مردان سياسي ما کجا هستند؟
فريبا داودي مهاجر - سه شنبه 12 آذر 1387 [2008.12.02]
فاطمه حقيقت پژوه در دفاع از دختر نوجوانش که در معرض تجاوز ناپدري قرار گرفته بود مرتکب قتل وي شد و به همين دليل نيز سربه دار شد. در روزهائي که وي در انتظار اجراي حکم به سر مي برد و ساعت به ساعت به مرگ نزديک تر مي شد، فعالين حقوق بشر براي توقف اعدام وي تلاش بسيار کردند. همه امکانات رسانه اي را بکار گرفته و با سازمانهاي حقوق بشر تماس برقرار کردند. اما هيچکدام از اين تماس ها مثمر ثمر واقع نشد و حکم اعدام در مورد فاطمه اجرا شد.
نکته در اينجا است که در تمام روزهاي پر تکاپوي قبل از اعدام هيچ يک از رجل سياسي مدعي، کوچکترين اعتراض، فعاليت و يا حتي حساسيتي در دفاع از اين مادر که در حفاظت از دخترش دستش به خون متعرض آلوده شده بود نشان ندادند.
از جناح راست که انتظاري نداريم و نخواهيم داشت. تکليف آنها مشخص است. آمده اند تا همه قدرت را ولو به قيمت سکوت در برابر هر ظلمي حفظ کنند. اما چرا اصلاح طلبان سکوت مي کنند در حيرتيم. بر ما که دروغ بودن شعار مهر ورزي و عدالت طلبي جناح راست مسجل است، اما چرا مدعيان مردمسالاري و کرامت انساني همچون خاتمي و کروبي سکوت مي کنند را نمي فهميم. گرچه مي فهميم که آنها هم براي کسب اجازه حضور در قدرت حاضر به دفاع از فاطمه و فاطمه ها نيستند! اما هنوز نمي خواهيم باور کنيم و باردگر مي پرسيم که چرا سکوت مي کنيد؟ چرا زماني که اين مادر در معرض اعدام قرار گرفت حاضر به کمترين عکس العمل يا اظهار نظر نشديد؟ نه به اندازه اي که رد صلاحيت شويد و يا در معرض حذف از قدرت قرار گيريد، بلکه به اندازه يک نامه يا جمع کردن چند امضاء و يا فرستادن واسطه اي براي گفتگو با مسئولان و يا حتي خانواده مقتول.
نمي دانم بر سر کشور ما چه طاعوني نازل شده است که همه به فکر حفظ گليم پاره خود هستيم. تا آنجا که حتي يک رجل سياسي در کنار فعالان حقوق بشر براي دفاع از اين زن قرار نگرفت. در حاليکه اگر هر کدام از آنها حتي يک لحظه خودشان را در موقعيت اين مادر قرار مي دادند حتماً وضعيت وي را درک مي کردند و مي فهميدند که در چه شرايطي متجاوز به قتل رسيده است. اما از قرار هيچ يک از اين آقايان لازم نمي بينند خودشان رابه جاي اين انسانهاي ناچار بگذارند که سخت به موقعيت هاي امروز و شانس هاي احتمالي آينده براي کسب قدرت چسبيده اند.
آري اين مادر در حالي به پاي چوبه دار رفت که بسياري از ما در خواب بوديم و اما آنهائي که خواب به چشمشان
نيامد همانهائي هستند که اگر در موقعيت فاطمه قرار بگيرند در مقابل تعرض و تجاوز و زور سکوت نخواهند کرد و از يک دختر نوجوان در معرض خطر دفاع خواهند نمود. انسانهائي که بيش از هر کس ديگري از خشونت پرهيز مي کنند اما براي دفاع از مظلوم از هيچ تلاشي کوتاهي نخواهند کرد.
دست آخر تنها يک پرسش از آقاي خامنه اي و شاهرودي و هر مجتهد و آيت الله مي ماند.
آقايان محترم. اگر روزي شما وارد خانه خود شويد و دخترتان را در معرض تجاوز ببينيد، آيا به مرد متجاوز بارک الله خواهيد گفت و يا با خواهش از وي تقاضا مي کنيد که دست از تعرض بردارد. شمائي که به خاطر يک دستمال قيصريه را به آتش مي کشيد؟
از قرار انقدر سر آقايان به آمريکا و دشمن ستيزي گرم است که ديگر وقت شريفشان به اين قبيل انديشه ها که موضوعش دفاع از حقوق انسانها است نخواهد رسيد.