در این دنیای سراسر درد و رنج و ظلم و بیدادگری و دراین کشور تحت ستم که داخلی و اجنبی با هر شرایطی تنها منافع شخصی و گروهی را می طلبد و از ضربه زدن به ایران و ایرانی هراسی ندارد و قربانی شدن کشور و فرزندانش کم اهمیت ترین موضوع بنظر میرسد بزرگترین جفا در حق انسان این است که به خودخواهی و اختیار پدر و مادر فرزندی ناخواسته و به جبر وارد جهان شود و بانیان آن بی توجه به آینده در برابر آنچه می گذرد بی تفاوت باشند . کشوری که با وجود اینهمه بیدادگری هیچگونه تصویر روشنی از آینده اش نمی توان در ذهن تصور کرد چراکه سرمایه ها و منابع اش روزانه تاراج میشود بی آنکه اندکی بهره نسیب مالکان اصلی آن یعنی ملت ایران شود .
خطاب من به شما نسل دومی هاست . هان کجا فریاد کنیم که گناه نسل ما چه بود ، مگر چه کرده ایم که اینچنین باید تاوان خطاها و اشتباهات شمارا بپردازیم ؟
گفتید انقلاب کردیم برای برقراری آزادی ، برابری ، عدالت ، امنیت و ...
گفتید می خواهیم خودمان سرنوشت خود و میهنمان را رقم بزنیم .
گفتیدقصد داریم تمام تفکرهای سیاسی را در حاکمیت داخل کنیم تا بهترین ها به رای مردم در غالب حکومتی شایسته سالار متبلور شوند .
گفتید میخواهیم تا دلتان بخواهد روزنامه و نشریه چاپ کنیم که همیشه شلاق نقد بدست داشته باشند و ناظر حاکمیت باشند .
گفتید دیگر زندان و زندانی نخواهیم داشت .
گفتید دستگاه های دولتی فاسدند و ما میخواهیم فساد را از حاکمیت حذف کنیم .
گفتید ما به دنبال این هستیم تا مردم در نهایت شادی و رضایت زندگی کنند و کمترین افسردگی و جنایت و نا امنی در ایران باشد .
گفتید که ما بر روی سرمایه نشسته ایم و باید از بابت آن سهمی به ما و فرزندانمان برسد و گفتید آینده را برای فرزندانمان میخواهیم
و گفتید و گفتید و ...
گله نزد چه کسانی ببریم ، سینه پردرد کجا خالی کنیم . چرا این خواسته ها دقیقا نتیجه عکس داد و کشور عزیزمان در برابر اتفاقات ناگوار و فرزندانش در برابر تیغ و تیر و زندان قرار گرفتند ؟
چه بگوییم که آزادی ، برابری ، عدالت ، رفاه و امنیت تنها به آرزوی دست نیافتنی ما تبدیل شده است . هرگز شما را نخواهیم بخشید چراکه بر هیچیک از خواسته هایتان پای نفشردید که اینک جوانان و مردم ایران زمین در بالاترین سطح افسردگی ، بیکاری ، فقر ، فساد ، طلاق ، ناهنجاری های اجتماعی و ... قرار گیرند کافی است نگاهی به صفحه حوادث روزنامه ها بیاندازید آیا تحمل خواندن تمام حوادث یک روز در ایران را دارید ؟ قتل پدر، فرزند ، برادر ، همسر و ... فحشا ، تن فروشی ، فساد و هزاران درد بی پایان .
هیچگاه از جفا و ظلم شما در حق خود نمی گذریم چراکه نه خود حاکم سرنوشت خود شدیم نه صدایی بعنوان صدای منتقد شنیده میشود ، حاکمیت شایسته سالاری وجود ندارد و عزا عزای شکستن قلم است و تعطیلی مطبوعات . زندانها نه تنها از بین نرفتند بلکه گسترش یافته اند و ایران خود تبدیل به زندانی بزرگ شده است . فساد نه تنها برچیده نشد بلکه اینک اختلاسهای چندین میلیاردی بسیار حقیر و کوچک شده اند . به آب و خاک وطن در شمال و جنوب چوب حراج زده اند اما دریغ از کوچکترین واکنش و هزاران هزار ...
و شما سوختن فرزندانتان را نظاره گرید و خود نیز در آتش خود ساخته در حال سوختن