بيانيه جبهه ملی ايران - اروپا به مناسبت رويداد ۲١ آذر ١٣٢٤
هموطنان
شصت و دوسال پيش، در ۲١ آذر سال ١٣٢٤ گروهی که خود را "فرقه دمکرات آذربايجان" ميناميد، با کمک نيروی نظامی شوروی، ارتش و ديگر نيروهای ايران را در آذربايجان خلع سلاح کرد و حکومت "خودمختار" آذربايجان را در تبريز به رياست محمد جعفر پيشه وری اعلام نمود. درست يکسال بعد، پس از تدبير سياستمداران ميهندوست ايرانی و اخطار آمريکا به شوروی مبنی بر رعايت تاريخ تَرک نيروهای ارتش سرخ از ايران، ارتش روسيه شوروی آذربايجان را ترک کرد و سپس اين حکومت ساقط شد. نيروهای ارتش و ماموران ايرانی به آذربايجان بازگشته و زمام امور را بدست گرفتند.
اسنادی که چندی پيش پس از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی منتشر شده اند*، بی هيچ ترديد، نشان ميدهند که هم تاسيس "فرقه دمکرات آذربايجان" و هم تشکيل "دولت خودمختار آذربايجان" بدستور و با کمک اساسی ارتش و حکومت وقت شوروی انجام شده و جز تعداد کمی از ايرانيانی که وابستگی مستقيم و يا از طريق "حزب توده ايران" به مقامات شوروی داشتند، مردم آذربايجان کوچکترين سهمی در اين امر نداشته اند. وظيفه اجرايی اين تعويض قدرت را بيشتر نيروهايی بعهده داشته اند که "مهاجرين قفقازی" ناميده ميشدند و برخلاف همکاران ايرانيشان که خود را اصلاحگران اجتماعی ميدانستند، هويت سياسی روشنی نداشته اند. از نامه ها و دستورهای مقامات جمهوری آذربايجان شوروی نيز ميتوان براحتی اين برداشت را کرد که تمام اقدامات آنها در راستای الحاق آذربايجان ايران به آذربايجان شوروی بوده است. شواهد حکايت از خونريزی هايی ميکند که هم به هنگام به قدرت رسيدن حکومت "خودمختار" و هم به وقت ازپای درآمدنش رويداده اند.
همميهنان، اهميت اين رخداد برای ما تنها در سويه تاريخی آن نيست. اگر در آن دوران رجال بزرگی چون دکتر محمد مصدق و قوام السطنه از منافع ملی ايران و ايرانيان مدبرانه دفاع می کردند، امروز دراين دروان سياه، رئيس حکومت جمهوری اسلامی زير نشان مجعول خليج عربی با افتخار و لبخند حاتم بخشی ميکند. امروز هم مانند آندوره که حکومت مرکزی ايران در وضعيتی اسفبار و مردم در شرايط بسيار بد اقتصادی، سياسی و اجتماعی بودند، ملت ايران بيش از ۲٨ سال است که در چنگال حکومتی مرتجع و مستبد اسير است و بيش از نيمی از ايرانيان در خط فقر و زير آن قرار دارند. امروز هم چون آنزمان گروهکهايی که بيشتر به بيگانگان مربوطند، می کوشند از نارضايتيهای عمومی مردم برای پيشبرد مقاصد تجزيه طلبانه خود سوء استفاده کنند. امروز هم مشکل عدم تدريس زبان مادری در آموزشگاههای کشور دست آويزی برای تفرقه، ملت سازی و تجزيه است. و بالاخره امروز هم مبارزات مردم برای احقاق حقوق شهروندی و دموکراسی از طرف عده ای در خدمت اهداف قومپرستانه و ناسيوناليستی بکجراه کشانده ميشود.
جبهه ملی ايران- اروپا با تکيه به اصول همبستگی و يگانگی ملی ايرانيان، تماميت ارضی و حاکميت ملی ايران، با هرگونه تلاش و سياستی که ويژگی های قومی را دست آويزقرار داده، به تعصب ورزی قومی کشانده و به همبستگی ملی و تماميت ارضی کشور آسيب برساند، اکيدا مخالف است. ما هرگونه کوششی را در سوی تجزيه خاک ايران محکوم ميکنيم و با آن مبارزه خواهيم کرد.
آموزش زبان مادری از دبستان تا دانشگاه حق شهروندی هر ايرانی ميباشد. افزون بر اين تمرکز زدايی در ساختار اداری کشور و شرکت نمايندگان مردم در اداره امور محلی خود نيز گامی در راستای دموکراتيک کردن جامعه است. ما احقاق تمام اين حقوق و خواستها را تنها در چهارچوب حاکميت ملت و دربستر برکناری حاکميت ضد ملی و ضد دموکراتيک جمهوری اسلامی، ممکن ميدانيم.
جبهه ملی ايران- اروپا همه هموطنان ميهندوست و دمکرات را به پشتيبانی فعال از مبارزات جاری دانشجويان، زنان، کارگران، معلمان و ساير اقشار تحت ستم جامعه فرامی خواند. تنها با همه گير شدن مبارزات دموکراتيک است که بخت پيروزی آنها بيشتر ميشود. بايد بهای سنگين مبارزات کنونی زنان و جوانان دلير ايرانی را تقسيم کرد.
پيروزی از آن ملت است.
شورای عالی جبهه ملی ايران- اروپا
۲٠ آذر ١٣٨٦
*) نگاه کنيد به: فراز و فرود فرقه دمکرات آذربايجان به روايت اسناد محرمانه آرشيوهای اتحاد جماهير شوروی، جميل حسنلی (باکو ۱۹۸۹)، ترجمه منصور همامی، چاپ نشر نی- تهران