پیروزی ملت ایران در قیام 30 تیر 1330 ثابت کرد: با تکیه به اهرم فشار و کشتار، نمیتوان ملتی بپاخاسته را سرکوب کرد
نهضت ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق رهبر جبهه ملی و پیشوای بزرگ ملت ایران، با پیروزی سرنوشت ساز بر استعمار انگلیس و ملی کردن صنعت نفت و انجام خلع ید از شرکت غارتگر نفت انگلستان و ایران ، خسارات مالی و حیثیتی بزرگی برای دولت استعمارگری که معتقد بود " آفتاب در سرزمین های تحت نفوذش غروب نمیکند " وارد ساخت .
دولت " فخیمه " که صاحب اصلی شرکت سابق نقت انگلیس و ایران بود برای اعاده حیثیت و قدرت ازدست رفته و سرکوب نهضت
ملی ایران به هر وسیله ای که ممکن بود متشبث می شد . او بخوبی میدانست که سرسپردگان و دست نشاندگانش در داخل کشور تا چه اندازه " سر بخط فرمان " هستند و ادامه حکومت ملی دکتر محمد مصدق چه زیانهائی به آنها وارد میسازد . از این رو ابتدا بسراغ آنان رفت . دربارآلت دست و فرماندهان مزدور نظامی و کهنه سیاستمداران سر درآبشخور استعمار کهن را بهترین نیرو برای مبارزه با نهضت ملی ایران دانست و به تقویت آنان و دادن وعده های طلائی برای زندگی پس از شکست نهضت ملی پرداخت .
مجلس شورایملی که تنها نمایندگان تهران و معدودی از شهرستانها با رای واقعی مردم انتخاب شده بودند ، در دیگر نقاط کشور سر- سپردگان استعمار با زور سرنیزه و نفوذ مالکان و سرمایه داراندر آن راه یافته بودند از هرگونه سنگ اندازی و کارشکنی در راه اهداف نهضت و پیشوای بزرگ آن دکتر مصدق فروگزار نمیکرد . ایادی استعمار در گوشه و کنار کشور هر روز برای دولت مشکل آفرین بودند و در این میان ارتش وابسته به استعمار نقش حساسی را بر عهده داشت .
دکتر مصدق روز 25 تیرماه به ملاقات شاه رفت و ضمن بحث درباره اعضای کابینه ، از شاه خواست که طبق قانون اساسی وزارت جنگ نیز تحت امر دولت و وزیر آن چون دیگر اعضای کابینه برگزیده شود . محمد رضا شاه که تمام نیروی خود را در ارتش متمرکز کرده بود و آنرا پایگاه قدرت خود میدانست ، در مقابل این درخواست قانونی دکتر مصدق ایستادگی کرد و حاضر به قبول آن نشد .
بهمین دلیل دکتر مصدق چاره ای جز کناره گیری نیافت و شامگاه همانروز کتبا از سمت نخست وزیری استعفا داد .
دربار فاسد و وابسته و نیز فرماندهان مزدور ارتش و دیگر کهنه کاران سیاست که منتظر چنین فرصتی بودند ، به حرکت درآمدند .
از سوی دیگر با آگاهی از خبر استعفای دولت مصدق ، مردم که همه آرزوهایشان را برباد میدیدند ، یکپارچه به حال اعتراض درآمدند و در سراسر کشور بازارها بسته شد و مردم از هر طبقه و صنف به خیابان ها ریختند . در تهران ، خیابانهای منتهی به میدان بهارستان شاهد تجمع پر شور مردم بود و در شهرستانها هم برسم آن زمان ، مردم در تلگرافخانه ها متحصن شدند و با مخابره تلگرافی پیامهایشان به مرکز ، نارضایتی و خشم خودشان را نسبت به وضع پیش آمده اعلام میداشتند .
فرمانداری نظامی در تهران و شهرستانها با صدور اعلامیه های تهدید آمیزمردم را از شرکت در تظاهرات خیابانی بر حذر میداشت
ولی مردم بپاخاسته به این فرمانها و تهدید ها توجهی نداشتند و لحظه بلحظه بر تعداد تظاهرکنندگان که یکصدا شعار " یامرگ یا مصدق " را سرمیدادند افزوده میشد .
روز 28 تیرماه نمایندگان غیر منتخب مجلس در نشستی بدون حضور نمایندگان طرفدار نهضت ملی ایران ، به فرمان شاه رای تمایل به نخست وزیری احمد قوام ( قوام السلطنه ) دادند و او را به شاه معرفی کردند و شاه نیز فرمان نخست وزیری او را با عنوان " جناب اشرف " صادر کرد .
این انتصاب و صدور فرمان ، برخشم مردم افزود و روز 29 تیرماه تعداد تظاهرکنندگان در تهران و شهرستانهای بزرگ کشور به دهها هزار نفر بالغ میشد . قوام السلطنه ، این سرسپرده استعمار با صدور فرمانی با غلاظ و شداد با عنوان " کشتیبان را سیاستی دگر آمد" مردم راتهدید کرد که هرگونه مقاومتی را با زور اسلحه فرو خواهد نشاند .
روز سی تیر روز سر نوشت بود . مردم از جان گذشته اعم از کارگر و کشاورز ، دانشجو و روشنفکر ، پیشه ور و کارمند ، کسبه بازار و خیابانها ، زن ومرد در کنارهم به تظاهرات ادامه دادند . شعار اصلی آنان " از جان خود گذشتیم ، با خون خود نوشتیم ، یا مرگ یا مصدق " و " مرگ بر قوام " بود . فریاد " یا مرگ یا مصدق " مردم ، صدای گلوله های نظامیان را تحت الشعاع قرار میداد .
در خیابان اکباتان تهران ، جوانی که در اثر اصابت گلوله نظامیان بشدت زخمی شده بود با آخرین رمق با خون خود روی اسفالت خیابان عبارت " یامرگ یا مصدق " را نوشت و در پایان ، همانجا دنیا را وداع گفت .
درگیری بین تظاهر کنندگان و نظامیان تا بن دندان مسلح ساعت ها ادامه داشت و در خیابانهای مرکزی تهران دهها تن از مردم به خاک و خون کشیده شدند و به شهادت رسیدند . مقاومت رو بافزایش مردم باعث ایجاد تزلزل در ارکان قدرت شد و حتی بسیاری از سربازان فرمانداری نظامی با بر زمین گذاشتن سلاحهای خود ، به نیروهای مردمی پیوستند .
قوام السلطنه که باور نمیکرد مردم اینهمه مقاومت کنند و به تهدیداتش اهمیت نمیدهند ، چاره ای جز کناره گیری ندید و استعفایش را به شاه تقدیم داشت . و شاه نیز بناچار آن را پذیرفت و علیرغم میل باطنی اش دوباره زمام امور مملکت را بدست با کفایت دکتر مصدق سپرد .
مردم ، سرمست از پیروزی بدست آمده ، از سوئی با غم و اندوه پیکر مقدس شهدایشان را در قطعه ای از گورستان ابن بابویه تهران به خاک سپردند از سوئی با برگزاری جشن های پیروزی ، به یکدیگر تبریک میگفتند .
هموندان حزب ملت ایران که همواره در مبارزات نهضت ملی ایران نقش موثر و بسزائی داشتند ، در این زمان هم پیشاپیش دیگر مبارزان به میدان آمدند بین زخمی شدگان 30 تیر نام چند تن از آنان نیز به چشم میخورد .
انتخاب مجدد دکتر مصدق با یک پیروزی دیگر برای ملت ایران همراه شد و آن خبراعلام رای دیوان بین المللی لاهه مبنی بر عدم صلاحیت دادگاه در امر رسیدگی به شکایت دولت انگلیس در مورد ملی کردن صنعت نفت از سوی دولت ایران بود که بار دیگر حقانیت ملت ایران را در مبارزه با اسعمار و استثمار ثابت کرد .
به گواهی تاریخ ، هر رژیم و فرمانده خودکامه ای که بخواهد علیه خواسته ها و منافع ملت خود به اسلحه وزور مستولی شود سرنوشتی جز شکست و خواری نخواهد داشت . در دوران معاصر، هیتلر ها ، موسولینی ها ، پینوشه ها ، پول پوت ها ، میلوسویچ ها و ........ علیرغم توحش و نسل کشی ، نتوانستند به اهداف خود برسند وبا خفت و بدبختی عمر خود را به سر آوردند .
با آرزوی آنکه قدرت مبارزه مردم و بازخوانی زندگی ملالت بار دیکتاتور های بزرگ تاریخ درس عبرتی برای همه رهروان تاریک راه استبداد باشد و قبل از آنکه دست انتقام مردمی گلویشان را بفشارد ، بسوی مردم بازگردند و اجازه ندهند قدرت پوشالی و مادی امکان زندگی شرافتمندانه در کنار مردم را از آنان بگیرد وبه سرنوشت چونان خون آشامان تاریخ دچار شوند .
درود بر شهدای 30 تیر و دیگر شهیدانی که درمقاطع مختلف تاریخ معاصر جان خود را در راه مبارزه با استبداد و خودکامگی از دست داده اند .
درود بروان پاک شهیدان حزب ملت ایران ، داریوش و پروانه فروهر پیشگامان مبارزات ملت - گرایانه علیه استبداد و استعمار .
دفتر اروپائی حزب ملت ایران
سی ام تیرماه یکهزار و سیصد و هشتاد ونه
~~~~~~~~~~~~~~~~
ای آفريدگار پاك
ترا پرستش ميكنم و از تو ياري ميجويم
پاينده ايران
به ياد و بهانه يورش 18 تير 1378 به دانشگاه
11سال از ايلغار شبانه به خوابگاه كوي دانشگاه تهران و دانشگاه تبريز مي گذرد، هجومي وحشيانه كه در نمونه هاي مشابه در تاريخ معاصر همچون 16 آذز 1332 و يكم بهمن 1340 به بدترينها شناخته شد و از آن واقعه بايد پند گرفت همانا كه:
اگر واقعه قتل هاي زنجيره اي براستي درمان مي شد و عناصر آن قتل هاي دهشت انگيز به سزا مي رسيدند آن هجوم وحشيانه سازماندهي نمي شد و برخوردهائي با برخي افراد حمله كننده ناكافي بود و ريشه را نه مشخص و درمان بلكه شناسائي نيز ننمود.
اگر دهشت آفرينان 18 تير ماه به مجازات مي رسيدند و برخوردي قاطع با آمران و عاملان شكل مي گرفت و قايع و حمله هاي سالهاي بعد اتفاق نمي افتاد كه حملات سال گذشته از آخرين آنهاست.
هم ميهنان! شبكه هاي خشونت و دهشت آفرين كه سالها به تعرض به حقوق ملت مشغولند و در ابتدا خود سر ناميده مي شدند وارد مراحل جديدي در ماجرا جوئي شده اند.
اين گروه ها كه با سازماندهي، دايره نفوذ و قدرت خود را آنچنان گسترش دادند كه بزرگترين كنش و واكنش طي سال گذشته ميان ملت و اين نيروها به وقوع پيوست به نحوي كه آثار جانكاه اين نبرد نابرابر بر پيكر تب دار ايران هنوز هم هويد است و براستي تا اصل ماجرا درمان نشود تقابل در همه ابعاد آن كماكان ادامه خواهد يافت!
ملت مبارز ايران ! دهشت آفرينان در عرصه بين المللي هم بيكار ننشسته اند شواهد روشني از جدي تر شدن تقابل جامعه جهاني و حاكميت بر سر پرونده هسته اي وجود دارد و اين احتمال وجود دارد كه در برنگاهي شاهد يك واقعه جدي بر سر اين موضوع باشيم لذا بايد گفت كه روند اين تقابل ، پيامدهاي انساني بسزائي را بر ميهمنان خواهد گذارد و الزاما مستقيماً اين آسيبهاي اجتماعي و اقتصادي باعث كاهش قدرت سياسي تصميم گيرندگان كشور نمي شود و همچنين پيامدهاي سياسي نامطلوبي براي تحريم كنندگان در پي خواهد داشت و همزمان باندهائي به ثروت اندوزي بيشتر و دست اندازي فزونتر به مال و جان مردم خواهند پرداخت .
ادامه روند كنوني باعث افزايش شمار پناهندگان و سراز ير شدن آنها به كشورهاي مختلف خواهد بود و ناآرامي هاي حاصل از آن باعث مي شود كه از قدرت كشور هاي تحريم كننده در دستيابي به اهداف سياسي بزرگتر در منطقه كاسته شود و اين امر باعث بلند تر شدن ديوار بي اعتمادي و ترس و خسران ميان آحاد ملت ايران و كشورهاي تحريم كننده مي شود.
حزب ملت ايران ! در اين بزنگاه تاريخي به تمامي جنگ افروزان و فقر فروشان و آتش بياران داخلي و خارجي هشدار مي دهد كه ادامه روند موجود استقلال سياسي، حاكميت سر زميني و سرمايه هاي اجتماعي اين سرزمين را به خطر خواهد افكند و ملت ايران با پشتوانه تاريخي و فرهنگي بيكران خود و با استفاده از تجربيات خيزش هاي تاريخ معاصر خود معادلات جديدي را براي خلاصي از اين دد منشي چندجانبه رقم خواهد زد كه درمحاسبات هيچ كدام از طرفين نيست و قطعاً بر پيچيدگي اوضاع خواهد افزود و خاورميانه را وارد معادلات جديد خواهد نمود .
همانا خيزش مشروطيت ،جنبش ملي شدن صنعت نفت، خيزش 57 و جنبش تحول خواهي اخير ايرانيان شاهدي روشن از ادعاي ماست !
حزب ملت ايران، از تمامي آحاد ملت ايران مي خواهد كه با رعايت اصل ارجح بودن منافع ملي ايران و با دقت مسير عميق قضايا را بشدت دنبال كنند و با هدفمندي فاصله خود را از جريانات خشونت طلب، افراطي،سطحي و جنگ افروز فزوني بخشند تا آسيب هاي كمتري را متحمل شده و از قواي مادي و معنوي خود در بزنگاه مناسب جهت دفاع از استقلال ايران استفاده نمايند.
پيروز باد ملت
آزادی زندانيان سياسی خواست ملت ايران است
آتش جنگ و فقراز ميهن بدور باد
تهران - حزب ملت ايران
شامگاه جمعه 18 تيرماه 1389 خورشيدی
~~~~~~~~~~~~~~~~~
ای آفريدگار پاك
ترا پرستش ميكنم و از تو ياري ميجويم
پاينده ايران
بمناسبت روز 29 خرداد، روز کارگران ایران
با یادی از شادروان اسماعیل فاضل پور رئیس شورای کارگران حزب ملت ایران
درکشور کهنسال ما با پیدایش نخستین حرکتها و خیزش های سیاسی رهائی بخش ملی، کارگران زحمتکش و دهقانان نقش طبیعی، اجتماعی و تاریخی خود را در دفاع از استقلال ایران و آزادی مردم در پیوند با هویت ملی و خودآگاهی های فرهنگی کم و بیش نشان دادند.
در تلاشهای اصیل نهضت ملی ایران پس از پایان یافتن جنگ جهانی دوم، جناح های راست دست نشانده امپریالیستها همواره در پراکندگی گروههای گوناگون اجتماعی و شکل گیری و کارآئی مستمر اتحاد نیروهای ملی کارشکنی میکردند.
جناحهای چپ، ساخته و پرداخته امپریالیسم سرخ و وابستگان آن با طرح شعارهای انحرافی و مساله ضد انسانی " دیکتاتوری پرولتاریا " و قدرتمداری و سیاستگرانه بنام پاک و نجیب کارگران ، استبداد ریشه دار در جامعه ایران ( قدرتمداری کهن ) را تقویت میکردند و با تبلیغ و نشر اندیشه های ضد ملی و مخالفت با ملیت بعنوان رکن بنیادی بقای جامعه فرهنگی ، وضعی را پیش می آوردند که گوئی کارگران ایران با ایرانیت و هویت و اصالت ملی بیگانه هستند. در نتیجه هنگامی که اردوی بزرگ کارگران و دهقانان ایرانزمین میتوانستند نقش تاریخی خود را در نهضت ملی ایران بدست آورند، با دسیسه های شوم سیاست موازنه مثبت از سوی حزب وابسته توده، نه تنها پویائی لازم را نیافتند بلکه در مسیر تعلل و سستی قرار گرفتند.
انجام خلع ید از شرکت غاصب نفت ایران و انگلیس به گونه یک حرکت ملی در سراسر ایران، شکوهمندی خود را به نمایش گذاشت و ایرانیان احساس هویت ملی کردند و در میان آنها در پیوند با استقلال ایران جنبش نوین کارگری شکل گرفت. پیشوای ملت، دکتر محمد مصدق با اجرای قانون خلع ید و بیرون کردن عوامل استعماری انگلیس از کشور ، حماسه بزرگ تاریخی و ملی، در یاری خواهی دولت برگزیده مردم ایران از کارگران دلیر خوزستان و متقابلا یاری رساندن کارگران مناطق نفت خیز به نهضت ملی ایران و هماهنگی با دیگر استقلال طلبان و آزادیخواهان راستین ، تلاشهای این گروه اجتماعی در پیوند تاریخی و فرهنگی با حرکت ملی وجامعه قرار گرفت و با حفظ احترام به روز جهانی کارگران (اول ماه مه) ، روز تاریخی بیست و نهم خرداد روز کارگران ایران نامیده شد و در واقع روز پرشکوه خلع ید از استعمارگران غارتگر و پایان یافتن بهره کشی سرمایه داران بیگانه از کارگران غیرتمند ایرانی روز همدلی و همگامی همه کارگران گروه ملی جامعه ، روز رهائی همه کارگران از هرنوع ستم و ستمگری اقتصادی ،سیاسی تحمیلی استبداد و استعمار در دو سده اخیر ایران اعلام شد.
با درایت دکتر محمد مصدق، کارگران زحمتکش خوزستان با شناخت دسیسه دشمن، با آنکه اعصابی تحریک شده و قهری خروشان داشتند ، اما بر آن غالب آمده در هماهنگی با نهضت ملی ایران و هدفهای مقدس آ ن توانستند منطقه زرخیز خوزستان را نیز بسان دیگر مناطق ایران زمین ار آسیب استعماردیرپای بریتانیا رها سازند و از چنگال غارتگران نفتی جهان آزاد نمایند و پرچم مقدس ایران را بر بلندترین دکل های پالایشگاه های نفت خوزستان باهتزاز در آورند وچنین شد. پیروزی به همه کارگران و زحمتکشان ایران و ملت قهرمان و آزادیخواه ایران مبارک باد.
با دریغ و درد که سالها پس از ملی شدن صنعت نفت با کودتای 28 مرداد 1332 و بقدرت رسیدن رژیم کودتا و سه دهه حکومت اسلامی ، کارگران ایران نه تنها از حقوق واقعی و اجتماعی ( سندیکائی ، اتحادیه ای و صنفی ) محروم شدند بلکه از دیدگاه اقتصادی نیزدر نابهنجاری های بسیاری قرارگرفتند و بارها جناحها و گروههای سیاسی درون نظام در پایمال کردن حقوق حقه کارگران سخن به میان آورده و بجای آنکه این گروه عظیم اجتماعی از موقعیت بهتری برخوردار شوند هر روز وضع نامناسب و نابهنجارتری پیدا کرده اند و چنانچه در این روزگار کارگران درباره یکی از دهها مشکل کارگری سخن بگویند بازندان روبرو خواهند شد . کما اینکه هم اکنون تعدادی از آنها بجرم دفاع از حقوق صنفی خود در زندان میباشند.
حزب ملت ایران ضمن خواستار آزادی کارگران زندانی، به همه کارگران شرافتمند ایران زمین که براستی گروه بزرگ سازنده اجتماعی هستند روز باشکوه بیست و نه خرداد را شادباش میگوید.
به امید آزادی و زندگی بهتر برای کارگران و جامعه ایرانی . درود بر کارگران
پیروز باد تشکل های کارگری در روند استقلال و آزادی و نظام مردم سالاری در ایران
ای آفريدگار پاك 
