ساعت 10 بامداد روز چهار شنبه 4 آبان 1390، كورش زعيم، عضو شوراي مركزي جبهه ملي ايران، براي توضيحات درباره نوشته ها و فعاليت هاي اخيرش توسط وزارات اطلاعات احضار و پس از دو ساعت تذكر و يادآوري پرونده امنيتيش آزاد شد
بایدها و نبایدهای كنگره ملی اپوزیسیون در خارج از كشور
یوحنا مجدی: بحث تشکیل کنگره ملی با حضور گروه ها و چهره های سیاسی اپوزسیون، چندی است که در محافل سیاسی و خبری مطرح شده است. بی تردید، هدف احتمالی تشکیل چنین کنگره ای، فراهم آوردن ائتلاف یا برنامه های مشخص و واحدی برای امکان گذار به دموکراسی و سپس تثبیت ساز و کارهای دموکراتیک در ایران است. با این وجود، بحث چگونگی شکل گیری این کنگره، امکان حضور اپوزسیون داخل کشور و نحوه مشارکت گروه ها و چهره ها از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. برای بررسی اهمیت و البته ضرورت تشکیل کنگره ملی و امکان حضور اپوزسیون داخل کشور، با مهندس کورش زعیم، عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران، به گفتگو نشستیم. مهندس زعیم، اگرچه بعد از انتخابات مخدوش ریاست جمهوری دهم، چندی را در زندان گذراند اما با صراحت و مستدل به پرسش هایمان پاسخ گفت؛ همانگونه که از استخوان خرد کرده های سیاست و نیروهای باسابقه ای چون جبهه ملی انتظار می رود
جراغ آزادی: جناب آقای مهندس زعیم، با تشکر از وقتی که در اختیارمان قرار دادید، اخیرا بحث های زیادی درباره تشکیل کنگره ملی توسط نیروهای اپوزسیون شکل گرفته است. به عنوان نخستین پرسش، دیدگاه شما در زمینه تشکیل کنگره ملی و ضرورت آن برای گذار به دموکراسی در ایران چیست؟
كورش زعیم: من این بحث ها را شنیده ام. نام "كنگره ملی" زنگ دلنوازی دارد، ولی باید دید كه این نام به چه معنایی گرفته شده است. دو جور كنگره ملی و ضرورت تشكیل آن به ذهن من می آید. یكی وقتی كه كشور درگیر جنگ داخلی باشد یا هرج و مرج و خشونت چنان بالا گرفته باشد كه سازمان دادن هرگونه گردهمایی به منظور نجات كشور در درون كشور امكان پذیر نباشد. در این صورت گروههای سیاسی همسو، یا دستكم با الویت رعایت هنجارهای جهانی مدیریت كشور، در برونمرز گرد می آیند و یك برنامه موقت برای اداره كشور و بازنویسی قانون اساسی و انجام انتخابات آزاد تدوین می كنند. در چنین كنگره ای گروههای تندرو، انتقامجو یا مسلح جایی ندارند، هرچند كه پس از عادی شدن اوضاع كشور، همه گروه های سیاسی باید بتوانند درفضای سیاسی جدید بطور مسالمت آمیز فعالیت كنند.
دوم، در شرایطی است كه در كشور هنوز گروه های سیاسی مستقل و بیرون از حاكمیت حضور دارند، فعالیت می كنند، پایداری می كنند و هزینه می دهند به امید اینكه بتوانند كشور را از افتادن در شرایط هرج و مرج و جنگ داخلی بازدارند و در آینده كشور مشاركت موثر داشته باشند. در چنین شرایطی فعالان سیاسی درونمرز كه بسیاری از آنان زندگی خود را وقف ایجاد شرایط مساعد برای تشكیل چنین كنگره ای در درون كشور كرده اند، و هنوز انگیزه و توان و امید برای چنین مهمی را دارند، تشكیل یك كنگره برونمرزی را، با وجود باور به نیك اندیشی و همسویی نسبی سازمان دهندگان آن، "دزد سوم" خواهند پنداشت. بویژه كه در برونمرز، البته به دلایل امنیتی و دشواری ارتباط و تبادل نظر، آگاهی لازم را از آنچه در درونمرز برنامه ریزی می شود ندارند.
سرانجام اینكه، این كنگره برونمرزی، چگونه می تواند با كنترل از راه دور برنامه خود را اجرا كند؟ آیا منتظر جنگ داخلی، هرج و مرج غیرقابل كنترل یا حمله بیگانگان خواهد بود تا به صحنه سیاسی كشور ورود كند؟
از سوی دیگر، وجود یك كنگره ملی در برونمرز می تواند جنبه مثبت هم داشته باشد، و آنهم هنگامی است كه در شرایط اختناق، مانند اكنون، شكل بگیرد و كوشندگان سیاسی درونمرز در آن حضور ناپیدا داشته باشند، و كنگره در راستای برنامه های اپوزیسیون درونمرز گام بردارد. آنگاه این باور در نظام حاكم بوجود خواهد آمد كه حتا اگر اوپوزیسیون درونمرز را نابود یا خنثی كنند، یك جانشین مشابه حضور فعال دارد.
چراغ آزادی: شما در همایشی با عنوان «ضرورت همبستگی نیروهای ملی و دموکرات برای استقرار دموکراسی و دفاع از حقوق بشر» در دانشگاه مریلند در واشنگتن دی.سی، از همگرایی و نزدیکی گروههای متنوع اپوزسیون سخن گفتید. آیا کنگره ملی مورد نظر را می توان همان همگرایی مطلوب شما دانست؟
كورش زعیم: من در خرداد 1387 (مه 2008) كه یك سال پیش از انتخابات 1388 بود، در تحلیل خود از روند سیاسی كشور، پیش بینی می كردم كه فرصتی برای تغییر در راه است. سخنرانی من در دانشگاه مریلند گویای این باور بود كه برای بهره برداری از شرایط پیش رو، باید یك همبستگی ملی برای دموكراسی و حقوق بشر بوجود آید، ضمن آنكه همزمان، نگران خودخواهی ها، خودبزرگ بینی ها و عقده هایی كه ما كهنسالان مبارزه سیاسی در طول سالها در درون خود انباشته ایم و سدی برای روشن بینی سیاسی در خود ایجاد كرده ایم هم بودم.
در پی این پیشنهاد، در طول سال 1387 تلاش زیادی در درونمرز برای همبستگی سیاسی شد. این تلاش ها در واقع از اوایل دهه 80 آغاز شده بود كه ما در جبهه ملی ایران و در راستای تلاش جانكاه دكتر پرویز ورجاوند موفق به ایجاد اجماع برای انتشار چند بیانیه مشترك با سازمانهای سیاسی مستقل ملی شدیم. در سال 1387، ائتلاف نیروهای ملی برای دموكراسی و حقوق بشر با حضورشمار زیادی از تشكل های سیاسی و مدنی ملی شكل گرفت كه مورد یورش نرم افزاری نیروهای امنیتی برای بی اعتبار كردن آن قرار گرفت. ما كه این واكنش را پیش بینی كرده بودیم، در فروردین 1388، آن را بجای ائتلاف یك "همبستگی" برای دموكراسی و حقوق بشر در ایران خواندیم و اعلام موجودیت رسمی كردیم.
در اسفند 87، و سپس در فرورین و اردیبهشت 88، من در سخنرانی ها و مصاحبه های خود درباره "تابستان داغ" و اینكه دولت نهم هرگز كرسی حكومت را به دولت دهمی كه خودش نباشد تحویل نخواهد داد، و نیز اینكه انتخابات منجر به اعتراضات گسترده خیابانی و دهها كشته و هزاران زندانی خواهد شد سخن گفتم. همچنین برای جلوگیری از رویدادهای شومی كه من در پیش رو می دیدم، در 27 اردیبهشت 88، یك ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری، اقدام به انتشار یك مانیفست زیر عنوان "پیشنهاد برای نجات میهن" كردم. شوربختانه پیش بینی های من بوقوع پیوست و خودم نیز دستگیر و زندانی شدم كه از جمله اتهامات من اقدام علیه امنیت ملی و براندازی بود.
من روش نجات میهن را كه در سخنرانی دانشگاه مریلند به آن اشاره و در مانیفست 1388 خود به جزئیات آن پرداختم، نخست تشكیل یك دولت موقت دانستم. كنگره ای كه شما به آن اشاره می كنید بایستی كه پس از تشكیل دولت موقت، آنهم برای بازنویسی قانون اساسی و آماده سازی شرایط برای انتخابات آزاد، صورت گیرد. دولت موقت برای تامین امنیت و جلوگیری از هرج و مرج و فرصت طلبی گروه های ستیزگر، و همچنین برای تداوم مدیریت و جلوگیری از فروپاشیدگی امور كشور بوجود می آمد. ما در رویدادهای پس از انقلاب 57، دیدیم كه گروهی جوان ایده آلیست بی تجربه و عقده ای با همكاری روحانیتی بیگانه با اصول كشورداری، با تصمیم های خام و احساسی خود بنیاد اقتصادی و اجتماعی كشور را نابود كردند. این نباید دوباره تكرار شود. قتل ها و مصادره ها و فراری دادن هایی كه فقط بر پایه احساسات و حسادت و كینه و انتقام جویی رخ داد و تواناترین شخصیت های سیاسی، نظامی و اقتصادی كشور را كه سرمایه های گرانبهای كشور بودند نابود كرد نباید دوباره رخ دهد.
چراغ آزادی: همانطور که می دانیم، گروههای سیاسی اپوزسیون دارای گرایشهای سیاسی مختلفی هستند. از سلطنت طلبان تا گروههای چپ و از مشروطه خواهان تا حتی اصلاح طلبان. با توجه به تاریخ دیرپای ایرانیان در شکست اقدامها و برنامه های گروهی در عرصه سیاست، چشم انداز تشکیل کنگره ملی را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا اساسا به نظر شما این گرایشهای سیاسی متنوع را می توان زیر سقف کنگره ملی گردهم آورد؟
كورش زعیم: یك كنگره ملی كه شامل همه گرایشهای سیاسی، از پادشاهی خواه تا كمونیستی تا مذهبی یا ملی، باشد هنگامی معنا پیدا می كند كه قصد این گردهمایی برای همبستگی در راستای جنگ علیه یك مهاجم بیگانه باشد، یا حتا علیه حکومتی ضد ملی که نقش اشغالگران را بازی می کند و یا شرایط را برای تجزیه كشور فراهم می سازد. همه ما، فارغ از گرایشهای سیاسی خود، در یك هدف مشترك هستیم و آنهم تمامیت ارضی كشور است. ولی اگر چنین گردهمایی برای ایجاد شرایط اداره كشور باشد، ما چگونه می توانیم هم پادشاهی باشیم، هم جمهوری باشیم، هم كمونیستی باشیم و هم حكومت مذهبی؟
چراغ آزادی: به نظر شما چه پیش شرط هایی را برای حضور گروهها و شخصیتهای سیاسی اپوزسیون باید در نظر گرفت؟ مواردی مثل حفظ تمامیت ارضی و پرهیز از خشونت؟ و یا در گام اول نباید هیچ پیش شرطی درنظر گرفت؟
كورش زعیم: اگر منظورتان یك كنگره ملی برونمرزی است، باید نخست هدف كنگره مشخص شود. آیا برای در دست گرفتن حكومت از راه دور است؟ برای ورود قهرآمیز به كشور و حكومت كردن است؟ یا برای پشتیبانی از كنشگران درونمرز؟ وقتی هدف از تشكیل كنگره مشخص شد، هویت شركت كنندگان در آن، با توجه به بحث بالا، بسیار آسان گزینش می شود.
چراغ آزادی: طبیعتا تشکیل چنین کنگره و هم اندیشی یی برای رسیدن به فصل مشترک و برنامه های مدونی است. به اعتقاد شما مطلوب ترین فصل مشترک حداقلی برای گروههای حاضر در کنگره ملی چه می تواند باشد؟
كورش زعیم: فصل مشترك در چنین كنگره ای نمی تواند چیزی جز تمامیت ارضی كشور، استقرار دموكراسی و رعایت حقوق بشر باشد؛ و البته اقداماتی مانند تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، آزادی بیان، آزادی رسانه ها، آزادی انتخابات، جدایی عقاید مذهبی از حكومت، تقبیح خشونت و شكنجه و امثال اینها. ولی تصمیم گیری برای روش اداره كشور در یك گردهمایی كه همه طیف های عقیدتی حضور داشته باشند مقدور نخواهد بود، و اگر طیفی را از شركت در گردهمایی محروم كنند، برای خودشان دشمن ایجاد كرده اند.
چراغ آزادی: به عنوان آخرین سئوال، اگر از "جبهه ملی" به عنوان یکی از گروههای سیاسی خوشنام، باسابقه و مدافع دموکراسی و حقوق بشر در ایران، دعوت شود تا در این کنگره حضور یابد و یا حداقل در برنامه ها و اهداف آن مشارکت نماید، آیا تشکل متبوع شما با کنگره ملی همکاری خواهد کرد؟
كورش زعیم: جبهه ملی ایران بهیچوجه نمی تواند در یك كنگره سیاسی برونمرزی با تنوعی كه به آن اشاره كردید مشاركت داشته باشد. می پندارم كه كنگره برلین درس عبرتی برای بسیاری از كنشگران سیاسی درونمرز شده باشد. از سوی دیگر، فعالان برونمرز آزادی بیان كامل دارند و به آسانی سینه سپر می كنند و رژیم را به چالش می كشند. اگر ما در شرایط امنیتی شدیدی كه در آن بسر می بریم، با زبان الكن در آن شركت كنیم، نه تنها در درونمرز خطرپذیری غیر ضروری می كنیم و فعالیتهای هزینه دار درونمرزی خودمان را دچار مخاطره بیشتر می كنیم، كه توسط فعالان برونمرز هم متهم به محافظه كاری می شویم.