ماجراي اربيل، هشداري به ايران/هرميداس باوند در مصاحبه با روز
28 دی 1385
باربد کاوه
با دکتر هرميداس باوند، کارشناس مسايل بين الملل درخصوص سياست جديد آمريکا در خاورميانه و ايران گفت و گو کرده ايم. او معتقد است ايران سياست جديد آمريکا را جدي نگرفته است و قرارداد با ونزوئلا جنبه تبليغاتي دارد.همچنين پرداخت 6 ماه حقوق کارمندان فلسطيني توسط دولت ايران که مثل نمک پاشيدن بر جراحات داخلي مردم ايران است.
نظر شما درباره دستگيري ديپلمات هاي ايراني توسط آمريکا چيست؟
اگر اين ها کارکنان کنسولگري بودند به موجب قواعد عرفي حقوق بين الملل و کنوانسيون مصونيت هاي کنسولي، آمريکا مسئول است؛ اما اگر کارکنان يک دفتر اقتصادي يا دفتر سياسي بوده انداين مقوله ديگري است که در هر حال نشانه آغاز اتخاذ يک استراتژي جديد از سوي آمريکا در قبال جمهوري اسلامي و بيشتر به منزله هشدار است. آمريکايي ها از اين به بعد در قبال اقدامات جمهوري اسلامي ايران صرفا با تذکر و اعتراض بسنده نخواهند کرد و حداقل عکس العمل اقدامي نشان خواهند داد. به نظر مي رسد آمريکايي ها طي يک برنامه ريزي جديد مي خواهند روي ايران متمرکز شوند و مسايل عراق را اينگونه حل کنند.
آمريکا چرا اين سياست جديد را انتخاب کرده؟
آنها وقتي با مشکلات عراق مواجه شدند اين استراتژي را انتخاب کردند که البته در همان خط قبلي است. شايد اين استراتژي "جديد" لقب گرفته باشداما در جهت استفاده از قدرت نظامي است. آمريکايي ها احتمالا اعتراضاتشان را افزايش خواهند داد و فراتر عمل خواهند کرد که اين مسايل عراق را هم در سايه قرار دهد.
رو دررو قرار دادن اعراب و ايران سياست جديد آمريکا معرفي شده. اين سياست تا چه اندازه جدي است؟
اين رودررويي به شکل تقابل بين ايران و اتحادي از کشورهاي عربي خواهد بود. اين استراتژي جديد و بسيار هم جدي است. حال نتايج اين سياست منوط است به حوادثي که در آينده نزديک اتفاق خواهد افتاد.
يعني اين سياست قابل اجرا است؟
بستگي دارد به عکس العمل ايران. در هرحال دو مساله به موازات هم حرکت مي کنند. يکي اين مساله که آمريکايي ها معتقدند ايران دارد دخالت مي کند يا بحران هاي عراق را تشديد مي کند و اينگونه تبيين مي کنند که مسئول کشته شدن سربازان آمريکايي، ايران است. يکي هم مساله انرژي هسته اي است. آمريکايي هابرپايه اين دو مساله سياست جديد خود را طرح کرده اند.
آيا ايران اين استراتژي جديد را جدي گرفته؟
ايران که تابه حال غير از مسافرت آقاي لاريجاني به عربستان سعودي کار خاصي نکرده است. اما اظهاراتي که تا به حال داشتند نشان از اين ندارد که اين استراتژي را چندان جدي گرفته باشند. اما شرايط اقتضا مي کند که اين مساله را جدي تر تلقي کنيم.
قرارداد 2 ميليارد دلاري که بين ايران و ونزوئلا براي کمک به کشورهاي ضدامپرياليستي بسته شده چه مبنايي داشت؟
ببينيد، ونزوئلا يک کشور دوردست و حياط خلوط آمريکا است. اصلا همکاري در اين زمينه برآيندي ندارد. شايد از نظر رواني تاثيري بگذارد.
يعني اين قرارداد جنبه عملي ندارد؟
نه اصلا.
پس چرا اين قرارداد را بستند؟
اين را ديگر بايد از خودشان پرسيد. ونزوئلا هيچ وجه اشتراکي با ما ندارد، اتفاقا اسرائيل را به رسميت مي شناسد و با اين کشور و همچنين آمريکا رابطه دارد. بعدهم اين درست که هر دو عضو اوپک هستند اما تصيماتي که در اوپک گرفته مي شود دسته جمعي است. بزرگترين توليد کننده معمولا بيشترين تصميم گيري را دارد. بنابراين اين قرارداد بيشتر جنبه تبليغاتي دارد و جنبه عملي ندارد. اين قراردادها نمي تواند حلال مشکل ايران شود.
تحليل شما از توافق بين محمود عباس و اسماعيل هنيه چيست؟
به هرحال اگر توافقي براي مذاکره با اسرائيل صورت بگيرد و اگر بتوانند مسائلشان را حل کنند يک مقدار زيادي از تنش هاي خاورميانه کاسته مي شود.
آيا اين امر با سياست هاي ايران در خاورميانه همخواني دارد؟
اين ها به ايران کاري ندارند، بلکه از ايران و امثالهم استفاده مالي، تبليغاتي و رواني مي کنند اما تابع نظراتشان نيستند. آن ها از ابتدا دنبال منافع و خط مشي خودشان هستند و نيازي هم به اجازه گيري از ايران نمي بينند.
اما ايران حقوق 6 ماه کارمندان فلسطيني را يک جا مي دهد درحاليکه کارگران خودش بيش از يک سال است حقوق نگرفته اند.
اين کار ايران هيچ توجيهي ندارد. اين پول از جيبش رفته و آن ها هم به هيچ وجه تابع دستورات جمهوري اسلامي نيستند و فقط مي خواهند بهره برداري مالي و تبليغاتي بکنند.
اهداي اين کمک ها چه تاثيري در داخل ايران دارد؟
با توجه به مشکلات روز افزوني که مردم ايران دارند و دولت هم قادر به حل اين مشکلاتشان نبوده اين کمک ها مثل نمک پاشيدن بر جراحات داخلي مردم ايران است.
@@@@@@@@@@@@2
هرميداسباوند: آثار سياسی تجديدنظر در روابط با آژانس بيشتر است، ايسنا
- آمريكا از اقدامات واكنشی ايران در قبال قطعنامه سوء استفاده میكند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: انرژي هستهيي
يك استاد دانشگاه گفت: آثار سياسي تجديد نظر ايران در روابط با آژانس بيش از آثار فني و حقوقي آن در چارچوب ان.پي.تي است.
دكتر داود هرميداس باوند، استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار انرژي هستهيي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با اشاره به ابلاغ قانون الزام دولت به تجديد نظر در روابط با آژانس بينالمللي انرژي اتمي را براي اجرا از سوي دكتر محمود احمدينژاد اظهار داشت: محدوديت در بازرسيها از مراكز غير هستهيي ايران كه تاكنون بازرسي از اين مراكز از سوي ايران پذيرفته ميشد و همچنين محدوديت در تعداد بازرسيها از جمله اقدامات قابل تجديدنظر ميتواند باشد.
وي گفت: متاسفانه اقدامات واكنشي ايران در قبال قطعنامهي شوراي امنيت مورد سوء استفاده آمريكا به لحاظ بينالمللي قرار ميگيرد.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: هر اقدامي در زمينهي خروج از ان.پي.تي يا تجديدنظر در روابط با آژانس به مصلحت و راهگشاي مشكلات فعلي ايران در مسالهي هستهيي نيست.
هرميداس باوند با اشاره به قطعنامهي 1737 تصريح كرد: قطعنامهي 1737 يك قطعنامهي خزنده است. نه تنها تحريم در برنامههاي هستهيي و موشكي ايران را در نظر گرفته است بلكه كميتهي 15 نفره بررسي تحريمها اين اختيار را دارد كه اقلام، كالاها و خدمات و غيره اضافه بر آنچه در قطعنامه به آن اشاره شده است را در نظر گرفته و گسترش دهد.
اين كارشناس مسايل بينالملل گفت: در حال حاضر در شرايطي انفعالي قرار داريم متاسفانه هيچ اقدام قابل توجهي از سوي طرفين براي باز كردن باب گفتوگو ديده نميشود. در صورت ادامهي مسير فعلي ايران بايد پيامدهاي منفي پيش رو را در نظر بگيرد.
وي با اشاره به تحركات آمريكا در منطقه به ويژه در عراق اظهار داشت: مشكلات عراق روز افزون است و آمريكا سعي دارد براي حل اين مشكلات از ايران به عنوان سپر بلا استفاده كند. همه ميدانند كه پشت بحران عراق كشورهاي عربي اسلامي منطقه قرار دارند اما نسبت به آنها يك شبه سكوت وجود دارد، همانطور كه در مورد پاكستان و حمايتاش از طالبان اين مساله صدق ميكند.
هرميداس باوند با بيان اين كه رويهي اظهار نظرهاي تند مقامات كشورمان به مصلحت كشور و منافع ملي نيست گفت: متاسفانه امروز آمريكا به راحتي ايران را به دخالت در عراق متهم ميكند و ديپلماسي كشور در اين زمينه اقدام عملي و نتيجه بخشي صورت نميدهد.