استقلال - آزادی - عدالت اجتماعی (جمهوری ایرانی)
به سایت خبری جبهه ملی ایران ،پرببنده ترین سایت نیروهای ملی خوش آمدید
این سایت خبری مستقل است و به انعکاس اخبار تشکلهای جبهه ملی ایران و نیروهای ملی در سراسر جهان اختصاص دارد
از دیگر صفحات این تارنما در زیر این پیام با کلیک روی صفحه دیدن کنید
 
¤ اخبار دانشجویی
¤ صدور حکم زندان برای ۲۰ نفر از بازداشت شدگان زلزله آذربايجان
¤ دیدار اعضای جبهه ملی ایران با فرید طاهری
¤ روز دانشجو در مزار کیانوش آسا/ بیانیه دفتر تحکیم وحدت
¤ احضار مجدد پیمان عارف به دادگاه
¤ پیمان عارف بار دیگر از تحصیل محروم گردید.
¤ دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران در بیانیه ای مشترک: «صدای دانشجویان دربند باشیم»
¤ بیانیه‌ دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال; «تشکیل جبهه‌ دموکراسی‌خواهان برای صیانت از منافع ملت ایران در مقابل استبداد داخلی»
¤ ممانعت از آزادی پیمان عارف، فعال سابق دانشجویی
¤ پیمان عارف، دانشجوی زندانی، پس از اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شد
¤ پیمان عارف برای سومین بار بازداشت شد
سایتهای دیگر
 
دکتر ورجاوند
¤ صفحه اول  ¤ اخبار ايران  ¤ اخبار جبهه ملی  ¤ بیانیه های جبهه ملی  ¤ کورش زعيم  ¤ جبهه ملی اروپا  ¤  واشنگتن  ¤ اخبار دانشجویی  ¤ خارج از کشور  ¤ دکتر ورجاوند  ¤ زنان  ¤ نشریات  ¤ دیدگاه  ¤ دریادار مدنی  ¤ رضا آذرخش  ¤ اندیشگاه ملی/ آریان پور  ¤ کنگره ملی/ امیرانتظام  ¤ مقالات  ¤  عضويت  ¤ نهضت آزادی/حزب ملت ایران  ¤ کارگران  ¤  اسناد جبهه ملی  ¤ جوانان جبهه ملی  ¤ دکتر باوند  ¤ كانون انديشه و سخن.  ¤ بیژن مهر  ¤  سمينار جبهه ملی  ¤  فرهنگ  ¤ همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران  ¤ دفتر پژوهش های جبهه  ¤ اخبار زندانیان سیاسی  ¤ برنامه تلوزیون  ¤ اقتصاد  ¤ آلبوم عکسها  ¤ تماس با ما ¤ آرشیو خبرها
زندان اوهام یک لشکر روشنفکر و مبارز غریبه
26 اسفند 1383       بازگشت به صفحه قبل 


زندان اوهام یک لشکر روشنفکر و مبارز غریبه
گفت و گوی عرفان قانعی فرد با دکتر محمد علی مهرآسا ( 2)

مقدمه : با دکتر مهر آسا از دوران تولدم آشنا بودم ، ادعایی جالب است ، چون در آن زمان که وی استاندار کردستان بود ، پدرم نیز فرماندار بود و من طفلی 2 ساله- که روز رفتن شاه از ایران ، از شیر خوردن مادر رها شدم ! – فقط از آن زمان میهمانی های پدر را به یاد دارم و هراس های مادر جوانم که هر لحظه از صدای بنگ بنگ نیروهای دولت که به سودای خفه کردن اجنبی های جدایی طلب به شهر و زادگاهم آمده بودند ؛ می گریست و من را بغل می کرد و پدر هم شبها در آن ساختمان مجاور با همین افراد دولت موقت نشسته بودند و تا نیمه ها ی شب در عجب بودند که این دیگر چه مصیبتی است که دامن آخر زمان گرفت !
و بعد پاسدار برادر « احمد متوسلیان » بود که قشون سپاه به آن آب و خاک آورد تا مبادا کسی از این موج تازه خفته انقلاب نفسی بشنود ، اعتراض ها کم کم برخاسته بود ؛ اما هیاهویی بود که کس نمی شنید صدایی را ، پدر را آن زمان گویی تنها شب به شب می دیدم و من در خواب و او در انتظار تا که شاید طفل خفته در دامان مادر روزی مانند دیگر طفل های ایران ، پرچم روشنایی برافرازد و از تیرگی ها برون تازد ، چون انگار دیو رفته بود و فرشته تشریف فرما شده بود !
اما پدر ، سخن پدر بزرگ کاتبم را نشنیده بود که تمام عمرش را به نوشتن پرداخته بود و ترجمه ؛ سودای مقام داشت و نام جستن ؛ اما ای کاش همان گونه که من فرزند سخن او را شنیدم ، او نیز از آن پدر دلسوخته پند می شنید و از آزاد بودن و سبکبالی ، خود را به بند این مقام نو رسیده طغیان زده نمی انداخت ، اما سر پر شور و دل پر ز بزم داشتن گویی او را به این ورطه کشانده بود ؛ بعد درآن روزگار تلخ که تازه چشمانش به واقعیت گشوده شد ، سخن پدرش را به یاد آورد که نمی باید بنده مقام شد و نام ؛ و این ننگ را نباید پذیرفت که تاوانش سنگین است !
در آن روزها پدر ، از حضور سپاه و... به تنگ می آید و برای استمداد از دولت نو رسیده ، نزد بنی صدر می رود - رئیس جمهوری که او هم تا امروز زندگی اش را در ترور و تهدید و تبعید گذرانید و گویی تاوانی که او پرداخت ، چه بسیار تلخ تر از دیگران بود – و او پدر را تشویق می کند و توصیه به آن ، که مبادا سنگر را خالی نکند ! .... در آن روزگار، همان سنگر کذایی موجب شد تا در همان دوران طفولیتم طعم تبعید به و هراس از ترور پدر ، بمباران و شنیدن جیغ های مرگ همسایگان را چشیدم و دیدم و ایام خرد سالی ام در همان هراس ها گذشت و تنها سرگرمی ام در گوشه زانوی پدر نشستن بود و گوش دادن به بحث ها ی او و دوستانش ، که سرخورده و نگران و چشم به انتظار مانده در اندوه حیرت بودند و...

از آن دوستان پدر یکی را پس از 26 سال دوباره دیدم ، اما در روزی که پدر گوشه خلوت است و من فرزند دانشجویی در آن گوشه دنیا ، و آن یک دوست پدر " دکتر محمد علی مهرآسا " بود که از من فقط کودکی ام را به خاطر داشت .. اما من او را از نوشته ها یش در " اخبار روز " و ذکر مکرر نامش در خانواده ام می شناختمش و این اولین گفتگوی من است با او .
اما از ان روز از پدرمهربان و زجر کشیده ، آموختم که هیچگاه به سیاست پر فریب وعقده و حقارت و ذلت و سیاه کاری و خشونت و... که نه صداقتی در آن است و نه شرافتی ، تن نیالایم و همچو مرغکی سبکبال ، به هر جا که خواستم بال و پر بگشایم و دغدغه ام همانا تلاشی برای زدودن درد بیات شده بی فرهنگی مان باشد .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------


قانعی فرد : بیشتر به نظر می رسد حساسیت نشان دادن مستمر و تکرار چندباره اسم آقای رضا پهلوی ، یک تسویه حساب شخصی ، یعنی یک نوع بهانه را علم کردن است که هیچ نیازی هم نیست . چون مسایل بسیار مهمتر و حساس تری وجود دارد ، مانند جریان رفراندم که شما اول امضا کردید و بعد از چند روز دیگر امضایتان را پس گرفتید و فرمودید که " چون اسم دکتر ملکی بود ، من رفتم و امضا کردم ولی اسم سلطنت طلب ها را دیدم آمدم بیرون " از یک طرف شما می فرمایید اگر رفراندم برای همه آزادانه است و باید آزاد باشد و بنا به قول آقای بنی صدر در انتخابات آزاد - باید " انتخابات ، انتخاب کننده و انتخاب شونده " آزاد باشند - نظر شما هم آزادانه است و عین آزادی رای ، و حتی معتقدید که یک آخوند و مذهبی هم می تواند در این انتخابات شرکت کنند ؛ اما از طرفی شما می فرمایید که آقای پهلوی نباید امضا کند و در رفراندم شرکت کنند !..من می خواهم روشن شود این مساله...

مهر آسا : چرا ! اما ایشان می گوید که من می خواهم پاشاه نباشد !

قانعی فرد : اما ایشان می گوید من فقط می خواهم یک شهروند عادی باشم ، نه پادشاه !

مهر آسا : شهروندی با پادشاهی تفاوت دارد !

قانعی فرد : ایشان شناسنامه ایرانی دارد !

مهر آسا : ایشان شهروند هست ، حالا شاید فراری باشد از ایران ، اما من هم قبول دارم که شناسنامه ایرانی دارد و می تواند خود حتی را کاندیدا ریاست جمهوری ، نمایندگی مجلس ، وزارت و...شرکت کند و حتی وزیر هم باشد .

قانعی فرد : پس به وزارت رضایت می دهید ؟

مهر آسا : بله ...اما از نظر من نمی تواند پادشاه بشود ! چون نظر من این است که خاندان پهلوی دیگر مشروعیت ندارد ! ...سلطنت طلب ها باید بیایند و بگویند ما می خواهیم پادشاه انتخاب کنیم و چند نفر می خواهند کاندیدای پادشاهی بشوند ؟ عین ریاست جمهوری....نه اینکه فقط رضا پهلوی را مطرح کنند .

قانعی فرد : آما آقای دکتر ! بعضی از مسایل را از تاریخ نمی شود حذف کرد ، مثل همین مسایل 1933 ، کنسرزیوم ، فساد ارزی و مالی ، ترورها و ضد جنبش ها و...که هیچکدام را نمی شود پاک کرد ویا انتظار داشت در تاریخ گم بشود و به کلی ناپدید ؛ و به ویژه این نسل چشم و گوش بسته نیست و خوب می داند که اوضاع از چه قرا ر است .
مردم می گویند که به جای دعوا و تسویه حسا ب بر سر یک حکومت آتی تخیلی ؛ نمی شود به فکر راه چاره برای وطن بود و اینکه مردم جامعه به کدام سمت و سوی موفقیت حرکت کند ؟ یک بار بچه ها به شوخی و طنز در پاسخ به مقالات یکی از نویسندگان، می گفتند که " اگر آقای رضا پهلوی را ترور کنند ، مشکل این اپوزیسیون خارج نشین حل می شود ؟ " ؛ اما جدا از این شوخی ، درد ما با این مسایل حل نمی شود و فقط ابطال وقت ادامه دارد و به خاطر یک سری مسایل تخیلی و دعوا سر حضور یک نفر ؛ نمی آیند و به فکر یک نشستن و حل مساله باشند و درباره آینده جامعه بحث کنند ؛ و می توان این گله را از همه داشت و حتی جبهه ملی ، که به جای این مباحث فرعی و دلخوش کنک و سرگرم کننده ، به مباحث اصلی و واقعیات جدی جامعه بپردازند .
اما مگر شما نمی گویید که رای ، رای ملت است . ملت است که تصمیم می گیرد ، حال اگر رای ملت است ، پس دعوا بر سر رفراندم برای تشکیل یک حکومت رویایی چیست ؟ ملت هم آنچنان که بعضی از آقایان متوجه شدند ، طفلی دوساله نیست که بشود آن را فریب داد و انتظار داشت کل تاریخ را فراموش بکند و این دم خروسی که ایشان می بینند ، مردم متوجه نباشند ؛ در حالی که غافلند از این که مردم آگاهند !

مهر آسا : هم با شما موافقم و هم مخالف ؛ با این یک نفر هم ما مشکل نداریم ! ...فراموش نکن !..این یک نفر است که می خواهد خودش را در راس ایران قرار دهد .

قانعی فرد : اگر خودش علنا بگوید که من می خواهم جانشین ولایت فقیه شوم و منم پادشاه ایران ، حرف شما درست !

مهر آسا : ما که تا حالا رییس جمهور تعیین نکرده ایم که ایشان شده کاندیدای پادشاهی !..حالا اگر ما رییس جمهور تعیین می کردیم ، می گفتند آقا شما دیکته می کنید به مردم !
وقتی ما می گوییم نظر مردم ، منظور این است که فردا اگر 20 نفر امد و گفت آقا من می خواهم رییس جمهور باشم ، خوب قبول بود این مساله !..فقط دارای خیانت و جنایت نباشید ، کافی است . اما اینها یکی را علم کرده اند و تعیین کرده اند و قانون اساسی خود را هم نوشته اند .
قانعی فرد : خوب من خوانده ام این مسایل را و با آقای رضا پهلوی و داریوش همایون هم گفتگو کردم و آشنا هستم با این طرز تفکرها ، و حالا فرضا حرف شما درست .

مهر آسا : نه ! منظور این نیست !

قانعی فرد : ببینید من یک محقق بی طرفم و خود هم می دانید که در تحقیق باید حرف موافق و مخالف را با هم شنید ، از خود دور شد و واقعیت رخ داده را باصداقت در اختیار مردم گذاشت .


مهر آسا : منظور ما این است که اگر ایشان می گوید " من پادشاه ایرانم " ما هم می گوییم که ما مخالفیم و نمی خواهیم ایشان پادشاه شود .
قانعی فرد : خوب ! ایشان پادشاه نشود ، تکلیف نسل من چیست ؟ ، این وسط به جوان چه ارتباطی دارد ، دعواها را نگاه کند ؟

مهر آسا : ما می خواهیم جنایات ایشان را رو کنیم .

قانعی فرد : خوب باشد افشا کنید ، ما شما ا نگاه کنیم یا آینده ایران در پیش رو را ؟

مهر آسا : شما ببینید کدام درست است و انتخاب کنید ، حرف ما یا آنها ؟ حتی اگر حرف پهلوی ها درست بود ، بروید آنها را انتخاب کنید و لازم نیست که طرف ما را بگیرید ، تاریخ را نگاه کنید و بررسی کنید .

قانعی فرد : خوب تاریخ درس می گوید که بر خط استقلال و آزادی را انتخاب کنید و ماندن بر سر این اصل و اندیشه .

مهر آسا : از این کلمات سو استفاده نکنیم ! خیلی اوقات باید ایستاد و سر را پایین انداخت و قبول کرد ، این که آزادی در کجا مورد استفاده قرار گیرد . در همه جا آزادی درست نیست و در جاهایی معنی و مفهوم و حد و مرز خاصی دارد .

قانعی فرد : خوب درست ! ولی جوانها که نمی خواهند که ما نمی خواهیم که یک ولایت فقیه برود و یکی دیگر جانشین شود و این نکته ای است عیان و آشکار و به نظرم نیازی نیست که این اصل قضیه غامض کرد.

مهر آسا : بله آفرین !...تفاوتی که آنها برای تبلیغ پادشاهی حق دارد ، رادیو و تلویزیون درست کند ، هواپیما اجاره کنند و عکس پهلوی را بچرخانند و این حق هم با مخالفین هست که علیه او حرف بزنند و در ساز مخالف زدن طبعا همه نقاط ضعف را می گویند . با سلطنت طلب به هر شکل و محتوایش نمی توان نه همراه بود و نه حتا اطمینان کرد. ما اگر جمهوریخواهیم، استراتژی معینی داریم و برای رسیدن به هدف معینی که تازه ترین روش زمامداری برای ملتها و بر روی رأی مردم است یعنی «جمهوری» در تلاشیم و آماج دیگر را که درست 180 درجه با سلطنت در تضاد است دنبال میکنیم. پس شایسته نیست و نباید با مخالفان این اندیشه ائتلاف و همراهی داشته باشیم. پادشاهی چه از گونه ی ناصرالدین شاهی- که محمد رضاشاه ادامه دهنده اش بود- و چه از نوع مشروطه ای که امروز بر روی دست بعضی از کشورهای اروپائی مانده و بردوش مالیات دهندگان آن کشورها سنگینی میکند، کلاً یک سیستم ارتجاعی است و بر مبنای تشکیل و ایجاد طبقه ای ممتاز به نام شاه و شاهزاده می گردد؛ و این دقیقاً همان چیزی است که امروز باید به هر نحوی از جامعه طرد شود.

قانعی فرد : خوب قبول ! اما 25 سال از آن وقایع می گذرد و حالا زمانه عوض شده ، چه باید کرد ؟

مهر آسا : مردم جمهوری را خواستند و سلطنت را گذاشت کنار . مشکل من با اسلامی بودن صوری است و من می گویم که جوانها باید این اسلام و ولایت و شورای نگهبان و ....را کنار بگذرانند و یک جمهوری مانند فرانسه به وجود بیاید و جوانان باید کاری کنند که یک جمهوری بدون اسلام ، سرکار بیاید و احساس می کنم که دانشجویان ایرانی هم دنبال این عقیده است و نمی دانم نظر شما چیست ؟

قانعی فرد : سخن شما درست و طبعا استفاده ابزاری از دین و مذهب هم مذموم و مطرود است .

مهر آسا : ببینید . من همیشه در پرسش از دوستانم می پرسم که بر این اعتقاد هستم که از چه راهی و طریقی براندازی یا مخالفت می خواهید بکنید ؟ حکومت که همه وسایل و ارتش و....را در اختیار دارد ؟ متاسفانه این سلطنت طلب ها کارشان این است که به هر مناسبتی مردم داخل ایران را تحریک کنند – به اسم مبارزه – که بیایید فلان میدان و بهمان خیابان و ....تا حکومت هم چند نفر را بگیرند و بکشند و چند نفر را شناسایی کنند و بگیرند و ببرند زندان !...خوب این مشکل است ، باید فکر کنیم چه کنیم که این پسوند اسلام را بگیریم و این جمهوری سکولار واقعی را به وجود بیاوریم .

قانعی فرد : یعنی این کار را بکنیم ، همه دردها دوا می شود؟

مهر آسا : خوب به یک جمهوری سکولار برسیم ، چه نظری داریم به نظر شما ؟

قانعی فرد : اما راه رسیدن به آن و راه کار مهم است ، از یک طرف اتوپیا مشخص است و از یک طرف دردها را بگوییم چه راهی را می توان مشخص کرد ؟

مهر آسا : من نظرم موافق یک رفراندم است ، اما نه این نوع رفراندم ! این رفراندم را باید حکومت داخلی تهیه و تایید کند .

قانعی فرد : یعنی منظورتان در داخل نظام حکومت ایران است ؟

مهر آسا : نه نه ! مبحث قبل و بعد از حکومت نیست ... در همین حکومت باید رخ دهد .

قانعی فرد : خوب اگر صندوق رای گذاشتند و فرضا آقای رفسنجانی برنده شد و از صندو ق بیرون آمد تکلیف چیست و چه باید کرد ؟

مهر آسا : اگر رفراندم در تحت نظارت سازمانهای بین المللی باشد ، هیچ اتفاقی نمی افتد و به حداقل می رساند هر نوع تقلب و خطایی را ؛ در همه جای دنیا هم این مساله امری عادی است . چون ما نمی خواهیم که تحت نظارت شورای نگهبان برگزار کنیم ، چون در رفراندم باید شورای نگهبانی وجود نداشته باشد . رای آقای سازگارا و ملکی هم این بود که شرط این رفراندم این است که رادیو تلویزیون و مطبوعات آزاد باشد و زندانیان سیاسی هم در زندان نباشند و مردم هم آزادنه حرفهایشان را بزنند ؛ دیگر در چنین فضایی ، چه نیازی به رفراندم هست ؟ یعنی حکومت به نوعی دمکراسی تن داده است و معلوم می شود خود دستگاه و نظام اسلام و ولایت فقیه را گذاشته کنار و این نشدنی است و تکلیف به محال است . باید سازمانهای بین المللی را وادار کنیم نظارت کنند در ایران و همین حکومت ....
یک وزارتخانه باید متولی برگزاری این امر باشد و یا اگر بگوییم این حکومت برود ، مردم آن خلا را چگونه و با کسی پر کنند ؟

قانعی فرد : یعنی نوعی خلا نظارت و رهبری به وجود می اید .

مهر آسا : خدا به داد این مردم برسد ، با این همه اسلحه هایی که زیر زمین است . مشکل تازه بعد از حکومت است و ما می گوییم براندازی موکول شود به رفراندم ،غلط است و فرضا یک شبی یکی کودتا کند در ایران ...

قانعی فرد : خوب ، چه به جای این حکومت ؟

مهر آسا : شما چه تضمینی به من می دهید که آن کودتا چی ، رفراندم را برگزار کند ؟

قانعی فرد : نه ! من معتقدم دوبیماری در ایران رخ می دهد ، ترکیدن عقده و تسویه حساب شخصی .

مهر آسا : در نهایت آدمی می اید مانند پرویز مشرف .

قانعی فرد : البته امیدوارم که مشابه او باشد لااقل .

مهر آسا : کشت و کشتار راه می افتد . من نمی بینم که داریوش همایون – تئوریسین سلطنت طلب ها ، که پادشاه خودش را هم تعیین کرده و معتقد است که اینها سقوط کنند و بعد رفراندم انجام شود – دولت موقت را با چه کسی می خواهد تشکیل بدهد ؟

قانعی فرد : اما مشکل خلا این میزگرد سازنده اندیشه و خرد جمعی است .

مهر آسا : قبول دارم ...شما اگر یک پالتاک هم بگذارید ، درست است .

قانعی فرد : در رسانه هایی که تسویه حساب نباشد و کدورت ها و توقع ها را کنار بگذارند و با استقلال و آزادی به ساختن اندیشه و خرد و فرهنگ گفتگو پرداخته بشود . دوران مصاحبه ها ی تکی و حرکت فردی و تک صدایی و خود محوری و... به پایان رسیده است

مهر آسا : حرف شما را می پذیرم ، مثلا رضا پهلوی ، زمانی می تواند در میزگردی باشد که اعمال گذشته آن خاندان را محکوم کند و نه اینکه صرفا بگویند که اشتباه شده !.... تاریخ امیرکبیر را فراموش نکرده است که آخر الامر ناصر الدین شاه ، به اشتباهش اعتراف کرد ، که اگر زنده می ماند امیر کبیر ، ایران را بیشتر از عثمانی به پیشرفت می رسانید .
حالا اگر یکی از قاجارها آمد و گفت که من می خواهم پادشاه باشم ، باید باز هم همه آن نقطه ضعف ها را گفت و او هم بپذیرد .

قانعی فرد : حالا با وقوف و آگاهی کامل از این نقطه ضعفها ، فرضا در همان رفراندم مورد نظر شما در آینده ای نامشخص ، رضا پهلوی امد و گفت من می خواهم کاندیدا بشوم ، چه پاسخی را باید به او داد ؟

مهر آسا : ببینید ، تکلیف من فقط نوشتن است و روشنفکر هم همیشه علیه حکومت است ، نه با حکومت است . اگر روشنفکر وارد حکومت شد ، فاسد می شود و موقعیت خودش را از دست می دهد ، چون دیگر در ان مکان نیست ، باید در کنار انها بنشیند و با هر حکومتی ، روشنفکر نقاط منفی را می گوید تا مردم آگاه شوند .
مثلا آقای صدرحاج سید جوادی ، آیا می نویسند و نقد می کنند ، چه منظوری دارند ، جز نزهت طلبی و پاک طلبی ؟ منظور کوبیدن کسی نیست ، قانون و طبیعت روشنفکری همین مخالفت با حکومت است و وظیفه و رسالت او همین نقاط ضعف ها را گفتن و شفاف و درست نوشتن و روی کاغذ اوردن است ، مه تعییت تکلیف و نسخه پیچیدن برای مردم . منظور این نیست که تنها این حکومت برود و هر کس دیگری که امد به جایش مهم نیست ، لااقل اشتباهی که ما کردیم در سال 1357 ، همین مساله بود که فقط شاه برود و هر کس آمد مهم نیست ، و این شد نتیجه ما ...
اگر ما مرتبا مساله 28 مرداد را پیش می کشیم و گوشزد می کنیم ، تنها برای این مساله است . تا وقتی شما بگویید که من شیعه هستم ، من هم می گویم که سنی ام ، اما وقتی گفتی که مسلمانم ، پس من هم می گویم مسلمانم ؛ اما وقتی ایشان می گوید من می خواهم پادشاه شوم ، من هم می گویم که من نمی گزارم شما پادشاه شوی .....این مشکل نیست ، باور کن !...ایم مشکل ایشان است که می خواهد پادشاه شود .
اما شما راه کار خوبی پیشنهاد کردید که در یک میزگرد همه بیایند و بنشینند و بگویند که چه باید کرد و به حل معضلها بیاندیشند . مثلا اگر منظور رفراندم این است که یک گفتمان و اندیشه باشد و یک دکترین که به حکومت نشان بدهیم که مردم شما را نمی خواهند ، بسیار خوب ؛ اما اگر عددی جمع نشد که دولت را بترساند و یا بتوان به جهان نشان داد تا با آن آمار جهان را به کمک وادار کرد.

قانعی فرد : یعنی با تعداد آرا بیشتر دردی دوا می شود ؟

مهر آسا : نه ! فقط عرض کردم نمادین است . درد ما با اینها دوا نمی شود . درد ما را باید در درون ایران حل کنند و این مساله ای جدا است . ما اینجا بی خودی حرف می زنیم . فقط زور می زنیم تا نقاط ضعف حکومت را بیشتر به دنیا نشان دهیم . اما باید واقعا دنبال تغییرات باشیم . نه اینکه منتظر باشیم تا کشوری مانند آمریکا حمله کند و بعد هم ما وارد میدان شویم . چون هر کسی که علاقمند به ایران باشد ، نمی خواهد تا چنین واقعه ای رخ بدهد .

قانعی فرد : اما تا زمانی که مردم راه کار و راه حل را نشناسند ، احتمال فرار از بن بست وجود ندارد و چون خود مردم باید بدانند و تشخیص دهند که چه باید کرد و راه کارها را بشناسند تا از زیر بار تنگی ها و حصارها جدا بشوند . من بالشخصه در شغل و حرفه خودم ، همواره دنبال این بوده ام که تا یک نوع گفتگو و گفتمان ایجاد شود در بین افراد تا در آرامش و صلح و تفاهم و مدارا ، قدرت فرهنگی خود را به نشان دهند و راه کار را بجویند و عمل کنند ، اما به ندرت این انسانهایی یافت می شود که با صداقت راه کار بجویند و عمل کنند و راه کار به جامعه ارایه دهند تا اینکه این درد دوا بشود و مردم تغییرات رو به رشد داشته باشند.

مهر آسا : بله ، من می خواهم بدانم شما به عنوان یک جوان ایرانی ، چه توقعی از نسل ما مسن ها دارند ؟

قانعی فرد : سه توقع : اول اینکه راه کاری مشخص و اندیشه ای راهنما و مطلوب و چه باید کردی روشن رایه کنند . دوم آنکه سرخوردگی ایجاد نکنند و به سانسور به ادامه همان روندهای متحجرانه نپردازند و سوم : نسخه پیچی نکنند و تجویز کلیشه ها ی آزموده در تاریخ .
چون نسل امروز دنبال اندیشه نو است و خواهان عرفان ترقی و رشد و باور و اراده و خرد جمعی ؛ و نه اینکه ورشکستگان به تکرار مجدد منافع و وابستگی و...بپردازند و همچنان در زندان اوهام خود بمانند .

مهر آسا : کاملا با شما موافقم ، تا زمانی که برای ایران و مردم باشد ، قبول است . اما خلاف آن باشد ، قابل پذیرش نیست .مثلا به عنوان نمونه آقای بنی صدر اگر دوباره بخواهد رییس جمهور شود ، قابل پذیرش نیست .

قانعی فرد : اتفاقا در یک مصاحبه ای از ایشان پرسیدم و ایشان گفتند که " خیر ! من خواهان هیچ مقامی در آینده نیستم " و همین اواخر هم از ایشان با شیطنت ، پرسشی کردم - که متاسفانه تا چند ساعت به علت پاره ای مشکلات تبدیل و تغییر فرمت نوشتاری ، ایجاد مشکل کرد – که در برابر پرسش من که « حال می شود , بدون تعارف و ملاحظه سیاسی , می خواهم که صاف و پوس کنده از شما بپرسم آیا حاضرید رهبری جنبش مردم ایران را بر عهده بگیرید و به طور رسمی لااقل به کمک رسانه های جمعی و جهانی در یک حرکت شخصی, شما آقای ابوالحسن بنی صدر , رهبریت خیزش و جنبش نو مردم ایران را به عهده بگیرید و بیشتر از این زمان را از دست ندهید؟......و حال فقط به گونه ای مردم ایران را از انتظار و سرگشتگی برهانید....بعد مردم ایران بنا به تشخیص خود رهبریت خود را نغییر بدهند » و ایشن هم در پاسخ گفتند که : « پرسش شگفتی از کسی است که طی افزون بر نیم قرن، تکرار کرده است هر انسانی قوه رهبری دارد و می باید این استعداد را به کار اندازد. فراوان در باره رهبری نوشته است و بر اینست که خود استعداد رهبری خویش را همه روز بکار می برد. در ﺁغاز انقلاب ، برای جلوگیری از استقرار استبداد قانونی، نامزد مقامی سخت پر خطر ریاست جمهوری در ﺁن هنگامه شد و 76 درصد مردم به او رأی دادند. پس از کودتای خرداد 60، خطاب به ملاتاریا گفت : شما می مانید که بروید ما می رویم که بمانیم. از ﺁن پس تا امروز، دقیقه ای از کاری که رهبری بمعنای دقیق کلمه است، فروگذار نکرده است ( افشای ایران گیتها و اکتبر سورپرایز و جنایتهای بزرگ کشتار زندانیان در سال 67 و حضور در دادگاه میکونوس ) و اگر امروز ایران از مدارهای داخلی و خارجی ﺁزاد است ، از جمله به خاطر کوششهای او و همقدمان او است. مبارزه با مثلث زورپرست در داخل و افشا کردن معاملات پنهانی ملاتاریا با قدرتهای خارجی و مراقبت شبانه روزی در جلوگیری از بسته شدن مداری در درون و بیرون از کشور.بنا بر این، من و همقدمانم و همه ﺁنها که بر صراط ﺁزادی و استقلال هستند، بر عهد خویش استوار ایستاده اند. بر مردم است که می باید تکلیف خود را - به شرحی که ﺁمد - معین کنند» .

مهر آسا : این حرف محترم است و کاملا می پذیرم . و واقعا کسی که چنبن عقیده ای داسته باشد و جاه طلب نباشد و موقعیت طلب و موج سوار ، بسیار عالی است و در روند مبارزه کارگشا .
حکومت را باید به دست جوانان سپرد و مبارزان داخل ایران ، فقط آرزومندم که همه راه کار بدهند ، نه اینکه تجویز کنند ؛ زیرا که باید با مردم داخل به توافق برسیم .



--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

توجه: لطفا جهت انتقال نظريات و انتقادها ، نظريات و عقايد خود را به اين آدرس اعلام بفرماييد:
www.hasbohal.blogspot.com


بازگشت به صفحه قبل   نسخه قابل چاپ   لینک دائمی به این خبر 
 
 
¤ اخبار جبهه ملی
¤ درگذشت مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی
¤ بازداشت پیمان عارف عضو جبهه ملی ایران
¤ ادیب برومند: انحلال مجلس استیضاح مصدق را منتفی کرد
¤ نامه سخنگوی جبهه ملی ایران به بی بی سی
¤ پیام های نوروزی
¤ خورشیدی که هر روز فروزان تر از روز پیش میدرخشد/بیانیه جبـــهه ملــــی ایــــران
¤ سنگر نشین بی مدعای آزادی هوشنگ کشاورز صدر رفت
¤ تجزیه طلبی محکوم است/رئیس هیئت رهبری جبهه ملی ایران
¤ متن پیام های رهبران جبهه ملی به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس کنفدراسیون
¤ تحلیل جبهه ملی ایران ازرویدادهای مصر
¤ دکتر علی رشیدی عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران به دو سال زندان و 5 سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد
¤ بازداشت اعضاي جبهه ملي ايران در اسفراين خراسان شمالي
¤ بزرگداشت دکتر مصدق در واشنگتن/2 گزارش
¤ بزرگداشت دکتر محمد مصدق در باشگاه ملی خبرنگاران در واشنگتن دی سی شنبه 10 نوامبر 2012
¤ مشروح سومین گزارش احمد شهید در رابطه با حقوق بشر در ایران
¤ جبهه ملي ايران , نيروي هوايي و خلبانان قهرمان دفاع مقدس را گراميداشت
¤ تکدیب امضا
¤ جبهه ملی ایران: به یاری زلزله زدگان بشتابیم
¤ درگذشت رادمرد میهن دوست آقای دکترخسروسعیدی عضو حزب ایران و جبهه ملی ایران
¤ ننگ ونفرین بربیست وهشتم مرداد
¤ اسطوره مقاومت مهندس عباس اميرانتظام در بيمارستان بستري شد
¤ بیانیه ادیب برومند و جبهه ملی ایران- اروپا و آمریکا در اظهار تاثر و همدردی با هموطنان داغدیده آذربایجانی
¤ احضار كورش زعيم
¤ درود بر چهاردهم مرداد / ادیب بـرومـند- رهبر جبهه ملی ایــران
¤ جبهه ملی ایران نسل کشی مسلمانان در میانمار را محکوم میکند
¤ بیانیه ادیب بـــرومند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت بزرگداشت ۳۰ تیر 1331
¤ نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به رئیس جمهور آمریکا درمورد ادعای واهی مالکیت امارات بر جزایر ایرانی
¤ عمل جراحی قلب دکتر حسین موسویان، رییس هیئت اجرایی جبهه ملی ایران
¤ گرامیداشت یکصدوسی امین زادروز دکتر محمد مصدق در پاریس و کلن
¤ یادداشت اعتراض جبهه ملی ایران به موسسه گوگل
¤ تکذیب مذاکرات جبهه ملی ایران با آقای رضا پهلوی و نزدیکان ایشان
¤ جبهه ملی ایران مهیای ستیزه گری در باره حفظ تمامیت کشور است/ادیـب بـرومـند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
¤ پیام های نوروزی استاد ادیـب بـرومـنـد , دکتر حسین موسویان ,اقاي حسن لباسچی و مهندس كورش زعيم
¤ پیام نوروزی ادیـب بـرومـنـد
¤ دیدارسخنگو و اعضای جبهه ملی ایران با دکتر علی رشیدی
¤ بیانیه ادیـب بـــــرومــند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران درباره انتخابات اسفند ۱۳۹۰
¤ جبهه ملی ايران در انتخابات شرکت نمی کند
¤ آخرین وضعیت جبهه ملی ایران
¤ وضعیت نا مساعد جسمی حمید رضا خادم، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین
¤ آیا جبهه ملی ایران منحل میشود؟
¤ بازجویی و بازداشت فعالان و اعضای جبهه ملی ایران
¤ ادامه بازداشتها و احضار اعضای جبهه ملی ایران به وزارت اطلاعات
¤ برگزاری جلسات شورای جبهه ملی ایران ممنوع شد
¤ احضارعیسی خان حاتمی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران/ بازداشت مهندس محمد توسلی
¤ بازداشت دکتر علی رشیدی
¤ احضار ملیون به وزارت اطلاعات
¤ نشست مهرماه شوراي مركزي جبهه ملي ايران
¤ جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران پنج شنبه در تهران برگزار شد
¤ جبهه ملی ایران در خارج از کشور نماینده ندارد
¤ @نامه پیمان عارف به احمدی نژاد@دیدار از پیمان عارف
© 2004 - 2011 - خبرگزاری جبهه ملی ایران - J M I N e w s . c o m - تماس با ما