گفت و گو با کورش زعیم، عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران درباره چشم انداز سیاسی ایران در سال ۸۷:
مریم محمدی
با آغاز سال نو، برنامههایم، ویژهی پرداختن به چشم اندازهای سیاسی کشورمان در سال خورشیدی پیش روی ماست. در همین راستا با آقای کوروش زعیم، عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران در تهران گفت و گو کردم. از او سوال میکنم با توجه به انتخاباتی که انجام شده، نقش مجلس جدید را در رویدادهای سیاسی آتی کشور، چگونه ارزیابی میکند؟
اعضای مجلسی که درحال شکل گرفتن است که البته همانطور که من پیشتر هم گفتم دو سوم اکثریت آن قرار است از جناحهای اصول گرای پشتیبان دولت باشد؛ با غیرقانونیترین روشهایی که ما در طی سی سال گذشته تجربه کردیم، انتخاب شدند و این نشان میدهد کسانی که پشت این ماجرا بودند برنامه دارند تا تحولاتی را از طریق این مجلس به اجرا برسانند. بنابراین ما داریم وارد یک مرحله سرنوشتساز تاریخ جمهوری اسلامی میشویم. آنطوری که من میبینم، با این مجلس که گزینههای مختلف آن، هیچ کدام در کوتاه مدت به نفع ملت ایران نخواهد بود؛ جمهوری اسلامی دربرابر یک سه راهی قرار خواهد گرفت.
آقای زعیم، به لحاظ حضور جناحهای مختلف، ترکیب سیاسی این مجلس را چطور میبینید؟
من پیش از اینکه انتخابات هم برگزار شود پیشبینی کردم که، جناح نظامیگرای حاکم، حالا چه اصولگرا نام خودشان را بگذارند که هر دو اصولگرا هستند، میخواهند که دو، سوم کنترل مجلس را داشته باشند؛ به دلیل اینکه اگر این دو سوم را داشته باشند هر لایحهای را که تصویب بکنند، حتی اگر شورای نگهبان هم مخالف باشد، میتوانند این لایحه را اجرا کنند.
بنابراین قصد آنها این بوده که دو سوم رای مجلس را داشته باشند. به همین دلیل ردصلاحیتهای بسیار گستردهای کردند و هرکسی که میتوانست رقابت کند با اشخاصی که بیچون و چرا حامی جناح حاکم بودند؛ آنها را رد کردند و بعد از اینکه مطمئن شدند ترکیب دوسوم خودشان تامین شده، آن وقت شورای نگهبان آمد به عنوان سازش، یک عدهای را به این قضایا برگرداند.
نکتهی دیگری که بحث میشود، رابطهی این مجلس جدید با دولت آقای احمدینژاد است. تعداد مخالفین یا منتقدین ایشان در این مجلس بیشتر شده است. حتی در جبهه متحد اصولگرایی هم برخی منتقدین شناخته شده ایشان به مجلس راه پیدا کردند. ائتلاف فراگیر اصولگرایان هم که اساساً به نوعی در نقد دولت ایشان شکل گرفت. شما تعامل این مجلس را با دولت آقای احمدینژاد چگونه میبینید؟ آیا حضور این منتقدین، آن توافقی را که شما اشاره میکنید، به هم نمیزند؟
من البته نگفتم توافق، گفتم برنامه این بوده که مجلس را کنترل کنند. ولی البته آقای احمدینژاد، در این دو سال و نیمی که رییس جمهور بودند آنقدر بد عمل کردند که حتی حامیان ایشان هم از دست او کلافه شدند و احتمالاً اولین گزینه این است که در همین مجلس، اعتراضات بسیار تند و گستردهای علیه ایشان و اقداماتشان بشود، و آن لایههایی که ایشان برنامه دارند که وارد مجلس کنند، ممکن است که منجر به استیضاح و یا حتی برکناری ایشان بشود. من میخواهم بگویم این دو سومی که آقایان کوشش کردند که برای خودشان حفظ بکنند، ممکن است آن پاسخی را که میخواستند به آنها ندهد.
کوروش زعیم، عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
در آن صورت اگر قرار باشد که مجلس درمقابل ایشان قرار بگیرد، آن وقت با توجه به اینکه آقای احمدی نژاد هم یک پایههایی در میان اقشار معینی از اصولگرایان دارد، فکر میکنید نظام، تعویض آقای احمدینژاد را به چه قیمتی بپذیرد؟
من تصور میکنم آقای احمدینژاد نماینده یک جناح است، نه اینکه رهبر آن جناح باشد. یعنی ایشان نظریات آن جناح خاص را که یکی از تندترین جناحهای اصولگرای جمهوری اسلامی است، نمایندگی میکند. خب، بنابراین ایشان کارهایی را که کرده فراتر از آن بوده که از وی انتظار میرفته و بنابراین مشکلات شخصی خودش را هم در برابر کسانی که از او حمایت میکنند به وجود آورده است. به عقیده من در این مجلس، تلاقی این دو نگرش نسبت به عملکرد دولت، خیلی شدید خواهد بود.
احتمالا لایحههای تند و خلاف حقوق بشری را، دولت برای تصویب بیاورد. اینکه اینها تصور کنند که به آسانی تصویب خواهد شد، فکر میکنم یک کمی کوتهنظرانه است. من فکر میکنم که اعتراضات بسیار شدید خواهد بود در این مجلس و تقریباً به یک حالت ایستایی خواهد رسید و اعتراضات مردم هم، همانطور که ناظر آن بودید در طول سال ۸۶ به طور افقی گسترده شده بود و همه جای کشور را فرا گرفته بود؛ در سال جاری و با شکلگیری این مجلس، اینها گسترش عمودی پیدا خواهد کرد. اگر مجلس بخواهد به این راهی که قرار بوده و میخواهند بروند، برود؛ این اعتراضات مردمی تبدیل به ناآرامیهای غیرقابل کنترل خواهد شد.
آقای زعیم، با این وضعیتی که شما خودتان ترسیم میکنید، فکر میکنید در رابطه با سیاست خارجی ایران، به خصوص با آمریکا، چه تغییراتی در ایران پیش بیاید؟
من تحرکات آمریکا را الان دوباره خیلی خطرناک میبینم. الان ما نشانههایی که از اراده دولت آمریکا میبینیم، زیاد دلگرم کننده نیست. مثلاً چند تا از نشانهها را نام میبرم. یکی، اظهارات ۱۷ کشور عربی است که در بیانیه خود ایران را نسبت به جزایر خلیج فارس محکوم کردند و حتی اینکه ما را هم شگفت زده کرد که آقای طالبانی هم، به اینها ملحق شده و مالکیت ایران را زیر سوال برده و دوم، برکناری دریادار فالون است که مخالف حمله به ایران بود، ایشان را برکنار کردند. حالا این موضوع نمادین است یا دلایل عملیاتی دارد، ما نمیدانیم. ولی به هرحال یکی از پیامهایی است که آمریکا دارد به ایران میدهد.
سفر آقای چنی به کشورهای همسایه، حالا عراق و کویت مهم نیست، ولی به عربستان و به ویژه به عمان، خیلی مهم است. و این نشان میدهد که دارند بستر حمله را آماده میکنند و استقرار یک ناو جنگی آمریکا در نزدیک لبنان، خیلی مهم است که میتواند جلوی موشکپرانی حزبالله را به اسراییل بگیرد.
یک مطلب دیگر هم که شاید بعضیها به آن توجه نکردند، اظهارات آقای اولمرت است که برای اولین بار گفته که اسراییل به تنهایی علیه ایران، عمل نخواهد کرد. تا حالا میگفتند ممکن است تنهایی هم حمله بکنند. این نشان میدهد که یک توافق همگانی یا لااقل دوگانه وجود دارد برای این مطلب که ایشان چنین حرفی را میزند. همه این نشانهها، خیلی برای ایران منفی است و نشان میدهد که اگر این جمهوری اسلامی با این تحرکاتی که در درون دارد، نتواند سیاست خارجی خود را منطبق کند با آنچه که جامعه بینالمللی انتظار دارد؛ ممکن است خطرات بسیار جدی و گستردهای منتظر ما باشد.
البته میدانید که نگاهی هم هست که چشم میدوزد به انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و احتمال روی کار آمدن دموکراتها، بویژه آقای اوباما که در آنجا، امکانی برای گشایش معضل بین ایران و آمریکا وجود دارد. شما در این مورد چطور فکر میکنید؟
من تصور میکنم که مساله ایران، به انتخابات آمریکا نکشد. حدوداً تا ۹-۱۰ ماه، ریاست جمهور کنونی بر سر کار خواهد بود و تا لحظه آخر میتواند تصمیم بگیرد و انجام بدهد. به ویژه این ریاست جمهوری که خیلی قاطعانه عمل میکند. من تصور میکنم که چون همین نگرانیها هم در جامعه آمریکا وجود دارد که اگر شخصی مثل آقای اوباما بیاید ممکن است به ایران آوانس بدهد؛ خود همین دولت کنونی آمریکا به عقیده من تلاش خواهد کرد که در همین دو سه ماه آینده، مساله ایران را به یک سرانجام دلخواه برساند.
بنابراین، این بسته به مسوولان جمهوری اسلامی دارد. اگر بتوانند نسبت به سیاستهای اصولگرایانهی نظامیگرای حاکم چیره بشوند، حالا با تغییراتی که در مجلس خبرگان درحال وقوع است و تغییرات دیگری که ممکن است در شرایط رهبری بوجود بیاید؛ امکان مذاکره با آمریکا و تعلیق غنیسازی را فراهم بکنند که جلوی این خطراتی را که میتواند فوقالعاده برای ایران هزینه بر باشد، بگیرند.
چون نه تنها سه جزیره ما در خلیج فارس به خطر خواهد افتاد، حتی اگر جنگی رخ ندهد، گروههایی هستند که از کشورهای همسایه پشتیبانی میشوند؛ در مرزهای ما ممکن است سوءاستفاده کنند و مرزهای ما را ناآرام کنند و با توجه به مرزهای گستردهای که داریم و گروههای متعددی که میتوانند این شرایط را بوجود بیاورند؛ جمهوری اسلامی با هیچ نیرویی نمیتواند با همه اینها مقابله کند. بنابراین باید آقایان هوشیار باشند، از خواب بیدار بشوند و شرایط سیاست خارجی خود را طوری بکنند که ایران بتواند با آرامش به حل مسایل داخلی خود بپردازد.
شما، انتخابات مجلس خبرگان و احتمالاً آمدن آقای کنی را به این محدوده ارزیابی میکنید. میتوانید بیشتر توضیح بدهید؟
البته من که خبر ندارم. ولی احتمال دارد در مجلس خبرگان که انتخابات تکمیلی آن همراه با همین مجلس بود، شخصیتهایی وارد بشوند که از شرایط موجود ناراضی باشند و یا اینکه این روند را به سود دوام نظام جمهوری اسلامی ندانند؛ بنابراین احتمال دارد که تلاش کنند تا تغییراتی در سطح بالا رخ دهد.