خیمه شب بازی مراجعه به آراء عمومی در بحرین، توقیف و اعتصاب غذای "داریوش فروهر" دبیر حزب ملت ایران
حکومت ارتجاعی و سیاه ایران که بعد از کودتای 28 مرداد هر روز بیشتر از پیش خود را در دامان امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا افکنده است در سالهای اخیر هم زمان با اوج گرفتن مبارزات مردم خاورمیانه مبدل به پایگاه دست اول این ژاندارم بینالمللی گردیده است و با اسراییل اشغالگر، همگام و همراه شده، به کارشکنی و مبارزه با نهضتهای آزادیبخش ادامه میدهد. همان طور که وجود اسراییل اشغالگر عملاً موجب تقویت یا لااقل تثبیت وضع حکومتهای مرتجع و ضد مردمی برخی از کشورهای عربی شده است و این امر سالیان دراز از طرح مستقل و مستقیم مساله فلسطین جلوگیری کرده و مانع شروع هرچه زودتر مبارزات قهرمانانه این ملت رشید و جنگاور شده است. به همان ترتیب حکومت ارتجاعی ایران موجب ادامه سلطه انگلیس در خلیج فارس و تسلط و زورگوئی شیوخ مرتجع شیخنشینهای خلیج فارس بوده و هست. در نظر سیاستها استعماری جمع کردن بساط ظاهری قدرت و به عبارت دیگر عدم حضور انگلیس در خلیج فارس بدون حفظ منافع انگلیس ممکن نیست. از این رو هنگامیکه قرار بر این شده است که انگلستان ظاهراً خلیج فارس را ترک گوید، باید حکومتی یا گروهی از حکومتها اداره کارها و منافع وی و هم پالکی او یعنی آمریکا را در خلیج فارس به عهده بگیرند. همین جاست که مساله همکاری حکومت ارتجاعی سیاه ایران و شیخنشینهای مرتجع و مزدور عربی در خلیج فارس مطرح میشود. این همکاری و همگامی به چند دلیل به نتیجه میرسید:
ادامه سیاست انگلستان و آمریکا بر خلیج فارس
ادامه استقرار حکومت شیوخ مرتجع خلیج فارس در شیخنشینهای مربوط که بدون حمایت انگلیس و آمریکا حتی برای مدت کوتاهی نیز نمیتوانند بر سر جای خود باقی بمانند.
خصوصاً ایجاد درگیریهای محلی در خاورمیانه و در نتیجه تضعیف مبارزات قهرمانانه ملت فلسطین.
در این راه یعنی برای رسیدن به این اهداف چندگانه مساله بحرین به نحوی از انحاء و به خصوص به نفع سیاستهای استعماری باید حل میشد. تا مساله بحرین حل نمیشد، امکان این همکاری بین مرتجعان دو سوی خلیج فارس به [نتیجه] مثبت نمیرسید.
خیمه شببازی مراجع به آراء عمومی در بحرین ثمره این ماجراست. دو دسته حاکم خود فروخته، از یک سو شیوخ مرتجع خلیج فارس و نیز شیخ بحرین و از سوی دیگر ارتجاع سیاه ایران بر سر مسالهای توافق کردهاند که اصلا مربوط به مردم ایران است و حق تصمیم و اظهار نظر راجع به آن از حقوق ثابته ایشان میباشد. اما این دو دسته که به هیچ وجه از طرف مردم خود نمایندگی ندارند بر خلاف تمام موازین به اصطلاح بینالمللی به سازمانی رجوع کردهاند که نظیر خود آنان بدون اجازه آمریکا ارباب اول و سایر دولتهای بزرگ حتی حق جا به جا کردن کارمندان اداری خود را هم ندارند و درست در همین هنگام که به اصطلاح مدعی مراجعه به آراء همگیاند وقتی حزب ملت ایران درباره مساله بحرین دست به انتشار بیانیهای زده و نظرات خود را در باب این امر اعلام کرده است "داریوش فروهر" دبیر حزب و عضو جبهه ملی سوم ایران را توقیف کردهاند. "داریوش فروهر" که با "منوچهر احمدی" در 17 فروردین توقیف شده اند بلافاصله پس از ورود به زندان اعلام اعتصاب غذا کرده اند. زیر بدانها اجازه نداده اند که رای خود را در خصوص بحرین به اطلاع هموطنانشان برسانند و از آن دفاع کنند.
ما همه آزادیخواهان، همه مردم مبارز، همه کسانی را که به خاطر برقراری حکومت حق و عدالت را میجنگند به یاری فرا میخوانیم. جان "فروهر" این رادمرد رشید در خطر است. فروهر سالیان دراز پس از 28 مرداد در زندان به سر برده است و بر اثر اقامتهای طولانی در این سیاهچالها مبتلا به دو بیماری عمده زخم معده مزمن و بیماری قلبی شده است. اعتصاب غذای وی با توجه به این دو بیماری حیات او را تهدید جدی میکند.
27 فروردین ماه 1349
خبرنامه جبهه ملی ایران
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
تلگراف خمینی به شاه ۱۷ مهر ۱۳۴۱ـ
http://www.khodnevis.org/
آیتالله خمینی در سال ۱۳۴۱، حق رای زنان را موجب نگرانی علماء اعلام و سایر طبقات مسلمین دانسته بود.
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور مبارک اعلیحضرت همایونی
پس از اهداء تحیت و دعا، به طوری که در روزنامه ها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی اسلام را در رای دهندگان و منتخبین شرط نکرده و به زنها حق رای داده است و این امر موجب نگرانی علماء اعلام و سایر طبقات مسلمین است.
بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است.
مستدعی است امر فرمائید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامههای دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگوئی ملت مسلمان شود.
الداعی روح الله الموسوی
تلگراف خمینی به شاه ۱۷ مهر ۱۳۴۱ـ صحیفه نور، جلد اول صفحه ۷۸
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
cyrus news
جانباختگان سی تیر در تهران (ابن بابویه)/ نگاهی به اسناد پان ایرانیستها در ۳۰ تیر ۱۳۳۱
1 مرداد 1389
نگاهی به اسناد پان ایرانیستها در ۳۰ تیر ۱۳۳۱
حزب پان ایرانیست| تیر ۳۱, ۱۳۸۹
زنده باد مصدق … مرگ بر دشمنان ایران
هم میهنان! زنان! مردان! کارگران! برزگران! اصناف! پیشه وران! اکنون میهن ما در آستانه انجام یک توطئه بزرگ و جنایت تاریخی قرار گرفته است. این جنایتی است که به دست عوامل بیگانه و نوکران نشاندار انگلیس برای شکست ملت ایران و در راه دشمنی با دکتر مصدق به کار میرود.
ما اکنون اعلام می داریم که جز دکتر مصدق هیچ کس را شایسته رهبری در این نبردهای رهایی بخش نمی شناسیم.هزاران هزار جوانان نیرومند حزب پان ایرانیست در سراسر ایران از رهبر انحراف ناپذیر مبارزه ملی “دکتر مصدق” حمایت خواهند کرد.ما نخواهیم گذارد یکبار دیگر تیرگی همه جا را فراگیرد و ظلمت ِ استعمار میهن ما را جولانگاه جنایتکاران قرار دهد.ما نبرد خونین خود را بر ضد همه دستگاه های بیگانه پرست ادامه می دهیم. ما همه مردم ایران را فرا میخوانیم که در راه به خاک سائیدن پوزه ی اجنبی پرستان همدوش مصدق دلیر همچنان به پیش روند.
ایرانی…خون و شرافت تاریخ ملت تو به تو حکم می کند که نگذاری مرز و بوم ایران باز اسیر پنجه های خون آشام استعمار گردد.
هم میهن … در صفوف مبارزه مجهز باش.
نبرد خونین ادامه خواهد یافت.
به پیش … با ما… در راه ایران …همدوش با مصدق.
دفتر مرکزی حزب پان ایرانیست شامگاه پنجشنبه ۲۶ تیر ۱۳۳۱
روزنامه ندای پان ایرانیسم – شماره ۲۷ – مرداد ۱۳۳۱
رضا ایوبی ارغند ـ حسن نیکو سخن ـ عباس لـًولـًو ـ محمود عموئی ـ نوروز کفائی ـ مرتضی دستخوش نیکو ـ صفر حنیفه ـ رحفانی ـ قدرت سلیمی ـ اسمعیل عینک چی ـ هوشنگ رضیان ـ غلامحسین صادقی ـ محرم رستمی ـ اسمعیل وزیری ـ امیر بیجار ـ جبار رشیدی ـ حبیب شوقی رضوانی ـ سعدی اسکندری ـ پرویز رجائی ـ و چهار نفر گمنام.
هواداران پانایرانیسم یاد یاد جان باخته پان ایرانیست هوشنگ رضیان و همه جانباختگان سی تیر را گرامی میدارد و به روان آنان درود میفرستد. به امید روزی که آرمان این جانباختگان، که همانا آزادی و رهایی ملت ایران و برقراری حاکمیتی ملی است، تحقق یابد.