمیت ملت به کار گمارده شده است.
3- تمامیت ارضی به معنای عدم دخالت در امور دیگر ملل و دفاع از مرزهای کشورو خنثی نمودن هرگونه توطئهی تجاوزگرانهی داخلی و خارجی.
4- لائیسیته به معنای رعایت و احترام به روابطی است که اعتقادات مذهبی، عقیدتی و قومی هر شهروند ایرانی، کوچکترین ممانعتی درحقوق فردی واجتماعی او به وجود نیاورد. در این مورد به خودی خود هر گونه حاکمیت مذهبی و یا عقیدتی پذیرفتنی نیست.
5- رعایت منشورجهانی حقوق بشر و تمامی میثاقهای وابسته به آن
6- لغو اعدام و قانونی کردن آن.
7- جمهوریت به معنای رد هر گونه حاکمیت موروثی و استقرار نظامی که در آن رهبری جامعه و ادارهی کشور، بدیل پذیر باشد.
8- کنفرانس ملی با مشارکت نمایندگان منتخب اقوام ایرانی، برای یافتن یک راه حل پایدار به طوری که همهی اقوام ایرانی بتوانند در سایهی دمکراسی از کلیهی حقوق و آزادیهای قومی و ملی خود در چارچوب مرزهای ایران برخوردار شده و تمامیت ارضی و یکپارچگی ملی را صیانت و ضمانت نمایند.
9- عدم تمرکز قدرت به معنای تقلیل تمرکز اداری و مالی به شرطی که در امر فعالیتها وحرکتهای لازم برای اداره و پیشرفت مملکت سستی به وجود نیاید.
10- عدم تمرکز ثروت به معنای به کارگرفتن مناسباتی از تولید، کاروخدمات که عدالت اجتماعی در سرلوحهی اهداف آن قرار گیرد و توان آفرینشهای تولیدی، حضور در بازارهای رقابت جهانی در جهت منافع ملت و دولت ایران تضمین گردد.
بارها در نوشتههای خویش اشاره کردهام و لازم میدانم یک بار دیگر اظهار دارم، همهی امکانات جمهوری اسلامی از رفسنجانی و خاتمی گرفته تا بقیهی کارگزاران وابسته به رژیم هیچکدام، چه از نظر داخلی و چه از نظر بینالمللی، دیگر حتا در نظر طرفداران سابقش نیز اعتباری ندارند.
در خاتمه یادآور میشوم که هرگاه و هر کجا گفتگو و عمل در جهت استحکام و همبستگی مبارزه توسط اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی، به ویژه توسط نیروهای ملی و بالاخص جبهه ملی، برای براندازی رژیم و برقراری دمکراسی و آزادی وجود داشته باشد، من برای فعالیت حاضر و آمادهام. اما هیچکس نباید روی من برای برهم زدن نیروهای اپوزیسیون و اختلاف انداختن بین آنها حساب کند. به عنوان یک عنصر عدالت خواه و دمکرات و مستقل و میهن دوست و طرفدار ترقی و تحول و پیشرفت حاضرم از این اصول در همه جا، همه وقت و با همهی نیروی خود دفاع و برای استقرارشان به طور اصولی و با برنامهریزیهای دقیق مبارزه کنم.
.........................................................................................................................................
* کارشناس دفتر فرانسوی کیفیت در مدیریت آموزشی و عضو کمیته اجرایی فدراسیون اروپایی مدارس عالی
برای مطالعهی مقالههای فرهنگ قاسمی به سایتهای زیر مراجعه کنید:
سایت جبهه ملیwww.jebhemelli.net
سایت صدای ما www.sedaye-ma.org
برخی از مقالههای فرهنگ قاسمی:
- استانداردهای مکتب مصدق و حکومت ملى
- " طرح پيشنهادی " - ايجاد جنبش همگانی اپوزيسيون خارج کشور برای انتخابات آزاد در ايران
- درباره طرح پيشنهادی، براى ايجاد جنبش همگانی برای انتخابات آزاد در ايران
- ائتلاف و اتحاد عمل نيروها
- تأملاتی بر حاکميت ملی
- تعبیه و تدابیر عملی اپوزیسیون ایران در آستانه کنگره جمهوریخواهان دمکرات – لائیک
- تأملاتی در ايجاد تحرک و انگيزش عملياتی در اپوزيسيون