روز چهارم فوریّه، تئاتر مصدق که نویسنده و کارگردانش آقای رضا علامهزاده است، در شروع تور امریکا و کاندا برای اجرا، در اورنج کانتی(شهر سانتا آنا) به روی صحنه آمد. بلیطهای نمایش از چند روز پیش از اجرا به کلی فروش رفته بود؛ و در نتیجه بسیاری از مشتاقان موفق به دیدن این تئاتر زیبا و دیدنی نشدند. سالن «اورنج کانتی پاویلیون» به کلی پر بود از ایراندوستان و مشتاقان راه و روش زنده یاد دکتر مصدق.
نمایش مصدق، با فیلمهای مستندی از دورهی زمامداری و زندگی پس از زندان مجرد زنده یاد دکتر مصدق آغاز می شود و صحنهی نخست، دکتر مصدق را در هتلی درجه دو در لاهه (هلند) نشان میدهد که برای احقاق حق ایران در دادگاه بین المللی لاهه که پروندهی ایران به شکایت انگلستان به آن ارجاع شده بود، همراه تیمش به هلند آمده است. آنگاه وقایع کودتا و جریان دادگاه فرمایشی نظامی و سپس پایان سه سال زندان مجرد و زندانی شدن در ده احمدآباد با تمام ماجراهاتضییقاتی که برای دکتر مصدق و خانوادهاش فراهم میشده است، به زبان تئاتری و با برداشت از اسناد و مدارک درست مدقن به شنود حضار میرسد. وسرانجام صحنهی ناخوشی و مرگ آن رادمرد قرن بیستم ایران است؛ که باید رفت و تئاتر را دید.
بازی پرسناژها، کلاً خوب و پخته و گاه درخشان است و از شعار و هیاهو خالی است. بازیگران همه به رل و وظیفهی خود آگاهند. آقای علامهزاده بازیگران را خوب راهنمائی کرده بود. به گونهای که حتا دو پرسناژی( فرزین بستجانی و منوچهر بقائی و شاید حمید عبدالملکی) که حرفهای نبودند و شاید این کار نخستشان بود، مسئولیّت خود را خوب درک کرده بودند و از عهدهی مهم برآمدند. اما بازی ناصر رحمانی نژاد در نقش دکتر مصدق بسیار چشمگیر و طبیعی بود و با گریم خوبی که روی چهرهی او شده بود، به درستی دکتر مصدق را تداعی می کرد.، علی پورتاش در رل دکتر غلامحسین مصدق نیز خوش درخشید و هومن آذرکلاه در نقش سرتیب آزموده گرچه قیافه و فیزیک بدنش با آزمودهی نحیف، لاغر و معتاد گونه هماهنگی نداشت، اما از پس مهم خوب برآمد و آزمودهی نوکر صفت و مفلوک را به درستی به تماشا گذاشت.
میزانسنها درست و به قاعده بود و هیچ حرکتی اضافی به چشم نمی خورد که نشان از کارگردانی خوب علامه زاده داشت.
متن نمایش با یاریگیری از اسناد و مدارک و شواهدی که در پنجاه و اندی سال گذشته ی تاریخ ایران به صورتهای گوناگون به چاپ رسیده، نوشته شده است. آقای علامهزاده که خود زمانی نه چندان کوتاه، اندیشمند کمونیست بود و از هممیهنان چپگرا و رادیکال و انقلابی دههی پنجاه خورشیدی محسوب میشود؛ و به خاطر این طرز اندیشه، در رژیم گذشته به زندان ابد محکوم شد و تا وقوع انقلاب هم دربند بود، مدتهاست به شدت واقعگرا شده و دیدی نو و اندیشهای مردمسالار و ملی یافته است. کتاب «سیاحتنامه محرمانه» اش که خاطرات سفر علامهزاده به شوروی سابق است؛ با بیان واقعیات و به تصویر کشیدن مشاهداتِ گوشههائی از استبداد و تاریکیهای دوران پرماجرای اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی، این دگرگونی و نواندیشی را در او به خوبی نشان می دهد. نوشتن و بر صحنه آوردن تئاتر مصدق، او را به حدی متعالی در ردیف میهن پرستان و دوستداران مردم قرار داده است.
تئاتر مصدق به حقیقت تئاتری دیدنی است و برای هرکس که بر سرنوشت ایران علاقه مند است و آرزوی آزادی و مردمسالاری را در سر می پرورد، دیدنش از الزامات است...
دستمریزاد آقای علامه زاده؛ و درود بر تمام آنهائی که در زایش و ساختن این نمایش سهمی داشتند و ادای وظیفه کردند.
دوستان این متن را یک خبر تلقی بفرمائید
کالیفرنیا دکتر محمد علی مهرآسا