استقلال - آزادی - عدالت اجتماعی (جمهوری ایرانی)
به سایت خبری جبهه ملی ایران ،پرببنده ترین سایت نیروهای ملی خوش آمدید
این سایت خبری مستقل است و به انعکاس اخبار تشکلهای جبهه ملی ایران و نیروهای ملی در سراسر جهان اختصاص دارد
از دیگر صفحات این تارنما در زیر این پیام با کلیک روی صفحه دیدن کنید
 
¤ اخبار دانشجویی
¤ صدور حکم زندان برای ۲۰ نفر از بازداشت شدگان زلزله آذربايجان
¤ دیدار اعضای جبهه ملی ایران با فرید طاهری
¤ روز دانشجو در مزار کیانوش آسا/ بیانیه دفتر تحکیم وحدت
¤ احضار مجدد پیمان عارف به دادگاه
¤ پیمان عارف بار دیگر از تحصیل محروم گردید.
¤ دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران در بیانیه ای مشترک: «صدای دانشجویان دربند باشیم»
¤ بیانیه‌ دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال; «تشکیل جبهه‌ دموکراسی‌خواهان برای صیانت از منافع ملت ایران در مقابل استبداد داخلی»
¤ ممانعت از آزادی پیمان عارف، فعال سابق دانشجویی
¤ پیمان عارف، دانشجوی زندانی، پس از اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شد
¤ پیمان عارف برای سومین بار بازداشت شد
سایتهای دیگر
 
مقالات
¤ صفحه اول  ¤ اخبار ايران  ¤ اخبار جبهه ملی  ¤ بیانیه های جبهه ملی  ¤ کورش زعيم  ¤ جبهه ملی اروپا  ¤  واشنگتن  ¤ اخبار دانشجویی  ¤ خارج از کشور  ¤ دکتر ورجاوند  ¤ زنان  ¤ نشریات  ¤ دیدگاه  ¤ دریادار مدنی  ¤ رضا آذرخش  ¤ اندیشگاه ملی/ آریان پور  ¤ کنگره ملی/ امیرانتظام  ¤ مقالات  ¤  عضويت  ¤ نهضت آزادی/حزب ملت ایران  ¤ کارگران  ¤  اسناد جبهه ملی  ¤ جوانان جبهه ملی  ¤ دکتر باوند  ¤ كانون انديشه و سخن.  ¤ بیژن مهر  ¤  سمينار جبهه ملی  ¤  فرهنگ  ¤ همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران  ¤ دفتر پژوهش های جبهه  ¤ اخبار زندانیان سیاسی  ¤ برنامه تلوزیون  ¤ اقتصاد  ¤ آلبوم عکسها  ¤ تماس با ما ¤ آرشیو خبرها
نقطه اوج وسقوط امپراطوری آتن / بینا داراب زند
24 آذر 1384   www.irandp.org   بازگشت به صفحه قبل 

اگر هدف از بررسی مبارزه طبقاتی آتن شناخت از ساختار حکومتی بر مبنای دمکراسی بود، دیگر لازم نمی دیدم از دوران افیالتس فراتر روم. چرا که اصلاحات افیالتس با تمرکز قدرت سیاسی در انجمن خلق (فوله) و شورای خلق (بوله) که اولی در برگیرنده کلیه شهروندان ذکور بالای سن قانونی و دومی متشکل از نمایندگان ایشان بود، ساختار حکومتی دمکراسی به کمال رسید. اما هدف من از این بررسی، درک نقش طبقات مختلف اجتماعی آتن و مبارزه ایشان در تحقق دمکراسی بود .به همین منظور مطالعه خود را از شکلگیری ساختار دمکراتیک آتن فراتر برده و خواهیم دید که چگونه مبارزه طبقاتی در تداوم خود و در رابطه با کمبودها و کاستی های ساختار اجتماعی آتن به سقوط امپراطوری آن ختم می گردد.
نمی خواهم به جملات انتزاعی و کلیشه ای چون "تضادهای موجود در جامعه طبقاتی باعث فروریزی قدرت اقتصادی و نظامی آتن گشت" بسنده کنم، بلکه سعی دارم حتی المقدور عواملی که نام "تضاد" بر آنها اطلاق می شود را مشخص سازم. پس تحقیق خود را تا روشن شدن عوامل فروریزی امپراطوری آتن ادامه می دهیم و از خود سوال می کنیم که آیا رابطه قدرت اقتصادی و نظامی آتن با دمکراسی آن بصورت مستقیم بوده است؟ آیا خصلت توسعه طلبانه و امپریالیستی آن با ساختار دمکراتیک آتن لازم و ملزوم یکدیگر بوده اند؟

پس از پایان جنگ با ایرانیان و ضرورت گسترش بازار برای بازرگانان و صنعتگران، افق دید شهروندان آتن از محدوده دولتشهر آتیکا به فراسوی مرزها گسترش یافت. همچنین مبارزه طبقاتی درونی آتن با مبارزه دولتشهرهای دمکراتیک (پیمان لاولی) علیه دولتشهرهای الیگارشی (پیمان پلوپونز) عجین گشت. با مرگ افیالتس فردی فرهیخته بنام پریکلس مقام نخست آرخونهای آتن را بدست آورد. او که شاگرد فیلسوفان بزرگی چون انکساگوراس و زون بود با درک ضرورت تاریخی و آرایش نیروهای سیاسی و طبقاتی آتن، اصلاحات افیالتس را دنبال کرد. او توانست قدرت سیاسی را در انجمن خلق ( فوله) و شورای خلق (بوله) حفظ کرده و از این طریق طبقه مزدگیران را راضی نگاه دارد. و از این طریق طبقه مزدگیران را راضی نگاه دارد. و از طرف دیگر با ادامه سیاست توسعه طلبی و گسترش نفوذ آتن، جامعه را به تصمیم گیری به نفع منافع بازرگانان و قشرهای وابسته به ایشان جهت دهد. او با برقرار کردن ارتباط میان منافع این دو طبقه، هدف توسعه بازار را با دمکراسی خواهی طبقه مزدگیران پیوند داد. او رقابت با اسپارت که در واقعیت باز کردن بازارهای جدید برای بازرگانان و رشد اقتصادی و ازدیاد ثروت آنان بود را به مثابه تنها راه حفاظت از دمکراسی درمقابل الیگارشی جلوه داد و آنرا کلید موفقیت خود در طول دوران زمامداری اش ساخت. "اتنیان دوره پریکلس که زندگی و دارایی خود را داوطلبانه فدای عظمت شهر خود می کردند، در تعقیب واقعگرایانه هدفهای زمان جدید هیجان خاصی احساس می کردندکه در آن، حسابگری سودپرستانه و از جان گذشتگی وطن پرستانه به هم آمیخته بود و این دو یکدیگر را تشدید می کردند. دولت آتن یکایک شهروندان را معتقد کرده بود که فرد فقط در صورتی از رفاه برخوردار میتواند شد که شهر توانگر و نیرومند باشد، و بدین سان خودخواهی طبیعی مردمان را محرک بزرگ رفتار اجتماعی آنان ساخته بود "(2)

توکودیدس، متفکر سیاسی و تاریخ نگار دوران جنگ های پلوپونز، این هماهنگی بین دولت و مردم و طبقات مختلف آتن را به کلیه شئون زندگی سیاسی اقتصادی و اخلاقی آنها تامیم می دهد. ورنریگر در این مورد می گوید: کلمه "پولی تیا" در زبان یونانی تنها به معنی نظام سیاسی دولت نیست بلکه به تمامی زندگی در دولتشهری دلالت دارد. گر چه نظام سیاسی آتن، مانند انظباط سخت اسپارتی بر همه جزئیات زندگی روزانه شهروندان نظارت نداشت، ولی نفوذ دولت همچون روحی فراگیر در تمامی زندگی هر آتنی اثر می بخشید. در زبان یونانی امروز لفظ "پولی توما" به معنی فرهنگ بکارمیرود که شاید آخرین نشانه پیوستگی قدیم زندگی و سیاست باشد و بی سبب نیست که تصویری که پریکلس از زندگی اجتماعی آتن قدیم به ما می نماید کل محتوای زندگی خصوصی اعم از اقتصاد و اخلاق و فرهنگ و تربیت در برگرفته است......این دولت برای توکودیدس موجودی ایستا و بی حرکت نیست بلکه به عنوان حامل زندگی اقتصادی و معنوی نوعی هماهنگی هراکلیتی تضادهای اجتناب ناپذیر است و از این رو آنرا از زبان پریکلس به عنوان میدان بازی آزاد تضادهای گوناگون حفظ منافع شخصی و لذت بردن مشترک از مواهب عالم، کار و استراحت، اشتغال و فراغت، روح و اخلاق، فکر و نیروی فعالیت معرفی می کند. رهبر بزرگ آتنیان به نیروی بیانی تقلیدناپذیر این آرمان را در برابر چشم هموطنانان خودقرار می دهد تا آنان را در روزهای بحرانی جنگ به ارزش آنچه برایش می جنگیدند آگاه کند و عشق شهر را در دلشان جایگزین سازد.(2)

در اینجاست که ما با یکی از عوامل رشد جامعه آتن روبرو می گردیم که در عین حال و در شرایطی دیگر به ضد خود تبدیل گشته و به زوال و فروپاشی آن کمک می کند. این عامل، فرهنگ مسلط در آن دوران بود. همانطور که گفتیم توسعه طلبی طبقه میانه، سودپرستی و منفعت طلبی و فردگرایی را نیز به همراه آورد. در حقیقت دوران پریکلس درخشانترین و شکوفاترین مرحله حیات تاریخی آتن است. چرا که بازرگانان و صادرات توسعه فراوانی یافت و آتن ثروتمند به مردم خود رفاه هدیه کرد. همین امر باعث جذب هنرمندان، شعرا و فلاسفه از اقصاء نقاط یونان به آن شهر گشت. و به مرکز فرهنگی یونان تبدیل شد. پریکلس نیز بمثابه قهرمانی جلوه کرد که این شرایط را برای شهروندان خود مهیا ساخته و به همین دلیل از پشتیبانی ملت برخوردار بود. دولت و ملت آتن از این موقعیت به خود می بالیدند. نفوذ اقتصادی و قدرت نظامی آتن را به یک امپراطوری تبدیل ساخته و از لحاظ فرهنگی نیز یکه تازمیدان گشته بود. در همین دوران و درست به همین علت رقابت سیاسی روزافزونی میان آتن و متحدانش از یکسو و دولت هایی که در گروه معروف به پیمان پلوپونز گرد آمده و زیر رهبری اسپارت، مرکز ارتجاع یونان بودند، از سوی دیگر در گرفته بود. آتن نیز اکنون با متحدان خودکه قبلا در اتحادیه ی مشهور به پیمان دلوس گرد امده بودند، رفتار یک متحد را نداشت، بلکه در میان آنها نقش رهبر و سرپرست و حتی فرمانده را بعهده گرفته بود.(3)

بدین ترتیب می بینیم که با اشتراک منافعی که بین طبقه مزد گیران و بازرگانان احساس می شد آتن و پریکلس موقعیت ممتازی را در سراسر یونان بدست آوردند. اما هنوز دو سال از زمامداری پریکلس نگذشته بود که رقابت اقتصادی آتن و یکی از دولتشهرهای هم پیمان اسپارت به نام کورینت (کورینثوس) به جنگ 13 ساله ای دامن زد که به "صلح سی ساله " انجامید. پریکلس و طبقه میانی آتن در حقیقت برنامه متحد کردن یونان را زیر رهبری آتن در سر می پروراندند از فرصت صلح استفاده کرده و موقعیت آتن را در مقابل اسپارت تثبیت کردند. آنها همچنین از این شرایط برای تداوم سیاست گسترش طلبی و تهاجم صلح آمیز اقتصادی و تقویت نیروی دریایی خود استفاده بردند. اما دیری نپائید که متحدان اسپارت که توان رقابت مسالمت آمیز با آتن را نداشتند و بخصوص درمقابل الگوی دمکراتیک آن احساس خطر می کردند به دولت اسپارت فشار آورده که به این شرایط خاتمه دهد. بالاخره حکومت اسپارت در سال 431 ق م با آتن وارد جنگ شد. جنگی که در تاریخ یونان بعنوان جنگ پلوپونز شهرت یافت و باعث سقوط امپراطوری آتن و تضعیف غیرقابل جبران اسپارت گشت.

دراینجا نیازی نیست که به جزئیات این جنگ وارد شویم. طبیعی است که با ورود اسپارت به جنگ زندگی در آتن با دشواریهای فراوانی روبرو گشت. توده مردم به ناچار به درون حصارهای شهر نقل مکان کردند. همچنین پناهندگان غیر بومی زیادی از شهرهای جنگ زده به این شهر هجوم آوردند. اوضاع شهر روز به روز بدتر شد و شرایط زندگی مردم به وخامت گرایید. بخصوص با شیوع طاعون، مردم هراسناک، خشمگین و نا ارام گشتند.
توکودیدس به درستی تاثیرات جنگ را در آتن و مردمانش توضیح داده است: در زمان صلح دولت و افراد به آسانی از فرمان عقل اطاعت می کنند زیرا دچار اظطرار نیستند ولی جنگ به دشواریهای زندگی می افزاید و توده مردم را به زور مجبور می کند که سیرت خود را با اوضاع و احوال محیط منطبق سازند. در جریان انقلابی که جنگ به همراه آورد بازار نبردهای حزبی و توطئه و انتقام جویی گرم شد و یاد انقلاب های پیشین و دردهایی که براثر آنها به مردم روی آورده بود شدت و خشونت هر شورش را افزایش داد. توکودیدس در این ارتباط سخن از واژگون شدن همه ارزشها می گوید....

اعتماد مردمان به یکدیگر به کلی از میان رفته بود و هرگاه حریفی به علت ضعف یا عدم دسترسی به وسایل مجبور میشد سوگند بخورد, سوگندش علامت ناتوانی تلقی می گردید و طرف مقابل می دانست که حریفش همینکه دوباره قدرت یابد ضربه ای محکمتر به او خواهد زد و از سوگند فقط برای اغفال او استفاده خواهد کرد. رهبران احزاب، اعم از دمکراتها و اشراف، دائم شعارهای حزب خود را تکرار می کردند در حالیکه هیچیک برای آرمانی والا نمی جنگید. یگانه محرک هر کس مال و جاه طلبی و شهوت قدرت بود و آرمانهای سیاسی کهن فقط همچون سپری برای این حزب یا آن حزب بکار می رفت.(4)

در چنین شرایط و کشاکش ها بود که پریکلس اعتبار و نفوذ و حیثیت خود را از دست داد و متهم به اختلاس و هدر دادن اموال عمومی گشت و در نتیجه انتخابات سالیانه را باخت و برای مدتی کنار گذاشته شد. اما به علت بی کفایتی جانشینانش در سال بعد مجددا انتخاب گشت. اما این بازگشت بیش از سه ماه دوام نیاورد و در اثر ابتلا به طاعون جان باخت. و با درگذشت او درخشانترین دوران تاریخ یونان سپری شد.

پس از مرگ پریکلس تضادها ی درونی جامعه آتن که جنگ دهساله توان آنرا گرفته بود، افزایش یافت و درگیری میان اکثریت شهرنشین دمکرات و افراطی آتن و روستائیان و کشاورزان تشدید می شد. بدین سان دو سال پس از مرگ پریکلس جبهه دمکرات و افراطی آتن در شورای خلق (بوله) زیر رهبری کلئون گرد آمد و گروه معتدل نیز نیکیاس را ......به رهبری برگزید......(5)

اما همانطور که توکودیدس گفته بود شعارهای حزبی هر دو رقیب چیزی جز استتار جاه طلبی و شهوت قدرت نبود. نیکیاس که نماینده معتدلین آتن محسوب میگشت به همان شدت کلئون افراطی خواهان ادامه جنگ بود. رقابت این احزاب نیز دیگر محتوای منافع طبقاتی شهر آتن و دمکراسی خواهی مردم را نداشت. کلئون توانست در چند سال پیروزیهایی بدست آورد اما تاثیر زیادی در جنگ نداشت. بر خلاف پریکلس که بر مبنای منافع آتن مدبرانه نیروهای خود را در نبردهای موثر شرکت می داد و از نبردهای بی حاصل دوری می جست، کلئون فقط به منافع شخصی خود و رقابت با مخالفینش فکر می کرد و دست به جنگهای بی حاصل می زد. جنگ هایی که درصورت پیروزی تاثیر مهمی نداشت، اما در صورت شکست ضربه بزرگی به توان نظامی آتن وارد می اورد.
اریستوفان که از کمدی نویسان آن عصربود، کلئون را در نمایشنامه هایش ظاهر می کرد و او را مورد تمسخر قرار می داد.....انتقاد اریستوفان از کلئون ضربه ای است از بالا به پائین. شاعر برای زدن این ضربه به او می بایست سر فرود آورد و خود را تنزل دهد، و تنزل از پریکلس به کلئون پس از مرگ نا به هنگام سردار بزرگ آتن، برای او و دیگران چنان شدید و ناگهانی بود که امکان نداشت همچون نشانه تنزل تمامی دولت احساس نشود. آتنیان که با بزرگ منشی و شرافت روحی پریکلس خو گرفته بودند از دباغ فرو مایه که رفتار مبتذل و عوامانه اش مایه ننگ تمامی قوم بود با انزجار روی برگرداندند. هنگام بحث از برنامه سیاسی کلئون در مجلس ملی، مخالفان لب به اعتراض نگشودند ولی علت سکوتشان بی بهرگی از شجاعت مدنی نبود بلکه احاطه انکارناپذیر کلئون بر مسائل سیاسی، و نیروی سخنوریش بود که دهان مخالفانش را بست. با اینهمه این مرد بزودی ضعف هایی از خود نشان داد که نه تنها خودش بلکه آتن و مردم آتن را رسوا کرد.(6)

اما این کوته فکری است که سعی کنیم سقوط امپراطوری آتن را منحصر به ضعف شخصیتی رهبرانش کنیم. چرا که حتی پس از کلئون، نیکیاس و الکیبیادس نیز از خود فرومایگی و بی لیاقتی نشان دادند. الکیبیادس که مثلا رهبر نیروهای دمکرات (بوله) بود، نهایتا برضد آتن و دمکراسی آن توطئه کرد و با پناهنده شدن به اسپارت ها و ایرانیان و ترغیب ایشان به حمله به آتن، نشان داد که انگیزه ای جز ارضای شهوت قدرت و منافع شخصی ندارد.

(توکودیدس) می نویسد پریکلس تا زمانی که زمام حکومت آتن را بدست داشت آتنیان را در راه باریک اعتدال میان افراط و تفریط رهبری می کرد و یگانه کسی بود که به هیچ اقدام دشوار تازه ای دست نیازید، نیروی دریایی را توسعه بخشید، درصدد گسترش قلمرو و حکومت آتن برنیامد و کشور را با خطری تازه روبرو نساخت.
ولی جانشینانش راه مخالف در پیش گرفتند و سائقه جاه طلبی و طمع نقشه هایی بزرگ را طرح کردندکه هیچ ارتباطی باجنگ نداشت، شکست آتنیان در پلوپونز ناشی از چند اشتباه معینی نبود بلکه یک ضرورت عمیق تاریخی بود زیرا نسل الکیبیادس، هم توده مردم و هم رهبرانشان مبتلای فردگرایی مفرط بودند، و چه در تن و چه در روح فاقد آن توانایی بودند که بر دشواریهای جنگ فایق آیند.(7)

بدین ترتیب می بینیم که با شیوع فرهنگ منفعت طلبانه و فردگرایانه طبقه میانی در جامعه آتـن که زمانی باعث رشد نیروهای مولد آن گشته بود چگونه به ضد خود تبدیل گشت و یکی از عوامل فروپاشی امپراطوری آتن شد. اما بنظر من توضیح توکودیدس کافی نیست. او روشن نمی کند که چرا این فرهنگ توانست فرهنگ غالب در آن دوران شود؟ بغیر از آنست که تسلط بازرگانان و اقشار وابسته به آنان بر ابزار تولید، حاکمیت و گسترش خواهی ذاتی ایشان باعث تسلط فرهنگ سودجویانه و منفعت طلبانه در آتن گشت؟ و یا ماهیت توسعه طلبانه و هژمونیسی آنان علت ایجاد تمایلات گریز از مرکز در متحدان پیمان دلوس شد و در نتیجه ضعف نظامی آتن را در مقابل آپارت به همراه اورد؟ و یا عدم توزیع عادلانه ثروت در میان طبقات اجتماعی بخصوص مزدگیران باعث تشدید مبارزه طبقاتی و عدم اتحاد درونی آتن گشت و زمینه را برای حضور رهبریت فراگیر چون سولون، تمیستوکل کله ایستنس،افیالتس و یا پریکلس خشک کرد؟

دکتر شرف الدین خراسانی در پیشگفتار کتاب "از سقراط تا ارسطو" می نویسد: امپراطوری آتن بزرگ سقوط کرد! نیروی دریایی آن فروریخت. گویی دمکراسی به خاموشی می گرایید. نظام برده داری و بهره کشی از بردگان که هیچگونه دلبستگی انسانی به جامعه ی آتن نداشتند، رفتار آتن در برابر متحدان خود و بهره کشی از آنان، توسعه طلبی دیوانه وار آن و نیز کوتاهی در بر آوردن خواست های قشرهای پایین جامعه، بویژه کشاورزان همه اینها در شمار انگیزه ها و علت اساسی شکست آتن و فروریزش امپراطوری آتن بود.(8)


نتیجه شکست: قدرت به دست توده ها!

با فروپاشی امپراطوری آتن و نیروی نظامی آن، راه به روی آریستوکراسی باز شد. این طبقه که بیش از یک قرن از قدرت دور افتاده بود با تکیه به سپاهیان اسپارتی قدرت سیاسی را قبضه کرد. شورای اشراف آتن را تشکیل داد و سی تن را جهت بازسازی و الیگارشی و احیاء قوانین دوران ما قبل دمکراسی انتخاب نمود. این عده در تاریخ با عنوان "سی تن خودکامه" معروف می باشند. این خودکامگان قبل از هر چیز به سرکوب وحشیانه و خونین طرفداران دمکراسی پرداختند و عقده فرو خفته یک قرن راخالی کردند. هر کس که با ایشان به مخالفت
می پرداخت از دم تیغ می گذراندند. سپس نوبت به بازرگانان و توانگران رسید. آنها را می کشتند و اموالشان را به تاراج می بردند و سپس سه هزار نفر از دشمنان دمکراسی و وابستگان به اشرافیت را برای اداره دولت به کار گماردند و با آسودگی به چپاول مردم ادامه دادند.

در این میان فردی بنام ثرامنس در مقابل ایشان ایستادگی کرد، اما او نیز از میان برداشته شد، و دمکراتهای آتن که پیش از آن نیز با توطئه های آریستوکراسی به مقابله پرداخته بودند و به هیچ عنوان آمادگی ترک آزادی و حقوق دمکراتیک خود را نداشتند، ساکت ننشسته و به گرد دو عنصر دمکرات به نام های ثراسوبولوس و انوتوس جمع شدند. ایشان که اوضاع را در آتن به سودخود نمی دیدند به همراه هفتاد نفر از دمکراتهای جان شسته به یک دژ در پانزده کیلومتری آتن عقب نشستند و آنجا را پایگاه خود ساختند. رفته رفته دمکراتهای دیگر نیز مخفیانه از شهر گریخته و به صفوف آنان پیوستند.

دیری نگذشت که تعدادشان به هفتصد تن رسید. پس خود را آماده یافته و به سوی آتن حرکت کردند. "سی خودکامه" نیز همان سه هزار نفر را برای مقابله با ایشان فرستادند. ساکنان بندرگاه که عموما از طبقه مزدگیران بودند خود را به جهت کمک به دمکراتها رسانده و جنگی خونین درگرفت. دیری نپائید که سپاه الیگارشی در هم شکست و تعداد زیادی از انان همراه با رهبرانشان به خاک افتادند. آتن دوباره در اختیار نیروهای دمکرات قرارگرفت و ایشان با سرنگونی الیگارشی، دوباره جمهوری دمکراتیک آتن را احیا ساختند. ارسطو در رساله "جمهوری آتن" می نویسد: از آنزمان جمهوری همچنان تاکنون ادامه داشته و همواره بر نیروی توده های مردم افزوده شده است. زیرا خلق (فوله) خود را سرور همه چیز کرده و همه چیز را با فرمان ها و بوسیله شوراهای داوری که خلق (فوله) در آنها فرمانرواست، اداره می کند. زیرا حتی مواردی که شورای خلق (بوله) به آنها میپردازد، اکنون به دست خلق سپرده شده است. و به نظر می رسد که عادلانه این کار را انجام می دهند. زیرا چند نفر آسان تر بوسیله سود و نفوذ فاسد می شوند تا توده مردم" (9)

پس می بینیم که بر خلاف نظر پریکلس و طبقه میانی، دمکراسی آتن حتی پس از فروپاشی امپراطوری آن نه تنها پابرجا ماندکه شکل نهایی "حکومت مردم برمردم" را سازمان داد. ساختار دمکراسی در آتن آنچنان نهادینه گشته بود که حتی تهاجم و سیطره اسکندر مقدونی و جانشین فلیپ را نیز تجربه و تحمل کرد. در تاریخ گفته
می شود که در قرن اول ق م با اینکه امپراطوری روم بر آن حاکم شد، اما این یونانیان و آتنیان بودند که فرهنگ روم را متاثر ساختند.

با مرور اجمالی تاریخ مبارزه طبقاتی در آتن و چگونگی شکلگیری دمکراسی در آن ما به الگوئی از ساختار اجتماعی دمکراسی دست یافتیم که آنرا می توانیم در جمله "نظارت و کنترل مستقیم تشکلات مردمی بر ارگانهای حکومتی" جمع بندی کنیم. همچنین از این طریق توانستیم به تعاریفی کلاسیک از نظام دمکراسی نیز برسیم.

1- بر خلاف ادعاهای لیبرال های معاصر و اصلاح طلبان لیبرال ایرانی، نظام دمکراتیک هدف و نتیجه اخلاقیات طبقات میانی جامعه نبوده بلکه از طریق مبارزه طبقاتی طبقات محروم جامعه علیه امتیازات طبقات ممتاز برای رسیدن به حقوق برابر سیاسی و اجتماعی حاصل می گردد.

2- دمکراسی نظامی است سیاسی و نه اقتصادی. به این معنی که در بهترین حالت، تنها می تواند برابری سیاسی و حقوقی طبقات را تضمین کند و در هیچ زمانی نتوانسته است متضمن عدالت اجتماعی و یا برابری درمالکیت گردد. بنابر این نمی تواند اهداف مبارزه طبقات فرو دست اجتماعی را برای عدالت اجتماعی ارضاء نموده و به آن پایان بخشد. اما می تواند آن بستر سیاسی و حقوقی لازم برای پیشبرد مبارزه ای عادلانه و مسالمت آمیز طبقاتی را مهیا سازد تا طبقات مختلف اجتماعی بتوانند بر مبنای اهدافی منطبق با منافع طبقاتی خود به سازماندهی نیروهای مولد همت گمارند.

3- دمکراسی نظامی است سیاسی که در آن نیروهایی می توانند منافع خود را تامین سازند که نسبت به دیگران از حیث نظری و سازمانی دارای انسجام بیشتری باشند.

4- نظام دمکراسی دارای ساختاری است که نهادهای مدنی مردمی دارای چنان قدرت سیاسی گردند که بر کارکرد ارگانهای حکومتی نظارت و کنترل مستقیم داشته و کلیه مسئولان جامعه را در مسئولیتی، از بالاترین مقام مرکزی تا پائین ترین مسئولان محلی بصورت مستقیم انتخاب نمایند و هرگز هیچ نماینده و یا برگزیده ای از این نظارت و کنترل مستثنی نباشد و یا اینکه ایشان بصورت ادواری و برای زمان معینی انتخاب می شوند، اما در صورت تشخیص انتخاب کنندگانشان در هر لحظه قابل عزل باشند.

در اینجا بحث خود را در مورد الگوی آتنی دمکراسی پایان می دهیم و صحت و سقم نتایج بدست آمده را در الگوی کلاسیک دیگری که معاصر با زمان ماست به آزمایش می گذاریم.


1 ) پایدیا ص 444
2) همانجا ؛ ص 536 - 537
3) از سقراط تا ارسطو - دکتر شریف الدین خراسانی ص 6
4) پایدیا ص 446 ، 447
5) از سقراط تا ارسطو ص 13
6) همانجا ؛ ص 484 - 485
7 ) در همانجا ص 531 - 530
8 ) از سقرات تا ارسطو ص 20
9 ) ارسطو ، جمهوری آتن ص 41
بازگشت به صفحه قبل   نسخه قابل چاپ   لینک دائمی به این خبر 
 
 
¤ اخبار جبهه ملی
¤ درگذشت مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی
¤ بازداشت پیمان عارف عضو جبهه ملی ایران
¤ ادیب برومند: انحلال مجلس استیضاح مصدق را منتفی کرد
¤ نامه سخنگوی جبهه ملی ایران به بی بی سی
¤ پیام های نوروزی
¤ خورشیدی که هر روز فروزان تر از روز پیش میدرخشد/بیانیه جبـــهه ملــــی ایــــران
¤ سنگر نشین بی مدعای آزادی هوشنگ کشاورز صدر رفت
¤ تجزیه طلبی محکوم است/رئیس هیئت رهبری جبهه ملی ایران
¤ متن پیام های رهبران جبهه ملی به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس کنفدراسیون
¤ تحلیل جبهه ملی ایران ازرویدادهای مصر
¤ دکتر علی رشیدی عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران به دو سال زندان و 5 سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد
¤ بازداشت اعضاي جبهه ملي ايران در اسفراين خراسان شمالي
¤ بزرگداشت دکتر مصدق در واشنگتن/2 گزارش
¤ بزرگداشت دکتر محمد مصدق در باشگاه ملی خبرنگاران در واشنگتن دی سی شنبه 10 نوامبر 2012
¤ مشروح سومین گزارش احمد شهید در رابطه با حقوق بشر در ایران
¤ جبهه ملي ايران , نيروي هوايي و خلبانان قهرمان دفاع مقدس را گراميداشت
¤ تکدیب امضا
¤ جبهه ملی ایران: به یاری زلزله زدگان بشتابیم
¤ درگذشت رادمرد میهن دوست آقای دکترخسروسعیدی عضو حزب ایران و جبهه ملی ایران
¤ ننگ ونفرین بربیست وهشتم مرداد
¤ اسطوره مقاومت مهندس عباس اميرانتظام در بيمارستان بستري شد
¤ بیانیه ادیب برومند و جبهه ملی ایران- اروپا و آمریکا در اظهار تاثر و همدردی با هموطنان داغدیده آذربایجانی
¤ احضار كورش زعيم
¤ درود بر چهاردهم مرداد / ادیب بـرومـند- رهبر جبهه ملی ایــران
¤ جبهه ملی ایران نسل کشی مسلمانان در میانمار را محکوم میکند
¤ بیانیه ادیب بـــرومند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت بزرگداشت ۳۰ تیر 1331
¤ نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به رئیس جمهور آمریکا درمورد ادعای واهی مالکیت امارات بر جزایر ایرانی
¤ عمل جراحی قلب دکتر حسین موسویان، رییس هیئت اجرایی جبهه ملی ایران
¤ گرامیداشت یکصدوسی امین زادروز دکتر محمد مصدق در پاریس و کلن
¤ یادداشت اعتراض جبهه ملی ایران به موسسه گوگل
¤ تکذیب مذاکرات جبهه ملی ایران با آقای رضا پهلوی و نزدیکان ایشان
¤ جبهه ملی ایران مهیای ستیزه گری در باره حفظ تمامیت کشور است/ادیـب بـرومـند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
¤ پیام های نوروزی استاد ادیـب بـرومـنـد , دکتر حسین موسویان ,اقاي حسن لباسچی و مهندس كورش زعيم
¤ پیام نوروزی ادیـب بـرومـنـد
¤ دیدارسخنگو و اعضای جبهه ملی ایران با دکتر علی رشیدی
¤ بیانیه ادیـب بـــــرومــند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران درباره انتخابات اسفند ۱۳۹۰
¤ جبهه ملی ايران در انتخابات شرکت نمی کند
¤ آخرین وضعیت جبهه ملی ایران
¤ وضعیت نا مساعد جسمی حمید رضا خادم، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین
¤ آیا جبهه ملی ایران منحل میشود؟
¤ بازجویی و بازداشت فعالان و اعضای جبهه ملی ایران
¤ ادامه بازداشتها و احضار اعضای جبهه ملی ایران به وزارت اطلاعات
¤ برگزاری جلسات شورای جبهه ملی ایران ممنوع شد
¤ احضارعیسی خان حاتمی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران/ بازداشت مهندس محمد توسلی
¤ بازداشت دکتر علی رشیدی
¤ احضار ملیون به وزارت اطلاعات
¤ نشست مهرماه شوراي مركزي جبهه ملي ايران
¤ جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران پنج شنبه در تهران برگزار شد
¤ جبهه ملی ایران در خارج از کشور نماینده ندارد
¤ @نامه پیمان عارف به احمدی نژاد@دیدار از پیمان عارف
© 2004 - 2011 - خبرگزاری جبهه ملی ایران - J M I N e w s . c o m - تماس با ما