استقلال - آزادی - عدالت اجتماعی (جمهوری ایرانی)
به سایت خبری جبهه ملی ایران ،پرببنده ترین سایت نیروهای ملی خوش آمدید
این سایت خبری مستقل است و به انعکاس اخبار تشکلهای جبهه ملی ایران و نیروهای ملی در سراسر جهان اختصاص دارد
از دیگر صفحات این تارنما در زیر این پیام با کلیک روی صفحه دیدن کنید
 
¤ اخبار دانشجویی
¤ صدور حکم زندان برای ۲۰ نفر از بازداشت شدگان زلزله آذربايجان
¤ دیدار اعضای جبهه ملی ایران با فرید طاهری
¤ روز دانشجو در مزار کیانوش آسا/ بیانیه دفتر تحکیم وحدت
¤ احضار مجدد پیمان عارف به دادگاه
¤ پیمان عارف بار دیگر از تحصیل محروم گردید.
¤ دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران در بیانیه ای مشترک: «صدای دانشجویان دربند باشیم»
¤ بیانیه‌ دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال; «تشکیل جبهه‌ دموکراسی‌خواهان برای صیانت از منافع ملت ایران در مقابل استبداد داخلی»
¤ ممانعت از آزادی پیمان عارف، فعال سابق دانشجویی
¤ پیمان عارف، دانشجوی زندانی، پس از اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شد
¤ پیمان عارف برای سومین بار بازداشت شد
سایتهای دیگر
 
اندیشگاه ملی/ آریان پور
¤ صفحه اول  ¤ اخبار ايران  ¤ اخبار جبهه ملی  ¤ بیانیه های جبهه ملی  ¤ کورش زعيم  ¤ جبهه ملی اروپا  ¤  واشنگتن  ¤ اخبار دانشجویی  ¤ خارج از کشور  ¤ دکتر ورجاوند  ¤ زنان  ¤ نشریات  ¤ دیدگاه  ¤ دریادار مدنی  ¤ رضا آذرخش  ¤ اندیشگاه ملی/ آریان پور  ¤ کنگره ملی/ امیرانتظام  ¤ مقالات  ¤  عضويت  ¤ نهضت آزادی/حزب ملت ایران  ¤ کارگران  ¤  اسناد جبهه ملی  ¤ جوانان جبهه ملی  ¤ دکتر باوند  ¤ كانون انديشه و سخن.  ¤ بیژن مهر  ¤  سمينار جبهه ملی  ¤  فرهنگ  ¤ همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران  ¤ دفتر پژوهش های جبهه  ¤ اخبار زندانیان سیاسی  ¤ برنامه تلوزیون  ¤ اقتصاد  ¤ آلبوم عکسها  ¤ تماس با ما ¤ آرشیو خبرها
تاریخ نفت /4 /نفت در رگه های بلند تاریخ/امیر هوشنگ آریان پور
2 بهمن 1385       بازگشت به صفحه قبل 
نفت در رگه های بلند تاریخ

بخش چهارم

ریچارد نیکسون سیاست نفتی آمریکا را تغییر می دهد.
یکی از نخستین کارهای دوران زمام داری نیکسون این بود که دستور داد سیاست نفتی آمریکا بطور کامل مورد ارزیابی قرار گیرد. در اجرای این دستور مشاوران او اظهار نظر کردند که از نقطه نظر سیاسی اعمال افزایش قیمت هیچ زیانی در بر نخواهد داشت. افزایش در آمد کشورهای هم پیمان آمریکا در خلیج فارس خاصه ایران و عربستان سعودی ، وضع موجود را حفظ و قدرت این کشورها را برای خرید سلاح بیشتر می کند.
سالهای 1970 در واقع شاهد اشتراک منافع سه جانبه کشورهای تولید کننده نفت، شرکتهای نفتی و ایالات متحده آمریکا بوده است.
در حقیقت مذاکرات شرکتهای نفتی و کشورهای تولید کننده نفت نه مربوط به قیمت بود و نه میزان مالیات، بلکه واقعیت آن بود که هر دو طرف طالب تضمین عرضه نفت و نوعی برنامه ریزی و یا کنترل افزایش قیمت ها بودند.
دکتر آرنولد هامر( مدیر شرکت نفتی اکسیدنتال) در کتاب خود بنام " اکسیدنتال در دنیای بزرگ" نوشته است: " در 22 می 1970 با هواپیمای شخصی از نیویورک به واشنگتن رفتم تا لیندون جانسون و همسرش رئیس جمهور قبلی را سوار کرده به مزرعه جانسون در تگزاس ببرم. در هنگام شب که مشغول نماشای یک فیلم بودیم من در میان جانسون و جیمز ماکدونالد رئیس شرکت ماکدونالد دوگلاس سازنده هواپیماهای جنگی نشسته بودم. جانسون گفت آقای ماکدونالد پیشنهادی دارد که ممکن است مورد علاقه تو باشد. گفتم پیشنهاد چیست؟
مکدونالد جواب داد ما شانس آنرا داریم که سفارش عمده ای برای ساخت هواپیمای جنگی از شاه بگیریم. گفتم به شما تبریک می گویم. مکدونالد جواب داد ولی کار اشکالی دارد؛ شاه می خواهد قیمت را با نفت پرداخت کند اما من نمی دانم با نفت چکار کنم؟ فکر کردم شاید تو بتوانی نفت را برداشت کنی و به ما پول بدهی. جواب دادم من حنماً اینکار را می کنم. حالا که لیبی سختگیری (در فروش نفت ) می کند، تامین نفت توسط شاه کمک خواهد کرد تا بتوانیم احتیاجات مشتریان اروپا را تامین کنم. اگر اینکار را بکنم ممکن است شاه در مورد وضع اکسیدنتال در منطقه ام القوین ( در جزیره ابوموسی) تفاهم بیشتری نشان دهد.
ملاقات من با شاه برای آن بود که این دو موضوع را حل کنم. شاه به من گفت در معامله با ماکدونالد شانسی می بیند که مونوپولی هفت خواهران را بشکند . از این که در این کار کمک می کنم متشکر است. علاوه بر آن از من تشکر کرد که با مبادله موافقت نامه با لیبی به همه تولید کنندگان نفت کمک کرده ام و موجب شده است قدرت مطلق هفت خواهران را از بین ببرد. با توجه به این که توافق لیبی برای من مشکلات بسیار بوجود آورده است تشکر شاه برای من خوشایند نبود ولی بسختی لبخند زدم اما آنهم طولی نکشید چون شاه ادامه داد: " تا وقتی که احتیاج به نفت در دنیا رو به افزایش است و شما در آمریکا جانشینی برای آن ندارید ما به اضافه کردن قیمت ادامه می دهیم. تهران را ترک کردم به امید این که حق به حق دار می رسد. با گرفتن نفت از شاه و نجات از دست گوریل لیبی(قذافی) در شرف انجام معامله ای بی مانند برای اکسیدنتال بودم ولی شاه به هیچکدام از وعده هایش وفا نکرد. با تصرف جزیره ابو موسی قرارداد مرا در ام القوین به شرکت بوتس (Buttes ) واگذار کرد و اطلاعات خرید نفت را از ما گرفت و بر اساس آن معامله بهتری با هفت خواهران انجام داد."
تقلیل ارزش برابری دلار
در اوت 1971 پرزیدنت نیکسون در جلسه محرمانه ای در کمپ دیوید برای آزاد نمودن سیستم پول بین المللی و شناور نمودن دلار در مقابل طلا تصمیم فوق العاده جدی گرفت. از سال 1944 ایالات متحده آمریکا دو سوم ذخایر طلای جهان را در اختیار داشت و بر اساس آن آمریکا تعهد کرده بود که تبدیل دلار به طلا را با قیمت هر اونس طلا معادل 35 دلار تضمین کند. پس از خاتمه جنگ و شروع عملیات بازسازی اروپا تحت برنامه مارشال ، آمریکا تعهد نمود وام هایی بصورت دلار به منظور خرید تجهیزات آمریکایی در اختیار اروپائیان قرار دهد. برنامه مارشال تا سال 1960 اجرا گردید ولی در آن سال آمریکا متوجه شد که بر اساس قیمت تضمین شده برای مبادله طلا، حجم دلارهای در گردش در خارج آمریکا از میزان ارزش طلاهای آمریکا یعنی پشتوانه تبدیل دلار بیشتر گردیده است. به این ترتیب بحران پولی بین المللی شروع شده بود و بنظر می آمد که تا پایان دهه 1960 وخیم تر خواهد شد.
در سال 1971 سفیر انگلیس با وزارت خزانه داری آمریکا تماس گرفت و در خواست نمود در ازای سه میلیارد دلار متعلق به انگلیس، طلا تحویل داده شود. به این درخواست هر پاسخی اعم از مثبت یا منفی داده می شد عواقب وخیمی در بر داشت. اگر انگلیس طلای درخواستی خود را دریافت می کرد ممکن بود سایر کشورها هم برای دریافت طلا هجوم آورند؛ اگر با درخواست آنها مخالفت می شد. در آن صورت دولت آمریکا به عدم توانایی خود در انجام تقاضای تبدیل دلار به طلا اعتراف کرده بود. بنابر این آمریکا در تاریخ 15 اوت 1971 تصمیم گرفت بجای اجرای تعهدات و مسئولیت خود، قابلیت تبدیل دلار به طلا را بکلی رها کند و دلار را شناور نماید. شناور نمودن دلار موجب گردید که قیمت دلار در مقابل ارزهای اروپائی و ژاپن تقلیل یابد و این امر ضربه سختی برای کشورهای صادر کننده نفت بود. تنها راه حل آن تجدید نظر در قیمت فروش نفت خام بود. موضوع تقلیل ارزش دلارموجب مذاکرات مجدد اعضای اوپک با شرکتهای نفتی که شرایط جدید به نفع آنها بود آغاز شد و با تعیین سبدی از پول 9 کشور( فرانسه، بلژیک، سویس، ایتالیا، آلمان، ژاپن، انگلیس، سوئد و هلند) موافقت گردید که قیمت نفت حدود 8.4 درصد افزایش یابد و پس از آن هر سه ماه یک بار به نسبت تغییر ارزش ارزها در سبد مزبور در مقابل دلار قیمت نفت خام بهمان نسبت تعدیل شود. اما در دسامبر 1972 آمریکا مجدداً ارزش دلار را حدود 10 در صد کاهش داد.
وابستگی کشورهای صادر کننده نفت
در حالیکه در دهه 1970 همه کشورهای عمده تولید کننده نفت ظاهراً مستقل و سرنوشت کشور خود و منافع نفتی آن را در اختیار داشتند؛ ولی عملاً همه آنها بشدت تحت الحمایه آمریکا و یا انگلیس بشمار می رفتند. ونزوئلا، ایران عربستان سعودی و اندونزی در محور آمریکا. کویت، امارات متحده عربی، قطر و نیجیریه در محور انگلستان قرار داشتند. کشورهای لیبی، الجزایر و عراق خود را به عنوان کشورهای انقلابی مبری از هر نوع وابستگی می دانستند.
مشارکت کشورهای عرب نفتخیز در منافع نفت
در سال 1972 زکی یمانی وزیرنفت عربستان سعودی نمایندگان شرکت نفت آمریکایی آرامکو را احضار کرده و خواسته دولت عربستان سعودی را در مشارکت در شرکت آرامکو به اطلاع آنان می رساند. بلافاصله شش کشور عضو اوپک در خلیج فارس ( عربستان، ایران، کویت، عراق، امارات متحده و قطر) مشارکت در امتیازات هفت خواهران در کشورهای عضو را تصویب می کنند.
چون قرارداد ایران و کنسرسیوم اساس ملی شدن نفت را برسمیت شناخته و در ظاهر مالکیت آنچه در ایران وجود دارد متعلق به ایران است، ایران نمی تواند در این مذاکرات شرکت کند. لذا در ماه ژوئن 1972 ایران خود را از این گروه جدا و مذاکرات مستقلی را با کنسرسیوم آغاز نمود.
با ورود زکی یمانی به صحنه و با مذاکراتی که با شرکتهای نفتی بعمل می آورد و با قابلیتهایی که دارد بزودی مورد توجه رسانه های خبری جهان قرار گرفت و برای شاه در اوپک رقیبی پر قدرت شد. شاه تصور می کرد با سیاست اختلاف بینداز و حکومت کن می تواند زکی یمانی را از صحنه خارج کرده و خود رهبری صنعت بین المللی نفت را دوباره در دست گیرد. اما امور مربوط به صنعت نفت از مرزهای ایران خارج شده و در کشورهای پیشرفته غرب و کشورهای جهان سوم از کنترل شاه خارج شده بود. اگر تمام ثروت و قدرت نظامی ایران برای خرید دوستی خرج شود نمی توانست سیاستهای غرب، شرق و وابستگان به این دو را تغییر دهد.
از ابتدا قرار نبود که شاه در نمایش بالا بردن قیمت نفت نقشی داشته باشد و این نمایش را بیش از حد بزرگ و جهانگیر کند؛ ولی اکنون شاه در مدتی کوتاه نقش خود را به عنوان رهبر اوپک از دست رفته می دید و از طرف دیگر طرح مشارکت با قرارداد ایران و کنسرسیوم بین المللی که بر اساس پذیرفتن اصل ملی شدن نفت مبادله شده بود مغایرت داشت؛ به این ترتیب شاه با یک بن بست عظیم و بی آبروئی مواجه شده بود.
مذاکرات زکی یمانی و شرکتهای نفت در پنجم اکتبر 1972 به نتیجه رسید و توافق شد که مشارکت با 25 در صد از اول ژانویه 1973 آغاز و در مدت دهسال به 50 در صد افزایش یابد. قباد فخیمی در این باره در کتاب خود چنین نوشته است:
" . . . در ایران شاه به سختی توانست شکست خود را کتمان کند چون دریافته بود که حتی موافقت نامه سستی که زکی یمانی بوجود آورده بهتر از ترتیباتی بود که او با سر و صدا در بیست و چهارم ژوئن 1972 در وقت خروج ایران از گروه شش کشور خلیج فارس به عنوان خطوط کلی موافقت نامه آینده ایران بشرح زیر اعلام کرده بود:
1- ایران موافقت خواهد نمود که قرارداد نفتی با کنسرسیوم تا سال 1944 معتبر بوده و اجرا شود.
2- کنسرسیوم تعهد خواهد نمود که نفت ایران را تا 8.5 میلیون بشگه در روز افزایش دهد.( در آن هنگام تولید 4.5 میلیون بشگه در روز بود.)
3- طی همین مدت ذخایر نفتی که عمر طبیعی آن پنجاه سال تخمین زده می شود به پایان خواهد رسید.
شاه با اشاره به مذاکرات مربوط به مشارکت که در خلیج فارس در جریان بود می گوید:
" بعضی ها فکر میکنند که در کوتاه مدت مثلاً دو الی سه سال می توانند به نتایج بهتر از آنچه ما رسیده ایم برسند، من زیاد در این مورد مطمئن نیستم، اما با اطمینان می گویم که توافقی که ما و کنسرسیوم به آن رسیده ایم، موقعی که جزئیات آن انتشار یابد و تشریح شود، بر افکار همه کسانی که حرف حساب و منطقی سرشان می شود تاثیر خواهد گذارد." لازم به توضیح است که حرفهای شاه و ارقامی که ارائه داده بود بکلی با یکدیگر متناقض بود. مثلاً اگر عمر ذخایر ایران کوتاه باشد چگونه ممکن است تولید ایران به هشت میلیون بشکه در روز افزایش یابد.
ذخایر نفتی ایران
بر اساس معیارهای جدید منابع نفت ایران از شصت میلیون بشکه در سال 1972 به نود میلیون بشکه در حال حاضر افزایش یافته است و علاوه بر آن مناطق نفت خیز جدید آزادگان و آبادان در نوار مرزی ایران – عراق کشف شده است و احتمالاً حدود چهل میلیارد بشکه به ظرفیت منابع ایران اضافه می کند.
افتتاح کارخانه ذوب آهن ایران
در روز ششم بهمن 1351 ( 26 ژانویه 1973) در مراسم شروع بهره برداری از اولین کارخانه ذوب آهن ایران با حضور گاسکین نخست وزیر شوروی، شاه ایران در نطق افتتاحیه خود چنین اعلام نمود:
" . . . قراردادی که در سال 1954 باکنسرسیوم امضا شد و اعتبار آن در سال 1979 منقضی خواهد گردید تحت هیچ شرایطی تمدید نخواهد گردید و کمپانی های نفتی دو راه در پیش دارند:
1- قرارداد 1954 بدون هیچگونه تغییری تا سال 1979 ادامه یابد مشروط برآن که کنسرسیوم تولید نفت ایران را تا هشت میلیون بشکه در روز افزایش داده و بابت هر بشکه قیمتی معادل قیمتی که امضا کنندگان قرارداد عمومی مشارکت
( اعراب) دریافت می کنند به ایران بپردازد. بعد از سال 1979، کمپانی ها ی عضو کنسرسیوم می توانند برای خرید نفت ایران به صف بایستند.
2- یا این که، شرکت ملی نفت ایران بفوریت تمام عملیات تولید را به عهده بگیرد و برای مدت بیست تا بیست و پنجسال آینده کنسرسیوم به عنوان مشتری با " حق ویژه" طرف معامله قرار گیرد. شاه در آخر سخنان خود بیان کرد: "من شخصاً راه دوم را ترجیح می دهم."
در تاریخ 9 مرداد 1352 متن نهایی قرارداد جدید نفت با کنسرسیوم بنام قرارداد خرید و فروش که از طرف شاه قرارداد حاکمیت ملی نام گذاری شد به تصویب مجلس رسید و روز 9 مرداد بنام روز نفت اعلام و جانشین 29 اسفند روز ملی شدن نفت شد. ( با این ترتیب هدف شاه حذف نام دکتر محمد مصدق به عنوان قهرمان ملی کردن صنعت نفت و جایگزین کردن خود بود)

مزایده فروش نفت
پس از شروع جنگ اعراب با اسرائیل و تحریم نفتی توسط کشورهای عرب تولید کننده نفت در خلیج فارس، در نوامبر 1973، نفت ایران حکم کیمیا را پیدا کرد. کنسرسیوم نفت را به قیمت گران می فروخت ولی سهم در آمد ایران بر اساس قیمت هایی که قبلاً تعیین شده بود پرداخت می شد. با موافقت شاه در 14 دسامبر 1973 شرکت ملی نفت ایران مستقیماً در سراسر جهان فروش 8.7 میلیون تن نفت خام را بمزایده بین المللی گذارد. نه شاه، نه پرزیدنت نیکسون، نه سازمان سیا، نه کارتل هفت خواهران و نه هیچ مقام دیگری در سراسر جهان نمی توانست نتایج این مزایده را پیش بینی کند.
از سراسر جهان جمعاً 62 شرکت نفتی و بازرگانی در این مزایده تاریخی شرکت کردند. وقتی پاکت های پیشنهادات محرمانه مزایده باز شدند، مشاهده شد که شرکت اشلند آمریکایی برای خرید دو میلیون تن ، پیشنهاد 17.34 دلار برای هر بشکه را داده است. بقیه پیشنهاد دهندگان نیز قیمتهایی ارائه داده بودند که هیچکدام از 12 دلار کمتر نبود.
اوپک قیمت نفت را یک جانبه بالا می برد
با ادامه تحریم نفتی کشورهای عربی عضو اوپک و احساسات عمومی مصرف کنندگان نفت در جهان علیه شرکتهای نفتی که از موقعیت تحریم به نفع خود سوء استفاده نموده بودند، اتحاد کشورهای تولید کننده نفت در خلیج فارس را با پیوستن ایران به آنها محکم تر نمود . در نتیجه به آنها فرصت داد تا قدمی بزرگ و تاریخی برداشته و کنترل قیمت نفت را از چنگال تیز کارتلهای نفتی خارج و در اختیار اوپک قرار دهند.
در 24 دسامبر 1973، شاه در مصاحبه با خبرنگاران داخلی و خارجی شرکت نمود و تصمیم یک جانبه وزیران اوپک را به افزایش قیمت نفت خام بسطح 11.65 دلار در هر بشکه اعلام کرد.(سهم ایران از آن فقط 7 دلاربود)
با بالا رفتن قیمت نفت در آمد ایران از اول سال 1974 چهار برابر شد و به رقمی بالغ بر 20 میلیارد دلاردر سال می رسد که امکان تحقق بخشیدن به همه رویاهای شاه را فراهم کند!
عکس العمل دولت های آمریکا و انگلیس در مورد بالا رفتن قیمت نفت
نیکسون طی ارسال نامه ای به شاه چنین نوشته بود:
" دولت ایالات متحده نسبت به اثرات متزلزل کننده افزایش بهای توافق شده در تهران برای نفت خام خلیج فارس بر اقتصاد دنیا، و نیز مشکلات فاجعه آمیزی که این امر می تواند بر نظام پولی بین المللی داشته باشد، شدیداً نگران است. این افزایش بها نه تنها منجر به افزایش قیمت تولیدات صنعتی می شود بلکه اثرات بازدارنده بر اقتصاد مصرف کنندگان نفت خواهد داشت که احتمالاً موجب رکودجهانی می شود و در نهایت بنفع هیچکس از جمله صادر کنندگان نفت نخواهد بود. ما قویاً خواهان آن هستیم که: (1) تصمیمات اتخاذ شده در تهران مورد تجدید نظر قرار گیرد. (2) اقداماتی انجام گیرد تا آن نوع مشورتهایی که به عقیده ما مورد تائید بیشتر کشورهای تولید کننده و مصرف کننده است انجام شود.
علم در صفحه 345 جلد سوم خود در مورد نامه سفیر انگلیس در تهران در باره شایعه افزایش قیمت نفت چنین نوشته است:
"من چند دقیقه شرفیاب شدم. نامه سفیر انگلیس را دادم، ملاحظه فرمودند. خیلی عصبانی شدند، فرمودند، به این احمق بگو، من با تو صحبت کردم، بعد هم فلاح (دکتر رضا فلاح) رفته لندن تمام جزئیات را به نخست وزیر شما و وزرا گفته است. آنها چقدر تشکر کرده اند که یک راه عادلانه شاهنشاه جلوی دنیا گذاشته اند. به علاوه در شرفیابی چند روز پیش، من به تو گفته بودم هشت دلار، حالا گفته ام هفت دلار عاید ما شود تا قیمت سوختهای دیگر تعیین شود، ببینم چه ماخذی بدست می آید. این مزخرفات چیست؟ همین الان او را بخواه و سخت به او پرخاش کن. . . . بدبخت سفیر را خواستم و به او پرخاس کردم. خیلی دستپاچه شد که مبادا ما سهم انگلیس را کم کنیم، یا بازی سر آنها در بیاوریم. خیلی خیلی معذرت خواهی کرد که من نفهمیدم! من هیچوقت این شخص را این قدر بیچاره و دستپاچه ندیده بودم."
مسائل مربوط به نگرانی انگلیس و آمریکا و کوشش آنها برای آنکه معین کنند افزایش قیمت بحد 12 دلار کار چه کسی بوده است ادامه دارد. توافق دستجمعی افزایش قیمت، کاملاً روشن است که در نتیجه مزایده بین المللی شرکت ملی نفت ایران باعث گردید که نمایندگان بقیه کشورهای حاشیه خلیج فارس را آماده بالابردن قیمت نفت کند. ولی در عین حال که ایران نقشی بیش از دیگران بازی ننمود، ولی نحوه رفتار شاه نشان می داد که او مسئولیت این اقدام را بر عهده گرفته است. بنابر این مردم عادی که مصرف کنندگان نفت در اروپا و آمریکا بودند، شاه و ایران را عامل چهار برابر کردن قیمت نفت و ایجاد بحرانهای اقتصادی در غرب شناختند.

سال 1974 یکی از مهمترین ادوار جنگ نفت در خلیج فارس می باشد. در این سال بدنبال استعفای نیکسون پس از رسوائی واترگیت، آمریکا گرفتار طوفان مسائل داخلی و از بین رفتن اعتماد مردم به گردانندگان حکومت می گردد. هیئت حاکمه جدید همه اهتمام خود را متوجه خاتمه جنگ ویتنام که موجب تفرقه ملت آمریکا گردیده است و بازیابی خود می کند. چند ساعت پس از سوگند خوردن فورد به عنوان رئیس جمهور آمریکا، سفیر آمریکا در ایران پیام شخصی فورد را به شاه می دهد. فورد در شروع حکومت خود مایل بود تا اقدامی چشمگیر بعمل آورد و موقعیت خود را مستحکم کند. آسان ترین راه پائین آوردن قیمت نفت است. آما شاه در آن زمان در وضعیتی قرار داشت که خود را از همه سران کشورهای جهان برتر می دید چه رسد به پرزیدنت فورد. متاسفانه هیچیک از نزدیکان شاه جرات نکردند به شاه اهمیت تغییراتی را که در آمریکا با خلع نیکسون از ریاست جمهوری بوجود آمده است گوشزد کرده و ضرورت نوعی تفاهم با رئیس جمهور جدید را که می توانست به نفع ایران و شاه باشد به او یاد آور شود. حتی با کوشش اردشیر زاهدی سفیر ایران برای ترتیب مسافرت فورد به ایران موافقت نکرد. شاه نشان داد که سیاستمدار نیست و فقط به در آمد های حاصله از افزایش قیمت نفت غره شده و فکر می کند!
در همان زمان هنری کیسینجر وزیر خارجه آمریکا که علاقه ای به تقویت روابط فورد و شاه نداشت مرتباً مشغول برنامه ریزی و پیدا کردن راه بازگشت دلارهای نفتی بود. او در تاریخ اول نوامبر 1974 وارد تهران شده و با شاه ملاقات و مذاکره می کند. چندهفته بعد قرار داد 15 میلیارد دلاری همکاری اقتصادی در تهران به امضا می رسد. این قرارداد بزرگترین قراردادی بود که تا آن تاریخ بین دو کشور مبادله شده بود و شامل خرید و ساختمان هشت نیروگاه اتمی برای تولید 8000 مگا وات برق در مدت پنجسال می گردید.

اظهارات شاه با بعضی از مصاحبه گران خارجی

در جهان بالغ بر بیست کشور صادر کننده نفت وجود دارد، که با عواید سرشار ناشی از آن زندگی می کنند. شاه ایران در ضمن رد و بدل کردن منافع فروش نفت با خرید اسلحه از غرب، دچار غرور خود بزرگ بینی شد و به انتقاد از کشورهای بزرگ که حکومت خودکامه وی را سرزنش می کردند پرداخت. مصاحبه ی زیرنمونه ای دیگر از نخوت اهانت آمیز شاه نسبت به آن ملل است.

مصاحبه شاه با نشریه اشپیگل چاپ آلمان دی ماه 1352.
اشپیگل : اعلیحضرتا- شما یکبار برای همیشه خاتمه دوران تحصیل ثروت های سرشار ملل صنعتی را بر اساس نفت ارزان اعلام و پیشنهاد فرمودید که کشور های غربی کمر بند های خود را محکم تر ببندند. آیا این مبین آنست که کشور های تولید کننده نفت از این پس درباره سرنوشت جهان غرب تصمیم خواهند گرفت؟
شاه: هیچکس نمی تواند درباره سرنوشت دیگری تصمیم بگیرد. اعتقاد من بر این است که در گذشته ما از طرف قدرتهای استعماری و بوسیله جهان سرمایه داری استثمار شده بودیم. گناه آن یگردن خودمان بوده است ما در باره سرنوشت تصمیمی اتخاذ نکرده ایم بلکه سعی داریم بگوئیم که شما نمی توانید سطح زندگی کنونی خودتان را با انجام ندادن کاری همچنان حفظ نمائید و در اکثر موارد بدون هیچگونه علتی دست باعتصاب بزنید و گاهی برای کاری که انجام نداده اید پولی دریافت دارید که بیشتر از موقعی باشد که کار می کنید و این تنها چیزی است که ما می خواهیم بگوئیم.

اشپیگل: آیا منظور شاهنشاه اینست که در صورتی که غرب بیشتر به کار نپردازد و درباره توسعه منابع انرژی خود بیشتر نیاندیشد دوران اجتماع وفور و ثروت دوامی نخواهد داشت؟
شاهنشاه : کاملاً، کاملاً، و این یک مسئله ایست مربوط به تنظیم امور خانه غرب و ما فوق مذاکره و گفتگو می باشد.
اشپیگل: اتخاذ چه روشی را شاهنشاه به کشورهای صنعتی غرب پیشنهاد می فرمایند؟
شاه: پیدا کردن سایر منابع انرژی. چرا شما ذغال سنگ خودتان را استخراج نمی کنید؟ شما درباره آلودگی صحبت می کنید، در این صورت چرا این همه صنایع را در کشورتان مجتمع می سازید؟ برای وسعتی که دارید بسیار زیاد است من از شما دعوت بعمل می آورم بکشور من بیائید ما برای کارخانه هائی که ذغال سنگ و یا نفت می سوزانند و ایجاد آلودگی خواهند کرد وسعت بسیار زیادی داریم. جانشین نمودن نفت برای تولید گرما و نور و یا تولید نیروی برق بایستی بوسیله یک نوع جدید انرژی فی المثل نیروی اتمی صورت پذیرد. خیلی زود من امیدوارم انرژی خورشیدی یا انرژی دیگری برای آن مقصود پیدا شود. مانند تهیه ئیدروژن از آب و تولید " هلیوم" و یا چیزی شبیه به آن بدیهی خواهد بود.
اشپیگل: در مخاصمات خاور میانه بعضی از کشورهای تولید کننده نفت سعی داشتند از نفت بعنوان یک سلاح سیاسی برای انجام هدفهای قاطع سیاسی استفاده نمایند، گو اینکه شما فرموده اید که تسلط و نفوذ کشورهایی که ذخایر غنی نفتی دارند بایستی جایگزین نفوذ غرب گردد. آیا این هدف به منزله یک هدف جاه طلبانه تر سیاسی نیست؟
شاه: تسلط و نفوذ بر چه چیزی؟ من هرگز چنین چیزی را نگفته ام آنچه را که من گفته ام این است که اگر شما قادر نباشید به کشورهای در حال توسعه کمک کنید برخی از کشورهای تولید کننده نفت خواهند توانست این نقش را ایفا نمایند. انجام این نقش به عهده کشورمن نخواهد بود زیرا ما 32 میلیون نفر جمعیت داریم لکن برخی از این کشورها به اندازه ای ثروتمند هستند که نمی دانند با پولشان چه بکنند؟ پول بایستی بیک سازمان بین المللی مانند بانک سپرده شود این کشور ها خواهند توانست سود پول خود را دریافت دارند و بانک هزینه طرحهائی را تامین خواهد کرد که شما مردم دیگر قادر به تامین آن نیستید.
اشپیگل: آیا فکر می فرمائید قیمت نفت خام به میزانی که اکنون تعیین کرده اید بایستی قیمت نفت طی چند سال آینده باشد یا اینکه فکر می فرمائید این قیمت بایستی باز هم افزایش بیشتری یابد؟
شاه: خوب، این بسته است به آنکه چه نوع تورمی شما می خواهید بردوشهای ما حمل نمائید! چرا ما بایستی قدرت خرید نفت خودمان را درصورتی که استفاده از آنرا به نحوی که انجام می دهیم ادامه دهیم در عرض سی سال آینده نقصان پیدا کرده و تمام خواهد شد از دست بدهیم؟ من توصیه می کنم که ما از این نفت برای مصارف پترو شیمی، برای مصارف طبی و تهیه پروتئین که قدرت بیشتر و کالری و ویتامین به آنچه ما می خوریم می دهد استفاده نمائیم و در عوض نفت ما سیصد سال دوام خواهد یافت.
اشپیگل: ولی با وجود این قیمت ها افزایش می یابد و در نتیجه مبالغ هنگفتی از پول غرب بسوی کشورهای تولید کننده سرازیر می شود. تنها از آلمان 20 بیلیون مارک در سال، چگونه این کشور ها خواهند توانست یک چنین سرمایه عظیمی را جذب نمایند؟
شاه: من می توانم از جانب خویش صحبت کنم. ما کلیه این سرمایه را در کشور خودمان سرمایه گذاری و خرج خواهیم کرد. ما بایستی این کار را در نهایت حزم و احتیاط انجام دهیم و موجبات تورم زیادی را فراهم نیاوریم تا هنگامی که تاسیسات زیر بنایی آماده دریافت صنایع بیشتر را پیدا نمایند و تا موقعی که ما کارگران ماهر پیدا نکرده ایم می توانیم براحتی در خارج کشور سرمایه گذاری نمائیم.
اشپیگل: عقیده شاهنشاه در باره معامله عظیم گاز که بکشورهای غربی پیشنهاد فرمودید چیست؟
شاه: ما مشغول حفر دو چاه دیگر در منطقه ای بنام کنگان هستیم و اگر این چاهها انتظارات ما را برآورده سازند ما قطعاً خواهیم توانست ادعا کنیم که بزرگترین منابع گازی سراسر جهان را در اختیار داریم و از نظر کشور هیچگونه شکی وجود ندارد این منابع باندازه ای بزرگ خواهند بود که بسادگی می توان چهل هزار میلیون متر مکعب گاز در سال به اروپا صادر کرد.

اشپیگل: اما پروژه هائی باین اندازه و وسعت تنها موقعی می توان از عهده انجام آنها برآمد که قدرت اقتصادی شرکای شما در اروپای غربی سالم و دست نخورده باقی بمانند. افزایش ناگهانی قیمت نفت این قدرت اقتصادی را مورد تهدید قرار می دهد و از یکسو موجبات رکود بیکاری را فراهم آورده و از سوی دیگر تورم ببار می آورد. با به آتش کشیدن صنایع غرب شما به خط مشی هدفهای خود زیان وارد خواهید ساخت.
شاه آریا مهر: خیر، زیرا در درجه اول ما مقادیر معتنابهی پول نفت را صرف خرید کالا های شما و یا سرمایه گذاری در خارج خواهیم کرد و باین طریق سیل پول نفت بسوی کشور های غربی سرازیر خواهد شد.

اشپیگل: چرا هم اکنون اینقدر خرج اسلحه می کنید؟ 26 در صد بودجه. دشمن کجاست؟
شاه آریا مهر: خوب، این همان مسئله است که چرا آلمان و یا فرانسه اینقدر پول صرف تسلیحات می کنند.
اشپیگل: چون آنها همسایگانی در شرق دارند که مقاصد آنها همواره روشن نبوده است.
شاه: آیا آنها بشما حمله می کنند.
اشپیگل: امیدواریم این طور نباشد.
شاه: پس چرا این پول ها را خرج می کنید؟ من هم این پول ها را عیناً بهمان دلیل خرج می کنم. بهیچوجه حاضر نیستم خودم را به دست تصادف بسپارم . دوستانی دارم و سعی می کنم دوستان دیگری هم بدست بیاورم، لیکن ما نمی توانیم صرفاً به اتحادیه ها تکیه کنیم، بعضی وقت ها ممکن است ما را مایوس کنند. یک چیز دیگری: آیا همه قبول دارید که جنگ اکتبر با اسرائیل یک واقعه شگفت آور بود؟ مقدار سلاح و سلاح مدرن که علیه اسرائیل بکار گرفته شد. آیا شما و یا حتی اسرائیلی ها چنین واقعه را انتظار داشتند؟ همه دچار شگفتی شدند از این رو من بهیچ وجه تسلیم قضا و قدر نمی شوم ما نباید به کسی جز خودمان متکی باشیم.
اشپیگل: آیا در اطراف منطقه خلیج فارس مسئله امنیتی وجود دارد؟
شاه: نه باین زودی ها لیکن احتمال آن وجود دارد چون می بینید که در یک کشور ثروتمند مانند بعضی از این شیخ نشین ها پول فراوان است و تعداد نفوس آن بسیار کم است این کشورها باید بهشت باشند لیکن می دانیم که فعالیت های خرابکارانه زیر زمینی وجود دارد.
اشپیگل: هرگاه کشورهای پان عرب تند رو یکی از شیخ نشین های اطراف خلیج فارس را تصرف کنند، آیا ایران مداخله خواهد کرد؟
شاه: هرگاه از طرف کشور های درگیر از ما تقاضای مداخله نشود پیش بینی این امر مشکل است. من پیشنهاد عقد قرار داد منطقه ای، موافقت نامه، عهد نامه ( هرچه که می خواهید اسمش را بگذارید) برای امنیت و یک پارچگی این منطقه کرده ام. تا بحال پاسخی دریافت نداشته ایم.
مدخل آبهای خلیج فارس برای ما امر مرگ و زندگی است. باز نگهداشتن این راه با، یا بدون همکاری سایرین، یک پاسخ دیگری به سئوال شما است که چرا اینقدر خرج امور دفاعی خود می کنیم.
اشپیگل: لیکن در سواحل خلیج فارس شیخ نشینهای کوچکی هستند که پول حاصله از نفت خود را صرف درگیری در مناقشات خاور میانه می نمایند. در اروپا بعضی از مردم می ترسند مبادا شیخ نشین ها وسوسه شوند که بیلیونها دلار و مارک و پوند خودرا برای تهدید سیستم پولی غرب بکار برند تا بلکه منافع سیاسی در مناقشه با اسرائیل عایدشان گردد.
شاه: خوب، من واقعاً نمی دانم، بطوریکه ملاحظه می کنید درباره مسئله یهود یک جنبه خیلی احساساتی وجود دارد. هرگاه این مسئله حل و فصل شود و امیدوارم در کنفرانس ژنو اینطور بشود دیگر در آن صورت بهیچوجه دلیلی وجود ندارد که اقدام به انجام کاری کنند که شما از آن بیم دارید.

اشپیگل: اما شما چگونه این وضع ضد و نقیض را توجیه می کنید؟ از طرفی یک نوع اتحادی بین کشورهای مسلمان وجود دارد و از طرف دیگر مسئله اورشلیم ظاهراً همان ارزش را برای شما ندارد که برای ملک فیصل پادشاه عربستان سعودی دارد.
شاه: شاید این یک موضوع شخصی باشد نباید فراموش کرد که اول، اورشلیم برای همه مسلمانان جالب توجه است و دوم ، آنکه ملک فیصل از آغاز امر جزو نمایندگی کشورش در سازمان ملل بوده و همه می دانیم که قبل از 1947 اورشلیم یک شهر بین المللی اعلام گردید. مسلمانان چگونه می توانند این مطلب را قبول کنند که اماکن مقدسه در دست غیر مسلمانان باشد. همانطور هرگاه رم هم تحت تصرف مذهب دیگری غیر از مسیحی بود این امر شگفت انگیز بود و این وضع چگونه مورد قبول شما واقع می گردید؟ ملک فیصل گفته قبل از فوت باید در اورشلیم نماز بگذارد.
اشپیگل: اما شما قبول نمی کنید که نفت را بعنوان سلاح برای یک چنین هدف سیاسی و یا مذهبی مانند تصاحب اورشلیم مورد استفاده قرار دهید؟
شاه: خیر فقط در صورتی که برای کشورم در جنگ بودم چنین کاری را می کردم لیکن استفاده از این سلاح ممکن است خطرناک و غیر ضروری باشد زیرا که هرگاه شما به آن عادت کردید دیگر این سلاح قابل استفاده نخواهد بود.
اشپیگل: باز هم مسئله اتحاد مسلمانان در بین است. موقعی شما گفتید:
" اعراب می گویند ما مسلمان هستیم لیکن ما آریائی هستیم" مفهوم این جمله چیست؟
شاه " مفهوم آن این است که اعراب از نژاد سامی هستند. این موضوع بسیار عجیب و غریب است. یهودیان از نژاد سامی و اعراب هم از نژاد سامی هستند. ما آریائی هستیم و شما آلمانی ها نیز آریائی هستید.
اشپیگل: بنابر این پیوندهای مذهبی بطوری که کشورهای عربی ادعا می کنند آنقدر قوی نیست؟
شاهنشاه آریا مهر: خیر، ملاحظه می کنید آنها می گویند: "ما اعراب" و نمی گویند " ما مسلمانان" در دنیا مسلمانان غیر عرب 6 یا 7 برابر مسلمانان عرب می باشند.
اشپیگل: فرمودید سلاح نفت را فقط باید یکبار بکار گرفت و نمی توان از آن برای همیشه استفاده کرد. آیا کشورهای تولید کننده نفت احساس ناراحتی نمی کنند که اکنون ظاهراً تمامی تمدن جهان غرب صنعتی شده، آنها را در اختیار خود دارد؟
شاه: نمی دانم، شما نمی توانید با تهدید اساس جهان را باین آسانی به لرزه در آورید تصور می کنم این مسلم است که شما نمی توانید چنین اقدامی بکنید.





اشپیگل: اعلیحضرتا- شما یکبار گفتید ایران در مدت زمان کوتاهی به یکی از پیشرفته ترین و نیرومند ترین پنج کشور جهان مبدل خواهد شد.
شاه: انرژی، پشتکار و پایمردی ملت ما برتری ما باستثناء این که . . حتی دیروز چند نفر تظاهر کننده دیدیم تصور کنید چند نفر ایرانی اگر واقعاً بشود گفت آنها ایرانی هستند علیه رهبر خود پس از این همه کارهائی که ما برای کشورمان انجام داده ایم به تظاهرات بپردازند این همان برتری است که ما در کشور خود داریم- همه کس از جان و دل پشتیبان رژیم است- ما تروریست داریم، شما هم تروریست دارید. شما هم در آلمان باند " بادرماینهوف" را دارید. (در مصاحبه دیگری که در همان ایام در " سن موریتس" با " پیتر اسنو" خبرگزار سیاسی تلویزیون تجارتی انگلستان انجام گرفت. شاه ایران چنین اظهار کرد: " مردم و شاه ایران آنقدر بیکدیگر نزدیک هستند که خود را مانند اعضای یک خانواده احساس می کنند. من تصور می کنم مردم ایران همان احترامی را برای شاه خود قائل هستند که کودکان خانواده های ایرانی برای پدر خودشان قائلند. )
اشپیگل: به سئوال خود راجع به نیرومند ترین پنج کشور دنیا برگردیم. آیا چین را هم در شمار این پنج کشور می دانید؟
شاهنشاه آریا مهر: من از کشوری اسم نبردم ولی معمولاً این کشورها شامل ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی می شود . . .
اشپیگل: پس چین جزو آنان نیست؟
شاه: منظور من از قدرت توام با فشار و مضیقه نیست. تا سال 1980 متجاوز از یک بیلیارد چینی وجود خواهد داشت. واقعاً چگونه می توانید نیاز های یک جامعه پیشرفته یک بیلیارد و نیم نفری را مرتفع کنید؟ اکنون من نمی دانم چه بر سر ژاپون خواهد آمد. زیرا ژاپن اصلاً زغال سنگ ندارد آنها دارای سنگ های رستی نفتی نیستند و از نفت بی بهره اند. آنها هیچ چیزندارند مطلقاً چیزی ندارند. کلیه ضوابط درحال دگرگون شدن است کسی چه می داند شاید برزیل پیشرفته ترین کشور عالم بشود]![

اشپیگل: اعلیحضرتا شما زمانی گفتید که اگر کشورهای غرب روزی بخواهند قوانین حاکم بر تجارت نفت را همانطور که امروز می بینید تغییر بدهند در واقع فراموش کرده اند که شما می توانید در، چاه های نفت خود را براحتی ببندید. شما گفتید" ما می توانیم بدون درآمد حاصله از نفت زنده بمانیم و همانطور که قرنها سابقه داشته است با شیر بز گذران عمر کنیم. لیکن جهان صنعتی بدون نفت خواهد مرد." آیا شما بیم آن ندارید که ممکن است ملل صنعتی سرانجام بجای مردن به نبرد برخیزند و نفت یعنی شاهرگ حیاتی خود را با توسل به نیروی نظامی بدست آورند؟
شاه: چنین اتفاقی نخواهد افتاد زیرا این ماده منفجر خواهد شد.
اشپیگل: آیا احساس نمی کنید که شرق و غرب بطور ناگهانی در یک مبارزه تاریخی برای بدست آوردن بهره و نصیب خود در گیر شده اند؟
شاه: فکر نمی کنم که کار به اینجا کشیده باشد زیرا نفت موجود و در دسترس خواهد بود.
اشپیگل: ولی حالا شما نفت خود را که تولیدش بشکه ای 10 یا 20 سنت خرج دارد به قیمت بشکه ای هفت دلار یا بیشتر بفروش می رسانید این میزان سودی است که در کشورهای غرب کاملاً عادی است.
شاه: ولی شما می دانید که این ثروت طی 30 سال به پایان خواهد رسید. اگر وضع بدین منوال بگذرد ما پس از سی سال چه خواهیم کرد؟ به محض این که شما مراکز اتمی خود را بکار اندازید ما هم بیدرنگ مراکز اتمی خود را بکار خواهیم انداخت من اگر بتوانم همین فردا نفت خواهم خرید.
اشپیگل: جداً!
شاه: امیدوارم حرف مرا جدی بگیرید من راکتورهای اتمی خود را بکار می اندازم و با هر کس که خواستار انرژی خورشید باشد همکاری خواهم نمود. ولی باز هم شما سئوالات دیگر را هرگز در مقاله های خود مطرح نمی کنید و تنها به ذکر این نکته اکتفا می کنید که قیمت نفت بالاست. به چه دلیل؟ دلیلش را بشما می گویم. شما هرگز نمی پرسید چرا این همه مالیات بابت نفت می گیرید؟ شما می خواهید بزیان ما بزرگ راه هائی این چنین زیبا در کشورتان داشته باشید. چرا؟
اشپیگل: در خاتمه . . .
شاه: در خاتمه میل دارم که بدانید از نظر ما صحیح نیست که از غرب انتقام بگیریم. همانطور که گفتم ما می خواهیم عضوی از اعضای باشگاه شما باشیم. مسئله تجدید نظر و اصلاح مجدد روابط میان جهان صنعتی و کشورهای تولید کننده نفت در بین است ما گفته ایم که عصرنفت ارزان قیمت سپری شده است.
باید اضافه کنیم عصر بهره برداری نیز به پایان رسیده است.
اشپیگل: در این مورد شکی ندارد.
شاه: نکته دیگری هم باید اضافه شود و آن این که شما بدلیل بهره برداری از نفت ارزان قیمت دارای یک جامعه پرناز و نعمت شدید و آنگاه اجتماع شما افراط در آزادی را مجاز دانست و بدین طریق از آزادی سوء استفاده شد.
اشپیگل: بعقیده شما نشانه های سوء استفاده از آزادی چیست؟
شاه: این که یک ایرانی بخاطر یک قدرت خارجی به وطن خود خیانت کند این که یک ایرانی در اردوگاه فلسطینی ها تربیت شود و به وطن باز گردد و یک هواپیما را برباید. چرا اجازه می دهید چنین افراد تروریست هائی از مونیخ- پاریس و آتن و رم سر در آورند؟ از جنگ جهانی دوم به این طرف بسیاری از آرمانهای انسانی به بوته فراموشی افتاد و بر باد رفت ولی از کجا معلوم اگر شما برای معیشت خود در حالی که زندگی به کوشش احتیاج نداشته باشد به کار و کوشش بپردازید شاید این آرمانها باز گردند.
اشپیگل: جامعه صنعتی غرب چه در گذشته و چه در حال بر پایه کار و کوشش قرار گرفته است و شما خودتان نیز هدفتان آنست که به یک جامعه صنعتی علیرغم همه مضرات آن مبدل بشوید.
شاه: ولی جامعه ای عاری از عیوب جامعه شما و بدون نقاط ضعف آن.

اشپیگل: آیا نمی ترسید از این که برخی از عواقب وخیم یک چنین جامعه ای اجتناب ناپذیر باشد.
شاه: چنین امکانی هست ولی تا وقتی که من زمام امور را در دست داشته باشم و کمکی از دستم ساخته باشد چنین عواقبی در بین نخواهد بود.
اشپیگل: اعلیحضرتا بخاطر این مصاحبه از شما سپاسگزاریم.

برداشت های شاه در مورد خارجیان
مصاحبه شاه با پیتر اسنو خبرنگار تلویزیون تجارتی انگلستان در بهمن ماه 1352 :
" ... اگر شما ( منظور انگلیس است) به این نظام اجتماعی بی بند و بار و بی انضباط ادامه دهید کشورتان منفجر خواهد شد... شما ورشکست خواهید شد... شما به اندازه کافی کار نمی کنید؛ شما می کوشید برای کار ناچیزی که انجام می دهید پول بیش از اندازه بگیرید و این وضع نمی تواند ادامه داشته باشد... شما برای مقابله با آینده خود باید روش زندگی خود را تغییر دهید."
سئوال خبرنگار انگلیسی:
" شاهنشاه تصور می فرمایند در حالی که مردم ایران از رونق و رفاه بیشتر برخوردار می شوند امکان پذیر است که جلوی تقاضاهای مردم ایران برای دموکراسی بیشتر از آن نوع که ما در انگلستان داریم گرفته شود؟"
پاسخ شاه چنین بود:
" چه کسی می گوید مردم ایران تقاضا دارند آن نوع دموکراسی را که شما در انگلستان دارید داشته باشند؟"

"صبح سفیر آلمان اعتبارنامه تقدیم کرد. شاهنشاه پدرش را در آوردند. در نطق خود گفته است ایران و آلمان سالها همکاری نزدیکی داشته اند. به این صورت که آلمان تکنیک و دانش فنی در اختیار ایران می گذاشته و ایران مقدورات دیگر، و امیدوار است این امر ادامه یابد. شاهنشاه در جواب فرمودند، ابداً به دانش فنی شما احتیاج نداریم. اگر مثل بچه آدم معقول و منطقی بخواهید با ما همکاری کنید فبها وگرنه پی کار خودتان خواهید رفت."
( یادداشت 19/3/53)

از مسائل مهم این که شاهنشاه فرمودند: "نطق دیشب ویلسون نخست وزیر انگلیس را در کنگره سوسیالیستها شنیدی؟ عرض کردم ، بلی شنیدم. فرمودند غلطهای زیادی در خصوص قیمت نفت کرده بود که باید پایین بیاید، از کیسینجر تقلید می کند." ( یادداشت 10/4/53)

"... بعد مذاکره بر سر ساده لوحی آمریکایی ها پیش آمد. فرمودند، احمق کندی به من می گفت آخرین شانس ایران دکتر امینی است. یعنی در حقیقت می خواست که نظر او را در مورد نخست وزیری امینی بدانیم. حالا به بین امینی چه غلطی کرد که اگر گذاشته بودم ادامه بدهد، کشور را به ورشکستگی می کشاند..."( یادداشت 11/6/53)

"صحبت شد که اردشیر زاهدی سفیر شاهنشاه از فورد خواسته است که سر راه ژاپن به ایران بیاید. فرمودند، گفتم خیلی بیجا کرده ای، می خواهد بیاید، می خواهد نیاید، علی السویه است. من حقیقتاً لذت بردم و عرض کردم این نوع تفکر شاهنشاه به انسان غرور می دهد..."
( یادداشت 19/6/53)

"فرمودند، خوب دماغ فورد را مالیدم. عرض کردم واقعاً هر ایرانی لذت برد و مفتخر شد. فرمودند به نظر می رسد فورد آدم الاغی باشد. هرچه سیمون ( وزیر خزانه داری) جلوی دستش می گذارد امضاء می کند یا می گوید. عرض کردم ، فکر می کنم اینها کارهای کیسینجر است. فرمودند این هم درست است."
( چند روز پیش فورد در نطق خود کشور های نفت خیز را تهدید کرده بود که ما هم قیمت خوار و بار را بالا خواهیم برد اگر شما قیمت نفت را بالا ببرید.)
( یادداشت 13/7/53)

"صبح در شرفیابی عرض کردم چیز عجیبی است که شرکت بریتیش پترولیوم امسال شش برابر سال قبل منافع برده است. فرمودند، خدمتشان خواهیم رسید، حالا اینها به ما ایراد می کنند که چرا نفت را گران می کنید." ( یادداشت 12/3/53)

" رئیس تشریفات عرض کرده بود والاحضرت همایونی برای آمدن ولیعهد انگلیس به فرودگاه تشریف ببرند. خیلی برآشفته فرمودند که وقتی ولیعهد غیر رسمی به انگلیس رفت، مگر ولیعهد آنها به فرودگاه آمد؟ حق هم البته با شاهنشاه است. خدا عمرش بدهد که این همه در فکر آبروی ایران است."

مغرور شدن بیش از اندازه شاه
"شب مهمانی سوم دیپلماتها در کاخ نیاوران بود. سر شام من پهلوی دست علیاحضرت شهبانو رو بروی شاهنشاه نشسته بودم. عرض کردم: دکتر مهدوی، وزیر بازرگانی، عرض می کند در ایتالیا بوده وضع آن جا خیلی بحرانی است، هم از جهت نداشتن پول و هم از جهت نداشتن لیدر، و آرزو می کنند یک شخصی مثل شاه ایران خداوند برای آنها برساند." فرمودند: "من حاضرم خودم را برای مدت کوتاهی به آنها اجاره بدهم"(!) ( یادداشت 19/3/53)

"کیسینجر ساعت 5 وارد شد و ساعت 6 شرفیاب گردید. در سر میز شام خیلی از شاهنشاه تجلیل می کرد که باید به عنوان معلم بیایند به رئیس جمهور ما درس بیاموزند! کیسینجر را من این سفر مودب تر دیدم. دفعه قبل خیلی گستاخ بود."

"از پنجشنبه 10 مرداد تا شنبه 21 مرداد 1353 در رامسر کنفرانس تجدید نظر در برنامه پنجم بود. شاهنشاه هرروز تشریف آوردند. ارقام و اعداد به نظر ما سرسام آور می آید. به قدری درشت و بزرگ است که حساب از دست می رود. خلاصه آن که دو سال قیل ، برنامه پنجم را در حدود 24 بیلیارد دلار بستیم و حالا آن را به حدود 68 بیلیارد دلار رساندیم."
"من یقین دارم دوره محمد رضا شاه دوره طلایی تاریخ 2500 سال تاریخ سلطنتی ما خواهد بود. ماشاء الله چه هوش و تیز بینی و واقع بینی و آینده نگری دارند. خداوند یک گوهری به قیمت خیلی بالاتر از همه ثروتها به ملت ایران اعطاء فرموده است که انشاء الله بزودی از ما نگیرد." (یادداشت 12/5/53)

در سال 1353 ایران به علت بحران نفت و نقش فعالی که در بالا نگهداشتن بهای نفت به همراه مخالفت با هر گونه تحریم داشت، اهمیتی جهانی یافته بود و این امر شاه را که می پنداشت همه این موفقیت ها مدیون شخص اوست، بیش از پیش به خود غره کرده بود. هنگامی که اردشیر زاهدی مقاله تحسین آمیزی را که واشنگتن پست در باره ایران نوشته است گزارش می دهد، شاه به علم می گوید که" تلگراف کنید که شما چرا این قدر به روزنامه ها و نوشته های آنها اهمیت می دهید؟ این همه خوب و بد نوشتند، مگر توانستند ما را از راهی که می رویم باز دارند؟ پس ایران را که به این جا رساند، مقالات روزنامه های خارجی یا خود ما؟"
( یادداشت 11/3/53)

روز بعد هم که علم پیشنهاد می کند در سفر رسمی شاه به فرانسه، امیر متقی جزو همراهان باشد،" چون خیلی بدرد می خورد و تقریباً تمام وزرای فرانسه و رئیس تبلیغات آن جا و همه روزنامه ها را می شناسد،" شاه می گوید" آخر احتیاج به آنها نداریم. آنقدر مقام ما بالاست که روزنامه ها خودشان همه کار خواهند کرد." ( یاداشت 12/3/53)

چندی بعد که علم درباره وضع آشفته یونان و فروپاشی حکومت نظامیها به شاه می گوید: "ملاحظه می فرمائید که آمریکایی ها به چه پیسی افتاده اند؟" وی پاسخ می دهد، " هر وقت آمریکایی ها به حرف من گوش نمی دهند، به همین پیسی می افتند."

" صبح شرفیاب شدم. از مذاکرات مسکو جویا شدم. فرمودند عالی بود. اول که باهم روبرو شدیم ، آنها خور و پفی کردند، سخت به دهانشان کوبیدم. به من گفتند این همه اسلحه برای چه می خرید و خریده اید؟ برای کی و بر علیه کی؟ پیمان سنتو را چرا زنده می کنید و برای چه؟ ما نسبت به همه این مسائل سوء ظن داریم و قویاً به خود حق می دهیم که سوء ظن داشته باشیم. من در جواب گفتم، می خواهید سوء ظن داشته باشید، می خواهید نداشته باشید، ولی حق ندارید از من بپرسید که چرا کشورخودم را قوی می کنم. هیچ کس حق ندارد نسبت به این مسائل در کار کشور دیگر مداخله کند. میزان اسلحه و قدرتی که طرف احتیاج من است، خودم می دانم و بس. برای چه این کار را می کنم هم نمی خواهم توضیح بدهم. چون کسی از من حق سئوال ندارد. فقط یک تجربه خودم را باز گو می کنم و آن این است که سازمانهای بین المللی نشان دادند که در هیچ موقعی به درد هیچ کس نخوردند. در پهلوی گوش و همسایگی خودمان اتفاقهای مهمی افتاده است، چه جنگ اعراب و اسرائیل، در دو دفعه، و چه جنگ قبرس، و دیدیم کسی به درد هیچ کس نخورد. آنکسی که زد، می زند و آن کس که خورد، می خورد، و همین! به این جهت من میل ندارم از کسی کتک بخورم و اگر بر فرض کتکی بخورم و زورم به کسی نرسد، مملکتی بر جای نمی گذارم که به درد مهاجم بخورد.فرمودند این حرفها را که زدم، به کلی مطلب تغییر کرد تا جایی که خواستند این طور وانمود کنند که ما شوخی می کردیم! بعد در کارهای اقتصادی گفتگو کردند و آن قدر پیش رفتند که حتی ما در شوروی سرمایه گذاری کنیم. . . " ( یادداشت 30/8/53)

" مقداری راجع به روحیه مردم و رجال ( به اصطلاح رجال) صحبت شد. عرض کردم خیلی کوتاه فکر و بدبخت و بیچاره هستند. تمام مسائل مملکتی را از نقطه نظر شخصی قضاوت می کنند. اگر کارآنها رو براه باشد، همه چیز خوب است و اگر نباشد همه چیز بد است. فرمودند، متاسفانه همین طور است ولی چه کنیم؟ آدم نداریم. عرض کردم راست است که اعلیحضرت از پدرتان شاهنشاه فقید خواستید که خاطره بنویسد، فرمودند چه بنویسم؟ من یک سر پوش طلا روی یک ظرف گه بودم، می خواهید این سرپوش برداشته شود؟ البته این عقیده در باره هیئت حاکمه ایران است نه مردم ایران. . . " ( یادداشت 19/9/53)
ادامه دارد.
امیر هوشنگ آریان پور
تهیه شده در اندیشگاه ملی ایرانیان
21 ژانویه 2007
منابع:
1- " تاریخ ملی شدن صنعت نفت ایران" فواد روحانی
2- " نفت و مسائل حقوقی آن" محمد علی موحد.
3- " 30 سال نفت ایران" قباد فخیمی.
4- "Blood & oil " منوچهر فرمانفرمائیان.
5- " یاد داشت های علم"
6- مطالب موجود پایگاه های اینترنتی در باره نفت از طریق جستجو در گوگل
بازگشت به صفحه قبل   نسخه قابل چاپ   لینک دائمی به این خبر 
 
 
¤ اخبار جبهه ملی
¤ درگذشت مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی
¤ بازداشت پیمان عارف عضو جبهه ملی ایران
¤ ادیب برومند: انحلال مجلس استیضاح مصدق را منتفی کرد
¤ نامه سخنگوی جبهه ملی ایران به بی بی سی
¤ پیام های نوروزی
¤ خورشیدی که هر روز فروزان تر از روز پیش میدرخشد/بیانیه جبـــهه ملــــی ایــــران
¤ سنگر نشین بی مدعای آزادی هوشنگ کشاورز صدر رفت
¤ تجزیه طلبی محکوم است/رئیس هیئت رهبری جبهه ملی ایران
¤ متن پیام های رهبران جبهه ملی به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس کنفدراسیون
¤ تحلیل جبهه ملی ایران ازرویدادهای مصر
¤ دکتر علی رشیدی عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران به دو سال زندان و 5 سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد
¤ بازداشت اعضاي جبهه ملي ايران در اسفراين خراسان شمالي
¤ بزرگداشت دکتر مصدق در واشنگتن/2 گزارش
¤ بزرگداشت دکتر محمد مصدق در باشگاه ملی خبرنگاران در واشنگتن دی سی شنبه 10 نوامبر 2012
¤ مشروح سومین گزارش احمد شهید در رابطه با حقوق بشر در ایران
¤ جبهه ملي ايران , نيروي هوايي و خلبانان قهرمان دفاع مقدس را گراميداشت
¤ تکدیب امضا
¤ جبهه ملی ایران: به یاری زلزله زدگان بشتابیم
¤ درگذشت رادمرد میهن دوست آقای دکترخسروسعیدی عضو حزب ایران و جبهه ملی ایران
¤ ننگ ونفرین بربیست وهشتم مرداد
¤ اسطوره مقاومت مهندس عباس اميرانتظام در بيمارستان بستري شد
¤ بیانیه ادیب برومند و جبهه ملی ایران- اروپا و آمریکا در اظهار تاثر و همدردی با هموطنان داغدیده آذربایجانی
¤ احضار كورش زعيم
¤ درود بر چهاردهم مرداد / ادیب بـرومـند- رهبر جبهه ملی ایــران
¤ جبهه ملی ایران نسل کشی مسلمانان در میانمار را محکوم میکند
¤ بیانیه ادیب بـــرومند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت بزرگداشت ۳۰ تیر 1331
¤ نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به رئیس جمهور آمریکا درمورد ادعای واهی مالکیت امارات بر جزایر ایرانی
¤ عمل جراحی قلب دکتر حسین موسویان، رییس هیئت اجرایی جبهه ملی ایران
¤ گرامیداشت یکصدوسی امین زادروز دکتر محمد مصدق در پاریس و کلن
¤ یادداشت اعتراض جبهه ملی ایران به موسسه گوگل
¤ تکذیب مذاکرات جبهه ملی ایران با آقای رضا پهلوی و نزدیکان ایشان
¤ جبهه ملی ایران مهیای ستیزه گری در باره حفظ تمامیت کشور است/ادیـب بـرومـند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
¤ پیام های نوروزی استاد ادیـب بـرومـنـد , دکتر حسین موسویان ,اقاي حسن لباسچی و مهندس كورش زعيم
¤ پیام نوروزی ادیـب بـرومـنـد
¤ دیدارسخنگو و اعضای جبهه ملی ایران با دکتر علی رشیدی
¤ بیانیه ادیـب بـــــرومــند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران درباره انتخابات اسفند ۱۳۹۰
¤ جبهه ملی ايران در انتخابات شرکت نمی کند
¤ آخرین وضعیت جبهه ملی ایران
¤ وضعیت نا مساعد جسمی حمید رضا خادم، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین
¤ آیا جبهه ملی ایران منحل میشود؟
¤ بازجویی و بازداشت فعالان و اعضای جبهه ملی ایران
¤ ادامه بازداشتها و احضار اعضای جبهه ملی ایران به وزارت اطلاعات
¤ برگزاری جلسات شورای جبهه ملی ایران ممنوع شد
¤ احضارعیسی خان حاتمی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران/ بازداشت مهندس محمد توسلی
¤ بازداشت دکتر علی رشیدی
¤ احضار ملیون به وزارت اطلاعات
¤ نشست مهرماه شوراي مركزي جبهه ملي ايران
¤ جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران پنج شنبه در تهران برگزار شد
¤ جبهه ملی ایران در خارج از کشور نماینده ندارد
¤ @نامه پیمان عارف به احمدی نژاد@دیدار از پیمان عارف
© 2004 - 2011 - خبرگزاری جبهه ملی ایران - J M I N e w s . c o m - تماس با ما