| | |
|
| |
مراسم بزرگداشت نصرت الله اميني در واشنگتن برگزار شد | | 7 اردیبهشت 1388 بازگشت به صفحه قبل | |
شهردار اميني عليرغم کهولت سن اوضاع و احوال سياسي را از نظر دور نمي داشت: "اخيرا مقاله اي در يکي از مجلات ايراني چاپ شده بود در رابطه با شهرداري تهران از قبل از مشروطيت تا اکنون. در اين مقاله همه دوره ها ذکر شده بود غير از دوران مصدق که نصرت الله اميني شهردار تهران بود. زماني که لوله کشي آب به جنوب تهران رفت و مردم از او به عنوان شهردار جنوب تهران ياد مي کردند. وقتي وي مقاله را مي بيند ناراحت شد و با ديدن عکس احمدي نژاد به عنوان شهردار وقت تهران جمله اي از سر ناراحتي به زبان آورد ..."
ميان چهره هاي ايراني که زماني در ايران مسووليت داشتند اميني از محبوب ترين ها بود. به گروه ها و فکرهاي مختلف احترام مي گذاشت و به همين جهت طي مدت بيماري زماني نبود که صداي زنگ تلفن قطع شود.
نصرت الله اميني هشت سال قبل از انقلاب به آمريکا سفر کرد. او همچنين به تناوب به ايران سفر مي کرد. در سال ۱۳۵۷ و درست قبل از پيروزي انقلاب به نوفل لوشاتو سفر کرد تا با آيت الله خميني که سابقه آشنايي داشت ديدار کند. اندکي پس از انقلاب وي در کابينه مهندس بازرگان استاندار فارس شد. وقتي وي وارد شيراز شد از انحلال کميته هاي امام در استانداري خبر داد و از گروه هاي ديگر انقلابي خواست که در اموراستانداري دخالت نکنند. اما دخالت ها همچنان ادامه داشت. بنابراين اولين استانداري بود که استعفانامه خودش را به دست آيت الله خميني داد. فريبا اميني مي گويد که او در ديدار خود با رهبرانقلاب با شوخ طبعي خاص خودش که تا آخرين لحظات عمر نيز همراه وي بود گفت: "شما داپم از مستکبرين و مستضعفين صحبت مي کنيد اما همه را مستاصل کرده ايد. آيت الله خميني مي گويد: آقاي اميني حالا با من قهر کرديد؟ و وقتي پاسخي از اميني نمي شود مي گويد اگر من هم قهر کرده بودم انقلاب نمي شد."
دختر شهردار سابق تهران ادامه مي دهد: "در همان دوران کوتاه استانداري آيت الله خلخالي به همراه عده اي از اعوان و انصار گفتند که در راه شيراز هستند تا تخت جمشيد را به عنوان نمادي از طاغوت خراب کنند. نصرت الله اميني اعلام مي کند که بايد از روي جنازه من رد شويد تا بتوانيد چنين کاري کنيد. همزمان نيروهاي انتظامي مامور مقابله با اين حرکت مي شوند. تاثير مقاومت اميني آنچنان بود که خلخالي و دوستان در ميانه راه بازمي گردند."
اميني به قانون احترام مي گذشت و قضاياي روز را از زوايه يک قاضي و کيل نگاه مي کرد. نگران ايران و از وضعيت کنوني ناراحت بود. همراه مي گفت که اين مردم هستند که بايد سرنوشت خود را تعيين وخارجي ها نبايد در امور ايران دخالت کنند. فريبا اميني مي گويد: "پدرم مي گفت که اين يک روند طولاني است و هر کشوري دوران خودش را طي مي کند. مثلا زمان مصدق آمدند و کودتا کردند و بعد از انقلاب هم اميدوارم بوديم دموکراسي به ايران بيايد ولي نشد. در مجموع با هرنوع دخالت خارجي ها در امور داخلي ايراني صددرصد مخالف بود. مي گفت مردم بايد به نحوي به حکومتي که دلخواهشان است برسند. به علاوه، شديدا مخالف دولت احمدي نژاد بود. در مصاحبه اي گفته بود کسي که نمي تواند شهر تهران را اداره کنداز اداره يک کشور برنخواهد آمد. مي گفت اداره يک مملکت افرادي قابل و وارد به مساپل سياسي واقتصادي مي خواهد که احمدي نژاد چنين افرادي را در اطراف خودش ندارد."
آروزي آقاي شهردار، حکومت قانون بود: "اينکه ايران روي پايه درستي اداره شود. همان قانوني که در زمان مصدق تا حدودي اجرا مي شد. اينکه مطبوعات آزاد باشند و اقتصاد کشور به نحوي باشد که مردم دروضعيت نگران کننده نباشند. خيلي اعتقاد داشت که بايد قانوني تنظيم شود که به مردم از نظر اقتصادي رسيدگي شود و به نيازهاي جامعه از جنبه هاي مختلف پاسخ دهد."
فريبا اميني مي گويد: "يک بار به آيت الله خميني گفته بود يعني چه که شما مي گوييد کارخانجات و شرکت هاي خصوص نبايد باشند؟ بالاخره بايد کشور به نحوي اداره شود؟ همواره واقع بين بود و مي گفت نبايد فقط با حرف هاي بي پايه و شعر ممکلت داري کرد. با اينکه اهل نماز بود ومذهبي، هميشه اعتقاد داشت که دين بايد از سياست جدا باشد. اين از مهمترين ايده هاي پدرم بود. مي گفت به هيچ وجه روحانيت نبايد در حکومت دخالت کنند. يکي از اختلافاتش با آيت الله کاشاني قبل از کودتا اين بود که وي مخالف شهردارشدن پدرم بود چرا که او مي گفت روحانيت نبايد در سياست دخالت کند." | | بازگشت به صفحه قبل نسخه قابل چاپ لینک دائمی به این خبر | |
|