سرنوشت اعضای نهضتآزادی و جبههملی برای سران اصلاحات هم رقم خورد
آنچنان که امام راحل تصریح کردند، علت اخراج نهضت آزادی و جبهه ملی از چارچوب نظام، صف آرایی در برابر اسلامیت نظام بود اما علت اعلام عدم صلاحیت سران اصلاحات و دیگر سیاسیون حامی آنان، جبهه گیری علیه دیگر بعد مهم نظام جمهوری اسلامی بوده است.
شبکه ایران: حتی هشت ماه "صبر و مدارا" هم باعث نشد که سران جریان اصلاحات از "رویارویی با قانون" و "بی اعتنایی به رای اکثریت مردم" کوتاه بیایند و مانع از تکرار یک تجربه تاریخی و "پوست اندازی نظام" شوند.
امید و انتظار برای بازگشت آنان، گرچه با گذشت زمان کم سوتر شد اما تا هفته های اخیر همچنان ادامه داشت تا اینکه پس از همراهی سران اصلاحات و دیگر سیاسیون حامی آنان با هتاکان به امام راحل و روز عاشورا و ادامه صف آرایی علیه رای و نظر مردم که در دو راهپیمایی ده ها میلیونی اخیر به صراحت بیان شد، ملت و مسئولان را از بازگشت آنان ناامید کرد.
در همین راستا بود که رهبر معظم انقلاب، نظام اسلامی را کشتی نجات خواندند و با تأکید بر دعوت از همه افراد و عناصر برای حضور در چارچوب نظام افزودند: افرادی که حاضر نیستند قانون و رأی اکثریت را قبول کنند و نقطه قوتی همچون انتخابات افتخارآفرین چهل میلیونی را تبدیل به نقطه ضعف می کنند عملاً خود را از این کشتی نجات خارج می کنند و صلاحیت حضور در چارچوب نظام اسلامی را از دست می دهند، که از دست داده اند.
این بخش از سخنان حضرت آیت الله خامنه ای که در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان بیان شد، بازتاب زیادی در محافل اصلاح طلب و بیگانه داشت، چرا که به معنی خروج سران اصلاحات و دیگر سیاسیون حامی آنان از مرزهای نظام اسلامی و محرومیت همیشگی از حضور در چارچوب نظام عنوان شده است؛ موضوعی که خاطره برخورد امام خمینی(ره) با برخی از افراد و گروه های سیاسی را در اذهان عمومی زنده کرد.
شاید از همین رو بود که رهبر معظم انقلاب، با اشاره به حساسیت امام خمینی و برخورد بسیار قاطع ایشان در مقابله با جریانهای مخالف قانون قصاص اسلامی افزودند: امام جامع الاطراف ما، ماهیت حقیقی آن مسئله را درک کرد و به همین علت آن گونه برخورد نمود.
منظور رهبر انقلاب از جریانهای مخالف قانون قصاص اسلامی، جبهه ملی و سپس نهضت آزادی است که در اوایل انقلاب اسلامی از مدارای امام راحل سواستفاده و زمینه حذف خود را از چارچوب نظام فراهم کردند.
حذف جبهه ملی از چارچوب نظام
امام در ابتدا هیچ گاه جبهه ملی و فعالیت آنان را نفی یا محکوم نکردند. اما در شرایطی که مقابله جبهه ملی با انقلاب اسلامی آشکارتر شد، امام نیز ناگزیر به اتخاذ مواضع صریح تری شدند و البته در عین اینکه هشدار می دادند، زبان به نصیحت می گشودند: "ما آنها را نصیحت می کنیم و اگر به نصیحت گوش نکنند، کار دیگر می شود."
این مدارا ادامه یافت تا آنکه کار به مواجهه جبهه ملی با لایحه قصاص رسید. جبهه ملی که رویکردی لیبرال داشت در مقابل لایحه قصاص که برآمده از قرآن و شریعت بود، ایستاد و مردم را دعوت به راهپیمایی کرد. امام در واکنش به این فعالیت ها که در واقع قیام در مقابل قرآن دانسته می شد، موضع شدیدی گرفتند و "ارتداد" جبهه ملی را اعلام کردند تا این جبهه برای همیشه با حضور مردم در خیابان ها از صحنه سیاسی کشور حذف شد.
بنیانگذار انقلاب اسلامی با اشاره به کسانی که علیه حکم قرآن ائتلاف کرده اند، فرمودند: "من از اول یک خَلَجاى در ذهنم حاصل مىشد راجع به بعضى اینها؛ لکن صبر کردم. صبر کردم و نصیحت کردم. صبر کردم، و هر وقت اینها آمدند- یعنى هر وقت نه- اما بسیارى اوقات، آنها را به مسائل اسلامى دعوت کردم؛ به عمل به قانون دعوت کردم؛ به حفظ و حراست جمهورى اسلامى دعوت کردم. کم کم آن احساسِ من زیاد شد. تا وقتى که مىبینم آن جناح منافق در میدان است و تأیید مىکند. تا وقتى که مىبینم آن جبههاى که بر ضد اسلام است تأیید مىکند. [براى] من تکلیف شرعى است، تا دیگر، تأیید نکنم."
سرنوشت مشابه برای نهضت آزادی
این رویه در نتیجه عملکرد نهضت آزادی هم تکرار شد. بر این اساس، پس از تسخیر لانه جاسوسی و انتشار اسنادی که وابستگی دولت موقت را هم نشان می داد، بازرگان استعفا داد تا نوبت به ریاست جمهوری بنی صدر برسد.
امام در وقایعی که منجر به اعلام ارتداد جبهه ملی شد، نهضت آزادی را هم نصیحت کردند و از آنها با عنوان "نماز شب خوان" یاد کردند؛ تعبیری که نشان از مدارای امام داشت؛ مدارا با کسانی که کارنامه چندان روشنی در سال های بعد از انقلاب نداشتند. ایشان فرمودند:«آیا "نهضت آزادى" هم قبول دارد آن حرفى را که "جبهه ملى" مىگوید؟ آنها هم قبول دارند که این حکم- حکم قصاص- که در قرآن کریم و ضرورى بین همه مسلمین است، "غیر انسانى" است؟ آیا این نماز شب خوانها این را قبول دارند یا نه؟ شک ندارم که قبول ندارند. خوب، اعلام کنید. چرا ساکت نشستهاید. مگرنهى از منکر فقط باید من را نهى کنید؟"
با اعلام عدم کفایت بنی صدر فضای کشور متأثر از آشوب های خیابانی طرح ریزی شده توسط منافقین و ترورها و انفجارها شد. در این فضا نیز امام به نصبحت نهضت آزادی پرداختند و از آنها خواستند تا راه خود را از آشوبگران جدا کنند. امام فرمودند:«من حالا هم باز به این افرادى که خیلى منحرف نیستند، من به اینها باز نصیحت مىکنم که شما بیایید و حسابتان را از این منافقین که قیام بر ضد اسلام کردند حسابتان را جدا کنید."
این همه مدارا باز راه به جایی نبرد تا آنکه امام در نهایت در پاسخ نامه سید علی اکبر محتشمی پور که آن زمان وزارت کشور را عهده دار بود رسما عدم رسمیت نهضت آزادی را برای همیشه اعلام کردند.
امام در پاسخ نوشتند که "نهضت به اصطلاح آزادى و افراد آن چون موجب گمراهى بسیارى از کسانى که بىاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند مىگردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشند."
حقوق شهروندی همچنان باقی
بدین ترتیب نهضت آزادی هم از چرخه و چارچوب نظام اسلامی حذف شد و رسمیت خود را از دست داد اما با این حال عدم صلاحیت آنان تنها محدود به حضور در ساختار نظام شد.
در واقع حقوق شهروندی اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی هرگز از آنان سلب نشد و این افراد همانند شهروندان عادی کشور از حقوق خود برخوردار شدند.
برخورد با منتظری
امام خمینی(ره) همچنین برخوردهای قاطع با انحرافات را تا سال ها و روزهای پایانی عمر مبارک خود هم ادامه دادند.
در ماجرای اصرار حسینعلی منتظری بر حمایت از برادر دامادش، مهدی هاشمی، که اتهامات فراوانی از جمله قتل و ترور متوجه او بود، امام در نامه ای تاریخی در تاریخ ششم فروردین ماه سال 1368، خطاب او نوشتند: "از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید."
رهبر کبیر انقلاب اسلامی علاوه بر عزل آقای منتظری، او را به دلیل "سادهلوحی" از دخالت در کار سیاسی منع کردند.
رهبر انقلاب و تکرار یک برخورد تاریخی
در جریان آشوب های اخیر هم، استفاده رهبر معظم انقلاب از شیوه برخورد امام راحل با جریانات و گروه های سیاسی مختلف همگان را به مشابه سازی واداشت.
ایشان از هفته های آغازینی که سران اصلاحات علیه رای اکثریت مردم صف آرایی کردند، ابتدا به نشان دادن راه صحیح و مدارا پرداختند.
رهبر انقلاب حتی برای آگاه شدن آنان مستنداتی تاریخی را مورد اشاره قرار دادند و از مدارا و برخورد امام راحل با جریانات و گروهک ها و اشخاص سیاسی مختلف سخن به میان آوردند تا شاید تکرار تاریخ سران اصلاحات و دیگر سیاسیون همراه آنان را آگاه و به تمکین از رای مردم و قانون وادارد.
ایشان جمعه پیش از روز قدس، در نماز جمعه فرمودند: "از اول انقلاب در بین همین گروههائى که در دوران پیش از انقلاب و در حوادث سالهاى مبارزات، همه در کنار هم بودیم، اختلافهائى به وجود آمد. امام (رضوان اللَّه تعالى علیه) با همهى این اختلافات یک جور برخورد نکرد. همین طور که در روش امیرالمؤمنین عرض کردیم، روش امام (رضوان اللَّه علیه) هم همین جور بود؛ یعنى اول با مدارا، با نصیحت؛ لیکن آن وقتى که اقتضاء کرد، برخورد کرد."
رهبر انقلاب اسلامی با این حال، تا چند ماه پس از آن هم مدارا و نصیحت های خود را ادامه دادند و کسانی را که نتیجه انتخابات مردم را قبول نکردند، به روشن ساختن مرزها با دشمنان ایران اسلامی و احترام به رای مردم توصیه کردند.
پاسخ این صبر و مماشات اما، بیانیه های پی در پی و اظهارات مختلف علیه نظام و مردم بود.
حتی راهپیمایی ده ها میلیونی مردم در روز 9 دی ماه و روز 22 بهمن هم از سوی آنان به سخره گرفته شد.
به همین دلیل، رهبر انقلاب اسلامی پس از بی نتیجه دیدن نصایح و مدارای بیش از هشت ماهه، در سخنانی مهم، کسانی را که حاضر به قبول قانون و رای اکثریت مردم نیستند، فاقد صلاحیت حضور در نظام اسلامی عنوان کردند.
این بار جبهه گیری علیه جمهوریت نظام
گرچه از این موضوع مهم که از آن به تکرار یک تجربه تاریخی یاد شده است، مشابه رفتار و برخورد امام با نهضت آزادی و جبهه ملی دانسته می شود، با این حال، تفاوتی معنادار در علت این دو برخورد وجود دارد.
آنچنان که امام راحل تصریح کردند، علت اخراج نهضت آزادی و جبهه ملی از چارچوب نظام، صف آرایی در برابر اسلامیت نظام بود اما علت اعلام عدم صلاحیت سران اصلاحات و دیگر سیاسیون حامی آنان، جبهه گیری علیه دیگر بعد مهم نظام جمهوری اسلامی بوده است.
"جمهوریت نظام" موضوعی بود که سران جریان اصلاحات با بی اعتنایی و حتی مقابله با آن زمینه حذف خود را از چارچوب نظام فراهم کردند.
این موضوع از آن رو مهم و قابل توجه است که سران اصلاحات و دیگر سیاسیون حامی آنان بارها از دموکراسی و رای مردم سخن گفته و خود را مدافع آن خوانده اند.
البته صلاحیت نداشتن آنان، همانند آنچه درباره نهضت آزادی و جبهه ملی مطرح شد، به معنی محرومیت از حقوق شهروندی نیست.
بر این اساس، سران اصلاحات از این پس شهروندانی عادی قلمداد می شوند که حق حضور در چاچوب نظام را ندارند.
پایان مطلب/
صفحه نخست
توصيه خبر
ارسال به دوستان
نسخه چاپی