در پی کاربرد نخستین نمایش توان نابودسازی بمب اتمی با کاربرد آن در هیروشیما و ناگازاکی در سال 1945، بجای اینکه فاجعه ناشی از آن درس عبرتی شود، مسابقه جهانی تسلیحات اتمی را آغاز کرد. ابرقدرتها برای برتری در توان نابودسازی به تلاش پرداختند، دیکتاتوری ها به بهانه حفاظت از خود و دموکراسی ها به بهانه بازدارندگی در برابر دیکتاتوری ها. آن دو بمب تاریخی هر کدام فقط 20 کیلوتن قدرت داشتند، ولی اکنون استاندارد مگاتن است. امروز بیش از سی هزار عدد آنها در زرادخانه های پنج کشور بزرگ اتمی جهان موجود است که می توانند کره زمین را دهها بار نابود سازند؛ و از زرادخانه های اتمی اسراییل و پاکستان و هندوستان هم گزارش موثقی در دست نیست.
ابرقدرتها بزودی به بیهوده بودن این قدرت عظیم تخریب و قتل عام پی بردند، و اینکه هیچکدام دیگر جرات کاربری آن را ندارند. این واقعیت آنها را واردار کرد که با وجود ترسها و دشمنی هایشان، بنشینند و چاره کنند. در سال 1963 پیمان محدودیت آزمایشهای هسته ای امضاء شد، در سال 1968 پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای، در سال 1372 پیمان ضد موشکهای قاره پیما، در سال 1973 موافقتنامه جلوگیری از جنگ هسته ای، و در سال 1974 محدودیت آزمایشها به 150 کیلوتن به امضاء رسیدند. همینطور از سال 1974 تا 2007، یک سری پیمانها و موافقتنامه هایی میان ابرقدرتها برای محدودتر کردن فعالیت نظامی و کاهش زرادخانه های اتمی انجام گرفت که مهمترین آنها پیمان های سالت یک و دو (1973 و 1979)، استارت یک، دو و سه (1991، 1993 و 2007) برای کاهش کلاهک ها و بمبهای اتمی، و پیمان جامع منع آزمایشهای هسته ای سال 1996، بودند. این روند نشان میدهد که کشورهای پیشرفته و قدرتمند کم کم، هرچند که بسیار آهسته، به سوی خردورزی در مورد فعالیت ها و اقدامات خودشان پیش می روند.
ولی با فروپاشی شوروی و ورود بمب های اتمی و تجهیزات دزدیده شده، همراه با دانشمندان پول پرست و بی وجدان به بازار سیاه، دیکتاتورهای کوچولو هم به هوس افتادند که با پول ملتشان به ماجراجویی بپردازند. از سوی دیگر، بی ارادگی و بوروکراسی حاکم بر سازمان انرژی اتمی بین المللی (IAEA) و عدم قاطعیت سازمان منع گسترش سلاحهای هسته ای (NPT) نسبت به اسراییل و کره شمالی باعث شده که اکنون ما در آستانه یک مسابقه هسته ای در خاورمیانه قرار گیریم. این روند فاجعه عظیمی را برای آینده بشر نوید میدهد.
من تصور نمی کنم که سامانه بین المللی موجود اراده و انگیزه لازم را برای جلوگیری از گسترش تکنولوژی هسته ای نظامی داشته باشد. عدم خواست و توانایی جلوگیری از اتمی شدن پاکستان و اسراییل و کره شمالی یا مجبور کردن آنها به امضای پیمان عدم گسترش، نشان میدهد که توان جلوگیری از ورود کشورهای دیگر به این صحنه را هم نخواهند داشت و احتمال دستیبابی سازمانهای تروریستی عقیدتی و قاچاقچی نیز افزایش خواهد یافت. تصور کنید راهزنان دریایی سومالیایی کشتی های پلیس دریاها را به شلیک راکتهای هسته ای تهدید کنند، یا مافیاهای مواد مخدر دولتها را به انفجار بمبهای کنار جاده یا چمدانی اتمی تهدید کنند.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
فرنشین دادگاه کیفری بین المللی عالیجناب دادرس سانگ-هیون سونگ
20 دسامبر 2009 (29 آذر 1388)
رونوشت: دبیر کمیسیون حقوقی بین المللی
رونوشت: عالیجناب بان- کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد
درباره: پیشنهاد ماده اصلاحی به ماده هفتم اساسنامه روم
برای افزایش "جنایت های مربوط به تسلیحات هسته ای"
سروران گرامی،
سلاح هسته ای مهیب ترین وسیله کشتار و نابودسازی است که تا کنون بشر آفریده است. در حالیکه این سلاح خوشبختانه پس از ورود وحشتناکش به صحنه درجنگ جهانی دوم دیگر تا کنون بکار برده نشده، ولی خطر آن برای بشریت همیشه وجود داشته است. سازمان بین المللی انرژی اتمی و "پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای" به علت ناتوانی در اجرای مقررات خودشان و نیز نبود باور قاطع در مورد خطر شدید و جبران نشدنی به موجودیت و سلامت بشر، نتوانسته اند از گسترش تسلیحات اتمی جلوگیری کنند. کاربرد احتمالی اینگونه سلاحها توسط رژیم های دیکتاتوری یاغی، رویدادهای تصادفی احتمالی در پیوند با انبار کردن تسلیحات و کلاهک های هسته ای، رویدادهای تصادفی در تاسیسات هسته ای و کارگاههای غنی سازی و نیروگاهها، مسئله فزاینده دفع ضایعات هسته ای، احتمال جایگزینی سلاح های سنتی با بمب های چمدانی و مواد رادیواکتیو در فعالیتهای تروریستی، کاربرد اورانیوم ضعیف شده در گلوله های سنتی و بسیاری خطرات دیگر مواد منفجره هسته ای و رادیو اکتیو، تهدیدهای جدی برای تندرستی و جان انسانها هستند.
بحران هسته ای ایران در چند سال اخیر، توجه جامعه جهانی را به اینکه این مسئله تا چه حد میتواند جدی باشد جلب کرده است. خطر گسترش تسلیحات هسته ای نه تنها موضوعی است که سالها بحث میان ابرقدرتهای جهان بوده است، بلکه امکان دستیابی دولتهای یاغی و تروریست ها نیز به اینگونه تسلیحات موجب نگرانی شدید می باشد.
در اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی که درآغاز توسط ابرقدرتهایی که خود دارای تسلیحات هسته ای بودند نگاشته شد، ذکری از تسلیحات هسته ای به عنوان نابودسازترین وسیله کشتار جمعی و جنایت علیه بشریت نشده است. ولی اکنون، با توجه به احتمال درگیری مسابقه تسلیحات هسته ای میان برخی کشورهای کوچک غیردموکراتیک که با یکدیگر رقابت و دشمنی های تاریخی دارند، زمان آن فرارسیده که جامعه جهانی به این خطر فزاینده توجه و برای یافتن راهکاری جهت جلوگیری از این موج سهمگین اندیشه کند و به تصویب قانونهای مناسب بازدارنده اقدام نماید.
اساسنامه کنونی که با خشونت های سازمان یافته انسان علیه انسان و جنایت های سنتی تجاوز، از انواعی که در طول تاریخ تجربه شده است، برخورد می کند، گامی بلند توسط جامعه بشری به سوی اقدامات قانونی علیه نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت در همه شکلهای تاریخی آنها بوده است. اجرای قانون بین المللی علیه جنایتکارانی که بر یوگوسلاوی، رواندا، کامبوج، سودان و عراق حکومت می کردند نشان داد که جنون ناشی از قدرت دیکتاتوری دیگر توسط جامعه جهانی تحمل نخواهد شد و هیچ دیکتاتوری که با زور و ترس حکومت می کند دیگر هرگز امنیت نخواهد داشت.
من باور دارم که هنوز یک گام دیگر باید برداشته شود؛ این بار در راستای کاهش خطر فزاینده سلاحهای هسته ای. بوروکراسی های سازمان بین المللی انرژی اتمی و پیمان عدم گسترش هسته ای به تنهایی نمی توانند از گسترش تسلیحات هسته ای جلوگیری کنند. رژیم های دیکتاتوری با توهمات روان پریشانه خود، و سازمانهای تروریستی که توسط آنها تغذیه می شوند، را نمی توان با مذاکره یا مقررات و قانونهای معمولی بازداشت. من باور دارم که کاربرد هرگونه ابزار انفجاری هسته ای یا رادیواکتیو باید ممنوع شود. در صورت کاربرد اینگونه سلاح ها، نه تنها حکمرانان یا فرماندهان، بلکه همه دست اندرکاران، از بالاترین تصمیم گیرنده تا آنان که در ساخت آنها شرکت داشته اند و تا زیردستان و سربازانی که فرمان کاربرد آنها را به اجرا در می آورند، باید مسئول و پاسخگو باشند و به عنوان جنایتکاران علیه بشریت تحت پیگرد کیفری قرار گیرند. استدلال من اینست که با مسئول و پاسخگو کردن همه کسانی که در چنین جنایت سازمان یافته ای دخالت داشته اند در برابر قانون کیفری بین المللی، شهوت بدست آوردن و داشتن سلاحهای هسته ای تا حد قابل ملاحظه ای کاهش خواهد یافت.
بنابراین، من پیشنهاد می کنم که اصلاحیه زیر در بخش دوم اساسنامه دیوان کیفری بین المللی، به منظور کاهش جاذبه ساخت، داشت و کاربرد سلاحهای هسته ای افزوده شود.
پیشنهاد من، افزایش بخش (f) به ماده 6 بخش دوم اساسنامه دیوان به شرح زیر است:
بخش دو. صلاحیت، پذیرایی و مناسبت قانون
ماده 6: کشتار
به منظور این اساسنامه، "کشتار" به معنی اعمال زیر می باشد که با نیت نابودسازی، بخش یا تمامی، یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی انجام گیرد مانند: (پیشنهاد من: افزودن بخش (f) به این ماده 6 به شرح زیر است)
(a) کشتن هموندان گروه.
(b) سبب آسیب جدی به تن یا روان هموندان یک گروه شدن.
(c) ایجاد عمدی شرایط زندگی که برای نابودی فیزیکی بخش یا تمامی گروه برنامه ریزی شده باشد.
(d) تحمیل اقداماتی برای جلوگیری از تولید مثل در میان گروه.
(e) انتقال اجباری کودکان یک گروه به گروهی دیگر.
(f) ساخت و کاربری مواد انفجاری هسته ای، سلاحهای رادیو اکتیو یا کاربرد مواد رادیواکتیو در ساخت سلاحهای سنتی و کاربری آنها در درگیریهای مسلحانه.
ماده 7
جنایت علیه بشریت
1. به منظور این اساسنامه، "جنایت علیه بشریت" یعنی هر کدام از اعمال زیر است که به عنوان بخشی از یک حمله گسترده و سیستماتیک علیه هر جمعیت غیرنظامی با علم به حمله انجام بگیرد: (بخش های a تا j درج نشده است)
(k) اعمال غیر انسانی دیگر که ماهیت مشابه داشته باشد و سبب رنج شدید یا زخم جدی به تن یا روان یا تندرستی جسمی گردد.
پیشنهاد من افزایش توضیح زیر برای فراز (k) به بخش توضیح های بندهای بالا می باشد:
در صورت کاربرد هر یک از شکل های مواد انفجاری هسته ای یا رادیواکتیو یا سلاحهای سنتی که با مواد رادیواکتیو بهینه سازی شده باشند در یک درگیری مسلحانه، همه کسانی که در چنین کنشی دست اندرکار بوده اند، از فرمانده کل نیروهای مسلح که فرمان کاربرد آن را صادر می کند و کل زنجیره فرماندهی زیردست تا سربازانی که فرمان را اجرا می کنند، در این اساسنامه جنایتکاران علیه بشریت بشمار خواهند آمد و بدون توجه به شمار انسانهای کشته شده یا گستره نابودی ها، قابل پیگرد قانونی خواهند بود.
من امیدوارم که این پیشنهاد مورد توجه سازمان ملل متحد و دادگاه کیفری بین المللی قرار گیرد، زیرا باور دارم که اگر مسئولیت کاربرد سلاحهای هسته ای یا رادیواکتیو میان همه دست اندرکاران مشترک باشد، پایداری در برابر وسوسه کاربرد و حتا داشتن آنها افزایش و جاذبه اینگونه ابزار آفند یا بازدارندگی کاهش خواهد یافت. این قانون همچنین به حل بحران هسته ای ایران کمک خواهد کرد، کشورهای دیگر را از وسوسه ورود به مسابقه تسلیحات هسته ای بازخواهد داشت و ابرقدرتها را تشویق خواهد نمود تا ذخایر جنگ افزارهای هسته ای خود را بسرعت کاهش دهند و سرانجام انگاره جنگ هسته ای را کنار گذارند.