پيامدهاى نگرانكننده تداوم پافشارى ايران بر مواضع پيشين خود / داود هرميداس باوند
5 دی 1385 صدای آلمان
”قطعنامه شكست بزرگىست براى خط مشىيى كه جمهورى اسلامى، گروه آقاى احمدىنژاد و آقاى لاريجانى در پيش گرفته بودهاند“
پس از صدور قطعنامه شوراى امنيت سازمان ملل متحد مبنى بر تحريم محدود ايران و در حالى كه مقامات ارشد جمهورى اسلامى كماكان بر مواضع خود بر سر تداوم برنامه اتمى پافشارى مىكنند، بحث سياستهاى دولت جديد در عرصهى مسايل هستهاى به يكى از موضوعات اصلى محافل سياسى ايران بدل شده است.
در همين ارتباط، تعدادى از شخصيتهاى سياسى ايران (مهندس بهاءالدين ادب، دكتر داود هرميداس باوند، محمد بستهنگار، دكتر حبيباله پيمان، دكتر حسين رفيعى، مهندس عزتاله سحابى، خسرو سيف، اعظم طالقانى، دكتر نظامالدين قهارى، مهندس علىاكبر معينفر، دكتر پرويز ورجاوند) با صدور بيانيهاى زير عنوان «پيرامون حق مسلم ايران» با اشاره به اينكه مردم ايران بجز فناورى هستهاى حقوق مسلم ديگرى نيز دارند، به حاكميت جمهورى اسلامى ايران هشدار دادهاند كه تداوم سياستهاى تاكنونى مىتواند پيامدهاى سنگينى را براى مردم ايران بههمراه داشته باشد.
در همين زمينه، دكتر داود هرميداس باوند عضو شوراى مركزى «جبهه ملى ايران» و يكى از امضاكنندگان اين بيانيه، به پرسشهاى ما پاسخ داده است.
مصاحبهگر: بهنام باوندپور
دكتر باوند در بيانيه تنى چند از شخصيتهاى سياسى، شما عملا از حكومت جمهورى اسلامى ايران خواستهايد كه در خصوص برنامه هستهاى نظر و موضع مردم را هم لحاظ كند. آيا فكر نمىكنيد با تبليغات وسيعى كه در مورد برنامه هستهاى همچون خواستى ملى صورت گرفته، حتا اگر بر سر اين موضوع يك همهپرسى هم صورت بگيرد، راى مردم تداوم برنامه هستهاى باشد؟
داود هرميداس باوند: من فكر نمىكنم چنين باشد. البته در اين بيانيه تصريح شده كه مسئله تكنولوژى هستهاى بايد در رابطه با مسئله حقوق بشر و مسايل ديگرى كه اولويت دارند براى مردم ايران مطرح شود، يعنى در سايه آن مسايل. در قسمت آخرش هم تصريح و تاكيد شده كه اين مسئله بايد به صورت مسالمتآميز حل و فصل شود و اگر چنين نشود يك حالت پلكانى پيدا مىكند و فرايندهاى نگرانكنندهاى را در پى خواهد داشت. بنابراين نظر اين است كه با توجه به مصالح و منافع مردم ايران اين مسئله پيگيرى شود كه تلويحا چنين نكتهاى را بيان مىكند كه موضعگيرى فعلى جمهورى اسلامى در جهت مصالح و منافع مردمى و ملى نيست.
در بسيارى از فرازهاى بيانيه جمعى از فعالان سياسى، به نوعى به خطر جنگ و حمله نظامىيى كه ممكن است در نهايت ايران را تهديد كند اشاره شده. اين خطر در حال حاضر تا چه اندازه جدىست؟
داود هرميداس باوند: در هر حال اين قطعنامه در محدوده ماده ۴۱ منشور تصويب شده و چون با اكثريت آرا تصويب شده، خب يك شكست بزرگىست براى خط مشىيى كه جمهورى اسلامى، گروه آقاى احمدىنژاد و آقاى لاريجانى در پيش گرفته بودهاند. و در آنجا تصريح شده كه اگر بعد از ۶۰ روز به نتيجهاى نرسد، شوراى امنيت تصميمات ديگرى اتخاذ خواهد كرد. حالا ممكن است تحريمها به صورت گستردهتر بشود در چارچوب ماده ۴۱ منشور و يا احتمالا وارد ماده ۴۲ منشور بشود. و اين نگرانى وجود دارد كه در صورتى كه موضعگيرى جمهورى اسلامى ايران به صورت فعلى پايدار بماند و با ملاحظه اينكه مسئله ايران در مقابل مسئله منافع جامعه بينالملل و به عنوان تهديدى براى صلح و امنيت بينالمللى تلقى شده، و به همين دليل هم تحت فصل ۷ منشور قابل رسيدگى و صدور قطعنامه منتهى شده، اگر چنين نشود كسانى كه پشت قطعنامه هستند، بر آن خواهند بود كه نوعى مشروعيت را به نفع خود ايجاد كنند. يعنى هم افكار جهانى را بسيج كرده باشند و هم افكار داخلى مردم آمريكا و كنگره، در جهت انجام اقدامات ديگرى فراتر از ماده ۴۱ منشور. در هر حال اين هشدارىست كه قطعنامه در پايان خود توجه نظام را جلب كرده كه اگر بخواهند وضع موجود را ادامه بدهند، چه بسا جامعه سوق داده مىشود به يك فرايند شبهفاجعهآميز.
شما در بيانيه نسبت به «بسته بودن مدار دانش سوخت هستهاى» هشدار دادهايد و ابراز نگرانى كردهايد. آيا همين كه دانش سوخت هستهاى در ايران در اين مدار بسته حركت مىكند، بىاعتمادى غرب را در رابطه با برنامه اتمى ايران موجه نمىكند؟
داود هرميداس باوند: اشارهاى كه شده به مدار بسته تكنولوژى هستهاى برمىگردد به اين مسئله كه اگر ما بخواهيم تاكيد بكنيم بر ادامه برنامه غنىسازى اورانيوم، كه به ادعاى آنها قصد و نيت ايران در جهت دستيابى به سلاح هستهاىست، لذا درخواست اين است كه دولت ايران سعى كند خود را از اين مدار بسته كه تاكيد بر همان موضع اوليه هست خارج كند و فضا را براى يك گفتمان سازنده فراهم كند.
پرسش من دقيقا در همين ارتباط بود. فكر نمىكنيد كه همين «مدار بسته» بهانهاى باشد براى مثلا آمريكا كه بىاعتمادى نسبت به برنامه اتمى ايران را بيشتر و شديدتر جلوه بدهد؟
داود هرميداس باوند: دقيقا همينطور است. يعنى دقيقا آمريكا خواهان اين است كه ايران آنچنان كه بايد و شايد پايبندى به پذيرش مفاد قطعنامه شوراى امنيت را نداشته باشد تا فضا آماده بشود براى اقداماتى احتمالا فراتر از ماده ۴۱ منشور. چون آمريكا بر آن است كه يك مشروعيت جديدى به نفع خودش ايجاد بكند كه آن موانعى كه فعلا وجود دارد، بىرنگ بشود، آزادى عملى پيدا بكند براى اقدامات بعدى.
دكتر باوند شما با توجه به تجارب سياسى خود و همينطور به عنوان كارشناس روابط بينالملل، چه حدسى مىزنيد: از آنجا كه مقامات جمهورى اسلامى ايران كماكان بر مواضع پيشين خود پافشارى مىكنند، به نظر شما اين احتمال وجود دارد كه ايران راه كره شمالى را در پيش بگيرد؟
داود هرميداس باوند: اگر هم چنين قصد و نيتى نباشد عملا چنين خواهد بود. حال كره شمالى بازگشت كرده. در يك شرايط انفعالى هست. وقتى كشورى پافشارى بكند و مواجه بشود با عكسالعمل شديد و آنوقت بپذيرد، گريزناپذير موضعاش موضعى انفعالى خواهد بود. بنابراين خيلى طبيعىست كه اگر مذاكراتى در چنين شرايطى انجام بشود كم و بيش موضع جمهورى اسلامى ايران نسبتا انفعالى خواهد بود.