نامه های کوروش زعیم به احمدی نژاد، نامه های یک عاشق وطن است .نامه های کسی است که عارفانه به اوضاع وطن فکر کرده است و هوشمندانه,خطاب به شخصی که به لطف * دمکراسی از در عقب* جمهوری اسلامی،با 17 میلیون رای ، عنان امور کشور را بدست گرفته است میباشد.زعیم با نوشتن این نامه ها به رئیس جمهور ، می پندارد که 17 میلیون رای ایرانیان، میتواند ذره ای از "عشق به ایران" را در وجود او زنده نماید .زعیم فکر میکند بحران کنونی ایران که خطر حمله نظامی ،تجزیه ایران و نابودی ایرانیان را در خود آبستن است ،برای زمامداری که تجربه تلخ "دفاع مقدس " را در کارنامه خود دارد،جدی و قابل توجه است.قاعدتا و از روی اصول ملی ،پیشنهاد های آقای زعیم میباست مورد بحث ،نقد و گفتگو توسط مطبوعات , رسانه ها ،نمایندگان مجلس و هر ایرانی که مورد تهدید است قرار میگرفت .اما عملکرد ها در جمهوری اسلامی در چارچوب اصول وقاعده نمی گنجند و از این روست که کوروش زعیم امروز در بند است.
پیشنهاد های زعیم همه در جهت منافع ملی و حفاظت و اعتلای میهن است تا آنجا که حتی این پیشنهاد ها "دست کاری شده" و برای تداعی نادرست مسئله اتمی با نهضت ملی شدن نفت توسط رهیر جاودانه ایران دکتر محمد مصدق ، مورد استفاده آقایان قرار گرفته است.حتی شبکه های تلوزیونی رزیم تصاویری از دکتر مصدق که "مرتد" خوانده شده بود را پخش میکنند.
جرم کوروش زعیم چیست ؟ او اندیشمندی است که در زمینه های اقتصادی و اجتماعی پژوهش های فراوان کرده است و هر کلمه و جمله را با جوهر " عشق به ایران "نوشته است .آیا در جمهوری اسلامی این جرم است؟
حضرات را چه میشود؟ چرا نگرانند؟ چرا شما صاحبان مذهبی ایران ، هر صدای ملی را در گلو خفه میکنید؟چرا نشریه داخلی جبهه ملی و هر نهاد ملی دیگر را پاره پاره میکنید آنچنان که سینه داریوش و پروانه را پاره پاره کردید.چرا هر کس را که درد وطن دارد به سیاه چالها روانه میکنید ؟این کشتار و ظلم شما را به کجا برده است ؟این غارت ثروت ملی کی به پایان میرسد ؟ چرا هرچه میگذرد مصدق محبوبتر میشود ؟ آیا ترس شما از این است که آلام فرزندان مصدق به گوش ایرانیان برسد ؟جرم کوروش زعیم چیست ؟ آقای احمدی نژاد پاسخ شما به نامه های کوروش زعیم دریافت شد.او اکنون در بند است.
بیژن مهر
بوستون- آمریکا
3 آبان 1385
*دمکراسی از در عقب*:دمکراسی است که تمام ابزار دمکراسی مثل انتخابات ،مجلس ،تفکیک قوا و ..... همه در آن موجود است اما کاندیدا ها باید از در عقب (شورای نگهبان) وارد شوند.
))))))))))))))))))))))))
2 نامه از کوروش زعیم به محمود احمدی نژاد
خبر گزاری جبهه ملی:این نامه ها سال گذشته به احمدی نژاد نوشته شده ولی در اوایل مهر امسال انتشار وسیع یافت.
کوروش زعیم از 28 مهر ماه در بازداشت غیرقانونی به سر میبرد.مهندس کوروش زعیم متولد 1318 از اعضای برجسته جبهه ملی ایران ،عضو شورای مرکزی و مسئول روابط عمومی جبهه ملی میباشد.آثار متعددی از مهندس زعیم در زمینه های علمی مثل خود آموز ساختمان و تاریخی انتشار یافته است که میتوان ازکتاب" تاریخچه جبهه ملی از پیدایش تا کودتای 28 مرداد" نام برد. چندین اثر ادبی نیز توسط ایشان ترجمه شده است از جمله "آزادی و مسئولیت روشنفکران "نوشته کارل پوپر. کورش زعیم با تاسیس کانون اندیشه و سخن و با تحقیق در زمینه های اقتصادی ،کشاورزی و صنعتی به عنوان یک پژوهشگردر ایران مطرح میباشد.او بار ها توسط ماموران جمهوری اسلامی بازداشت و بازجویی شده است.
نوشته های آقای زعیم در صفحه های "کانون اندیشه وسخن"و "باوند/زعیم/ورجاوند" در همین سایت (در بالا)موجود است.همچنین مقالات انگلیسی کوروش زعیم را در بخش انگلیسی سایت ببینید.
@@@@@@@@@
14 مهر 1385 jebhe.info/oldبازگشت به صفحه قبل
ششم آبان 1384
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
درباره: پیشنهاد برای راه حل مسئله هسته ای ایران
جناب رییس جمهور:
از اینکه در سخنرانی خود در سازمان ملل از پیشنهادی که اینجانب برای حل کردن مسئله هسته ای ایران در آبان سال گذشته کرده بودم، که در روزنامه ایران دیلی و دیگر مطبوعات و اینترنت پخش و بحث شده بود سپاسگزارم.
پیشنهاد مرا نماینده ایران در اوپک نیز، بدون اینکه هیچ مسئولیتی در قبال مسئله هسته ای داشته باشد، در کنفرانس اصفهان در اسفندماه گذشته عینا" (بدون ذکر ماخذ،) عنوان کردند. آقای خاتمی هم در سفرشان به پاریس هوشمندانه به این پیشنهاد، بعنوان یک طعمه بطور گذرا، اشاره کردند. متعقبا" من متن پیشنهاد را برای دفتر ایشان ارسال و از ایشان نیز سپاسگزاری کردم.
البته هر پیشنهادی در جا و زمان مناسب خودش موثر است، و شیوه عرضه آن درجه موفقیت آنرا تعیین می کند. در پیشنهاد اینجانب برای مشارکت کشورهای خاص خارجی، هدف ویژه ای نهفته بود و بهتر بود که در یک جلسه علنی سازمان ملل عنوان نمی شد. جای مطرح کردن چنین پیشنهادی که هدفش فقط سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان باضافه امریکا بود، در نشست های خصوصی و دربسته بود که روی آن بتوان داد و ستد کرد.
یک دلیل برگزیدن سه کشور اروپایی و امریکا این بود که این کشورها از سی سال پیش به بازار انرژی هسته ای ایران چشم دوخته بوده اند و پیش از انقلاب مذاکراتی هم در این رابطه کرده بودند، توافق هایی هم شده و قراردادهایی نیز بسته شده یا در شرف بسته شدن بود. آوردن روسیه توسط جمهوری اسلامی به میدان، نه تنها متضمن عقب افتادن پروژه و بازی داده شدن ایران توسط روسیه بود، بلکه این چهار کشور را نگران از دست دادن این بازار و افزایش نفوذ روسیه کرد. یکی از دلایل پافشاری غرب برای خروج ایران از این صنعت، حضور روسیه در ایران است. بنابراین، پیشنهاد من، در واقع، نشانگر این بود که جمهوری اسلامی در را بروی آن کشورها نبسته است. درهر حال، روسیه هرگز نمی تواند بدون همکاری تکنولوژیکی غرب، نیروگاه اتمی ایران را راه اندازی کند.
دلیل دوم این که جمهوری اسلامی نابخردانه مسئله هسته ای ایران را از مذاکرات فنی و حقوقی با آژانس انرژی اتمی خارج کرده و وارد مذاکرات مستقیم سیاسی با سه کشور اروپایی شده بود. بنابراین، اکنون که غول از شیشه بیرون آمده بود، خارج کردن مذاکرات از جنبه سیاسی و بازگشت دادن آن به جنبه حقوقی غیر ممکن بنظر می رسید. این پیشنهاد، سه تفنگدار اروپایی را وارد مذاکرات اقتصادی میکرد و به ایران فرصت می داد که ماجرا را دوباره از کانال حقوقی آن با آژانس پیگیری کند.
دلیل سوم اینکه حضور کشورهای اروپایی و احیانا"، یا بعدها، امریکا در این مشارکت ها، مسئله نظارت و کنترل را برای آژانس بین المللی انرژی اتمی و جامعه جهانی حل می کرد، مسئله اعتماد به عدم قصد ساخت سلاح هسته ای را حل می کرد، دسترسی به آخرین تکنولوژی و دانش هسته ای را برای دانشمندان و مهندسان ایرانی ممکن و آسان می ساخت، و چه بسا که موفقیت این مشارکت ها، راه را برای همکاری در برنامه ها و آرزوهای فضایی ایران هم می گشود.
دلیل چهارم اینکه، ایران افزون بر منبع غنی استعدادهای علمی، دارای منابع غنی اورانیوم است که میشد با سرمایه و تکنولوژی این گروه ثروتمند و با تجربه استخراج کرد، غنی سازی کرد و به کشورهای دیگر صادر نمود.
دلیل پنجم این بود که ایران، همانگونه که در مقاله ذکر کرده بودم، در طی ربع قرن آینده، به دستکم 24 تا 50 نیروگاه هسته ای نیاز دارد. نفت و گاز ایران باید دراین مدت درصنایع تبدیلی پایین دست به کالاهایی با ارزش افزوده بالا تبدیل و صادر شود. باسرمایه ای که خود کشور میتواند در احداث نیروگاهها بگذارد، تا پنجاه سال هم نمی شود به این هدف رسید؛ در صورتیکه، با سرمایه گذاری خارجی و سرعت عملی که با این روش دراحداث آنها میتوان انتظار داشت،24 نیروگاه در طی 15 سال آینده دور از انتظار نمی بود.
ششمین دلیل اینکه، در صورتیکه این پیشنهاد عملی می شد، جو اعتماد و ثبات و امنیت اقتصادی به کشور باز میگشت. سرمایه گذاری این سه یا چهار غول اقتصادی، صدها سرمایه گذار خارجی را به ایران جذب می کرد، برخی ایرانیانی را هم که سرمایه های خود را در طی دهه های گذشته خارج کرده اند به ایران باز می گرداند، به توسعه صنعتی، علمی و اقتصادی کشور کمک می نمود و برای صدهاهزار نفر اشتغال ایجاد می کرد.
شما این پیشنهاد را در یک جلسه علنی باز و همگانی کردید. باز شدن موضوع بعنوان یک سیاست رسمی باعث می شود که پیشنهاد اهمیت خود را بعنوان یک راه حل و ابزار مذاکره و داد وستد سیاسی از دست بدهد. یک فرصت طلایی دیگر از دست رفت. اگر اکنون که این پیشنهاد بعنوان سیاست رسمی علنی شده توسط هر کدام از چهار کشوری که طرف مخالف ایران را تشکیل می دهند پذیرفته شود، آن کشورها متهم به دورویی و تعقیب منافع کشور خودشان، و نه امنیت جهانی، خواهند شد. ولی اگر این کار در مذاکرات محرمانه مطرح می شد و به توافقی محرمانه می رسیدید، این کار عملی و بسود همه طرفها می بود. با علنی شدن این سیاست، اکنون بن بست تنگی ایجاد شده و بعید بنظر می رسد که دولت شما دیگر بتواند با این راه حل این مسئله را حل کند.
عنوان شدن سیاست "نگاه به شرق"، آنهم بطور علنی و رسمی، نشان داد که اندیشگران پیرامون شما درک کافی از سیاست جهانی و وابستگی های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجباری ندارند و هنوز در جو دنیای دوقطبی شرق و غرب سی سال پیش بسر می برند. هرگز نمی توان تصور کرد که کشورهایی مانند روسیه، چین و هند منافع ملتهای خودشان را درهمکاری با قدرتهای اثرگذار غرب در زمینه های امنیت، سرمایه گزاری، دسترسی به تکنولوژی و بازار فروش، فدای منافع بسیار کم اهمیتی که ایران می تواند عرضه کند کنند. افزون بر این، این سیاست، ایران را که خود باید قطبی برای جلب احترام باشد، بیشتر تحقیر و انزوای ما را آشکارتر کرد.
هرچندکه مسئله هسته ای ایران دوباره لاینحل بنظر رسید، ولی باز ممکن بود راه حل هایی وجود میداشت که، متاسفانه، بعلت سخنرانی اخیر شما مبنی بر تهدید مستقیم یک کشور خارجی، انجام آن دیگر از عهده ساختار کنونی دولت خارج شده است.
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
درباره: پیشنهاد جدید برای کاهش بحران هسته ای ایران
جناب رییس جمهور:
پیرو پیشنهاد پیشین من درباره حل مسئله اعتماد سازی در مورد فعالیتهای هسته ای ایران، که به باور من بسیار نادیپلوماتیک عنوان شد و پیگیری آن بسیار ضعیف بود، پیشنهاد دیگری دارم که اگر با سرعت، سکوت و بدون شعارگرایی اجرا شود، شاید مخالفان بین المللی فعالیت هسته ای ایران را دچار تردید نماید و از شدت نگرانی های جهانی و نااعتمادی آنها به ایران بکاهد.
من این تلاش را میکنم، زیرا باوردارم که منافع ملی ایران فراتر ازمنافع گروهی، دولت یا نظام حکومتی است. منافع ملی ایران ایجاب میکند که کشور در دانش و تکنولوژی هسته ای، مانند هر رشته دیگر دانش و تکنولوژی پیشرفت کند. همچنین، آینده نگری به ما می گوید که نیاز به نیروگاههای هسته ای که سوخت آنها تا صدها سال قابل تامین است برای کشوری در حال رشد و با ذخایر محدود سوخت فسیلی، قابل تردید نیست. مگر اینکه در آینده سوخت ایمن تر و فراوان تر و اقتصادی تری کشف شود، ما برای بیست سال آینده نیاز به بیش از پنجاه نیروگاه هسته ای خواهیم داشت که باید تا آن هنگام سی درصد برق مورد نیاز کشور را تامین کنند. البته اگر با این روشها و با سرعت سی سال گذشته پیش برویم و یا به کشورهایی مانند روسیه تکیه کنیم، همین دوتا هم تا راه بیافتند از رده خارج خواهند بود. در هر حال، تولید داخلی سوخت مصرفی این نیروگاهها، هرچند که برای کمتر از ده نیروگاه اقتصادی نخواهد بود، به امنیت ملی وابسته است.
ولی اکنون که همه جهان را بخود بدگمان نموده ایم و با پنهانکاری و شعارگرایی و لجبازی خود را به این تنگنا دچار کرده ایم، باید با خرد و دوراندیشی و حوصله برنامه هایی تدوین کنیم که منافع کشور حفظ شود و امنیت کشور با خطرات اقتصادی یا نظامی روبرو نگردد و ثروتهای ملی ما بباد نرود.
همانگونه که در نامه پیشین ذکر کردم، پیشنهاد من مبنی برمشارکت وسرمایه گذاری چهار کشور بزرگ رو در روی ما، می بایستی که فقط با همان سه کشور اروپایی (بدلیل اینکه در احداث نیروگاههای اتمی ایران خود را صاحب حق میدانند و اجازه نخواهند داد روسیه جای آنها را بگیرد) و امریکا (بدلیل اینکه در گذشته وارد این معاملات شده بود) در مذاکرات محرمانه انجام می شد، نه ارائه پیشنهاد به همه کشورهای جهان. درهرحال، اکنون راه دیگری باقی مانده که اگر با سرعت انجام بگیرد، شاید کشورهای شکاک را به خاراندن سرشان وادارد که شاید ایران پیشنهاد مشارکت را صادقانه ارائه کرده بوده است.
برخی تحلیل گران جمهوری اسلامی که درباره سیاستهای رسمی اظهار نظر می کنند فکر می کنند خیلی زیرک هستند و جامعه بین المللی را می توانند بازی بدهند، ولی معادلات بین المللی غیر از این است که اکنون پشتوانه فکری سیاستهای جاری قرار گرفته است. ما نباید فریب تاخیرها و اختلاف نظرهای میان قدرتهای بزرگ را بخوریم. آنها با این بازیها و کش و واکشها برای خود وقت می خرند و قصد دارند ایران را در یک احساس امنیت کاذب فرو ببرند تا آنها آماده شوند. اظهارات مقامات نظامی ما که دنیا را برای غرب جهنم می کنیم، آتش بپا می کنیم و تنگه هرمز را با قایق های توپدار خواهیم بست و غیره، در شرایطی که می تواند بوجود آید فقط باعث تحقیر ایران در فقدان واقع بینی و خردورزی خواهد شد.
غرب اکنون در تدارک است:
- برنامه ریزی برای جانشینی نفت ایران، در صورت تحریم نفتی و بستن تنگه هرمز یا حتا انهدام تاسیسات نفتی ایران برای فلج کردن اقتصادی ما، پس از اینکه کشورهای دیگر کمبود نفت صادراتی ما را جبران کنند.
- برنامه ریزی برای خرابکاریهای درون کشور توسط ایادی بیگانه از آستین گروههای تجزیه طلب و نیز گروههای سیاسی مطرود خارج از کشور.
- برنامه ریزی برای بمباران هوایی تاسیسات حساس هسته ای، نظامی و اقتصادی. جتهای جدید و بی نظیر اف22 که اکنون در حال تحویل به نیروی هوایی امریکاست، کاملا نامرئی هستند و براحتی میتوانند بیایند و بروند بدون اینکه سیستم راداری ما هرگز بتواند آنها را آشکارسازی کند. بقیه امکانات هوایی و ماهواره ای امریکا و ناتو را خودتان می دانید. ما با یک مشت اف 4 و 5 فسیل شده و اف 14 های لنگان و چند میگ قدیمی فقط می توانیم هدف تمرین تیراندازی آنها باشیم و شماری موشک های گران قیمت و از رده خارج که به آسانی در فضا منهدم می شوند. فراموش نکنید که افزون بر تجهیزات مدرن نظامی ترکیه، امارات هم 76 جت پیشرفته اف 16 تحویل گرفته و هر دو کشور به خاک ما چشم طمع دوخته اند.
- برنامه ریزی برای حمله برق آسای زمینی از ترکیه، جمهوری آذربایجان، جنوب عراق و افغانستان. پاکستان را هم از آستین تجزیه طلبان بلوچ فراموش نکنید.
چنین تجاوزی به خاک ایران باعث همکاری و تشویق گروه های تجزیه طلب در چهار نقطه کشور با بیگانگان متجاوز خواهد شد و دستکم سه منطقه اعلام استقلال کرده بصورت کشور های مستقل از خاک ایران جدا خواهند شد و سه جزیره خلیج فارس از دست خواهند رفت. تکرار21 آذر 1325 بعلت شرایط متفاوت منطقه ای امکان پذیر نخواهد بود. با پیش بینی من، یک سوم خاک ایران از دست خواهد رفت و در تاریخ، جمهوری اسلامی همتراز ساسله قاجاریه که بخش بزرگی از خاک ایران را با بی خردی از دست داد ارزیابی خواهد شد.
راه حل پیشنهادی زیر فقط یک ترفند برای ایجاد تردید و شکاف در اردوی دشمنان ایران است. البته منافع اقتصادی و استراتژیک آن، در صورت موفقیت، قابل ملاحظه خواهد بود:
دستور دهید یک شرکت بزرگ سهامی عام تشکیل شود. همه تاسیسات و داراییهای دو نیروگاه بوشهر، تاسیسات تولید خمیر زرد اورانیوم در اصفهان و تاسیسات غنی سازی نظنز همگی ارزیابی و بعنوان سرمایه موجود به شرکت عام واگذاری شوند. ازسوی دیگر، سرمایه لازم برای تکمیل و اداره نیروگاهها و تکمیل تاسیسات اصفهان و نطنز برآورد شود. مجموع اینها سرمایه ثبت شده می شود. آنگاه پنجاه درصد سهام (نه 49%) در بورس عرضه شود. همزمان وبیدرنگ درخواست نام نویسی سهام شرکت در بورسهای لندن، پاریس، نیویورک، هنگ کنگ و توکیو شود. ازآنجا که ممکن است بورسهای بزرگ در آغاز کار، به دلایل ناباوری یا فشارهای سیاسی، ازاین کار استقبال نکنند، همزمان سهام را دربورسهای کوچک منطقه و اروپا هم عرضه کنید. من تصور می کنم که حتا اگر عرضه سهام در بورسها در آغاز موفقیت آمیز نباشد، مخالفان فعالیت هسته ای ایران مواجه با موجی از افکار عمومی جهانی خواهند شد که این کار را نشانه صداقت ایران ارزیابی خواهند کرد. عملیات غنی سازی در نطنز را به هر بهانه برای مدتی بسیار محدود داوطلبانه متوقف کنید و، پس از تشکیل شرکت بالا، بگذارید آن شرکت عملیات را بعنوان یک فعالیت اقتصادی از سر بگیرد.
البته گزینه دیگر برای نجات، تسلیم به خواستهای غرب و گذشتن از حقوق قانونی ملت ایران خواهد بود.