29 خرداد ماه هر سال يادآور مبارزات ملت ايران در سال 1330 است كه در برابر زياده خواهي هاي بيگانگان تا پاي جان ايستادگي نمودند.
در اين روز و در پي تصويب ملي شدن نفت به رهبري "پيشواي نهضت ملي ايران دكتر محمد مصدق" هياتي متشكل از نمايندگان مجلس شوراي ملي و مجلس سنا به همراه يك هيات مديره موقت براي ادراه شركت ملي نفت كه از غصب شركت نفت جنوب خارج شده بود عازم خرمشهر شدند .
شركت نفت جنوب كه به مدت شصت سال همچو اختاپوس بر غني ترين ثروت ملي ايرانيان چنگ انداخته بود هيچگاه اين تصور را نداشت قانوني كه در مجلس شوراي ملي به تصويب رسيده اجرا شود.
با معرفي مهندس بازرگان از سوي مهندس حسيبي به دكتر مصدق وي رئيس موقت هيات مديره شركت ملي نفت انتخاب شد و ، آقاي ناصر قلي اردلان از مجلس شوراي ملي، دكتر متين دفتري از مجلس سنا، حسين مكي عضو ناظر از مجلس شوراي ملي كه تركيب هيات خلع يد را تشكيل مي دادندبراي در اختيار گرفتن شركت نفت عازم جنوب شدند
هيات خلع يد كه به محض ورود به دفتر اداره مركزي نفت جنوب با "مستر دريك" به عنوان مدير عامل اين شركت غاصب روبرو شد با زيركي گام نخست را د رتسلط ارداه ملت ايران در اداره اين شركت برداشت.
هنگامي كه "مستر دريك" از هيات ايراني پرسيد براي چه به اينجا آمده ايد؟هيات ايراني پاسخ مي دهد براي اجراي قانون ملي شدن نفت.... وي برآشفته مي شود و عنوان مي دارد كه من از لندن دستور مي گيريم نه تهران و هيات ايراني نيز عنوان مي دارد تا از لندن دستور برسد يك اتاق با لوازم كافي براي استقرار ما بدهيد كه اين خردمندي هيات ايراني كه از پشتوانه ملت ايران برخوردار بودند براي استقرار در اداره مركزي شركت نفت به عنوان گام نخست خلع يد بي گمان ستودني است.
همان روز "مستر دريك"كه يك ميهماني عصرانه اي را ترتيب داده بود به رسم ميهمان نوازي بر خلاف گذشته بر روي يك صندلي نشست نه پشت ميز مدير عاملي كه اين موضوع از ديد حسين مكي دور نماند و وي با اشاره به مهندس بازرگان و به دور از چشم "مستر دريك"از او خواست كه پشت ميز مدير عاملي بنشيندو بازرگان نيز علي رغم همه محافظه كاريهاي مثال زدني اش اين عمل را انجام داد.
دريك كه از اين موضوع آگاه شده بود با بر افروختگي از جاي خود برخواسته و با عصبانيت بسيار فرياد كشيد كه من از اينجا با كشتي به بصره خواهم رفت و از آنجا امور شركت را اداره خواهم نمود.و "مستر ميس"را نيز به عنوان جانشين خود معرفي نمود.
اما با خارج شدن دريك از ادراه مركزي شركت نفت"ميس" مابقي اعضاي انگليسي شركت نفت نيز به "دريك" پيوستند و ايران رابه مقصد بصره ترك نمودند.
بعد از خروج هيات انگليسي كاركنان ايراني شركت نفت پرچم انگليس را از پشت بام اداره مركزي به زير كشيده و پرچم پر افتخار ايران را به اهتزاز در مي آورندو هيات مديره نيز با مخابره نمودن اين پيروزي تاريخي ملت ايران به تهران شادي را و هيجان اين افتخار را به سراسر ايران مخابره مي نمايد.
دكتر مصدق نيز در تماسي تلفني و در پاسخ به بازرگان در رابطه با ادامه كار كاركنان انگليسي و غربي عنوان مي دارد كه اگر با همان حقوق و مزاياي پيشين مايل به ادامه همكاري باشند ايرادي نداشته و مي توانند به كار خود ادامه دهند كه مستر (كي ـ بي. راس) رئيس سابق پالايشگاه آبادان اطلاع مي دهد كه آنان حاضر به ادمه همكاري با ايرانيان نيستند و از ايرا ن خارج مي شوند.
به هر روي سر انجام آخرين مرحله از خلع يد استعمار در 11 مهرماه همان سال انجام مي پذيرد و كليه كاركنان انگليسي و اروپايي از طريق اروند رو و يا هواپيما ايران را براي هميشه ترك مي كنند.
پس از اتمام خلع يد دكتر مصدق لايحه اي را تحت عنوان "لايحه ضد خرابكاري" به تصويب مجلس شوراي ملي مي رساند كه در آن براي كساني كه مرتكب عمليات خرابكارانه (تخريب دستگاههاي پالايشگاه) و يا قطع لوله هاي نفت شوند مجازات هاي سنگين پيش بيني و در نظر گرفته مي شود.
بدين ترتيب نفت اين سرمايه و ثروت ملي ايرانيان بعد از شش دهه به صاحبان واقعي آن يعني ملت ايران برگردانده مي شود و اين روز را نيز دكتر مصدق به پاس قدرداني همه كارگران و مهندسان ايراني كه تلاشي بسيار در ملي شدن صنعت نفت و همچنين استخراج آن بعد از خروج كاركنان انگليسي و غربي داشتند روز كارگر مي نامد.
پاينده ايران
اشكان رضوي
26خرداد 1386 خورشيدي