مصاحبه شمس رنجبر با کورش زعیم درباره دریاچه پاسارگاد
12 فروردین 1387
شمس رنجبر: آقای زعيم، حتماً خبرها را شنيده ايد. کارشناسانی که برای سازمان ميراث فرهنگی مطالعه می کنند مدعی شده اند که بين دهانه ی تنگه بلاغی و آرامگاه کورش در زمان ساختن اين بنا درياچه ای وجود داشته. با مطالعاتی که شما و مهندسان ديگر در منطقه تنگه بلاغی و پاسارگاد انجام داده ايد می شود برای ما بگوييد که وجود درياچه ای در نزديکی پاسارگاد تا چه حد ممکن است؟
کورش زعیم: من تصور می کنم که سازمان میراث فرهنگی جمهوری اسلامی که رسالتش نابودکردن آثار تاریخ و فرهنگ کهن ایران است، حال که در رابطه با پاسارگاد با اعتراض شدید مردم ایران روبرو شده، دست به این ابتکار زده است. سه سال پیش، در آغاز بحران سد سیوند، ما مطالعاتی دررابطه با ارتفاعات تنگه بلاغی و دشت پاسارگاد کردیم که من در دی ماه 1384 طی یک سخنرانی و مقاله و مصاحبه های متعدد ارائه دادم. این بررسی هم در مورد عدم توجیه اقتصادی و فنی سد بود، و هم در مورد آسیب هایی که آب و رطوبت به آثار تاریخی منطقه می رساند. در این مقاله که با نمودار و نقشه ماهواره ای همراه بود، ما نشان دادیم که چگونه در صورت پر شدن سد، آب ممکن است به دشت پاسارگاد جریان یابد و بخش هایی از دشت را که بطور طبیعی بلندایی پایین تر از سطح سد دارند پر کند، و گودی های دشت را تبدیل به دریاچه کند. افزون بر این، ما اشاره کردیم که هنگام سیلاب های فصلی، آب به دشت پاسارگاد نفوذ می کند و این گودی ها را پر می کند. اشاره ای هم به سیل بزرگ چند سال پیش کردیم که تا پله دوم آرامگاه کورش را آب گرفته بود. این اشخاص به ظاهر پژوهشگر از این سخنان من که در دشت پاسارگاد تفاوت ارتفاع وجود دارد، و گودی هایی وجود دارد که هنگام سیل از آب پر می شود، استفاده کرده به فکر افتاده اند که با عجله طی مقالاتی بظاهر پژوهشی، ولی کودکانه و بدون هیچ ارزش علمی، ناگهان در دشت پاسارگاد دریاچه باستانی کشف کنند!
من براستی متاسفم که برخی اشخاص بخاطر چند شاهی مال دنیا و شهرت طلبی، از موقعیت دانشگاهی خود سوء استفاده می کنند و به تاریخ و فرهنگ و ملت ایران خیانت می کنند. این پژوهشگران گمراه کننده، روزی باید به این ملت پاسخ بدهند.
شمس رنجبر: همانطور که می دانيد زمزمه ای هم شده که می گويند حالا که معلوم شده قبلاً در آنجا درياچه ای وجود داشته، بهتر است همان درياچه را دوباره بوجود آوريم. آيا با اطلاعات و دانش مردمان امروز، بودن درياچه ای کنار آرامگاه کورش به محوطه های باستانی آن منطقه به خصوص پاسارگاد لطمه می زند يا نه؟
کورش زعیم: مسئله آسیب به سازه آرامگاه کورش چیزی نیست که نیاز به دانش و تخصص ویژه ای داشته باشد. هر آدم عامی هم می تواند بفهمد که رطوبت هوا سنگهای آهکی را آسیب می رساند. یا اینکه گلسنگ ها فقط با رطوبت رشد می کنند و اینکه گلسنگ ها سنگها را می خورند و از هم می پاشانند. من پیشتر در برابر ادعاهای بی پایه مسئولان وزارت نیرو و سازمان میراث در این باره شرح داده بودم که سنگهای آهکی از مقدار زیادی کربنات کلسیم یا کالسیت تشکیل شده اند که یک ماده کانی مرکب از کلسیم، کربن و اکسیژن. رطوبت هوا با دی اکسید کربن که درهوا وجود دارد ترکیب و به اسید ضعیفی بنام اسید کربنیک تبدیل می شود. اسید کربنیک با کربنات کلسیم موجود در سنگ آهکی ترکیب و کلسیم را آزاد می کند. به عبارت دیگر، سنگ در اسید حل می شود و تبدیل به خاک سنگ می شود و ریزش می کند.
در باره گلسنگ ها هم شرح داده بودم که گلسنگ ترکیبی از یک نوع قارچ و یک نوع جلبک است. قارچ موجود در گلسنگ برای تغذیه نیاز به مواد کانی مانند آهک موجود در سنگ دارد. بنابراین، رطوبت را می گیرد و با دی اکسید کربن موجود در هوا ترکیب می کند و همان اسید کربنیک را می سازد و اسید کربنیک سنگ را تجزیه می کند و اجازه می دهد که آهک آن را گلسنک برای رشد خود بخورد، یا به زبان عامی ایجاد فرسایش کند.
مطالعه رفتار کشورهای باستانی دیگر جهان مانند یونان، ایتالیا، مصر و چین، با سازه های باستانی و مبارزه آنها با رطوبت و گلسنگ به علت وجود این فرآیند است.
شمس رنجبر: به نظر شما اين جنجال اخير در ارتباط با درياچه چيست؟ يعنی شما به عنوان يک فعال اجتماعی در ايران چه چيزی پشت ماجرا می بينيد؟
کورش زعیم: فراموش نکنید که ساخت خود سد سیوند هم دلیلی بجز سودجویی نداشت. من می بینم که آقایان پس از اینکه توجه و استقبال مردم از پاسارگاد و آرامگاه کورش را مشاهده کردند و برنامه هایشان در رابطه با سیوند و پاسارگاد با اعتراض شدید مردم روبرو شد، به فکر افتاده اند که از پاسارگاد به عنوان یک مرکز تولید درآمد و ثروت بهره برداری کنند. آنها آغاز به خرید زمین های آن منطقه از کشاورزان کردند با این قصد که پاسارگاد را تبدیل به یک پروژه تجاری کنند. برای این کار باید در آنجا دریاچه بسازند تا قایق سواری و تفریحات روی آب براه اندازند، محوطه سازی کنند و سازه هایی مانند رستوران، هتل و مراکز خرید و برجهای آپارتمانی و غیره احداث کنند تا بتوانند آنها را با قیمت های گزاف به عنوان یک مرکز توریستی جهانی به سرمایه گذاران بفروشند. چون با توجه به اعتراض های مربوط به افزایش رطوبت و آسیب به سازه های تاریخی، می دانستند که مردم به این طرح اعتراض خواهند کرد، لازم بود که در آنجا یک دریاچه باستانی کشف شود تا هم مسئله رطوبت دریاچه سد سیوند کمرنگ شود و هم احداث یک دریاچه دیگر توجیه پذیر شود.
من در همان سال 84، که بحران سد سیوند آغاز شد، به دعوت معاونت سازمان میراث جلسه ای درباره خطرات آب و رطوبت با آنها داشتم و ضمنا به آنها اخطار کردم که اگر آبگیری سد سیوند را پیگیری کنند ما به اقدامات قضایی علیه آنها دست خواهیم زد، که سرانجام مجبور شدم این کار را بکنم. اکنون هم به این آقایان هشدار می دهم که دست از شیطنت بردارند و دندان طمع را از پاسارگاد و آرامگاه کورش بیرون بکشند.