پرويز ورجاوند / تمايل جناح سنتى حكومت ايران به نرمش
ازنظر دكتر ورجاوند اين احتمال منتفى نيست كه دولت ايران با استدلال «دستيابى به دانش فناورى هستهاى» غنىسازى را متوقف كند
در حالى كه يك هفته به پايان ضربالاجل شوراى امنيت سازمان ملل متحد براى ايران باقى مانده، هيات نمايندگى جمهورى اسلامى از خود تحرك بيشترى را براى برونرفت از بحران هستهاى نشان مىدهد. از يكسو سخن از ديده شدن نشانههايى از نرمش در مواضع جمهورى اسلامى در ميان است و از سوى ديگر برخى رسانهها از عدم وجود وحدتنظر كامل در درون حاكميت ايران بر سر مناقشه هستهاى سخن مىگويند.
اما هنوز هم روشن نيست كه آيا ايران با پذيرش خواستهاى شوراى امنيت، تن به نشستن بر سر ميز مذاكره خواهد داد يا نه! در همين زمينه، دكتر پرويز ورجاوند عضو شوراى مركزى جبهه ملى و صاحبنظر در مسايل سياسى، به پرسشهاى صداى آلمان پاسخ داده است.
مصاحبهگر: بهنام باوندپور
دويچهوله: دكتر ورجاوند، فرانسيس هريسون، خبرنگار «بى بى سى» در تهران از قول يك مقام ايرانى كه نخواسته نامش فاش بشود، نقل كرده است كه هيأت ايرانى اعزامى به مسكو به اروپايىها پيشنهاد دادهاند كه ايران غنىسازى اورانيوم را بطور كامل متوقف خواهد كرد، به شرط اينكه فعلا اين مسئله علنى نشود. البته اين خبرنگار از رد پيشنهاد هيأت اعزامى توسط اروپايىها خبر داده است. به نظر شما آيا برداشتن چنين گامى از طرف ايران محتمل هست؟
پرويز ورجاوند: شرايط موجود درحاكميت ايران، شرايط كاملا خاصى است. يعنى آن گروهى كه در شوراى امنيت ملى نقش دارند و در واقع سكان مسئلهى مذاكرات مربوط به انرژى اتمى را دنبال مىكنند، گروهى نيستند كه برگزيدهى رييسجمهور موجود باشند. اين گروه بيشتر در چارچوب پيوند با قدرتهاى سنتى حاكميت عمل مىكنند و نه در چارچوب تصميمگيرىهاى اين گروهى كه در طى شرايط كاملا خاصى و به قول گروه فراوانى، در چارچوب يك حزب پادگانى توانستهاند قدرت را كسب بكنند و در اختيار بگيرند. بنابراين ذهنيت اين است كه آن گروه صاحبقدرت سنتى حاكميت، تمايلى ندارد به اينكه برنامه برخورد و تهاجم نظامى و ايجاد تنشى بيش از آنچه كه تابحال وجود داشته، بوجود بيايد. در حاليكه آن گروهى كه امروز دستگاه دولت را در اختيار دارد، تمايلى به اين دارد كه بتواند فضا را آشفتهتر كند و احتمالا يك موضعگيرى نظامى مىتواند موجبات تثبيت او را به اعتقاد آنها فراهم بكند. گروه سنتى مىكوشد كه نرمشهايى را در اين مذاكرات اعمال كند.
دويچهوله: جك استرا وزير خارجهى انگلستان، چند روز پيش گفت كه نشانههايى از واكنش ايران در قبال فشارهاى جهانى را مشاهده مىكند. در عين حال آقاى حسن روحانى دبير سابق شوراى عالى امنيت ملى هم، ديروز تأكيد كردند كه زمان آن فرا رسيده كه ايران در تصميمگيرىهاى خودش متعادلتر باشد. آيا به نظر شما، اينها خود نمىتوانند تأييدى بر تغيير نسبى مواضع جمهورى اسلامى در آخرين روزهاى باقيمانده به پايان مهلت يكماههى شوراى امنيت براى ايران باشند؟
پرويز ورجاوند: همهى اين گفتهها برمىگردد به بدنهى قدرتمندان حاكميت كه بصورت سنتى از بعد از دولت موقت، قدرت را در ايران قبضه كرده بودند و بنابراين آنها با تجربه دريافتند كه مىتوانند، شرايط تنش با دنيا را هميشه حفظ بكنند، ولى اين شرايط تنش، از خطوطى نبايد تجاوز بكند. به همين دليل كه ملاحظه كرديد، با آمدن آقاى خاتمى تلاش گستردهاى را انجام دادند، براى اينكه نشان بدهند كه در مسير تعامل با جهان حركت خواهند كرد. بنابراين همين افراد و همين سياست، امروز بدنبال اين است كه در حساسترين روزهايى كه پيش رو داريم با اين پيامها و موضعگيرىها و با فرستادن برخى از افراد ( الان گفته مىشود كه احتمالا شخصى بنام دكتر نهاونديان كه به آمريكا رفته، براى اينكه مذاكراتى را انجام دهد.) تلاشهايی دارد صورت مىگيرد كه اين برخوردها و تنش موجود به مرحلهى يك درگيرى شديد و موضعگيرى به احتمال نظامى نينجامد.
دويچهوله: دكتر ورجاوند، فكر مىكنيد، اگر ايران الان وارد مذاكره با غرب شود، بخصوص با آمريكا، دست پايين را نخواهد داشت؟ يعنى شرايط مثل دوران پايان جنگ ايران و عراق و يا مذاكرهى با آمريكا بر سر تسخير سفارت آمريكا در تهران نخواهد بود كه بعضىها و از جمله آقاى روحانى معتقدند كه بسيار دير انجام گرفت؟
پرويز ورجاوند: بشدت چنين چيزى است. يعنى ما بارها و بارها به اين مسئله اشاره كرديم كه سعى نكنيم، شرايط مذاكره با آمريكا را در فرصتى انجام بدهيم كه در تمامى زمينهها ناگزير به اين باشيم كه به خواستهاى آنها تمكين بكنيم. همانطوريكه شما اشاره كرديد، ما در مذاكرات مربوط به گروگانگيرى بزرگترين باخت را داشتيم و ملت ايران از بيانيهى مربوط به الجزاير به عنوان «تركمانچاى دوم» ياد مىكند. ما در مورد مسئلهى قبول آتشبس در جنگ بگونهاى ديرهنگام عمل كرديم كه لطمههاى سنگينى خورديم و آقاى هاشمى كه هميشه فرياد هزار ميليارد دلار خسارت را مىگفتند و الان مدتهاست كه سكوت محض كردند و راجع به اين خسارتها هيچ صحبتى نمىكنند، ما در بدترين هنگام آتشبس را پذيرفتيم. در زمان آقاى خاتمى و وجود دولت كلينتون و سخنان خانم آلبرايت فرصت مناسبى داشتيم، براى اينكه بقول آقايان از موضع عزت به مذاكره بپردازيم، چون بىچون و چرا مسائل مربوط به ايران، چه در بعد مسائل اتمى، چه ديگر مسائل كلان ايران، جز در چارچوب مذاكره آگاهانه و هوشمندانه با آمريكا سامان نخواهد يافت و الان اين مذاكرات در شرايطى مىتواند انجام بگيرد كه ما در ابعاد مختلف در موضعى هستيم كه نمىتوانيم هوشيارانه و آگاهانه از منافع ملت ايران دفاع كنيم، بويژه كه اگر مذاكرهكنندگان در چارچوب دولت آقاى احمدىنژاد باشند، اصلا توان و بضاعت انجام چنين كارى را ندارند.
دويچهوله: دكتر ورجاوند، آيا اين مسئله را محتمل مىدانيد كه دولت ايران فعاليتهاى اتمى خودش را موقتا متوقف كند با اين استدلال كه ايران، ديگر به دانش فناورى هستهاى دست پيدا كرده و به اين شكل بتواند افكار عمومى را هم متقاعد بكند؟
پرويز ورجاوند: بدون شك، يكى از دلايلى كه آقاى احمدىنژاد، اين مسئلهى دستيابى را اعلام كردند، اين را همهى آگاهان مىدانند كه اين مسئلهاى نبود كه در فاصلهى دو هفته، سه هفتهى گذشته به نتيجه رسيده باشد. اينها در گذشتهى دورتر به اين نتيجه رسيده بودند، ولى اعلام قضيه به اين دليل بود كه گفته بشود، ما مقاومت كرديم تا به آن چيزى كه خواست ماست و از نظر آنها به عنوان يك افتخار ملى رويش تكيه مىكنند، دسترسى پيدا كرديم، حالا كه به اين هدف رسيديم، بنابراين براى ايجاد يك فضاى متفاوت و نشان دادن حسن نيتمان فعلا از تداوم بخشيدن به اين برنامه براى مدتى و تا رسيدن به يك تعامل و تفاهم كامل دست خواهيم كشيد.