در روز آدینه نهم اسفند 1387، ساعت 16 تا 18 پس از نیمروز، آیین بزرگداشت مهندس نظام الدین موحد، مبارز نستوه نهضت ملی ایران، هموند شورای رهبری جبهه ملی ایران و دبیرکل حزب ایران، به مناسبت دومین سال درگذشت آن زنده یاد در خانه ایشان برگزار شد. در این آیین، پس از نواختن سرود حزب ایران، خانم آذین موحد، آقای امیر رضا امیربختیار، بانو دکتر لقا اردلان و آقای دکتر حسین مجتهدی سخن گفتند. در پایان سرود ملی ای ایران نواخته و همگانی خوانده شد.
دفتر مردمداری جبهه ملی ایران
تهران - 10 اسفند 1387
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
گرامیداشت دومین سالروز در گذشت مهندس نظام الدین موحد
دیروز 9 اسفند1387 مصادف بود با دومین سالروز در گذشت مهندس نظام الدین موحد دبیر کل فقید حزب ایران و عضو شورای رهبری جبهه ملی ایران.
مهندس موحد که یکی از با سابقه ترین نیروهای میهن پرست و ملی گرا بود با کوله باری از مبارزات میهن گرایانه چه در استبداد پیشین و چه در استبداد کنونی هیچگاه دست از آرمانهای راستین پیشوا مصدق بزرگ بر نداشت و هماره آنچه که اندیشه و کردار او بود در راستای میهن و ملت بود.
بدین خاطر دیروز مراسمی در بزرگداشت این مرد میهن پرست در منزل او بر گزار شد.
بانو آذین موحد یادگار آن مرد نکونام سخنانی را پیرامون تاریخچه مبارزاتی مهندس موحد و حزب ایران بیان داشت سپس امیر رضا امیر بختیار از جوانان جبهه ملی ایران مطالبی را در خصوص شرایط کنونی ایران و همچنین اندیشه های مهندس موحد مطرح نمودند.
در ادامه نیز دکتر مه لقا اردلان همسر شادروان دکتر علی اردلان و از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران نیز به ایراد سخنرانی پیرامون راست قامتی مهندس موحد در زندگی مبارزاتی اش پرداختند، سپس دکتر حسین مجتهدی از اعضای دفتر پژوهشهای جبهه ملی ایران سخنرانی خود را با محور ملی گرایی در بعد جامعه شناسی آغاز نمودند. دکتر مجتهدی در سخنان خود با نقد عملکرد استبداد پیشین و چشم به راهان بازگشت به آن دوران که دچار تحریفات تاریخی و وارونه نمایی تاریخ شده اند یادآور شد که ناسیونالیست مصدقی ناسیونالیستی است که بر اساس انسان گرایی و منافع ملی شکل گرفته و در تضاد کامل با قرائت فاشیستی ناسیونالیست است و این نوع ناسیونالیست که مبتنی بر خرد گرایی است توانسته بر اساس موازین حقوق بشر و دید انسانی به مقوله میهن وملت نظر داشته باشد .
وی همچنین با نگاه نقادانه به تضاد قوم گرایان و جریانات چپ اشاره داشت و عنوان نمود که تلاش برای نفی اندیشه دیگری برای اثبات خود یک نوع عدم تکامل اندیشه و شخصیتی است که کاملا با دید پلورالیستی و اندیشه های مبتنی بر دموکراسی مغایر است.
(متن کامل این سخنرانی به زودی منتشر خواهد شد)
گفتنی است که سخنرانی دکتر مجتهدی عضو دفتر پژوهشهای جبهه ملی ایران با کف زدن های ممتد حاضران مورد تشویق بسیار قرار گرفت.
در این مراسم که بسیاری از فعالان ملی حضور داشتند از چهره های شاخص جبهه ملی ایران می توان استاد ادیب بروند،مهندس عباس امیر انتظام،دکتر هرمیداس باوند(از اعضای شورای رهبری)مهندس کورش زعیم،جمال درودی،مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی،از شورای مرکزی و مهندس آرش رحمانی،حمید رضا خادم،مهندس اشکان رضوی از دفتر پژوهشهای جبهه ملی ایران نام برد.
این مراسم با خواند ن سرود "ای ایران " توسط حضار به پایان رسید.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
به نام خداوند جان و خرد
سخنرانی امیررضا امیربختیار عضو حزب ایران در مراسم بزرگداشت مهندس نظام الدین موحد دبیر کل فقید حزب ایران
"دریغا تهی از تو ایران زمین"
اینک روانهای درگذشتگان را می ستایم ... فروشی های همه ی آموزگاران اشون را می ستاییم ... فروشی های همه اشون مردان .... و زنان را می ستاییم ... همه فروشی های نیک توانای پاک اشونان را از گیومرث تا سوشیانت پیروز را میستاییم .
سخن خود را در این انجمن که به مناسبت گرامی داشت خاطره مرحوم مهندس موحد دبیر کل فقید حزب ایران برگزار شده است را ، از اوستا ، نامه سپند آزادگان ایران باستان آغاز نمودم !
و درود بی پایان خود را تقدیم به یکایک شما آزادگان و ایران پرستان ، سروران ایران و بانوان گرامی و ارجمندی می نمایم که همواره در راه پیروزی و سرافرازی این کهن نیاخاک اهوراییمان و باشندگانش کوشیده اید و از تلاش باز نخواهید ایستاد .
و درود فراوان میفرستم بر روان پر فروغ استاد و همرزم عزیزم جاوید نام " مهندس نظام الدین موحد " آن سردار سرفراز نهضت ملی ایران ، که به فرموده فردوسی بزرگ :
" ز یزدان از ما بر آن کس درود که آزادکی تارش داد و پود "
اینک گرد هم آمده ایم که گرامی بداریم یاد و خاطره ابر مردی را که قلبی به گستردگی " ایران زمین " داشت . قلبی آکنده از عشق ، به مردمان این کهن بوم و بر . . .
اندوهی جانگاه ، دل مرا سرشار نمود ، بغضی بزرگ گلویم را می فشارد ، گویی هنوز زمزمه ی صدایش که ای ایران ، ای مرز پر گهر را می خواند در گوشم نجوا می کند ، گویی هنوز حضور پر رنگش را که با وجود تنی فرسوده از زندان و شکنجه و ناملایماتی های روزگار ، با روحیه ای سرشار و امیدوار به آینده ای درخشان برای میهنمان در صحنه مبارزات ملی جهت استقرار حاکمیت ملت با وجود محدودیت ها و و کارشکنی ها ی فراوان ، با بودن فروتنانه اش در بین جوانان و راهنمایی و آموزش آنان و فراهم کردن فضایی برای بازگو کردن دردهایشان را می بینم و رفتنش را ناباورانه می نگرم.
و چه زیبا سرائیده اند استاد ادیب برومند :
" از جمع یاران دلنوازان جمله رفتند مژگان گشا کافسانه سازان جمله رفتند "
سخن گفتن از شادروان "مهندس موحد" در پیشگاه یارانی که همواره با او بوده اند، سخت و دشوار است.
چرا ، که همه او را به نیکویی می شناسند و با وجود علم به این دشواری که از یک سو صراحت لهجه ایلیاتی و طبع کوهستانیم و از سوی دیگر احساس وظیفه ای که نسبت به میهنم دارم مرا بر آن داشت که با افتخار دعوت خانم دکتر آذین موحد را بپذیرم و راهی طولانی را از میان مردمان سخت کوش ایلم طی کنم و به تهران سفر کنم تا از نا ملایمتی ها ، شرایط دشوار حاکم بر ایرانمان و بیم ها و امیدهایی که آن بزرگ مرد آرمیده در آغوش خاک ، نسبت به آینده میهن ورجاوندمان داشت ، سخن به میان آورم چرا که میدانم سخن گفتن از ایران ، شادی و خوشی روانش را در مینو دو چندان می کند .
گذشت سی سال از جنبشی که گویی در دی ماه پنجاه و هفت به ثمر نشست و به یکباره تمام ابعاد حاکمیت ملی را که که پیشوای نهضت ملی ایران و ستاره پر فروغ مبارزات ضد استعمار مردمان مشرق زمین مرحوم دکتر محمد مصدق از آن می گفت و برای آن می کوشید به ثمر نشست ، اما هزاران افسوس که پس طی روزهایی نه چندان طولانی در میان فریاد ها ی مرده باد و زنده باد به یکباره مفقود شد و ابری تیره بر آسمان میهنمان گسترانید و جنبش حق طلبانه مان را به انحرافی عمیق فرو برده که همچنان گریبان ایران و ایرانی را میفشارد .
تجربه تلخ اعدام ها ، ترور ها ، زندان ها ، تبعید ها ، دفاع مقدس و پایمال شدن خون شهیدان ، گورهای دسته جمعی خاوران که رشید ترین و پاکترین فرزندان میهن را در دل خود جای داده اند و همچنین تعطیلی فله ای نشریات ، عدم اجازه کوچکترین فعالیتی به احزاب مستقل و ان جی او ها و بعضاً تعطیلی آنان ، برخورد شدید با دانش آموزان ، دانشجویان ، معلمان دگر اندیش ، کارگران و رانندگان جویای حق و حقوقشان بسیاری پدیده های تاسف آور که تنها دوره های حکومت و تهاجم تازیان و مغولان در سرزمینمان می توانستیم شاهد آن باشیم چه در دولت های اصول گرا و چه اصلاح طلب آن به گونه های متفاوت بر مردمانمان روا داشته شده .
در صحنه بین المللی ، دستگاه دیپلماسی ناکار آمد جمهوری اسلامی که نه تنها نتوانسته است عزت و احترامی را که در خور ملت متمدن ایران است فراهم کند و منافع ملی ایرانیان را تامین کند بلکه با بیکفایتی تمام و کمال خود ، ما را تا آستانه تحمیل عهد نامه ترکمانچای و گلستانی دیگر هدایت کرده است .
از سویی در شمال ایران ، در دریای مازندران که بر اساس قرارداد های ما بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی سابق دارای سهمی 50% در آن می باشیم ، سهم مان را تا آستانه 11% رسانده اند .
شاخاب پارس که نشان از تمدن با شکوه ایران بزرگ دارد را با بی تفاوتی تمام می نگرند و در برابر رژیم های سزارین شده استعمار جهانی به سکوت می گزرانند و با زبونی تمام که ناشی از سیاست های ناکار آمدشان در عرصه داخلی و بین المللی دارد ، رئیس دولتشان دست در دست شیخک های استعمار نشین در زیر تابلویی با نام مجهول خلیج عربی می نشیند و مجال آن را فراهم می کند تا ادعای تجاوز کارانه و جسورانه اشان را پیرامون جزایر سگانه شاخاب پارس مطرح کنند ، آنگاه خود را ادامه دهنده و میراث دار حماسه سازان جنگ تحمیلی می دانند .
اقتصاد بیمار ایران، که با وجود درآمد های سرشار نفتی که خصوصاً در دولت کنونی بیشترین درآمد های نفتی تاریخ ایران را داشته است با عدم برنامه ریزی صحیح و سیاست های نابخردانه حاکمیت ، اقتصاد مملکت را در آستانه فروپاشی کامل قرار داده است .
رانتهای بزرگ اقتصادی ، تورم کمرشکن ، هزینه های ایدئولوژیک سیستم از منابع ملت ایران در کشور هایی که نه تنها دوست ایرانیان به شمار نمی آیند ، بلکه عملاً دشمنی خود را بارها با ملت ایران نشان داده اند ، وضعیت مردم این کهن نیاخاک را که از منابع خدادادی فراوان بهره دارند به گونه ای فاجعه بار در آورده است .
بیکاری جوانان ، بالا رفتن سن ازدواج ، افزایش نا امیدی نسبت به آینده ، اعتیاد به انواع مواد مخدر ، تن فروشی ، خودکشی و بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی را به همراه داشته است .
از اینروست که دایره بسته حاکمیت جهوری اسلامی که راه ورود هر فرد خدمت گزاری را به ارکان مدیریتی کشور بسته است .
همچنین حضور فریبکارانه جناح های اصول گرا و اصلاح طلب حاکمیت در ارکان قدرت در دوره های متفاوت و عملی نشدن هیچ یک از خواسته های بزرگ ملت ایران که بیش از صد سال است که برای دست یابی به آن کوشش می کنند ، راه هر گونه تلاش و فعالیت در چهار چوب کنونی را بسته است و همانطور که جناب مهندس عباس امیر انتظام سمبل مقاومت ایرانیان طرح رفراندوم ملی برای تعیین سرنوشت کشور ، را در سالهای پس از انقلاب با شجاعت تمام از درون زندان اوین مطرح کردند و هیئت رهبری جبهه ملی ایران نیز در زمان حیات مرحوم موحد و مرحوم دکتر ورجاوند نیز اعلام کرده بودند ، تنها راه برون شد از بحران کنونی مراجعه به آراء عمومی ملت ایران جهت تایین سرنوشت است .
باشد که در آستانه صدمین سال فتح تهران به رهبری مرحوم علیقلی خان سردار اسعد بختیاری رهبر برجسته انقلاب مشروطه و مبارزه ، مجاهدین بختیاری که مهر پایانی بر استبداد محمدعلی شاهی زدند ، با تلاش مبارزین و کوشندگان میهن دوست شاهد برقراری حاکمیت ملی در سرزمین عزیزمان باشیم .
هموطن برخیز و بنگر
هموطن برخیزو بنگر
بنگر به ریشه خود
به آریوبرزن و بابک و مازیار
بنگر به فرزندان اهورایی کورش ، داریوش و خشایار شاه